eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. راحت از غمها شدی، ای خانه دارِ مرتضی تیره شد از رفتن تو ، روزگارِ مرتضی سنگ قبری هم نداری فاطمه ، امّا ببین خانه ی بی تو شده بانو، مزارِ مرتضی .
. بعد از شهادت برای گریه علی  بی تو کم بهانه ندارد ولی به غیرِ همین هق‌هقِ شبانه ندارد درِ شکسته ، دو دستان بسته ، کوچه‌ای باریک برای گریه علی بی تو کم بهانه ندارد مرا که روز  سکوتِ یتیم‌های تو کُشته‌است به خانه‌ای که دری بین آستانه ندارد خدا کند نرسد صبح   برنخیزم از خاکت کجا رَوَم که علی بی تو آشیانه ندارد هرآنکه دید مرا نیمه شب دراینجا گفت : که این غریبه هرآنکس که هست خانه ندارد به زینب تو فقط سرسلامتی حَسنت گفت مدینه بعدِ تو یک مجلسِ زنانه ندارد نخواستی که بیافتد زمین علی ، چه بد اُفتاد شبیه روضه‌ی تو روضه‌ای زمانه ندارد : رسید طعنه‌ی قنفذ به کودکانِ غریبم چنان زدم که پس از این توانِ شانه ندارد کسی نگفت مغیره بزن! ولی به علی زن زنی که خورده زمین ضربِ تاریانه ندارد (حسن لطفی) ✍ .
. زهرا شبونه، شکسته غرورم موندم چجوری، تنت رو بشورم زینب داره می بینه تابوتو دیدم دیگه کبودیِ روتو آخر نگفتی زخمِ بازوتو ای وای خانوم، ای وای خانوم با آبِ غسلت، اشکم روونه کشته علی رو، دفنِ شبونه مظلومه زهرا 4 *** حالا که وقته، تشیعِ جنازس بازم به رویِ، کفن خونِ تازس امشب علی کنارِ تو مُرده زخم تو دادمو درآورده چی بوده که به صورتت خورده ای وای خانوم، ای وای خانوم واسه همین بود، رو می گرفتی از کوچه آخر، چیزی نگفتی مظلومه زهرا 4 *** باور ندارم، تو قبری عزیزم آخه چجوری، رو تو خاک بریزم پاشو ببین علی گرفتاره این خونه رو سرِ من آواره رفتی و خونِ تو رو دیواره ای وای خانوم، ای وای خانوم تا صبح میمونم، امشب کنارت افتادم از پا، روی مزارت مظلومه زهرا 4 👇 ............................... . روز شهادت سبک زهرا شبونه شکستی غرورم .. زهرا ، ببین بغض گرفته گلومو برگرد ، که دوریت سفید کرده مومو۲ (برگرد که خونه بی تو دلگیره برگرد که زینب داره می میره)۲ برگرد حسن بهونه میگیره ... حالا که من پُر از غم و دردم هی دور بستر تو میگردم برگرد ببین درُ عوض کردم ... برگرد زهرا ... با رفتن تو دل بی شکیبه برگرد عزیزم ، حیدر غریبه حیدر غریبه ... حیدر غریبه ... ....****.... فصل بهاره چرا تو خزونی۲ برگرد عزیزم تو خیلی جوونی۲ (جای تو نیست میون این تابوت برگرد ایشالله خوب میشه پهلوت)۲ کشته منو زخم روی بازوت از من نگیر نگاهِ کم سوتو با من نگفتی درد پهلوتو حق داشتی پوشوندی ازم روتو برگرد زهرا ... با رفتن تو دل بی شکیبه برگرد عزیزم ، حیدر غریبه حیدر غریبه ... حیدر غریبه ... .....****..... باشه قرار من و تو، توو گودال۲ پیش چشامون حسین میره از حال۲ (میبینی که رو مرکب افتاده  پیشِ نگاهِ زینب افتاده دفنش به نیمۀ شب افتاده)۲ میبینی انگشترشو بردن پیراهن از تنش درآوردن زن هایِ خیمه کعب نی خوردن زهرا برگرد ... اونجا بیا و باز مادری کن فکری برای بی معجری کن زینب غریبه ... زینب غریبه ... 👇👇
