eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
واحد؛ وارث غربت.mp3
1.7M
علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹وارث غربت🔹 تازه برگشتم از سامرا اما بازم دلم تنگه برای آقام بی‌قرارم واسه دیدن صحنش از غربت سرداب می‌باره چشمام آقایی که داریم از قیامش ما تا قیامت این شکوه دینو آقایی که داریم از کلامش این عشق و شور و شوق اربعینو وارث شوکتش، میاد همین روزا از مکه و منا، تا صحن کربلا وارث غربتش، با پرچم عزا امشب عزاداره، تو صحن سامرا «آجرک الله، یا بقیة‌الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سامرا غرق عزا و ماتم شد گرفته هر کوچه، شمیم ماتم کوچه‌ها داره هوای دلتنگی پیچیده باز انگار بوی محرم آسمونا عزادارن امشب این اشک چشماس یا می‌باره بارون آقای ما عزادار باباست امشب عزاداریم مثل آقامون روضه‌خونه آقا، با حال مضطری با قلب خسته و با چشمای تری با صاحب الزمان، امشب تو هم بخون: «مظلوم سامرا، امام عسکری» «آجرک الله، یا بقیة‌الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با امام مجتبی شباهت داشت نام حسن یعنی جود و کرامت مثل جدّ مظلوم و غریبش بود تو لحظه‌های بی‌کسی و غربت شعلۀ زهر کینه چه کرده با قلبی سوخته از غم غریبی جور دشمن دلش رو سوزونده از غربت جدش داره نصیبی با شعلۀ عطش، داره به لب نوا بارونیه نگاش، به یاد کربلا همین که ظرف آب، می‌رسه به لبش از غربت حسین، می‌خونه روضه‌ها «آجرک الله، یا بقیة‌الله» شاعر: نغمه‌پرداز:
. علیه‌السلام مردِ جوان دارد وصیت می‌نویسد می‌گرید و ذکر مصیبت می‌نویسد دنیا برای رحمت او جا ندارد آه این غریب از رفع زحمت می‌نویسد از شرح حال خود سخن می‌راند اما انگار در توصیف غربت می‌نویسد کاتب ندارد این امیر از بس که تنهاست از درد خود در کنج خلوت می‌نویسد غربت درِ این خانه را از پشت بسته‌ست مهمان ندارد؛ جای صحبت، می‌نویسد خمس و زکات شیعیان را می شمارد سهم فقیران را به دقت می‌نویسد در چند خط می‌گوید از حج و ثوابش این بند را با اشک حسرت می‌نویسد پیش از نمازِ واپسینش رو به قبله از خاطراتش چند رکعت می‌نویسد زندان به زندان با نماز و روزه و عشق دربان به دربان درسِ عبرت می‌نویسد حتی برای خشم شیرانِ درنده با چشم‌هایش از محبت می‌نویسد بعد از شکایت از جفای این زمانه در سر رسید فصل غیبت می‌نویسد ـ من زود دارم می‌روم اما میایم با احتیاط از رازِ رجعت می‌نویسد می‌نوشد آب و یاد اجدادش می‌افتد با رعشه از آزار شربت می‌نویسد سر را به پای طفل گندم‌گون نهاده‌ست بر طالعش حکم امامت می‌نویسد فردا خلیفه بر درِ این خانه با زهر از مرگِ او جای شهادت می‌نویسد بازارهای سامرا خاموش و گریان بر در حدیثِ حفظِ حرمت می‌نویسد با دست‌های کوچکش یک طفلِ معصوم نام پدر را روی تربت می‌نویسد ✍ .
