eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
📃 چه جلالی؛ فتبارک الله 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (ع) چه جلالی؛ فتبارک الله چه کمالی؛ فتبارک الله چه شکوهی؛ فتبارک الله چه جمالی؛ فتبارک الله قمر حیدر؛ فتبارک الله پسر حیدر؛ فتبارک الله جگر حیدر؛ فتبارک الله شیر نر حیدر؛ فتبارک الله من و لطف عطا؛ همه عالم فدا حرم فاطمه‌ست، حرم کربلا اله اله اله؛ چه علمداری اله اله اله؛ چه سپه‌داری چه قیامی؛ فتبارک الله چه مقامی؛ فتبارک الله چه امامی؛ فتبارک الله چه غلامی؛ فتبارک الله نصرت اللهی؛ فتبارک الله قدرت اللهی؛ فتبارک الله آیت اللهی؛ فتبارک الله دست ید اللهی؛ فتبارک الله دل دریا تویی؛ یل زهرا تویی تو سپاه حسین، خود مولا تویی اله اله اله؛ چه علمداری اله اله اله؛ چه سپه‌داری چه دلیری؛ فتبارک الله چه نصیری؛ فتبارک الله چه وزیری؛ فتبارک الله چه امیری؛ فتبارک الله چه معمّایی؛ فتبارک الله چه مسیحایی؛ فتبارک الله چه نفس‌هایی؛ فتبارک الله به که چه آقایی؛ فتبارک الله همه تو حسرت پر پروازتن توو سپاه حسین، همه سربازتن اله اله اله؛ چه علمداری اله اله اله؛ چه سپه‌داری به وفایت؛ فتبارک الله به صدایت؛ فتبارک الله به رضایت؛ فتبارک الله به صفایت؛ فتبارک الله حیدر ارباب؛ فتبارک الله سپر ارباب؛ فتبارک الله عموی سادات؛ فتبارک الله برادر ارباب؛ فتبارک الله شهدا پیش تو، همه تووی صف‌ان همه پشت سرت؛ که تویی صف‌شکن اله اله اله؛ چه علمداری اله اله اله؛ چه سپه‌داری https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
📃 یه حسّی بهم گفت، حرم آواره 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (ع) یه حسّی بهم گفت، حرم آواره میشه یه حسّی بهم گفت که مشک صدپاره میشه یه حسّی بهم گفت، توو راه درگیر شدی یه حسّی بهم گفت، حسین بیچاره میشه مسجد کوفه اومدم یا علقمه من کنار تو، خیمه‌ها توو همهمه بوی یاسه؛ گمون کنم بالاسرت مجلس روضه‌خونی داشته فاطمه شهید شد حرفت؛ عجب کاری کردی ببین با خیمه، عجب کاری کردی تو که آب داشتی چرا آب نخوردی همه خیمه میگن، داری برمی‌گردی داداش خیلی مردی یه حسّی بهم گفت، نشد جنگ تن‌به‌تن یه حسّی بهم گفت، تو رو دوره می‌کنن یه حسّی بهم گفت، شکست سرو قامتت یه حسّی بهم گفت، آخر چشمت می‌زنن سرو رعنام میون اون چشمای شور تو کجا و اینا کجا؛ خدا به دور سری که روی اوج شونه‌ی تو بود بی‌تو میره میون گودال و تنور می‌دونم از صبح چقد غصّه خوردی دیدم قنداق و، توو سینت فشردی علی راضی بود؛ چرا آب نخوردی؟ یه حسّی بهم گفت، اومد عطر مادرم یه حسّی بهم گفت که رفت سایت از سرم یه حسّی بهم گفت که داغ شد کمرشکن یه حسّی بهم گفت دیگه بی‌برادرم زخم داغت به حلق اصغر می‌خوره می‌دونم که به غیرتت بر می‌خوره اون‌که پشتش می‌لرزید از هیبت تو سر فرصت میاد، منو سر می‌بره ببین چی داداش به روزم آوردی باید می‌موندی، حرم رو می‌بردی حالا که رفتی؛ چرا آب نخوردی نشرآثار حاج‌محمود‌کریمی https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
📃 تویی آن‌که ذات کسی قرین 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (ع) تویی آن‌که ذات کسی قرین نشده است با احدیّتت تویی آن‌که بر احدیّتت شده مستند صمدیّتت نرسیده فردی و جوهری به مقام منفردیّتت نشناخت غیر تو هیچ‌کس ازلیّتت ابدیّتت تو چه مبدأی که خبر نشد کسی از مآل تو یاعلی بنگر فؤاد شکسته را به درت نشسته به التجاء به سخا و بذل تواش طمع به عطا و فضل تواش رجا اگرش برانی از آستان کند آشیان به کدام جا؟ ز پناه ظلّ وسیع تو هم اگر رود، برود کجا؟ که محیط کون و مکان بود فلک ظلال تو یاعلی https://eitaa.com/Asheghane_hazrat_zeynab
1620211106_M5lG7.mp3
3.86M
🎤 سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من عزیز خواهر غریب مادر به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من دیر رسیدم من ، سر تو رو بردند دیر رسیدم من ، سر تو رو بردند سر تو رو بردند ، دیر رسیدم من یک گوشه گودال ، مادر رو دیدم من که رفته بود از حال، دیر رسیدم من صدا زدی من رو ، خودم شنیدم من صدای رگ هات بود، دیر رسیدم من به سمت گودال از خیمه دویدم شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من عمامه ات رو بردند ، دیر رسیدم من شمشیر ات رو بردند ، دیر رسیدم من انگشتر اش هم بردند… پیراهن رو بردند ، دیر رسیدم من با بوسه از رگ ها ، به خون تپیدم من میان خاک و خون ، دیر رسیدم من عزیز خواهر غریب مادر به سمت گودال از خیمه دویدم شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من عزیز خواهر غریب مادر