. با نوای حاج ای گل خزانم آتش زدی به جانم ای پرستوی من رفتی ز آشیانم مانده کنج سینه غم های بی حسابم بی تو در مدینه سلام بی جوابم در غمت خمیدم ، امیدم ، رفیق خقته زیر گل ها ای فرشته رویم چه گویم چه کرده هجرانت به دل مرتضی و دوری ، صبوری ندارم و بریده ام یاد روی ماهت بریزد ستاره از دو دیده ام یاس نیلوفری - کی مرا می بری وای از این غم جدایی بعد تو به عالم من دلخوشی ندارم بی تو با که گویم غمهای بی شمارم من که در مدینه غریب و بی شناسم سر بر آر و بشنو زهرا تو التماسم یاس نیلوفری - کی مرا می بری وای از این غم جدایی در کنار قبرت ،ببین در اعتکافم کعبه هستی و من ، دور تو در طوافم از غمت بر آید ، زسینه آه سردم بی تو من که دیگر ، علی کوچه گردم کی رود ز یادم ، غم تو ، ای مانده بین کوچه ها کس خبر ندارد ، زداغت ، با من چه کردی کوچه ها کی رود ز یادم ، که دشمن ، هست تو را گرفته بود کی رود زیادم ، که زینب ، دست تو را گرفته بود یاس نیلوفری ، کی مرا می بری وای از این غم جدایی
. بند اول زهرا فراق تو باهام چه کرده بدون تو دل پره درده خونه برام تاریک و سرده زهرا زانوهامو بغل میگیرم بی تو توی دنیا اسیرم فاطمه‌ جان بی تو می میرم رفتی و واسه حیدر نمونده صبر و تابی نمیشه باور من توو دل خاک بخابی آتیشه سینه ی من از هُرم غصه و آه بعد تو میگه علی درد دلاشو به چاه بند دوم زهرا رفته امید از توی خونم نمیشه باورم جونم میبردمت به روی شونم زهرا دیوار خونه پره خونه حسن میگیره هی بهونه بغض می‌کنه یه کنج خونه دل تنگتم عزیزم ای یار دلنوازم توو حسرت نگاهت میسوزمو می‌سازم جای دو دست گرمت خالیه توی دستام خودت اینو میدونی که بی تو خیلی تنهام ✍ 👇
. رسم است کسی رخت اگر بست ز دنیا از خاک سفر کرد سوی عالم بالا ... تا درد نگیرد دل طفلان عزیزش از خانه ی او جمع کنند البسه اش را مقصود، از این کار فراموشی داغ است تا گل نکند ، خاطره های متوفی ... بردند .... ولی علت رنجیدن زینب مویی ست که جامانده روی شانه زهرا در کرببلا رسم ولی جور دگر بود می شد بدنی دستخوش غارت اعدا ... بردند هرآنچه به تنش بود به غارت یک قوم نهادند پی اش پای به صحرا بانوی علی خصلت منت نکشیده افتاد سر کهنه لباسی به تمنا ... ای کاش کنون که شده صد پاره تن او بر اهل و عیالش برسد پیرهن او... ✍ .
