4_5969796458864449459.mp3
زمان:
حجم:
653.4K
خادمه شعبانپور:
یا مهدۍ صاحب زمان...
یا مهدی صاحب زمان دلم حکایت میکند
از ظلم این مستکبران بر تو شکایت میکند
بیداد کرده در جهان مولای من ظلم و ستم
دلهای مسلمین شده کانون درد و رنج و غم
پس کی میایی یوسف زهرا نابود گردد ظلم و ستم ها
یا ابا صالح پس کی میای
امید مظلومان بیا داد غریبان را بگیر
یابن الحسن روحی فداک
یا مهدۍ صاحب زمان...
یا مهدی صاحب زمان دلم حکایت میکند
از ظلم این مستکبران بر تو شکایت میکند
بیداد کرده در جهان مولای من ظلم و ستم
دلهای مسلمین شده کانون درد و رنج و غم
پس کی میایی یوسف زهرا نابود گردد ظلم و ستم ها
یا ابا صالح پس کی میای
امید مظلومان بیا داد غریبان را بگیر
یابن الحسن روحی فداک
روضه جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیه😭😭😭😭
اَللّهُمَ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها و بَعلِها و بَنیهَا والسِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَددِ ما اَحاطَ بِه عِلمُک
نبینم علی جان که غمگین نشستی
بگو تا بدونم ازم راضی هستی؟
برات زخم دارم به پهلو به سینه
اینارو قبول کن،که وسعم همینه
ببخشم که واسه تو کم زخم خوردم
ببخش تا الانم برا تو نمردم
میخواستم برا تو بسوزه وجودم
که یار تو باشم به روی کبودم
خداحافظِ تو، دارم میرم امشب
همهچیز و دیگه سپردم به زینب
حلالم کن آقا، که بی یار میشی
سَرِ کفن و دفنم گرفتار میشی
از این خونه جمع کن لباسای من رو
نذار بشکِنه باز غرور حسن رو
علی جان تو یادت، بمونه همیشه
حسینِ غریبم شبا تشنه میشه
علی خیبر شکنه، همه عالم میدونن علی خیبر شکنِ، اما یه صحنه ای مردم از علی دیدن تا به حال ندیده بودن، همۀ مدینه شاهد بودن هی زمین میخورد بلند میشد، میگفت: فاطمه.!..
کار علی به جایی رسیده حالا میخواد با خانمش حرف بزنه
بگو فاطمه جان نمیشه بمونی
کجا داری میری تو خیلی جوونی
فاطمه جان! بچه های قد و نیم قدت رو
کجا میخوای بذاری بری عزیز دلم؟…
الهی برات بمیرم که تو هیجده سالگی مثل پیر زنها راه میرفتی مادرجان!.. راحت بگم .. آخه بین در و دیوار چنان لگد زد، گفت: صدای شکستن استخونهاش به گوشم رسید بچه هر چقدر بهترین غذارو جلوش بذارن میگه: هیچ دست پختی، دست پخت مادرم نمیشه، اگه مادر سفر بخواد بره برا بچه اش غذا درست میکنه..میگه مادر غذا درست کردم غذایِ بیرون رو نخوری…
امروز فاطمه وقتی از بستر بلند شد بچه ها خوشحال شدن … مادر خونه رو آب وجارو میکرد… همچین که جارو میزد گاهی میگفت: آخ پهلوم…
گفت: امروز خودم میخوام برا بچه هام نون درست کنم. خیلی وقته برا بچه هام نون درست نکردم، امروز گفت: میخوام خودم بچه هامُ شستشو بدم…
موهای زینب رو هی شونه میکرد، نگاه میکردبه صورتش.. زیرلب شاید میگفت: مادر الهی هیچ وقت این موهارو پریشون نبینم .. حسنش رو حمامکرد لباس تنش کرد، هی لبای حسنش رو میبوسه ..کنایه از اینکه میبینی یه روزی این لبا در اثر زهرسبز میشه، همه یه طرف،حسین یه طرف…