سبک محاوره ❇️❇️❇️✳️✳️✳️✳️💙💙💙❤️❤️ کیه ندونه تو جهان هر کی اومد رفتنیه فقط خداست که ذات او ابدی و موندنیه چرخ فلک با من و تو بازی جور با جور داره گاهی غم و غصه داره وقت دیگه سُرور داره از بازی این روزگار گاهی فقیر دارا میشه تا اینکه عبرت بگیریم شاهی مثل گدا میشه این و میگم تا بدونی هر کاری حکمتی داره کار واسهٔ خدا باشه اون موقع قیمتی داره اگه خدا نخاد یقین برگ درخت نمی ریزه عرش خدایی میرسه اونکه برایش عزیزه خدا اراده بکنه خلق خدا چه کاره است یوسف عزیز مصر میشه وقتی او را اراده است اتشِ نمرود لعین امره خدای متعال سرد میشه واسه ابراهیم شنیده ای اون شرح حال خوشا بحال اون کسی دست ضعیفان میگیره با لب خندون وقت مرگ با دل خرسند میمیره وقتی که پیغمبر ما جرعهٔ مرگ و مینوشه مثل تمامه آدما خلعت عقبا میپوشه من و تو هم بدون شک باید بریم در این سفر اگر که عاقلی بکن ز کار زشت خود حذر بدترین گناه اینه تسلیم نفس خود بشی موی سرت سفید بشه با این وجود عاقل نشی مبادا ادعا کنی به خیر و اما شر باشی باعث سوختن دلی ، یا اینکه بی ثمر باشی نالهٔ مظلوم بشنوی، یاری میخاد صوت جلی گوش خودت را بگیری دم بزنی تو از علی عمر بشر صد هم باشه بازم یه روزی سر میشه ( صفا) میان قبر تنگ روزی دو چشمت تر میشه شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
‍ متن روضه: لطف حسین ما را تنها نمیگذارد گرخلق واگذارد او وا نمیگذارد او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم مولا به کام غربال ما را نمیگذارد زهرا به دوستانش قول بهشت داده ست بر روی گفته‌ی خویش او پا نمیگذارد ما مستحق ناریم از بس گناهکاریم باید که سوخت ما را زهرا نمیگذارد * وقتی پیغمبر خبر داد به صدیقه طاهره که فرزندت حسین و میکشند پرسید بابا کجا میکشنش؟"فی ارض یقال لها کربلا" گریه فاطمه شروع شد، پرسید بابا اون روزی که میکشنش شما زنده ای یا نه؟ فرمود نه دخترم، باباش علی در قید حیات هست یا نه؟ نه دخترم، من هستم یا نه؟ نه دخترم، گریه فاطمه بیشتر شد پرسید "یا ابا فمن یبکی علیه؟!!" پس کی بر حسینم گریه میکنه؟!! به به ، رحمت خدا به این ناله ها ..." امام صادق فرمود خاموش کننده ی آتش جهنم است گریه بر حسین " یا ابا ... فمن یبکی علیه؟!! پس کی بر حسینم گریه می کنه؟!! فرمود دخترم : غصه نخور، یه امتی میان مثل مادر بچه مرده بر حسین تو زار میزنن ... "جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ"نسل به نسل اینا میان بر حسین تو گریه می کنن" گریه ی فاطمه بند اومد" گل لبخند به لب های زهرا نقش بست _یعنی چی؟_ یعنی گریه بر ابی عبدالله سبب رضایت فاطمه ست ...." بعد پیغمبر فرمود:دخترم باید یه قولی به من بدی؛ قیامت تو باید از زن هاشون شفاعت کنی،منم از مرد هاشون شفاعت می کنم ...." ممنونتیم بی بی جان که با گریه ی بر حسین تو ما رو مشمول به شفاعتت می کنی ..." حالا آماده ای یا نه ؟!! السلام علیک یا اباعبدالله ..... حسین ....... خود ابی عبدالله فرمود: "أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ" گریه بر منه حسین سنگ محک ایمانه، هیچ مومنی نیست که منو یاد کنه و اشکش جاری بشه" حالا میخوای بری کربلا؟!! کدوم کربلا ؟!! میروم بینم، درکجا زینب شکو از شمر بی حیا دارد ... بگم کجا بود؟!! همون جایی که کربلا میرسی میگن تل زینبیه ...." اومد بالا بلندی دختر امیرالمومنین راوی میگه دیدم دو دست روی سر گذاشت ...." هی میگه یا غیاث المـــستــغیثین ...." دوان دوان افتان و خیزان از بالای بلندی به سمت گودی قتلگاه هی زمین میخوره و بلند میشه" هی فریاد میزنه وا محمدا ..." وا علیا ..." وا اماه ..." اما دیدن لحن مناجات زینب عوض شد ..." فقط صدا میزنه واحسینا ...." اخه دید "وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ" ناله بزن یا حسین...... وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِک مُولِعٍ سَیفَهُ عَلَی نَحرِکَ ..."با عجله از گودال قتلگاه برگشت" داداشو محاصره کردن هرکی با هر چی دستشه داره ضربه میزنه ..." یا الله ..." یه تعبیری امام باقر اینجا دارن" گفتم و دعات کنم؛ فرمود: "لقد قُتِل الحسینَ بالسّیف و السنان و بالحجارةِ و بالخَشبِ و بالعصا ...." یعنی یه عده ای کربلا بودن توانایی حمل سلاح جنگی رو نداشتن، با عصا جدمو میزدن ....." بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله .... السّلام عَلیَ الحُسَین (ع) وعَلی عَلِیِ ابن الحُسَین (ع) وعَلی اوْلادِ الحُسَین (ع) و عَلی اَصحابِ الحُسَین(ع) لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین .... بالحسین ده مرتبه یا الله .....
