#سرود_شنیدنی
ویژۀ سالگرد ازدواج امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها و #روز_ازدواج با نوای حاج میثم مطیعی
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
دل پر از شادی ، لب پر از لبخند
شد شب عشق و شب مهر و شب پیوند
غرق لبخنده ، چهره داماد
دم گرفتن آسمونا که مبارک باد
همه فرشته ها سوره کوثر میخونن
همه بهشتیا تو این عروسی مهمونن
همه آسمونا بازم ستاره بارونن
مبارک باد ، مبارک باد
شب وصل مهر و ماه اومد مبارک باد
مَرَجَ البَحرَین ، وصل دو دریاست
اصلِ عشقُ اصل نورُ اصل وصل اینجاست
بی نهایت شد ، نور این عالم
حق دو آینه گذاشته روبروی هم
چه شکوهی داره این جشن پر از مهر ساده
خونه کوچیکشون به ذکر یارب آباده
همه هستی ما فدای این خونواده
مبارک باد ، مبارک باد
شب وصل مهر و ماه اومد مبارک باد
کاری کن یا رب ، که جوونامون
برسن به همدیگه با دلِ خوش آسون
پر عروسی شه ، همه شهرامون
با لب خندون و با مخارج ارزون
مسکن همه فراهم شه علی برکت الله!
شرِ این گرونیا کم شه علی برکت الله!
پشتِ غول مشکلات خم شه علی برکت الله!
مبارک باد ، مبارک باد
گل بریزین سر راه عروس و دوماد
شاعر: محمد مهدی سیار
#حاج_میثم_مطیعی
#عروسی_حضرت_زهرا_و_امام_علی_علیهم_السلام
•┄┅══༻○༺══┅┄•
❣﷽❣
💥#سرود_عید_غدیر
🌟#مولودی_حضرت_علی_ع
💥#شور
🌟#عمومی
💥#پیشنهادم 👌👌
یا حیدر مددی بگو که ذکرِ نابه
یا حیدر مددی بگو ابوترابه
یا حیدر مددی بگو تا پر بگیری
یا حیدر مددی وجه الله تو قابه
💥🌟یاحیدر مدد؛یاحیدر مدد
یا حیدر مددی بگو خدا باهاته
یا حیدر مددی تسبیحِ هر صلاته
یا حیدر مددی بگو شدی گرفتار
یا حیدر مددی کلید مشکلاته
💥🌟یاحیدر مدد؛یاحیدر مدد
علی یکتا و فرده
علی غوغایی کرده
علی فتح المبینه
علی مردِ نبرده
علی درمونِ عشقم
علی سامونِ عشقم
علی لیلای عشقو
من مجنونِ عشقم
سرمستم علی دلبستم
علی تا بودم
علی تا هستم
💥🌟یاحیدر مدد؛یاحیدر مدد
🌟هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌟
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
💐#سرود_عید_غدیر💐
🌾#آقای_نریمانی🌾
بین عیدایی که دارن همه شیعه ها
یکیشون سیده اعیاده برای ماها
هر کی عیدیشو میگیره از در خونه ای
از در خونهٔ زهرا عیدی میدن به ما
عاشقای حیدری
شب شب شادی رسیده
عالم اینجور آقایی
هیچ وقت تو عمرش ندیده
و به دستو خدا
علی به امامت رسیده
💐آی مردم عیده غدیره
💐حق میگه حیدر امیره
دستای دست خدا
رو دستای پیمبره
دستایی که فاتح
قلعه بدر و خیبره
بدونه اهل سقیفه
که خود خدا میگه
امیر مسلمونا
الا و باالله حیدره
پهلوون شیعه ها
خیلی رشید و دلبره
هر کی آقامو نخواد
باید بره زود بمیره
هر کی یا علی بگه
دستاشو مادر میگیره
💐آی دنیا آقام علیه
💐خوشحالم مولام علیه
🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیه (صلوات)🌾
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
۲
#قسمت_دوم توسل به #حضرت_مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
برایِ غربت مسلم همین بس
یه زن تنها پناهِ من شد اینجا
دیگه آب از سر مسلم گذشته
خداحافظ عزیزِ قلبِ زهرا ..