همچین که لباس حسین رو در آورد، شروع کرد بدنش رو بوسیدن.. الهی هیچ وقت این سینه ات سنگین نشه مادر .. هی دست به موهاش میکشه .. الهی مادر..هیچوقت این موها پریشون نشه… الهی سرت دست به دست نگرده…
بچه ها رو کهحمامکرد فرستاد برن بیرون، خودش غروبی غسل کرد رفت تو حجره رو به قبله دراز کشید، یه روپوشی روصورتش کشید، صدازد: اسما تا چند لحظه دیگه منو صدا کن، اگه دیدی جواب نمیدم زود برو مسجد علی رو خبرکن…
اسما میگه چند لحظه ای گذشت دل تو دلم نبود یه مرتبه گفتم یا فاطمه!… دیدم جواب نمیده .. یا بنت محمدالمصطفی! دیدمجواب نمیده .. یا زوجة ولی الله! .. یا اُمالحسنین والزینبین! به سروصورتم زدم دیدم دیگه دستاش جون نداره .. اومدم برم مسجد علی روخبر کنم ..دیدم دو تا آقازاده وارد شدن اسما چه خبرت شده؟بگو مادرمونکجاست ؟
گفتم بچه هارو سرگرمکنم، گفتم بیاین برید غذاتون رو بخورید ..یه وقت دیدم آقا زاده امیرالمؤمنین فرمود: تا به حال کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟گفتم بچه ها از حالا به بعد باید بی مادر غذابخورید.یکی میگه مادر من حسنم، مادر بلند شد مادر، پایبن پا یکی میگه مادر من حسینم…
مگه میشه حسین مادر رو صدا بزنه مادر جواب نده .. میدونی کجا جواب داد گفت: توگودی روی سینه اش نشستم، خنجر رو کشیدم هر چه کردم دیدم نمیبره.. عاقبت بدن رو برگردوندم ، شنیدم گوشه گودال یکی میگه: غریب مادر حسین ...
😭😭😭😭😭
شادی روح مادران صلوات
220419_021.MP3
زمان:
حجم:
5.33M
◾نوحۂ حضرت فاطمه(س)◾
گُلِ باغِ پیمبر گشته پرپر
بخوانید نغمۂ الله اکبر(2)
عدو روزی به زخم ما نمک زد
میان کوچه زهرا را کتک زد
همانا صبر مولا را مِحَک زد
شده زین ماجرا بیچاره حیدر
گُل باغ پیمبر گشته پرپر
بخوانید نغمۂ الله اکبر(2)
خدا روزِ علی تاریکه چون شب
که دارد ذکر یا زهرا چو بر لب
پرستارِ علی گردیده زینب
بگوید من ندارم دیگه مادر
گُل باغ پیمبر گشته پرپر
بخوانید نغمۂ الله اکبر(2)
الهی بشکنه دست مُغیره
حسن بر غصۂ مادر اسیره
مرو زهرا حسین از غم میمیره
زِ داغت میزند بر سینه و سر
گُل باغ پیمبر گشته پرپر
بخوانید نغمۂ الله اکبر(2)
دِگر قرآن ما کوثر ندارد
علی شیر خدا یاور ندارد
که زینب سایه ای برسر ندارد
شکایت دارد از دیوار وآن در
گُل باغ پیمبر گشته پرپر
بخوانید نغمۂ الله اکبر(2)
خداوندا بحقِ یاسِ طاها
بگیرتو دست این اهلِ عزا را
که(هستی)شد کنیز از بهرِ زهرا
نظر کن(پرویزی)در روزِ محشر
گُل باغ پیمبر گشته پرپر
بخوانید نغمۂ الله و اکبر(2)
👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️
👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
شهادت فاطمه زهرا
گل یاس مهربونم ، فاطمه چراغ خونم ، الهی نیاد یه روزی، بی تو من زنده بمونم
نزار دستام از تو دور شه ، آرزوم زنده به گور شه، کی می تونه بعد زهرا، واسه من سنگ صبور شه
یا زهرا مادر جان
یازهرا مادر جان
یا زهرا مادر جان
یازهرا مادر جان
یازهرا مادر مادر