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۲) :به سمت گودال از خیمه دویدم من،،، ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ یه کاروان،عاشق،خسته رسید از راه با عَلَـــمِ  سرخِ  نهـضـــتِ  ثــاراللـــه رسیدبه صحرایی که رنگ ماتم داشت فرات این صحـرا زمزمهٔ غــم داشت امان از این صحــرا(۴) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ بیـــن دو نهر آب خیمــه بنا می شـد حسیـن مهـیـّــای دشـت منا می شـد زینـب دلخسته در تب وتــاب افتــاد چشم پریشـونش سمتِ رباب افتــاد امان از این صحــرا(۴) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ امان از اون روزی که کربلاغوغاست چشم علی اصغـر به دستای سقاست توی همیـــن صحـرا آتیش بپا میـشه رأس بنـی هاشــم به نیـزه ها میـشه امان از این صحــرا(۴) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ صــدای یک نـاله میـــرسه از گـــودال یه مـــادری انگـار داره میــره از حـال از روی تل ،زینب ، مقتــل و می بـینه می بینه شمری که نشســته رو سیـنه حسیـن غریبـم وای (۴) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ یه خنجر گریون ، یه حنجـری پرخون می بینــه هفـتــاد و دو لالـهٔ گلـــگون علقـمــه در ســـوگ دسـت علـمـــداره فراتِ شـــرمنــده با اشـک خــونبــاره کرب و بــلا یعنــی ، کعبــهٔ  آل الـلــه مقتـــل خونیــن حضـــرت ثار الـلـــه حسیـن غریبـم وای (۴) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ✾ اللهم عجل لولیک الفرج ✾
┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅ :به سمت گودال از خیمه دویدم من،،، ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ خـــوش اومـدی بابا به کنـــج ویرونه خــــرابه از نــورِ ســرت چــراغــــونه شــــدی تو تعــبیــر خـواب شبــم بابا! مــرهـــــمِ دردا و تـــاب و تبـــــم بابا! خـوش اومـدی بابا (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ منتـظـرت بــودم تا کـه تــو بـرگــردی بــدونِ مـــن بابا چــرا سفـــر کــردی؟ فــــدای زخمــــای روی ســـرت بابا قــربـون این رگـهــای حنـجــرت بابا بابای خوبــم وای (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ رقیــه قــربونِ صـــورت پـر خـــونت چـه کــرده ان بابا  با لب و دنــدونت وقتی رو لبهای تو خیزران می خورد عمــه هزار دفعـه به جای تو می مُرد بابای مظلومــم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ نصیبـــم از بابا ســری به دامــــانم خسته شدم بی تو بی سر و سـامانم دنیــا بــرام بـی تـو شـبیـه زنـدونــه بعـــدِ تو چشمـای رقیــه پر خــونــه بابای مظلومـــم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ بابا منـــم با تــو عـــزم سفـــر دارم بــدونِ تو بابا خــون به جگــــر دارم بــس که جسـارت تو شــام بلا دیدم سیلـــیِ نامـــردا   تــو کــربلا دیــدم به غیـــر ویـرونه که آشیــانم نیست اینجا نمی مونـم دیگــه توانم نیست بابا غــــریبـم من(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ رقیـــه با حـرفـاش آتیــش به دلها زد شبــونه با غـربت ، دل و به دریــا زد وقتی سر از دستش روی زمـین افتاد پیــشِ ســرِ بابا رقیــه هم جــون داد امان از این ماتم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ خـــــرابه گریــونه هنــوز ایـن مــاتم شعلــه کشید آهِ اهـلِ حــرم از غــــم رقیـــه شــد یــاسِ کبــود ویـــرونـه عمـــه براش داره لالایــی می خونـه بخواب گل یاســم(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ سه ساله ، زهـرا هم شبیـه مادر شـد غنـچـــهٔ زیبـایِ حسـیــن ، پرپر شـد یاس کبـــودم وای(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
