eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
بند 🌙 رسیده ماه بندگی ماه قشنگه رمضون درای رحمت خدا وا شده روی هممون آهای گنه کارا بیاید خدا میخواد ببخشمون ماه مناجات و دعاست بازه درای آسمون رو میکنه به ما بازم زیباترین ماه خدا میباره برکتش روی سر تموم بنده ها اغفر ذنوبی یا کریم بند 🌙🌙 بنده ی شرمنده منم این تویی غفارالذنوب عبد سرافکنده منم تویی تو ستارالعیوب منم که توی خلوتم نکردم از تو هیچ اِبا بخشندتر از تو کیه؟! من تورو دارم ای خدا سنگینی میکنه خدا رو شونه هام بار گناه واسه همینه که به تو آوردم ای خدا پناه اغفر ذنوبی یا کریم بند 🌙🌙🌙 من آبرو بُردم ولی تو دادی بازم آبروم هر چی گناه کردم ولی تو باز نیاوردی به روم اسیر نفس سرکشم از من ندیدی جز خلاف من رو سیاه عالمم میکُنم این رو اعتراف من اومدم توبه کنم این بارم از من بگذری امید به رحمتت دارم این تویی که بزرگ تری اغفر ذنوبی یا کریم
خبر آمد رمضان است خدا... میبخشد بی کم و کاست و بی چون و چرا میبخشد معصیت کارترین باشی اگر با توبه وسط بزم مناجات و دعا میبخشد قطره ای اشک زچشمت بچکد میبینی که چه آرامشی این حال بکا میبخشد تیرشیطان به دلت کرده اثرغصه نخور که خداوند طبیبانه دوا میبخشد سفره داری خدا فرق عجیبی دارد میهمان را عوض آب و غذا- میبخشد آن قدر بخشش او وسع زیادی دارد که دراین ماه بخواهد همه را میبخشد دید اعمال بد و زشت مرا هیچ نگفت او کریم است و کریمانه خطا میبخشد حاجتت را تو بگو چونکه اجابت بااوست عاشقان را سفر کرب و بلا میبخشد ته گودال تجلی کرامت شده است شاه بر قاتل خود نیز عبا میبخشد
زبان عرض دعای مرا درست کنید نمی روم که مرا با "بیا" درست کنید رفیق‌ها همه دورم زدند و تنهایم خراب کردم اما شما درست کنید خریدنی است بنای دل شکسته اگر از این شکسته بنا "ربنا" درست کنید هوای کار مرا داشتی نفهمیدم دوباره کار مرا بی هوا درست کنید برای من که نشسته کنار اهل سحر از این به بعد لباس گدا درست کنید حساب هم بکشید از گناه من امشب ولی حساب مرا با "رضا" درست کنید نمی روم ز در خانه اش به جایی تا ز بنده، بنده‌ی خوب خدا درست کنید اگر که راه ندارد مرا "نبخشیدن" ولی یکی دو سفر کربلا درست کنید اگر که کرببلا گوشه‌ی حرم هم نه بناست عاشقانت را کجا درست کنید فقط به حرمت گودال قتلگاه حسین مرا میان همین روضه‌ها درست کنید هنوز این لب خشکیده آب می‌خواهد که گفته پای سرش سر صدا، درست کنید برای آن تن عریان اگر که هست کفن اگر که نیست دو سه بوریا درست کنید
دوباره در خونت اومد گدا دوباره زدی بنده هاتو صدا شده موقع رحمت عام تو منم اومدم اومدم ای خدا! ببین توشه ام خالی و در عوض پرم از خجالت پرم از گناه ندارم امیدی به جز تو خدا من موسپید و من روسیاه الهی! العفو یا ربنا جز اینجا اگه جای دیگه برم ردم می کنن با سرافکندگی امیدم به لطفت نشه ناامید دوباره بده رخصت بندگی یه عمره گره خورده تو کار من من اما هنوزم نمی فهممو منو توی خوبا بخر ای خدا! شبای دعا کم نکن سهممو الهی! العفو یا ربنا به هرجا که رفتم شدم ناامید دلم رو به هر جا سپردم ، نشد کم از تو