🍀🌺🍀🌸🍀🌼🍀🌺🍀🌸🍀🕊
🌼🍀🌺
🍀🌼🕊
🌸
#ادامه_
🌴شرح حدیث غدیر🌷
📖 #جلسه_دوم- بخش_دوم
🔸 عظمت پیامبراکرم صلواتاللهعلیهوآله در اوج عبودیت اوست
در ادامه زیارت میفرماید: «الْمُهَيْمِنَ عَلى رُسُلِهِ وَ الْخاتِمَ لأَنْبِيائِهِ» (5) چه پیامبری است که بر همه رسل سیطره وهیمنه و ابهت دارد.
🔷حال با این همه اوصاف حیرت برانگیز و غیرقابل درک و فهم ما از این عالیجناب در تاریخ چه مشاهده میکنیم؛ اوج افتادگی، اوج تواضع، اوج لطافت، اوج مهربانی،عدم ظهور و بروز حقیقت رسالت؛ تا آنجا که هر جا وارد میشد کسی نمیدانست ایشان پیامبرصلواتاللهعلیهوآله است و حتی بالاتر از این در زیارت وارد است که «الْمُطاعَ فِي مَلَكُوتِهِ». (6)
خداوند در قرآن کریم میفرماید: ای رسول من، به بندگی خود اقرار کن و بگو« قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ» (7) یعنی اینکه پیامبر خاتم صلواتاللهعلیهوآله در نفس خویش هم هیچ مالکیتی نفعاً و ضرراً ندارد.
اینجا میشود عبودیت را فهمید و ملتفت شد. این میشود عظمت و کرامت نبی. اصلا کرامت آدمی در عبودیت اوست. اینکه خداوند میفرماید «لقدکرمنا بنی ادم»(8)، سبب این افضلیت و کرامت این است. این تکریم بجهت ظهور و بروز عبودیت در نفس و جان آدمی است. هرچه اظهار عبودیت بیشتر، کرامت بیشتر. بین همه انبیا بالاترین و با کرامترین انبیا و رسل این جناب است که اوج بندگی را ابراز میکند.
🔷یک همچون شخصیت باعظمت و جبروتی را شما ببینید که هیچگونه تعین و تشأنی برای خودش ندارد و اصلا معجزه هم همین است. وجود چنین انسانی معجزه است. اصلا معجزه پیامبر ما انسان پروری با چنین خصالی است. هنر این است که کسی بیاید و از بین مردمِ متعصبِ متفرقِ بی بهره از فهم (9) انسان کامل در بیاورد، سلمان و مقداد در بیاورد. این انسان سازی معجزه است.
پیامبر ما از بین انسانهای بی بهره از فهم و در اوج تکبر، انسانهایی ساخت که هر کدام به سهم خود استوانه انسانیت هستند. بلالی را ساخت که در زیر سنگ بزرگ سوزان در آن گرمای مردافکن حجاز برای دفاع از عقیده خود«احد، احد» میگفت. با این همه عظمت، خداوند به پیامبر و حبیب خود میگوید بگو از خودم هیچ ندارم، نه نفعی و نه ضرری.
شما در کنار آیه «قل لا املک لنفسی...» این آیه سوره رعد« قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ، قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا» (10) را قرار بدهید. به روشنی متوجه خواهید شد که اصلا هر کسی خودش را صاحب منفعت و ضرر بداند، در واقع دارد بت وجودی خود را تفخیم میکند.
🔸 تفاوت تکریم با تفضیل
در صفات ذاتیه وجودی، اگر هم در ما کمالاتی وجود دارد که یقینا وجود دارد، همه از آن خداست و اگر به ما اعطا شده برای این است که بنحو غیراستقلالی کمالات او را ابراز نماییم.
حال سوال اینجاست که آیا امامت میتواند از صفات ذاتیه انسانی باشد؟ جواب مشخص است. قطعا خیر که اگر اینطور بود لازمه آن امام شدن تمامی انسان ها بود. پس معلوم است که ولایت و امامت یک فضیلت است.
در این مقام مرحوم علامه طباطبایی در جلد ۱۳ کتاب شریف المیزان در تفسیر آیه شریفه «لقد کرمنا بنی آدم» یک فرق دقیقی را بین کرامت و فضیلت بیان می کند. ماحصل بیان ایشان این است که کرامت، صفت ذاتی انسانی است ولکن فضیلت از صفات اکتسابی انسانی است.
📚 پاورقی ها:
1. الغدیر، ج 1، ص 14
2. همان، ص 294
3. بحارالانوار، ج 37، ص 235
4. اصول کافی، ج 1، ص 201، ط.اسلامیه / عیون اخبارالرضاعلیه السلام ، ج 1، ص 219
5. همان
#جلسه_دوم
#ادامه_دارد.
🍀🌺🍀🌸🍀🌼
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
📜 #خطبه_غدیرخم
👈 #ادامه_( فراز شماره : ۳ )
🔹يشاءُ فَيُمْضي، وَيُريدُ فِيَقْضي، وَيَعْلَمُ فَيُحْصي، وَيُميتُ وَيُحْيي، وَيُفْقِرُ وَيُغْني، وَيُضْحِكُ وَيُبْكي، وَيُدْني وَ يُقْصي وَيَمْنَعُ وَ يُعْطى، ﴿لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ﴾ بِيَدِهِ الْخَيْرُ ﴿وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ﴾.
میخواهد، سپس به انجام میرساند. و اراده میکند سپس حکم مینماید. آگاه است (از کارهای خوب و بد ما) سپس به شمار آورد. و میمیراند و زنده میکند. نیازمند گرداند و بینیاز نماید و میخنداند و میگریاند و نزدیک میآورد و دور مینماید. باز میدارد و عطا میکند، پادشاهی از آن اوست و ستایش برای اوست، تمام خوبی ها به دست اوست. و او بر هر چیزی تواناست.
🔸يولِجُ الَّليْلَ فِى النَّهارِ وَيُولِجُ النَّهارَ فىِ الَّليْلِ، لاإِلهَ إِلاّ ﴿هُوَالْعَزيزُ الْغَفّارُ﴾ مُسْتَجيبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِى الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ
شب را در روز، و روز را در شب فرو میبرد. معبودی جز او نیست؛ صاحب عزّت است و بسیار آمرزنده؛ اجابت کنندهی دعا و افزایندهی عطا است، شمارندهی نفَسها و پروردگار جن و انس است.
.🔹الَّذى لايُشْكِلُ عَلَيْهِ شَىْءٌ، وَ لايُضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخينَ وَلايُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّينَ.
همان کسی که چیزی برایش مشکل نگردد و فریاد داد خواهان او را آزار ندهد و پافشاری اصرارکنندگان او را خسته نسازد.
#ادامه_دارد
🍀🌺🍀🌸🍀🌼
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
📜 #خطبه_غدیرخم
👈 #ادامه_( فراز شماره : ۳ )
🔸الْعاصِمُ لِلصّالِحينَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحينَ، وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَرَبُّ الْعالَمينَ. الَّذِى اسْتَحَقَّ مِنْ كُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ يَشْكُرَهُ وَیَحْمَدَهُ عَلى كُلِّ حال.
نگهدار نیکوکاران و یاور رستگاران و صاحب اختیار مؤمنان و پروردگار جهانیان است؛ آن که سزاوار است تمام مخلوقاتش در همه حال او را سپاس و ستایش نمایند.
🔹أحْمَدُهُ كَثيراً وَأَشْكُرُهُ دائماً عَلَى السَّرّاءِ، والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائكَتِهِ، وكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطيعُ، وَأُبادِرُ إِلى كُلِّ مايَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فى طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ اللَّهُ الَّذى لايُؤْمَنُ مَكْرُهُ وَلايُخافُ جَورُهُ.
او را ستایش فراوان میکنم و در شادی ها و رنجها و آسایش ها و سختی ها همواره سپاس میگویم و به او و فرشتگان و کتاب ها و فرستادگانش ایمان دارم، فرمان او را گوش میدهم و اطاعت مینمایم؛ و میشتابم به سوی هر آنچه که او راخشنود میکند و تسلیم می شوم به آن چه حكم كند؛ چرا که به فرمانبری او شوق دارم و از کیفرش ترسانم. زیرا او خدایی است که کسی از مکرش (تدبیرش) در امان نبوده و از بی عدالتیش ترسان نباشد. (زیرا او هرگز ظلمی نمیکند).