بسم رب الحسین(۵) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ وقتی که فـــریــاد تو رو شنیــدم من دستمــو از دست عمّـــه کشیــدم من بـرای امــدادت ، عمـــوی مظلــومـم ! (به سمت گودال از خیمه دویدم من) عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بس که جفــا دیدم از این همه نامرد دل و از این دنیـــا دیگــه بریـدم من شــدم برای تو ، من آخـرین ســـرباز دور و برت وقتی لشکــرو دیدم من عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دست و سپر کردم مثل عمـو عبـاس ضربه شمشیر و به جون خریدم من سه شعبه ای اومد از جگرم رد شد وقتی در آغـوشت ناله کشیـدم من عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ جون به لبـــم اومـد تو قتـلگـاه تو وقتی که زخمای تنت رو دیدم من منــم مث قاسـم ، مثــل علی اکبر به آرزوهــایِ خــودم رسیـــدم من عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۱
بسم رب الحسین(۶) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ راهیِ میــدان شـــد قاســــم مَــه سیما عمـــه بــراش بســـتـه سـربند یا زهـرا هیـبـت والای شـــیـــر جمـــل داره جلـــــوهٔ زیبـــای خیـــرالـعـمـــل داره با پای خود می رفت سمت اجل ‌،قاسم مرگـو می دید اَحلیٰ مِنَ العسـل ،قاسم امــان از این غــربت(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لشکر دشمن رو در تــب و تاب انداخت با هر رجزخوانی به قـلب دشمن تاخت جنگ نمـایان کرد مثل حســن ، قاســم فـاتـح میــدان بود ، شیــر بنی هاشــم ولی گرفت آخر ، عطـــش ، توانش رو زخــم تنــش دیگـــر برید امـــانش رو امــان از این غــربت(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ پیکــر بی جــانش ز روی زیــن افتــاد عــرش خـــدا لرزید تا رو زمیـن افتاد گرفتــن اطــرافـو ، یه لشکــر کافــــر یک بدن پــاره ، مثــــل علـــی اکبــــر امــان از این غــربت(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صدای فریادش پیچـید تو اون صحـرا شکسته پهلو شــد درســت مثــل زهرا برای امـــدادش عمـــو رســیــد از راه ســـرش رو بـر زانــو گـــرفـت ثــارالله امــان از این غــربت(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ بوســه به زخـمـای ماه جبــــین می زد وقتی که پاهاشـــو روی زمیــن می زد زمین نکش قاســـم این همـــه پاها رو آتیــش نـزن قلــــب عمــوی تنهــــا رو امــان از این غــربت(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ بس که کشیــدن این پیکـــر و نامــردا چه قد کشیـــدی تو چقــد شــدی رعنا آتیش زده داغـت بـر جگـــــرم ای وای زنـــده شـــــده داغ بــرادرم ای وای امــان از این غــربت(۴)رقیه سعیدی(کیمیا) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─
بسم رب الحسین(۷) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ به سمت میدان از خیمه نگا می کرد به جون ســرباز تشنـــه دعا می کرد بی خبر از اینکه ، حرملــه داشت تیرِ سه شعبه ای رو از کمون رها می کرد غریب مــادر وای(۴) حـــرملــــه زانو زد مقـــابل لشــکر سه شعبه زد بوسه به حنجر اصغر نشست رو لبهای علی گل لبخنـــد وقتی رو دستای حسین شد پر پر غریب مــادر وای(۴) یه لشکر بی رحم ،یه طفل شیرخواره یه تیــر مرد افکـــن ، یه حنـــجر پاره یه طفل قنـــداقه با دستای بستــه مضطـَــر و  گریونه رباب بیچـــاره غریب مــادر وای(۴) خـــون علــی پر کرد تمــام اَبرا  رو داغ علی ســوزوند سینهٔ صحرا رو بال ملائــک شد مثل یه گهــــواره به آسمــــون بردن عزیز زهــرا رو غریب مــادر وای(۴) به یاد لبهای خشک علی اصغــر شام غریبان و شکسته دل مادر رباب بیچاره ، خسته و دلخـــونه تو خیمــهٔ سوخته لالایی میخونه علی علی لایلای علی بالام لایلای الهی قــربون چشمـــای گریونت قربون لبهــای تشنــــهٔ خندونت سهـــم تو از دریا نشــد یه قطـــره آب گلوی عطشان از سه شعبه شد سیراب تا زنده ام آب خنـــک نمی نوشـــم رختی به جز رنگ سیا نمی پوشـم علی علی لایلای علی بالام لایلای ‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۸) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ تا  اِذن بابا رو گــرفت علـــی اکبـــر عــازم میــدان