از تو خونه نبر صداتو، صدای گرم دعاتو، تو بگو بدم چه جوری ، من جواب بچه هاتو
بانوی رفته به خوابم، فاطمه بده جوابم، نشکنی شیشه عمرم، نکنی خونه خرابم
ای همیشه همنشینم، ای امیرالمومنینم، دعا کن تا من بمیرم، خونه نشینی تو نبینم
یا زهرا مادر جان
یازهرا مادر جان
یا زهرا مادر جان
یازهرا مادر جان
یازهرا مادر مادر
نمیتونم ببینم که دم به دم بیهوش میشی، آروم آروم میسوزی پیش چشام خاموش میشی
جون زینب دوباره چشماتو وا کن و ببین، آسمون ابری تره یا چشم این خونه نشین
منو تنها نزاری، روی دلم پا نزاری، میون این همه دشمن ، علی رو جا نزاری
یا زهرا مادر جان
یازهرا مادر جان
یا زهرا مادر جان
یازهرا مادر جان
#اشعار_ترکی
گلچین زیباترین اشعار و نوحه های ترکی
https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
کانال اشعار عاشقان حضرت ابالفضل(ع)
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
---⊱✾♡✾⊰---
کربلایی جواد مقدمMoghadam-Shab1Fatemieh11392[03].mp3
زمان:
حجم:
6.89M
بر مشامم می رسد بوی عزای فاطمه
می شوم آماده ی گریه برای فاطمه
هاتفی از آسمان ها می دهد امشب ندا
فاطمیّه آمده، ماه عزای فاطمه
فاطمیّه آمده ای فاطمیّون غیور
خانه ی دل را کنید امشب سرای فاطمه
در عزایش بر تنم دارم لباس نوکری
این لباس مشکی ام باشد عطای فاطمه
من کجا و گریه در بزم عزای او کجا ؟
اشک چشمانم بُوَد لطف خدای فاطمه
بر جراحات عمیق فاطمه مرهم نهد
هر کسی گرید میان روضه های فاطمه
هر کسی بر بام خانه پرچم زهرا زند
می شود ایمن ز غم تحت لوای فاطمه
مهر زهرا را خدا با طینتم کرده عجین
افتخارم این بُوَد هستم گدای فاطمه
در قنوت هر نمازم بر لبم دارم دعا
بارلاها جان من گردد فدای فاطمه
یاری زهرا نمودن با زبان است و عمل
ای که هستی در پی کسب رضای فاطمه
می رسد آوای یا مهدی هنوز از پشت در
ذکر تعجیل فرج باشد دعای فاطمه
کی می آیی تا بگیری انتقام مادرت ؟
مهدی زهرا بیا، ای دلربای فاطمه
گروه مداحی (مجمع الذاکرین)
https://eitaa.com/joinchat/3464298690C2efb4a55b4
─┅─⊱✤ ⃟ ⃟ ✤⊰─┅─
با مدریت:شعبانپور ↶
@Haram75
─┅⊱✤✤✤⊰┅─
32.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اي مدينه اي مدينه من دگر زهرا ندارم
صورت خودرا به ديوار غربي ميگزارم
اي مدينه اي مدينه من غريبم من غريبم
از پي داغ حبيبم داغ زهرا شد نصيبم
اي مدينه اي مدينه رخت ماتم دربرم شد
روز روشن خانه من قتلگاه همسرم شد
همسرم دارد نشان از دردو رنج بي شماره
جسم خونين؛ دست مجروح؛روي نيلي؛ گوش پاره
ماه گرئون چون مه من پرده نيلي ندارد
بانوي پهلو شکسته طاقت سيلي ندارد
همسرم بين دروديوار خانه يا علي گفت
ناله کردو زير ضرب تازيانه ياعلي گفت
*******
🎴#روضه_حضرت_زهرا_س
🖤═✾♡🥀♡✾═🖤
🥀دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
🥀سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
🥀چه حکمت است چون نام فاطمه آید
🥀دلم برای گریه بهانه میگیرد
انقدر مادرمون زهرا مظلومه...