. اگرچه مهبطِ وحیِ ملائک هست درگاهم تمام عمرِ خود، زندانیِ دژخیمِ گمراهم اقامتگاهِ من، تبعیدگاه و قتلگاهم شد نمی‌داند کسی از ظلم‌های خصمِ بدخواهم ز سختی‌های گوناگون، مصیبت‌های روزافزون نمانده هیچ در تاریخ، غیر از عمرِ کوتاهم مرا این عمر کوته، یادگار مادرم زهراست هماره بود داغِ حضرتِ مظلومه همراهم شبیهِ مجتبی تنهائی‌ام شد، دردِ بی‌درمان که بود از کودکی، دردِ غریبی دردِِ جانکاهم جوازِ گفتگو با شیعیان، هرگز نمی‌دادند مگر یک گفتگویی بود، تنها در گذرگاهم چو می‌بردند روز و شب مرا دژخیم، تحت الحفظ اگر می‌شد، کسی را گاه می‌دیدم سرِ راهم معارف را چنان، رمز و رموزی خاص می‌گفتم پیامی می‌رساندم شیعه را، در هر بِزنگاهم سکوتِ محض حاکم بود، در بینِ محبانم نبود از شیعیانم، هیچ فریادی هواخواهم نه مهدی پیشِ رویم بود، نَه فردی ز اصحابم مرا پیوسته مونس بود، چشمِ مانده بر راهم مرا کشتند اَعدا در جوانی، جرمِ من این بود که من فرزندِ زهرایم، اَمینِ دینِ اَلّاهم برای قتلِ فرزندم، مرا هم زهر نوشاندند بیاید روزِ دلبندم، همانکه هست خونخواهم چو آید، انتقامِ سیزده معصوم می‌گیرد بزودی می‌کند خود، از ظهورِ خویش آگاهم دهد تکیه به کعبه، تا بخوانَد اهلِ عالم را شبانگاهی که باشد صبحِ آن، زیبا سحرگاهم بگیرد انتقامِ ضربتِ شمشیر و سیلی را دهد پاسخ به هر اشکم به هر سوزم به هر آهم تنِ صد چاکِ جدّم، بی کفن، بی پیرهن مانده بخونِ سرخِ او، تابَد شبی آن جلوه‌ی ماهم قسم بر آن سری که روی نیزه بود، قرآن خوان صدای مهدیِ من، می‌رسد بر گوش ناگاهم اَنابنُ المصطفای او به گوش خلق می‌آید که من در انتظارِ آن قرارِ سبز، هرگاهم بزودی بشنوی بانگِ لِثارات الحسینش را به او لبیک میگوئید، از هر راه و بیراهم دعا هر لحظه بر آن یاورِ مستضعفان باید که آید با دعای منتظرها، يوسف از چاهم ✍ .
. یا نقل است که فخر علما ، شیخ بهایی شد شامل لطف و کرم خاص خدایی گفتند بیا فاطمه داده است رضایت معمار حرم باش ، علی کرده جدایت جا داشت بنازد به همه عالم امکان روزیِ کمی نیست حرم سازی سلطان آن شیرکه خورده است نهاده اثرش را او خرج حرم کرد تمام هنرش را اخلاص نشان داد ، خدا داد توانش فردوس ِ برین کرد بنا با دل و جانش نزدیک به اتمام حرم بود که ناگاه دیدند همه روی لب شیخ نشست آه با پوزش از آقای جهان گفت به یاران باید که کنم چند شبی ترک خراسان من می روم اما بخرید آبرویم را اجر همه با مادرمان حضرت زهرا تا اینکه دوباره برسم خدمت آقا جز سر در این کعبه بسازید همه جا را در غیبت او گشت مهیا چه بنایی چه گنبد و گلدسته ی انگشت نمایی به به چه ضریح و حرم و صحن و سرایی از شوقِ طوافش دل کعبه است هوایی ناگاه چنین توصیه گردید ز خدام وقتش شده معماری سر در شود اتمام گفتند که ما اذن به این کار نداریم تا آمدن شیخ همه لحظه شماریم هنگام سفر شیخ به ما گفته مکرر کار خود من هست مهیایی سر در گفتند که از جای دگر آمده دستور فرمان امام است و پر از حکمت و منظور پس ساخته شد سر درِ آن روضه رضوان کم داشت فقط روح الامین عرش خراسان پس شیخ بهایی ز سفر آمد و ناگاه با دیدن سردر ز دل خویش کشید آه شد غوطه ور حسرت و غم حال و هوایش تا داشت توان کرد گله از رفقایش گفتند مکدر نشو این امر امام است سر پیچی رعیت ز شهنشاه حرام است یک خادم خوش روزی این روضه ی اعلا دیدار نصیبش شده در عالم رویا کرده است چنین امر ، به او قبله عالم بر شیخ پس از اینکه رساندی تو سلامم گو مرد خدا ، پیرِ هنر ، دست مریزاد معمار کرمخانه ما ، خانه ات آباد در خانه ی امید تو در فکر طلسمی ما کار نداریم که آمد به چه اسمی بسپار حرم‌ را به طلسمِ کرم ما بگذار بیایند همه در حرم ما ای شیخ بِدان ما پدر هر بد و خوبیم ما طایفه ذاتا همه ستار العیوبیم ما چشم به راهیم‌ گنهکار بیاید با هر چه که آورده ، خریدار بیاید باید به حرم پاک شود زائر ما تا گیرد صله ی تذکره ی کرببلا را ✍ .