طلب کرده بودم خدا! ولی ذره ای لطف تو کم نشد تو هر بار بخشیدی اما ببین که توبه شکوندن دیگه کارمه حسابش دیگه رفته از دست من نمی دونم این چندمین بارمه الهی! العفو یا ربنا نفهمیدم این که نفهمیدمت تو رحمی به این عبد کج فهم کن تو رو جون زهرا ببخشم خدا! تو رو جون مولا به من رحم کن با این سرکشی ها که من می کنم چه جور روم میشه که بگم بنده ام مجازات می بنده هر کی کنه به جز تو قضاوت رو پرونده ام الهی! العفو یا ربنا تو جوری عنایت به من می کنی که انگار من بی گناهم خدا! هنوزم تو رو خوب نشناختم هنوزم توی اشتباهم خدا! نشد وقف تو لحظه های شبم دیگه وصف روزامو اصلن نگو دلم با همه هست و پیش تو نیست خدا!هست و نیستم رو کن زیر و رو الهی! العفو یا ربنا دعا کن زبون دلم وا بشه به یک باره استغرلله شم بدیهامو امشب فراموش کن با خوبای ماه تو همراه شم به من سوز و اشک و دعا هدیه کن به حق حسین و دل خواهرش منو تشنه ی معرفت کن خدا به لبهای خشک علی اصغرش الهی! العفو یا ربنا
دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم نمانده باطنی اصلا به ظاهر دینم نگاه کردم و دیدم تمام شد عمرم هنوز جاهلم و بنده ی شیاطینم گناه کردم و از رو نرفتم و حالا مرا زمین زده این کوله بار سنگینم قساوت دل آلوده ام سبب شده است امام عصر خودم را اگر نمی بینم همیشه بر در این خانه محترم بودم منی که مستحق ناسزا و نفرینم خودم اگر چه خودم را دگر نمی بخشم ولی به رحمت پروردگار خوش بینم درست نیست بیایم به خانه، می دانم اجازه هست کمی پشت خانه بنشینم؟ اگرچه شیعه نبودم تمام عمرم را خوشم به لطف علی در صف محبینم شنیده ام که علی همدم فقیران بود در آرزوی علی سال هاست مسکینم خدا کند که بیاید کنار من باشد خدا کند که بیاید زمان تلقینم مرا به مرهم و طب و طبیب حاجت نیست که اشک روضه ی عباس هست تسکینم شکسته ای کمرم را بلند شو برویم سکینه را چه کنم من شهید خونینم؟ هزار شکر که ام البنین نمی بیند چقدر غنچه ی تیر از تن تو می چینم
در مناجاتِ سحرگاه دعا کن ما را ماهِ زهرا تو در این ماه دعا کن ما را جای این عاشقِ بیچاره بگو یک العفو روسیاهیم بکِش آه دعا کن ما را کوله بارِ گنه و جرم و خطا سنگین است رهبرِ راه در این راه دعا کن ما را ما سرِ سفره یِ اِفطار دعایت کردیم سرِ افطار تو هم گاه دعا کن ما را روزه با روضه گِره خورده لبم خشکیده حقِّ خشکیِ لبِ شاه دعا کن ما را حقِّ دُردانه یِ ویرانه به ما کن نظری العجل بقية الله دعا کن ما را سرِ بابا به رویِ دامنِ دختر که نشست ناله زد آه... پدر... آه دعا کن ما را تو نبودی همه به گریه یِ ما خندیدند آه از نیمه شب و راه دعا کن ما را صورتم مثلِ گلّ یاسِ علی نیلی شد زَدَنم پایِ سرِ ماه دعا کن ما را بر روی دامنِ من نیمه یِ شب ندبه بخوان در مناجاتِ سحرگاه دعا کن ما را
با همه دل نگرانیم خداحافظ عشق ما که تنهای جهانیم خداحافظ عشق عقل تکلیف مرا خوب معین کرده دردِ در سینه نهانیم خداحافظ عشق امشب این آخر عشق است خداحافظ جان خِبره در کندن جانیم خداحافظ عشق در سکوت است خداحافظی مظلومان مُهر خورده به دهانیم خداحافظ عشق .
