eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
796 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
ابی عبدالله رسید منزل ثعلبیه، اونجا اطراق کردند دو تا قاصد از کوفه میومدند حضرت پرسید از کوفه چه خبر؟! گفتند همین قدر بگیم مسلمت رو کشتند، تا این خبر رو دادند فَبکی الحُسَیْن؛ ارباب ما گریه کرد. فرمود: رَحِمَ اللَهُ مُسْلِمًا إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ؛ بعد صدا زد حمیده دختر مسلم رو بیارند؛ مسلم تو کربلا پنج تا شهید داره، دوتا آقازاده هاش تو خود کربلا کشته شدند ، که حضرت تو ناحیه مقدسه به اونا سلام می کنه، دوتا آقازادش، محمد و ابراهیم اند که تو مصیّب کشته شدند. یه دخترم داره به نام حمیده که تو ماجرای شام غریبان کشته شده، این دختر رو صدا زد، بغلش کرد، ابی عبدالله دایی این دختره، یه جوری نوازشش کرد که این دختر فهمید یتیم شده، حضرت فرمود مبادا دلتنگی کنی، من هستم؛ خواهران و دختران من هستند سکینه این صحنه رو به خوبی داره می بینه، گذشت تا عصر روز عاشورا، با همه وداع کرد، همه رو آرام کرد، این زن و بچه و خواهر رو به خیمه راهی کرد، سوار بر ذوالجناح شد دید دیگه مرکب حرکت نمی کنه، یه نگاه کرد دید ذوالجناح سرشو پایین انداخته، سکینه مانع حرکت ذوالجناح شده، از اسب پیاده شد، این ناز دانه رو بغل گرفت، یا الله، نمیدونم این نازدانه چه جوری حرف میزد، دل حسین و به لرزه انداخت، فرمود: لاتُحرِقی قَلبِی بِدَمعِکِ حَسرَةً مٰادامَ الرُّوحُ فِی جُثمانی؛ یعنی تا زنده ام دلمو آتش نزن، هر جوری بود این دختر تو بغل بابا آرام گرفت، دست نوازش بابا رو سر دختر قرار گرفت، هر جوری بود دختر رو آرام کرد، اما بمیرم عصر روز یازدهم، این نازدانه آمد کنار گودال قتلگاه، هر چه گشت بلکه یه بار دیگه آغوش بابا رو پیدا کنه، دست نوازش بابا رو رو سرش بیاره، هر کاری کرد نتونست، میدونی چرا؟ آخه هر طرف بدن رو برداشت طرف دیگه متلاشی شد. بدن امام احترام داره، هر کاری کرد دید بدن داره متلاشی میشه، آخرالامر بدنو رو زمین گذاشت، فَانکبَّت عَلیه بر اون بدن سجده کرد، این لبارو گذاشت بر اون رگای بریده، یه وقت شنید از اون حنجره خونی بابا این صدا بلند شد، سکینه جان، به شیعیان من سلام مرا برسان، بگو بابامو لب تشنه کشتن. ای حسین.... شِیعَتِی مَا اِنْ شَرِبتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونی اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهِیـدٍ فَانْدُبوُنی اگه من و تو روضه خون شدیم، از اثر اون سلامیه که از حنجره ی اربابمون به ما رسیده، روضه رو به همون جایی ختم کنم که شعرم ختم شد، سکینه جان به اونا بگو: لَیْتَکُمْ فِی یَوْمِ عاشُورا جَمیعاً تَنْظُروُنی کَیْفَ اَسْتَسْقِی لِطِفْلی فَاَبَوْا اَنْ یَرْحَمُونی ای حسین بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین... بالحسین یاالله حجت‌الاسلام میرزامحمدی
استاد میرزا محمدی/ حضزت مسلمحضرت-مسلم-میرزا-محمدی. (1).mp3
زمان: حجم: 3.21M
السلام علیک یا اباعبدالله ‏ عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا ‏برات کربلایم را کند امضا حسین.... ==================== حجت‌الاسلام میرزامحمدی