برگ گل حساسه عمر گل کوتاهه.mp3
3.93M
برگ گل حساسه عمر گل کوتاهه ای خدا میبینی غرق آهه خاک دنیا سرده با تو بد تا کرده روضه آل الله اوج درده با همون چشمای نیمه باز آسمونا رو میبینه باز به سختی وضو میگیره برا نماز آخرین سحر بندگی پشت پا زدی به زندگی به مهدی یه حرفایی رو باید بگی ای پسر من به پیکر من نماز میخونی تو انتقام خون من هستی چرا گریونی بقیه الله تسلیت آقا تسلیت آقا آجرک الله تسلیت آقا تسلیت آقا سامرا غم داره اشک و ماتم داره امشب آقای ما روزه داره با چه وضع و حالی روی پاهاش جون داد روضه جدش رو یادش افتاد حجت خدای لم یزل تا گرفت پدرو تو بغل ملائک مصیبت خونش غزل غزل شد تن مطهرش کفن شد زمان تو یابن الحسن زمین بوس تو ملائکه قدم بزن ای که تو دستت پرچم اسلام میگیره عزت علم بگیر و قیام کن که تویی قیامت بقیه الله تسلیت آقا تسلیت آقا آجرک الله تسلیت آقا تسلیت آقا 🎙 #️⃣ #️⃣
. . بر صاحبِ پرچم هدایت صلوات بر آنکه بما کند عنایت صلوات شد یوسفِ فاطمه امام دو جهان بر تاجِ امامت و ولایت صلوات شد ذکرِ زبان هر فرشته مهدی بر تارُک اسلام نوشته مهدی بر نور ولایتش دمادم صلوات ما را ز گِلِ علی سرشته مهدی ایکاش همیشه جمکرانی باشیم آماده برای جانفشانی باشیم خواهیم اگر زینتِ مهدی بشویم از یوسف فاطمه نشانی باشیم هر عاشق صادقی تولا دارد از دشمنِ فاطمه تبرا دارد قلبِ همه اهلبیت، با زمزمه ی "یا منتقم اِنتقم" تسلا دارد ما منتظر امامِ بر حق هستیم تا خاتمه با قیامِ بر حق هستیم تا سوختنِ ریشه ی جبت و طاغوت با صاحبِ انتقامِ بر حق هستیم ما منتظر امام عاشورائیم جان باخته ی قیام عاشورائیم تا حال اگر شهید نهضت نشدیم پس کشته ی انتقام عاشورائیم ما تکیه به کشتیِ حسینی داریم سربازیِ نهضت خمینی داریم با نایبِ صاحب الزمان، خامنه‌ای ما عزت و فخر عالمینی داریم ✍ .
