|⇦•توبه ی من را ...
#مناجات وتوسل به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه ویژۀ ماه مبارک رمضان
توبه ی من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی می روم سوی گناه دیگری
لحظه لحظه پشت هم شیطان فریبم می دهد
می گذارد بر سرِ هر راه چاه دیگری
گریه باید کرد تنها در عزای تو حسین
توبه غیر از این ندارد هیچ راه دیگری
مثل حُر من نیز برگشتم، که غیر از خیمه ات
نیست ما را در همه عالم پناهِ دیگری
از سیاهی نیست بالاتر، ولی رنگِ غمت
هست بالاتر ز هر رنگِ سیاهِ دیگری
ای زمان در طول تاریخ این چنین داری سراغ
بی کفن ،لب تشنه، بی سر پادشاهِ دیگری ؟
آه از آن ساعت از آن گودال و، از آن قتلگاه
آه از آن تل که خودش شد قتلگاهِ دیگری
کاش در آن لحظه ها یا خواهرش آنجا نبود
یا نمی انداخت بر جسمش نگاهِ دیگری
#شاعر: فاطمه معصومه شریف
*اما دیدند از بالا تلِّ زینبیه به سمت گودال زینب داره میدوه، چه دویدنی.. میگه دیدم هی میخوره زمین بلند میشه، دست برسر گذاشته هی فریاد میزنه؛وا محمدا...حسین.. *
.
.
خدایا!
نه بلدیم درست به مهربونیت دل ببندیم،
نه درست از دست شیطان دل بکنیم،
یادمون بده!
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
🌕توصیه ای مهم برای ایام پایانی ماه رمضان
💠آیتالله فاطمی نیا :
🔹️از اولياء الهی سينه به سينه ، يک يادگاری دارم كه عمل به آن بركات فراوانی دارد.
ماه مبارك رمضان ، اين ضيافت الهی را با يك زيارت جامعه ي كبيره به اخر برسانيد .
در اثر اين عمل اين ضيافت چنان رنگين خواهد شد كه آثارش از عقول ما خارج است و روزی به كار خواهد آمد كه آن روز هيچ چيز ديگري به كار نخواهد آمد.
.
.
یکباره اگر خدا تو را بالا!!! بُرد
در زندگی ات تمامی غمها مُرد!!!
مغرور نشو فخر به مردم نفروش
زیرا که به یک آه، زمین خواهی خورد...
#محمدجواد_منوچهری
رمضان؛
یعنی مرحم دلهای توبه کنندگان؛
دلهایی که سوخته از گناه و گداخته از بی معرفتی هاست؛
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
اونجایی که همه گفتن دیگه کاری
از کسی ساخته نیست!
خدا درِ گوشم گفت..؛
هیچ کاری نشد نداره
تو بندگی کن ، باقیش بامن...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#زمزمه_مناجات
#رمضان_الکریم
حیف که از دست ما ماه خدا میرود
ماه مناجات و نور، ماه دعا میرود
ماه سحر خیزی اهل صفا میرود
ماه وصال علی، ماه ولا میرود
ماه خدا رفت رفت، جلوۀ بدرش به خیر
زمزمـههای شب و لیلۀ قدرش به خیر
بود به روی خدا، چشم تماشای ما
خواندن جوشن کبیر، صوت دلآرای ما
هر شب و هر روز بود، بزم خدا جای ما
زمـزمۀ افتتاح، سـر زد از آوای مـا
حیف که مانند برق، این مه معبود رفت
دیـر ز راه آمد و، خنده زد و زود رفت
ماه خداوند رفت، ماند به دل آه ما
دست خداوندگار بود به همراه ما
نور به افلاک داد، ذکر هو الله ما
ذکر هو اللهِ ما، اشک سحرگاه ما
نـالۀ العفو مـا از رمضان دل ربود
گاه دعای سحر، گاه ابوحمزه بود
زآینۀ دل گرفت ماه خداوند، زنگ
سلسلۀ زلف وصل، بود سحرها به چنگ
عبد خدا بود و صلح، دیو هوی بود و جنگ
یافت ز خون علی صورت این ماه، رنگ
محفل قرب خدا کوی علی بود و بس
روی جمیل خدا روی علی بود و بس
کیست علی؟ کیست؟ کیست؟ سرّ مگوی خدا
آن کـه هیـاهوی اوست، معنی هـوی خـدا
دست و زبان گوش و چشم روی نکوی خدا
داشته شصت و سه سال، دیده به سوی خدا
نور به او متکی، خلق به او زنده بود
عالم و آدم نبود، او به خدا بنده بود
ارض و سماوات را در همگان یک علی است
هم به مکان یک علی، هم به زمان یک علی است
هم به جهان یک علی، هم به جنان یک علی است
بلکه خداوند را در دو جهان یک علی است
قادر منان یکی است، خالق داور یکی است
بعـد خداونـدگار، احمد و حیـدر یکی است