السلام علیک یا اباعبدالله ‏ عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین(۲) تو روضه خوان بشو... تا ‏برات کربلایم را کند امضا حسین.... هم دلم را برده با خود در کنار قتلگاه هم دو چشمم را کند از اشک و ‏خون دریا حسین.... با همین پرونده ی سنگین و این بارِ گناه می خرد مارا در این دنیا و آن دنیا حسین... از ‏سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه... یاد مادرنمان بخیر اول محرمی مارا مُحرِم می کردند. از سنین کودکی ‏پوشیده ام رخت سیاه ریختم اشک و زدم بر سینه گفتم یاحسین.. قربون این ناله هاتون یکسال تو حنجره ‏هایت حبس کردی، گفتی صدای خودش که در گودال در نمی آمد از شب اول محرمی میروم حنجره ام را ‏خرجش می کنم. باریکلا مرحبا به این مستمع حواسش جمعِ به روضه است نه اطراف. ‏ غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق.... تو اون شلوغیه محشر هم پدر از پسر برادر از برادر.... غم ‏مخور گر روزمحشر گم شدی در بین خلق هرکجا باشی مارا میکند پیدا حسین... حالا آرزویت چیست شب ‏اول ؟ من که از روز ولادت کربلایی بوده ام... اگر یادت نیست برو از مادرانتان بپرسید اولین غذایی که تو ‏کامت گذاشتند تربت الحسین بود . من که از روز ولادت کربلایی بوده ام دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با ‏حسین....‏ نمونه ی بارزش مسلم ابن عقیل است از لحظه ی ولادت تا لحظه ای که آوردنش بالای دارالعماره با ابی ‏عبدالله نفس کشیده ، نانخور خود حسین شده ، ریزه خور ابی عبدالله ست. آخر هم با گریه بر ابی عبدالله ‏سر از بدنش جدا کردند. ‏ شبانه نماز عشا را خواند برگشت دید یک نفر هم پشت سرش نمانده ، کوچه های کوفه را دارد تک و تنها ‏سپری میکند. دید یک خانومی دم در خانه اش ایستاده رسید به این زن فرمود : یا امت الله اِسقِینی بِالماء ‏ تشنه ام است یک جرعه آب داری به من بدهی؟ طوعه رفت میان منزل ، ظرف آب آورد همین که آب را ‏نوشید طوعه دید تکان نمی خورد . ای مرد شب است خوب نیست اینجا توقف کنی، برو منزلت. سه مرتبه ‏طوعه این را گفت . مسلم سرش را بالا آورد فرمود: من در کوفه خانه ندارم. آقاجان مگر تو که هستی؟ فرمود ‏میخواهی یک معامله ای با من کنی؟ من نزد امیرالمومنین ضمانتت را کنم؟ مگر تو که هستی؟ فرمود من ‏مسلمم. سفیر حسینم. طوعه خیلی خوشحال شد ، میزبان مسلم است. آورد میان منزل غذا درست کرد اما ‏دید مسلم تا صبح لب به غذا نمیزند. مشغول عبادت است فقط دارد گریه میکند. اظهار پشیمانی میکند. ‏ فردا صبح که شد خبردار شدند مسلم خانه ی طوعه است. ریختند در خانه. اول خانه را آتش زدند. شب ‏اولی کجا بریم؟ از مدینه این رسم گذاشته شد برای بردن یک پهلوان... اول خانه اش را بسوزانند. خانه را که ‏آتش زدند مسلم بلافاصله آمد بیرون. دو مرتبه هجوم آوردند به اندرون.. اما مسلم این مهاجمین را بیرون کرد. ‏نمی خواهد یکبار دیگر خاطره ی مدینه اتفاق بیفتد . زنی بین دود و آتش بین درو دیوار مانده.... به هر قیمتی ‏بود اینها را بیرون کرد. حتی نوشتند با شمشیر لبهایش را بریدند. درستش هم همین است. مسلم ... من از ‏همینجا گریزم را میزنم. اینجا شصت هجری بود و مدینه یازده هجری . پنجاه سال است این روضه را شنیده ‏بودیم. اگر این است تاثیر شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن ؟ شنیده بودی خانوم علی بین درو دیوار ‏مانده ، شنیده بودی در خانه اش را آتش زدند غیرتت اجازه نداد سریع از خانه آمدی بیرون. تازه طوعه کجا ‏فاطمه کجا؟ تو کجا علی کجا؟ اما نبودی که ببینی فَعَلقَت فی عُنُقِ علیٍ حبلُ طناب به گردن دستاشو بسته ‏بودند کشون کشون میبردنش . آخ بمیرم. جلو چشمش خانومش را میزدند. اینجا ناله ی یازهرا لازم دارد ها .‏... کاش چشمم جای دستم بسته بود کربلا هم همین واقعه تکرار شد ، نبودی ببینی یا مسلم هشتادو چهار ‏زن و بچه را میزدند. دامنهایشان آتش گرفته بود. گوشواره از گوش بچه ها کشیدند. معجر از سرها ربودند. ‏ حسین....‏ نبودی ببینی ، فاطمه ی بنت الحسین فرمود: حتی پارچه ای که شبها رویمان می کشیدیم را به غارت بردند . ‏ شب اولیه کجا بردی مارا؟ ای خدا شب شده و من چه کنم؟ یک مصرعش مال مسلم است یک مصرعش مال ‏شام غریبان. ای خدا شب شده و من چه کنم؟ حالا مصرع دوم را بشنو ، یک زن و این همه دشمن چه کنم؟ ‏ناله بزن یا حسین....‏ باباالمستضعفُ الغَریب یا اباعبدالله. ‏.. کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد کوفیه بی مروت شرم و حیا ‏ندارد کوفه میا حسین جان ... ‏ حجت‌الاسلام میرزامحمدی
حجت الاسلام استاد میرزامحمدی4_5832627465561837544.mp3
زمان: حجم: 4.73M
السلام علیک یا مسلم بن عقیل حالا وقت گریه بر مسلمه.... حجت‌الاسلام میرزامحمدی
السلام علیک یا مسلم بن عقیل حالا وقت گریه بر مسلمه، یه گریه کن تو کوفه براش نبود. نه دختری ، نه پسری، زن و بچه ش تو کاروان دارن میاند، توی کوفه دیدند دارند پیکرش می کشند بدنش رو آوردند معکوس دار زدند اما سرش رو چه کردند سر رو فرستاد برای یزید یزید هم دستور داد سر مسلم رو بزنند دم دروازه شام یعنی از امروز تا اول صفر این سر آویزان دم دروازه است الله اکبر بعضی از مقاتل نوشته اند سر ابی عبدالله هم بردند کنار سر مسلم دم دروازه آویزان کردند تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل هر دو دختراشون همسن هستند سکینه ۱۳ سالشه حمیده هم ۱۳ سالشه تا رسیدند دم دروازه.... آی حسین.... حجت‌الاسلام میرزامحمدی
حجت‌الاسلام استاد میرزامحمدی4_5933929294349733146.mp3
زمان: حجم: 11.66M
در راه تو حسین فدا میشود سرم در شهر کوفه تشنه و بی یار و یاورم بسته شده دو دست منو یاد حیدرم آقا سلام برتو شده ذکر آخرم حجت‌الاسلام میرزامحمدی
در راه تو حسین فدا میشود سرم در شهر کوفه تشنه و بی یار و یاورم بسته شده دو دست منو یاد حیدرم آقا سلام برتو شده ذکر آخرم تا عرش میرود غم و اندوه و آه من دارالعماره گشته کنون قتلگاه من جاهمتون خالی بود حرمش، من از آقا دعوت گرفتم امروز،قدم رنجه کنن،گریه کن روضش خودشه این شهر مردمش همه کینه پرورند از عمق سینه دشمن اولاد حیدرند بخدا حیفه تماشاچی باشی، طناب به پاهاش بستن تو کوچه کشوندند، حالا که موندی رزق اربعینت رو حضرت مسلم امضا میکنه دارند بهر کشتن تو نیزه میخرند در فکر گوشواره و خلخال و معجرند ای پنجمین ستاره ی آل عبا حسین هر سو که میروی برو ،کوفه نیا حسین اینجا نیا که رنج تو بسیار میشود از تن جدا دو دست علمدار میشود زینب اسیر