eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
958 ویدیو
606 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
یا حسین ع: روضه شهیدان گمنام ◼️◼️😭😭 🎙🎙با صدای مجتبی رمضانی 🎙⬆️ آنها که گمنامن زهرایی تبارن چون فاطمه بی قبر و سنگ مزارم تو فکر بودم اگه این شهیدان گمنام مادرشون تو این جمع بود الان براشون بلند بلند گریه میکردن😭😭اگه همشهری من بود همه می اومدن برادراش براش برادری میکردن خواهراش خواهری میکردن امروز شما هم اومدین مرحبا به شما 😭😭 جا مانده های صالح و اروند کنارن جز مهدی زهرا کس و کاری ندارن 😭😭 گفت هنوز تو تهران به مادری هست هر وقت میره بیرون کلید و خونه را میده همسایه میگه اگه من نبودم پسرم اومد بهش بگو مادر گفت برو تو خونه منم الان بر می گردم 😭😭 بعضی ها سوال می کنن گمنام یعنی چی؟ گمنام یعنی آخر مظلومیت ها گمنام یعنی ترس از محرومیت‌ها گمنام یعنی بهترین عاقبتها گمنام یعنی دوری از محبوبیت‌های گفت دیدم پلاکش کند پرت کرد وسط بیابون گفتم عزیز پلاک نداشته باشی گمت میکنن گفت اونی که باید پیدام کنه پیدام کرده 😭😭😭 گمنام یعنی در پی شهورت نبودن در کسب منصب‌ها پی فرصت نبودن فرق ما با گمنام چیه؟ ما فکر نامیم عاشقان گمنام رفتن ما بی قرار آنها ولی آرام رفتن باید که سنگ قبرشون از جان ببو ئیم حتی نشان یار از آنها بجوییم اسم شهید که میاد همه میگن مادر شهدا زهراست س آی شهیدان عزیز این روزا شهادت مادرتون زهراست س مادرتون هم مثل شما گمنام 😭😭مادرتون هم مثل شما غریبه اما شهید گمنام با اینکه نمی شناسیمتون اما وقتی اسمتون میاد میگیم اینها غریبن اما همچون روزهایی تو مدینه هیچکی نیومد برا مادرتون گریه کنه تشییع جنازه ی مادرتون زهرا س کسی نیومد 😭😭😭 ای وای اگه گمنامها تنها بمانن گمنام تر از غربت زهرا بمانن آی مردم این استخوان ها عابروی شهر مایند یاسن چون گل از بوی شهر مایند 😭😭😭😭 دلم گرفته بازهم چشام بارونی وای وای وای خبر آوردن تو شهر ما مهمونی وای وای وای شهید گمنام سلام خوش آمدی مسافر من خسته نباشی پهلون شهید گمنام سلام پرستوی مهاجرمن صفا دادی به شهرمون 😭😭😭😭 وقنی رسیدین همه جا بوی خوش خدا پیچید تو مگه کجا بودی؟ وقنی رسیدن کوچه ها نسیم کربلا رسید تو مگه کجا بودی؟ وقنی رسیدی همه جا عطر گل نرگس اومد مگه با آقا بودی ؟ وقتی رسیدی همه اشکها مثل زهرا س میچکیدتو مگه کجا بودی شهید گمنام شهید گمنام شهید گمنام دوباره زائرت شدم وای وای وای شهید گمنام بازهم کبوترت شدم وای وای وای شهید گمنام بگو بگو به من حرف دلت را تا کی می خوای سکوت کنی شهید گمنام بگو پس کی می خوای فکری برا بغض توی گلوت کنی هنوز مادر پبرت تو خونه منتظره چرا اینجا خوابیدی 😭😭 راستی مادر نصف شب با گریه از خواب می پره چرا اینجا خوابیدی راستی بابات چند سال دق کرد مرگ شدو عمرش سر اومد خدا رحمتش کنه راستی کسی نیست مادرو حتی به مشهد ببره چرا اینجا خوابیدی 😭😭😭 شهید گمنام شهید گمنام خودم می‌دونم شرمنده ی پلاکتم وای وای وای مدیون اشک فرزند بی پناهتم وای وای وای حق داری هر چی بگی تازه دارم کنار قبرت فکر دقایق میکنم حق داری هر چی بگی به رو م نیارگلایهاتو خودم دارم دق میکنم باش دیگه کل وصیت هاتو اجرا میکنم تو فقط غصه نخور😭😭 باش دیگه دعا برا یوسف زهرا میکنم تو فقط غصه نخور باش دیگه کاری براغوغای محشر میکنم تو فقط غصه نخور باش دیگه فکری برا اشکهای رهبر میکنم تو فقط غصه نخور 😭😭 🎙روضه و نوحه ی شهدای گمنام مجتبی رمضانی 🎙🤲🤲 🔖تایپ و ارسال خادم اهل بیت سجادیان مهر 🔖
YEKNET.IR - roze -shabe 2 fatemie avval 1401 - rasouli.mp3
7.13M
🔳 🌴روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) 🌴اگر آتش به دلت هست... 🔸چاره اش ، نور علی نور دعای نور است... 🔸چاره اش یک مدد از چادر بانوی خداست... 🎤 مهدی_رسولی ◾▫◾بسیار دلنشین ◾◾◾چادرت را دریاب. چادر ، ارث زهراست این سلاح تقواست رنگی از نور خداست هرکه دارد به سرش، سایه رحمت دارد حس ارامشی از باغ نجابت دارد عفت و عاطفه و لطف و محبت دارد عطر عصمت دارد چادر مشکی او ریشه غیرت دارد آی ! عزت دارد چادرت را دریاب چیست؟ آن پوشش بیت الله است مشکی ، اما به دلش جوشش بیت الله است چیست چادر ؟ صدف گوهرهاست حرم دخترهاست حافظ باورهاست چادر مشکی تو شهپر توست خواهرم سنگر توست دست زهراست که به روی سر توست وارث نور حجاب ، چادرت را دریاب ! حاضری در همه جا ، ولی از پلک هوس هایی ، دور مثل قران کریم" فی کتاب مکنون" "فی حجاب مستور" چادر ارامش یاس از اثر طوفان هاست ستر ناموس خداست چادر ، اسودگی لاله از اندیشه ی باد چادر ، اسایش گلبرگ از احساس نظر بازی هاست خیمه ی عاشوراست صاحبش بازهراست چادر مادرمان ، دست مرا میگیرد باهمان انوارش باهمان اسرارش باهمان حس صمیمیت خود..
🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی سلحشور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اگه دردم یکی بودی چه بودی اگه غم اندکی بودی چه بودی ای وای‎ ای وای ای وای ببالینم طبیبی یاحبیبی‎ ‎ ازاین هردویکی بودی چه بودی‎ ‎ یا زهرا یا زهرا... (قمر از ابر غم باشد سیه پوش)۲ چراغم کرد سوسو گشته خاموش، تااومد بدن راتوقبربذاره گفت:زمین ازاین بدن چیزی نمانده😭 زمین ازاین بدن چیزی نمانده، بگیرای قبر جان من درآغوش، تااومدبدن راتوقبربذاره، یه وقت دیددوتا دست، شبیه دستای پیغمبر‎) ‎ص) از قبر بیرون اومد کنایه ازاین که علی امانت منوبه من برگردون،😭 جاداره بگه علی 9سال پیش این امانتو به تودادم پهلوش شکسته نبود، بازوش ورم کرده نبود، 🏴 یازهرا‎....
4_5969796458864449459.mp3
653.4K
خادمه شعبانپور: ‍ یا مهدۍ صاحب زمان... یا مهدی صاحب زمان دلم حکایت میکند از ظلم این مستکبران بر تو شکایت میکند بیداد کرده در جهان مولای من ظلم و ستم دلهای مسلمین شده کانون درد و رنج و غم پس کی میایی یوسف زهرا نابود گردد ظلم و ستم ها یا ابا صالح پس کی میای امید مظلومان بیا داد غریبان را بگیر یابن الحسن روحی فداک یا مهدۍ صاحب زمان... یا مهدی صاحب زمان دلم حکایت میکند از ظلم این مستکبران بر تو شکایت میکند بیداد کرده در جهان مولای من ظلم و ستم دلهای مسلمین شده کانون درد و رنج و غم پس کی میایی یوسف زهرا نابود گردد ظلم و ستم ها یا ابا صالح پس کی میای امید مظلومان بیا داد غریبان را بگیر یابن الحسن روحی فداک
روضه جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیه😭😭😭😭 اَللّهُمَ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها و بَعلِها و بَنیهَا والسِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَددِ ما اَحاطَ بِه عِلمُک نبینم علی جان که‌ غمگین نشستی بگو‌ تا بدونم‌ ازم راضی هستی؟ برات زخم دارم به پهلو به سینه اینارو‌ قبول کن‌،که وسعم‌ همینه ببخشم که واسه تو کم‌ زخم خوردم ببخش تا الانم برا تو‌ نمردم میخواستم برا تو‌ بسوزه وجودم که یار تو باشم به روی کبودم خداحافظِ تو، دارم میرم امشب همه‌چیز و دیگه سپردم به زینب حلالم‌ کن آقا، که بی یار میشی سَرِ کفن و دفنم گرفتار میشی از این‌ خونه‌ جمع کن لباسای من رو‌ نذار بشکِنه باز غرور حسن رو‌ علی جان تو یادت، بمونه همیشه حسینِ غریبم شبا تشنه میشه علی خیبر شکنه، همه عالم میدونن علی خیبر شکنِ، اما یه صحنه ای مردم از علی دیدن تا به حال ندیده بودن، همۀ مدینه شاهد بودن هی زمین میخورد بلند میشد، میگفت: فاطمه.‌!.. کار علی به جایی رسیده حالا میخواد با خانمش حرف بزنه بگو فاطمه جان نمیشه بمونی کجا داری میری تو‌ خیلی جوونی فاطمه جان! بچه های قد و نیم قدت رو‌ کجا میخوای بذاری بری عزیز دلم؟… الهی برات بمیرم که تو هیجده سالگی مثل پیر زنها راه میرفتی مادرجان!.. راحت بگم .. آخه بین در و دیوار چنان لگد زد، گفت: صدای شکستن استخونهاش به گوشم رسید بچه هر چقدر بهترین غذارو‌ جلوش بذارن میگه: هیچ‌ دست پختی، دست پخت مادرم نمیشه، اگه مادر سفر بخواد بره برا بچه اش غذا درست میکنه..میگه مادر غذا درست کردم غذایِ بیرون رو نخوری… امروز فاطمه وقتی از بستر بلند شد بچه ها خوشحال شدن … مادر خونه رو آب وجارو میکرد… همچین که‌ جارو‌ میزد گاهی میگفت: آخ پهلوم… گفت: امروز خودم‌ میخوام برا بچه هام‌ نون‌ درست کنم. خیلی وقته برا بچه هام نون‌ درست نکردم، امروز گفت: میخوام‌ خودم بچه هامُ شستشو بدم… موهای زینب رو‌ هی شونه میکرد، نگاه میکردبه صورتش.. زیرلب شاید میگفت: مادر الهی هیچ‌ وقت این موهارو پریشون نبینم .. حسنش رو حمام‌کرد لباس تنش کرد، هی لبای حسنش رو‌ میبوسه ..