حاصل لوح و قلم، نام علی بود و بود
نقش وجود و عدم، نام علی بود و بود
بعد خدا دم به دم، نام علی بود و بود
ذکر خداوند هم نام علی بود و بود
مدح علی هم همان مدح محمّد بوَد
احمـد حیـدر بـود حیـدر احمد بوَد
علی به نص صریح، نفس پیمبر بود
علی کنـار نبی، ساقی کوثر بود
علی تمام نماز، نه بلکه برتر بود
نمـاز بی مهر او، گنـاه اکبـر بود
عبد مؤید علی است، جمال سرمد علی است
نه، جان پیغمبر است، تمام احمد علی است
این دو ز صبح ازل، کنار هم زیستند
جدا ز هم تا ابد، نبوده و نیستند
خدای داند فقط که بوده و کیستند
که بوده و کیستند؟ چه بوده و چیستند؟
دو نـاشناس وجـود دو نـور غیب و شهود
به هر دو از حق سلام به هر دو از ما درود
علی است آقای من، علی است مولای من
علی است دنیای من علی است عقبای من
جحیم با مهر اوست، جنت اعلای من
اگر رَوَم در بهشت، سوای او، وای من
مرده بُدم با دمی زنده شدم از دمش
«میثمم» و میدهم جان به ره میثمش
#استاد_غلامرضا_سازگار
#رمضان_الکریم
#زمزمه_مناجات
یــــادت دلیل گریهی پـــنـــهــانـی من است
نامـــت انـیـس این دل زنــــدانــی من است
نـــــیمه شب آمــدم که نــبــیــنــــی رخ مرا
بـــــار گــنــاه عـــلـــت پـــنـــهانی من است
از خود بریدهام به تـــو نـــزدیــــک تـــر شوم
این لحظهها که خلوت روحــــانی من است
در خــلــوتــم همــیــشـه کـلـنـجـار مـیروم
میگویم این چه وضع مسلمانی من است؟!
کـــاری بــکـن کـه رو نـزم بر کـسـی بــیا…
چـیــزی بــده کــه رزق سـلیمانی من است
از ســفــرهی تــو مـیخورم و سیر میشوم
شـکـرت از این که نـعـمتت ارزانی من است
یـک جلـوهات بر این دل تــــاریک و سنگیام
پـایـان خـوابهـای زمـسـتـانـی من اســـت
امــشــب کـه داد مـیزنـم الـعـفـو ای خدا!
لـحـظـه بـه لـحـظـه رحمت بارانی من است
گــــــرم گــنــاه بــــــودهام و دیـــــر آمــــدم
عـــصــیـــان دلــیـل غیبت طولانی من است
تـا کـه نـبــخــشیام من از این جا نمیروم
ایـــن گــریــه برگ سبز پشیمانی من است
دارد بــســاط سفـــرهی تـــو جمع میشـود
غــم مــیخــورم که آخر مهمـانی من اسـت
#محمد_حسین_بیات_لو
#زمزمه_مناجات
#رمضان_الکریم
فرصت توبه گذشت و گریه می بارم هنوز
حسرت اوقات غفلت را به دل دارم هنوز
باز هم جا ماندم و این غافله از ما گذشت
مانده خاری در کف پا و گرفتارم هنوز
هر چه درمان بود مخصوص ضیافت خانه بود
عافیت بود و شفا هر چند بیمارم هنوز
بعد از آن شب های بهتر از تمام سال ها
در مسیر بندگی ای وای کم کارم هنوز
من نبودم زینت مهمانی خوبان تو
هر چه تو بخشیده ای من عبد سربارم هنوز
گر چه دارد می رود این ماه اما میزبان
باز می گوید گنه داری؟ خریدارم هنوز
لحظه ای با ما سرِ یاری اگر داری بیا
اشتیاق دستگیری از تو را دارم هنوز
تا که من هستم چرا بر دیگران رو می زنی
من که قبل از هر که گویی دوستت دارم هنوز
#جواد_حیدری
#رمضان_الکریم
وقتِ خداحافظیه، مهمونی ام تموم شد!
حسرتِ این روزایِ خوش، بغضی توی گلوم شد
صاب خونه ممنون توأم، هیچ چیزی کم نذاشتی
با اینکه لایق نبودم، سنگ تموم گذاشتی
نمی تونم دل بِکنم، جدایی خیلی سخته!
بدرقه رفتن اینطوری، خدایی خیلی سخته!
ماه رمضون کجا میری!؟ نرو دلم می گیره
از این به بعد باز غروبا، بی تو دلم می گیره
تا سال بعد چیکار کنم! زنده شاید نباشم
با چشم گریون دوباره، از تو باید جداشم
حرف جدایی که میشه، دلم عزا می گیره
دلم به یادِ روضه های کربلا می گیره
**
حسین من نرو بمون، سایه ی روسرم باش
حالا که عباس ندارم، پناه این حرم باش
دلم شده پشتِ سرت، مثل موهات پریشون
خودت بگو چیکار کنم، تنها تو این بیابون
داداش نرو تورو خدا، نذار که در به در شم
نذار با شمر و حرمله، تا کوفه همسفر شم
#وحید_قاسمی