. رفتی و مانـــده در دلم نالۀ بی‌صـــدای تو چه زودمستجاب شدفاطمه جان دعای تو تو تا حیات داشتـی بهـــر علی گریســـتی علی به طول عمر خــود گریه کند برای تو دست خزان رسیدو زد لطمه به برگ یاس من کاش کبودمی‌شدی صورت من به جای تو بعد شهادت تو چـون وارد خانه می‌شوم می‌نگرم به هر طرف می‌شـنوم صدای تو بود من و نبود من، رکـــن همه وجود من با چه گناه پشت در شکــست دنده‌های تو روز ز پا نشســته‌ای روز دو دیده بسته‌ای شب ز چه رفــت زیر گِل روی خدانمای تو تویی که با نثار جان گشـــود بین دشمنان بازوی بســــتۀ مرا دســـت گره‌گـــشای تو هـــم ‌زره علی شدی هم‌ ســــپر علی شدی فـــدایی ره علی، علی شــــــود فـــدای تو تو زیر تازیانه‌ها دویــــــده در قفـــای من چهــــار طفل نازنین دویـــــده در قفای تو قسم به اشک ماتمت قبول کن که "میثمت" ریخته با شـــرار جــــان پارۀ دل به پای تو "یافاطمه یا فاطمه" استاد حاج 👇
. خداحافظ ای یاور نیمه جانم خدا حافظ ای همسر قد کمانم خدا حافظ ای قوت قلب خسته خدا حافظ ای یار پهلو شکسته خدا حافظ ای مادر خوب زینب خدا حافظ ای مادر خوب زینب خداحافظ ای زخم بر دل نشسته خداحافظ ای یار پهلو شکسته خداحافظ ای رونق آشیانم خداحافظ ای قوت زانوانم خداحافظ ای جسم بی جان زهرا خداحافظ ای مانده در کوچه تنها خداحافظ ای گریه های شبانه خداحافظ ای بانوی بی نشانه خداحافظ ای داغ در دل نهفته خداحافظ ای موی آتش گرفته خداحافظ ای خاطرات غم یار خداحافظ ای خون مانده به دیوار خداحافظ ای یار در خون تپیده خداحافظ ای یاور قد خمیده خداحافظ ای یاور مهربانم خداحافظ ای مادر کودکانم خداحافظ ای یاس صورت کبودم .
. 🏴 ۱۴۰۳ سلام الله علیها شعر: سبک: مصطفی خطاوی 🎼 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو رفتی همه آرزوم رفته بر باد دیگه خنده روی لب من نمیاد مگه میشه آروم کنم بچه ها رو هنوزم به گوشم میاد مادر افتاد نمیدونی فاطمه / چجوری خون درو پاک می کردم نمیدونم فاطمه / چجوری داشتم تو رو خاک میکردم کبودی های تنت - خون رو پیراهنت زد آتیشم تو خوب می دونی چقد - بدون تو فاطمه تنها میشم امون از داغ غمت - زهرا زهرا منو کشته ماتمت -زهرا زهرا 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دیگه فصل عمر علی بی بهاره شده آسمون دلم بی ستاره بگو چی گذشته بهت توی کوچه حسن بیشتر از بقیه بی قراره نگو که اون نانجیب / اومد راهتونو بست خانوم من نگو با ضرب لگد / زد و پهلوتو شکست خانوم من میدونم که آخرش - این آتیشا میرسه تا خیمه ها میدونم که عاقبت - سرا میره روی نی توو کربلا امون از داغ غمت - زهرا زهرا منو کشته ماتمت - زهرا زهرا . 👇
. 🏴 سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ میخوام بخونم / قصه غربت غربت مردی که بود / خدای غیرت این مرد مظلوم / یه پهلوون بود معروف به خیبر شکن / توو شهرشون بود اما حالا یه کوهه // پر از اندوه و ماتم بعد زن جوونش // دو تا زانوش شده خم چه سخته بی یار و همدم شی که اول مظلوم عالم شی ۲ [ امون ای دل آه امون ای دل ] ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از اهل این شهر / دلش شکسته شد بعد زهراش از این / زندگی خسته زمونه خیلی / تلخه به کامش آخه نمیده کسی / جواب سلامش غصه و غم هاش اونجاس // که بی اندازه میشه