eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. هر جا که دمخور با دم روح الامینم با مصطفی و خاندانش همنشینم این جمله را حک کرده ام روی نگینم تا زنده ام مدیون ام الموءمنینم مدیون آن زن که نجیب و سرشناس است آنکه شبیه مصطفی حیدر شناس است از مصطفی دارد وقار و عزتش را سائیده بر پای رسولش صورتش را اصلاً نیاورده به رویش غربتش را وقف خدا کرده تمام ثروتش را بی حب او حب خدا هم بی نتیجه است ایمان ما مدیون ایمان خدیجه است در راه حق، سختی کشیدن ها می ارزد فقر خدیجه قدر یک دنیا می ارزد اصلاً غمش به خنده ی طاها می ارزد به اینکه باشد مادر زهرا می ارزد مسندنشین تاج و تختِ این اریکه است چون فاطمه با اجر پیغمبر شریک است ظلم و ستم را دیده و فریاد کرده صدها غلام و بَرده را آزاد کرده خدمت به اَسماء کرده او را شاد کرده با دست خالی پایگاه ایجاد کرده پس این تجارت ها، حسابش با خدیجه است سلمان که مِنّا شد، ثوابش با خدیجه است مرهم به غم ها نیست بعضی سر زدن ها زخم زبان خیلی شنید از سوی زن ها زخم سر پیغمبرش را بسته تنها او را مقرب کرده این تنها شُدن ها خاکستر از روی پیمبر پاک کرده دندان شکسته دیده، زیر خاک کرده در نیمه شب آه غریبانه کشیده یک عمر، بار غم روی شانه کشیده مردانه دردش را به ویرانه کشیده تحریم بوده، دوری از خانه کشیده این قوم کافر بارها بر او جفا کرد اما کنار خانه اش هیزم نیاورد گویا مدینه کوچه هایی پُرخطر داشت بغض امیر خیبرش را چل نفر داشت آتش برای سینه ی زهرا ضرر داشت میخِ درِ آتش گرفته دردسر داشت شیطان در اطراف بهشت، آتش می افروخت زهرا میان خانه با فرزند، می سوخت آنکه کنار او بجز حیدر نیامد ... آنکه بی اذنش، خانه پیغمبر نیامد ..‌. در، رویش افتاد و صدایش در نیامد شادی پس از بابا به این دختر نیامد محزون و دلخور بود از این دنیای کوچک! با او نهان شد داغ دخترهای کوچک! زینب، بزرگ خاندان هل اتی شد میسوخت وقتی وارد کرببلا شد پای حرامی تا که بر گودال، وا شد وقت هجوم شعله ها بر خیمه ها شد می شد مگر یاد غم مادر نیفتد دستی به معجر داشت تا معجر نیفتد وای از سه ساله با تنِ آتش گرفته وای از صدای شیونِ آتش گرفته خورده زمین با دامنِ آتش گرفته می گفت با او هر زنِ آتش گرفته: حیف همین دختر که مویش رفته از دست زیبایی دختر به گیسوی بلند است هرچند روی خار صحراها دویده... هرچند از ضرب لگد قدّش خمیده... هرچند جای سرمه خاکستر کشیده ... بهتر که بابا را در آن مطبخ ندیده قاری نیزه خواهرش را پیر کرده شکل سری که سوخته تغییر کرده ✍ .