کوچه و بازار میشود پای رقیه ی تو، پر از خار میشود اینجا نیا که مقتل شهزاده میشود تیر و کمان حرمله آماده میشود چشم انتظار آمدنت نیزه دارها با نعل تازه منتظر تو ، سوارها دادند قول مقنعه و گوشواره ها غارت شود عبای تو در گیرو دارها گودال میکنند که قربانیت کنند غارت ز تو عقیق سلیمانیت کنند حسینش رو تو بگو سنگت زدند لشگریان از جفا حسین نیزه به پهلویت بخورد بی هوا حسین تو پیش مادرت بزنی دست و پا حسین از خون تو خضاب شود کربلا حسین غارت شود ز پیکر تو پیرهن حسین یعنی رها شود بدنت بی کفن حسین همه روضه رو جمع کردم تو این یه بیت زود رد شدم این عاقبت من که عزیز آمده بودم ای کاش کسی خار در این شهر نیاید... حجت‌الاسلام میرزامحمدی ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
حجت‌الاسلام استاد میرزامحمدیروضه امام حسین و حضرت مسلم.mp3
زمان: حجم: 8.12M
ما زنده برآنیم بمیریم برایش پر شور شود بار دگر ماه عزایش هر چند نشد قسمت ما صحن و سرایش از دور سلامی طرف کرببلایش حجت‌الاسلام میرزامحمدی
ما زنده برآنیم بمیریم برایش پر شور شود بار دگر ماه عزایش هر چند نشد قسمت ما صحن و سرایش از دور سلامی طرف کرب و بلایش به تو از دور سلام به سلیمان جهان از طرف مور سلام به تو از دور سلام به حسین از طرف وصله ی ناجور سلام سفره ی ارباب به ما غم برسانید هرجور شده رزق محرم برسانید آه ای پسر فاطمه این فصل خزان است برگرد از این راه که زینب نگران است از کشتن اولاد تو صحبت به میان است آن دشت پراز حرمله و زجر و سنان است برگرد که تسبیح تو صدپاره نگردد برگرد که ناموس تو آواره نگردد سخت است سخن با لب خشکیده و عطشان سخت است که با سینه ی سنگین برود جان تشییع تنت مانده و این وحش بیابان سنگی به سرت بوسه زد ای قاری قرآن من زینبمو پیش تنت میروم از حال برخیز و ببین مادرمان آمده گودال با رفتن تو میرود این خیمه به غارت تو بی کفن و بر تن من رخت اسارت بیش از تو به ناموس تو گردیده جسارت ای کاش که میشد برسم باز کنارت افسوس که دستم بخدا بین طناب است انگار قرار منو تو بزم شراب است حجت‌الاسلام میرزامحمدی ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
@RozeKhanegee999700.mp3
زمان: حجم: 7.76M
السلام علیک یا اباعبدلله از پنجم شوال که این نامه رو نوشت به ابی‌عبدلله تا هشتم ذی الحجه خیالش راحته... حجت‌الاسلام میرزامحمدی
السلام علیک یا اباعبدلله از پنجم شوال که این نامه رو نوشت به ابی‌عبدلله تا هشتم ذی الحجه خیالش راحته، اما یه شبه یه بلایی سرش آوردند که هی آرزو می‌کرد ای کاش نامه نمی‌نوشتم! نماز عشا رو که خواند برگشت دید یه نفر هم پشت سرش نمونده یاللعجب کجا برم، تاریکیِ، من که جایی رو تو این کوفه بلد نیستم کوچه ها رو غریبانه پشت سر گذاشت، رسید در خونه ای دید یه پیرزنی مضطربه گفت آی زن جرعه ای آب داری به من بدی یا نه؟ تشنمه، طوعه رفت داخل یه جرعه آب آورد تا آب رو نوشید آرام گرفت پیرزنه دید تازه تکیه به دیوار داد جایی نمیره، آی مرد خوب نیست این وقت شب در خونه من اطراق کنی فرمود آی زن من جایی ندارم برم، میدونی من کیم؟ من سفیر حسینم. تا اسم ابی‌عبدلله اومد دل طوعه به لرزه افتاد سفیر مولام حسین اومده در خونم، البِیتُ بِیتُک، اصلا صاحبخونه خودتی.... فهمیدی چی گفتم؟ هر جا اسم ابی‌عبدلله بیاد خونه دارت میکنند لذا تو دنیا همه تلاش اولیا الهی این بود یه کاری برا ابی‌عبدلله بکنند، منتسبین به ابی‌عبدلله همیشه خونه دارند، مستأجر نمی‌مونند، لذا زائرینش هم همینن فرمود هر کی زائر حسین ما نباشه تو بهشت هم که بره مستأجر، اونجا خدا بهش خونه نمیده فهمیدی چی گفتم یا نه؟ اگه میخوای هیچ وقت مستاجر نباشی با ابی‌عبدلله یه کاری کن، حسین جان قربونت برم همه رو صاحبخونه کردی اما خودت رو از خونت بیرون کردن عرض توسل به مسلم بن عقیل اون آقایی که پیامبر به امیرالمومنین فرمود:مؤمنین برا مسلم گریه میکنند تَبکي عَلَیکْ عیونُ مُؤمنین وارد خونه طوعه شد، طوعه منتظر پسرشه، اصلا دیگه گمشدشو فراموش کرد تا صبح مثل پروانه دور سفیر حسین میچرخه، اما یه نگاه کرد دید مسلم هم مضطربه، آقاجان چتونه؟ چرا غذا میل نکردید؟ صبح که شد تازه طوعه فهمید چه خبره، ریختن در خونش، شنیدید مسلم بلافاصله از منزل اومد بیرون. چون میدونه اگه تو خونه بمونه یه بار دیگه واقعه مدینه تکرار میشه. اون واقعه برا عالم بس هست، تا قیامت یه بار بیشتر تکرار نشده، لذا بلافاصله از خونه طوعه اومد بیرون تا اومد بیرون محاصرش کردند یجوری میزدند، تکیه به دیوار داد فرمود نانجیبا مگه کافر گیرآوردید؟ زنها از بالای خونه هاشون نی‌ها رو آتش زدند آتش به سرو روش میریختند چی میخوام بگم؟ میخوام بگم دستات رو که نبسته بودند هرچی از بالا آتش میریختند اونا رو از سر و روت دور میکردی آخ امان از دل زینب... خدا نکنه دست و بازوی کسی رو ببندند اونوقت از بالای بام خونه‌ آتش بریزند.... آی حسین... مگه زین العابدین به سهل ساعدی نفرمود، تا عمامه‌شو برداشت، اونقدر از بالای بام خونه‌های شام، آتش و خاکستر ریخته بودند تازه سرهای رو نیزه بمونه انگار همه سرها باید یه اشتراکی با سر ابی‌عبدلله داشته باشند! آخه اون سر، شب یازدهم تنور خولی رفته بود، سرو رو خاکستری بود، گفتند بقیه هم سهمی داشته باشند، اونقدر آتش از بالای بام خونه هاشون ریختند سر و روی بچه های حسین.... ای حسین... صلی الله علیک یا مظلوم... یا اباعبدلله... شب‌های جمعه، میگیرم هواتو(٢) اشک غریبی میریزم برا تو بیچاره اون که حرم رو ندیده(٢) بیچاره‌تر اون که دید کربلاتو ندیدنش یه درده، اما دیدنش هزار درده، مگه کربلا چه خبره؟ می‌روم بینم در کجا زینب شِکوه از شمر بی حیا دارد حسین.... خدایا به دعای نازنین حجة بن الحسن ، دعاهای همه ما ملتمسین دعا به هدف اجابت برسان به نورانیتش دلهای ظلمانیمون نورانی بفرما به آبرویش آبروی ما حفظ بفرما به عظمت و ولایتش این مملکت حسینی و مهدوی رو از گزند بلیات عرضی و سمائی، از شر شیاطین داخلی و خارجی حفظ فرما مردم مظلوم یمن، عراق، سوریه، نیجریه، بحرین نجات عنایت بفرما رهبرمون حفظ فرما امام و شهدا و علما و اموات این جمع، همه گریه‌کنا، ذوی الحقوق و ذوی القربیٰ قرین رحمت واسعه‌ات بفرما مرضا و منظورین شفای عاجل عنایت بفرما نام ما رو در زمره‌ی آزادشدگان از آتش جهنم ثبت فرما بالنبی و آله رحم الله من قرأ الفاتحة مع الصلوات حجت‌الاسلام میرزامحمدی ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─