eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.5هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
791 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. _ علیه السلام _کربلایی 🎤 [بند اول] در به درِ غمش منم من ابلفضلی ام فدای پرچم اش منم من ابلفضلی ام کشته ی ماتم اش منم من ابلفضل ام من ابلفضلی ام خدا خودش میدونه من ابلفضلی ام سرم بهش مدیونه من ابلفضلی ام دلم یه دم میخونه سَلَٰمٌ عَلَىٰ مطیع خدا دو دستش شده زِ پیکر جدا عموی حرم امیر حرم سپاه حسین یَلِ کربلا 🖤🖤🖤 [بند دوم] غلام و خاک این درم من ابلفضلی ام ساکن کوی حیدرم من ابلفضلی ام فدای اسم مادرم من ابلفضلی ام من ابلفضلی ام تا مجلس تو برپاست من ابلفضلی ام تا پرچم تو بالاست من ابلفضلی ام تا وقتی دنیا دنیاست سپهدار تویی و سردار تویی مرا یار تویی مددکار تویی همه ناتوان در اثبات عشق به عالم فقط علمدار تویی 🖤🖤🖤 [بند سوم] روی لبامِ زمزمه من ابلفضلی ام بزار بدونن که همه من ابلفضلی ام نذر عزیز فاطمه من ابلفضلی ام من ابلفضلی ام گدای این مِی خونم من ابلفضلی ام تویی همه سامونم من ابلفضلی ام پس تا ضریح میخونم سَنَ جان فدا حبیب خدا عزیز حسین یَل نینوا به حق حسین شَهِ سر جدا عطا قیل بیزَ آقا کربلا .👇
کربلایی وحید محمدیشور جار زدن نداره.mp3
زمان: حجم: 3.73M
. اجرا 🎤 جار زدن نداره بیچاره است اونی که امام حسن نداره هیچ جا وطن نمیشه کل عالم رو جمع کنن امام حسن نمیشه ماه روشن شبای دلم ای خاک تو انتهای دلم روزی نیست که اسمتو نبرم آقای دوشنبه های دلم بیا عطا رو ببین قبله ی ما رو ببین خیره شو تو چشم امام حسن خدا رو ببین همینکه تیغ حسن در اومد از تو غلاف به دست و پا افتادنه شترسوارو ببین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ 👇👇
. و گریز به گودال دارم پیام تسلیت، تو صاحب عزایی شام شهادته بگو آقای ما کجایی بازم شب جمعه رسید،میدونم ای امامم همراه مادر، زائر ِغریب کربلایی میخونی پیش گودال روضه ی غسل مادر گریز روضه ی توس ده تا سوار و پیکر منتظر تو هستم با قلبی که صبوره شفای زخم سینَت آقا فقط ظهوره خدا به حقّ زهرا عجّل علی ظهورک.... 🌸🌸 اشاره به موقعی که دو دست از کفن بیرون اومد و حسنین علیهمالسلام رو درآغوش گرفت آروم آروم عزیزامو از روی سینه بردار دوباره بین کفنم دستای من رو بگذار این بار آخره که دستمو میگیری حیدر شاه غریب و بی کسم علی خدانگهدار منو بزار توو تابوت مرگم شده امونم چیزی ازم نمونده یه مشته استخونم به یاد من علی باش با قلبی که صبوره شفای زخم سینَم علی فقط ظهوره خدا به حقّ زهرا عجل علی ظهورک.... 🌸🌸 با مهربونی، گلامو برداشتی از رو سینه کسی نزد به بچّه هام کنار من با کینه اما تووی کربوبلا از روو تن ِحسینم جدا میشه با تازیونه ی عدو، سکینه تن ِبدون سر رو وقتی میگیره آغوش بهش میشه جسارت سکینه میره از هوش میگه ببین بابایی جونم رسیده بر لب پاشو بگیر جلوی کتک به عمّه زینب به یادتم شب و روز با قلبی که صبوره شفای زخم سینَم بابا فقط ظهوره خدا به حقّ زینب عجّل علی ظهورک.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ................... .👇
. ✍ چشمم شبیه ابر بهاران شده بیا آقا دوباره شام غریبان شده بیا بی تو برای مادرتان گریه می کنیم این نوکر تو خسته ز هجران شده بیا این گریه ها بهانه ی تطهیر من شده قلبم به لطف روضه پشیمان شده بیا یک سو غم فراق تو، یک سو غم علی امشب غمم به سینه دوچندان شده بیا حال و هوای ما همه چون خانه ی علیست بنگر که نوکر تو پریشان شده بیا از داغ زخم سینه فقط سینه می زنیم سینه زن تو بی سر و سامان شده بیا ای کاش در بقیع روضه بخوانی برایمان آقا به حق مرقد ویران شده بیا آقا بنای مرقد زهرا به دست توست بنگر که خون شیعه خروشان شده بیا امشب شب زیارتی شاه کربلاست زهرا به زیر قبه پریشان شده بیا برپا شده کنار حرم روضه ی حسین ای وای! چشم فاطمه گریان شده بیا یک پیرهن برای حسینت نمانده است آقا به حق پیکر عریان شده بیا .