. ریزه خوار سفره ی عترت و قرآن هستیم لحظه ی تحویل سال یادِ شهیدان هستیم نوروز بر مؤمنین مبارک بر همه ی مسلمین مبارک بگو با صوت جلی یا علی یا علی و یا علی یا علی یا علی جان یا حیدر... یا مقلّب القلوب، قلب مرا شیدا کن پیروِ حقیقیِ فاطمه ی زهرا کن شکفتن گل ها بادا مبارک نغمه ی بلبل ها بادا مبارک ای ابدی و ازلی یا علی یا علی و یا علی یا علی یا علی جان یا حیدر... ای خدا سال جدید بهارِ دلها باشد موسم آمدنِ مهدی زهرا باشد مُنجیِ مردمِ دنیا یا مهدی از تو نمایم تمنا یا مهدی به اشک و با سوز و آوا یا مهدی بیا بیا یابن الزهرا یا مهدی اَلعَجَل یابن الزّهرا... .👇
enc_17097561568138926863443.mp3
2.95M
بندگی بی بلا نمیچسبد
عاشقی بی خدا نمیچسبد
به همان مهربانی اش به خدا
زندگی بی رضا نمیچسبد
این شلوغی خودش صفا دارد
حرمش بی گدا نمیچسبد

روزی ام کن بلا کشیدن را
با رضا تا خدا رسیدن را

تو کریم کریم ها هستی
شاه ما از قدیم ها هستی
نه به فکر کبوتران تنها
یاد این یاکریم ها هستی

تو امام رئوف دنیایی
تو امام رحیم ها هستی
راه دادی به راه گم کرده
تو به فکر رجیم ها هستی

ما یتیمان آل طاهاییم
تو که یار یتیم ها هستی
دست ما را بگیر آقا جان
تو کریم کریم ها هستی

در جوار شما چه غم داریم
دین و دنیا کنار هم داریم

ما کنار تو دلخوشیم آقا
با تو ای مهربان چه کم داریم

لذتی از بهشت بالاتر
حس و حالی که در حرم داریم
سر این سفره میهمان توییم
بابی از برکت و کرم داریم

سمت باب الجواد می آییم
قدی از احترام خم داریم

پدر و مادرم فدای شما
ای امامم سرم فدای شما
🎤 .
. مثنوی (س) تنها تو ام المومنین هستی خدیجه تنها تو زهرا آفرین هستی خدیجه افسوس که هرگز نکردند احترامت شعب ابیطالب نبوده در مقامت دارایی ات را داده ای پای محمد تو سنگ خوردی بارها جای محمد تو خون دل‌ها در رهِ اسلام خوردی تو طعنه و دشنام از اقوام خوردی دین خودت را کرده‌ای بر احمد اعلام السابقون السابقون‌ آوردی اسلام تو حیدری بودی به احمد راست گفتی قبل از غدیر خم علی‌مولاست گفتی با تو دل پیغمبر آسوده است مادر تو ذوالفقارت ثروت ات بوده است مادر سرمایه‌ات سود اش همش خیرات باشد دارو ندار تو فقط زهرات باشد وقتی امین مکّه تنها شد تو ماندی در بدترین اوقات او خود را رساندی مرهم شدی بر جای زخم سنگ باران تو شیر زن بودی میان خیل مردان نسل تو نورانی است و داده نتیجه مادر بزرگ اهلبیتی تو خدیجه مارا ببخش از اینکه کم یاد تو هستیم در سال یک بار است بر داغت نشستیم ما یک دهه مانند عاشورا بگرییم تا که شبِ دَه، بر غمت حالا بگرییم رفتی پیمبر بی تو تنها گشت مادر سال عروجت سال غمها گشت مادر بعد از تو روز خوش ندیده همسر تو بی تو همیشه غصه خورده دختر تو وقتی عبای همسرت بر تو کفن شد اشک پیمبر هم بر آن دور از وطن شد مادر خدارا شکر تو آنجا نبودی بین اسیران بین آن زنها نبودی 🖍️ ✍ .
. یا ام المؤمنین (س) سلام مادر حضرت فاطمه به غمهای احمد تویی خاتمه سلام مادر مؤمنین زمین ارادت به تو در رگ و ذاتمه تو هستی صدف فاطمه گوهرت نگاه تو همواره مرآتمه اصالت ، سخاوت خصایای تو گدای در بیت تو حاتمه و ساعات بی تو برای نبی چه سخت و غریب و پر از ماتمه خدیجه شدی تا قیامت کنی ز دین محمد حمایت کنی ببخشی همه مال خود را که دین درخشد به گیتی شبیه نگین به جز ثروتت جان دهی در ره رسول خدا رحمت العالمین به چشمان کفار مکه شدی تو تیری چنان میله ی آتشین شنیدند زمان و زمین که به تو هزار آفرین گفت جهان آفرین در این ماه مهمانی ایزدی شده دل ز داغ تو زار و حزین سکوتم شکست بغض من وا شده شب قدر من با تو احیا شده تو رفتی و بعد از تو آمد خزان به چشم نبی تیره شد این جهان تو رفتی و زهرا گرفته دلش به تنگ آمده سینه ی آسمان بگرید برایت چو ابر بهار همان دختری که شده بی نشان همان پاره ی قلب احمد که شد به دست ستم قامت او کمان الهی به حق خدیجه بگیر خودت انتقامی از آن ظالمان بزن شعله بر ریشه ی نحسشان به دست توانای صاحب زمان شاعر : -قم✍ .
