.
#واحد
#دهه_محرم
#سربند_مهدوی
#سنگين #دهه_اول_محرم ١٤٠٣
سربند #امام_زمان
السلام
باني روضه هاي ارباب من
منتقمِ شهنشهِ بي كفن
روحي لك الفدا ، يابن الحسن
شكرلله
باز دوباره سينه زن روضه هام
باز به لطفِ
سه ساله من هم ميونِ نوكرام
آرزومه
مشايه اربعين با مهدي بيام
آه ، العجل
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
السلام
مسافرِ غريبِ كوفه ي بلا
آرامِ جانِ شهِ كرب و بلا
يا مسلم اولادي لك الفدا
من بميرم
كه جون دادي با لب تشنه آقا
اولين يارِ بي سر زاده ي خير النسا
با چشم خيس
گفتي حسين جان به كوفه نيا
آه ، يا مسلم
يا حسين
بر گرد و نيا به جان دخترت
رحمي كن به جوونيه اكبرت
اينجا از غم ميميره خواهرت
اشكِ چشمام
همينجوري داره ميباره نم نم
تا ميبينم
حرمله آمادس ديگه كم كم
گُر ميگيرم
برده فروشاشونو تا ميبينم
آه ، يا مسلم
.............
#وروديه كربلا
#شب_دوم_محرم
آسمون
عزا گرفته باز توي اين شبا
ميباره اشكِ چشمِ خير النسا
رسيده زينب به كرب و بلا
من بميرم
شروع شد درد و غماي زينب
نِشست خاك
كرب و بلا روي عباي زينب
حضرت سقا
ركاب ميگيره براي زينب
آه ، يا زينب
بوي غم
بدجوري ميوزه از اين سرزمين
داداش بيا بريم ازينجا همين
اشكاي چشماي رباب و ببين
اين بيابون
بدجوري داداش پُره خار و خسه
غُصم اينه
رباب بچه داره دلواپسه
اگر تو رفتي
بگو كه كي به دادِ ما ميرسه
آه ، يا زينب
........
#حضرت_رقيه
#شب_سوم_محرم
اهل شام
بياين ببينين كه رسيده بابام
ديگه تموم شد همه ي غُصّه هام
بهش ميگم خنديدين به موهام
دست نداره
و گرنه كه شونه ميزد موهامو
حالا كه اومد
بهش ميگم بُردين النگوهامو
به من نخندين
پَسَم بدين هــديّه ي بابامو
آه ، يا ابتاه
من ديدم
كه بوي نونِ تازه مياد از دور
نگو كه تُ اومدي از كنجِ تنور
رفتي نگفتي دلِ من ميزنه شور
نه ديگه تو
قابلِ تشخيصي واسه ماها
نه ديگه من
چشمام جايي رو ميبينه بابا
آخه بدجور
دستاي سنگيني دارن اينجا
آه ، يا ابتاه
#حضرت_حر
#شب_چهارم_محرم
السلام
اي پسرِ حضرتِ زهرا حسين
حُـرّ خطاكار توام يا حسين
العفو سيدي و مولا حسين
حسين العفو
به اشك چشماي رقيه ات قسم
حسين العفو
به حق آب آورِ اهــل حــرم
حسين العفو
اي به فداي تو پدر مـادرم
آه ، ياحسين
من بودم
كه روي خيمه هاي تو بستم آب
به جان فاطمه دلم شده كباب
گريونم براي طفل رباب
اِرفَع رَاْسَك
گريه نكن تو ديگه حُرِّ مايي
اِرفَع رَاْسَك
تو نظر كرده ي خيرالنسايي
اِرفَع رَاْسَك
تو اولين شهيـد كربــلايي *
آه ، يا حسين
*
اولين شهيد از زمانيكه حضرت حر به ياران سيدالشهدا عليه السلام پيوستند وگرنه قبل از آمدن حضرت حُر ،
در اوائل جنگ ، عمر سعد ملعون دستور داد كه تعداد زيادي از لشكر همه باهم بجنگند
........
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
يا اخاه
روي منو زمين نزن جانِ من
برادرِ غريب و عطشانِ من
بذار فدائيت شن طفلانِ من
جانِ حيدر
به جانِ مادرمون زهرا قسم
نه نياري
ميميرم ، رحمي كن مضطرم
بچه هام كه
سهله من بايد فدائيت بشم
آه ، يازينب
روي منو
سفيد كنين پيشِ چشم برادرم
فدا بشين جلوي چشماي ترم
بريد به يارىِ غريبِ مادرم
خدانگهدار
وعده ي بعديمون تو بازار شام
من اسير و
شما روو نيزه روبروي چشام
دسته بسته
من و ميبينين توي بزم حرام
آه ، يا زينب
........