. کمی بعد از هجوم شوم و شیطانی پس از بی احترامی های طولانی کمی بعد از شکستن ها و بستن ها و رفتن ها علی تنها میان خلوتی غمگین علی آرام و اما با غمی سنگین نشست و ذوالفقار در نیامش را نوازش کرد به او فرمود تو میبینی رفیق روزهای سخت من دیدی چه با ما رفت تو هم دیدی غم از دیوار های خانه بالا رفت تو میدانی که من در معرکه خود را نمیبازم تو شاهد بوده ای من پیش روی مرگ میتازم ولی حالا ولی اینجا در این بلوا نه من تنها غرور مردهای خانه غارت شد چه چیزی بدتر از اینکه به گلدانی که زهرا کاشت با دست خودش با پا جسارت شد از این مصرع سکوتی ناگهانی شعر را در خود فرو برد و دلیلش هم همان بغضیست که مولا فرو خورد و سپس سر را کمی پایین آورد و ادامه داد تو میدانی اگر میخواستم بر روی پیکر سر نمیبردند اشاره کرد و سمت در از این در جان سالم در نمیبردند همینکه گفت در انگار حالش دگرگون شد بدون هیچ توضیح اضافی قافیه خون شد علی خیره به در ماند و گمان کردم که بیت آخر شعر است و اما نیست نمیدانم چرا حس میکنم این ماجرا پایانش اینجا نیست از اینجایی که هستیم شعر تصویری نمیبیند جلوتر میروم باید بفهمم که علی در خیره ماندن ها چه میبیند جلوتر رفتم و دیدم که تکیه بر رفیق روزهای سخت خود داده و در چشمان خیسش انعکاس شعله افتاده میان شعله ها یک عمر پاییزی نمایان شد ترک برداشت و لبهایش و موهایش پریشان شد علی بر قله ی تقدیر میان آتش و دود و صدای شیون تصویر خودش را دید و در حالی که تکیه داده بر شمشیر خودش را دید و تنها بی برادر رو به یک لشکر و زینب دخترش را دید رو در روی پیغمبر کسانی که به دست خود به آنها نان و خرما داد برگشتند همانها که به دنبال سرش در بیت های بعد میگشتند خودش را دید و تصویری شبیه سرخی یک دشت که زینب گفت یا جدا علی چشمان خود را بست به مردی فکر کن در مرکز تصویر به مردی که به روی زانو و تکیه به شمشیر است به مردی که سکوت او نفسگیر است به مردی که به تنهایی تمام درد تصویر است به مردی که صبورانه در این خانه هزاران بار و صدها بار و ده ها بار در همین لحظه جان داده اگر دقت کنی رو به درِ خاموش و در چشمان خیسش انعکاس شعله افتاده خلاصه اینکه در آشفتگی و سختی ابیات پایانی میان چند قطره اشک پنهانی علی آرام و طوفانی دوباره روی پا برخاست و از بینِ گلدان های افتاده بر زمین سمت درِ خانه به راه افتاد علی میرفت و در حالی که روی شانه ی او نان و خرما بود علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا 🎤 گلچین دوم 1403 👇