. اگر بیعت نکردم، با تو بیعت میکنم آقا که من تجدید میثاقم به هیئت میکنم آقا نه بیعت در رفاه و راحت و آسایش و اَمنَم که بیعت با تو در ایامِ شدت میکنم آقا من از اَستغفِرُاللهَم، پیِ اِن تنصُرُاللهَم که دینت را بِاِذنِ الله نصرت میکنم آقا به اربابم قسم، هرگز به ذلت تن نخواهم داد که زیر پرچمت احساس عزت میکنم آقا حسینی آمدم دنیا، حسینی میروم زینجا که با جدِ تو احساسِ قِرابت میکنم آقا نِدایم چون دهی از صحنِ کعبه، موسمِ فجرت... به محضِ یالِثاراتَت، اطاعت میکنم بخوان از جان و دل، دلهای مشتاق شهادت را که جان و سر، بقربان رکابت میکنم آقا تویی فرمانده ی دلها و ما فرمانبرِ مولا پِیِ اَمرت، حمایت از ولایت میکنم آقا قسم بر اربعینی ها و همراهان زینب که؛ ترا با اربعینی ها زیارت میکنم آقا نمازم، روزه اَم، حَجَّم، جهادم، با تو مقبول است وگرنَه از خود اِعلامِ برائت میکنم آقا تَولایم، تَبرایم، قدم بر جای پای توست خدا را اینچنین کسب رضایت میکنم آقا تو چون در غیبتت تکلیف را روشن نمودی، من... ز اَمر جانشینِ تو اطاعت میکنم آقا میان شیعه میخواهند بذرِ تفرقه پاشند به وحدت شیعه را اینگونه دعوت میکنم آقا همه امنیت ما هست زیر پرچم روضه به روضه یاریِ قرآن و عترت میکنم آقا رگ و خونِ حسینی ها ز یک حنجر بقا دارد همان حنجر، کزو ذکر مصیبت میکنم آقا چو زینب بوسه زد بر آن گلوی پاره غوغا شد برایت گوشه ای از آن، روایت میکنم آقا اَراذل، ریختند آنجا سرِ اهلِ حرم، ای وای اگر گویم، نپنداری جسارت میکنم آقا بزیرِ دست و پا گم شد گمانم عمه جانِ تو کِی از معجر دگر شرحِ حکایت میکنم آقا دلت آتش گرفت و ناله اَت تا عرش بالا رفت دهی رخصت، روایت از اسارت میکنم آقا میانِ لشکر نامحرمان، مظلومه گیر افتاد فقط یک جمله از مقتل روایت میکنم آقا یتیمِ جدِ مظلومت، به راسِ روی نِی گفتا: ز چشمِ هیزِ نامردان شکایت میکنم آقا .
. میفهمه حتما خونِ جگر رو هرکی که دیده رفتنِ پدر رو تکیه گاهِ محکمِ همه ، پدر پدر پدر پدر مردِ بی مثالِ عالمِ ، پدر پدر پدر پدر خون بباریم از غمش کمِ ، پدر پدر پدر پدر حالا به کوچه های سامرا یه سر بزن میخونه کوچه با صدای خسته یا حسن حالا شالِ عزا رو شونه هاشِ اونی که تکیه گاهِ بدونِ تکیه گاهِ واسه من روضه خون اومدم با مهدی هم صدا که با چشمایِ تر میگه وا اَبَتا اَباالمهدی حسن بند دوم داغ مدینه الله و اکبر تازست هنوزم ردّ خونِ رو در پشتِ در شکسته کمری ، علی علی علی علی داره میسوزه یه مادری ، علی علی علی علی سوخته تویِ شعله ها دری ، علی علی علی علی گل داده شعله های اون درِ شکسته حیدر ابش میده با اشک و دست بسته با چشمِ تر حسن داره میبینه ای وای که مادرش چجور روی خاکا نشسته میخواد رو پا بشه پیش حیدر ولی میکشه رو زمین پاشُ یاسِ علی بند سوم اقامون امشب صاحب عزا شد بازم سامرا مثلِ کربلا شد آجرک الله میگیم همه ، اقا اقا اقا اقا داغِ تُ تو قلبِ عالمِ ، اقا اقا اقا اقا تسلیت میگیم به فاطمه ، اقا اقا اقا اقا قلبِ مهدی الان شبیه عمه مضطرِ مثل اون عمه ای که روبروش دو تا سرِ سرِ سردارِ و یکی سرِ علمدار که ساربون داره رو نیزه اونو میبره انگشترِ حسین شد غارت ای خدا انگشتشُ حالا پیدا کنن کجا اَباالمهدی حسن (علیه السلام) .👇👇👇
