.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#واحد
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
#مهدی_ستارزاده ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
میخوام بخونم / قصه غربت
غربت مردی که بود / خدای غیرت
این مرد مظلوم / یه پهلوون بود
معروف به خیبر شکن / توو شهرشون بود
اما حالا یه کوهه // پر از اندوه و ماتم
بعد زن جوونش // دو تا زانوش شده خم
چه سخته بی یار و همدم شی
که اول مظلوم عالم شی ۲
[ امون ای دل آه امون ای دل ] ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
از اهل این شهر / دلش شکسته
شد بعد زهراش از این / زندگی خسته
زمونه خیلی / تلخه به کامش
آخه نمیده کسی / جواب سلامش
غصه و غم هاش اونجاس // که بی اندازه میشه
تا میرسه به خونه // داغش باز تازه میشه
همینجا بود لاله پرپر شد
که میخ در آخرش شر شد ۲
[ امون ای دل آه امون ای دل ] ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نامردایی که / حقشو خوردن
پشت در خونهاش؛ آه ... / هیزم آوردن
یک زن تنها / هجوم لشکر
انگاری که کوچه شد / غوغای محشر
یه بی حیا لگد زد // که در رو زهرا افتاد
الهی من بمیرم // علی همونجا جون داد
نه که زد سنگ صبورش رو
لگد کرد اونجا غرورش رو ۲
[ امون ای دل آه امون ای دل ] ۳
.
👇
.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#نوحه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم_به_بیت_وحی
#سبک_من_و_داغ_جانكاه_فاطميه
#رضا_تاجیک ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سربند:
من و داغ جانكاه فاطميه
مى كشم از جان آه فاطميه
مى دهم جان در راه #فاطمیه
انشالله - باذن ولی الله ۲
مثل زهرا مرد این میدانیم
ما تا آخر پای حق می مانیم
جانم زهرا جانم زهرا ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
هیزم آورده نانجیب ملعون
مرغ عشق حیدر فتاده در خون
درِ باغ جنت ز کینه گلگون
ای وای مادر - فتاده پشت در ۲
زانوی حیدر از غم می لرزید
آمد به سرش آنچه می ترسید
ای وای من ای وای من ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
آتش افتاده به جان گل یاس
آمده سردمدار قوم خنّاس
تا بچیند گل را به ضربه ی داس
ای وای مادر - فتاده پشت در ۲
این صحنه ی پر غم داغ عظماست
عبای حیدر چادر زهراست
ای وای من ای وای من ۲
.
👇
بخش_دوم_زمینه_روزم_سیاه_شده_مثل_شام_عزا.mp3
21.13M
.
📋 روزم سیاه شده مثه شام عزات
#زمینه
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
حاج #سید_رضا_نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روزم سیاه شده مثه شام عزات
کسی نیومده منم و بچههات
نماز آخره که میخونیم برات
اَللّٰهمَّ لَا نَعلَمُ مِنها إلّا خَیرا
دیدی چه جوری زهرام و کشتن، آه از دنیا
من خونهخراب میشم با این غم، برگرد زهرا
آی دنیا / میبینی / دنیام از دستم رفت
زانوهام / بیجونه / زهرام از دستم رفت
«زهرام از دستم رفت، زهرام از دستم رفت»
مگه قرار نبود بمونی پیش ما
خوشیِ حیدر و نمیخوان خیلیا
برا همین سه بار زدنت بیهوا
زخمایی رو که پنهون میکردی، دیدم زهرا
خیلی به تو زحمت دادم خیلی، نُه سال، اما
أللهمَّ لَا نَعلَمُ مِنها إلّا خیرا