#حضرت_قاسم بن الحسن
#شب_ششم_محرم
اي عمو
ديگه رسيده جون به لبهاي من
بميرم اي غريبِ دور از وطن
بذار برم قسم به بابام حسن
جانِ زهرا
عموجونم نزن تو رومو زمين
نامه اي كه
تو بازوبندمه بيا و ببين
نوشته بابام
تنها نذارمت تو اين سرزمين
آه ، قاسمم
قاسمم
گريه نكن اي شاهْ دامادِ من
برو ولي ميميرم از اين محن
چقدر شدي شبيه بابات حسن
اكبرم كه
زِرِه به تن داشت شد ارباًاربا
بي زِرِه تو
كجا ميري اي جانِ مجتبىٰ
ترسم اينه
بشي پامالِ نعلِ اين مركبا
آه ، قاسمم
........
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
اصغرم
لالا لالا بخواب گل پرپرم
چيكار كنم شير ندارم پسرم
دارم ميميرم منم مادرم
شير ندارم
ناخن نكش به صورت و به سينم
شير ندارم
زبون نكش رو لبات دلْ غمينم
شير ندارم
الهي داغتـو مـادر نبيــــنم
آه ، لالايي
آخرش
ميري عزيزم روي دست بابات
از اون بالا به فرات ميخوره چشات
سه جرعه تير ميشينه كنج لبات
تا كه ميبينم
تُ رو روي ني چشام ميره سياهي
تُ رو رو نيزه
با سيبِ سرخ ميگيرن اشتباهي
جون ميدم تا
سرت زمين ميفته گاه گاهي
آه ، لالايي
👇 ادامه
.
#زمینه
#حضرت_قاسم
#شب_ششم_محرم
زمينه شهادت حضرت قاسم صلوات الله عليه محرم ١٤٠٣
گريه نكن قاسمِ من
نبينم اشك ميريزي مادر
زانوي غم بغل نگير
داري از غصه ميشي پرپر
غصه نخور فدات بشم
توام به ميدون ميري آخر
عزيزِ مادر….
اشكاتو
ديگه پاكن جانِ حسن
دلخونم
نكن اي تازه دامادِ من
اصلا با
عموت خودم حرف ميزنم
پاشو اون
لباسِ بابا رو كن به تن
گريونم
خدا رو شكر ديدم دوماديتو
گريونم
كه عروست ميميره بي تو ٢
گريونم….
واويلا ، امون اي دل امون اي دل
چقدر مثل بابات شدي
عمو توواين دمه آخري
باشه برو عمو ولي
كجا ميخواي بي زره بري
تموم ترس من اينه
كه از تو نمونه پيكري
عزيزِ جوونم…
ميترسم
كه عمو داغتو ببينم
ميترسم
كنارِ نعشت بشينم
ميترسم
شبيه اكبرم بشي و
با گريه
تو رو هم توو عبا بچينم
ميــميـــرم ، با خس خس نفس زدنت
ميــميـــرم ، تا زيره نعل ميره بدنت
ميــميـــرم ، تا نيزه ميزنن دهنت
واويلا…
واويلا ، امون اي دل امون اي دل
281.3K
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن
#زمینه سنتی ساده
نوحه شب ششم محرم
نجلِ مجتبی زاده ی حسن
کشتهی جفا غرقِ خون بدن
زیرِ آفَتاب جسمِ بی کفن
ای عمو حسین ای عمو حسین...
من به خونِ سر میکنم وضو
بر لبم مدام ذکرِ یا عمو
ای عمو برام از پدر بگو
ای عمو حسین ای عمو حسین...
بهتر از عسل مرگِ در رهت
من فداییِ روی چون مَهت
عاقبت شوم ذبحِ درگهت
ای عمو حسین ای عمو حسین...
هستی محرابی
.
