eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.2هزار دنبال‌کننده
370 عکس
331 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای بودن تو، دلخوشی روزگار من شد حبّ تو تمامی دار و ندار من یک لطف توست ضامن خیر دو عالمم الطاف دیگران که نیاید به کار من کردم دعا برای ظهورت چه کم، ولی هر شب شده دعای قنوتت، نثار من من منتظر نبودم و تو بین خیمه ات خیلی کشیده ای همه دم انتظار من در ظلمتم اسیر، بیا ماه فاطمه یک سر بزن به بی کسی ِشام تار من وقت عزا برای دو سردار زینب است روضه بخوان برای دل غمگسار من گفت ای برادرم بده اذنی که لاله هام باشند با شهادت خود افتخار من در خیمه می روم که نبینم خجالتت وقتی که می رود به خزان، لاله زار من وقتی که روی دامن تو دست و پا زنند هستی فقط به فکر دل بی قرار من اما حسین، شکر خدا این دو نیستند وقت هجوم لشکریان و فرار من شکر خدا که این دو نبینند مقتل و بوسه به روی حنجر تو، اضطرار من رفتند و نیستند غیوران من دگر در مجلس شراب عدو در کنار من بعد از تو داغ، بر روی داغ است قسمتم یک سال و نیم، تیره شود روزگار من ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
296.5K
سنتی ساده نوحه شب چهارم محرم این دو طفلِ من شد سپاهِ تو چون ستاره‌ای گردِ ماهِ تو می شود فداییِ راهِ تو یاحسین‌حسین یاحسین‌حسین... قبله‌ی امید ای برادرم هستی ام تویی روحِ باورم پیشمرگ تو عون و جعفرم یاحسین‌حسین یاحسین‌حسین... من به پای تو سر نَهم حسین جان به راهِ تو می‌دهم حسین من رعیت و تو شَهم حسین یاحسین‌حسین یاحسین‌حسین... هستی محرابی
. شرح حیا، پیدای ناپیداست زینب تصویر حُجب مادرش زهراست زینب نطقش بُرنده، زینت مولاست زینب ذاتاً فناءِ فی الحسین ماست زینب در اوج عزت، تکیه بر اسم حسن کرد او ایستاد و پنج تن را، پنج تن کرد اهل مناجات شب و اهل بُکاءَ است تصدیق حکم اَلبلاءُ لِلولاءَ است او بعد سقای حرم، صاحب لواءَ است در مکتبش امر حسین امر مُطاعَ است در پای نذرش منطق قرآنی آورد جای یکی در حج، دو تا قربانی آورد فرمود؛ برگشتن از این نذرم محال است در کربلا، دل کندن از هستی کمال است چشمم به این لحظه در این پنجاه سال است امید من بهر وصالت این دو بال است دیگر قبولم کن، چقدر اما و شاید ... نگذار اسم مادرم زهرا بیاید آن گریه های بی صدا یادم نرفته میخ در و آن کوچه را یادم نرفته آنکه لگد زد بی هوا یادم نرفته اصلاً عزیزم؛ باز تا یادم نرفته ... آنچه حسن گفت و شنیدی، خواهرت دید تو روی نیلی را ندیدی، خواهرت دید ای شرط ضمن عقد من! حالت گرفته است پر می کشی اما دو تا بالت گرفته است مثل علی، دستم پر شالت گرفته است تا زنده ام من، راه گودالت گرفته است تو ناز مطلق هستی و عالم نیاز است کم ناز کن! در خیمه ها مَحرم نیاز است می ایستم بر حنجرت، خنجر نبینم سر می دهم، بالای نیزه سر نبینم رباب را سرگشته ی اصغر نبینم پیشم بمان دست کسی معجر نبینم قدری تحمل کن، به فکر درد من باش حالا که اکبر نیست اینجا، مرد من باش ✍ .