🍀🌺🍀🌸🍀🌼
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🍀🌺🍀🌸🍀🌼🍀🌺🍀🌸🍀
🌸🍀🌼
🍀🌺
🌸
#خطبه_4_نهج_البلاغه
#ادامه_ #قسمت_دوم
🔷ترجمه و شرح خطبه 4 نهج البلاغه؛ بخش اول: هدایت اهل بیت علیهم السلام
🌴چشم و گوش خود را باز کنيد:
🕊امام(عليه السلام) در آغاز اين خطبه به نعمتهاى فراوان و چشمگيرى که در سايه اسلام نصيب مسلمانان ـ مخصوصاً مسلمانان آغاز اسلام ـ شد اشاره کرده و در سه جمله کوتاه که با تشبيهات زيبايى همراه است اين مطلب را چنين توضيح مى دهد: «به وسيله ما در تاريکيهاى (جهل و گمراهى و جاهليّت) هدايت يافتيد و به کمک ما به اوج ترقّى رسيديد و در پرتو شعاع ما (خاندان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)) صبح (سعادت) شما درخشيدن گرفت و تاريکيها پايان يافت» (بِنَا اهْتَدَيْتُمْ(1) فِى الظَّلْماءِ(2)، وَ تَسَنَّمْتُمْ(3) ذُرْوَةَ(4) الْعَلْياءِ، وَ بِنا اَفْجَرْتُمْ(5) عَنِ السِّرارِ(6)).
در جمله اوّل، امام به شرايط زمان جاهليّت که تاريکى جهل و فساد و جنايت همه جا را فرا گرفته بود اشاره مى فرمايد که در پرتو وجود پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، مردم صراط مستقيم را پيدا کردند و با سرعت به سوى مقصد حرکت نمودند.
🔹در جمله دوّم، ترقّى و تکامل را به شترى تشبيه مى کند که داراى کوهان است (با توجّه به اين که «تسنّمتم» از ماده سنام به معناى کوهان شتر مى باشد) و مى فرمايد: شما بر بالاى آن کوهان قرار گرفتيد که اشاره به اوج ترقّى و تکاملى است که نصيب مسلمين در پرتو اسلام شد و همه مورّخان شرق و غرب در کتابهاى خود به هنگام شرح تمدّن اسلام به آن اعتراف و اذعان دارند.
در جمله سوّم، وضع جامعه جاهلى را به شبهاى تاريک ماه و محاق (با توجّه به اين که سرار به معناى شبهايى است که ماه مطلقاً در آن نمى درخشد) تشبيه کرده و مى فرمايد: «به وسيله پيامبر و خاندان او پرده هاى تاريکى شکافته شد و داخل در فجر و صبح سعادت شديد».
🔸در واقع اين تعبيرات از سرچشمه قرآن گرفته شده که اسلام و ايمان و وحى الهى را تشبيه به نور کرده، گاه مى فرمايد: «اَللّهُ وَلىُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّورِ; خداوند ولىّ و سرپرست کسانى است که ايمان آوردند و آنها را از تاريکيها به سوى نور بيرون مى برد»(7) و در جايى ديگر مى فرمايد: «قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللهِ نُور وَ کِتاب مُبين يَهْدى بِهِ اللهُ مَنْ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّورِ بِاِذْنِهِ; به يقين از سوى خداوند نور و کتاب آشکارى به سوى شما آمد و خداوند به برکت آن، کسانى را که از خشنودى او پيروى کنند به راه هاى سلامت هدايت مى کند و به اذن خود از تاريکيها به سوى روشنايى مى برد»(8) و گاه مى فرمايد: «و اِنَّهُ لَذِکْر لَکَ».(9)
🔹سپس امام(عليه السلام) به عنوان نکوهش از کسانى که گوش شنوا ندارند و تعريف و تقدير از افراد واقع بين و آگاه، مى افزايد: «کر باد! گوشى که نداى بلند پند و اندرز را درک نکند» (وُقِرَ سَمْع لَمْ يَفْقَهِ الْواعِيَةَ).
واژه «وقر» هم در مورد کرى به کار مى رود و هم سنگينى گوش; و منظور از «واعية» فريادهاى بلند است و اشاره به آيات صريح و کوبنده قرآن در مسائل مهمّ اعتقادى و عملى و اخلاقى و همچنين سنّت آشکار پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم). و تعبير به «لَمْ يَفْقَهُ» درک نکرده» به جاى «لَمْ يَسْمَعَ; نشنيده است» به خاطر اين است که تنها شنيدن اثرى ندارد مهم درک کردن است.
🔸سپس مى فرمايد: «کسى که صيحه و فرياد، او را (کر) کرده است چگونه مى تواند آهنگ ملايم (مرا) بشنود» (وَکَيْفَ يُراعِى النَّبْاَةَ(10) مَنْ اَصَمَّتهُ الصَّيْحَةُ).(11)
اشاره به اين که اينها که فرمان خدا و پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) را زير پا گذارده اند چگونه ممکن است سخنان مرا بشنوند؟!
از آن جا که در برابر اين گروه، گروه ديگرى وجود دارد که طرفدار حقّند، مى فرمايد: «مطمئن باد! قلبى که از خوف خدا جدايى نپذيرد (و حقيقت را درک کند و در برابر آن خاضع باشد)» (رُبِطَ جَنان(12) لَمْ يُفارِقْهُ الْخَفَقانُ).(13)
***
#ادامه_دارد #قسمت_دوم
🍀🌺🍀🌸🍀🌼
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
☘️🌺☘️🌸☘️🌼
📜 #خطبه_غدیرخم🕊
👈 #ادامه_( فراز شماره : 4 )
🔹فأَوْحى إِلَىَّ: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحيمِ، يا أَيُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ــ فى عَلِىٍّ يَعْنى فِى الْخِلاَفَةِ لِعَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ ــ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ﴾✨پس (خداوند) به من چنین وحی فرستاد: «به نام خداوند بخشنده ی مهربان. ای فرستاده ی ما! آنچه از سوی پروردگارت درباره ی حضرت على علیه السلام و خلافت او بر تو نازل شده به مردم ابلاغ کن، وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ و (بدان) خدا تو را از (آسیب) مردمان نگاه می دارد».
💠معاشِرَالنّاسِ، ما قَصّرتُ فى تَبليغِ ما أَنزَلَ اللَّهُ تعالى إِلَىّ، وأَنا أُبَيِّنُ لكُم سَبَبَ هذه الآيةِ: إِنّ جَبرئيلَ هَبَطَ إِلیّ مِراراً ثَلاثاً یأْمُرُنى عَنِ السّلامِ ربى - وهُوالسّلامُ - أَن أَقُومَ فى هذَا المشهَدِ فَأُعلِمَ كُلّ أبيَضَ وَأَسوَدَ: أَنّ علی بن أَبىطالِبٍ أَخى و وصيّى وخليفتى عَلى أُمّتى والإِمامُ مِن بَعدى الذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِن مُوسى إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِىّ بَعدى وهُوَ ولِيُّكُم بعدَاللَّهِ ورَسُولِه
✨ای مردم! در رساندن آنچه خداوند تعالی بر من نازل کرده، کوتاهی نکرده ام و حال برایتان سبب نزول این آیه را بیان می کنم: همانا جبرئیل از سوی سلام - که خدا خود سلام است - سه مرتبه بر من فرود آمد فرمانی آورد که در این مکان بپا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب علیه السلام برادر و وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من است. آن کس که جایگاهش نسبت به من، مانند هارون نسبت به موسی(ع) است، مگر این که پیامبری پس از من نخواهد بود او حضرت علی علیه السلام صاحب اختیار شما پس از خدا و رسول اوست.
🔷وقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ -تَبارَكَ وَ تَعالى- عَلَىَّ بِذالِكَ آيَةً مِنْ كِتابِهِ هِىَ: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ و وَيُؤْتونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ¹»، وَ عَلِىُّ بْنُ أَبى طالِبٍ علیه السلام الَّذى أَقامَ الصَّلاةَ، وَ آتَى الزَّكاةَ وَهُوَ راكِعٌ يُريدُاللَّهَ -عَزَّوَجَلّ- فى كُلِّ حالٍ.