شد ماه مَلـَک منظـر خدا به همراهت، ولی علــی جــانم قــدم بزن پیـش چشمـــای گریــانم علــی علــی جانم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ چه سختــه دل کنــدن برای یک بابا وقتی نگـا می کـرد به اون قد و بالا شــده قــد و  بالات چقد تماشــایی تو اَشـبـَهُ النّاس به حـضرت طاهایی علــی علــی جانم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ جلــوهٔ زیـبــای صــــورت پیغــمبــر قـدرتِ بازو رو گرفتـــه از حیـــدر ذکــر رجــــزهای علی فـقط حیــدر شـیــر علی صــولت مقــابلِ لشکـــر علــی علــی جانم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ نام علی آتیش به جونشون انداخت مثل خودحیدربه قلب دشمن تاخت جنگ دلیـــرانه میـــون اعــــدا کـرد با دَمِ شمـشیرش دوباره غوغـا کـرد علــی علــی جانم (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ تاب و توانش رو عطش گرفت آخر اسیر دشمـــن شــد جـسم علی اکبر بارش شمشیــر و بارونِ سـر نیــزه می باره بی رحمــی از سـرِ هر نیزه امــان از این غربت (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ روی تنـــش گل کــرد زخمـــای آلاله زمین پر از غـــم شد زمان پر از ناله امان از ایـــن غـربـت یک پدری تنها علــی در آغوشــش میـــونِ نامــردا امــان از این غربت (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ "یاولدی" پــــر کـرد تموم صـحرا رو گرفتـــن از بابا جــــوان رعنــــا رو لای عبـــا پیچـیــــد لالـهٔ پر پر رو تا ببــره خیـمــــه ، پیکـــر اکبــر رو چـــون اِرباً اِربا بود امــانت لیــلا رسـید بنــی هاشـــــم به یاریِ مولا یا وَلـَـدی اکـبــــــر(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رقیه سعیدی (کیمیا)
بسم رب الحسین(۹) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ مــاه بنـــی هـاشـــم دوباره سقـــا شد مشک و علم بر دوش ، راهیِ دریا شد مسیـــر سقـــا بود از دلِ نخلستـــان پیش فرات آمد ساقی لب عطشــان وای از دل سقــا (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ تا چشمــای عبــاس به روی آب افتاد فـــراتِ بیچــــاره در تب و تاب افتاد مشک و پر از آب کرد شیرِ علی صولت موجِ خروشان شد فرات از این هیبت وای از دل سقــا (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ به لب نزد حتی قطــره ای از اون آب به یــاد طفــلان و تشنــگــــیِ  ارباب آب و به دریا ریخت ، تشنه ترین دریا غرق خجـــالت شد فراتِ این صحـــرا وای از دل سقــا (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ تو راه برگشتــن ، علقمــه غوغـا شد ســــاقیِ آب آور ، اسیـــرِ اعـــدا شد کمین گشود از کین ، دشمن سنگین دل به دست سقــا زد ضــربت نا غــافل امان از این غـــربت (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ فدا شد از غیرت ، کوه وفا ، عباس شــد اِربـاً اِربــا در راه خدا ، عباس سه شعبه شد سهم چشم ابو فاضل ضربهٔ سر خورد از  عمود نا غافل ساقـــیِ دریای کـــرم زمیــن افتاد میـــر و علمـــدارِ حرم زمیـن افتاد امان از این غـــربت (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ برای احوالـــش علقمـــه شد فریاد مقطـــع الاعضــا نالهٔ غــم سر داد عطر گل یاس از علقمــه پیدا شد صدای زیبــای فاطمــه پیـــدا شد دست علم گیرش به روی صحرا بود سرش به دامان حضرت زهرا بود غریب مـــادر وای (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ به اذن مادر گفت اَدرِک اخا ، عباس علقمــــه را پر کرد نوای  یا عبــاس "اِنکَسَـــرَ ظَهـــری" بر لب ثاراللــه امـان ز غمهــــــای زینبِ ثار اللـــه امان از این غـــربت (۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۵