. به کی بگم من امام عسکری فدا شد سامرا چون کرببلا شد صاحب زمان صاحب عزا شد به کی بگم من محو تماشا شده مهدی تنهای تنها شده مهدی مبهوت بابا شده مهدی به کی بگم من صاحب زمان بابا ندارد سر را به زانو می‌گذارد بابای او جان میسپارد به کی بگم من امام عسکری کفن داشت بر تن خود یک پیرهن داشت جان رفته بود اما تن داشت به کی بگم من بسمل مانده بی پر وبال اگر شده آشفته احوال اما نمانده ته گودال به کی بگم من تنهایی امام و دیدند او رو به هر طرف کشیدند اما سرش رو بد بریدند مهدی زهرا اگر به شهر سامرا بود ولی بیاد کربلا بود یاد امام سر جدا بود بابای خود را به حال دست و پا ندیده اون و به زیر پا ندیده میان بوریا ندیده حاج ✍ ربیع الاول ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. مهدی فاطمه شده صاحب عزا بوی غم می‌رسد از شهر سامرا امام عسکری می‌زند دست و پا واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤🖤 می‌ریزد اشگ غم پسر فاطمه زیر لب می‌کند با پدر زمزمه بابابابای او برده دل از همه واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤🖤 یوسف فاطمه دارد سوز و گداز قرآن می‌خوانداو با صدای حجاز می‌خواند بر جسم پدر خود نماز واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤🖤 تماشایی بود امام دلربا با سختی می‌شود از پدر او جدا صورتش را کند به سوی کربلا واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤🖤 حاج ربیع الاول ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. نوحه وفات (س) ◾بنداول سکینه دختر امام الهدا بدیده‌ام به نیزه راس جدا شاهد کربلا اسیر غصه‌ها همقدم عمه به شامم مثل پدر خشکیده کامم واویلتا آه و واویلا(۲) ◾بنددوم فدای اشک و خون از دیده‌اش بوسه زدم بر لب خشکیده‌اش عمه شد یاورم برای معجرم صورت من گر چه کبود است هستی من زین تار و پود است واویلتا آه و واویلا(۲) ◾بندسوم من داغدار شیرخوار اصغرم شاهد رفتن علی اکبرم وداع با حرم چه آورد بر سرم شور عزا گردیده بر پا پشت و پناهم شده سقا واویلتا آه و واویلا ✍ .👇
. علیه السلام سامرا خاکت به سر، شد کشته دیگر عسکری گشته بر پا محشری مهدی اش در غربت او می کند نوحه گری گشته بر پا محشری از زهر جفا سوخته پا تا به سر من مهدی پسر من آبی برسان بر لب من ای قمر من مهدی پسر من مهدی شده خونین جگر واویلا گشته عزادار پدر واویلا شد موسم نوحه گری واویلا مسموم کین شد عسکری واویلا شد سامرا چون کربلا واویلا مهدی شده صاحب عزا واویلا ............ . شد امام عسکری مسموم زهر کینه ها/ یا اباصالح بیا داده جان در بین غربت چون پدر در سامرا/ یا اباصالح بیا 🌸 شد امام عسکری در بین بستر نیمه جان/ العجل صاحب زمان در جوانی کشته شد با کینه ی عباسیان/ العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
امام عسکری ع ی(3).mp3
113.6K
امام حسن عسکری (ع) بزم عزا در سامره به پا شد یا مهدی یا مهدی جان حسن به راه دین فدا شد یا مهدی یا مهدی از این مصیبت شیعه دلغمین شد یا مهدی یا مهدی غم با دل اهل ولا عجین شد یا مهدی یا مهدی زهر ستم آتش زده به جانش یا مهدی یا مهدی کرده اثر برده دگر توانش یا مهدی یا مهدی در لحظه ی آخر به شور و شین است یا مهدی یا مهدی یاد غریب عالمین حسین است یا مهدی یا مهدی جان پدر دیگر به لب رسیده یا مهدی یا مهدی رنگ از رخ چون ماه تو پریده یا مهدی یا مهدی شهید کینه ی عدو حسن شد یا مهدی یا مهدی با دست تو جسم پدر کفن شد یا مهدی یا مهدی بابای مظلوم تو گشته خاموش یا مهدی یا مهدی مولی شدی از داغ او سیه پوش یا مهدی یا مهدی از داغ بابایت شده قیامت یا مهدی یا مهدی زین ماتم عظمی سرت سلامت یا مهدی یا مهدی رفت از جهان امام بی قرینه یا مهدی یا مهدی زدی کنار پیکرش به سینه یا مهدی یا مهدی مولی همه عالم در انتظارند یا مهدی یا مهدی بهر ظهورت جمله بی قرارند یا مهدی یا مهدی (ع) (عج)