✨و پروردگارم به آن خاطر آیه ای از قرآن برمن نازل فرموده که: «همانا ولی (صاحب اختیار و سرپرست) شما، خدا و پیامبر او و کسانی هستند که ایمان آوردند و نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند». و هر آینه علی بن ابیطالب علیه السلام است که نماز را به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و در همه حال خواستار رضایت خداوند میباشد.
1- سوره مبارک مائده؛ آیه/۵۵.
✨وسَأَلْتُ جَبْرَئيلَ أَنْ يَسْتَعْفِىَ لِىَ السَّلامَ عَنْ تَبْليغِ ذالِكَ إِليْكُمْ - أَيُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَكَثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَإِدغالِ اللّائمينَ وَ حِيَلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالْإِسْلامِ، الَّذينَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ بِأَنَّهُمْ «يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَيْسَ فى قُلوبِهِم¹» وَيَحْسَبُونَهُ «هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَاللَّهِ عَظيمٌ²»
✨و من از جبرئيل در خواست کردم که از خداوند اجازه گیرد و مرا از این مأموریت معاف فرماید ای مردم - زیرا آگاهم از کمی پرهیزگاران و زیادی منافقان و دسیسهی ملامت کنندگان و حیلهی مسخره کنندگان اسلام؛ همان هایی که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده: «به زبان می گویند: آنچه را که در دل هایشان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند و حال آن که نزد خداوند (خطایی) بسیار بزرگ است.»
1- سوره مبارک فتح؛ آیه/۱۱.
۲- سوره مبارک نور؛ آیه/۱۵.
🍀🌺🍀🌸🍀🌼
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
.
🍀🌺🍀🌸🍀🌼🍀🌺🍀🌸🍀
🌸🍀🌼
🍀🌺
🌸
#خطبه_4_نهج_البلاغه
#ادامه_ #قسمت_سوم
🔷ترجمه و شرح خطبه 4 نهج البلاغه؛ بخش اول: هدایت اهل بیت علیهم السلام
🌴نکته:هدايت در پرتو خاندان وحى:
🔹آنچه در فراز بالا از کلام امام(عليه السلام) خوانديم، اشاره به يک واقعيّت مهمّ تاريخى است که از مقايسه عصر جاهليّت عرب با دوران شکوفايى بعد از طلوع اسلام، روشن مى شود که عرب جاهلى از نظر معتقدات دينى، مسائل مربوط به مبدأ و معاد، نظام اجتماعى، نظام خانواده، اخلاق، تقوا و وضع اقتصادى در چه سطحى بوده و بعد از نزول قرآن و اسلام در چه سطحى قرار گرفت. تفاوت در ميان اين دو آن قدر زياد است که جز تعبير به يک معجزه بزرگ، تعبير ديگرى براى آن نمى توان تصوّر کرد.
🔸آنچه امام(ع) در اين بخش از خطبه بيان فرموده که: ظلمت و تاريکى تمام جامعه آنان را در برگرفته بود و با ظهور اسلام سپيده صبح سعادت آشکار گشت و بر قلّه هاى معرفت و فرهنگ و تمدّن قرار گرفتند، فقط يک اشاره کوتاه بود و شرح آن را در کتب تاريخ تمدّن اسلام بايد مطالعه کرد. اين معنا در خطبه هاى متعدّدى از نهج البلاغه با توضيح بيشترى آمده است.
📚پی نوشت:
1. «اِهْتَدَيْتُمْ» از «اهتداء» به گفته بعضى از شارحان نهج البلاغه و ارباب لغت در جايى به کار مى رود که انسان با ميل و اراده خود هدايت را بپذيرد و در عبارت بالا نيز منظور همين است.
2. «ظَلْماء» (بر وزن صحراء) به گفته بعضى از محققان به معناى تاريکى آغاز شب است يا به تعبير ديگر تاريکى بعد از نور، برخلاف ظلمت که مفهوم عامى دارد و به کار گرفتن اين واژه در کلام امام(عليه السلام) شايد اشاره به اين نکته باشد که دوران جاهليّت عرب در واقع، در تاريکى بعد از نور، يعنى دعوت انبياى اولواالعزم پيشين بود.
3. «تَسَنَّمْتُمْ» از ماده «سَنَم» (بر وزن قلم) به معناى بالا رفتن است و سنام (بر وزن مرام) به معناى کوهان شتر آمده است.
4. «ذُرْوَة» از ماده «ذرو» (بر وزن سرو) به دو معنا آمده: يکى اشراف چيزى بر چيزى و به همين جهت به قلّه کوه يا کوهان، ذروه گفته مى شود و ديگر ريختن و پراکنده شدن چيزى.
5. «اَفْجَرْتُمْ» از ماده «فجر» در اصل به معناى شکافتن وسيع چيزى است و از آن جا که سپيده صبح، گويى تاريکى شب را مى شکافد به آن فجر گفته اند و «اَفْجَرْتُمْ» به معناى داخل فجر و سپيدى صبح شدن است.
6. «سِرار» از ماده «سِرّ» به معناى پنهان و نقطه مقابل آشکار است و واژه «سرار» معمولا به شبهاى آخر ماه که هوا کاملا تاريک است گفته مى شود.
7. سوره بقره، آيه 257.8. سوره مائده، آيات 15 و 16.9. سوره زخرف، آيه 44.
. «نبأة» در اصل از ماده «نَبَأ» به معناى آمدن از مکانى به مکان ديگر است و از آن جا که خبر از مکانى به مکان ديگر مى رود به آن نبأ مى گويند و «نبأة» به معناى صداى آهسته است چون از مکانى به مکان ديگر مى رود. (مقاييس اللّغة).
11. بعضى از شارحان نهج البلاغه تصريح کرده اند که منظور از «اَصَمَّتْهُ الصَّيْحَةُ» در اين جا اين نيست که فرياد وحى آنان را کر کرده است; بلکه به اين معناست که آنها از شنيدن فرياد وحى کر هستند، مانند: «اَفَاَنْتَ تُسْمِعَ الصُّمَّ وَلَوْ کانُوا لا يَعْقلُون». (سوره يونس، آيه 42).
12. «جنان» به معناى قلب است چرا که در سينه انسان پنهان است و اين واژه از «جَنّ» (بر وزن فنّ) به معناى پنهان شدن گرفته شده است و به همين جهت به باغهاى پر درخت که زمين آن پوشيده از درختان است «جنّت» و به بچّه اى که در شکم مادر است «جنين» و به طايفه پريان که از نظرها پوشيده اند «جنّ» گفته مى شود و ديوانه را نيز به اين جهت «مجنون» مى گويند که عقلش پوشيده شده، يا «جنّ» به درون او راه يافته است.
13. «خفقان» در اصل به معناى «اضطراب» است و از آن جا که خوف و ترس سبب اضطراب مى شود در اين معنا به کار مى رود و منظور در کلام بالا «خوف خدا» است.
#قسمت_سوم
🍀🌺🍀🌸🍀🌼
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
#ادامه_🌴 ترجمه و شرح حکمت 114 نهج البلاغه: ملاک خوشبینی و بدبینی به مردم
🔸مطابق کلام حکمت آمیز بالا این مطلب مربوط به زمانى است که چهره اسلام در محیط نمایان باشد و غالب مردم راه صلاح بپویند; اما زمانى که فساد، غالب بر زمان شد و اکثر مردم به راه خلاف مى روند حسن ظن نسبت به افراد سبب مى شود انسان خودش را فریب دهد و باید جانب احتیاط را نگه دارد تا گرفتار توطئه ها و مفسده ها نگردد.
این بدان معنا نیست که انسان سوء ظن خود را به اشخاص آشکار سازد و آنها را متهم کند، بلکه منظور این است که بدون این که عکس العمل منفى که سبب اهانت به مؤمن مى شود ظاهر سازد، در عمل جانب احتیاط را از دست ندهد.گاه افرادى که در یک زمان زندگى مى کنند با هم متفاوتند; بعضى سوابق خوبى دارند که باید به آنها حسن ظن داشت و بعضى داراى سوابق سوءاند که باید درباره آنها جانب احتیاط را رعایت کرد، بنابراین معیار، فساد تمام مردم زمان نیست، از این رو امام(علیه السلام) در کلام حکمت آمیز بالا فرمود: «بِرَجُل لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ» و «حَوْبَة» به معناى گناه است، بنابراین سوء ظن به کسى که سابقه سویى از او دیده نشده ممنوع است.