تا میرسه به خونه // داغش باز تازه میشه همینجا بود لاله پرپر شد که میخ در آخرش شر شد ۲ [ امون ای دل آه امون ای دل ] ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نامردایی که / حقشو خوردن پشت در خونه‌اش؛ آه ... / هیزم آوردن یک زن تنها / هجوم لشکر انگاری که کوچه شد / غوغای محشر یه بی حیا لگد زد // که در رو زهرا افتاد الهی من بمیرم // علی همونجا جون داد نه که زد سنگ صبورش رو لگد کرد اونجا غرورش رو ۲ [ امون ای دل آه امون ای دل ] ۳ . 👇
بخش_دوم_زمینه_روزم_سیاه_شده_مثل_شام_عزا.mp3
21.13M
. 📋 روزم سیاه شده مثه شام عزات حاج ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روزم سیاه شده مثه شام عزات کسی نیومده منم و بچه‌هات نماز آخره که می‌خونیم برات اَللّٰهمَّ لَا نَعلَمُ مِنها إلّا خَیرا دیدی چه جوری زهرام و کشتن، آه از دنیا من‌ خونه‌‌خراب‌ می‌شم‌ با این‌ غم، برگرد زهرا آی دنیا / می‌بینی / دنیام از دستم رفت زانوهام / بی‌جونه / زهرام از دستم رفت «زهرام از دستم رفت، زهرام از دستم رفت» مگه قرار نبود بمونی پیش ما خوشیِ حیدر و نمی‌خوان خیلیا برا همین سه بار زدنت بی‌هوا زخمایی رو که پنهون می‌کردی، دیدم زهرا خیلی‌ به‌ تو زحمت‌ دادم‌ خیلی، نُه‌ سال، اما أللهمَّ لَا نَعلَمُ مِنها إلّا خیرا تنهای / تنهام و / مأوام از دستم رفت چشمام تار / می‌بینه / زهرام از دستم رفت «زهرام از دستم رفت، زهرام از دستم رفت» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 🩸صبح بعد از و جریان سیلی خوردن مقداد🩸 🥀 بعد از دفن شبانه هنگامی‌که صبح شد، مردم به سمت منزل سلام‌الله علیها روی آوردند تا بر او نماز بخوانند. مقداد، ابابکر را دید و به او گفت: ما او را دیشب به خاک سپردیم عمر به ابوبکر گفت: آیا به تو نگفتم آن‌ها مخفیانه او را دفن می‌کنند تا ما حاضر نباشیم. 🥀 مقداد گفت: این وصیت سلام‌الله‌ علیها بوده است که شما بر او نماز نگذارید. 🥀 عمر دست خویش را بالا برد و به شدت بر سر و صورت مقداد زد که از شدت ضربه، مقداد درمانده شده بود. حاضرین مقداد را از دست او رها کردند. 🥀 مقداد گفت: دختر رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم از دنیا رفت در حالی که خون از پهلوی او به سبب ضربه‌ شمشیر و تازیانه‌ای که تو به او زده بودی، جاری بود. و من در نزد شما بسیار حقیرتر از علیه‌السلام و سلام‌الله علیها هستم. 🥀 هنگامی‌که این کلام را شنیدند، گفتند: به خدا سوگند آن کسی را که باید بزنیم، علی بن ابی طالب علیه‌السلام است. 🥀 به سوی علیه‌السلام روی آوردند و او در مقابل درب خانه نشسته بود. عمر به او گفت: ای پسر ابی‌طالب علیه‌السلام آیا حسادت قدیمی‌ات را رها نکردی. 🥀 رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را غسل دادی و بر نماز سلام‌الله‌ علیها بدون حضور ما نماز خواندی و به علیه‌السلام یاد دادی که به ابوبکر بگوید از منبر پدرم پایین بیا. 🥀 علیه‌السلام سکوت نموده بود و چیزی نمی‌فرمود. عقیل پاسخ داد: به خدا سوگند شما حسودترین مردم هستید و کسانی هستید که به دشمنی پیامبر و اهل بیتش پیشی گرفتید. سلام‌الله‌ علیها را دیروز آنچنان زدید و او از دنیا رفت در حالی که پشت پهلوی او غرق خون بود و او از شما دو نفر ناراضی بود..! 📕 مأثور، حجت‌الاسلام حنیفی، صفحه ۲۱۲ 🏷 .
