.
#سرود
#سبک_گل_دراومد_امشب
دلم امشب امشب تو کاظمینه
به شوقِ اونیکه نور دو عینه
بی بی معصومه هم خوشحاله امشب
برا کاظم که شاهِ عالمینه...
باب حاجت اومد نورِ کرامت اومد
فاطمه خوشحاله بارونه رحمت اومد
شاهِ کاظمینه جَدّش امام حسینه
روی دست صادق.. خورشیدِ عالمینه
یا امامِ کاظم.. مولا امامِ کاظم...
تویی کاظم، صالح، امین و صابر
منم واست عبد و غلام و زائر
به قربونِ دو گنبدِ طلائیت
الهي که سَمتِت بشم مسافر
مرقدت رو عشقه اون گنبدت رو عشقه
مخصوصاً رضا شا.. هه مشهدت رو عشقه
جون من فداتون فدای بچه هاتون
باب حاجت هستی.. منم آقا گداتون
یا امامِ کاظم.. مولا امامِ کاظم...
میخوام امشب از تو آقا یه حاجت
دلم تنگه تنگه واسه زیارت
بده امشب جوازِ نوکریه...
محرم و اربعین این هیئت
حالِ ما معلومه خیلی دلم آرومه
چونکه کربلامو.. میده بی بی معصومه
عیدیِ ما آقا امشب باشه با زهرا
اربعین کربلا میریم همه رفقا..
یا امامِ کاظم.. مولا امامِ کاظم...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#سرود_میلاد_امام_کاظم_ع
#موسی_بن_جعفر_ع
#میلاد_امام_کاظم
.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرود مسجدی عید مباهله
در همه ارض و سما شادی و هلهله شده
جشن مدح علی و عید مباهله شده
ترانهٔ عشق و وفا یا حیدر
زمزمهٔ عرش خدا یا حیدر
نَفس و وجودِ مصطفی یا حیدر
نور دو چشمانِ زهرا یا حیدر
یا علی مولا حیدر...مولا مولا یا مرتضیٰ
حِیرت نَجرانیان از هِیبت آل عبا
بُوَد از مشیّت و اراده و لطف خدا
عید خوشِ اهل یقین مبارک
عزّت و اقتدارِ دین مبارک
شور و سُرورِ بی قرین مبارک
مباهله بر مسلمین مبارک
یا علی مولا حیدر...مولا مولا یا مرتضیٰ
به تولّای علی همیشه دل می بازیم
ما به عشق علی و آل علی می نازیم
دست من و دامان تو یا حیدر
چشم من و احسان تو یا حیدر
جرم من و غفران تو یا حیدر
هستی من قربان تو یا حیدر
یا علی مولا حیدر...مولا مولا یا مرتضیٰ
#مباهله
#عید_مباهله
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
مَـقدَمِـکَ الفِـدا دل و جان عاشق ما علی
شب عاشقانگی است و من شده ام گدای تو یاعلی
به امید آن که صدای من برسد به اهل سما علی
چه کنم اگر که در آن میان نرسد صدا به صدا علی؟
تو کهای که نام بلند تو به خدا رسانده مرا علی؟
به خدا که با تو رسیده ام به زلال ذات خدا علی
تو کهای که فراتری از مکان و چنین گذشتهای از زمان؟
تو کهای که از تقید تن، زده پل به مرکز بی کران؟
تو همان که در تو به حیرتم، تو همان که إنس و فرشتگان
تو همان که درک اهل جهان شده در صفات تو ناتوان
تو همان که قبلهی اهل دل، تو همان که قبله نما علی
نه عجب که درّ نجف شود قطرات اشک زلال تو
ظلمات بود و تو آمدی، «کَـشَـفَ الدّجی» به جمال تو
تو محمدی و به این سبب «بَـلَـغَ العُلی» به کمال تو
حسنی و حسین و فاطمه، «حَـسُـنَـت جمیع خصال» تو
صلوات بر تو و آل تو، همه وقت، در همه جا علی
تو چگونه آمدهای بگو که نه حاضری و نه غایبی؟!
چه بگویم از جلوات تو، تو که جلوه گاه عجایبی ...
تو ابوتراب و ابوالیمی و طلوع کل مطالبی
پدر مکرّم زینبی و شریک هرچه مصائبی
برسان مرا به جوار خود، پس از آن به کربوبلا علی
به خدا قسم که بدون تو همه جا همیشه مشوّشم
به بهشت بی تو نمیروم که بدون تو پُر آتشم
نخورم می از خُم دیگران که خمار کوثر بی غشم
به کدام شیوه بیان کنم که چه می کشم که چه میکشم؟!