تعبیر به «فَقَدْ ظَلَمَ» به این معناست که سوء ظن به برادر مسلمانى که خلافى از او دیده نشده ظلم و ستم بر اوست. این احتمال نیز در تفسیر این جمله امکان دارد که چنین کسى به خودش نیز ستم کند، زیرا خود را از همکارى او محروم مى سازد.در واقع، امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه اشاره به همان قاعده «حمل شىء بر اغلب» فرموده و غلبه صلاح را براى حمل به صحت کافى دانسته مگر این که فردى سوء سابقه داشته باشد و در مقابل، غلبه فساد را براى سوء ظن و احتیاط لازم مى داند (مگر این که واقعا کسى داراى سوابق خوبى است که او را با آن مى شناسیم).
این سخن در روابط ملت ها و دولت ها نیز کاملاً صادق است; هرگاه دولت هاى ستمگرى که غالباً براى حفظ منافع خود حقوق دیگران را زیر پا مى گذارند درِ باغ سبز به ما نشان دهند هرگز نباید کار آنها را حمل بر صحت کنیم، بلکه باید فرض بر این باشد که آنان براى فریب ما دامى گسترده اند.(3)
📚(1). کافى، ج 2، ص 362، ح 3.(2). همان، ص 361، ح 1.(3). سند گفتار حکیمانه: در مصادر نهج البلاغه آمده که این گفتار حکیمانه در کتاب غررالحکم با تفاوت هایى ذکر شده و این تفاوت ها نشان مى دهد که آن را از منبع دیگرى غیر از نهج البلاغه اخذ کرده است. زمخشرى نیز آن را در ربیع الابرار با تفاوت کمترى آورده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 106)
🌴#حکمت شماره114
شرح و تفسیر در کانال 👇
#عاشقان امیرالمؤمنین#نهج_البلاغه 🌸🌼🌺🍀
🌺☘️🌸☘️🌼☘️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
📜 #خطبه_غدیرخم👈 #ادامه_ ( فراز شماره۶ )
🌟معاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهُ.🔸ای مردم! او را برتر بدانید، که خداوند او را برتر قرار داده؛ و پیشوایی او را بپذیرید که به تحقیق خداوند او را پیشوا قرار داده است.🔹معاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَلَنْ يَتُوبَ اللّهُ عَلى أَحَدٍ أَنْكَرَ وِلايَتَهُ وَلَنْ يَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَى اللَّهِ أَنْ يَفْعَلَ ذالِكَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ يُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ.✨ای مردم! او از طرف خداوند امام است و هر کس ولایت او را انکار کند خداوند هرگز توبه اش را نمیپذیرد و او را نمیبخشد. حتمی (لازم) است بر خداوند که با کسی که با او مخالفت نماید چنین کند و او را به عذابی شدید تا أبد أبديّت معذّب نماید. پس بپرهیزید از این که با او مخالفت کنید و گرفتار آتشی شوید که هیزم آن مردم و سنگها هستند و برای کافران آماده شده است.معاشِرَالنّاسِ، حَبانِىَ اللَّهُ - عَزَّوَجَلَّ - بِهذِهِ الْفَضيلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَىَّ وَلا إِلهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى أَبَدَ الْآبِدينَ وَدَهْرَالدّاهِرينَ وَ عَلى كُلِّ حالٍ. 🌟ای مردم! خداوند این فضیلت را بر من ارزانی داشته که منّتی از او بر من و احسانی از جانب او به سوی من است و خدایی جز او نیست. حمد و سپاس من تا ابدیّت و تا آخر روزگار و در هر حال بر اوست
#ادامه_🌴 ترجمه و شرح حکمت 127 نهج البلاغه: نکوهش کوتاهی در بندگی
💠منظور از «نصیب» در مال و جان بذل بخشى از مال و جان در راه خداست نه گرفتار خسران مالى و بلاهاى نفسانى شدن.از آنچه در تفسیر دو جمله بالا آمد روشن مى شود که هر دو با هم کمال ارتباط را دارند، زیرا کسانى که کوتاهى در عمل کنند (یعنى اعمالى دارند ولى کوتاهى مى کنند) خداوند آنها را مبتلا به غم و اندوه مى کند که این خود نوعى اعتناى به آنهاست و اما کسانى که مطلقاً عملى نداشته باشند; نه در بذل مال و نه در بذل جان خدا اعتنایى به آنها ندارد و حتى غم و اندوه بیدار کننده نیز بر آنان عارض نمى کند. از اینجا روشن مى شود کسانى که مانند ابن ابى الحدید این دو جمله را مستقل از یکدیگر شمرده اند راهى صحیح نپیموده اند.
📚(1). مؤمنون، آیه 99 و 100.(2). زمر، آیه 56.(3). سند گفتار حکیمانه: در کتاب مصادر آمده است که بخش اول این کلام حکمت آمیز در تعدادى از کتب از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده است و امیرمؤمنان بخش دیگرى براى توضیح بر آن افزوده. خواه این سخن از رسول خدا یا از امیرمؤمنان(علیهما السلام) باشد هر دو در واقع از یک سرچشمه مى جوشد. به علاوه این سخن در غررالحکم نیز آمده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 114) ولى آنچه در منابع مختلف دیدیم ذیل این کلام حکیمانه (جمله «و لا حاجة...») از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نیز نقل شده است از جمله کتاب کافى، ج 2، 256، ح 21.
🌴#حکمت شماره127
شرح و تفسیر در کانال 👇
#عاشقان امیرالمؤمنین#نهج_البلاغه 🌸🌼🌺🍀
🌺☘️🌸☘️🌼☘️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
#ادامه_🌴 ترجمه و شرح حکمت 128 نهج البلاغه: توصیهای بهداشتی
💠نکته:مسائل بهداشتى و طبى در قرآن مجید و روایات:
امروزه کتاب هایى به نام طب النبى(صلى الله علیه وآله) و طب الائمة و طب الرضا(علیه السلام) در اختیار داریم که در آنها سخن از یک رشته دستورات طبى و بهداشتى نقل شده از معصومین(علیهم السلام) است، گاه نیز اشاراتى از قرآن مجید در آنها دیده مى شود; مثلاً امروز دانشمندان غذاشناسى آثار فوق العاده اى براى عسل قائلند و هرچه زمان مى گذرد خواص بیشترى براى آن در بهداشت و درمان بیمارى ها کشف مى کنند. این در حالى است که قرآن مجید در سوره «نحل» با صراحت مى گوید: (فِیهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ)(3) و همچنین تعبیرات دیگرى که پرده از روى مسائل بهداشتى و درمانى بر مى دارد; از جمله دستور معروف پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر این که تا گرسنه نشده اید غذا نخورید و تا کاملاً سیر نشده اید دست از غذا بکشید(4) که در واقع ناظر به آیه شریفه (کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلاَ تُسْرِفُوا) است.(5)
🔹بسیارى از دستورهایى که در زمینه نوشیدنى ها و غذاهاى حلال و حرام وارد شده مربوط به تأثیرات خوب و بد آنهاست; تحریم شراب و مواد مخدر، تحریم گوشت حیوانات درنده، خوردن خون و گوشت مردار و ماهیانى که در آب مرده اند و امثال اینها همگى ارتباط نزدیکى با زیان هاى بهداشتى آنها دارد. توصیه به خوردن میوه ها و سبزى ها و دانه هاى غذایى ارتباط آشکارى با فوائد بهداشتى آنها دارد. روایات طبى نقل شده از پیغمبر اکرم و ائمه هدى(علیهم السلام) نیز با صراحت این مسائل را بازگو مى کند.