کنایه از اینکه میبینی یه روزی این لبا در اثر زهرسبز میشه، همه یه طرف،حسین یه طرف… همچین‌ که لباس حسین رو‌ در آورد، شروع کرد بدنش رو بوسیدن.. الهی هیچ‌ وقت این سینه ات سنگین نشه مادر .. هی دست به موهاش میکشه .. الهی مادر..هیچ‌وقت این موها پریشون نشه… الهی سرت دست به دست نگرده… بچه ها رو‌ که‌حمام‌کرد فرستاد برن بیرون، خودش غروبی غسل کرد رفت تو‌ حجره رو به قبله دراز کشید، یه روپوشی رو‌صورتش کشید، صدازد: اسما تا چند لحظه دیگه منو صدا کن، اگه دیدی جواب نمیدم‌ زود برو‌ مسجد علی رو خبرکن… اسما میگه چند لحظه ای گذشت دل تو دلم نبود یه مرتبه گفتم یا فاطمه!… دیدم جواب نمیده .. یا بنت محمدالمصطفی! دیدم‌جواب نمیده .. یا زوجة ولی الله! .. یا اُم‌الحسنین والزینبین! به سروصورتم زدم دیدم دیگه دستاش جون نداره .. اومدم برم مسجد علی رو‌خبر کنم ..دیدم دو تا آقازاده وارد شدن اسما چه خبرت شده؟بگو‌ مادرمون‌کجاست ؟ گفتم بچه هارو سرگرم‌کنم، گفتم بیاین برید غذاتون رو بخورید ..یه وقت دیدم آقا زاده امیرالمؤمنین فرمود: تا به حال کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟گفتم بچه ها از حالا به بعد باید بی مادر غذابخورید.یکی میگه مادر من حسنم، مادر بلند شد مادر، پایبن پا یکی میگه مادر من حسینم… مگه‌ میشه حسین مادر رو صدا بزنه مادر جواب نده .. میدونی کجا جواب داد گفت: تو‌گودی روی سینه اش نشستم، خنجر رو کشیدم هر چه کردم‌ دیدم نمیبره.. عاقبت بدن رو برگردوندم ، شنیدم‌ گوشه‌ گودال یکی میگه: غریب مادر حسین ..‌. 😭😭😭😭😭 شادی روح مادران صلوات
220419_021.MP3
5.33M
◾نوحۂ حضرت فاطمه(س)◾ گُلِ باغِ پیمبر گشته پرپر بخوانید نغمۂ الله اکبر(2) عدو روزی به زخم ما نمک زد میان کوچه زهرا را کتک زد همانا صبر مولا را مِحَک زد شده زین ماجرا بیچاره حیدر گُل باغ پیمبر گشته پرپر بخوانید نغمۂ الله اکبر(2) خدا روزِ علی تاریکه چون شب که دارد ذکر یا زهرا چو بر لب پرستارِ علی گردیده زینب بگوید من ندارم دیگه مادر گُل باغ پیمبر گشته پرپر بخوانید نغمۂ الله اکبر(2) الهی بشکنه دست مُغیره حسن بر غصۂ مادر اسیره مرو زهرا حسین از غم میمیره زِ داغت میزند بر سینه و سر گُل باغ پیمبر گشته پرپر بخوانید نغمۂ الله اکبر(2) دِگر قرآن ما کوثر ندارد علی شیر خدا یاور ندارد که زینب سایه ای برسر ندارد شکایت دارد از دیوار وآن در گُل باغ پیمبر گشته پرپر بخوانید نغمۂ الله اکبر(2) خداوندا بحقِ یاسِ طاها بگیرتو دست این اهلِ عزا را که(هستی)شد کنیز از بهرِ زهرا نظر کن(پرویزی)در روزِ محشر گُل باغ پیمبر گشته پرپر بخوانید نغمۂ الله و اکبر(2) 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
‍ شهادت فاطمه زهرا ‍ گل یاس مهربونم ، فاطمه چراغ خونم ، الهی نیاد یه روزی، بی تو من زنده بمونم نزار دستام از تو دور شه ، آرزوم زنده به گور شه، کی می تونه بعد زهرا، واسه من سنگ صبور شه یا زهرا مادر جان یازهرا مادر جان یا زهرا مادر جان یازهرا مادر جان یازهرا مادر مادر از تو خونه نبر صداتو، صدای گرم دعاتو، تو بگو بدم چه جوری ، من جواب بچه هاتو بانوی رفته به خوابم، فاطمه بده جوابم، نشکنی شیشه عمرم، نکنی خونه خرابم ای همیشه همنشینم، ای امیرالمومنینم، دعا کن تا من بمیرم، خونه نشینی تو نبینم یا زهرا مادر جان یازهرا مادر جان یا زهرا مادر جان یازهرا مادر جان یازهرا مادر مادر نمیتونم ببینم که دم به دم بیهوش میشی، آروم آروم میسوزی پیش چشام خاموش میشی جون زینب دوباره چشماتو وا کن و ببین، آسمون ابری تره یا چشم این خونه نشین منو تنها نزاری، روی دلم پا نزاری، میون این همه دشمن ، علی رو جا نزاری یا زهرا مادر جان یازهرا مادر جان یا زهرا مادر جان یازهرا مادر جان گلچین زیباترین اشعار و نوحه های ترکی https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─ کانال اشعار عاشقان حضرت ابالفضل(ع) مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ---⊱✾♡✾⊰---
Moghadam-Shab1Fatemieh11392[03].mp3
6.89M
