eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
794 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
  متن نوحه دور سرت بگردم خیلی وقته تو حرم سینه زنی نکردم دور سرت بگردم خیلی وقته تو حرم سینه زنی نکردم به خدا قسم فقط تویی دوای دردم دور سرت بگردم حال خوشی ندارم خیلی وقته نشده پا تو حرم بذارم به خدا حق بده که شب تا سحر ببارم حال خوشی ندارم حال خوشی ندارم گرهمو وا کن یه دفعه دیگه برات منو امضا کن من بدم اما مثل هر دفعه آقا با من مدارا کن گرهمو وا کن ابی عبدالله چاره دردای منی ابی عبدالله تو دین و دنیای منی ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله ... از سرمم زیاده که به من امام حسین محبتش رو داده که با نوکرای او میشیم یه خونواده از سرمم زیاده از سرمم زیاده همه دار و ندارم همین اعتقاده اگه بازم ببری منو حرم پیاده از سرمم زیاده بهترین یاری این از آقاییته این بدو دوستش داری به همه گفتم تو زیر خاکم منو تنها نمیذاری بهترین یاری ابی عبدالله با این بدم راه میای ابی عبدالله سر بزنگاه میای ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله
شب شهادت حضرت زهرا س به سبک : ((امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است)) امشب شب جان دادنِ -- ام ابیها است ، زینب معزا است فردا امیرالمومنین -- غریب و تنها است ،زینب معزا است امشب چراغِ خانه ی -- حیدر بُوَد روشن ،روشن تر از گلشن فردا ولی این خانه خاموش و غم افزا است ،زینب معزا است امشب شبِ دردِ دلِ -- زهرای اطهر است، دخت پیمبر است فردا ولی افسوسِ این -- گرمی دلها است،زینب معزا است امشب کُند بر زلف زینب شانه آهسته ، با دست بشکسته فردا خبر از شانه نیست -- این رسم دنیا است ، زینب معزا است امشب شب یاسین تلاوت کردنِ مولاست، بالا سرِ زهراست فردا ولی از سوزِ دل --آه و واویلا است، زینب معزا است امشب کنار فاطمه --ساقی کوثر هست،آن شیر داور هست فردا ولی دور از همین-- سیّدِ والا است ، زینب معزا است امشب مدینه غم فزا -- شور و نوا دارد، بوی عزا دارد فردا عزای بی بیِ -- دنیا و عقبا است،زینب معزا است امشب حسن نالد بر آن -- قباله ی پاره - به سّرِ گوشواره فردا همین سّرِ نهان --روشن به مولا است ، زینب معزا است امشب حسین بن علی - در پیش مادرش،بنشسته کنارش فردا ولی از مادرِ --غم دیده جدا است،زینب معزا است امشب زِ حال فاطمه -حیدر خبردار است، در دل عزادار است فردا کنار قبر او -- بزمی مهیا است ،زینب معزا است امشب نفس می آید از -- گلزار ولایت ،از گلشنِ رحمت فردا خزان آید به این -- گلزار طاها است ، زینب معزا است امشب زیک دستش کُند - تکیه به آن دیوار ، در محضر دلدار فردا شبانه در مزار -- مهمان خدا است ، زینب معزا است شعر : بهمن جعفری زینجناب
زمان: حجم: 160.2K
کربلایی بهمن جعفری زینجناب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کوه غم رو سرم افتاد شعله توی حرم افتاد تا دیدم یه نانجیبی به جون مادرم افتاد چی کشید از در و مسمار که گرفته دست به دیوار من خودم فهمیده بودم پشت بازوش ورم افتاد با چشام دیدم که می‌ریخت تیکه‌های درِ سوخته اینکه داره گُر میگیره چادر مادره سوخته «نزنید مادر مارو» دیده بودم یه حرامی هی می‌زد حرف اضافه از خداشون بود ببینن که بابام بشه کلافه اونی که سردسته‌شونه از قرارم مستشونه تو یه دست قبضه‌ی شمشیر توی اون دستش غلافه هر کدوم آورده بودن دو سه تا اضافه شمشیر اما کارمون رو ساختن با همون غلاف شمشیر «نزنید مادر مارو» گُل یاس خونه افتاد از گُلش گلاب گرفتن کتاب نبی رو بستن از علی حساب گرفتن علی زیر بار نمی‌رفت که بیاد برای بیعت سراغ فاطمه رفتن آخرش جواب گرفتن همه جا دوده و آتیش همه جا پر از غباره مادرم می‌خواست بلند شه نانجیب می‌زد دوباره «نزنید مادر مارو» *شاعر: .
. السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا یک مادر و این همه غم خدایا خانه ی او بوَد حرم خدایا نام مقدسش به عرشِ اِله نوشته با لوح و قلم خدایا هدیه به مسکین و یتیم و اسیر این همه ایثار و کرم خدایا اگر نبود فاطمه تو گفتی بود همه جهان عدم خدایا تمام روشنی کهکشان هاست ز بحر نور او چو نم خدایا نور سماوات و زمین که زهراست فیض خداست دم به دم خدایا شفاعت تمام اهل محشر به نام او خورده رقم خدایا دار و ندارم همه از عشق اوست شوم فدای مادرم خدایا شد از جفای مردمان نامرد کشته ی ضربه ی ستم خدایا میان خانه و میان کوچه پر شده از رنج و الم خدایا دست به دیوار بگیرد چرا ؟ جوانی و قامت خم ؟ خدایا شبانه ره می رود و زیر لب ناله کند به هر قدم خدایا چادر خاکی اش چو پرچمِ آه خون دلش چو موج یَم خدایا روی کبود و پهلوی شکسته یک مادر و این همه غم خدایا ✍ . . علی شده بدون تو تنها دیدن تو واسه ش شده رویا رفتی سفر خدانگهدارت سفر بخیر سفربخیر زهرا«س» ببین که از همه شدم دلسرد چطور میشه بدون تو سرکرد لعنت به اونا که تو رو کشتن خانومه خونه ی علی برگرد فاطمه جان فکری به حالم کن دلم واسه چشای تو تنگه دنیای ما بی تو شده خاموش دنیا بدون تو چه بی رنگه سویی نداره چشمای تارم واسه ندیدنت تو میبارم حرفامو بعد تو به چاه میگم مرحمه واسه ی دله زارم شوهرتو محکومِ به صبره دنیا برام شبیه یه قبره دل من از ندیدنت خونه داغ تو قلبمو میسوزونه من از زمین و آدماش سیرم از مردم زمونه دلگیرم جلو چشای من زدی پرپر من از همین غصه ها میمیرم توی دلم بغضی نفس گیره چشام شده همش به در خیره خون تن تو رو در دیدم این غم مگه از خاطره م میره خونه بدون تو شده خالی زینب میکنه گریه و زاری شب تا سحرمیکنه بیتابی کارش شده عزا داری یا فاطمه یا فاطمه جانم
|⇦•خدایا مادرم زهرا..... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج جواد حسینخانی •✾• *خانم ها امشب پاشيد بريد مدينه كنار زينب و اُم كلثوم بشينيد، حال و هواي خونه ي علي خيلي بارونيه، مي دونيد چرا؟ چون اومدن دَم خونه در زدن، گفتن: علي! به خانومت بگو يا روز گريه كنه، يا شب، اگه ميخواد گريه كنه آرام گريه كنه، صداي گريه اش مارو آزار ميده، خانم ها بريد كنار زينب، نگاهش به رد تازيانه ي روي بازوي مادر كه مي افته دلش خون ميشه...*   خدايا! مادرم زهرا جوان است چرا پس سروِ قد او كمان است   چرا از زندگاني سير گشته چرا در نوجواني پير گشته   * ما آقايون كجا بريم؟ ما بريم كنارِ امام حسن و امام حسين، نزديكِ نود و پنج روزِ  اين بچه ها هي نگاه ميكنن تا بتونن سرشون رو بذارن رويِ سينه ي مادر تا آروم بشن، ميدوني چرا نميشه؟ اين مسمار آتشين بد جور سينه ي مادرشون رو مجروح كرده، نفس كه ميكشه يه لكه ي خون ميشينه رويِ پيرهن...*   درد اون رو دلِ من حس ميكنه نفساش تو سينه خس خس ميكنه   *به امام حسن بگي حالِ مادرتون چطوره؟ بهت ميگه: نبوديد بين كوچه با مادرم ميرفتم، قباله ي فدك دستش بود، دومي از راه رسيد، قباله رو از دست مادرم گرفت كشيد، مادرم نفرينش كرد، نانجيب جلو اومد، مادر رسيد به ديوار، دستش بالا رفت...*   الهي بشكنه دستِ مغيره كه بين كوچه ها بي مادرم كرد   *يه جوري زد كه ديدم مادرم افتاد روي خاكِ كوچه، هي مي گفتم: بلند شو مادر! دارم دق ميكنم چرا پا نميشي؟ گفت: حسن! آخه دستش خيلي سنگين بود، بي هوا تو صورتم زد، گفتم: مادر! چرا روي خاكا مي گردي؟ گفت: حسنم! گوشواره ام شكسته روي زمين افتاده... يكي رسيد به امام حسنِ مجتبي، گفت: آقاجان! چرا محاسنِ شما سفيد شده؟ آقا فرمود: ارثيه... گفت: نه آقاجان! خيلي زوده محاسن شما سفيد شده، آقا فرمودن: تو هم مادرت رو جلو چشمت كتك بزنن محاسنت زود سفيد ميشه... روزگارم رو شب كردن... امام حسن هر وقت از اون كوچه رد ميشد، دست رو دست ميزد ميگفت: اي كاش مادر حسنت مي مُرد... ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
. طی شد زمان دیدار ، علی خدا نگهدار خانه نشینِ بی یار ، علی خدا نگهدار در موسم جوانی ، سیرم ز زندگانی از بس که دیدم آزار ، علی خدا نگهدار من می شوم زدستِ اهلِ مدینه راحت تو می شوی گرفتار ، علی خدا نگهدار شانه زدم به مویِ حسین و زینبینم برای آخرین بار ، علی خدا نگهدار چرا تو سر به زیری ، زانو بغل نگیری ... منم به تو بدهکار ، علی خدا نگهدار حلال کن نمودم ، در این سه ماهِ آخر من زحمت تو بسیار ، علی خدا نگهدار ببخش اگر به کوچه دست تو وا نکردم افتاد دستم از کار ، علی خدا نگهدار فکر دل تو بودم ، اگر نگفته بودم از ماجرای مسمار ، علی خدا نگهدار امشب که خورد دستت به جای تازیانه بگذار سر به دیوار ، علی خدا نگهدار تابوت یار خود را ، مانند بار شیشه با احتیاط بردار ، علی خدا نگهدار تا چشم تو نیفتد ، بر صورتم ، شبانه تنم به خاک بسپار ، علی خدا نگهدار . . شبها به جای مادر ، بالاسرِ حسینم یک ظرف آب بگذار ، زینب خدا نگهدار قرار بعدی ما باشد میان گودال کنار جسم خونبار ، زینب خدا نگهدار سربسته با تو گویم در کربلا که رفتی معجر اضافه بردار ، زینب خدا نگهدار __________ 👇