🔸درست است که وظیفه دین و آیین، هدایت مردم به راه هاى راست و اعتقادها و برنامه هاى اخلاقى است و رسالت انبیا به عنوان طبیبان روحانى درمان انواع بیمارى هاى فکرى و اخلاقى است; ولى از آنجا که طب جسمانى نیز رابطه نزدیکى با طب روحانى دارد گاه به سراغ این امور نیز مى رفتند. به بیان دیگر مسائل مربوط به سلامت جسم رابطه نزدیکى با سلامت روح دارد ازاین رو سلامت جسم نیز مورد توجه اسلام بوده است که خود داستان مفصلى دارد و ورود در آن عرصه ما را از مقصود دور مى سازد.(6)آنچه امام امیرمؤمنان على(علیه السلام) در این کلام حکیمانه اش بیان فرموده نیز ناظر به همین مطلب است; امام(علیه السلام) راه سلامت بدن را در فصل خزان و بهار نشان داده و دلیل آن را نیز بیان فرموده است، مى فرماید: سرماى پاییز و بهار با بدن ها همان مى کند که با درختان انجام مى دهد، زیرا هر دو شباهت زیادى با هم دارند.
این کلام حکمت آمیز، از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به شکل دیگرى نیز نقل شده است; فرمود: «اِغْتَنِمُوا بَرْدَ الرَّبیعَ فَإنَّهُ یَفْعَلُ بِأبْدانِکُمْ ما یَفْعَلُ بِأشْجارِکُمْ وَاجْتَنِبُوا بَرْدَ الْخَریفِ فَإنَّهُ یَفْعَلُ بِأبْدانِکُمْ ما یَفْعَلُ بِأشْجارِکُمْ; سرماى بهار را غنیمت بشمرید که با بدن هاى شما همان مى کند که با درختان مى کند و از سرماى پاییز بپرهیزید که با بدن هاى شما همان انجام مى دهد که با درختان انجام مى دهد».(7)
شاعر نیز در این زمینه مى گوید:
گفت پیغمبر به اصحاب کبار *** تن مپوشانید از باد بهار
چون که با جان شما آن مى کند *** در بهاران با درختان مى کند (8)
📚(1). حج، آیه 5.
(2). کتاب قانون، ج 1، ص 83 .
(3). نحل، آیه 69 .
(4). بحارالانوار، ج 59، ص 290.
(5). اعراف، آیه 31 .
(6). براى توضیح بیشتر مى توانید به کتاب دائرة المعارف فقه مقارن، ج 1، ص 65-72 مراجعه نمایید.
(7). بحارالانوار، ج 59، ص 271، ح 69.
(8). سند گفتار حکیمانه: به گفته نویسنده کتاب مصادر نهج البلاغه این گفتار حکیمانه پیش از سیّد رضى در میان سخنان امیرمؤمنان(علیه السلام) مشهور بوده است از جمله «زر بن حبیش» متوفاى سال 83 از امیرمؤمنان(علیه السلام) چهار جمله در طب بیان کرده و گفته که اگر آنها را بقراط و جالینوس مى گفتند در برابر این کلمات آنها یک صد ورقه مى گذاشتند و شرح و تحلیل مى کردند و آنها را با این سخنان زینت مى بخشیدند و آن عبارت است از «تَوَقَّوا الْبَرْدَ...». از دیگر کسانى که این گفتار حکیمانه را نقل کرده اند نویرى در نهایة الارب و ابن قاسم در روض الاخیار است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 114)
🌴#حکمت شماره128
شرح و تفسیر در کانال 👇
#عاشقان امیرالمؤمنین#نهج_البلاغه 🌸🌼🌺🍀
🌺☘️🌸☘️🌼☘️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
#ادامه_🌴ترجمه و شرح حکمت 135 نهج البلاغه: اثر دعا، توبه، استغفار و شکر
📕#ادامه_شرح_و_تفسیر:اين وعده الهى است كه در آيات ذيل خواهد آمد و عقل و خرد انسان نيز گواه بر آن است، زيرا شكرگزاران لياقت خود را با اين عمل براى فزونى نعمت ثابت مى كنند و خداوند حكيم كه هر كارش روى حساب و حكمت است به اين گونه افراد نعمت بيشترى مى بخشد. البته مى دانيم شكر حقيقى تنها شكر به زبان نيست بلكه مرحله مهم تر آن شكر عملى است و آن اين است كه از هر نعمتى در جاى خود استفاده كند و نعمت هاى الهى را وسيله عصيان و نافرمانى حق نسازد.
این امور چهارگانه به طور گسترده در روایات معصومان(علیهم السلام) نیز آمده است. از جمله در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که فرمود: «خَیْرُ الْعِبادَةِ الاِْسْتِغْفارُ; بهترین عبادت استغفار است».(5)
❇️در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «أکْثِرُوا مِنَ الاِْسْتِغْفارِ فَإنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یُعَلِّمْکُمُ الاْسْتِغْفارَ إلاّ وَهُوَ یُریدُ أنْ یَغْفِرَ لَکُمْ; زیاد استغفار کنید زیرا خداوند متعال استغفار را به شما نیاموخته مگر به این جهت که مى خواهد شما را بیامرزد».(6)
تأثیر استغفار در برطرف شدن مشکلات و هموم و غموم و فزونى رزق نیز طبق روایات قابل انکار نیست.
🔹درباره اهمیت شکر نیز همین بس که در حدیثى از امام امیرالمؤمنین در «غررالحکم» مى خوانیم: «اَوَّلُ ما یَجِبُ عَلَیْکُمْ لِلّهِ سُبْحانَهُ شُکْرُ أیادیهِ وَابْتِغاءُ مَراضیهِ; نخستین چیزى که بر شما در برابر خداوند سبحان واجب است شکر نعمت هاى او و به دست آوردن موجبات خشنودى اوست»(7).
📚(1). غافر، آیه 60.
(2). نساء، آیه 110.
(3). ابراهیم، آیه 7.
(4). نساء، آیه 17.
(5). کافى، ج 2، ص 517.
(6). میزان الحکمة، ح 4816.
(7). غررالحکم، ح 3389.
🌷🌾🥀🌷🥀🌾
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
#ادامه_🌴شرح و تفسیر حکمت ۱۴۱ نهج البلاغه ؛ راه آسایش (اجتماعى، اقتصادى)
💠بنابراین نباید از کثرت نسل وحشت داشت، بلکه باید کوشید مشکلات چهارگانه آنها را حل کرد.در برابر این دو گروه، گروه سومى هستند که مى گویند: زمان ها و مکان ها و شرایط مختلف است، هرگاه شرایط، شرایط فزونى نعمت، مسکن، مراکز تحصیلى و اشتغال زایى فراوان باشد فزونى نسل مطلوب است; اما در زمانى که آمار، با صراحت مى گوید: فزونى نسل با شرایط موجود هرچند تلاش و کوشش فراوان هم بشود نتیجه آن بیکارى و بیمارى و فقر است، باید به کنترل موالید پرداخت، زیرا هیچ گاه پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به یک امت فقیر و جاهل و بیمار افتخار نمى کند. البته در بعضى از شرایط استثنایى حتما باید به تکثیر فرزندان پرداخت و آن در مواردى است که مخالفان جامعه اى بخواهند بافت آن جامعه را بر اثر تکثیر نسل به نفع خودشان تغییر دهند مثل آنچه در سرزمین هاى اشغال شده فلسطین و یا در جنوب کشورمان مى بینیم. در اینجا نمى توان ضوابط فوق را حاکم دانست و تماشاگر برهم خوردن بافت جمعیتى به نفع مخالفان بود.
📚شرح و تفسیر آیت الله مکارم شیرازی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
#ادامه_🌴ترجمه و شرح حکمت 143 نهج البلاغه: غم و غصه و پیری
💠نیز بسیار مى شود که به هنگام وقوع حوادث ما یک روى سکه را مى بینیم و نگران مى شویم در حالى که سوى دیگر سکه ممکن است امورى باشد که بهترین کمک را به ما کند.
قرآن مجید مى فرماید: «(فَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَیَجْعَلَ اللهُ فِیهِ خَیْراً کَثِیراً); چه بسا چیزى خوشایند شما نباشد، و خداوند خیر فراوانى در آن قرار مى دهد».(5)
مرحوم شهریار مى گوید:جبین گره مکن از هر بدى که پیش آید *** کز این نوشته تو یک روى صفحه مى خوانى
به روى دیگر آن نعمتى نهفته خداى *** که شکر کردن آن تا به حشر نتوانى (6)
📚(1). هود، آیه 112.