#شب_ششم_محرم
مرد میدان را دو چشم تر نمی ریزد بهم
اذن میدانم بده، مادر نمی ریزد بهم
دستخط مجتبی را روی چشمانت بکش
خیمه با اذن حسن دیگر نمی ریزد بهم
فکر جوشن را نکن، شخصاً حریف ازرقم
هیبتم را اینهمه لشکر نمی ریزد بهم
پیش زینب من به دست و پایت افتادم حسین
پیکرم مثل علی اکبر نمی ریزد بهم
مثل زهرا استخوان سینه ی من هم شکست
میخِ پشت در از این بهتر نمی ریزد بهم
با همین عمّامه، زخم ابروی من را ببند
اینچنین دیگر دل خواهر نمی ریزد بهم
لااقل با تیغ و نیزه سیزده قسمت شدم
روی دامان توام که سر نمی ریزد بهم
تشنه زیر نعل مرکب یاد تو بودم عمو
همچو گودال تو این معبر نمی ریزد بهم
گرچه لج کرد آن حرامی کاکلم را تاب داد
حنجرم را کُندی خنجر نمی ریزد بهم
غصه ی ناموس دارم که دگر چیزی مرا
مثل غارت کردن معجر نمی ریزد بهم
#حضرت_قاسم
#محرم
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#نوحه_سنتی
#دهه_محرم
#امام_حسین صلوات_الله_علیه
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
#گودال
۱۱۰۲
تاج سرم حسین من سرجدا گشتی
دیدم میان قتلگه جابجا گشتی
واویلا واویلا
****
دیدم به دست شمردون گیسویت چرخید
دیدم که حنجر تو را خنجرش بوسید
واویلا واویلا
****
تو دست و پا میزدی و همه خندیدند
سایهی ناموس تو را آخرش دیدند
واویلا واویلا
****
#محمود_اسدی_شائق✍
..............
.
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم علیه_السلام
#نوحه
۱۰۹۶
تنهای تنهایم ولی من تو را دارم
بنگر تماشایی مرا بر سر دارم
حسین جان حسین جان
****
سربسته میگویم میا ای گل طاها
ترسم شود پاره تنِ اکبرِ لیلا
حسین جان حسین جان
****
تو را به جان مادرت ای حسین جانم
کوفه میا با دخترت ای حسین جانم
حسین جان حسین جان
****
#محمود_اسدی_شائق
.................
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_به_کربلا
#نوحه
۱۰۹۷
بیا ازاینجا یا اخا تا که برگردیم
حرف جدایی یا مزن یا که برگردیم
حسین جان حسین جان
****
ترسم در اینجا پیکرت زیرو رو گردد
گلوی تو با دشنه ای روبرو گردد
حسین جان حسین جان
****
ترسم در این زمین شود جسم تو خونبار
یک تکه بوریا شود کفنت ای یار
حسین جان حسین جان
****
#محمود_اسدی_شائق✍
........
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#نوحه
۱۰۹۸
خوش آمدی خوش آمدی کنج ویرانه
نیمهی شب به دیدن طفل دردانه
ای بابا ای بابا
****
ای سر ز حال دختر با خبر هستی
چرا دو چشمت را روی دخترت بستی
ای بابا ای بابا
****
همان که گیسوی مرا میکشید بابا
میان قتلگه ز تو سر برید بابا
ای بابا ای بابا
****
#محمود_اسدی_شائق
.......
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
#نوحه
۱۰۹۹
از خیمه تا کنار تو آمدم باسر
به شوق یارب ات عمو میزدم پرپر
عموجان عموجان
****
دیدم که افتاده تنت بین یک لشگر
هرکس رسیده میزند ضربه بر پیکر
عموجان عموجان
****
از کودکی بودی عمو همه هست من
باشد سپر برای تو هر دو دست من
عموجان
****
#محمود_اسدی_شائق
...............
.
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#نوحه
۱۱۰۰
یکدم بیا به دیدنم ای عموجانم
نمانده قوت در تنم ای عمو جانم
عموجان عموجان
****
من دست و پا زدم عمو زیر دست و پا
شد تیرباران پیکرم چون تن بابا
عموجان عموجان
****
به لب رسیده جان من زیر مرکبها
شکسته استخوان من زیر مرکبها
عموجان عموجان
****
#محمود_اسدی_شائق
............
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
#نوحه
۱۱۰۱
غنچهی زیبای حرم ای علی جانم
لای لای علی اصغرم ای علی جانم
لالایی لالایی
****
به جای آب تیرت زدن ای گل عطشان
سرت به یک مو پسرم گشته آویزان
لالایی لالایی
****
بر روی دست من گلم شد دو تا قسمت
محکم تو را گرفتهام ولی با زحمت
لالایی لالایی
****
#محمود_اسدی_شائق
.......