نفسی اگر نظر نکنی به گدای بی سر و پا علی
چه خوش است در تصور من که تو «نون» بین «لـنـا» شوی
چه خوش است ای شه لافتی که شکوه نقطه با شوی
تو رسیده ای به وصال حق که امیر هر دو سرا شوی
همه ترس من بود از همین که خدا نکرده خدا شوی
شده ذکر هر شب قدر من «بِکَ یاعلی بِکَ یا علی»
نه فرشتهای و نه آدمی، تو فقط تجلّی ایزدی
تو نگین حلقهی انبیا و شکوه حضرت سرمدی
چه در آسمان و چه در زمین تو سرآمدی، تو زبانزدی
تو عزیز خانهی فاطمه، تو عزیز جان محمدی
و تویی که وقت مباهله شده شرح «أنفسنا» علی
که علیست «یَـحکُـمُ ما یُـرید»، علیست «یُـثبِـت ما یشاء»
که علیست کُنه سوره «روم» و علیست معنی «هَـل أتی»
که علیست «مُـنتَـهِـیُ الهِـمَـم»، که علیست سایهی ماسوا
که علیست سعی به سوی حق و علیست مروهی با صفا
نشود قبول حج کسی به خدا بدون ولا علی
به خدا به اذن خدا فقط ابدی شدی، ازلی شدی
و به کام مردم میکده می ناب لم یزلی شدی
ملکوت نابِ غزل شد و تو در آن عجب غزلی شدی
خبری رسید و در آن خبر تو فقط امیر و علی شدی
لِـتُـرابِ مَـقدَمِـکَ الفِـدا دل و جان عاشق ما علی
بنشین دوباره رجز بخوان که زمان کف زدن آمده
در قلعهای که تو کنده ای ز هراس در سخن آمده
بروید از سر راه او که امیر بت شکن آمده
چه بد است عاقبت کسی که به جنگ تن به تن آمده
به سپاهیان و یلان بگو بدهند آب طلا علی
شده اند در مقابل تو همه شیرِ بی سر و یال و دُم
همه گفته اند و شنیده ام که شدند «مُـعتَرِفٌ بِـکُـم»
نگران آن همه «مرحبم» که فرار کرده و گشته گم
دل بی قرار و هواییام شده رهسپار غدیر خُم
به چهارده خُم می قسم احدی نرسیده تا علی
اسداللها، اذن اللها، به شب بلند عبادتت
به کدام رتبه رسیده ای که خداست شاهد رتبتت
به نجف رسیده مسافری که رسد به فیض زیارتت
به عنایتت به کرامتت به محبتت به شفاعتت
تو بگو به غیر حریم تو به کجا رود به کجا علی؟
همه شب نشسته خیال تو سر راه من، سر راه من
چه شود اگر که نگاه تو برسد شبی به نگاه من
به دو چشم غرق خیانتم، به دو چشم غرق گناه من
و تو ای سپیده نظر کنی به من و به روی سیاه من
چه غم از عذاب خدا اگر که تویی شفیع جزا علی
ثقلین مدح دو چشم تو شده روشنایی دفترم
که علیست ذکر مداومم، صلوات قند مکرّرم
به جهان مرید ابوذرم، مدیون مالک أشترم
نروم به زیر بیرق کس که غلام خادم قنبرم
همه عمر بندهی حیدرم به حقیقت «إنّـما» علی
شاعر: احمد علوی
السلام علیک یا اباعبدالله و یا باب نجاتِ الامَّة و یا رحمةَ الله الواسِعَة .
رونق گرفت از غم تو زندگانیم
ای یار مهربان به کجا می کشانیَم ؟
خواب و خوراک زندگیَم را گرفته است، چی؟
حتی خیال اینکه بخواهی برانی ام
زهرای مرضیه به سرم دست می کشد
وقتی سیاه لشکر هیئت بدانی ام.
ازت ممنونم آقا ، چهار روز است به احسن وجه داری ازم پذیرایی می کنی. خوب مهمان نوازی کردی اگرچه ازت خوب مهمان نوازی نکردم.خوب پذیرایی از ما کردی اگرچه از تو تیر و نیزه پذیرایی کردند.
آقا شرمنده ام گناه مرا از تو دور کرد ، شرمنده ام حسین که من از شما نی ام .
بر سینه می زنم که مطهر کنی مرا، مشغول گردگیری و خانه تکانی ام .
باهاش حرف بزن. ما را نمیخرد کسی جز تو یا حسین ، آخه جنس قراضه و آلوده را کی میخرد ؟
مارا نمی خرد کسی جز تو یا حسین
مبهوت از این بزرگی و این مهربانی ام.
بچه هایش را خودش لباس رزم به تنشان کرد . به نقلی موهایشان را شانه کرد.سورمه به چشمانشان کشید. بروید فدایی امام زمانتان بشوید . اول آمد به رسم ادب اجازه گرفت. حضرت یک مقداری تعلل کردند ، فرمودند آخر عبدالله اینجا نیست شاید اجازه نداشته باشی. فرمود خودش به من سفارش کرده ، بچه هایم را جلوتر از بچه های حسین قربانی کن.