. امیرالمؤمنین علیه السلام یه سری بریم مدینه حالا که ما بی قراریم درد دلای علی رو.. بشنویم و خون بباریم اندازه‌ی ریگ بیابان.. به من ظلم شد اندازه‌ی چوبِ درختان.. به من ظلم شد اندازه‌ی هر قطره باران.. به من ظلم شد ظلم شد..دستای من که بسته شد ظلم شد..درب خونم شکسته شد ظلم شد.. چهل تا وحشی اومدن ظلم شد.. تو کوچه زهرا مو زدن ای وای.. ای وای ای وای ای وای.. (مظلوم.. حیدر حیدر حیدر...) علی دیگه بی قراره... غماشو نمیگه هیچجا.. گوش بُکنی تنها میگه...غماشو به چاهِ صحرا گفتم به چاه کوفه حتی.. به من ظلم شد سر میذارم به کوه و صحرا.. به من ظلم شد خونه نشین میشم خدایا.. به من ظلم شد ظلم شد.. مغیره خیلی بد میزد ظلم شد.. به فاطمه لگد میزد ظلم شد..خنده زد و دلم گرفت ظلم شد.. محسنم و ازم گرفت ای وای.. ای وای ای وای ای وای.. اَمون علی رو بُرده.. خاطره ی یاسِ پرپر.. مگه میره از تو یادش.. خاطره ی دیوار و در هی میگه توی کوچه خیلی.. به من ظلم شد از اونکه زد زهرا مو سیلی.. به من ظلم شد پیش نگام شد یاسْ نیلی.. به من ظلم شد ظلم شد.. حتی به مجتبای مَن ظلم شد.. به مادرش سیلی زَدَن ظلم شد.. روزِ دوشنبه بر حسین ظلم شد.. گَشتَن یتیمه زینبین.. ای وای.. ای وای ای وای ای وای.. .👇 ................. یک عُمر شکستِ دشمنش را دیدند آن جلوه‌ی خیبر شکنش را دیدند افسوس که داغِ فاطمه کاری کرد زانو به بغل گرفتنش را دیدند ✍
. ای خدا تو اوج تنهایی توی این شهر پر از نامرد یکی بود جوابم و میداد که اونم دیگه جوابم کرد نمیشود باورم ، فاطمه رفت از برم مدینه تو شاهدی ، از همه تنهاترم یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا ...... ای خدا تو اوج بی یاری یارم و کشتن و بد کشتن یه نفر بود که برام می مرد که همون و با لگد کشتن اونکه در خانه با ، ضربه محکم شکست فقط نه پهلوی او ، پشت مرا هم شکست یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا ...... حق دارم که میزنم بر سر که میون اون همه کافر یه نفر برام یه لشکر بود ریخت سرش تو کوچه یک لشکر وای من و وای من ، یک زن و سیصد نفر زدند آنقدر که ، فاطمه شد محتضر یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا ✍ .👇
. ☑️بند اول باورش سخته که از کنار من رفتی یاس کبود من بود و نبود من ترک من کردی همه قرار من رفتی رفتی ازین دنیا دیگه شدم تنها حلالم کن که تو دنیا یه روز خوش ندیدی تو کنارم بودی و اما چه زجرایی کشیدی تو بمیرم من برات زهرا شدی یاور برا حیدر بمیرم من برات زهرا شدی تو خونمون پرپر نرو زهرا زهرا زهرا زهرا زهرا زهرا نرو ☑️بند دوم وقت تشییع جنازه ت غریبونه بود شبونه ای زهرا با بچه هات تنها زیر تابوت تو خون گریه کردم همه ش شدم عزا دارت خدا نگهدارت خداحافظ خدا حافظ خدا همرات گل پرپر چه زود تنهام گذاشتی ای تمومه هستیه حیدر تو رفتی بی تو ای زهرا تو این دنیا اسیرم من حلالم کن حلالم کن نشد با تو بمیرم من مرو زهرا زهرا زهرا زهرا زهرا زهرا مرو ✍ 👇