(2). مجمع البیان، ج 5، ذیل تفسیر سوره هود; بحارالانوار، ج 17، ص 52; در المنثور، ج 5، ص 202.
(3). کافى، ج 2، ص 454، ح 4.
(4). به حدیث امام باقر(علیه السلام) در کتاب کافى، ج 2، ص 137، ح 1 مراجعه شود.
(5). نساء، آیه 19 .
(6). سند گفتار حکیمانه: نویسنده مصادر نهج البلاغه در ذیل این گفتار حکمت آمیز مصادر حکمت 136 تا 143 را مشروحاً آورده که ما قبلاً آن را ذکر کردیم. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 123)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
کانال ܫߊܢܚ݅ܧߊࡍ߭ ܥ݆ܣߊܝܥܘ ܩܫࡎࡐܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊܠܢܚܠߊܩܢ
#پیش_گویی_امیرالمؤمنین_ع_ از ماجرای کربلا❕ 📕کتاب وقعة صفّين ـ به نقل از حسن بن كثير و او نیز از پدرش
#ادامه_ #پیش_گویی_امیرالمؤمنین_ع_ از ماجرای کربلا❕
📕در کتاب معجم الكبير ـ به نقل از ابو حِبره ـ آمده است: با على(عليه السلام)همراه شدم تا به كوفه رسيدیم. در كوفه به منبر رفت و خدا را سپاس و ستايش گفت و آن گاه فرمود: «هنگامى كه نوادگان پيامبرتان در ميان شما گرفتار شوند، چه خواهيد كرد؟».
گفتند: در راه آنان، آزمايش نيكويى خواهيم داد.
✨على(عليه السلام) فرمود: «سوگند به آن كه جانم در دست اوست، در ميان شما منزل خواهند كرد و شما به سوى آنان به راه خواهيد افتاد و آنان را خواهيد كُشت».
آن گاه، شروع به خواندن اين شعر كرد:
🌟«هُم أورَدوهُم بِالغَرورِ وعَرَّدو(7) *** أحَبّوا نَجاةً لا نَجاةَ ولا عُذرَ»؛
(خود، آنان را با نيرنگ، وارد خواهند كرد و سپس از آنان رو خواهند گرداند
نجات يافتنى را دوست خواهند داشت كه نه رستگارى و نه دليلى بر آن است).(8)
احمد بن حنبل در کتاب مسندش ـ به نقل از عبد الله بن نُجَىّ، از پدرش ـ می نویسد: با على(عليه السلام) مى رفتیم و من مسئول ظرف آب وضوى او بودم. هنگامى كه به سوى صِفّين مى رفتيم، تا به نينوا رسيديم، على(عليه السلام) فرمود: «ابوعبد الله! صبر كن. در كنار فرات، صبر كن».
گفتم: چه شده است؟
🔹على(عليه السلام) فرمود: «روزى بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) وارد شدم، در حالى كه چشمانش گريان بود. گفتم: اى پيامبر خدا! آيا كسى تو را خشمناك كرده است؟ چرا ديدگانت گريان است؟
فرمود: «هم اكنون، جبرئيل از پيش من رفت و به من گفت كه حسين(عليه السلام) در كنار فرات، كشته خواهد شد. سپس فرمود: مى خواهى خاك آن جا را- به تو بدهم- بو كنى؟
گفتم: آرى.
آنگاه يك مشت خاك به من داد. و من نتوانستم جلوى اشكم را بگيرم». (9)
همچنین در کتاب مقتل الحسين، خوارزمى ـ به نقل از حاكم جُشَمى ـ آمده است: امير مؤمنان علی(عليه السلام) هنگامى كه به صِفّين مى رفت، در كربلا فرود آمد و به ابن عبّاس فرمود: «مى دانى اين مكانْ كجاست؟».
ابن عبّاس گفت: نه.
🔸امير مؤمنان علی(عليه السلام) فرمود: «اگر اين مكان را مى شناختى، همچون من مى گريستى» و آن گاه، گريه شديدى كرد و افزود: «من با آل ابو سفيان، چه كار دارم؟».
آن گاه امير مؤمنان(ع) به حسين(عليه السلام) رو كرد و فرمود: « شكيبا باش، پسر عزيزم! پدرت هم از آنان، همانند آنچه تو پس از او خواهى ديد، مى بيند». (10)
اُسد الغابة ـ به نقل از غرفه اَزْدى ـ می نویسد: نسبت به منزلت على(عليه السلام) ترديدى در دلم راه يافته بود. روزى با او به ساحل فرات رفتم. راه كج كرد و ايستاد و ما هم اطرافش ايستاديم. با اشاره دست فرمود: «اين جا مكان شترانشان، جايگاه فرود قافله شان و محلّ ريختن خونشان است. پدرم فداى آن كه جز خدا، ياورى در زمين و در آسمان ندارد!».
📚(7). عرَّدوا: أي فرّوا وأعرضوا (النهاية، ج 3، ص 204).
(8). المعجم الكبير، ج 3، ص 110، ح 2823؛ مناقب بن شهر آشوب، ج 2، ص 270.
(9). مسند ابن حنبل، ج 1، ص 184، ح 648؛ مسند أبي يعلى، ج 1، ص 206، ح 358؛ تهذيب التهذيب، ج 1، ص 589، الرقم 1577؛ طبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة)، ج 1، ص 429، الرقم 417 عن عامر الشعبي؛ تاريخ دمشق، ج 14، ص 187، ح 3517؛ المعجم الكبير، ج 3، ص 105، ح ؛ ملاحم والفتن، ص 237، ح 344 و ص 333، ح 484.
(10). مقتل الحسين، خوارزمي، ج 1، ص 162.
(11). اُسد الغابة، ج 4، ص 322، الرقم 4173؛ تاريخ دمشق، ج 14، ص 198.#ادامه_دارد .......
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
http://eitaa.com/Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
کانال ܫߊܢܚ݅ܧߊࡍ߭ ܥ݆ܣߊܝܥܘ ܩܫࡎࡐܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊܠܢܚܠߊܩܢ
#ادامه_ #پیش_گویی_امیرالمؤمنین_ع_ از ماجرای کربلا❕ 📕در کتاب معجم الكبير ـ به نقل از ابو حِبره ـ
#ادامه_ #پیش_گویی_امیرالمؤمنین_ع_ از ماجرای کربلا❕
📕در کتاب معجم الكبير ـ به نقل از ابو حِبره ـ آمده است: با على(عليه السلام)همراه شدم تا به کوفه رسیدماُسد الغابة ـ به نقل از غرفه اَزْدى ـ می نویسد: نسبت به منزلت على(عليه السلام) ترديدى در دلم راه يافته بود. روزى با او به ساحل فرات رفتم. راه كج كرد و ايستاد و ما هم اطرافش ايستاديم. با اشاره دست فرمود: «اين جا مكان شترانشان، جايگاه فرود قافله شان و محلّ ريختن خونشان است. پدرم فداى آن كه جز خدا، ياورى در زمين و در آسمان ندارد!».
🔹هنگامى كه حسين(عليه السلام) كشته شد، به ساحل فرات آمدم و به جايى كه حسين(عليه السلام)را در آن جا كشته بودند، رفتم. درست همان گونه بود كه على(عليه السلام) گفته بود و هيچ اشتباهى نكرده بود. از ترديدى كه در من بود، از خدا طلب آمرزش كردم و فهميدم كه على(عليه السلام) به كارى دست نمى زَنَد، مگر بر پايه عهدى كه با وى شده است.(11)
🔸ابن سعد در کتاب طبقات الكبرى ـ به نقل از ابو عبيد ضَبّى ـ می نویسد: بر ابو هَرثَم ضبّى که از سپاهيان على(عليه السلام) در صِفّين بود، وارد شدم؛ او روى سكّويى نشسته بود...