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
#نوحه
۱۱۰۲
دو چشم خود را وا کن ای لالهی پرپر
ببین که بابا آمده ولدی اکبر
ولدی ولدی
****
دیدی به زانو زدنم کوفه خندیده
جسم تو و اشک مرا حرمله دیده
ولدی ولدی
****
بردن تو تا به حرم کار بابا نیست
کسی شبیه تو علی ارباً اربا نیست
ولدی ولدی
****
#محمود_اسدی_شائق
.........
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس علیه_السلام
#نوحه
۱۱۰۳
پاشو امیرلشگرم یاابوفاضل
سقاو سردار حرم یاابوفاضل
ابالفضل ابالفضل
****
دیدم به زیر نیزهها خم شدی عباس
رشید خیمهها چرا کم شدی عباس
ابالفضل ابالفضل
****
ای غیرتِ تمام من ای علمدارم
به فکر خیمه هایم و فکر بازارم
ابالفضل ابالفضل
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
.....
👇
281.3K
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن
#زمینه سنتی ساده
نوحه شب ششم محرم
نجلِ مجتبی زاده ی حسن
کشتهی جفا غرقِ خون بدن
زیرِ آفَتاب جسمِ بی کفن
ای عمو حسین ای عمو حسین...
من به خونِ سر میکنم وضو
بر لبم مدام ذکرِ یا عمو
ای عمو برام از پدر بگو
ای عمو حسین ای عمو حسین...
بهتر از عسل مرگِ در رهت
من فداییِ روی چون مَهت
عاقبت شوم ذبحِ درگهت
ای عمو حسین ای عمو حسین...
هستی محرابی
.
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه
#سبک_شبانگاهان
سبک شبانگاهان شب سوم
پرستوی کوچک حرمت پر شکسته پدر کنج ویرانه
به زیر پرها سر خود را می برد تنها و غریبانه
سلام ای بر نیزه ماه من شنو بابا سوز آه من
لحظه ای پایین آ در آغوشم
أباالمظلوم یا أباالمظلوم ۲
سلام ای مهمان غرقه به خون السّلام ای خورشید دامانم
بشویم من خاک و خون تو را با گلاب سرشک دو چشمانم
تو را جان مادرت زهرا مرا هم با خود ببر بابا
گیرُ بار دیگر سرِ دوشم
یا اباالمظلوم یا اباالظلوم ۲
در این ویران شمع من شدی و من به گرد سرت همچو پروانه
بیا و بار دگر به سرم با نگاه غریبت بزن شانه
چه کس خونین کرده این سر را بریده رگهای حنجر را
کرده با دیدار تو مدهوشم
أباالمظلوم یا أباالمظلوم ۲
دوباره گویا که برپا در این زمان کمان سقیفه شد
که از جورش تیر ظلم و ستم قسمت این جسم نحیفه شد
ز جور اهل ستم بابا به مانند مادرت زهرا
در ره غیرت پاره شد گوشم
أباالمظلوم یا أباالمظلوم ۲
#شب_سوم_محرم
..............
#شب_چهارم_محرم
دو سرباز ارتش زینب عازم میدان بلا گشتند
مدافعهای حرم شده و باده نوش قالوا بلیٰ گشتند
غریق بحر تولّایند فدایی پور زهرایند
نوگلان بستان عاشــورا
حسین مولا یاحسین مولا ۲
بیا مولا حرمت زهرا اذن میدان بر این غریبان ده
به این طائرهای من اذن پر زدن در وادی جانان ده
به گلهای گلشن خواهر به آیات سورۀ کوثر
گوشۀ چشمی کن نظر مولا
حسین مولا یاحسین مولا ۲
اگر چه عزّ وشرف را از جعفر طیّار و علی داریم
ولیکن حس تکلّف بر صاحب امر و بر ولی داریم
شنو از نای نفیر ما نوای نِعمَ الأمیرِ ما
ای عزیز زهرا حسین مولا
حسین مولا یاحسین مولا ۲
نظر کن تا در ره زینب بنگری مولا شوق احساست
که تا بینی شور پیکار این دو شاگرد رزم عبّاست
ببین اوج عزّت زینب تماشاکن همّت زینب
جنگ ما را بین با صف اعدا
حسین مولا یا حسین مولا ۲
..............