. دو پسر نَه دو سِپر آورده زینب از برایت هستیِ من هستیِ این خواهرِ مضطر فدایت دو پسر را نذرِ یک مویِ سرت کردم عزیزم شکرُلِلَّه رزقِ من شد بیشتر در نینوایت مادرم امّا به دستِ خود کفن کردم دو طفلم بر سرِ زینب هوایی نیست جز شورِ ولایت هر دو اِبنِ‌جعفرند امّا سراپا حیدری‌اند هر دو تا از نسلِ کوثر عاشقِ دین و شهادت شیرِ زینب ساخته شمشیرزن‌هایِ بصیری شد رَجز در معرکه مولا حسین نِعمَ‌الأمیری هر دو گفتند از تبارِ زینب و شاهِ ولائیم‌‌ بچّه‌شیرِ این عشیره عاشقِ شیرِ خداییم بی‌قرارانِ غدیریم و فداییِ حسینیم عاشقانه عارفانه در تمنّایِ بلاییم عمرمان با گریه پایِ روضه‌یِ کوچه گذشته داغدارِ گونه‌یِ نیلی و بغضِ مجتباییم خونِ ما نذرِ نخی از ‌معجرِ ناموسِ مولا شکرُ‌لِلَّه وقتِ هتکِ حُرمتش بر نیزه‌هاییم عاشقِ سرنیزه و تیر وُ کمان و تیغ و سنگیم داغدارِ روضه‌هایِ بی‌حیایی بعدِ جنگیم می‌زند بی‌عار طبلِ بی‌حیایی ختمِ جنگ است خیمه‌ها آتش گرفته بر سرش سودایِ ننگ است می‌دَود دنبالِ اَطفال و زنان با تازیانه معجر و خلخال و آویز و اَلنگو رزقِ چنگ است مانده جسمِ بی‌سری زیرِ سُمِ اسبِ حرامی بر رویِ نیزه سری رفته که از اهدافِ سنگ است همسفر با دخترِ حیدر که‌ها هستند ‌‌ای وای دل برایِ قاسم و عبّاس و عبداللّه تنگ است کو علی‌اکبر عنانِ مَرکبِ او را بگیرد مانده زینب رو بگیرد یا که پهلو را بگیرد نَه جوانی مانده در اُردویِ ما نَه پهلوانی نَه به زیرِ سُمِّ مَرکب مانده سالم استخوانی شد بهارِ کربلا با ضربه‌هایِ تازیانه پایِ نیزه بینِ‌ روضه زرد و نیلی و خزانی عمّه‌یِ سادات تا دروازه‌یِ ساعات رفته طعنه خورده کینه دیده قامتش بوده کمانی اوجِ روضه مجلسِ بی‌شرمی و ناموسِ مولاست می‌خورد رویِ لب و دندانِ زخمی خیزرانی جانِ فرزندانِ زینب نذرِ ناموس و حجاب است غیرتی بودن مسیرِ انتظار و انقلاب است ✍ .
. دلخور از دل واموندم اومدم بگم جاموندم اومدم بگم، روسیاه‌تر از، من توو نوکرات، نداری کاش دم آخر، صورتتو رو، صورت منم، بذاری تو اگه بخوای - زهیرت میشم مثل راهبِ - توو دیرت میشم آخر عاقبت - به خیرت میشم - ای آقا تو اگه بخوای - حبیبت میشم کشتهٔ دل - غریبت میشم گریه می‌کنم - طبیبت میشم - ای آقا می‌کشی مرا حسین جانم (۳) ای آقا کی میگه که بی یاری تو زینبو هنوز داری تو هم میخوام توو راهت شبیه لیلا و نجمه بی، پسر شم هم میخوام توو گودال جلو تیغ و، نیزه‌ها برات، سپر شم زیر دست و پا - بمونی سخته غصهٔ ناموس - می‌دونی سخته دیدن قد - کمونی سخته - یا مظلوم نه نگو داداش!!! - اسارت سخته فکر این همه - جسارت سخته دیدن حرم - توو غارت سخته - یا مظلوم می‌کشی مرا حسین جانم (۳) ای آقا 👇
296.5K
سنتی ساده نوحه شب چهارم محرم این دو طفلِ من شد سپاهِ تو چون ستاره‌ای گردِ ماهِ تو می شود فداییِ راهِ تو یاحسین‌حسین یاحسین‌حسین... قبله‌ی امید ای برادرم هستی ام تویی روحِ باورم پیشمرگ تو عون و جعفرم یاحسین‌حسین یاحسین‌حسین... من به پای تو سر نَهم حسین جان به راهِ تو می‌دهم حسین من رعیت و تو شَهم حسین یاحسین‌حسین یاحسین‌حسین... هستی محرابی