. ای مهربان بانوی پیغمبر خدیجه ای محو خلق و خوی پیغمبر خدیجه ای قدرت بازوی پیغمبر خدیجه ای قوت زانوی پیغمبر خدیجه مداح تو پیغمبر و زهرا و حیدر تو کیستی بانو!؟ هزار الله اکبر در اول وصفت زبان از پای افتاد در مدح تو عقلم به جایی قد نمی‌داد مثل تو در اسلام الهی بیشتر باد سلمان، ابوذر، مالک و عمار و مقداد مدیون تو هستند دینداری‌ِّشان را از نان تو دارند نام جاودان را مدح تو را باید که پیغمبر بگوید یا غیر او صدیقۀ اطهر بگوید شاعر چرا گوید؟ چرا ابتر بگوید؟ شاعر دگر خاموش تا حیدر بگوید ای مادر حوریۀ دنیا! خدیجه! زهرا در آغوش تو شد زهرا؛ خدیجه! وقتی رسول‌الله در میدان جنگ است، در پشت جبهه یاوریِّ تو قشنگ است گفتی به ما دنیای بی اسلام، ننگ است دل بی علی دل نیست آری تکه‌سنگ است ثروت اگر که خرج دین باشد می‌ارزد وقف امیرالمؤمنین باشد می‌ارزد اسلام اگر بعد از هزار و چارصد سال امروز بیش از هر زمان دارد پر و بال امروز اگر داریم حبّ احمد و آل امروز اگر از ترس، کافر می‌شود لال امروز اگر تدبیر دشمن بی‌نتیجه‌ست از لطف نام حیدر و نان خدیجه‌ست درد رسول‌الله را تسکین تو بودی در عاشقی هم قابل تحسین تو بودی بیداری اسلام را تضمین تو بودی الگوی زهرا در دفاع از دین تو بودی ایثار کردی فاطمه ایثارگر شد وقتی برای جان مولایش سپر شد زهرا در آتش سوخت تا حیدر بماند تا فتنه‌های دشمنان ابتر بماند در شعله‌ور شد، محسن و مادر... بماند مرثیۀ مکشوف میخ در بماند اف بر تو ای دنیا که هستم از تو خسته دستان حیدر بسته شد، زهرا شکسته زهرا به زینب داد درس استقامت تا او شود الگوی صبرِ در مصیبت اما امان از لحظه‌های تلخ غارت زینب تک و تنهاست؛ آن هم در اسارت یک دست بر سر داشت تا معجر نیفتد دست دگر بر ناقه تا دختر نیفتد ✍ .
. شب‌عید عیده نونبار میشه هرچیزی که کهنه میشه فقط عشق که همونه فقط عشقِ نو نمیشه ما عوض می‌شیم ولی عشق جاریه تو زندگیمون عمریه نفس کشیدیم با حسینِ بچگیمون روی لبهای ما امشب یا مقلب القلوبه کارِ ما دست حسینه با مقلب القلوبه شبه عیدِ عیدی می‌خوام از همین ماهِ معطر من عوض شم اما اینبار هردفه بهتر و بهتر حرفه مولاء که عیده روزی که گنا نکردیم عیده روزی که تو فتنه این در و رها نکردیم برا ما دعا کن آقا  حال ما اینجوری خوبه روی لبهای آقامون یا مقلب القلوبه ماها گم  میشیم حرم نه  ماها بد می شیم رضا نه با گناها  از خدامون ما جدا میشیم خدا نه خاکِ ما خونه‌ی عشقه خاکِ مردمِ حُسینه شب عیده عیدیامون یه تبسمِ حُسینه یه نگاه کن به دلم تا بریزه هرچی رسوبه بَسمه وقتی خدا هس که مقلب‌القلوبه دست خالیم بگم که این گدا خواهشِ محضه ای خدا من‌و بغل کن با تو آرامش محضه دلِ صد دل و یه دل کن جات بشه دلم  خداجون حالم و عوض کن امشب یا محوِلم خداجون درو وا می‌کنن آخر هرکی این در و بکوبه کار و بار ما پس از این با مقلب‌القلوبه بخدا کارا رو بسپر همه کارا با کریمه هرجا کم میاری اونجا  بگو که خدا کریمه سرِ سالِ ما رسید و  خرجیِ سال‌و می‌گیریم درِ خونه‌ی ابالفضل رزقِ  امسال‌و می‌گیریم دلِ ما علقمه می‌خواد  دل ما تنگه غروبه بخدا حواله‌ی ما با مقلب القلوبه (حسن لطفی ۱۴۰۲/۱۲/۲۹) .