چی میاد اینجا به سرت
پیشِ چشایِ مادرت
غارت میشه پیرُهنت
اسیری میره دخترت ..
*اگه میای دیگه رقیه رو نیار .. اینا دستاشون سنگینِ حسین .. اگه میای دیگه شیرخواره رو نیار .. حرمله سه شعبه هارو آماده کرده حسین .. بازار آهنگرا شلوغه ..*
میا کوفه که زینب خار گردد
اسیر کوچه و بازار گردد
میا کوفه که اکبر نوجوان ست
علیِ اصغرت شیرین زبان ست
صدام میارزه زانوهام میلرزه
چشام از غصهی چشم تو دریاست
میاد روزی که بین چندتا نامرد
سر پیراهن و عمامه دعواست ..
جسم تو زیر دست و پا
کنجِ تنور میره سرت
با دست بسته عاقبت
تنها میمونه خواهرت
#سید_محمد_جوادی
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#محرم
۳
#قسمت_پایانی توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
*حسین جان .. هی رقیه میگه بابا کی میرسیم مهمونی ... بابا اینهمه نامه نوشتن ، گفتن باغ هامون پر از میوه ست ، نهرهامون پر از آبِ .. چرا هرکسی مارو میبینه از ما فاصله میگیره ؟!..
گفت حسین :*
حاضرم غربت ببینم بیشتر ، اما تو نه
دربه در باشم در این کوه و کمر ، اما تو نه
حاضرم وقتی سرم خورجین به خورجین میرود
در تنور خانه باشم تا سحر ، اما تو نه
حاضرم وقتی که در بازار کوفه غلغله است
داغ ناموسی ببینم بر جگر، اما تو نه
حاضرم صد اسب از روی تن من رد شوند
پیکرم در خاک باشد بی سپر ، اما تو نه
شاعر : سید پوریا هاشمی
*آوردنش بالا دارالعماره .. همه صورتش خون آلوده .. لب و دندان پرِ خونِ .. اما تو آب خواستی آوردن برات ، قسمت نشد بنوشی .. نه دخترات دیدن ، نه پسرات دیدن .. دلا بسوزه برای اون آقایی که تو گودال .. وقتی ذوالجناح اومد دم خیمه .. هشتاد و چهار زن و بچه از خیمه بیرون ریختن .. زیارت ناحیهی مقدسه میگه این زن و بچه پشت ذوالجناح راه افتادن .. درست لحظه ای رسیدن که شمر روی سینه نشسته ...*
آنقدر محو جمال احدیت بودی
که در آوردن پیراهن تو آسان شد
نعل تازه به سم اسب زدن کار که بود
که سراپای تو با سطح زمین یکسان شد
آنقَدَر زیور و خلخال ربودند ز ما
که به بازارِ طلا نرخ طلا ارزان شد
شاعر : سعید خرازی
#سید_محمد_جوادی
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_بن_عقیل
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهسید محمدجوادی-شب اول.mp3
زمان:
حجم:
1.17M
#قسمت_دوم
توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهسید محمد جوادی شب اول.mp3
زمان:
حجم:
1.09M
#قسمت_پایانی
توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ حاج سید محمد جوادی
تمام ملک خداوند غرق ماتم توست
فقط نه ماه محرم زمان محرم توست
*همانگونه که دیشب گفتم بگو هر جایِ جلسه نشستی صداتُ آزاد کن حسین جان ..*
بهشت و حور و قصورم تویی امام حسین
هزار شکر که در سینه ام فقط غم توست
فقط نه گنبد زردت فقط نه صحنُ سرایت
تمام عالم ایجاد زیر پرچم توست
*یارالی .. آقام آقام آقام
شب دومه ، مثل دیشب خیلی خسته شدی حق داری ، داد زدی صدات گرفته اما رفتی راحت توی خونت خوابیدی آب نوشیدی تو صحرا که خیمه نزدی .. این زنُ بچه رو هرکی دید ازشون فاصله گرفت گفت نکنه یه وقت حسین بگه کمک کن .. همه راهشونُ کج کردن..*
اگر به اشک شود غرق عالمِ هستی
به قطره قطرهی خونِ دلت قسم کمِ توست
غمِ تورا نفروشم به ثروتِ دو جهان
چه اعتناش به دِرهم کسی که دَرهم توست
*میخوایم بریم استقبال زینب سلام الله علیها عین فردا قافله وارد کربلا شد به یه جا رسید دیدن مرکب حرکت نمیکنه هی مرکب عوض کردن حضرت سوال کرد اینجا کجاس؟ عرضه داشتن ، نینوا، ساحل فرات فرمود آیا نام دیگه ای هم داره؟ آره آقا نام دیگرش کربلاست ..