امام عسکری ع ی(8).mp3
88.4K
امام حسن عسکری (ع) عسکری یازدهم امام این امت است مهر او در قلوب شیعیان رحمت است مهر او در دل است حل هر مشکل است یابن زهر ² او بود نور چشم مهدی فاطمه در دو عالم بود امید شیعه همه او بود نور عین از تبار حسین یابن زهرا ² عسکری سوزد از این همه رنج و الم شده در سامره مسموم زهر ستم خون ز کین شد دلش زد شرر حاصلش یابن زهرا ² حسن عسکری گشته ز کینه شهید مهدی فاطمه کنار بابا رسید وقت هم عهدی است خونجگر مهدی است یابن زهرا ² مهدی فاطمه گشته عزادار او بهر بابا بود گریه ی بسیار او گشته بابا شهید قامت او خمید یابن زهرا ² سامره از غم او شده ماتمسرا مهدی فاطمه گرفته بزم عزا سوز داغ پدر زد به جانش شرر یابن زهرا ² مهدی فاطمه در غم بابا نشست دل عاشقان یوسف زهرا شکست صبر او کم شده قامتش خم شده یابن زهرا ² (ع) (عج)
امام عسکری ع ی(12).mp3
130.1K
امام حسن عسکری (ع) گل باغ دین،یازدهم معصوم شده با زهر،کینه ها مسموم (آجرک الله،بقیه الله) ² غربتش زین غم،گشته معلومش معتمد با زهر،کرده مسمومش (آجرک الله،بقیه الله) ² یازدهم مولی،شد شهید کین عسکری امشب،شد فدای دین (آجرک الله،بقیه الله) ² حسن دوم،از نفس افتاد در ره قرآن،عسکری جان داد (آجرک الله،بقیه الله) ² شد عزادار،پدرش مهدی سوزد و گرید،در برش مهدی (آجرک الله،بقیه الله)² درد و رنج و غم،شامل مهدی است از غم بابا،خون دل مهدی است (آجرک الله،بقیه الله) ² مهدی زهرا،سوزد از این غم ریزد از دیده،اشک او نم نم (آجرک الله،بقیه الله) ² سامرا گشته،غرق در ماتم شیعه ی حیدر،سوزد از این غم (آجرک الله،بقیه الله) ² سامرا امشب،در عزا بنشست دل عالم از،غم او بشکست (آجرک الله،بقیه الله) ² حاج رضا یعقوبیان (ع) (ع)
. |⇦•فرمود امام‌ عسکری... و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج علی استاد هاشمی ●━━━━━━─────── فرمود امام عسکری شاه ضمن از بعد من است امامتان مهدی من یعنی گل نرگس در این باغ و چمن بر آل علی بود چنان روح به تن بر خدمت حضرتش کمی همت کن بر دشمن مرتضی علی لعنت کن فرمود که بر ابوالادیان آنکس که بود زبعد من بهر تو امام آنکس که نماز گذارد بر من به عیان نادیده بگوید چه بوَد در همیان او هست امامت به درش خدمت کن بر دشمن مرتضی علی لعنت کن *ابوالادیان گفت: آقا! چه نشانه ای پیدا کنم بعد از شما؟ گفت آن کسی که از تو بپرسد داخل همیانت چیست و بدون اینکه تو بگی همه داخل همیان رو به تو بگه امام توست. او که بر من امام عسکری نماز بخواند اوست. و لذا ابوالادیان آمد و دید که جعفر آماده میشه برا نماز خواندن تعجب کرد! او که کذبش آشکار بود و فسق آشکار داشت اما دید ناگهان پسر پنج ساله ای آمد و عمو را کنار زد فرمود: کنار برو من باید بر پدرم نماز بخواند..* ما راست امام مهدی آن جان جهان آنکس که کند روزی از کعبه قیام چون ختم رسل بوَد وِرا کنیه و نام شاد از عملت تمامی عترت کن بر دشمن مرتضی علی لعنت کن ای سرا پای حُسن حیِّ ذوالمنن سومین ابن الرّضا دوم حسن ای هزاران آفتابت مشتری یا اب المهدی امام عسکری دُرِّ ده دریا و بحر یک گُهر آن گُهر خود حجت ثانی عشر *خودش دُرِّ ده دریا بود اما بحر یک گُهری بود مثل امام زمان ..