. سبک شبانگاهان شب سوم پرستوی کوچک حرمت پر شکسته پدر کنج ویرانه به زیر پرها سر خود را می برد تنها و غریبانه سلام ای بر نیزه ماه من شنو بابا سوز آه من لحظه ای پایین آ در آغوشم أباالمظلوم یا أباالمظلوم ۲ سلام ای مهمان غرقه به خون السّلام ای خورشید دامانم بشویم من خاک و خون تو را با گلاب سرشک دو چشمانم تو را جان مادرت زهرا مرا هم با خود ببر بابا گیرُ بار دیگر سرِ دوشم یا اباالمظلوم یا اباالظلوم ۲ در این ویران شمع من شدی و من به گرد سرت همچو پروانه بیا و بار دگر به سرم با نگاه غریبت بزن شانه چه کس خونین کرده این سر را بریده رگهای حنجر را کرده با دیدار تو مدهوشم أباالمظلوم یا أباالمظلوم ۲ دوباره گویا که برپا در این زمان کمان سقیفه شد که از جورش تیر ظلم و ستم قسمت این جسم نحیفه شد ز جور اهل ستم بابا به مانند مادرت زهرا در ره غیرت پاره شد گوشم أباالمظلوم یا أباالمظلوم ۲ .............. دو سرباز ارتش زینب عازم میدان بلا گشتند مدافعهای حرم شده و باده نوش قالوا بلیٰ گشتند غریق بحر تولّایند فدایی پور زهرایند نوگلان بستان عاشــورا حسین مولا یاحسین مولا ۲ بیا مولا حرمت زهرا اذن میدان بر این غریبان ده به این طائرهای من اذن پر زدن در وادی جانان ده به گلهای گلشن خواهر به آیات سورۀ کوثر گوشۀ چشمی کن نظر مولا حسین مولا یاحسین مولا ۲ اگر چه عزّ وشرف را از جعفر طیّار و علی داریم ولیکن حس تکلّف بر صاحب امر و بر ولی داریم شنو از نای نفیر ما نوای نِعمَ الأمیرِ ما ای عزیز زهرا حسین مولا حسین مولا یاحسین مولا ۲ نظر کن تا در ره زینب بنگری مولا شوق احساست که تا بینی شور پیکار این دو شاگرد رزم عبّاست ببین اوج عزّت زینب تماشاکن همّت زینب جنگ ما را بین با صف اعدا حسین مولا یا حسین مولا ۲ .............. سبک شبانگاهان شب پنجم پرستوی خسته بال حسن روی سینۀ تو گشته خونین پر تماشا کن آیه آیه عمو پیش دیدۀ خود سورۀ کوثر نوای جانسوز وا اُمّٰاه شده گل آهنگ عبدُاللّٰه یاسِ خونین از ضربۀ داسم عموجانم ای عموجانم ۲ ز خیمه تا مقتل تو عمو پر زدم تا بال و پرت گردم به امّید آنکه جانباز راه عبّاس و اکبرت گردم بلاگردان سرت گردم به مانند مادرت گردم رهرو راه آن گل یاسم عموجانم ای عموجانم ۲ بده اذنم تا در این میدان بلا من هم یار تو باشم که دست خود را فدا سازم جانشین علمدار تو باشم شنو بانگ لٰا اُفارق را ببین این سرباز لایق را تازه شاگردِ رَزم عبّاسم عموجانم ای عموجانم ۲ گسست از هم تار و پود دلم تا عدو دیدم بر تو خندیده ببین همچون دست زهرا دستان من هم آزرده گردیده غریب مدینه در آیینه پناه تو شد روی این سینه من در این دریا موج احساسم عموجانم ای عمو جانم ۲ ........... شده عازم جانب میدان یادگار غریب بَنِی الهاشم که می آرد پیش چشم عمو سوز داغ حسن را کنون قاسم دوباره باران غم ریزد بلایی از کربلا خیزد پیچد اینجا عطر خوش زهرا حسن جانن ای حسن جانم ۲ بیارید ای بانوان حرم آب و آئینه، مجمر و قرآن که قاسم با امر بابایش می روذ اینک جانب میدان تماشا کن شاخه شمادت ببین رزم تازه دامادت که طوفانی می کند برپا حسن جانم ای حسن جانم ۲ به ناگه در کربلا عطر جانفزای غریب وطن پیچید که در گوش دشممان صوت پر طنین أنابنُ الحَسَن پیچید دَمِ أحلیٰ مِن عَسَل آمد صدای میر جمل آمد تا که اینجا برپا کند غوغا حسن جانم ای حسن جانم ۲ بیا و بنگر در این میدان قاسم تو عمو از فرس افتاد ببین زیر نعل مرکبها یاسمین حسن از نفس افتاد عدو بیند پیچ و تابم را به مرکب گیرد گلابم را یاد یاس خونین دل مولا حسن جانم ای حسن جانم ۲ .