آقاجان یعنی می شود ماهم بچه هایمان قربانیِ تو بشوند؟ اجازه اش را گرفت . بعضی ها حتی نوشتند ، ابی عبدالله اجازه نداد افتاد دست حسین را بوسید گفت داداش به جان مادرم فاطمه اجازه بده . اسم مادر که می آمد همه ی بدنش می لرزید. آخه من ایستاده بودم دیدم که مادرم را قاتل گهی به کوچه ....مادر مادر
اصلا هرجا یک نشانه یم قسم یک بهانه از مادرش فاطمه می آمدابی عبدالله آرام و قرار نداشت. عصر عاشورا که پیراهن را آورد ، نه دیگر آنجا نبرمت بگذار برگردم.این دوتا آقازاده اش را آماده کرد راهیِ میدان کرد ، وقتی به شهادت رسیدند.
نوشتند خود ابی عبدالله هم امد بالاسرشان و هردو را بغل کرد و برد تو خیمه . اما هرچه منتظر ماند زینب نیامد. این خانومی که برای علی اکبر جلوتر از همه آمده بود ، برای بچه هایش دیگر از خیمه بیرون نیامد. ترسید برادر خجالت بکشد.
آی حسین
#روضه طفلان حضرت زینب سلام الله علیها#شب چهارم محرم
#استادمیرزامحمدی
#روضه حبیب بن مظاهرعلیه السلام#شب سوم محرم
#استادهاشمی نژاد
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
سوگند به رگهای گلوی تو حسین
سوگند به خاک مشک بوی تو حسین
در برزخ و در محشر و میزان و صراط
باشند همه جا به جستجوی تو حسین حسین.
آلوده ای آمد کربلا گفت : ابی عبدالله انقدر گشتم تا حرمت را پیدا کردم قیامت من نمیتوانم تو را پیدا کنم وسط گنهکاران بگرد منِ آلوده را پیدا کن. حسین....
حبیب ابن مظاهر را خواب دیدند . دیدند در باغ باصفایی نشسته . حبیب چگونه ای ؟ گفت در نعمت پروردگارم. حبیب آیا آرزویی داری؟ گفت فقط یک آرزو دارم خدا من را زنده کند بیایم تو روضه ی حسین بنشینم برای مظلومیِ حسین گریه کنم. حسین....
نامه ی ابی عبدلله را خواند. خواست همسرش را امتحان کند گفت: حسین برایم نامه نوشته . اما من قصد کربلا ندارم. یک مرتبه همسرش بلند شد چادرش را برداشت انداخت رو سر حبیب گفت پس در خانه بنشین من میروم کربلا حسین را یاری میکنم. حسین.... خیلی آبرو دارد حبیب ابن مظاهر . ببین کجا دفنش کرده زین العابدین؟ می خواهی وارد حرم حسین شوی اول به حبیب سلام میکنی . میخواهی بروی به گودال قتلگاه حبیب را میبینی. ان شالله امشب حبیب ابن مظاهر به همه ی ما نظری می کند .
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بُوَد که گوشه ی چشمی به ما کنند؟
آمد به بازار کوفه . دید مسلم ابن اوسجع ایستاده . آمدی چه کنی مسلم؟ گفت آمدم حنا بخرم محاسنم سفید شده محاسنم را حنا کنم. گفت بیا برویم از یک مغازه ای حنایی بخریم که رنگش تا قیامت نرود. گفت حبیب کجا برویم؟ گفت حسین نوشته من غریب و تنها ماندم. حسین....
روز عاشورا گفت فوج فوج برای دشمن سپاه کمکی می آمد . بی بی سینه گفت بابا برای ما کمکی نمی آید؟ فرمودند چرا بابا. برای ماهم قوای کمکی می اید . یک مرتبه دیدند دوتا پیرمرد دست هم را گرفتند. خبر رسید به عمه ی سادات حبیب آمده. بی بی برای حبیب سلام فرستاد. حبیب شروع کرد بلند بلند گریه کردن. گفت خاک بر سر این دنیا کار دختر علی به جایی رسیده که زینب برای حبیب سلام بفرستد. حسین
روز عاشورا خجالت کشید ابی عبدلله را صدا بزند . یک وقتی بابا بالای سرش نشسته بدن ها را بغل گرفتند. ان شالله امشب بخوابد حسین جان . عمری ست آمده ام که دم آخر یک لحظه تو بیایی . بالای سر همه آمد. همه را در آغوش کشید. حتی صورتش را به صورت غلام سیاهش زد. بمیرم برایت حسین . کسی نبود بالای سر حسین بیاید. یک وقت چشمانش را وا کرد دید الشِّمرُ جالسٌ علی صدرِ. حسین...