عظمت امام عسکری سلام الله علیه این بود که حفظ جان این امام کند. بقیة الله اون امامیه که وعده پرودگار است.. * سامره از داغ تو شد رستخیز مهدیت شد داغدارت دل غمین وای من وای من... گفتم از جان دادن ابنُ الرضا حال گویم از شهید کربلا گر چه بودت اشک دامن دامنت کی بوَد زنجیر و غل بر گردنت پیکرت زخم از دم خنجر نداشت اما پیکر جد غریبت سر نداشت آه از آن ساعت که زین العابدین قبله گاه عابدین و ساجدین دید در گودال خون در خاک و خون پیکر پاک پدر را لاله گون دید خواهر اشک ریزد از دو عین مادرش فریاد میزد یا حسین.. *لحظه آخر پسر آمد آب به دست بابا داد اما دلها بسوزه برا اون آقایی که هی صدا می زد..جگرم از تشنگی میسوزه..* ای ذوالجناح رو به حرم گو به دخترم تا آخرین نفس پدرت گفت آب آب میسوزد از زهر جفا پا تا سر من چون شمع آتش دیده سوزد پیکر من خون شد ز غمها جگرم بیا به بالین پسرم مهدی کجایی؟؟ گرد یتیمی بر سر و رویت نشسته داغ پدر بر قلب حق جوییت نشسته در این عزا و این مِحن صبراً لکَ یا ابالحسن مهدی کجایی ؟ چشم پدر به راه بود ای پسر بیا تا جان نرفته از تن من زودتر بیا صاحب عزا به ختم، حضورش مسلَّم است مردم تمام منتظر ای منتظر بیا.. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•هر چقدر عشّاق.. و توسل به روحی له الفدا ویژهٔ شهادت علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── هرچقدر عشّاق در راهند راه انتظار من فقط از آه لبریزم، آه انتظار می کشد عاشق بدوش خویش بار یار را من فقط بر لب کشیدم انتظار یار را * اینو راست میگم. با همه ی بدی هام اینو راست میگم...* دوستش دارم ولی زخمی هجران نیستم تشنه ام تشنه ولی دنبال باران نیستم مگه میشه جلسه برا پسری گرفته بشه ، پدر نباشه؛ برا پدری گرفته باشه پسر جلو در نیاد. اصلا به گمانتم نیاد امشب برا امام عسکری علیه السلام روضه گرفتی حجت بن الحسن جلو در نیاستاده باشه...* آقا! من کویری تشنه باشم آب پیدا می شود کی به چشم بی قرار و خواب پیدا می شود نیستم من بی قراریِ دلی جا مانده ام میهمانم، لیک بین عاشقان نا خوانده ام حسرتم اما از آن دارم فقط یک آه را کیست که دستی بگیرد این منِ گمراه را * بعد دو ماه عزاداری حال و روزمون اینه...* خویش را در زمرهٔ دلدادگان جا می کنم می نشینم کوچ خوبان را تماشا می کنم اولین شرط مسیر عاشقی دلدادگی ست آدمی در بند چون من، فارغ از آزادگی ست در طریق عشق عاشق از جنون دم می زند از شنا کردن در اقیانوسِ خون دم می زند عاشق اوجش را به روی دار می بیند فقط نیست چیزی در نگاهش، یار می بیند فقط از دلت باید به سمت یار معبر وا کنی یار را باید در ایوان نجف پیدا کنی نذر راهش، باید اسماعیل قربانی کنی مور این درگاه باشی تا سلیمانی کنی عاشقی سخت است آری پیشهٔ دلداده هاست عشق! کار حاج قاسم ها و فخری زاده هاست عاشقی سخت است قدّ سرو هم خم می شود یک نفر این بین طهرانی مقدم می شود در دل این جاده گامی پر اراده داشتیم عاشقی چون مصطفای صدر زاده داشتیم دست و سر دادیم، خون دادیم، جان دادیم ما در مسیر آرمان ها، آرمان دادیم ما این جماعت عشق را از فاطمه آموختند مثل زهرا در هوای عشق مولا سوختند * پرانتز باز کنم...* در پی حفظ حریم خویشتن مرد باید پشت در آید نه زن هیچ دانی دختر خیر البشر از چه جای حیدر آمد پشت در دید مولایش علی تنها شده خانه اش محصور دشمن ها شده * آقا امام عسکری به مادر، یه ارادت خاص دیگه ای داشته..* در دفاع از شوهرش فردی ندید بین آن نامرد ها مردی ندید گفت باید پیش امواج خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشت این در پیش مرگ حیدرم این جماعت عشق را از فاطمه آموختند مثل زهرا در هوای عشق مولا سوختند کاش من هم در غمت می سوختم یابن الحسن چشم بر لب های تو می دوختم یابن الحسن کاش مانند شهیدان بی قرارت می شدم در شبِ تنهایی ات با گریه یارت می شدم * حالا این چند بیت، حقش باید ادا بشه...* امشب ای تنهای عالم، از همه تنهاتری وای من با چشم گریان در کنار بستری .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ایام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1402070102.mp3