بر مشامم می رسد بوی عزای فاطمه می شوم آماده ی گریه برای فاطمه هاتفی از آسمان ها می دهد امشب ندا فاطمیّه آمده، ماه عزای فاطمه فاطمیّه آمده ای فاطمیّون غیور خانه ی دل را کنید امشب سرای فاطمه در عزایش بر تنم دارم لباس نوکری این لباس مشکی ام باشد عطای فاطمه من کجا و گریه در بزم عزای او کجا ؟ اشک چشمانم بُوَد لطف خدای فاطمه بر جراحات عمیق فاطمه مرهم نهد هر کسی گرید میان روضه های فاطمه هر کسی بر بام خانه پرچم زهرا زند می شود ایمن ز غم تحت لوای فاطمه مهر زهرا را خدا با طینتم کرده عجین افتخارم این بُوَد هستم گدای فاطمه در قنوت هر نمازم بر لبم دارم دعا بارلاها جان من گردد فدای فاطمه یاری زهرا نمودن با زبان است و عمل ای که هستی در پی کسب رضای فاطمه می رسد آوای یا مهدی هنوز از پشت در ذکر تعجیل فرج باشد دعای فاطمه کی می آیی تا بگیری انتقام مادرت ؟ مهدی زهرا بیا، ای دلربای فاطمه
گروه مداحی (مجمع الذاکرین) https://eitaa.com/joinchat/3464298690C2efb4a55b4 ─┅─⊱✤ ⃟ ⃟ ‌✤⊰─┅─ با مدریت:شعبانپور ↶ @Haram75 ─┅⊱✤✤✤⊰┅─
32.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اي مدينه اي مدينه من دگر زهرا ندارم صورت خودرا به ديوار غربي ميگزارم اي مدينه اي مدينه من غريبم من غريبم از پي داغ حبيبم داغ زهرا شد نصيبم اي مدينه اي مدينه رخت ماتم دربرم شد روز روشن خانه من قتلگاه همسرم شد همسرم دارد نشان از دردو رنج بي شماره جسم خونين؛ دست مجروح؛روي نيلي؛ گوش پاره ماه گرئون چون مه من پرده نيلي ندارد بانوي پهلو شکسته طاقت سيلي ندارد همسرم بين دروديوار خانه يا علي گفت ناله کردو زير ضرب تازيانه ياعلي گفت *******
‍🎴 🖤═✾♡🥀♡✾═🖤 🥀دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد 🥀سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد 🥀چه حکمت است چون نام فاطمه آید 🥀دلم برای گریه بهانه میگیرد انقدر مادرمون زهرا مظلومه... تا نامش برده میشه... ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه... یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه) ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند... حضرت داره گریه میکنه... عرضه داشتند... چی شده یا رسول الله... چرا دارید گریه میکنید... فرمودند... أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي برا غربت بچه هام گریه میکنم... برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم... كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي میبینم بعد از خودم... امتم به فاطمه ام ظلم میکنند... صداش به ناله بلنده... وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ هی صدا میزنه...میگه یا ابتاه...یارسول الله... فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي اما کسی به داد زهرام نمیرسه... (منبع: الامالی للطوسی ص: 188) ((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید)) عرضه بداریم یا رسول الله... خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید... اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند... 🥀در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد 🥀گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند... 🥀وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت 🥀مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد تا اون نانجیب با لگد به در زد... زهرای مرضیه بین در و دیوار... دو تا ناله زد... ناله اول صدا زد... یا ابتاه... یا رسول الله... بابا ببین با حبیبه ات چه کردند... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ ناله دوم صدا زد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل فضه بیا بدادم برس... بخدا محسنم رو کشتند... 🥀از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد 🥀کو شاهد حال من و قتل پسرم بود نانجیب ها وارد خونه شدند... دستهای امیرالمومنین رو بستند... تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید... طاقت نیاورد... هر طوری بود از جاش بلند شد... حالا میخوام تصور کنید... مادرمون زهرا... یه دست به پهلو گرفته... یه دست به دیوار گرفته... 🥀دنبال حیدر میدوید 🥀از پهلویش خون میچکید اومد کنار امیرالمومنین... دید ریسمان گردن آقاش انداختند... دست هاش رو بستند... دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند... صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید... یا صاحب الزمان... همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد... قنفذ... چرا آروم نشستی... بزنید زهرا رو...