احساس سوختن به تماشا نمی شود
آتش بگیر تا که ببینی چه می کشم؟
گلچین مداحی باسبک🎤
پیوی:مدیرکانال شعبانپور
@Haram75
●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور🎤
⚪مــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای
ایــنــجــا پـــاتـــوق بـــچــه مــذهبــــیاست
https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9XpwRT0pI86w
درتلگرام
نوحه خرابه شام - آمدن سر خونین پدر
(نوحه شماره ۱۷)
گل عمه عالمین سلطانی گلدی
خرابه منزلین مهمانی گلدی
یارالی
یارالی
یارالی لبلرینده قان گتوردی
طبیبیم دردیمه درمان گتوردی
گل زیبای باغ حیدرم من
بو قانلی باشه عمه دلبرم من
طناب وصلی الدن وئرمرم من
فراقین عاقبت پایانی گلدی
وفالی ائللره غمخوارم عمه
سنه ویرانه ده دلدارم عمه
نه وقتدور حسرت دیدارم عمه
بلا صحراسینون قربانی گلدی
دوشوب آیری صفالی ائللریندن
گلور بوی جنان گیسولریندن
آخور قان قطره قطره لبلریندن
قویوب حسرت لب دریانی گلدی
بو باشی گؤرموشم نوک جداده
دگنده خیزران طشت طلاده
قوناقدور بو گئجه ویرانسراده
بگندی منزل ویرانی گلدی
ره مهر و محبتده دایاننام
یانان پروانه لر تک منده یاننام
بو باشین باشینه عمه دولاننام
دولاندی نیزه ده صحرانی گلدی
اسوب باد جفا سولدوم سارالدیم
در ویرانه ده گؤز یولدا قالدیم
بو باشی ئولمدیم آغوشه آلدیم
ئوپنده لبلریندن قانی گلدی
بیلورسن عمه بو امر خطیری
وزیر عالمده تک قویماز امیری
کنارینده بو شاهین یوخ وزیری
بو محنت آغلادیب زهرانی گلدی
زمزمه قبل از زیارت عاشورا
بیا که ماه جمالت ظهور میخواهد
جهان من شده تاریک نور میخواهد
خدارو شكر، نفسی داریم و توفیقی داریم یه شب جمعه دیگه هم زیارت عاشورا بخوانیم . اعتقاد ما هم بر اینه هر شب باید دعوت نامه از طرف حضرت فاطمه سلام الله علیها بیاد . بی بی جان ممنونتیم ، امام زمان ممنونتیم ، تنها كاری كه میتونیم بكنیم ، كم ترین كاری كه میتونیم بكنیم و جواب این محبت امام زمان رو بدیم ، اینه كه اول مجلسمون بگیم یا صاحب الزمان
زمن مخواه متاعی که در بساطم نیست
یه چیزی از ما نخواه كه ما طاقتشو نداریم.
غم فراغ تو قلبی صبور میخواهد
شود که قاصد تو آید و بگوید که
تو را امام زمان به حضور میخواهد
خوش به حال كسی كه خود امام زمان میآد به سراغش ، حواست باشه ، دقت كن ، اگه امام زمانمون صدامون كرد ، تعلل نكنیم ، اگر و شاید و اما نگیم. كربلا مصداق بارز این داستانه . عبیدالله حر جوفی ِ- امام و سر راه كربلا دید ، امام بهش گفت : بیا من رو یاری كن ، هی دست دست كرد ، میدونی جواب امام رو چی داد؟ ای برات بمیرم آقا ، گفت : آقا من خودم كار دارم اما اسبم مال تو ، بعضی ها نوشتند گفت : شمشیرم برا شما. آقا یه نگاه معنی داری كرد ، گفت : عبیدالله ، من اسب میخوام چیكار؟ میخواستم دست خودت رو بگیرم ، برو كربلایی شدن كار هر كسی نیست ، فقط یه حرفی حضرت بهش زد ، من هلاك این جمله ام ، حضرت بهش گفت : برو فقط یه جایی برو صدای غریبی من به گوشت نرسه ، یه جایی برو من گفتم ، هل من ناصر ینصرنی... حالا هرجا نشستی بگو حسین جان . . .
بیا که منتظران را دگر قراری نیست
چرا زمانه مرا از تو دور میخواهد
دلی شکسته صدایی گرفته چشمی خون
وصال یار فقط جنس جور میخواهد
این روی سكه رو هم بشنو ، نشسته بود تو خیمه ، قاصد امام اومد گفت : زهیر بیا ، حسین تو رو صدا كرده، یكی میشه عبیدالله حر جوفی، یكی میشه زهیر، رفت تو خیمه ی امام وقتی برگشت دیگه رو پای خودش بند نبود.
مولا
رسیدن به امام زمان هزینه داره ، چه زیبا فرمود : بهشت را به بها میدهند ، نه به بهانه . میخوای به آقات برسی باید شرایطش رو داشته باشی ، باید وسایلش رو داشته باشی.
دلی شکسته صدایی گرفته چشمی خون
امشب شبه كیه؟قربون اون دختر سه ساله برم،كه همه ی اینهارو با هم داشت،اینها رو با هم داشت كه به وصال یارش رسید. از این بالاترش رو هم رقیه داشت، فقط دل شكسته و دل خون نداشت،این خانم جونشم كف دست گرفته بود. چقدر این دو بیت قشنگه،عاشقانه گوش بده
در یافتن تو در به در میمیرم
میتونی به امام زمانت این جوری بگی؟
در یافتن تو در به در میمیرم
یا بر سر كوی یا گذر میمیرم
یك روز تو میرسی اما صد حیف
از شوق شنیدن خبر میمیرم
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش...