بسم رب الحسین(۱۰) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ (به سمت گـودال از خیــمه دویدم من) وقتی که ده مَـرکب ، دورِ تو دیدم  من سوختـــم از داغِ غـــربت  و تنهـــاییت وقتـی که فـــریاد تــو رو شنیــــدم من نــوای آل اللــه ، آتیــش به جـــونــم زد از روی تَـل ، داداش ، ناله کشیـــدم من غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نالـه زدم داداش ، از روی تـل ، وقتــی شمــر سیـَهْ دل رو ، رو سینه دیدم من به ســـر زنان تنهـــا به مقتــلِ خونیــن برای  امـــداد   تــو  پر  کشیـــدم  مــن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســــری به نــی دیـدم ، برابرم  داداش امـــان از ایـن غــربت ، دیر رسیدم من مصیبتــی اعظــم بر ســـرم اومد چون خنجــر گریــانِ سنــــان و دیـــدم مــن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خــون دل و اشکِ چشــم و غریبـــونه بــه روی  زخمـــایِ تنـت چکیـــدم من بوســــه زدم وقتــــی به حنجــــر پاره همنـفـــس مــادر ، نالــه کشیـــدم مـن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خیمه به غارت رفت دور از چشای تو بی تو دل از  دنیــا دیگـــه بریــدم من به خیمـــه آتیش زد کوفیِ بی احساس به سمــت بیمــــارِ خیمـــه دویــدم من غــریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تاعَلَـمت داداش نیفتـــد از شــــونه م مقــــاومـت کــردم تا نخَـمیــــدم من برای  تکـــرارِ   پیــام   این   نهــضــت رختِ اسـارت رو به جون خـریدم من وای از دل زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی (کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
بسم رب الحسین(۱۱) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ شــام غریبان و  اشــک غریبـــونه یه خواهری داره مرثیه می خونه روضـــهٔ گــودال و یک سرِ بر نیـــزه تنـــی که رو خـــاکِ داغ  بیـــابــونه غریب حسینــم وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ روضــهٔ سقــــا و داغ علـــی اکبـــر روضـهٔ لبهـــای خشـک علــی اصغر غربت عبد الله ، قاســم و طفلانش یاد شهیـــدانِ غـــرقِ به خون پیکر وای از دل زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چشم فلک ، خون از نوحهٔ غمبارش قلب زمیــن داغ از  آه شـــرر بارش امان از این غربت ، میون نامحرم چه خالیه امشب ، جای علمدارش وای از دل زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ناله تو این صحــرا شبونه غوغا کرد هر کسی یک گوشه عقدهٔ دل وا کرد یه مادری امــا با اشک خونبـــارش دامن صحــــرا رو شبیـــه دریا کرد عزیز مــادر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ربــاب دلخستـــه بــدون گهــــواره تو خیمــهٔ ســـوخته بزم عزا داره تو این شب غربت نشسته تنهایی لالایی می خونه ستـــاره می باره عزیز مــادر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بخواب گل پر پر که خستهٔ خوابی گلی که از تیـــر سه شعبه سیرابی کودک بی شیرم بخواب که میدونم امشب در آغـــوش مـــادر اربـــابی لایلای علــی اصغر (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بسم رب الحسین(۱۵) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ هفـت روزه کــه داداش تو رو ندیدم من تو غـــربت کـــوفه چـــه ها کشیــدم من نبــــوده یک روز هـــم ازت جـــدا باشم تـــوی مصیبتـــها غـــریب و تنهــــا شم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب حسینم وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نرفتـــه از یــادم وقتـــی توی گــودال سینــهٔ ســـوزانت چگـــونه شــد پامال وقتی که رأسـت شـــد همسفـــر زینب ســـایه شـــدی بر نِـی روی ســرِ زینب 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهــر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ طعنـــه و دشنـام از کوفـــه شنیـدم من تشت طــلا دیــدم نـالــه کشـــیدم من خمیـــدم از داغت گرچه صبــورم من انگاری هفت ســاله که از تو دورم من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهــر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بس که کتــک خوردم کبــوده بازویـم شبیـــه زهــــرای شکســـته پهلــویـم تیـــربلا رد شــــد از جگــرم هــــر بار ســرت به نی دیدم با چشای خونبــار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امــان از این غــربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گرچه قدش خــم شد عزت و معنا کرد پرچــم و بالا برد غیـــرت و معــنا کرد شعــار زینب شد عـــزت و جــانبــازی پیــروِ این نهضــت ، داره ســرافـرازی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلام یا زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کـرب و بلا بر جــاست با عَلَــمِ زینب غیــرت عباسیــست در حــــرم زینب پیـــام عاشـــورا در حرمش جاریست مدافـــع زینب کــارش علمــــداریست آخــر این نهضت شکست دیوان است وقت ظهـــــور یار در دلِ باران است 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بیــا ابا صــالح (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۵/۲۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