😭 زبانم لال بشه... دختر پیغمبر کجا... تازیانه اون نامرد کجا... دور مادر رو گرفتند... یه نفر با تازیانه میزد... یه نفر با غلاف شمشیر... یه نفر با لگد میزد... انقدر مادر رو زدند... دستهاش رها شد... روی زمین افتاد... 🥀قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند 🥀بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد یا صاحب الزمان... اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد... عمه جانتون زینب کبری رو بزنه... دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا... بی تاب شده... هی صدا میزنه بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🥀با همان دستی كه زهرا را زدند 🥀در كنار پیكرت ما را زدند ناله بزن یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ)
150.6K
دلم گرفته از:حال وهوای این روزا ازاین سیاهی و:تیرگی خیابونا (۲) نفس بریدم و   :صحن چشام پراز غمه آقام غریبه و :انگاری که نامحرمه(۲) داره بارون میاد ، خیسه چشای دلبرم دعاش اینه خدا ، به حق جدّ بی سرم به راه راست ببر ، سینه زنای مادرم  (یابن الحسن آقام یابن الحسن آقام آقام) 🌹🌹 ذکر لبم شده:  اَین مُعز الاولیا دل زمین گرفت:بیا مذل الاشقیا (۲) دعاکن ای آقا :تا عاقبت بخیربشم توعصرغیبتت:برای تو زهیر بشم(۲) داره بارون میاد  ، خیسه چشای نوکرت به زیر لب میگه  ، تورو به حق مادرت یه نیم نگاهی کن ، بشم یه روزی پرپرت (یابن الحسن آقام یابن الحسن آقام آقام)
‍ . |⇦• سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه با نوایِ کربلایی سید رضا نریمانی ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ خدانگهدار ای مهربونم ای هم‌زبونم ، چراغِ خونه‌‌ م خدانگهدار بانویِ خسته‌ م از پا نشستی ، از پا نشستم یادم نمیره اون کوچه و در دیوار و مسمار ، آتیش و هیزم یادم نمیره تو گریه کردی من گریه کردم میون مَردُم یادم نمیره من که یه روزی با این دو دستم خیبر شکستم یادم نمیره همسایه‌هامون زل میزدن به طناب دستم گفتن علی نظر شدی، خندیدن یه کم شکسته‌تر شدی، خندیدن رد شدن از کنار من میگفتن سلامتی پدر شدی؟! خندیدن... خدانگهدار ای یارِ جونی هنوز برا من تو پهلوونی سرت رو پایین چرا گرفتی؟ نبینم اینجور عزا گرفتی عیبی نداره ، بیا خیال کن اصلاً ندارم هیچ زخم و دردی عیبی نداره ، اشکاتُ پاک کن زینب نبینه که گریه کردی عیبی نداره فدا سرِ تو اگه سرم خورد گوشۀ دیوار عیبی نداره ، دیگه گذشته... هروقت که خواستی این میخ‌ُ بردار ببین حسن رو زانوهام خوابیده دیده تو گریه میکنی ترسیده مادر براش بمیره خواب دید انگار پریده از خواب و تنش لرزیده علی مانده‌ست و ردّ خون کوچه، چشم ما روشن و این حیدر شکستن را خودت بانو تصور کن تصور کن علی را در میان بغض این خانه سکوت میخ و آهن را خودت بانو تصور کن کنارم باش تا آخر ، فلانی داشت می‌خندید غرور تلخ دشمن را خودت بانو تصور کن یازهرا .... *کارهای غسل بی‌بی که تموم شد، کفن که تموم شد، امیرالمؤمنین یه نگاهی انداخت دید کسی نیست کمکش کنه. گرچه امام صادق (ع) فرمودند انقدر بدن مادر ما نحیف و لاغر شده بود که بعضیا میگن امیرالمؤمنین تابوت رو یه تنه بلند کرد.... علامه حسن زاده آملی نقل میکنه میگه امیرالمؤمنین صدا زد حسن جان برو سلمان رو خبر کن، سلمان بیاد کمک علی کنه. سلمان میگه تو خونه نشسته دیدم درِ خونه رو میزنن؛ -چه خبره این وقت شب! کیه؟ تا در رو باز کردم دیدم امام حسن سر به دیوار گذاشته؛ سلمان بیا میخوایم مادرمون رو تشییع کنیم. میگه اومدم تو خونه‌ی علی، دیدم چه اوضاعیه؛ بچه‌ها یه طرفن، زینب یه طرف، حسن و حسین یه طرف، یه طرف هم امیرالمؤمنین سرتا پا خونی و سرتا پا خاکی؛ تا چشمش تو چشم سلمان افتاد هم‌دیگه رو بغل کردن: سلمان دیدی چه خاکی به سرم شد، دیدی فاطمه‌‌م رو ازم گرفتن ....* یازهرا .... ____ •┄┅═○◉↭◉○═┅┄• .👇
نماهنگ حیدر حیرونت.mp3
6.09M