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ
هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت
رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت
خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد
خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت
*امشب راحت دَرِ خونه ي عباس دستت رو دراز كن، بگو: آقا! من گدايِ دَرِ خونه ي شما هستم، گدا مي اومد دَرِ خونه اش، در ميزد، قمر بني هاشم رزقِ سالش رو ميداد از بينِ در، اونم تشكر مي كرد مي رفت، آقاجان! خوب بيا بيرون ببينه شمارو، مي گفت: مي ترسم، چشمش به چشمم بيوفته خجالت بكشه، من نمي تونم خجالتش رو ببينم...
تا سالِ بعد از كربلا،گدا اومد دَرِ خونه رو زد، اُم البنين اومد در رو باز كرد، گفت: چيكار داري؟ گفت: من همون گدايِ هر ساله هستم، اومدم رزقِ سالم رو بگيرم، اُم البنين فرمود: صبر كن الان ميام، رفت رزقِ سالش رو آوُرد، گفت: خانوم! پس خودِ عباس كجاست، من ميخوام از دستايِ خودش بگيرم، اُم البنين گفت: دستِ عباس رو ميخواي؟ اين دستارو كنارِ علقمه از تن جدا كردن...*
خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد
خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت
روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند
دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت
هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد
كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت
از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا
عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت
چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود
حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت
تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست
بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت
صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند
ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت
برای پیوستن به گروه واتساپ من، این پیوند را دنبال کنید: https://chat.whatsapp.com/ElKk3RwpbzZJaJuX4Xul4J
*محـــرم از راه داره میرسہ🏴💔*
#پیامبراکرم میفرماید:برای شهادت حسین حرارت و گرمایی دردلهای مومنان است که هرگز سرد و خاموش نمیشود .
"قصدداریم که به لطف اهل بیت(ع)و همت شما عزیزان و بزرگواران برای ماه محرم درروستای گرجی محله #ایستگاه صلواتی بناء کنیم ، ازکسانی که علاقمند به شرکت دراین #امرخیر بناء #ایستگاه صلواتی و#اطعام حسینی هستند دعوت به عمل می آید . کمک های خودرا برای تهیه پرچم های مشکی و اطعام حسینی درشب عاشورا دریغ نکنید.
*شماره کارت برای عزیزانی که میخواهند دراین #امرخیر بناء ایستگاه صلواتی و تهیه اطعام حسینی در ماه محرم سهیم باشند:6037991922413541**
آرمان خلیلی
آدرس:استان گلستان ، شهرستان کردکوی روستای گرجی محله گلبرگ ۱۰ مسجدجامع گرجی محله .
****لطفااگر چراغی روشن کردین یه عکس از قبض پرداختی برای بنده حقیر بفرستین 09027082783واتساپ و ایتا ****
خداونددرسوره بقره آیه۲۷۰میفرماید:ای مومنان،مطمئن باشید هرآنچه انفاق می کنید یانذر می دهید قطعا خدا به آن آگاه است.
#ایستگاه_صلواتی_ محرم
#اطعام_ حسینی
#مبلغ حسین جان
برای پیوستن به گروه واتساپ من، این پیوند را دنبال کنید: https://chat.whatsapp.com/HGJuxSpsTBrAGx0Ix5GM4E
سرود؛ قیامتی دیگر.mp3
1.35M
#مباهله
#سرود
🔹قیامتی دیگر🔹
انگار از آسمان ندا میآید
جبریل ز عرش کبریا میآید
این کیست که باشکوهتر از او نیست؟
از دور پیمبر خدا میآید
یک سو علی است
آنکسی که جان پیغمبر بود
یک سو زهراست
آنکسی که وصف او کوثر بود
یک سمت حسن، یک سمت حسین
انگار به پا قیامتی دیگر بود
«صلِّ علی محمد و آل محمد»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این مجد و شکوه را جهان کِی دیدهست؟
دور سرشان مُلک و مَلَک گردیدهست
لب باز کنند اگر به نفرین آنها
طومار زمین و آسمان پیچیدهست
یک دعایشان
لرزانده تمامی نجران را
در نگاهشان
دیدند صلابت ایمان را
با دیدۀ خود، دیدند همه
حقانیت پیمبر و قرآن را
«صلِّ علی محمد و آل محمد»
#سرود
◾️ لــطمـه زنی بسیار سنگین▪️
بمناسبت ایام ورود حضرت
✖️مسلم بن عقیل به کوفه✖️
😭 با حال روضه بشنوید 😭
کوفه نیا این کوفیا نامردنبدجور آقا پشتمو خالی کردن
این کوفیا رسم بدی دارن که
سر میبرن آقا ز پشت گردن
خنجر خریدن برا حنجر شما
نقشه کشیدن برا معجر زنا
خولی رو دیدم بایه خورجین توی دست
نقشه کشیدن برای سرت آقا
کوفه نیا نقشه دارن نامردا
واسه علی پسر ام لیلا
آقا عبا بیاری حتما آخه
لازم میشه برای اربا اربا
برنامه دارن برا اکبرت آقا
دلشوره دارم واسه دختر شما
چند روزیه که افتاده آقاجون
ولوله تو میون برده فروشا
برگرد آقا زینبتو برگردون
بازار شام میبرنش سرگردون
زینب میگه بسه نزن رو لبهاش
تو این دهن دیگه نمونده دندون
زینب کجا و بزم می یزید
دستشو اورد معجرشو کشید
دق کرده رباب و گریه میکنه
از خنده های حرمله ی پلید
✍شعر و سبک و اجرا🎤
کربلایی محمدجوادمحمدی(اصفهان)
4.mp3
11M
میگن روضه دلمردگیه 😳💔
میگن گریه افسردگیه 😭😐
نمی دونن خبر ندارند🙄😔
حسین آغاز زندگیه🌺❤️
اتفاقا...
