Nazar QatariNazarQatari-MiladImamZaman1438[02].mp3
زمان:
حجم:
5.01M
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است ❤️
نزار قطری
🌸 علي شاه💚
عَلي ماه💚
عَلي راه💚
عَلي نَصْرُمِن الله💚
عَلي زِمزِمه ى هَر دِلِ آگاه💚
عَلي عِينِ يَقينْ است💚
عَلي بَر هَمه ى خَلْقْ اميرالْمؤمِنينْ است💚
عَلي كاشِفِ هَر غَم💚
عَلي بَر هَمه مَرْحَم💚
عَلي ذِكْرِ لَبِ عيسى بن مَرْيَم💚
عَلي هَستى خاتَم💚
عَلي بَرگِ بَراتِ هَمه ى خَلْقْ ز آتَش و جَهَنَّم💚
عَلي اصلِ وجودْ است💚
عَلي روى سُجودْ است💚
عَلي مَعدَنِ جودْ است💚
عَلي رازونيازْ است💚
عَلي سوزو گُدازْاست💚
عَلي مَحْرَمِ راز است💚
عَلي مُهرِ قبولي نَماز است💚
عَلي بَرْگ و بَراتْ است💚
عَلي حَجُّ زَكاتْ است💚
عَلي تَجَلّي صفاتْ است💚
عَلي بابِ نِجاتْ است💚
عَلي حَيّ و مَماتْ است💚
عَلي رَمْز عُبور و مُرور از روى صراط است💚
عَلي ساقي كوثَر كه هَمان آب حيات است💚
فَقَط حِيدَرِ كَرّار امير الْمؤمِنينْ است..💚
پیشاپیش عید غدیر بر همگان مبارک 🌺
🏴#شهادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
🏴#دودمه
✍شاعر:مرتضی محمود پور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
◾بنداول
روضه خوان کربلا مسموم از زهر جفاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)
◾بنددوم
با لب تشنه به یاد تشنهی کرببلاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)
◾بندسوم
قبر بی شمع و چراغش شاهد این مدعاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)
◾بندچهارم
شد مدینه قتلگاهش شور عاشورا به پاست
فاطمه صاحب عزاست(۲)
#روضه_دفتری
🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه فاطمه زهرا (س)
#گریز به کربلا
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) انشاالله به آبروی فاطمه زهرا حاجت روا بشید شفای مریضان انشاالله همه اموات فیض ببرند دلها را روانه کنید مدینه
🔶دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
🔶سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد
🔶چه حکمت است چون نام فاطمه آید
🔶دلم برای گریه بهانه میگیرد
دلها بسوزه برفاطمه زهرا(س)
می نویسند نیمه های شب اسما ه آب می ریخت علی بدن فاطمه را غسل داد امام حسن یک طرفه امام حسین یک طرف دیگر زینب وام کلثوم یک طرف دیگر نشسته اند گریه می کنند
آرام آرام گریه می کنند
انشاالله در مجلس ما کسی نباشه که داغ مادر دیده باشه خیلی سخته
نیمه های شب کنار بدن فا طمه( س) یک دفعه علی مرتضی صدا زد زینب ام کلثوم بیاید با مادرتان خدا حافظی کنید بچه ها ی امام علی خودشان انداختند روی بدن مادر یک دفعه دیدند بی بی دستهای را گشود یک دستی به گردن حسنه یک دستی به گردن حسینه یک دفعه منادی بین زمین آسما ن صدا زد یا علی جان حسن وحسین را از روی سینه مادرشان بلند به خدا سوگند که این حالت انها فرشتگان آسمان را به گریه انداخت امیر المومینین انها را از روی سینه مادرشان بلند کرد
اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی
که زینب آمد گودی قتلگاه ....
شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها
را کنار زد زینب چه دید حلقوم بریده برادرش حسین اما زبان حالی داره بی بی زینب
🔸گلی گم کرده ام می جویم اورا
🔸به هر گل می رسم می بویم اورا
🔸گل من یک نشانی دربدن داشت
🔸یکی پیراهن کهنه به تن داشت
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
1403/3/20
استاد حجت الاسلام میرزامحمدیAudioCutter_MirzaMohammadi-www.Ziaossalehin.ir-Shabe1-Moharram.mp3
زمان:
حجم:
1.32M
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
ابی عبدالله رسید منزل ثعلبیه،
اونجا اتراق کردند
حجتالاسلام میرزامحمدی
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
ابی عبدالله رسید منزل ثعلبیه،
اونجا اطراق کردند
دو تا قاصد از کوفه میومدند
حضرت پرسید از کوفه چه خبر؟!