برای ما نقل کرد: در بازگشت از صِفّين، در كربلا پياده شديم و على(عليه السلام)، نماز صبح را با ما به جماعت در بين درختان و بوته هاى اسفند به جاى آورد...آن گاه گفت: «آه ، آه! در اين بيابان، گروهى كشته خواهند شد كه بدون محاسبه وارد بهشت مى گردند». (12)
تاريخ دمشق ـ به نقل از هَرثَمة بن سلمى ـ می نویسد: در يكى از جنگ هاى على(عليه السلام) همراه او مى رفتيم تا به كربلا رسيديم. او در كنار درختى پياده شد و نماز خواند و مشتى خاك از زمين برداشت و بوييد و فرمود: «واى بر تو، اى خاك! بر روى تو گروهى كشته خواهند شد كه بدون محاسبه وارد بهشت مى گردند».(13). (14)
📚(10). مقتل الحسين، خوارزمي، ج 1، ص 162.
(11). اُسد الغابة، ج 4، ص 322، الرقم 4173؛ تاريخ دمشق، ج 14، ص 198.
(12). طبقات الكبرى، ج 1، ص 432، الرقم 420؛ تاريخ دمشق، ج 14، ص 198؛ شرح الأخبار، ج 3، ص 136، ح 1077؛ مناقب كوفي، ج 2، ص 26، ح 514؛ تهذيب التهذيب، ج 1، ص 590، الرقم 1577؛ مقتل الحسين، خوارزمي، ج 1، ص 165.
(13). تاريخ دمشق، ج 14، ص 222؛ ملاحم والفتن، ص 335، ح 488.
(14). گرد آوری از: دانش نامه امیرالمؤمنین، محمّد محمّدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، قم، 1386هـ ش، چاپ اوّل، ج12، ص 55-65.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
http://eitaa.com/Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🌾🌱🍁🌷🍃🥀🍂🕊
🌷🍁🌾
🥀🍂
🌱
🌴 #ادامه_ترجمه_و_شرح_خطبه_15_نهج_البلاغه؛ عدل علی علیه السلام⚖️
📃#ادامه_ ✅نکته ها
🔷1ـ آثار عدالت در جامعه انسانى
📗در نهج البلاغه بارها و بارها روى مسأله عدالت و انصاف تکيه شده و اصولا اميرمؤمنان على(عليه السلام) يکى از بزرگترين بنيانگذاران عدل در جامعه بشرى است و به گفته نويسنده معروف مسيحى (جرج جرداق)، او بانگ عدالت انسانيّت است که از حلقوم تاريخ برخاسته و به همين دليل نام کتابش را «الامام عَلِىّ صَوْتُ الْعَدالَةِ الاِنْسانِيَّةِ» ناميده است.
🔖🔖در روايات اسلامى ـ هماهنگ با سخنان على(عليه السلام) در نهج البلاغه ـ تعبيرات جالبى در اين زمينه ديده مى شود.
❇️در سخنى از امام سجاد على بن الحسين(عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْعَدْلُ اَحْلى مِنَ الْماءِ يُصيبُهُ الظَّمآنُ; عدالت شيرينتر از آب براى تشنه کامان است! (همان گونه که حيات تشنه کامان در آب است، حيات جامعه انسانيّت در عدالت است!)».(1)
🔖در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْعَدْلُ اَحْلى مِنَ الشَّهْدِ وَ اَلْيَنُ مِنَ الزَّبَدِ وَ اَطْيَبُ ريحاً مِنَ الْمِسْکِ; عدل شيرين تر از عسل، نرم تر از کره، خوشبوتر از مشک است».(2)
در حديث ديگرى از امام اميرالمؤمنين(عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْعَدْلُ اَساس بِهِ قِوامُ الْعالَمِ; عدل شالوده اى است که قوام جهان بر آن بنا شده است!»(3) و در تعبير زيبا و پرمعناى ديگرى از همان حضرت آمده است: «ما عُمِّرَتِ الْبُلْدانُ بِمِثْلِ الْعَدْلِ; شهرها و کشورها آباد نمى شوند مگر به عدالت!».(4)
📎اصولا همان گونه که در احاديث بالا اشاره شد، پايه جهان هستى بر عدالت نهاده شده، عدالت به مفهوم جامعش يعنى قرار گرفتن هر چيزى در جاى خود، زمين و آسمان و کرات منظومه شمسى و منظومه ها و کهکشانها در جهان بزرگ همه بر طبق قوانين حساب شده اى در مسير خود حرکت دارند. الکترونها و پروتونها و اجزاى اتم و مدارات آن، همه حساب شده اند و هر کدام در جاى خويش قرار گرفته اند.
در ساختمان وجود انسان اگر اعتدال در هريک از دستگاه ها و نظامات حاکم بر آن، به هم بخورد بيمارى يا مرگ را به دنبال دارد. همين معنا در جهان نبات و حيوان و ساير موجودات زمينى و آسمانى حاکم است.
اين است مفهوم حديث معروف نبوى که مى فرمايد: «بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّمواتُ وَ الارْضُ; آسمانها و زمين با عدالت برپاست».(5)
❓آيا در چنين مجموعه اى انسان و جامعه انسانيّت که جزء کوچکى از آن است مى تواند دور از نظم و عدالت به حيات خود ادامه دهد؟ آيا ممکن است به صورت وصله ناهمرنگى درآيد و جايى براى ادامه حيات داشته باشد؟
ممکن است ظلم در کوتاه مدّت، منافع شخص يا کشورى را تأمين کند، ولى اثرات مرگبار آن در دراز مدّت قابل انکار نيست!
***
📚پی نوشت:
1. بحارالانوار، ج 72، ص 36.
2. بحارالانوار، ج 72، ص 39.
3. بحارالانوار، ج 75، ص 83.
4. مستدرک الوسائل، ج 11، ص 320.
5. تفسير صافى، ذيل آيه 7، سوره الرحمن.
#ادامه_دارد ...... #قسمت_سوم_خطبه_15_نهج_البلاغه📃
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🌾🌱🍁🌷🍃🥀🍂🕊
🌷🍁🌾
🥀🍂
🌱
🌴 #ادامه_ترجمه_و_شرح_خطبه_15_نهج_البلاغه؛ عدل علی علیه السلام⚖️
📃#ادامه_ ✅نکته ها
🔶2ـ بخششهاى عجيب عثمان!
✅اين مسأله مورد اتفاق همه مورّخان است که عثمان خليفه سوّم، حاتم بخشيهاى عجيبى از بيت المال کرد و مبالغ فوق العاده اى از آن را در ميان اطرافيان و بستگان و دوستان خود تقسيم نمود و بر خلاف سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و حتّى برخلاف روش دو خليفه پيشين تبعيضهاى ناروايى در بيت المال مقرّر داشت و همان بود که سبب قيام عمومى بر ضدّ او گرديد و به قتل او انجاميد.
جالب اين که اين ارقام به طور گسترده در تواريخ با ذکر عدد آمده است که قسمت کمى از آن را در شرح خطبه شقشقيّه آورديم. مرحوم علامه امينى در جلد هشتم الغدير با استفاده از منابع معروف اهل سنّت حاتم بخشيهاى عثمان را به طور دقيق جمع آورى کرده است که مطالعه اعداد و ارقام آن هر خواننده اى را در تعجّب فرو مى برد.
🔹«مسعودى» در «مروج الذهب» ارقام عجيبترى را ارائه مى دهد (هر چند او اين تبعيضهاى نارواى شگفت آور را به حساب جود و کرم عثمان مى گذارد ولى جود و کرم از چه چيز و از مال چه کسى)؟!
از جمله مى گويد در ايّام عثمان، جماعتى از صحابه، صاحب املاک مزروعى و خانه ها شدند; از جمله «زبير» خانه اى در بصره ساخت که قرنها برقرار بود. «مسعودى» تصريح مى کند که هم اکنون (سال 332 هجرى) آن خانه آباد است و به مهمانسرايى براى تجّار و سرمايه داران و واردکنندگانى که از بحرين، اجناس مهمّى وارد مى کنند تبديل شده و نيز «زبير» خانه اى در مصر و ديگرى در کوفه و ديگرى در اسکندريه که نزد همه کس معروف است، ساخت. (اينها همه در حالى است که او در مدينه زندگى مى کرد و معلوم نيست با وسايل کندرو آن زمان که پيمودن راه ها به وسيله آن بسيار مشکل بود چه موقع مى توانست به قصرهاى خود سرکشى کند)؟!