#شب_پنجم_محرم
سبک شبانگاهان شب پنجم
پرستوی خسته بال حسن روی سینۀ تو گشته خونین پر
تماشا کن آیه آیه عمو پیش دیدۀ خود سورۀ کوثر
نوای جانسوز وا اُمّٰاه شده گل آهنگ عبدُاللّٰه
یاسِ خونین از ضربۀ داسم
عموجانم ای عموجانم ۲
ز خیمه تا مقتل تو عمو پر زدم تا بال و پرت گردم
به امّید آنکه جانباز راه عبّاس و اکبرت گردم
بلاگردان سرت گردم به مانند مادرت گردم
رهرو راه آن گل یاسم
عموجانم ای عموجانم ۲
بده اذنم تا در این میدان بلا من هم یار تو باشم
که دست خود را فدا سازم جانشین علمدار تو باشم
شنو بانگ لٰا اُفارق را ببین این سرباز لایق را
تازه شاگردِ رَزم عبّاسم
عموجانم ای عموجانم ۲
گسست از هم تار و پود دلم تا عدو دیدم بر تو خندیده
ببین همچون دست زهرا دستان من هم آزرده گردیده
غریب مدینه در آیینه پناه تو شد روی این سینه
من در این دریا موج احساسم
عموجانم ای عمو جانم ۲
...........
#شب_ششم_محرم
شده عازم جانب میدان یادگار غریب بَنِی الهاشم
که می آرد پیش چشم عمو سوز داغ حسن را کنون قاسم
دوباره باران غم ریزد بلایی از کربلا خیزد
پیچد اینجا عطر خوش زهرا
حسن جانن ای حسن جانم ۲
بیارید ای بانوان حرم آب و آئینه، مجمر و قرآن
که قاسم با امر بابایش می روذ اینک جانب میدان
تماشا کن شاخه شمادت ببین رزم تازه دامادت
که طوفانی می کند برپا
حسن جانم ای حسن جانم ۲
به ناگه در کربلا عطر جانفزای غریب وطن پیچید
که در گوش دشممان صوت پر طنین أنابنُ الحَسَن پیچید
دَمِ أحلیٰ مِن عَسَل آمد صدای میر جمل آمد
تا که اینجا برپا کند غوغا
حسن جانم ای حسن جانم ۲
بیا و بنگر در این میدان قاسم تو عمو از فرس افتاد
ببین زیر نعل مرکبها یاسمین حسن از نفس افتاد
عدو بیند پیچ و تابم را به مرکب گیرد گلابم را
یاد یاس خونین دل مولا
حسن جانم ای حسن جانم ۲
.
.
#نوحه_سنتی
#شب_هفتم_محرم
در رثاء علی اصغر / نوحه / سبک ناظم
----------
چون غنچه وا شده لب های اصغر
تیر سه شعبه اش بوسیده حنجر
شد یاس دیگر
در خون شناور
علیّ اصغرم علیّ اصغر
دریا چون چشم او گوهر ندارد
یارب دگر رباب اصغر ندارد
وقت عزا شد
طفلش فدا شد
علیّ اصغرم علیّ اصغر
مادر دو دیده را در خون نشانده
شش ماه طفل او لب تشنه مانده
پُر شد سبویش
تر شد گلویش
علیّ اصغرم علیّ اصغر
از چشمه سار حق گوهر بجوشد
از لعل کودکی خون می خروشد
بنگر عزا را
قالوا بَلی را
علیّ اصغرم علیّ اصغر
محمود تاری «یاسر»
#سبک_آه_واویلتا_آه_و_واویلا
...........
.
#شب_ششم_محرم
در مرثیت قاسم بن الْحسین علیه اَلسَّلام / نوحه / سبک ناظم
-----------
رَختِ میدان خون پوشیده قاسم
اَحْلی مِنَ الْعَسَل نوشیده قاسم
در راه جانان
عازم به میدان
گفتا بنگر مرا عمو حسین جان
خفته داغ حسن در اضطرابش
افتاده بر زمین گل با گلابش
گردیده پرپر
یاسِ برادر
بگرفت آتش ازو قلب گلستان
در خاک و خون کنون افتاده قاسم
دارد از خون خود سجّاده قاسم
باشد نمازش
راز و نیازش
بگرفت از خون وضو در قلب میدان
می رفت اما ز غم دل داد و دل برد
از مرکب ناگهان روی زمین خورد
با روی گلگون
با جسم در خون
آمد عموی او با قلب سوزان
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.👇
.