گفتند همین قدر بگیم مسلمت رو کشتند،
تا این خبر رو دادند
فَبکی الحُسَیْن؛
ارباب ما گریه کرد.
فرمود: رَحِمَ اللَهُ مُسْلِمًا إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ؛
بعد صدا زد حمیده دختر مسلم رو بیارند؛
مسلم تو کربلا پنج تا شهید داره،
دوتا آقازاده هاش تو خود کربلا کشته شدند
، که حضرت تو ناحیه مقدسه به اونا سلام می کنه،
دوتا آقازادش،
محمد و ابراهیم اند
که تو مصیّب کشته شدند.
یه دخترم داره به نام حمیده
که تو ماجرای شام غریبان کشته شده،
این دختر رو صدا زد،
بغلش کرد،
ابی عبدالله دایی این دختره،
یه جوری نوازشش کرد
که این دختر فهمید یتیم شده،
حضرت فرمود
مبادا دلتنگی کنی، من هستم؛
خواهران و دختران من هستند
سکینه این صحنه رو به خوبی داره می بینه،
گذشت تا عصر روز عاشورا،
با همه وداع کرد،
همه رو آرام کرد،
این زن و بچه و خواهر رو به خیمه راهی کرد،
سوار بر ذوالجناح شد
دید دیگه مرکب حرکت نمی کنه،
یه نگاه کرد دید ذوالجناح سرشو پایین انداخته،
سکینه مانع حرکت ذوالجناح شده،
از اسب پیاده شد،
این ناز دانه رو بغل گرفت،
یا الله،
نمیدونم این نازدانه چه جوری حرف میزد،
دل حسین و به لرزه انداخت، فرمود:
لاتُحرِقی قَلبِی بِدَمعِکِ حَسرَةً
مٰادامَ الرُّوحُ فِی جُثمانی؛
یعنی تا زنده ام دلمو آتش نزن،
هر جوری بود
این دختر تو بغل بابا آرام گرفت،
دست نوازش بابا رو سر دختر قرار گرفت،
هر جوری بود دختر رو آرام کرد،
اما بمیرم عصر روز یازدهم،
این نازدانه آمد کنار گودال قتلگاه،
هر چه گشت بلکه یه بار دیگه آغوش بابا رو پیدا کنه،
دست نوازش بابا رو رو سرش بیاره،
هر کاری کرد نتونست،
میدونی چرا؟
آخه هر طرف بدن رو برداشت طرف دیگه متلاشی شد.
بدن امام احترام داره،
هر کاری کرد
دید بدن داره متلاشی میشه،
آخرالامر بدنو رو زمین گذاشت،
فَانکبَّت عَلیه
بر اون بدن سجده کرد،
این لبارو گذاشت بر اون رگای بریده،
یه وقت شنید از اون حنجره خونی بابا
این صدا بلند شد،
سکینه جان،
به شیعیان من سلام مرا برسان،
بگو بابامو لب تشنه کشتن.
ای حسین....
شِیعَتِی مَا اِنْ شَرِبتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونی
اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهِیـدٍ فَانْدُبوُنی
اگه من و تو روضه خون شدیم، از اثر اون سلامیه که از حنجره ی اربابمون به ما رسیده، روضه رو به همون جایی ختم کنم که شعرم ختم شد،
سکینه جان به اونا بگو:
لَیْتَکُمْ فِی یَوْمِ عاشُورا جَمیعاً تَنْظُروُنی
کَیْفَ اَسْتَسْقِی لِطِفْلی فَاَبَوْا اَنْ یَرْحَمُونی
ای حسین
بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین...
بالحسین یاالله
حجتالاسلام میرزامحمدی
استاد میرزا محمدی/ حضزت مسلمحضرت-مسلم-میرزا-محمدی. (1).mp3
زمان:
حجم:
3.21M
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله
عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین
تا برات کربلایم را کند امضا حسین....
====================
حجتالاسلام میرزامحمدی
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله
عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین(۲)
تو روضه خوان بشو...
تا برات کربلایم را کند امضا حسین....
هم دلم را برده با خود در کنار قتلگاه
هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین....
با همین پرونده ی سنگین و این بارِ گناه
می خرد مارا در این دنیا و آن دنیا حسین...
از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه...