4_5870532703727650842.mp3
5.01M
شد آتش دل ما سوز مصیبت تو با نوای شد آتش دل ما،سوز مصیبت تو ، یومُ العَزای ما شد،روز مصیبت تو ای بانوی بهشتی،ای نور حیّ سرمد ، شد جاری از غم تو،اشک از دو چشم احمد یک حُجره از حریمت،دارُالشفای ایمان ، با ثروتت نمودی،یاری ّ دین و قرآن مأنوس اشک و آه است،در ماتم تو طاها ، رفتی و در فراقت،گشته یتیمه زهرا در هجر روی دلبر،غمپروری چه سخت است ، گوید به اشک و ناله،بی مادری چه سخت است امّا امان ز دنیا،از درد و غصه هایش ، از بی مُروّتی ها،از مکر و فتنه هایش پیچیده در گلستان،صوت حزین بلبل ، روزی رسد که زهرا،پرپر شود چو یک گل دلها به یاد داغش،محزون و خسته گردد ، که در ره ولایت،پهلو شکسته گردد در پیش چشم دشمن،ذکر علی کلامش ، با قدّ خم نموده،همراهی ِ امامش شاعر:
Shab 06 Ramazan 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (1).mp3
6.13M
برون شد از حد و اندازه عصیانی که من دارم ملک عاجز شد از ثبت گناهانی که من دارم نه با خالق سر و سری نه با مخلوق احسانی نمی ارزد به کفری سست ایمانی که من دارم چنان این سینه مالامال از آمال و شهوت شد که بوی دوزخ آید از گریبانی که من دارم همانگونه که از دود است رسوا آتش پنهان کند رسوایم آخر عیب پنهانی که من دارم به شانه نظم دادم گر چه این زلف پریشان را چه سودی با چنین فکر پریشانی که من دارم چنان آلوده دامانم ثوابی گر به جا آرم ثواب آلوده میگردد ز دامانی که من دارم ولی لا تَقنَطوا مِن رَحمَه الله اش صدایم کرد قبولم کرد آخر رب رحمانی که من دارم دو قطره اشک بی ارزش ز من دیدی و بخشیدی گران از من خریدی جنس ارزانی که من دارم به حق ضامن آهو ببخشا هر خطایم را بنازم شاه مشهد را به سلطانی که من دارم به وقت خواندن قرآن به فکر یار عطشانم چه قرآنی دگر دارند و قرآنی که من دارم بمیرم عاقبت در روضه های شاه مظلومم کریم و مهربان است این حسین جانی که من دارم لب خشکش فقط مشغول ذکر رب الارباب است و محروم از فرات و تشنه ی یک جرعه ی آب است به پیش چشم او مینوشد آب و شمر میخندد خدایا دست زینب را چه کس در کوفه میبندد 🎤 رمضان 1403 .