‍ . سلام عزیزم فدای قبر بی نشونت فدای قامت کمونت ببین شدم فاتحه خونت سلام عزیزم خوشی از این دنیا ندیدی حالا دیگه راحت خوابیدی چرا جوابمو نمیدی؟ روح و روانم ، کجایی ای فاطمه جانم دیدی چقدر زود سفارشارو بردن از یاد میون ما جدایی افتاد تنها شدم ای داد بیداد دیدی چقدر زود تاب و توونمو گرفتن یار جوونمو گرفتن خانوم خونمو گرفتن روح و روانم ، کجایی ای فاطمه جانم سلام حیدر به درد و رنج و محن تو به زحمتی روی تن تو به جسم بین کفن تو بعد تو دیگه خونمو عزا گرفته بساط گریه پا گرفته زینب تو نوا گرفته روح و روانم ، کجایی ای فاطمه جانم کجایی مادر حسن زغصه بی قراره ز دیده اشک غم می‌باره تو دستشه یه گوشواره کجایی مادر که خیلی درهم حسینت تا نمونه تشنه حسینت آب می‌رسونم به حسینت شهیده من ، مادر قد خمیده من یه روز توو گودال گره میفته توی کارم نمیشه آب براش بیارم دستامو رو سرم میزارم از رو بلندی محشر و آخرش میبینم خنجر رو حنجرش میبینم شمر و بالا سرش میبینم نور دوعینم ، غریب کربلا حسینم .👇
161.2K
. خداحافظ عزیزم خوشی از این دنیا ندیدی حالا دیگه راحت خوابیدی چرا جوابمو نمیدی؟ خداحافظ عزیزم فدای قبر بی نشونت فدای قامت کمونت ببین شدم فاتحه خونت خداحافظ عزیزم تاب و توونمو گرفتن یار جوونمو گرفتن خانوم خونمو گرفتن ******* .
دوباره درد  ِهجرت، بر لب جوهر نشسته و اشک نوکرت بر صفحه ی دفتر نشسته ببین که نوکرت عمریست با دستان خالی سر  ِ راه وصالت، با دو چشم تر نشسته برای مردن هر شیعه ای این جمله کافیست امامش بین صحرا بی کس و یاور نشسته تو آن شاه غریبی که هزار و چندسال است به امّید فراهم گشتن لشکر نشسته بیا که حسرت ما شد حکومت کردن تو چرا جای تو دشمن روی هر منبر نشسته شبیه قبر تاریک است دنیا بی حضورت که در آن دل به دنبال مه و اختر نشسته دوباره روضه ی مادر، دلم در زیر خیمه به امّید شفاعت در صف محشر نشسته ظهورت را همیشه خواستم وقتی که اشکم کنار قبرهای آل پیغمبر نشسته بیا بنگر کنار قبر مادر نیمه شبها که با قدّ کمانی، فاتح خیبر نشسته شده شرح غم  ِسی سال  ِ حیدر اینکه هرشب کنار قبر کوثر، ساقی کوثر نشسته پس از غسل تن مجروح، حق دارد علی که کنار قبر جانش با دل مضطر نشسته دوباره روضه خواند وگفت زهرا پیش قبرت ببین با استخوانی در گلو، حیدر نشسته همیشه روبه رویم بین دیوار و دری تو چرا که خون تو بر روی میخ در نشسته زمان غسل تو فهمیده ام که ردّ پای چهل تا بی حیا بر روی بال و پر نشسته چه دیدم، آه ؛ هنگام وداعت بین این قبر به روی حور، دست ثانی کافر نشسته به نوبت دیده ام، گاهی مغیره، گاه قنفذ اگر اشکم میان کوچه و معبر نشسته قرار بعدی ما کربلا و پیش گودال ببینی زینبت پیش تنی بی سر نشسته به جای تو زند بوسه به رگهای بریده به روی حنجری که از قفا خنجر نشسته سکینه، اربعین گوید کنار قبر سقا عمو بعد تو صدها زخم بر پیکر نشسته چه قبر کوچکی داری، یکی گفته: سکینه کنار پیکر عباس یا اصغر نشسته؟ ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