45.01M
|⇦•هرچقدر عشّاق.... و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژۀ شهادت امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفس استاد حاج محمد رضا طاهری
. |⇦•گرچه ارث از غربتِ... و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── * شنیدید یه جوشانده ای حضرت امام عسکری علیه السلام طلب کرد. عقیل غلام حضرت، آورد، جوشانده رو دست حضرت داد. این قَدَر بدن ضعف داره، این زهر چه کرد؟ این قَدَر دست می لرزید. این کاسه هی به دندان های مبارک حضرت میخورد، نتونست. فرمود: عقیل برو تو این اتاق، پسرم مهدی رو می بینی، صداش کن. میگه اومدم دیدم یه آقازاده ای مَه پاره، سر به سجده گذاشته داره با خدا حرف میزنه. نمازش تموم شد گفتم آقاجان! پدرتون منو دنبال شما فرستادن. آقا رو آوردم. تا امام عسکری چشمش افتاد به عزیز دلش، امام عسکری داره اینطوری میگه: «يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ فَإِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي» دیگه وقتی برام نمونده باباجان! دیگه مهمان خدا دارم میشم. بیا کنار بسترم، میوه ی دلم! آقاجان...! * امشب ای تنهای عالم از همه تنهاتری وای من با چشم گریان در کنار بستری ابرِ بغض آمد گلوی آسمانت را گرفت روزگارِ پیر بابای جوانت را گرفت از غریبی توام چشم تَرَش می سوزد و از تبِ زهر جفا هم پیکرش می سوزد و گرچه ارث از غربتِ نام حسن داری به جان اما بوده از زخم زبانِ همسر خود در امان * یه سندی هست که نوشتن حضرت نرجس خاتون عرضه داشت، آقاجان! من بعد از شما دیگه نمیخوام بمونم.به دعای امام عسکری، یه روایتی که میگن امروزی که گذشت روز وفات و رحلت حضرت نرجس خاتون بود. این یه امام حسنه. یه همسر با وفایی مثل نرجس خاتون داره. قربون آقام امام حسن مجتبی برم. با زبان روزه، با کام عطشان. تا یه مقدار از آب داخل کوزه خورد گفت: آه جیگرم...* با حضورت مرهمی آن سینه ی بی تاب را تشنه لب بود و رساندی بر لبانش آب را * گفت جیگرم میسوزه. چه کسی ساقیِ بابا شد عزیز دل نرجس خاتون. اومد خودش با دستای نازنینش آب بر لبای بابا رسوند. آخ بمیرم! این یه امام بود صدا میزد آه جیگرم! یه امامم داخل گودال، وقتی صدا میزد آه جیگرم! نانجیبا میومدن مشک های آب رو دور گودال رو زمین خالی میکردن. آه...* کاسه را دادی به دستانی که لرزان بود آه! کاسه ای که وقت برخوردش به دندان بود آه! در بهار زندگی یاد خزان افتاده ای حتم دارم یاد چوب خیرزان افتاده ای * آخ حسین... یابن الحسن! اگه امشب، فردا چشم های نازنین شما بر مصیبات پدرتون گریانه، اما همه ی عمرت برای این روضه گریه کردی. فرمودی: اگه اشک چشمم تموم شه خون گریه میکنم...* باز جای شُکر دارد پیکرش پامال نیست خواهر غمدیده اش دور و بر گودال نیست باز جای شُکر دارد که لبش عطشان نماند پیکرش در زیر پای اسب ها عریان نماند «صلی الله علیک یا سیدنا المظلوم... حسین...» * حرف تشنگیه ها...* ای تشنه لب حسین ... بسکه لب تشنه بودی آسمونو دود می دیدی شنیدم که از عطش کبود شدش لبات «حسین...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