Shab 07 Ramazan 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (2).mp3
2.47M
رمضان 1403 روضه خون میاره اسم کربلا رو گریه کن دوباره میشه بی قرارو روزه دار میفهمه حال روزه دارو برات بمیرم گرسنه مونده بودی و توان نداشتی برات بمیرم زمان برا شنیدنِ اذان نداشتی چه سفره ای شد یه کاسه آب برای روزه دار نذاشتن آواره زینب میخواست بیاد ببینتت یه بار نذاشتن یا شیب الخضیب ای غریب **** سحرا روضه ی خونگی میگیرم زیر لب میگم حسین واست بمیرم من هنوز تو فکر روضه ی حصیرم الهی خورشید به وقت صبح کربلا طلوع نمیکرد کاش که زمونه شمرو با زینب تو روبرو نمیکرد تشنه بریدن سرِ تو رو کنار نهر آب عزیزم حوالی عصر به چشم مرکبا زدن نقاب عزیزم یا شیب الخضیب ای غریب **** نیزه ی شکسته افطار حسین ساربان مشتاق دیدار حسین اون سرِ رو نیزه ها آره حسین خبر نداری پشت سر تو زینب تو تا کجا رفت سالار زینب سرِ بریده ی تو روی نیزه ها رفت مسافر من تو که رفیق نیمه راه من نبودی آرزو داشتم موقع رفتنم تو بی کفن نبودی یا شیب الخضیب ای غریب .
Shab 07 Ramazan 1403 Karimi [Mohjat_Net] (2).mp3
3.53M
راه فرات رومون بسته درهای آسمون بسته ای طفلک زبون بسته بابات میاد میبردت امون بده داری میری غیرتتو نشون بده لبای خشکت شمشیر تیزته شمشیرو - رو به حرمله تکون بده میدونم خیلی مردی میدونم برمیگردی تا برگردی از میدون عزیزم پیرم کردی **** چشمای علقمه بازه زخم دل همه بازه آغوش فاطمه بازه خدا میاد دعاتو مستجاب کنه زهرا میاد تا لبتو سیراب کنه از اون طرف حرمله رو صدا زدن اونم میاد که خونمو خراب کنه میدونی خیلی خستم ببین میلرزه دستم دخیل اشکامو به پَرِ قنداقت بستم **** رفتی با صورت ماهت سوی سِیرِ اِلَی ‌اللهِت دست خدا به همراهت کاش لااقل یکی تنت رو خاک کنه کاشکی یکی خونِ موهاتو پاک کنه نیزه برا سرت آورده حرمله میخواد باهاش قافله رو هلاک کنه سرت از نی میفته بمیرم هی میفته همش خیره به نِیزَم میدونم کی میفته ۱۴۰۳
. نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه کرببلا روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست :: فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای علی‌اکبرم گریست... ✍ 👇
Namahang Delamo Bordi 1403 Ataie [Mohjat_Net].mp3
755.4K
دلمو بردی 1402 میریزه اشکام زیر بارون غمت تنهای تنهام دوری سخته واسه من من تو رو میخوام ذکر لالایی من کاشکی بتونم اربعین خودمو به تو برسونم دوباره نماز شکر پیشت بخونم بیفتم تو حرمت خیس بارونم تو که میدونی من دلم تنگه زندگی تو کربلات خیلی قشنگه میتپه آقا توی دل ما شوق حرم تو و حرم سقا **** آره آقامی تویی که تو همه ی خاطره هامی منو بپذیر آقا واسه غلامی من فقط دلم خوشه به یه سلامی پشت و پناهم یار دیرینم میکوبم عشق تو رو به روی سینم من همه زخمم دوای دردم فقط اینو بلدم دورت بگردم .