محرم مباهله
حاج_مهدی_رسولی
محرم
سینه_زنی
از موسم حج تا ماه عزا آمدیم
از کوی منا تا کرببلا آمدیم
ای بغض نهان بسم الله
ای اشک عیان بسم الله
ای سینه زنان بسم الله
هلال ماه خون آمد برون از پشت ابر غم
بسوز ای دل که می سوزد در این ماتم همه عالم
(شده عالم پریشان، بخوان با چشم گریان، حسین جانم حسین جان)
سوزی به دل و بغضی به گلو می آید
تا نغمه ی هل من ناصر او می آید
با تشنه لبان شو همراه
می خواندمان قربانگاه
لبیکَ اباعبدالله
دلم را می برم امشب به سوی خیمه گاه تو
مگر جز تو، کسی دارد، غلام روسیاه تو
(شده عالم پریشان، بخوان با چشم گریان، حسین جانم حسین جان)
حیران غمت جان و دل ما یا زهرا
گریه به حسینت عقده گشا یا زهرا
ای روزی اشکم با تو
ای روضه عالم با تو
ای لطف محرم با تو
دم یا فاطمه دارد تمام خیمه ها امشب
می آید هر نفس عِطر بقیع و کربلا امشب
(شده عالم پریشان، بخوان با چشم گریان، حسین جانم حسین جان
احوالات کوفه
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها
✍عدلجو
ای جداده قانلی باش قربان سنه
آچ او قانلی گوزلرون باخ بیر منه
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
ای منیم دوتقون آییم گل بیر دیله
عاشق دیل خستووه آز ناز ایله
هاردا یاتمیشدون باتوب حسنون کوله
کول دوتوب رخساریوی - صورت گلناریوی
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
گل جمالون قاندی قارداش وای منه
یاخموسان رخساره قانیاش وای منه
سجده گاهوندن دیوب داش وای منه
کیم یاریبدور یاشیوی - قان ایدیب گوز یاشیوی
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
واردی حقیم غمدن اولدوز تک آخام
یاندیروب آهیمله دنیانی یاخام
داش آتانلار باشیوه قویمور باخام
گوزلریم قان یاش الور - هر طرفدن داش گلور
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
روزگاره باخ که عشقون منده دی
قانلی باشون دست اهریمن ده دی
من او باشه عاشقم دشمن ده دی
باخ منیم اقبالیمه - وای منیم احوالیمه
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
مست جام عشقیوم مستانه یم
سن محبت شمعی من پروانه یم
عاقلم عشقونده چون دیوانه یم
بحر غم طوفانیم - عشق سرگردانیم
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
نیزه باشیندا باشون بنذور آیا
آی دیدیم آی جلوه ده چاتماز اونا
گول جمالی کول دوتوبدور حیف اولا
وای منه قارداش حسین - باجین اولسون کاش حسین
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
باشیوا باخدوقجا یانام آغلارام
آغلارام یانام حسین دل داغلارام
قویسالار باشین یاراسین باغلارام
باغلارام دل داغلارام - دیده دن قان آغلارام
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
سیندیروبدور ناقیه عشقون منی
گون چیخاندان گزدیرور بو کوفه نی
ویرسه لر جان نقدینه آللام سنی
شمعسن پروانه وم - عاشق دیوانه وم
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
هر طرف گیتسه باشون گللم حسین
ویرسه لر باشون کولون سیللم حسین
سن منی دیندیرمه سن اوللم حسین
زینبم خونین جگر - حالیمی آل بیر خبر
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
من سنون عشقون ازلدن خوشلادیم
عشق دنیا شمعینی خاموشلادیم
سندن اوتری زندگیمی بوشلادیم
عشقووه اولدوم اسیر - آخر اولدوم دستگیر
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
احوالات کوفه
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها
✍عدلجو
ای جداده قانلی باش قربان سنه
آچ او قانلی گوزلرون باخ بیر منه
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
ای منیم دوتقون آییم گل بیر دیله
عاشق دیل خستووه آز ناز ایله
هاردا یاتمیشدون باتوب حسنون کوله
کول دوتوب رخساریوی - صورت گلناریوی
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
گل جمالون قاندی قارداش وای منه
یاخموسان رخساره قانیاش وای منه