از خوب و بد هرعملت باخبرم من چون از رگ‌گردن به‌تو نزدیک‌ترم من صدبار اگر توبه شکستی و گذشتم صدبار دگر توبه کنی می‌گذرم من درخواب فرومی‌روی و غافل ازاین‌که مشتاق به دیدار تو در هرسحرم من تو ثانیه‌ای حال‌خوش خویش بیاور تا با همه‌ی جاه و جلالم بخرم من وقت‌خوشی‌و‌خنده به‌من نیست‌حواست در وقت گرفتاری‌ات اول نفرم من ترسی‌به‌دلت راه‌نده، چون‌که برایت در واهمه‌ی روز قیامت سپرم من از رحمت و بخشندگی‌ام باخبری تو از خوب و بد هرعملت باخبرم من
پاک و زلالم کن، تو رحمان و رحیمی پروردگاری، عالِم السِّری، حکیمی هر بار توبه کردم و توبه شکستم امّا تو بخشیدی مرا، یارِ قدیمی دلهای ما غرق گناه است و سیاهی نور علی نوری که بر دلها مُقیمی بخشنده‌ای، زیبایی و زیباپَسَندی سرچشمه‌ی جود و کَرَم هستی، کریمی انسان زمانی تا خدا پَر می‌کشد که بیگانه باشد با خیالاتِ بَهیمی سِیروسُلوکِ عارفان، بی غَلّ و غَش بود تنها خدا بود و خدا، بی زَرّ و سیمی انسان ظَلوم و جَهول، ای عشقِ مطلق تنها پناه ما زِ شیطانِ رجیمی بر نُه فَلَک حکم تو جاری است و ساری بی‌مُنتَهایی، قاهِری، حَیّ‌ای، عظیمی گفتم، بگویم دردهایم تا بدانی دیدم سمیعی و بصیری و عَلیمی
       بند اول من اومدم پشیمونم توام بزرگی میدونم هر چی که باشه بندتم هر چی که باشه مهمونم من آبرویی ندارم که باز به تو رو بیارم مثل خودت منم فقط امام حسینو دوس دارم یا ربی اِغفرلی بِحق الحسین بند دوم منو ببخش ای مهربون ای خالق هفت آسمون رحمته تو بی کرونه ای رازق روزی رسون اگر چه من خطا کارم به رحمتت امیدوارم تا که ببخشیم ای خدا اسم حسینو میارم یا ربی اِغفرلی بِحق الحسین بند سوم خوب میدونم خیلی بدم از مسیرِ تو دور شدم ساترِ سَیِّئات تویی از درگاهت نکن ردم بیا و بگذر از گنام شرمنده ام و رو سیام استغفرالله میگمو کاش برسه بهت صدام یا ربی اِغفرلی بِحق الحسین
هرچه می آید به درگاه تو سائل بیشتر می شود با جود و احسانت مقابل بیشتر زودتر وا می کنی از کار و بار او گره هر که دارد در بساط خویش مشکل بیشتر نزد تو آورده ام دل را که می دانم ز لطف کار داری ای عزیز جان تو با دل بیشتر راه دل را برگزیدم تا رسم در کوی تو می رود از این مسیر ای عشق محمل بیشتر من ز تنهایی تو ای عشق فهمیدم ، هنوز در صف کفرند حاضر اهل باطل بیشتر از جنون اهل عصیان کرده ام احساس من در صف اهل حقیقت هست عاقل بیشتر دل به دریای ولایت می زنم ، باکی که نیست پیش این دریای مواج است ساحل بیشتر در خیابان دَکه ها دُر نجف آورده اند می برد عبد شما گوهر به منزل بیشتر آبیاری می کنم با اشک نخل عشق را می دهد با یادتان این نخل حاصل بیشتر گرچه گردد قافیه تکرار «یاسر» بی گمان فکر فردای قیامت هست عاقل بیشتر .