تنهای / تنهام و / مأوام از دستم رفت
چشمام تار / میبینه / زهرام از دستم رفت
«زهرام از دستم رفت، زهرام از دستم رفت»
*شاعر: #حمید_رمی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
📋 فاطمیه عشقِ مُعَظَّم شیعههاست
#زمینه #فاطمیه
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فاطمیه، عشقِ مُعَظَّم شیعههاست
فاطمیه، ذکر دَمادمِ شیعههاست
فاطمیه، مرز حقیقت و باطله
فاطمیه، خط مُقَدَّم شیعههاست
به خدا به هیچ قیمتی، حیدر و رها نمیکنیم
تا به قیامت دامنِ، مادر و رها نمیکنیم
به چادرِ خاکی قسم، سنگر و رها نمیکنیم
« رَحِمَ الله، رَحِمَ الله، ناصِریکِ یا زهرا
لَعنَ الله، لَعَنَ الله، ظالِمیکِ یا زهرا»
فاطمیه، تیغ بُرَّندهی شیعههاست
فاطمیه، تاریخ زندهی شیعههاست
فاطمیه، رکن حیاتیِ دین ماست
فاطمیه، قلب تپندهی شیعه هاست
تا همیشه توو نَسلمون، فاطمیه زنده میمونه
منکرِ امامت بدون، فاطمیه زنده میمونه
وَ لَو کَرِهَ المُشرِکون، فاطمیه زنده میمونه
« رَحِمَ الله، رَحِمَ الله، حامیکِ یا زهرا
لَعَنَ الله، لَعَنَ الله، قاتِلِیکِ یا زهرا»
فاطمیه، رمز شهادت شیعههاست
فاطمیه، درس شهامت شیعههاست
فاطمیه، شرطِ اساسیِ انقلاب
فاطمیه، اصل ولایت شیعههاست
فاطمیه رو با شکوه، عاشورایی برپا میکنیم
با دَمِ یا زهرا مدد، دینمون رو احیا میکنیم
زمینه رو واسه ظهور، این جوری مُهَیا میکنیم
« رَحِمَ الله، رَحِمَ الله، ناصِریکِ یا زهرا
لَعَنَ الله، لَعَنَ الله، ظالِمیکِ یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 شب است و در سکوت شب صدای باد میپیچد
#واحد
حاج #سید_رضا_نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شب است و در سکوت شب صدای باد میپیچد
شب است و در مدینه گریههای باد میپیچد
کسی در کوچههای سنگیِ تاریک اینجا نیست
کسی در راههای خاکیِ باریک آیا نیست؟
کسی در شهر پیدا نیست
ولی انگار میآید صدای رفتنی این بار
صدای رفتنِ جمعی میان کوچهای تبدار
چرا اینگونه میآیند
اگرچه غرق دردند
چرا این چار تَن اینگونه میگردند
به روی مرکبی خانومِ پیری است رنجیده
گمانم سالها از داغهایی سخت کاهیده
به خود از درد پیچیده
به هر گامی که مرکب راه میآید
صدای آه میآید
خدایا این که است این قدر بیمار است؟
چرا از درد سرشار است
غریبی یا عزادار است
گَهی بر یک طرف خَم میشود پهلوش میگیرد
زمانی دست بر سر میگذارد روش میگیرد
به هر گامی که میآیند با سرفه نفس گیرد
توانش نیست جانش نیست
میآید تا که حق را باز پَس گیرد
به رویِ مرکبی خانومِ پیری هست اما نه
هرآن کس هست باشد ای مدینه لیک زهرا نه
و مَردی پیش مرکب بندِ افسار است در دستش
ببین جای طنابی هست بر دستش
چرا اینقدر غمگین است
چقدر این داغ سنگین است
خودش را میخورد هرچند گریان نیست
ولی شرمندگیِ مرد آسان نیست
خودش را میخورَد او با دلی پُر خون
خودش را میخورَد آورده او ناموس حق را باز هم بیرون
اگرچه غم فراوان است
ولی باور کنید این مردِ خیبر قبلهگاه شیر مردان است
ولی باور کنید او پهلوان جنگجویان است
همه باور کنید از یک نگاهش کوه میریزد
چرا امشب از این رو این همه اندوه میریزد
چرا او سر به زیر است
مثلِ بانویش خودش پیر است