یاد مادرنمان بخیر اول محرمی مارا مُحرِم می کردند.
از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه
ریختم اشک و زدم بر سینه گفتم یاحسین..
قربون این ناله هاتون
یکسال تو حنجره هایت حبس کردی،
گفتی صدای خودش که در گودال در نمی آمد
از شب اول محرمی میروم حنجره ام را خرجش می کنم.
باریکلا مرحبا به این مستمع
حواسش جمعِ به روضه است نه اطراف.
غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق....
تو اون شلوغیه محشر هم پدر از پسر برادر از برادر....
غم مخور گر روزمحشر گم شدی در بین خلق
هرکجا باشی مارا میکند پیدا حسین...
حالا آرزویت چیست شب اول ؟
من که از روز ولادت کربلایی بوده ام...
اگر یادت نیست برو از مادرانتان بپرسید اولین غذایی که تو کامت گذاشتند تربت الحسین بود .
من که از روز ولادت کربلایی بوده ام
دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین....
نمونه ی بارزش مسلم ابن عقیل است
از لحظه ی ولادت تا لحظه ای که آوردنش بالای دارالعماره
با ابی عبدالله نفس کشیده ،
نانخور خود حسین شده ،
ریزه خور ابی عبدالله ست.
آخر هم با گریه بر ابی عبدالله سر از بدنش جدا کردند.
شبانه نماز عشا را خواند برگشت دید یک نفر هم پشت سرش نمانده ،
کوچه های کوفه را دارد تک و تنها سپری میکند.
دید یک خانومی دم در خانه اش ایستاده رسید به این زن فرمود :
یا امت الله اِسقِینی بِالماء
تشنه ام است یک جرعه آب داری به من بدهی؟
طوعه رفت میان منزل ،
ظرف آب آورد همین که آب را نوشید
طوعه دید تکان نمی خورد .
ای مرد شب است
خوب نیست اینجا توقف کنی، برو منزلت.
سه مرتبه طوعه این را گفت .
مسلم سرش را بالا آورد
فرمود:
من در کوفه خانه ندارم.
آقاجان مگر تو که هستی؟
فرمود میخواهی یک معامله ای با من کنی؟
من نزد امیرالمومنین ضمانتت را کنم؟
مگر تو که هستی؟
فرمود من مسلمم.
سفیر حسینم.
طوعه خیلی خوشحال شد ،
میزبان مسلم است.
آورد میان منزل غذا درست کرد
اما دید مسلم تا صبح لب به غذا نمیزند.
مشغول عبادت است
فقط دارد گریه میکند.
اظهار پشیمانی میکند.
فردا صبح که شد
خبردار شدند مسلم خانه ی طوعه است.
ریختند در خانه.
اول خانه را آتش زدند.
شب اولی کجا بریم؟
از مدینه این رسم گذاشته شد برای بردن یک پهلوان...
اول خانه اش را بسوزانند.
خانه را که آتش زدند مسلم بلافاصله آمد بیرون.
دو مرتبه هجوم آوردند به اندرون..
اما مسلم این مهاجمین را بیرون کرد.
نمی خواهد یکبار دیگر خاطره ی مدینه اتفاق بیفتد .
زنی بین دود و آتش بین درو دیوار مانده....
به هر قیمتی بود اینها را بیرون کرد.
حتی نوشتند با شمشیر لبهایش را بریدند. درستش هم همین است.
مسلم ...
من از همینجا گریزم را میزنم.
اینجا شصت هجری بود
و مدینه یازده هجری .
پنجاه سال است این روضه را شنیده بودیم.
اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن ؟
شنیده بودی خانوم علی بین درو دیوار مانده ،
شنیده بودی در خانه اش را آتش زدند غیرتت اجازه نداد
سریع از خانه آمدی بیرون.
تازه طوعه کجا فاطمه کجا؟
تو کجا علی کجا؟
اما نبودی که ببینی
فَعَلقَت فی عُنُقِ علیٍ حبلُ
طناب به گردن
دستاشو بسته بودند
کشون کشون میبردنش .
آخ بمیرم.
جلو چشمش خانومش را میزدند.
اینجا ناله ی یازهرا لازم دارد ها ....
کاش چشمم جای دستم بسته بود
کربلا هم همین واقعه تکرار شد ،
نبودی ببینی یا مسلم هشتادو چهار زن و بچه را میزدند.
دامنهایشان آتش گرفته بود.
گوشواره از گوش بچه ها کشیدند.
معجر از سرها ربودند.