سجده گاهوندن دیوب داش وای منه
کیم یاریبدور یاشیوی - قان ایدیب گوز یاشیوی
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
واردی حقیم غمدن اولدوز تک آخام
یاندیروب آهیمله دنیانی یاخام
داش آتانلار باشیوه قویمور باخام
گوزلریم قان یاش الور - هر طرفدن داش گلور
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
روزگاره باخ که عشقون منده دی
قانلی باشون دست اهریمن ده دی
من او باشه عاشقم دشمن ده دی
باخ منیم اقبالیمه - وای منیم احوالیمه
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
مست جام عشقیوم مستانه یم
سن محبت شمعی من پروانه یم
عاقلم عشقونده چون دیوانه یم
بحر غم طوفانیم - عشق سرگردانیم
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
نیزه باشیندا باشون بنذور آیا
آی دیدیم آی جلوه ده چاتماز اونا
گول جمالی کول دوتوبدور حیف اولا
وای منه قارداش حسین - باجین اولسون کاش حسین
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
باشیوا باخدوقجا یانام آغلارام
آغلارام یانام حسین دل داغلارام
قویسالار باشین یاراسین باغلارام
باغلارام دل داغلارام - دیده دن قان آغلارام
دیندیرور زینب سنی - سنده بیر دیندیر منی
سیندیروبدور ناق
صاحب الامر بقیه الله:
سلام.صبحتون بخیر وشادی...اگه میشه یه زمزمه دشتی از حضرت رقیه میخواستم با صوت ومتن
دلتنگ حرم:
🕊﷽🕊
💔 #روضه_حضرت_رقیه_ع
🖤 #دفتری_رقیه س 1
❣براحمد و خُلق مهربانش صلوات
❣بر حیدر و صبر بیکرانش صلوات
❣از فاطمه مجتبی و مظلوم حسین
❣تا حضرت صاحب الزمانش صلوات
(#السلام_علیکِ_یابنت_رسول_الله
#السلام_علیک_یا_رقیه_یابنت_ابی_عبدالله)
🔅بیا با هم رویم اندر خرابه
🔅برای دیدن طفل سه ساله
🔅که او اندر خرابه جای داره
🔅آخ غم داغ پدر در سینه داره
⬅️دلارو ببریم خرابه شام..کنار حرم با صفای رقیه..
امروز بگیر دامن سه ساله ابی عبدالله رو..
(نگا به دستای کوچولوش نکنیا)
(بخدا با دستای خسته اش گره های بزرگی رو باز کرده)
⬅️نمیدونم دختر کوچولو داری یا نه..
دختر خیلی بابائیه..
اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد..
امروز بریم یتیم نوازی..
ان شاالله هیچ وقت دختر بی بابا بزرگ نکنی..
بمیرم برای دردای دل بیبی زینب..
(بریم خرابه شام)
کیا آرزوشونه برن قبر 3 ساله حسین و زیارت کنند..بسم الله.. کبوتر دلتو پر بده خرابه شام..
(دشتی)
🌾آخ بیا با هم رویم اندر خرابه
🌾برای دیدن طفل 3 ساله
🌾که او اندر خرابه جای داره
🌾آخ غم داغ پدر درسینه داره
⬅️یه لحظه رو برات یاد کنمُ التماس دعا
آی ناله دارا..آی مریض دارا...آی جوون دارا..آی آبرو دارا..
دل شبی صدای ناله رقیه بلند شد..
هی صدا میزد بابا نرو بابا..
بابا بدون من نرو بابا..
وقتی بیدار شد بهانه بابا گرفت..
آخ عمه عمه عمه..
بابام کجا رفت عمه..
امان از دل زینب..چه خون شد دل زینب..
(صدا زد رقیه جان عمه، بابات که اینجا نبود عمه)
صدا زد عمه..بابام همین جا بود عمه..
عمه سرمو رو زانوی بابام گذاشته بودم..
داشت نازم میکرد عمه..عمه داشت زخمای گوشمو مرحم میگذاشت عمه..
(هر چه کردند نتونستن رقیه رو آرام کنند)
(همه اهل خرابه به گریه افتادند)
⬅️آخی..یه وقت صدای ناله اش رسید به گوش یزید..
چه خبره در خرابه..
گفتن یزید خدا خانهٔ ظلمتُ ویران کنه، 3 ساله دختر حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته، آروم نمیگیره..
(صدا زد بابا میخواد باباشو براش ببرید.. سر بریده باباشو ببرید)
امان امان 2
⏪یه وقت دیدن طبقی رو وارد خرابه کردند..روش روپوشی کشیده بودن..آوردند گذاشتن جلو 3ساله ابی عبدالله
یه وقت صدا زد عمه، من که غذا نمیخوام عمه..
عمه من بابام میخوام..صدا زد عمه جان اونچه تو میخوای تو این طبقه عمه..
با دستای کوچولوش روپوشو کنار زد..
آی حاجت دارا..ناله دارا..میگن رقیه اول سر بابا رو نشناخت خیره خیره به سر نگاه کرد..من از شما میپرسم مگه میشه دختر سر بابا رو نشناسه..