. قبر تو باشد مروه صفاي من خانه سعي صفا و مروه كنم غريبانه گفتم بمان اما به پيش من نماندي تو ماه شبم ديدي به چه روزم نشاندي تو ای فاطمه جانم شفا گرفتي آخر اي يار بيمارم من بي طرفدارم اي تنها طرفدارم از داغ تو درياي چشمم گشته طوفاني اي واي اگر عمرم شود بعد از تو طولاني اي فاطمه جانم چشم انتظات زينب با چشم تر مانده بيا بسوي خانه اي پشت در مانده همچون پرستو پركشيدي رفتي از لانه خانه خرابم كرده اي اي صاحب خانه ای فاطمه جانم اي شمع خانه از چه افتادي از سوسو بعد از تو مي گيرم من سر بر سر زانو ای يار هجده ساله ام كردي زغم پيرم در خانه آتش زده من بي تو میميرم اي فاطمه جانم .👇
. کنار قبر تو جان می دهد پرستارت سفر بخیر عزیزم خدا نگهدارت ... خدا کند که بیاید ببوسم از دستش اجل اگر برساند مرا به دیدارت ... تو را زدند علی را کشان کشان بردند تو یاورم شدی اما علی نشد یارت تو را شکسته سپردم به دستهای نبی بیا ببین که شکسته غرور غمخوارت به خنده های مغیره مرا سپرده ای ، آه فدای دست کبود ز درد بیزارت به ذوق مادری ات لطمه خورد واویلا در شکسته ی این خانه داد آزارت تو با صدای گرفته حسین می گفتی که گریه کرد به گودال چشم خونبارت سری به نیزه بلند است در برابر تو به سر زند حرم از ضجه های آخر تو .
. دلم تنگ نگات میشه عزیزم به یاد چشم سرخت،اشک می ریزم دعا کن، یاس در خاک آرمیده همینجا از کنارت بر نخیزم گلاب اشک سر خاکت میارم پس از تو ابرم و دائم می بارم جوون زیر خاکم ای که بی تو به زنده موندنم شوقی ندارم با سیلی چشماتو از من گرفتند حسودا انتقام از زن گرفتند جلو چشمام قلافای چهل مرد زدند و قتلتو گردن گرفتند کجایی، خونمونو غم گرفته درِ خونه برات ماتم گرفته حسین و زینب و آروم کردم حسن جانت ولی باز دم گرفته عزادارم ولی تنها و بی یار منم و این سه چارتا طفل غمخوار تو رفتی و نگفتی من می مونم پس از تو با غم مسمار و دیوار صدات مونده توی خونه هنوزم پس از این من به جای تو می سوزم تو رفتی و حالا غرق خجالت نگامو به در و دیوار می دوزم .
. پیوسته شبهای بعد از شهادت خانوم آری که بساط گریه جور است امشب دست من از آغوش تو دور است امشب هر طفل تو گوشه ای زمین گیر شده ست این خانه چقدر سوت و کور است امشب این شهر بدون فاطمه زیبا نیست امید علی بود ولی حالا نیست همسایه بخواب ، راحت و آسوده امشب که صدای گریه زهرا نیست ای جان علی ، عزیز من ، شرمندم بعد از تو فقط به تار مویی بندم خود را به دل خاک سپردم زهرا با دست خودم گور خودم را کندم ای وای چقدر مجتبایت غم خورد ای کاش علی از این مصیبت میمرد همسایه که از گریه تو شاکی بود امشب ز در خانه تو هیزم برد با خاطره نان تو غم میخوردیم از سردی دستان تو غم میخوردیم زهرا احدی غذا نیاورد ولی امشب من و طفلان تو غم میخوردیم .
. سلام_الله_علیها (ع) الا ای خاک یارم را گرفتی گلم باغم بهارم را گرفتی علی از داغش، آه سرد دارد مراقب باش، پهلو درد دارد بسوزم در غمش با حال خسته الا ای خاک بازویش شکسته به او غربت رسیده در مدینه به تو بسپردمش با زخم سینه نشان عشق دارد در وجودش مدارا کن تو با جسم کبودش تو میبینی رخش گردیده نیلی زده مردی به او در کوچه سیلی نبین مهمان تو قامت کمان است الا ای خاک زهرایم جوان است کفن کردم تن او را شبانه به چشم بچه ها در صحن خانه.... الا ای خاک وقت یاریِ توست دلم گرم امانت داریِ توست .