شرار سینه ها از آه سرده نفس تو سینه ام درگیر دردِ خدا زیر بغل هام و گرفته ببین داغ تو با حیدر چه کردِ حیدر حیرونت عالم گریونت تنها شدم زهرا جونم قربونت بساط گریه هامون امشب جورِ جورِ از امشب خونه بی تو سوت وکورِ خودت جای علی  پیش یتیمات چه جوری این همه خونو  بشورِ چشمام میسوزه دستام میلرزِ پیش تو و تابوت پاهام میلرزِ ببار بارون که بی زهرا ببارم عصام میشه از امشب ذوالفِقارم برا مهر نماز زینبمون یه مشت از خاک قبرت رو میارم چشمامون خونِ روضه میخونه رو شونه سلمان میام تا خونه ** حسینت چشم بی تاب آوردِ سر خاک تو سیلاب آوردِ به امیدی که پاشی آب بیاری یه ظرف خالیِ آب آورده بدجور بیحالِ تا صبح مینالِ خاک مزار توست یا که گودالِ تو رفتی حال قلب من خرابِ خوشی بعد از تو واسه من سرابِ حسین دیگه رمق تو پاش نداره دلم واسه حسین تو کبابِ رفتی از پیشم دارم آب میشم چادر نماز تو زده آتیشم روزا گریون شبا غمگین بی قراره ببین زینب دیگه آروم نداره حسین آروم نمیشه بعد غسلت نمیدونی چه حال و روزی داره یک روز تو گودال وقتی رفت از حال جسمش رو میبینی داره میشه پامال  @Asheghane_hazrat_zeynab
Mahmoud Karimi - Bebar Ey Baroon (128).mp3
●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور🎤 در تلگرام ـمــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای ایــنــجــا پـــاتـــوق بچه مذهبی هاست @madahichannel https://t.me/joinchat/UBcQP1enBFPSkjzr
‍       💚 السلام علیک یا ابا صالح المهدی💚 🎧مداح کربلایی جلیل قائم محمدی🎧 سبک:اباصالح التماس دعا..... دلم میخواست هرشب جمعه با امام زمان کربلا باشم به دنبال یوسف نرجس دربه در توی کوچه ها باشم مرا کشته درد شیدایی    امان ازاین عشق و رسوایی بیا ای حلال مشکلها              تو را جان مادرت زهرا یا ابا صالح       یا ابا صالح 🙏🙏🙏🙏🙏 دلم میخواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار اباصالح روضه می خواند ومیزدم من سر بر درو دیوار به یاد آن صورت نیلی     که خورده بود از عدو سیلی یا ابا صالح       یا ابا صالح دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم که یک صبح جمعه با مهدی  در کنار بقیع ندبه می خواندم رقیه بود و علی اصغر    سکینه بود و علی اکبر دلم میخواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات به هنگام مردنم می شد     آب غسل من آب شط فرات پیامبر بود و گل طه     علی بود و همسرش زهرا دلم میخواست انتظار فرج با دعای فرج می رسید پایان اگر آید یوسف زهرا  درد پهلویش میشود درمان شود قبر گمشده پیدا   شود درمان سینه زهرا دلم میخواست یک شب جمعه یک دعای کمیل کربلا باشم دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل در نجف باشم به محراب کوفه من یک شب با امام زمان کربلا باشم دلم میخواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و  ساعتی دوربچه ها باشم کنم پیدا دست سقا را               ببوسم من اشک زهرا را بیا ای حلال مشکلها               تو را جان مادرت زهرا             یا ابا صالح                 یا ابا صالح   ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
حسین+طاهری-جمعه+حدود+ساعت+یک+نیمه+شب+بغداد-+شهادت+سردار+سلیمانی.mp3
13.08M
میرزاوند 🍂🍁🍂 به یاد تمام شهدا 😭😭😭 جمعه حدود ساعت یک نیمه شب بغداد این ماجرا صدبار در من بازخوانی شد هر بار با این جمله در اخبار جان دادم روح بلند حاج قاسم آسمانی شد تعداد موشک ها سه تا بوده است این یعنی تیر سه شعبه باز هم کار خودش را کرد از دست و انگشتر بگویم یا تن بی سر با هر کدامش می شود یک روضه بر پا کرد این دست یعنی دل بریدن از امان نامه این دست یعنی دست رد بر هر چه بد عهدی گیرم که دستی بر زمین افتاد پا برجاست دستی که داده حاج قاسم با ابومهدی از کشتن او با غرور و شوق می گویند غافل که او عمری شهادت از خدا می خواست خنجر به خیلی ها برای کشتنش دادند این خونِ دامنگیر اما شمر را می خواست دیگر فراقی بین ایرانی عراقی نیست جایی ندارد تفرقه بین حسینی ها دیدید که تابوت یک سردار ایرانی تشییع شد آن هم به دست کاظمینی ها ما با دفاع از حرم هامان نشان دادیم جان می دهیم اما به اهل ظلمِ میدان نه گفتم که روزی هم قراره جنگ اگر باشد میدان جنگ ما تلاویو است تهران نه جمعه حدود ساعت یک نیمه شب بغداد این ماجرا صدبار در من بازخوانی شد هر بار با این جمله در اخبار جان دادم روح بلند حاج قاسم آسمانی شد 🍂🍁🍂 🖤