AUD-20210710-WA0017.mp3
3.22M
❣﷽❣ ▪️ ▪️ ▪️ شب جمعه دل من بی تابه چشام بی خوابه آخه زهرا حرم اربابه چشاش پر آبه روضه خون همه اصحابه ولی یجور دیگه روضه خون قحطیه آبه با لب تشنه کشتنت حسینم😭 غریب گیر آوردنت حسینم😭 اگر کشتند چرا آبت ندادند چرا زان در نایابت ندادند داره میرسه صدای ناله یکی بد حاله پرپره تنه یه ۱۸ ساله شبیه لاله نقش آبه همه ی آماله پدری که دو سه ساعته دیگه ته گوداله داره حسین یا ولدی میخونه واویلا علی اکبرش آخه جوونه😭 واویلا با اربا اربا تن نیمه جونه جوانان بنی هاشم بیایید😭 علی را بر در خیمه رسانید😭 😭😭😭😭عشاق الحسین علیه السلام
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀 این حسین کیست که محبوب همه دلهاشد این چه شوریست که درجان جهان بر پاشد این حسین کیست همه عاشق نامش شده اند مردوزن پیروجوان مست مرامش شده اند این حسین کیست که عالم شده خاطرخواهش زده آتش دلِ هر خُرد وکلان را آهش این حسین کیست که هرکس بشود نوکراو بکشد دست نوازش به سرش مادر او این حسین کیست که کافر زغمش گریه کند و ز مظلومی او آب و عطش گریه کند این حسین کیست که عالم شده غرق مِحَنَش خاک صحرا شده با خون مطهرکَفَنَش این حسین کیست که آتش زده جان همه را جـان پیغمبر و جـان علی و فاطمه را شیرهٔ جان رسولُ للَه و زهراست حسین تاقیامت چوعلی درهمه دلهاست حسین این حسین از ازل ازشاخهٔ غم گل چیده داغ مـادر ،پـدر و جَـدّ و بــرادر دیـده این حسین است به بازار بلا سرآورد هم برادر ،پسر و دختر و خواهر آورد این حسین دروسط لُجِّهٔ خون پرپرزد پیش نعش علی اکبر چقدر برسر زد بعدعباس هرآنچه که حسین خواست نشد ازهمان علقمه دیگرکمرش راست نشد هرکجاتاکه حسین درغم وتاب وتب شد همدم وغصه خورِناله ی اوزینب شد آن شبی راکه حسین درحرمش مهمان بود زینب از ماتم فردای حرم گریان بود اوکه یاران عزیز خودش از کف داده هم ز فَرت عطش از قُوَّت تن افتاده تکیه بر نیزه ی بشکسته خدارحم کند شمرخنجر به کمر بسته خدارحم کند ناله میزدجگرم سوخت کسی آب نداد عوضش شمرلعین کاردبه حلقوم نهاد وای ازلحظه ی بُبریدن حلقوم حسین وای از ضَجّه ی آن مادرمظلومِ حسین وای از صحنه ی بر سر زدن زینب او وای ازهِق هِق آن طفلک جان برلب او وای ازلحظه ای که سنگ برآیینه زدند اسبهاتاخته اند لطمه برآن سینه زدند زینب وناله ویک سینه پراز غم مانده آه«مداح»زحسین یک تنِ درهم مانده 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شکرخداکه نام حسین برزبان ماست این یاحسین حسین شیرین در دهان ماست شکرخداکه سنگ حسین میزنیم به دل چون مهربانتر از پدر و مادران ماست ما با دعای فاطمه ایم عـاشق حسین مولای من حسین،همه جادربیان ماست ما درهوای عشق حسین می کشیم نفس ارباب ماچوجان وچوروح وروان ماست ما از ازل برای حسین گریه می کنیم تنهاامام بی کفن این مهربان ماست ای خوش بحال آنکه حسین ضامنش شود گویدبه مادرش که ز گریه کنان ماست زهـرا اگـر ز مـا کند ایـن نـوکری قبول دیگر میان سفرهٔ شاهـانه نان ماست حُب حسین سعادت دنیاست وآخرت مِهر حسین کلید ورود جَنـان ماست با حُب بر حسین بشویم عاقبت بخیر این آرزوی قلبیِ پیر و جوان ماست راه ولایت اَرچـه کـه گم کرده ای بیا راه حسین ولایت وخط ونشان ماست جزخانه ی حسین به سرایی نمی رویم در دست باکفایت مولا عنان ماست یک یاحسین بگو که دلت کربلا شود کرب و بلا سرای دل و آشیان ماست دنیای بی حسین نشودقسمتم خدا عقبای بی حسین همه اش به زیان ماست زهرا بـده اجـازه فـدای حسین شویم مابی بضاعتیم وهمین درتوان ماست مـا بـا حسین گرامی و با آبرو شدیم این از دعای خیر پدر مادران ماست درمان درد جمله مریضان بُوَد حسین هم با دعای خیر امام زمان ماست مهدی خدا کندکه ظهورش عیان شود هرچندعزیزفاطمه هم درمیان ماست آیا شودبه لحظه ی مرگم حسین رسد گویدخدابه من توببخشش ازآن ماست آیا شود که فاطمه گوید حسین من «مداح»دل شکسته ببین روضه خوان ماست 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