#نوحه_سنتی
#شب_هفتم_محرم
در رثاء علی اصغر / نوحه / سبک ناظم
----------
چون غنچه وا شده لب های اصغر
تیر سه شعبه اش بوسیده حنجر
شد یاس دیگر
در خون شناور
علیّ اصغرم علیّ اصغر
دریا چون چشم او گوهر ندارد
یارب دگر رباب اصغر ندارد
وقت عزا شد
طفلش فدا شد
علیّ اصغرم علیّ اصغر
مادر دو دیده را در خون نشانده
شش ماه طفل او لب تشنه مانده
پُر شد سبویش
تر شد گلویش
علیّ اصغرم علیّ اصغر
از چشمه سار حق گوهر بجوشد
از لعل کودکی خون می خروشد
بنگر عزا را
قالوا بَلی را
علیّ اصغرم علیّ اصغر
محمود تاری «یاسر»
#سبک_آه_واویلتا_آه_و_واویلا
...........
.
#شب_ششم_محرم
در مرثیت قاسم بن الْحسین علیه اَلسَّلام / نوحه / سبک ناظم
-----------
رَختِ میدان خون پوشیده قاسم
اَحْلی مِنَ الْعَسَل نوشیده قاسم
در راه جانان
عازم به میدان
گفتا بنگر مرا عمو حسین جان
خفته داغ حسن در اضطرابش
افتاده بر زمین گل با گلابش
گردیده پرپر
یاسِ برادر
بگرفت آتش ازو قلب گلستان
در خاک و خون کنون افتاده قاسم
دارد از خون خود سجّاده قاسم
باشد نمازش
راز و نیازش
بگرفت از خون وضو در قلب میدان
می رفت اما ز غم دل داد و دل برد
از مرکب ناگهان روی زمین خورد
با روی گلگون
با جسم در خون
آمد عموی او با قلب سوزان
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.👇
.
۵۲
(شب عاشورا)
فصل رنج و غم رسیده
موسم ماتم رسیده
کربلای حسین گشته غوغا
گشته آماده بر صبح فردا
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
غرق شور و در نوایند
جمله مشتاق بلایند
غرق شور و شعف بهر فردا
شد خریدارشان پور زهرا
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
در مناجات اکبر او
آن که باشد یاور او
صبح فردا شود پور لیلا
از ستم غرق خون اربا اربا
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
کام عطشان آل هاشم
گشته عبد الله و قاسم
مجتبی را دو گل نور عینند
ظهر فردا فدای حسینند
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
کام عطشان اصغر او
پاره گردد حنجر او
خونجگر بهر اصغر رباب است
بهر طفلش دل او کباب است
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
چون رقیه چون سکینه
خونجگر ماه مدینه
ساقی کربلا گشته عباس
حافظ خیمه ها گشته عباس
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
ظهر فردا اشجع الناس
کشته ی کین گردد عباس
بر سر دوش او کوه غم ها
می شود زینت خاک صحرا
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
زینب آمد دلشکسته
در کنار او نشسته
دیده گریان غمدیده خواهر
خونجگر گشته بهر برادر
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
جان خواهر گشته بر لب
خونجگر گردیده زینب
می شود کشته نور دو عینش
غرق خون بین مقتل حسینش
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_مجاهد_شهید_مطهر
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#زنجیرزنی
...............
۵۱
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
#شب_ششم_محرم
من یتیم مجتبایم
بر تو مولی جانفدایم
از حسن یادگارم عموجان
بهر تو بی قرارم عموجان
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
مرگ بهرم چون عسل شد
قاسم تو بی بدل شد
عشق تو در دل من مقیم است
مرگ من با بلایی عظیم است
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
نور چشمان بتولم
فاطمه کرده قبولم
ای که بر من تویی روح و ریحان
قاسمت را بده اذن میدان
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
ای گل باغ ولایت
جان من گردد فدایت
من که جنگاوری بی نظیرم
تو شدی ای عموجان امیرم
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
گشته ام رزمنده ی تو
تا شوم زیبنده ی تو
من که هستم گل بی قرینه
می شوم کشته ی ظلم و کینه
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
جان فدای دین و قرآن
من گرفتم اذن میدان
بر جوانان منم من یگانه
سوی میدان شدم من روانه
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
از ستم فرقم دوتا شد
جان پاک من فدا شد
پیکرم زیر سم ستوران
گشته پامال از ظلم عدوان
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
گشته ام من کربلایی
در ره تو من فدایی
آمدی با شتاب در بر من
در بغل تو گرفتی سر من
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
در ره تو من شهیدم
نزد زهرا روسپیدم
تو نمودی عمو انتخابم
جان فدای تو روی ترابم
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_مجاهد_شهید_مطهر
#حضرت_قاسم
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
👇👇