⚫️ س ⚫️ س ⚫️ س بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات آن چار شهید و مادر پاک سرشت بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ می خورد آب ز چشمان تو صد رود فرات چشمه اشک تو بی بی شده است آب حیات کربلا تاز بقیع و ز بقیع تا ز خدا بر تو ای ام بنین مادر روضه صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ دارایی من محبت آل عباست ذکر لب من ناد علیّ و زهراست دل گشته اگر شهر ابالفضل آباد بی شک اثر دعای امّ الشّهداست شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر چار آفتاب ادرکنی زهرای سرای بوتراب ادرکنی ما دست به دامان توایم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاف ادرکنی. ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر عباس فدای پسرت ای همسر خورشید فدای قمرت ای ام بنین مادر مردان نبرد عالم به فدای چار نور بصرت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ تا ستون عرش را عباس محکم می کند کوه هم نزد ابالفضل کمر خم می کند هر کجا که روضه ی عباس غوغا می کند چایی این روضه را " البنین"دم می کند ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گوهر دریای احساسی تو یا ام البنین میهمان گلشن یاسی تو یا ام البنین همدم اولاد زهرایی و همراه علی فخرت این بس ، ام عباسی تو یا ام البنین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه عباس شما هیبت محشر دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ قدم اگر خمید ، فدای سر حسین جانم به لب رسید ، فدای سر حسین ام البنین سابق این شهر عاقبت شد مادر شهید ، فدای سر حسین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ مرثیه ی سرخِ جگرش را می خواند می گفت حسین و پسرش را می خواند تنها وسط حجره به صورت می زد تا روضه ی مشکِ قمرش را می خواند شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه فرزند شما قلبِ دلاور دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مادر که روحی پاک داری چرا احوال غربت ناک داری نبینم بی پسرهایت تو تنها میان حجره سر بر خاک داری ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ اگر که یوسفم را می دریدند و عباس مرا در خون کشیدند فقط پاسخ بده این جمله ام را حسینم را چگونه سر بریدند؟ ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مردم مرا مادر ندانید مرا با غصه ها تنها گذارید منی که یک پسر دارم، ندارم مرا ام البنین دیگر نخوانید ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ پيش رخسارم اگر خورشيد مهتاب من است مادرم ام البنين، حیدر چو ارباب من است آب شد شرمنده ام، منهم شدم شرمنده چون کهکشان شیری شش ماهه بی تاب من است ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب عزا گرفته‌ي غوغاي مادرم. هستم خموش و گوش به آواي مادرم گر منصبم چنين شده «سقاي تشنه لب» مرهون لطفِ هُرمِ دعاهاي مادرم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ عباس اگر نامش حماسه آفرین است چون از بهشتِ دامنِ امّ البنین است هم کفوِ مولا بعدِ زهرا غیرِ او کیست آن مادرِ عباس شاهِ مَه جبین است! ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ س پیش تو تَعظیم کَردهِ آسمان ها و زمین الدَخیل اُم البَنین ... مادری کَردی تو بَر نَسلِ امیرالمُومنین الدَخیل اُم البَنین ... باتو می شُد عطرُ بویِ فاطمه(س) اِحساس کرد الدَخیل اُم البَنین ... عِصمتِ دامان تو عَباس(ع) را عَباس(ع) کرد الدَخیل اُم البَنین ... 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)