Ramazan 1403 Rasoli [Mohjat_Net] (2).mp3
1.27M
همدردی با مردم غزه کاش این بغض گلو یه امون بده یا گریه بهم راهو نشون بده افطارو سحرم شد غصه و غم ذره ذره دارم دق میکنم برادر وقتی تو محاصره ای دیگه چه افطاری و سحری عذرا عذرا یا رمضان الشعب بغزه جوئان هم بارون آتیش رو سرشون هم زیر آواره پیکرشون غزه تنها مونده غرقه ی خون عادت کردیم انگاری هممون عاشورا شد ما موندیم یه کنار تماشاچی شدیم آخر کار 1403
. حتى اگر نبخشد ، این چشم تر می ارزد این دور هم نشینى وقت سحر می ارزد . جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست هر وقت می نشیند در پشت در می ارزد . گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند پیش کریم خیلى خون جگر می ارزد . من که توقع قرب از هیچ کس ندارم اصلا همین که هستم این دور و بر می ارزد . چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند پس گم شدن براى مهر پدر می ارزد . هر طور می پسندى بشکن دل گدا را هرچه شکسته تر شد دل بیشتر می ارزد . فرموده اند روزه یعنى على ، یقینا کار علی ست والله روزه اگر می ارزد . چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز ریگ نجف به قدر صد کوه زر می ارزد . یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد این یا على براى ما آنقدر می ارزد . هر چه خراب کردم دیدم درست کردى ویرانه بودن من از این نظر می ارزد . گر تو نمی پسندى تغییر ده قضا را از کوى نیکنامان یک آن گذر می ارزد . حداقل به کار حسین که می آییم این بار را ضرر کن ، ما را بخر … می ارزد .👇
Shab5_Razaman1403_Salahshour_a.mp3
6.44M
🔉السلام علیک یا اباعبدالله حداقل به کار حسین که می آییم این بار را ضرر کن ، ما را بخر، می ارزد... ◼️ به همراه توسل به علیه السلام 🎤حاج مهدی
. : عقلم توان نداشت از او سر درآورد مضمون به شان و منزلتش در سر آورد غیر از خدیجه (س) هیچ زنی ظرفیت نداشت از بهترین زنان جهان،بهتر آورد هرگز توان مادر هستی نبود و نیست دیگر شبیه دختر او دختر آورد دختر،چه دختری که پدر دستبوس اوست حتی خدا بخاطر او محشر آورد شعری که هست منقبت ام مومنین مضمون ز آیه قرآن در آورد دنبال عشق بود نه دنبال سیم و زر گوهر شناس روی سوی گوهر آورد چشمان خویش را به روی هرچه داشت بست تا در دلش محبت پیغمبر آورد این بیت های من سخن درخورش نبود عقلم توان نداشت از او سر در آورد آن بانویی که فاطمه را مادری کند آید به آسمان و زمین سروری کند ای سایه سار سید لولاک موی تو خورشید و ماه آینه گردان روی تو صف میکشند زیر دو دستت فرشتگان بر جستن تبرک آب وضوی تو هر مادری که مادر زهرا نمیشود الله و اکبر از تو و از آبروی تو غمگین نباش مادر زهرا دگر بخند زیرا کند بهشت خدا آرزوی تو راهش جدا ز راه رسول خدا نشد چون او کسی به حال نبی آشنا نشد وقتی که اهل مکه به او سنگ میزدند چون او کسی به غیر نبی هم صدا نشد میخواست در عبای پیامبر کفن شود اما برای او به عبا اکتفا نشد وقتی که پنج تا کفن از آسمان رسید چیزی نصیب خامس آل عبا نشد تاریخ شاهد است در عالم بجز حسین هیچ آفریده ای کفنش بوریا نشد هنگام دفن او پسرش آه میکشید شمشیر و نیزه از بدن شاه میکشید هر چه کردند رو به قبله نشد بس که او پاره پاره تن شده بود نیزه هاشان تمام شد اما نوبت سنگ ریختن شده بود پشت و روی تنش یکی شده بود زینب از دیدن تنش جا خورد ... 👇
Shab10_Razaman1402_Karami_a.mp3
33.41M