فراموش نکنيد که همه اينها در عصر عثمان فراهم شد و به يقين راهى به جز حاتم بخشيهاى عثمان نداشت!
«مسعودى» در پايان مى افزايد: هنگامى که «زبير» از دنيا رفت پنجاه هزار دينار و هزار اسب و هزار غلام و کنيز از خود به يادگار گذاشت!
🍃درباره «طلحه» و «عبدالرحمن بن عوف» و «سعدبن ابى وقّاص» و بعضى ديگر، اعداد و ارقام عجيبى درباره ثروت آنها مى نويسد که همه آنها را از «بيت المال» و توسط عثمان دريافت داشته اند که انسان وحشت مى کند.(6)
از اين جا دو چيز روشن مى شود: نخست اين که چرا مردم مسلمان بر ضدّ عثمان شوريدند و ديگر اين که مخالفت افرادى همچون طلحه و زبير و معاويه و بعضى ديگر از سرشناسان مکّه و مدينه، به چه دليل بود. آيا همان خطبه بالا که در دو خط خلاصه شده و مى گويد: من تمام اموال غصب شده از بيت المال و قطايع عثمان را به بيت المال باز مى گردانم هرچند کابين زنان شده باشد کافى نيست که صاحبان اين ثروتهاى بادآورده را به وحشت بيندازد؟
📚6. «مروج الذهب»، ج 2، ص 332 به بعد.
#ادامه_دارد ...... #قسمت_چهارم_خطبه_15_نهج_البلاغه📃
🌸🍂🌺🍁🌼🍂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🌾🌱🍁🌷🍃🥀🍂🕊
🌷🍁🌾
🥀🍂
🌱
🌴 #ادامه_ترجمه_و_شرح_خطبه_15_نهج_البلاغه؛ عدل علی علیه السلام⚖️
📃#ادامه_ ✅نکته ها
3ـ پاسخ به يک سوال مهم
✅بعضى مى گويند آيا بهتر نبود که على(عليه السلام) گذشته را فراموش مى کرد و عدالت را از زمان خلافت ظاهرى خود آغاز مى کرد تا کينه هاى افراد سودجو و فرصت طلب را برنينگيزد؟
🔶پاسخ اين سؤال را در سخنان خود اميرمؤمنان مى توان يافت; زيرا در بعضى از روايات که در بخشهاى ديگرى از اين خطبه آمده است، چنين مى خوانيم: «اَلا اِنَّ کُلَّ قَطيعَة(7) اَقْطَعَها عُثْمانُ وَ کُلُّ مال اَعْطاهُ مِنْ مالِ اللهِ فَهُوَ مَرْدُود فى بَيْتِ الْمالِ فَاِنَّ الْحَقَّ الْقَديمَ لا يُبْطِلُهُ شَيء وَلَوْ وَجَدْتُهُ...; آگاه باشيد تمام زمينهايى را که عثمان به اين و آن بخشيده و همه اموالى را که از بيت المال داده، همه به بيت المال باز مى گردد; چرا که هيچ چيز نمى تواند حقوق گذشته را باطل کند»!(8)
🔷بديهى است اگر مردم ببينند دزدان بيت المال با کمال آزادى در ميان جامعه رفت و آمد دارند و به احساسات جريحه دار شده مردم عملا لبخند تمسخر مى زنند و تنها بحث عدالت از روز معيّنى آغاز شده، هرگز براى آنها قابل تحمّل نخواهد بود و اين کار با هيچ منطقى سازگار نيست که دزدان ديروز آزاد باشند و دزدان امروز در بند! اين دوگانگى همه را از اجراى عدالت مأيوس مى کند.
📚7. «قطيعه» که جمع آن«قطايع» است به معناى زمين هايى است که تعلق به «بيت المال» دارد و حاکم، آن را به افراد مورد نظر خود به صورت رايگان يا با خراج بسيار کم مى بخشد، در عصر عثمان بخشش اين «قطايع» به «بنى اميه» و ساير نزديکان عثمان به طور گسترده صورت گرفت، به گفته «ابن ابى الحديد» در عصر عمر نيز قطايعى وجود داشت امّا مربوط به رزمندگان و رنجديدگان جنگى بود ولى عثمان به اقوام و بستگان خود بخشيد.
8. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص 269.
9. در «مصادر نهج البلاغه» آمده است که اين خطبه در کتاب «الاوائل» نوشته «ابوهلال عسکرى» و همچنين در کتاب «دعائم الاسلام» نوشته «قاضى نعمان مصرى» و «اثبات الوصية سعودى» (با تفاوت هايى) ذکر شده است. (مصادر نهج البلاغه، جلد 1، صفحه 350).
در فقه اسلامى نيز چنين است که اموال غصب شده بايد به صاحبانش برگردد و فرقى ميان ديروز و امروز نيست و مسأله مرور زمان که اين روزها مطرح است، گذشته از اين که جايگاهى در فقه اسلام ندارد، مربوط به دعاوى است نه اموال غصب شده مسلّم!(9)
#قسمت_پنجم_پایان_خطبه_15_نهج_البلاغه📃
🌸🍂🌺🍁🌼🍂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
کانال ܫߊܢܚ݅ܧߊࡍ߭ ܥ݆ܣߊܝܥܘ ܩܫࡎࡐܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊܠܢܚܠߊܩܢ
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 💎#عید فطر و اهمیت دعا برای #امام عصر(عج) 💫 🔰اگر به دعاهای وارده درماه رمضان و مخصو
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
#ادامه_👆👆#عید فطر و اهمیت دعا برای #امام عصر(عج) 💫
4️⃣چهارم: دعای نورانی امام مهدی (عج) بعد از نماز صبح روز عید فطر این است:
💫اللّهُمَّ إنّی اَتَوَجَّهُ إلِیكَ بِمُحَمَّدٍ)صَلَّی اللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) اَمامِی وَ بِعَلِیِّ (عَلَیهِ الصَّلاهُ وَالسَّلام) عَنْ یَمینِی وَ خَلفِی وَ بِاَئِمَّتِی عَنْ یَسارِیْ اَستَتِرُوا بِهِمْ مِنْ عَذابِكْ (4).
✨خدایا! ما با این جلال و شكوه به حضور تو بار می یابم كه از قهر و غضبت نجات پیدا كنم، بگونه ای كه وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) جلوی من باشد. و علی بن أبیطالب از طرف راست و پشت سر مرا حفظ كند. و ائمه دیگر طرف چپ مرا حفظ كنند. من مُحاط و محفوف به نبوّت و رسالت و ولایت و امامت باشم. من در این مجمع و این مجموعه به حضور تو بار می یابم ،و به وسیله اینها از قهر و عذاب تو نجات پیدا كنم.
💫این دعا چگونگی عرض حاجت به خداوند متعال را نشان می دهد، اینکه به چه کسانی متوسّل شویم ، چه کسانی را شفیع قرار بدهیم و از نبوّت آنها، از رسالت آنها، از ولایت آنها، از امامت آنها، از عصمت آنها، از حجّت بالغه بودن آنها مدد بگیریم .
💠هم چنین در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است، دعای «اَللّهُمَ اَدخِل عَلی اَهلِ القُبورِ السُرور... » دعای فرج و ظهور امام عصر ارواحنا له الفداء است. زیرا فقط درآن دوره است که همه غم ها تبدیل به شادی می شود. همه زندانی ها آزاد می شوند. همه نیازمندان بی نیاز می شوند. همه مشکلات بر طرف می شود. همه ناراحتی ها از بین می رود.
❇️کسانی که جهت نماز عید می روند، از آنجا که نماز عید حق ویژه امام معصوم است، برآنهاست که بر این مصیبت غیبت امام، افسوس بخورند و جهت تعجیل فرج ایشان بسیار دعا کنند.
📚پی نوشت ها:
1ـ بحار الانوار، ج88، ص17.
2ـ توبه/111.
3ـ صحیفة السجادیة الجامعة، ص 312؛ بحار الانوار، ج88، ص9.
4ـ تهذیب الأحكام (تحقیق خرسان)،ج3 ، ص140.
#عاشقان_چهارده_معصوم_علیهم_السلام
#قرارگاه_بسوی_ظهور
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