4_5911008840597373433.mp3
769.6K
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا سَيِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ُ (زیارت نامه حضرت زهرا سلام الله علیها) کی برات کربلا میخاد امشب از مادرش زهرا بگیره... با توجه صدا بزن... یا فاطِمَهَ الزَّهْراَّءُ يا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا انّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكِ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهَةً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعى لَنا عِنْدَاللّه (دعای توسل)
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یابن الحسن، فدای تو و شال ماتمت قسمت نشد که من بشوم یار و همدمت ماه عزا رسیده ولی ای غریب شهر یک شیعه نیست مستمع خیمه ی غمت ای روضه خوان ِصبح و مسای تمام سال با گریه سر شده شب و روز مُحرّمت آقا دوباره روضه ی اولاد زینب است خرج دو یاس او شده اشک دمادمت زینب رسید نزد برادر به ناله گفت : این دو کبوترم به فدای قد ِ خَمت بگذار تا شهادت این لاله های من باشد نشان عزّت من زیر پرچمت در خیمه می روم که نبینم در این زمین وقت شهادت دو گلم ، ناله ی دمت شکر خدا شهید شدند و ندیده اند درد اسارت من و آل مکرّمت در داغ اکبرت شده موی سرت سپید من هم شدم شریک، در این داغ اعظمت ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
ای بودن تو، دلخوشی روزگار من شد حبّ تو تمامی دار و ندار من یک لطف توست ضامن خیر دو عالمم الطاف دیگران که نیاید به کار من کردم دعا برای ظهورت چه کم، ولی هر شب شده دعای قنوتت، نثار من من منتظر نبودم و تو بین خیمه ات خیلی کشیده ای همه دم انتظار من در ظلمتم اسیر، بیا ماه فاطمه یک سر بزن به بی کسی ِشام تار من وقت عزا برای دو سردار زینب است روضه بخوان برای دل غمگسار من گفت ای برادرم بده اذنی که لاله هام باشند با شهادت خود افتخار من در خیمه می روم که نبینم خجالتت وقتی که می رود به خزان، لاله زار من وقتی که روی دامن تو دست و پا زنند هستی فقط به فکر دل بی قرار من اما حسین، شکر خدا این دو نیستند وقت هجوم لشکریان و فرار من شکر خدا که این دو نبینند مقتل و بوسه به روی حنجر تو، اضطرار من رفتند و نیستند غیوران من دگر در مجلس شراب عدو در کنار من بعد از تو داغ، بر روی داغ است قسمتم یک سال و نیم، تیره شود روزگار من ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
اللهم عجل لولیک الفرج (244).mp3
1.05M
.. دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بیا آقا بخوان روضه برای دو گل جعفر شدند اولاد عمّه جان مقابل حسین پرپر بیا که عمّه جان خوانده تو را با دیده ی دریا ببین که او عزادار است درون خیمه اش تنها به حقّ حضرت زینب بده اذن فرج یا رب... 🌸🌸🌸🌸🌸 حسین جان ،بچه های من فدای بچه های تو خدا را شکر عزیزانم شدند قربان برای تو شبیه اکبرت حالا شدند کشته در این صحرا اگر داغ جوان دیدم شدم چون حضرت لیلا نهادن سر به دامانت همه هستم به قربانت.. حسین جانم حسین جانم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 خدا را شکر، غیورانم نمی بینند اسارت را نمی بینند چهل منزل با کعب نی؛ جسارت را نمی بینند عزیزانم مرا در بین مشتی مست مرا در کوچه و بازار میان شامیان پست به روی نیزه ی دشمن کنند گریه به حال من حسین جانم حسین جانم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
|⇦•امام‌ مَنی... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ چهارم محرم ۱۴۰۲به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام مَنی، مخاطبِ سلامِ مَنی پناهِ مَنی، همیشه تکیه گاه مَنی غلام توأم چه خوب چه بد به نام توأم گدای توأم من عاقبت فدای توأم کاش یارت باشم نمیخوام دیگه سربارت باشم میخوام رونق بازارت باشم حسین! این قولم باشه حواسم به تو آقا جمع باشه نذار اشکای چشمام کم باشه حسین! ای عشق بچگیم حسین! حسین! حسین! رفیق همیشگیم حسین! حسین! حسین! خدا نکنه، آقام منو نگاه نکنه خدا نکنه، منو یه شب دعا نکنه نمیشه آقام، یادش بره منو بخدا به کرب و بلا قسم نمیشم از تو جدا کُلِّ دارییم، حسینِ همون عشق رؤياييم رفيق شب و روز تنهاييم حسين! عشق طولاني، حسين باقي و دنيا فاني رهام نميكنه حتي آنی حسین! ای عشق بچگیم حسین! حسین! حسین! رفیق همیشگیم حسین! حسین! حسین!‌ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