🏴السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ 🔊 وصیتی به تو دارم در این دم آخر بیا برای خدا خواهری کن ای اسما شب عروسی زهرا به جای من تو بمان برای دختر من مادری کن ای اسما ... ◼️ کبری سلام الله علیها توسل به سلام الله علیها 🎤حاج علی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور شهادت حضرت خدیجه سلام اللّه علیها سبک چیه دلم گرفتی .... آسمون از غمایِ دلِ زهرا ناله می‌زنه‌ بقیع داره برایِ یارِ آقا سینه می‌زنه ماهِ خداسو ماهِ غریبیِ رسولِ خدا رو شونه‌ها تو راههِ می‌رسه از بقیع به خدا آسمونِ چشایِ عشقِ آسمون بارونیه شبِ غم و عزایِ دلایِ زارِ فاطمیه غمخوارِ غصّه‌هایِ دلِ رحمةٌ‌‌للعالمین همدم و آشنایِ دردایِ ختم‌المرسلین فاطمه و یتیمی زهرا و غمِ بی‌مادری چه غصّه‌یِ عظیمی رسول و غمِ بی‌یاوری زهرا می‌مونه و غم زهرا مونده و بسترت شده مثِه محرّم بارونی چشمِ دخترت تویِ چشایِ زهرا اشکِ تنهایی می‌شینه بعد از من و تو تنها چه غما‌‌ که نمی‌بینه ما میریم و مدینه میشه شهرِ ظلم و کینه ما میریم و می‌شینه میخ با لگد تویِ سینه ما میریم و تو کوچه سیلی می‌زندِش زمین پیشِ چشمِ یه بچّه نیلی میشه گلبرگِ دین کربلا چیه دلم گرفتی واسه چی داری گریه می‌کنی مجلسِ غم گرفتی واسه کی داری سینه می‌زنی چی شده که تپش‌هات قصّه‌یِ غصّه‌یِ عالمه تویِ نفس نفسهات عقده‌یِ دیدنِ حرمه چی میشه که بذاری خدا تو سرنوشتِ ما روضه و بی‌قراری زیارتِ کرب‌وبلا چی میشه باز بدوزم چشمامو به موجِ فرات تا کی باید بسوزم آقا تو حسرتِ کربلات خوب می‌دونم که نیستم لایقِ غلامیِ خونه‌َت امّا عمریه هستم عاشق و زار و دیوونه‌َت روز و شبم گذشته با ذکرت تویِ سینه زدن رویِ قلبم نوشته مملکتِ شاهِ بی‌کفن‌ میونِ روضه‌خونی تو هیأت عشقو حس می‌کنم با ذکرِ پهلوونی یادِ گلِ نرگس می‌کنم به یادِ کفُّ‌العبّاس به یادِ بین‌الحرمین می‌خونم از گلِ یاس نفسامه ذکرِ حسین عمریه رویِ دوشم پرچمِ عشقِ پاکِته دیوونه‌یِ شیش‌گوشه‌م عاشقت سینه‌چاکته سندِ بندگی رو خدا کرده به نامِ تو تمومِ زندگی رو داره از تو غلامِ تو حسین ....
. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دوباره سر به زیر اومد، عبد فراری بگو چجور صدات کنم، محل بذاری توو هفت تا آسمون ستاره ای ندارم ببین در خونت مثه، ابر بهارم ۲ کجا برم - که مثل تو - اینقدر منو تحویل بگیرن اونا که خوب - شناختنت - از پیش تو جایی نمیرن به حق الحسین / بحق الحسن / الهی العفو به داغ دل / شه بی کفن / الهی العفو 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حتی اگه منو توو آتیش بسوزونی میگم بازم دوست دارم، میگم بدونی که جز تو هیچکسی پناه من نمیشه خیلی هوای بندتو، داشتی همیشه ۲ توو این شبا - می‌خوام بگم - ما رو توو این خیمه نگهدار تو رو می‌خوام - قسم بدم - به مشک پاره علمدار به حق یل / سپاه حرم / الهی العفو یه دستی بکش / به روی سرم / الهی العفو .👇
. به لهجه‌ی مازندرانی ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روی سیو بیاردمه / چِش مَشتِ اوُ بیاردمه این دسِّ خالی ره خِدا / آخر شوُ بیاردمه دل دره پاره وونه بنده رِه هارش گِناه هاکردمه ولی ته اینّه نِش مِره کَشِه گیرنیا دومبه آخِرش دل ناگِرونیای مِن تِموُم وونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حُرِّ جا که بدتِر نیمه / دِرسته که کوتِر نیمه ته دوندی هرچی هسِّمه / دِشمِن پیغمبر نیمه قَسِم به اون که حُرّه آبرو هِدا اون ماری که بی‌شیری گَهره توُ بدا قَسِم به اون دسِّ علِمگیرِ جِدا مه دَسِّ بیری مه بدی تموُم وونه آخ - بخشش از بزرگونه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کجه بورم آخِره کار / اِسا که هسّمه تِهنار این دلِ درمونده فِقَط / کربلا بوره وونه خار کربلا باتِمه مه دل پاره بَیه غروب آخر زَینِب آواره بَیه بَوری رگا وِنه دلِ چاره بَیه سَر که نِداشته پاره رگِّ خِش هِدا آخ - هِنیشته نِواجِش هِدا ۲ .👇