eitaa logo
"حـواݪے عــ❤️ــۺـڨ"🇵🇸
79 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
612 ویدیو
27 فایل
"به نام او . . .❤ " کپی تمامی محتوای کانال با ذکر صلوات برای ظهور امام زمان(عج)... ترک کانال=۱۰صلوات لینک کانال: https://eitaa.com/Aroundlove ارتباط با ما: @karbala_k لینک ناشناسمون: https://harfeto.timefriend.net/17087254028781 اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
《بسم رب الزهرا .س.》 ✅[قسمت دوم] منبع:کتابِ"شــشــمــیــن پــســرم" □□□ مرضیه آرام چشم هایش را باز کرد،کسی روبرویش نشسته بود؛ چشم هایش را کمی بازو بسته کرد تا بتواند  بهتر ببیند مردی انجا بود لبخندی زدو گفت:بَه مرضیه خانم، خوبین ؟دخترتون خوبه؟ راستی ،سوغاتی به من دادن که بایدتحویلتون بدم و نایلونی را پرت کرد روی میز،مرضیه نگاهی به مرد انداخت و با دستانی لرزان نایلون را برداشت، با شک و تردید، پارچه ایی کوچک گل گلی را بیرون آورد و  با چشم هایی که از حدقه بیرون زده بود رو به مرد کرد و گفت:این..اینکه روسریه...روسریه دخترمه...دست..دست شما چیکار میکنه؟! اصلا... اما انگار اشک های مرضیه از کلامش،بیشتر عجله داشتند و نگذاشتندتا مرضیه حرفش را، به پایان برساند و چشم هایش مانند بارانی که چند سال بود نباریده بود و میخواست حالا جبران کند می بارید. ناگهان آن مرد از جایش بلند شد به سمت در آهنی رفت نزدیک در که شد برگشت و رو به مرضیه گفت:خانم رضایی،یه برگه و یه خودکار روی صندلی مقابلت هست،باید همه چیز رو در مورد همسرت بنویسی... این را گفت و رفت. مرضیه حالا حساب کار دستش آمده بود،فهمید که خودش وسیله رسیدن به همسرش است. در ذهنش با خودش حرف می زد و میگفت: اگر همه چیز را بنویسد،اگر همه چیز را بگوید،اگر بگوید شوهرش کیست نه نه نمیتوانست،اوقول داده بود اگر جانش را هم بگیرند لب تر نکند نگاهش را چرخاند به طرف روسری فاطمه،چشم های آبی اش دوباره باران گرفت اما هنوز مطمئن نبود که فاطمه پیش این بی صفت هاست. ادامه دارد... کپی ممنوع🚫 https://eitaa.com/Aroundlove
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم، رفقا از این به بعد شنبه،دوشنبه،چهارشنبه ها قسمت جدید گذاشته میشه..! 😁 منتظر بمانید)🙏🏻🌷
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ “بابا رضا” منتشر شد 🎈اجرا شده در جشن بزرگ شهر یزد 🗣با صدای روح الله رحیمیان 📝 شاعر:سید صادق رمضانیان لطفا انتشار دهید🙏🏻 🔻 @seyyedoona
بابا رضا.mp3
15.2M
❣بابا رضا منتشر شد😍 🗣با صدای روح الله رحیمیان ✍شاعر: سید صادق رمضانیان
9.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زَمین‌هَمیشہ‌تورابابَرادَرَت‌مے‌دید تومآه‌بودی‌ونآمِ‌بَرادَرَت‌خورشیــد -اخت‌الرضا-
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به به😍.. مخلصیم حاج رسولی😎✋ دخترا روزتون مبروک:)🥰 اصلی اصلیه رو بگم دیگه😁... اللهی شهید پرور شید☺️.. زیادا زیااد🌷..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
《بسم رب الزهرا .س.》 ✅[قسمت سوم] منبع:کتابِ"شــشــمــیــن پــســرم" □□□ مرضیه لبخند زدو گفت عمود ۴۰۱،محمد هم با تبسم  دستش را گذاشت روی سینه و زیر لب زمزمه می کرد: السلام علیک یااباعبدلله، الحمدلله که شهید نشدم و گنبدت رو دیدم ناگهان گوشی محمد به صدا در آمد. جواب داد: _الو سلام علیکم _جانم _کجائید _چشم چشم _انشاءالله _بله،یاعلی +محمد کی بود؟ _مرضیه جان من باید برم،ببخشید که نمیتونم باهات بیام حرم سید الشهدا،اما شما و فاطمه باهم برین،اگه تونستم میام پیشتون اگرم نشد خودتون برگردین ایران با اتوبوس برین مشهد محمد فاطمه را بغل کرد،گونه اش رابوسید و با دخترک اش خداحافظی کرد روبه مرضیه گفت: مراقب خودتون باشین خدا نگهدار مرضیه بدون اینکه گله یا ناراحتی داشته باشد آرام لبخندی زدو گفت: فی امان الله □□□ در اتاق،باز شد همان خانم بود همان خانمی که مرضیه را به اینجا کشانده بود و او را بیهوش آورده بود. آرام قدم برداشت و پرونده ایی را گذاشت روی میز،کاغذی که روی صندلی بود را برداشت و گفت: میدونستم چیزی نمینویسی،اما بالاخره که میخوای بدونی دخترت کجاست مگه نه؟ پس مجبوری بنویسی مرضیه بلند شدو ایستاد،دستهایش را محکم کوبید روی میز وخیره شد،به آن زن و گفت:فکر نکنید میتونین من و بخاطر دخترم تهدید کنید،همون خدایی که تا الان مواظب مون بوده حواسش بهمون هست. _ببین با زبون خوش اگه همه چیز رو در مورد محمد رضایی نوشتی که هیچ ، اگر ننوشتی مجبوریم با یه راه دیگه ایی به حرف بیاریمت. + خانم محترم این یه چیز از من یادت باشه؛من به امامم ، به رهبرم ، به پیشوای دینم ، قول دادم ، هیچ حرفی در هیچ موردی نزنم حتی، به قیمت از دست دادن عزیز ترینم! آن زن با عصبانیت از جایش بلند شد،دست مرضیه را گرفت وکشید به سمت در،در را با لگد باز کردو مرضیه را همراه خودش برد،در یک اتاق دیگر را باز کرد و مرضیه را به سمت زمین پرت کرد. ادامه دارد... کپی ممنوع🚫 https://eitaa.com/Aroundlove
هدایت شده از خوشنویسی|کاف🌿
13.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خـیـره مـی شـم خـیـره بـه ایـوون طـلا کـوبِ تــ❤️ــو . . . https://eitaa.com/khoshNevisyk
هدایت شده از سید کاظم روح بخش
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍قسمت جدید ماجراهای سیدکاظم و امیرحسین😍 قسمت یازدهم:چرا حجاب اجباری❓ امیرحسین هرچی عقده داره رو سر سیدکاظم خالی می کنه... 😂😂😂 اینستاگرام | ایتا | تلگرام | روبیکا