میخوام بگم سری که کنج تنور بوده..سری که چوب خیزران خورده..رقیه اول این سر رو نشناخت..اماخوب که نگاه کرد دید نه، این سر مسافر رقیه است..
این بابای رقیه است..
🍁آخ عمه بیا گمشده پیدا شده
🍁کنج خرابه شب یلدا شده
🍁مژده که بابا ز سفر آمده
🍁شام رقیه به سحر آمده
🍁آخ پدر فدای سر نورانیت
🍁سنگ جفا که زد به پیشانیت
🍁بسکه دویدم عقب قافله
🍁پای من از ره شده پر آبله
⬅️سرو بغل گرفت از بقیه یتیما دور شد اومد یه گوشه خرابه نشست شروع کرد درد دل کردن با بابا..
بابا..3
⬅️کیا گرفتارن..کیا حاجتمندند..کیا مریض دارند..کیا جون دارن..کیا التماس دعا دارند..صدای نالتو بلند کن..اگه تو گریه کنی کسی تازیانه ات نمیزنه..
اگه تو بلند گریه کنی کسی شِماتَتِت نمیکنه..
آخی..سرو به سینه چسباند..صدا زد.
بابا..بابا..
(شروع کرد با سر بریده درد دل کردن)
💥بابا..من ذَالذی قَطَعَ وریدک بابا..
(اولین حرفی که زد)
بابا کی رگای گردنتو بریده بابا..
💥من ذَالذی خَضبَ بِدِماعک..بابا..کی محاسنت رو با خون رنگین کرد بابا..
💥من ذَالذی ایتمنی علی صِغَرِ سِنی..بابا کی تو کوچیکی یتیمم کرد بابا..
امان امان
صدا زد بابا .. بابا.. بابا
🥀آخ بابا گلوم زخمی شده
🥀آب مینوشم درد میکنه
🥀گوشواره هامو کشیدن
🥀بابا گوشم درد میکنه
(یه آرزو کرده رقیه کنج خرابه شام)
صدا زد بابا
🥀بابا پاشو یه بار دیگه
🥀با همدیگه بریم خونه
🥀من روی زانوت بشینم
🥀موهامو تو شونه بزن بابا
(یه ناله ای هم داره همه بلدن)
(دشتی)
🍂آخ یتیمی درد بی درمان یتیمی
🍂یتیمی خاریِّ دوران یتیمی
🍂اگر دست پدر بودی به دستم
🍂چرا کنج خرابه می نشستم
🍂اگر می بود بابای نِکویم
🍂نمی زد شمر دون سیلی به رویم
هر کجای مجلس نشستی..به سوز دل سه ساله ابی عبدالله..به اون لحظه ای که سر بابا رو بغل گرفت ناله کرد گریه کرد..به حق اون لحظه حاجتتو مد نظر بیار رأس همه حوائج فرج مولامون آقامون صاحب الزمان...صدای نالتو بلندکن 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حسین..
💔️زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر
💔️گذر عمر ازاین مرحله سخت است پدر
💔️دخترت تشنه اشک است ولی باور کن
💔️گریه کردن وسط هلهله سخت است پدر
💥هدیه به خانم فاطمه معصومه سل
شورامامحسینعلیهالسّلام
بسماللهالرّحمنالرّحیم
بهگوشمصداییمیاد ازصحنوسرایحُسین
سلاموصَلواتِخدا بر گریهکُنای حُسین
وَصَلَّیاَللهُعَلیَالبَاکینَعَلیَال---حُسَین۳
یاثارَاللهِ وَ ابنَثاره خدا برا تو روضه داره
سینهزناکهدَم میگیرن اَشکای مادرت میباره
((چراعمّامهای برسرنداری
بمیرم من مگر مادر نداری
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری))
حسینمواحسینمواحسینا
_________________
کتیبهزدنملائک توعرشِخدایِحُسین
سلاموصَلواتِخدا بر گریهکُنایِحُسین
وَصَلَّیاَللهُعَلیَالبَاکینَعَلیَال---حُسَین۳
یاثارَاللهِ وَ ابنَثاره بهیادِ حضرتِ عقیله
دستِدلمباایندوبیتی بازمبهششگوشهدخیله
((گُلیگمکردهاممیجویماورا
بههرگلمیرسممیبویماورا
اگرجویمگلمدراینبیابان
بهآبدیدگانمیشویماورا))
حسینمواحسینمواحسینا
_________________
اشکماروونهمیشه دمِپایینپایِحُسین
سلاموصَلواتِخدا بر گریهکُنایِحُسین
وَصَلَّیاَللهُعَلیَالبَاکینَعَلیَال---حُسَین۳
یاثارَاللهِ وَ ابنَثاره بهعشقشهزادهیلیلا
توشبهشتممُحرّم بازمیخونممثلقدیما
((جوانان بنیهاشمبیایید
علیرا بر درخیمهرسانید
خداداندکهمنطاقتندارم
علیرا بر درخیمهرسانم))
حسینمواحسینمواحسینا
__________________
محمدقاسمی