سه شب گذشت و نوایی دگر نمی آید به غیر خون دل از چشم تر نمی آید هوای کوفه ملال آور و غم انگیز است دگر صدای علی در سحر نمی آید فضای نُه فلک از داغ او پر از غوغاست صدای شیون از این بیش تر نمی آید زبان حال یتیمان بی پدر این است چرا ز باب یتیمان خبر نمی آید جگر خراش شده داغ حیدر کرار که داغ ،جز به سراغ جگر نمی آید حسین و زینب و کلثوم باحسن گویند دلا بسوز که دیگر پدر نمی آید به پیر مرد جزامی کسی خبر ببرد که یار و همدم هرشب دگر نمی آید پس از دعای فرج با خدای خود گویم مگر که منتقم اش از سفر نمی آید نداد گریه امان بر «وفایی» و گفتا ز شرح این غم جان سوز بر نمی آید
برگزیده "مجموعه‌ای از رباعیات علوی" رباعی۱ ای در پی گنج، گنج و گنجینه علی‌ست ای اهل عمل، دست پر از پینه علی‌ست ای آن که به دنبال خدا می‌گردی دنبال علی باش که آئینه علی‌ست رباعی۲ هرکس که در این جهان گرفتار علی‌ست با قیمت جان و دل خریدار علی‌ست عمری‌ست جهان ریزه‌خور سفره‌ی اوست هرچند که نان‌ونمک افطار علی‌ست رباعی۳ هر دل که شناخته‌ست راهی به‌علی پس رو زده با کوه گناهی به‌علی پیغمبر ما که "مُستَجابُ الدَّعوة" است در سجده چنین گفت؛ "الهی بِعلی" رباعی۴ بر پای تو کوه درد و غم سجده کند نامت که نوشته شد، قلم سجده کند از بس که به سجده رفته ای در دل شب حق است که برتوسجده هم سجده کند رباعی۵ بار غم اگر به شانه برداشت علی در کوفه نهال عشق را کاشت علی هر شب در اوج خلوت نخلستان باچاه قرار درددل داشت علی رباعی۶ یک‌عمر به فکر دیگران بود علی با دشمن و دوست مهربان بود علی تاریخ گواه است که تا روز ابد مظلوم‌ترین مرد جهان بود علی رباعی۷ شب‌های زمین بدون او بی‌بدر است حتی شب قدر بی‌علی بی‌قدر است در زمره‌ی خوبان جهان در تاریخ تا روز حساب نام او در صدر است رباعی۸ بودند اگرچه دورش افراد دورو هرگز دو خورش نبود بر سفره‌ی او از جهلِ زمانه با علی عمری بود؛ خاری در چشم و استخوانی به گلو رباعی۹ امشب خبری نشد از آن مرد کریم خالی مانده‌ست ظرف طفلان یتیم این‌بار به دست کافری معجزه شد در مسجد کوفه ماه گردید دونیم رباعی۱۰ شب شاهد چشم‌های بیدار علی‌ست تاریخ در انتظار تکرار علی‌ست خوشبخت کسی که مُهر پرونده‌ی او امضای "براءَةٌ مِنَ النّارِ" علی‌ست
حیف که از دست ما ماه خدا می‌رود ماه مناجات و نور، ماه دعا می‌رود ماه سحر خیزی اهل صفا می‌رود ماه وصال علی، ماه ولا می‌رود ماه خدا رفت رفت، جلوۀ بدرش به خیر زمزمـه‌های شب و لیلۀ قدرش به خیر بود به روی خدا، چشم تماشای ما خواندن جوشن کبیر، صوت دل‌آرای ما هر شب و هر روز بود، بزم خدا جای ما زمـزمۀ افتتاح، سـر زد از آوای مـا حیف که مانند برق، این مه معبود رفت دیـر ز راه آمد و، خنده زد و زود رفت ماه خداوند رفت، ماند به دل آه ما دست خداوندگار بود به همراه ما نور به افلاک داد، ذکر هو الله ما ذکر هو اللهِ ما، اشک سحرگاه ما نـالۀ العفو مـا از رمضان دل ربود گاه دعای سحر، گاه ابوحمزه بود زآینۀ دل گرفت ماه خداوند، زنگ سلسلۀ زلف وصل، بود سحرها به چنگ عبد خدا بود و صلح، دیو هوی بود و جنگ یافت ز خون علی صورت این ماه، رنگ محفل قرب خدا کوی علی بود و بس روی جمیل خدا روی علی بود و بس کیست علی؟ کیست؟ کیست؟ سرّ مگوی خدا آن کـه هیـاهوی اوست، معنی هـوی خـدا دست و زبان گوش و چشم روی نکوی خدا داشته شصت و سه سال، دیده به سوی خدا نور به او متکی، خلق به او زنده بود عالم و آدم نبود، او به خدا بنده بود ارض و سماوات را در همگان یک علی است هم به مکان یک علی، هم به زمان یک علی است هم به جهان یک علی، هم به جنان یک علی است بلکه خداوند را در دو جهان یک علی است قادر منان یکی است، خالق داور یکی است بعـد خداونـدگار، احمد و حیـدر یکی است حاصل لوح و قلم، نام علی بود و بود نقش وجود و عدم، نام علی بود و بود بعد خدا دم به دم، نام علی بود و بود ذکر خداوند هم نام علی بود و بود مدح علی هم همان مدح محمّد بوَد احمـد حیـدر بـود حیـدر احمد بوَد علی به نص صریح، نفس پیمبر بود علی کنـار نبی، ساقی کوثر بود علی تمام نماز، نه بلکه برتر بود نمـاز بی مهر او، گنـاه اکبـر بود عبد مؤید علی است، جمال سرمد علی است نه، جان پیغمبر است، تمام احمد علی است این دو ز صبح ازل، کنار هم زیستند جدا ز هم تا ابد، نبوده و نیستند خدای داند فقط که بوده و کیستند که بوده و کیستند؟ چه بوده و چیستند؟ دو نـاشناس وجـود دو نـور غیب و شهود به هر دو از حق سلام به هر دو از ما درود علی است آقای من، علی است مولای من علی است دنیای من علی است عقبای من جحیم با مهر اوست، جنت اعلای من اگر رَوَم در بهشت، سوای او، وای من مرده بُدم با دمی زنده شدم از دمش «میثمم» و می‌دهم جان به ره میثمش
یــــادت دلیل گریه‌ی پـــنـــهــانـی من است نامـــت انـیـس این دل زنــــدانــی من است نـــــیمه شب آمــدم که نــبــیــنــــی رخ مرا بـــــار‌ گــنــاه عـــلـــت پـــنـــهانی من است از خود بریده‌ام به تـــو نـــزدیــــک تـــر شوم این لحظه‌ها که خلوت روحــــانی من است در خــلــوتــم همــیــشـه کـلـنـجـار مـی‌روم می‌گویم این چه وضع مسلمانی من است؟! کـــاری بــکـن کـه رو نـزم بر کـسـی بــیا… چـیــزی بــده کــه رزق سـلیمانی من است از ســفــره‌ی تــو مـی‌خورم و سیر می‌شوم شـکـرت از این که نـعـمتت ارزانی من است یـک جلـوه‌ات بر این دل تــــاریک و سنگی‌ام پـایـان خـواب‌هـای زمـسـتـانـی من اســـت امــشــب کـه داد مـی‌زنـم الـعـفـو ای خدا! لـحـظـه بـه لـحـظـه رحمت بارانی من است گــــــرم گــنــاه بــــــوده‌ام و دیـــــر آمــــدم عـــصــیـــان دلــیـل غیبت طولانی من است تـا کـه نـبــخــشی‌ام من از این جا نمی‌روم ایـــن گــریــه برگ سبز پشیمانی من است دارد بــســاط سفـــره‌ی تـــو جمع می‌شـود غــم مــی‌خــورم که آخر مهمـانی من اسـت
فرصت توبه گذشت و گریه می بارم هنوز حسرت اوقات غفلت را به دل دارم هنوز باز هم جا ماندم و این غافله از ما گذشت مانده خاری در کف پا و گرفتارم هنوز هر چه درمان بود مخصوص ضیافت خانه بود عافیت بود و شفا هر چند بیمارم هنوز بعد از آن شب های بهتر از تمام سال ها در مسیر بندگی ای وای کم کارم هنوز من نبودم زینت مهمانی خوبان تو هر چه تو بخشیده ای من عبد سربارم هنوز گر چه دارد می رود این ماه اما میزبان باز می گوید گنه داری؟ خریدارم هنوز لحظه ای با ما سرِ یاری اگر داری بیا اشتیاق دستگیری از تو را دارم هنوز تا که من هستم چرا بر دیگران رو می زنی من که قبل از هر که گویی دوستت دارم هنوز
وقتِ خداحافظیه، مهمونی ام تموم شد! حسرتِ این روزایِ خوش، بغضی توی گلوم شد صاب خونه ممنون توأم، هیچ چیزی کم نذاشتی با اینکه لایق نبودم، سنگ تموم گذاشتی نمی تونم دل بِکنم، جدایی خیلی سخته! بدرقه رفتن اینطوری، خدایی خیلی سخته! ماه رمضون کجا میری!؟ نرو دلم می گیره از این به بعد باز غروبا، بی تو دلم می گیره تا سال بعد چیکار کنم! زنده شاید نباشم با چشم گریون دوباره، از تو باید جداشم حرف جدایی که میشه، دلم عزا می گیره دلم به یادِ روضه های کربلا می گیره ** حسین من نرو بمون، سایه ی روسرم باش حالا که عباس ندارم، پناه این حرم باش دلم شده پشتِ سرت، مثل موهات پریشون خودت بگو چیکار کنم، تنها تو این بیابون داداش نرو تورو خدا، نذار که در به در شم نذار با شمر و حرمله، تا کوفه همسفر شم
یا رب تو ببخش.mp3
7.92M
خدایا به حمدت زبان می‌گشایم به امید رحمت به سمتت می‌آیم تو خود باعث و علّت هر ثوابی تو سرچشمه و اصل مهر و عقابی 🎤 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ 🔸 پیشنهاد دانلود