حسین....
نبودی ببینی ،
فاطمه ی بنت الحسین فرمود:
حتی پارچه ای که شبها رویمان می کشیدیم را به غارت بردند .
شب اولیه کجا بردی مارا؟
ای خدا شب شده و من چه کنم؟
یک مصرعش مال مسلم است یک مصرعش مال شام غریبان.
ای خدا شب شده و من چه کنم؟
حالا مصرع دوم را بشنو ،
یک زن و این همه دشمن چه کنم؟
ناله بزن یا حسین....
باباالمستضعفُ الغَریب یا اباعبدالله. ..
کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد
کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد
کوفیه بی مروت شرم و حیا ندارد
کوفه میا حسین جان ...
حجتالاسلام میرزامحمدی
حجت الاسلام استاد میرزامحمدی4_5832627465561837544.mp3
زمان:
حجم:
4.73M
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
السلام علیک یا مسلم بن عقیل
حالا وقت گریه بر مسلمه....
حجتالاسلام میرزامحمدی
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
السلام علیک یا مسلم بن عقیل
حالا وقت گریه بر مسلمه،
یه گریه کن تو کوفه براش نبود.
نه دختری ،
نه پسری،
زن و بچه ش تو کاروان دارن میاند،
توی کوفه دیدند دارند پیکرش می کشند
بدنش رو آوردند معکوس دار زدند
اما سرش رو چه کردند
سر رو فرستاد برای یزید
یزید هم دستور داد سر مسلم رو بزنند دم دروازه شام
یعنی از امروز تا اول صفر
این سر آویزان دم دروازه است
الله اکبر
بعضی از مقاتل نوشته اند
سر ابی عبدالله هم بردند کنار سر مسلم دم دروازه آویزان کردند
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
هر دو دختراشون همسن هستند
سکینه ۱۳ سالشه
حمیده هم ۱۳ سالشه
تا رسیدند دم دروازه....
آی حسین....
حجتالاسلام میرزامحمدی
حجتالاسلام استاد میرزامحمدی4_5933929294349733146.mp3
زمان:
حجم:
11.66M
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
در راه تو حسین فدا میشود سرم
در شهر کوفه تشنه و بی یار و یاورم
بسته شده دو دست منو یاد حیدرم
آقا سلام برتو شده ذکر آخرم
حجتالاسلام میرزامحمدی
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
در راه تو حسین فدا میشود سرم
در شهر کوفه تشنه و بی یار و یاورم
بسته شده دو دست منو یاد حیدرم
آقا سلام برتو شده ذکر آخرم
تا عرش میرود غم و اندوه و آه من
دارالعماره گشته کنون قتلگاه من
جاهمتون خالی بود حرمش، من از آقا دعوت گرفتم امروز،قدم رنجه کنن،گریه کن روضش خودشه
این شهر مردمش همه کینه پرورند
از عمق سینه دشمن اولاد حیدرند
بخدا حیفه تماشاچی باشی، طناب به پاهاش بستن تو کوچه کشوندند،
حالا که موندی رزق اربعینت رو حضرت مسلم امضا میکنه
دارند بهر کشتن تو نیزه میخرند
در فکر گوشواره و خلخال و معجرند
ای پنجمین ستاره ی آل عبا حسین
هر سو که میروی برو ،کوفه نیا حسین
اینجا نیا که رنج تو بسیار میشود
از تن جدا دو دست علمدار میشود
زینب اسیر کوچه و بازار میشود
پای رقیه ی تو، پر از خار میشود
اینجا نیا که مقتل شهزاده میشود
تیر و کمان حرمله آماده میشود
چشم انتظار آمدنت نیزه دارها
با نعل تازه منتظر تو ، سوارها
دادند قول مقنعه و گوشواره ها
غارت شود عبای تو در گیرو دارها
گودال میکنند که قربانیت کنند
غارت ز تو عقیق سلیمانیت کنند
حسینش رو تو بگو
سنگت زدند لشگریان از جفا حسین
نیزه به پهلویت بخورد بی هوا حسین
تو پیش مادرت بزنی دست و پا حسین
از خون تو خضاب شود کربلا حسین
غارت شود ز پیکر تو پیرهن حسین
یعنی رها شود بدنت بی کفن حسین
همه روضه رو جمع کردم تو این یه بیت
زود رد شدم
این عاقبت من که عزیز آمده بودم
ای کاش کسی خار در این شهر نیاید...
حجتالاسلام میرزامحمدی
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─