عزیز زهرا از مرکب پیاده شد دیدن خم شد یه مشت خاکُ برداشت هی بو میکنه گفت این زن و بچه رو با احترام پیاده کنید اینجا کربلاست عباس این مخدرات خسته هستن رقیه رو بغل کن روی خاکا بذار خیلی مواظب زینب باش عباس .. نکنه کسی از دور سایهی زینبُ ببینه .. با احترام همه رو پیاده کرد*
آب بر طفل رباب آماده کن
بر علی اکبر گلاب آماده کن
آفتاب از دامنِ شب آمده
خیمه برپا کن که زینب آمده
کربلا خون بنوش و اشک جاری کن ز عین
خیر مقدم گو به آقایت حسین
*خیمه هارو برپا کردن آقاشیخ جعفر میگه همچین که این خاکُ برداشت بو کنه زن و بچه و همه دورشُ گرفتن به اینا نگاه میکنه اشک میریزه ..از الان میبینه اینا تو گودال دور بدن بی سرش دارن گریه میکنن خیمه هارو برپا کرد به هر خیمه یه سری زد دید یه گوشه رباب علی اصغرُ بغل کرده
علی لای لای .. هی لبای علی رو میبوسه هی زیر گلوشُ میبوسه .. یه گوشه رفت دید علی اکبر رقیه رو بغل کرده میگه خواهر خودم هستم نمیذارم خسته بشی اومد پشت خیمه ها دید خواهر رو خاکا نشسته زانو بغل گرفته میگه حسین اینجا کجاس مارو آوردی همچین که پا از محمل روی خاک گذاشتم بند دلم پاره شد .. گفت خواهر حالا که اینجوری شد بذار بگم با بابام علی و داداشمون حسن از صفین برمیگشتیم تو همین سرزمین لحظاتی دقایقی بابام علی سر به زانوی حسن گذاشت چیزی نگذشت از خواب پرید هی تو صورت من نگاه میکرد گریه میکرد گفت حسین دیدم تو این سرزمین غریب گیر آووردنت .. تو خون خودت داری دست و پا میزنی اما یه نفر نیست کمکت کنه ..
گفت زینب :
همینجا صورتت نیلی میشه
تسلیت ها ضربت سیلی میشه
گفت خواهرم صبر کن خواهر اینجا یه صحنه هایی اتفاق میفته گریه رو برای اونجا بذار .. اون لحظه ای که علی اصغرمُ رو دست میگیرم اینجا حضرت با ارادهی خودش از اسب پیاده شد اما چند روز دیگه بی رمق به پیشانی سنگ خورده ملعون ضربتی به پای حضرت زد اقا رو از اسب پایین آوورد با صورت رو خاک افتاد ..*
بی توان ز جای خود برخواست
تنش از شوق یار میلرزید
با دو چشمی که بویِ باران داشت
اون خدا را کنار خود میدید
لال گردم سنان به نامردی
نیزه را زد به سینهی ارباب
جان عالم به خاک و خون غلطید
گفت یارب حسین را دریاب
*همچین که بدنشُ برگرداند محاسنش به خاک رسید گفت خدا از حسین راضی شدی ؟!.. گفت حسین یه عزتی بهت بدم همه بهت غبطه بخورن .. *
سر فرصت همه پیاده شدند
صید افتاده بود در دل دام
غارت پیکرش که پایان یافت
آمدند عده ای سواره نظام
حمله به امام نور کردند
از روی تنش عبور کردند
افسوس که پیراهن ندارد
نور ازلی کفن ندارد
*بماند .. یه کاری کردن خواهر نشناخت بدنُ ..همچین که اومد کنار بدن صدا زد اَانت اخی ؟! اَانت ابن امی؟ آیا تو برادر زینبی؟...*
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122