عَرقها از جبینِ خیس آن مظلوم میآیند
و در پشت سرش دو کودک معصوم میآیند
دو کودک با حواسِ جمع تا مادر نیافتد از رویِ مَرکب دلِ این شب
مبادا باز این شیشه ترک بردارد از غمها خدایا بارِ شیشه دارد او آیا؟
حسین از آن طرف با قلب پُر آتش
حسن از این طرف میآید و هِی میتپد قلبش
دوباره پیشِ مادر هست خدایا شکر حیدر هست…
چهل شب میشود اینگونه میآیند در شبها
چهل شب میشود خانه به خانه میروند اما
فقط یک خانواده نیمه شب آوارهاند اینجا
علی شاهد برای خویش آورده
علی شاهد برای اینهمه مردم
منم مَردِ غدیرِ خُم و این است شاهدم زهرا
و زهرا شاهد آورده است با آن حال
که من هم ارث میگیرم
که من هم دختر پیغمبرم
این است تقصیرم؟
علی در میزند، در باز میکردند انصار و مهاجرها
نگو یارانِ پیغمبر، بگو اغیار و تاجرها
یکی در باز کرد و گفت شرمنده نمیآیم
یکی هم گفت یادِ من نمیآید غدیر خم
امان از حرف نامردم
یکی در باز کرد و روی خود را آن طرف کرد و
یکی هم داشت مولا حرف میزد بِینِ حرفش زود در را بست
دلِ زهرا چه بد بشکست
علی ماند و سلام او، فقط زهرا جوابش داد
اگرچه گریهاش اُفتاد، فقط زهرا جوابش داد
علی با فاطمه تنها به پشتِ دربها بودند
چهل شب پشت درها در پِیِ یک آشنا بودند
چهل شب رَدِ غم پیداست از خانه به هر کوچه
چهل شب رفتهاند و جز سه تَن یک یار و یاورنیست
بجز سلمان و مقداد و ابوذر نیست
ولی آنروز در کوچه، ولی آن روز در خانه
میانِ جمع اوباش و اراذِلها و بیگانه
چهل تَن یا که سیصد تَن روایتها فراوان است
خدایا کینه عریان است
غلافِ تیغ پنهان است حرامی هم رجز خوان است
تلافیِ غدیرِ خُم فقط آتش فقط هیزم
امان از دستِ نامردم به پیش طفلِ سر در گُم
حسن چشمانِ زینب بست
که مادر پشت دربِ خانهی خود هست
زمین اُفتاد و در اُفتاد
امان از چادر زهرا، امان از رد شدنها و
امان از پا زدنها و، امان از رفت و آمدها
خدایا میخ لج کرده، خدایا راه کج کرده
*شاعر: #حسن_لطفی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 ای تجلیِ نور خدا روی زمین
#واحد_سنگین #فاطمیه
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای تجلیِ / نور خدا / روی زمین
خاک پای تو / تاج سره / روح الامین
ای روحت آیه آیه کوثر و الرحمن
در وصفت نازل شده خط به خط قرآن
مهرِ تو زیباترین بارقهی ایمان
محور کساء / روح انما
جان هَل اَتیٰ / یا فاطمه
حجت خدا / نفْس مصطفی
عشق مرتضی / یا فاطمه
« مددی یا زهرا ام ابیها»
ای حبیبهی / شیر خدا / فاطمه جان
ای وجود تو / کوه حیا / فاطمه جان
مِنَّت میذاری اگه مادرمون باشی
عشق و دنیاو دین و باورمون باشی
سایهی مِهر خدا رو سرمون باشی
ای نبض حیات / ای راه نجات
عالی درجات / یا فاطمه
ای حصن حصین / ای نور یقین
ای نقش نگین / یا فاطمه
« مددی یا زهرا ام ابیها»
افتخار ما / در رکاب تو / نوکریه
حِسِّ تو به ما / یک علاقهی/ مادریه
شیعه با نامت میگیره نفس تازه
تا دعای تو باشه شیعه نمیبازه
دنیای ما رو تنها عشق تو میسازه
ای سِرِّ خدا / ای رمز بقا
ذکر شهدا / یا فاطمه
توو اوج بلاء / اسم تو دَواء
ذکر تو شِفاء / یا فاطمه
« مددی یا زهرا ام ابیها»
*شاعر: #مرتضی_سراوانی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