... 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 چه کنم باغم جانسوز برادر،مادر                          غریبم مادر«۳» مادرم نیست مرا داغ حسینم باور بی حسین گشته دگرزندگی ام مرگ آور کن دعابعد حسین زنده نمانم دیگر شدگلم پیش نگاه من وطفلان پرپر می زنم از غم جانسوز برادر بر سر باورم نیست دگرمن شده ام بی یاور 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کربلا بُوردمه تا بَدیمه داغ بسیار                      آمه جان مار«۳» غریبی جان هداعنِ شه عزیزبرار آه ازاون لحظه که بَخِرده بِنه علمدار پاره بَهییه مه دل از وِنه وَچونِ زار اسیری بُوردمه و بَدیمه خَله آزار وَچون چِشِ پَلی زونه مِره در اَنزار 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 دیگه نا باغی بمونِسّه ونا باغبون                          برارقروون«۳» سرِ باغبونه به نیزه بَدیمه پر خون بی حسین بیمه گرفتاروندارمه سامون اَنه ناله بَزومه جان برارِ قروون دیگه نا دارمه برارو ناکه برار زاعون اِسادیگه کی بونه خواخردرده درمون 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 مادر از داغ برادر شده ام آواره                        دلم شدپاره«۳» بی حسین بسته برویم شده راه چاره غم دلتنگی اش ای وای چه دردی داره تنش از سُمّ ستوران شده پاره پاره داغش آوار شد و برسر من می باره 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 چی بَهووِم که چه بگذشته میون گودال             آمان ازگودال«۳» جانِ برار ره بَدیمه دره زَنّه بال بال اَنّه بَروشتمه شه سرره که بُونّه ازحال خیمه تا قتلگاه تَتِمه وَچونِ دمبّال من و وَچون همه ناله زومی دشمن خوشحال بی حسین اسیری بُوردن بَهییه مِه اِقبال 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 کربلا  داغ بَزونه به دلِ پیغمبر                     اَمان ازخنجر«۳» فاطمه صیحه زوعه آه کشیّه حیدر ناله ی واعطشا زوعه حسین ازحنجر آه از لحظه ای که شمر بمو با خنجر زینب ازتَلِ بالا ناله زو روشته شه شر 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
گروه مداحی (مجمع الذاکرین ─┅─⊱✤ ⃟ن ⃟ ‌✤⊰─┅ https://eitaa.com/joinchat/3464298690C2efb4a55b4 با مدیریت:شعبانپور ↶ @Haram75 ─┅⊱✤✤✤⊰┅─
‍ 🌷السلام علیک یا اباعبدالله 🌾اربعین منتظرماست بیاتابرویم دعوت حضرت زهراست بیاتابرویم 🌴ازعلی(ع) اذن بگیریم ورویم کرببلا ازنجف پای پیاده بیاتابرویم 🌾بهریاری غزالان وعزیزان حسین(ع) گرچه دیرامده ایم لیک بیاتابرویم 🌴جاده عشق عجب شورونوایی دارد همره مهدی زهرا بیاتابرویم 🌾گرچه درطی مسیرخسته وبیتاب شدی بهربیتابی اصغر بیاتا برویم 🌴دست وپایت شده گرخسته راه دست وپامیزنداکبر بیاتابرویم 🌾زسفرخسته شدی وکمرت دردگرفت یادآن دردکمردربرسقابیاتابرویم 🌴رنج باری که دراین ره بکشی به تسلی دل زینب کبری بیاتابرویم 🌾تاول پاوعطش گرچه تراخسته نمود پس بیادغل وزنجیر  بیاتابرویم 🌴خسته امانه زره بلکه زجوراعدا بهریاری یتیمان ورقیه بیاتابرویم 🌾گرچه درره نبودخارمغیلان اما مابیاداسراتشنه وگریان بیاتابرویم 🌴ماکه جامانده زان قافله عشق شدیم شادی روح شهیدان بیاتابرویم 🌾غصه قصه سرهای به نی پیرم کرد تاکه سردربدن ماست بیاتابرویم 🌴شاکرحضرت حق درسفرکرببلایم همه تواگرذاکراین صحن وسرایی بیاتابرویم از همه زائران اربعین حسینی التماس دعای فرج                        
‍ ‍ روضه حضرت رقیه(س) (زینب دییر رقییمی آخشاما کیمی نقدر وردولار دینمدی اما اله کی گجه گتدی یوزون قویدی اویارالی سینیه دیدی بابا دویولموشم بابا سویولموشام بابا ) بابا من شمری قویموشام یوخودا دوشموشم یولا قوخدوم گله دالمجا باخردم ساغا صولا بارماقلاریم توخاندی مغیلانداکی کولا دوردوم یخلدم ئولمه میشم زنده گلمیشم فکر ایلدیم گیدیم گجه نین عالمی هارا؟ گزدیم دولاندم تاپدم عجب باغ باصفا ای باغبان یاتوبسان اولوب گلرین فنا بیر بلبلم گلم دیله گلشنده گلمیشم (گونوز نقدری ورسالار دا قیز اوشاقی دینمز گوزلر گجه آتا گله ایوه ) اوت ویردولار گونوز ایویمیز یاندی آی بابا اوت دوتدی دامنیم چوله قاچدیم یانا یانا سوندوردی بیر عرب اوتی ایتدیم اونی دعا گورستمگه یانان یری دامنده گلمیشم 😭😭😭😭😭 👆👆👆 بانوای استاد مداح اهل البیت حاجی تمدنی اردبیلی 👇👇👇