🕊﷽🕊 ⚫️ 🔘 2 ‍ 💥برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 💥بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 💥رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 💥آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 💥بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ااحاط‌بهی‌علمک 🔹باغ گل یاس سلام علیک 🔹مادر عباس سلام علیک 🔹سایه نشین حرم آفتاب 🔹غرق شده در کرم آفتاب 🔹فاطمهٔ دوم حیدر شدی 🔹مادر یک ماه و سه اختر شدی 🔹قدر تو گوی شرف و ناس برد 🔹ارث ادب را زتو عباس برد ⬅️نام مادر ادب نام مادر اباالفضله.. آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.. دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده.. مادرش هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده.. عباسم ناراحت میشه.. بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. 🔘تا همه رو دست فقیر دادند یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.. (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم گدایی در این خونه.. من عاشق عباسم.. (من برای پول نیومدم) اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد.. (چی شده) (چرا گریه میکنید؟) امان امان خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند.. آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند. داغشو به دل حسین گذاشتند.. ⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد.. به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم.. وارد نمیشم.. (همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره) ❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد.. همه تعجب کردند.. میخواد چه کنه این  مادر.. خانم زینب آمد در آستانه ی در.. به نقل تاریخ دختر هفت، هشت  ساله.. تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند.. بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاددم در.. خانم زینب تو آستانه ی دَره.. میدونی این مادر چه کرد.. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم.. خانم جان من نیومدم جای مادرت زهرا رو بگیرم.. فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزیوخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان.. 💔آخ.. بمیرم برا دردای دل ام البنین.. با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد.. دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند.. میومد بقیع.. چهار تا صورت قبر درست میکرد.. ناله میکرد گریه میکرد. ولی فقط میگفت حسین.. حسین.. حسین.. 🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین.. می گفت دو تا علت داره.. 🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند.. اما حسینم مادر نداره.. 🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت.. براش مادری کرد.. صداش زد پسرم.. حالا می خوام جبران کنم.. به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم.. 💔 حسین جان ای آبروی دو عالم 💔 نگین سلیمان به حلقه ی خاتم 💔 ز زخم تنت روی ریگ بیابان 💔 به اشک دل و سوز و آه یتیمان 💔 تنت بی سر مانده در دل صحرا 💔 سرت هر دم روی نیزه اعدا 💔 کند گریه خواهر تو به هر شب 💔 تو ای سوره ی پاره در بر زینب 🦋الهی به نا امیدی ابالفضل دستتو بیار بالا حاجتت رو مد نظر بگیر.. سه مرتبه ناله بزن یا ابالفضل3
4_6032889004456677013.ogg
582.2K
‍ ╰──➤ ⃟༺•💚࿐❥᭄‌ٖٜ                                 ﷽ شب_زیارتی_ارباب یا نخری ماکه خریدار توییم ای طبیب همگان ماهمه بیمار توییم بِبَری یا نبری کرب وبلا خود دانی ما همه مشتری هر شب بازار توییم ╰──➤ ⃟༺•💚࿐❥᭄‌ٖٜ                          ردکنی یا نکنی جای دگر نیست مرا شاه عطشان نظری کن که گرفتار توییم بوسه از خاک کف پای حسین میچسبد ماهمان سینه زن و عبد خطاکار توییم ╰──➤ ⃟༺•💚࿐❥᭄‌ٖٜ                          بوی سیب حرمت دل ز ملائک برده تو گل پرپری و ما همگی خار توییم 🎧(ع) 🎤 👌     دعای فرج ╰──➤ ⃟༺•💚࿐❥᭄‌ٖٜ
۴۰ (حضرت ام البنین س) آه رفته ام البنین سوی خلد برین عالم شد دلغمین وای از این مصیبت۲ آه بانوی خوب و پاک می نشست روی خاک دلشکسته غمناک وای از این مصیبت۲ آه یاد کربلا بود غرق در عزا بود بر لبش نوا بود وای از این مصیبت۲ آه ندید اربا اربا گشته گل لیلا پیش چشم بابا وای از این مصیبت۲ آه ندید علی اصغر روی دست پدر گشته پاره حنجر وای از این مصیبت۲ آه ندیده سقا را فرقش گشته دو تا دستش گشته جدا وای از این مصیبت۲ آه ندیده کربلا حسین گشته تنها اسیر دشمن ها وای از این مصیبت۲ آه حرمتش دریدند سوی او دویدند رأس او بریدند وای از این مصیبت۲