تا نامش برده میشه...
ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه...
یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه)
ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند...
حضرت داره گریه میکنه...
عرضه داشتند...
چی شده یا رسول الله...
چرا دارید گریه میکنید...
فرمودند...
أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي
برا غربت بچه هام گریه میکنم...
برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم...
كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي
میبینم بعد از خودم...
امتم به فاطمه ام ظلم میکنند...
صداش به ناله بلنده...
وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ
هی صدا میزنه...میگه
یا ابتاه...یارسول الله...
فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي
اما کسی به داد زهرام نمیرسه...
(منبع: الامالی للطوسی ص: 188)
((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید))
عرضه بداریم یا رسول الله...
خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید...
اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند...
🥀در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد
🥀گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد
یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند...
🥀وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت
🥀مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد
تا اون نانجیب با لگد به در زد...
زهرای مرضیه بین در و دیوار...
دو تا ناله زد...
ناله اول صدا زد...
یا ابتاه... یا رسول الله...
بابا ببین با حبیبه ات چه کردند...
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
ناله دوم صدا زد...
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل
فضه بیا بدادم برس...
بخدا محسنم رو کشتند...
🥀از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد
🥀کو شاهد حال من و قتل پسرم بود
نانجیب ها وارد خونه شدند...
دستهای امیرالمومنین رو بستند...
تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید...
طاقت نیاورد...
هر طوری بود از جاش بلند شد...
حالا میخوام تصور کنید...
مادرمون زهرا...
یه دست به پهلو گرفته...
یه دست به دیوار گرفته...
🥀دنبال حیدر میدوید
🥀از پهلویش خون میچکید
اومد کنار امیرالمومنین...
دید ریسمان گردن آقاش انداختند...
دست هاش رو بستند...
دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند...
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
یا صاحب الزمان...
همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد...
قنفذ...
چرا آروم نشستی...
بزنید زهرا رو...😭
زبانم لال بشه...
دختر پیغمبر کجا...
تازیانه اون نامرد کجا...
دور مادر رو گرفتند...
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر مادر رو زدند...
دستهاش رها شد...
روی زمین افتاد...
🥀قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند
🥀بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد
یا صاحب الزمان...
اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد...
عمه جانتون زینب کبری رو بزنه...
دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا...
بی تاب شده...
هی صدا میزنه بابا...
أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة
بابا بلند شو ببین...
دارن عمه جانم زینب رو میزنند...
🥀با همان دستی كه زهرا را زدند
🥀در كنار پیكرت ما را زدند
ناله بزن یا حسین...
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ)
زمان:
حجم:
150.6K
#منم_بایدبرم
دلم گرفته از:حال وهوای این روزا
ازاین سیاهی و:تیرگی خیابونا (۲)
نفس بریدم و :صحن چشام پراز غمه
آقام غریبه و :انگاری که نامحرمه(۲)
داره بارون میاد ، خیسه چشای دلبرم
دعاش اینه خدا ، به حق جدّ بی سرم
به راه راست ببر ، سینه زنای مادرم
(یابن الحسن آقام یابن الحسن آقام آقام)
🌹🌹
ذکر لبم شده: اَین مُعز الاولیا
دل زمین گرفت:بیا مذل الاشقیا (۲)
دعاکن ای آقا :تا عاقبت بخیربشم
توعصرغیبتت:برای تو زهیر بشم(۲)
داره بارون میاد ، خیسه چشای نوکرت
به زیر لب میگه ، تورو به حق مادرت
یه نیم نگاهی کن ، بشم یه روزی پرپرت
(یابن الحسن آقام یابن الحسن آقام آقام)