eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
957 ویدیو
604 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
أَلابِذِكرِاللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ: ‌⚜مناجات و روضه جانسوز_ویژه شب جمعه _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی⚜ 🌾🌿🌾🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌾🌾🌿 شب جمعه ست با امام رضا(ع) بریم کربلای معلی،کربلایی که امام صادق علیه السلام فرمود:مادرم فاطمه حاضر میشه،نزد زوار قبر جد بزرگوارم حسین ....،اولین کاری که مادرم میکنه اینه : "فتستغفر لهم ذنوبهم" مادرم برا گنه کارا،اونایی که زائر حسینن،استغفار می کنه،امشب فاطمه مادرش کربلاست ..." وقتی دعبل آمد محضر امام رضا(ع) حضرت فرمود شنیدم برا جد غریب ما مرثیه گفتی؟عرض کرد بله یابن رسول الله" فرمود قدری تامل کن،قبل از اینکه دعبل قصیدش رو بخونه،میگه دیدم امام رضا بلند شد،پارچه ای بین ما و محارم زد" دستور داد زن ها اومدن پشت پارچه، همه قصیده ی من دعبل رو بشنون،بعد به من فرمود "ارثل الحسین" حالا قصیدت رو برا جد غریبم بخون، دعبل قصیده رو اینجور شروع کرد: افاطم لو خلت الحسین مجدلا .... *به بهانه ی امام رضا بریم زیارت کربلا* افاطم لو خلت الحسین مجدلا .... وقد مات عطشانا بشط فرات .... *یعنی بی بی جان حسینتو بین دو نهر آب ، با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن ...." آماده ای یا نه؟!! میدونی امام رضا با این شعر چه کرد دعبل خزاعی میگه قصیدم هنوز توم نشده بود *وبكَاء رضا بُكَاءً شَدِيداً* دیدم امام رضا به شدت داره گریه میکنه .... واتامی علیهم مَرَّتَيْن"ِ اونقدر گریه کرد دو مرتبه از حال رفت الله اکبر ... شنیدم صدای ناله زن ها روز پشت پرده "و علی سراخ من وراء السطح" زنها لطمه به صورت میزدن،آماده ای یا نه ..." اگر این است تاثیر شنیدن آخ ..شنیدن کی بود مانند دیدن .... امان از آون ساعتی که دختر امیرالمومنین عقیله بنی هاشم بالای بلندی داشت میدید ، عزیز فاطمه رو محاصره کردن ، هر کی با هر چی دستشه داره پسر فاطمه رو میزنه ، چه کرد دختر علی؟!! دست روی سر گذاشت، شنیدن هی می گه: "يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ"،اما دیدن لحن مناجات زینب عوض شد... هی زمین میخوره،هی بلند میشه میگه وا حسینا ....." اخه دید:«و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه ....» هر جا نشستی ناله بزن .... یا حسین .... .
أَلابِذِكرِاللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ: متن نوحه کشتی به گل نشسته اومده مجید بنی فاطمه ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── یا اَبا عبـدالله… یا اَبا عبــدالله…●♪♫ یا اَبا عبـدالله… یا اَبا عبــدالله… حسین…●♪♫ یا اَبا عبدالله… حسین…●♪♫ کشتیِ به گِل نشسته؛ اومـده…●♪♫ با حالِ خسته؛ اومـــده…●♪♫ توبه شکسته، ولی… با دلِ شکستــه اومـده●♪♫ کشتیِ به گِل نشسته؛ اومده…●♪♫ با حـــالِ خسته؛ اومده…●♪♫ توبه شکسته، ولی… با دلِ شکسته اومــده●♪♫ ای جـــانم! تویی راحت وُ روح وُ روانم●♪♫ تویی؛ کشتیِ امن وُ امانم●♪♫ تویی؛ علتِ هر ضربانم…●♪♫ ای جــانم! تویی راحت وُ روح وُ روانـم●♪♫ تویی؛ کشتیِ امن وُ امانم●♪♫ تویی؛ علتِ هر ضربانم…●♪♫ مَن لی غَیــــرُکَ؛ حسین…●♪♫ وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن!●♪♫ مَن لی غَیـرُکَ؛ حسیـن…●♪♫ وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن!●♪♫ کشتیِ به گِل نشسته؛ اومده…●♪♫ با حالِ خسته؛ اومده…●♪♫ تـوبه شکسته، ولی… بــا دلِ شکسته اومـده●♪♫ کشتیِ به گِل نشسته؛ اومده…●♪♫ با حـــالِ خسته؛ اومده…●♪♫ توبه شکسته، ولی… با دلِ شکستـه اومــده●♪♫ ای جـــانم! تــویی راحت وُ روح وُ روانم●♪♫ تویی؛ کشتیِ امن وُ امانم●♪♫ تویی؛ علتِ هر ضـــربانم…●♪♫ ای جــانم! تویی راحت وُ روح وُ روانم●♪♫ تویی؛ کشتیِ امن وُ امانم●♪♫ تویی؛ علتِ هر ضربـانـــم…●♪♫ مَن لی غَیـرُکَ؛ حسین…●♪♫ وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن!●♪♫ مَن لی غَیـرُکَ؛ حسین…●♪♫ وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن!●♪♫ با این که؛ خودم می دونم، که بدم!●♪♫ راهم دادی؛ که اومدم…●♪♫ آقا! درِ خونه ی تو، گدایی رو خوب بلدم!●♪♫ با این که؛ خودم می دونم، که بدم!●♪♫ راهم دادی؛ که اومدم…●♪♫ آقا! درِ خونه ی تو، گدایی رو خوب بلدم!●♪♫ ای شاهم! روی دوشمه؛ بارِ گناهم…●♪♫ خجالت می کشم… رو سیاهم…●♪♫ پناهم بده؛ که بی پناهم…●♪♫ مَن لی غَیـرُکَ؛ حسین…●♪♫ وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن!●♪♫ مَن لی غَیـرُکَ؛ حسین…●♪♫ وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن!●♪♫ مَن لی غَیـرُکَ؛ حسین…●♪♫ وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن!●♪♫ من؛ بی تو، کویرِ خشکِ هوسم…●♪♫ پرنده ای؛ در قفسم…●♪♫ مُردن برات، عشقِ منه●♪♫ بذار به عشقم، برسم…●♪♫ ای یارم! تویی تو؛ همه ی کس وُ کارم●♪♫ چی میشه بشه آخر کارم؛ پایِ شیش گوشه ی تو، مزارم؟●♪♫ مَن لی غَیــرُکَ؛ حسیـن…●♪♫ وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن!●♪♫ مَن لی غَیـرُکَ؛ حسین…●♪♫ وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن!●♪♫ مَن لی غَیـرُکَ؛ حسین…●♪♫ وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن!●♪♫ یا مُبدلَ السَیئات فی الحَسنات… حسیـــــن…●♪♫ ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── مجید بنی فاطمه کشتی به گل نشسته
ed54924bb830a1a036b43ccff3b9fbdd72e3237c.mp3
5.24M
روضه حضرت زینب(س) و اسارت #کربلایی_سیدرضا_نریمانی
خوشا آن غریبی که یارش تو باشی قرار دل بی قرارش تو باشی خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی (آقا جان یا امام رضا) خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی یا امام رضا٢ آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ـ آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ـ جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا (یا امام رضا)٢ ⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن ـ خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید (گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) ـ فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید (یا امام رضا)٢ خیلی غریبه ـ خیلی مظلومه ـ از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی ⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ـ فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست ◀️ بگم یا امام رضا ـ تو خراسان چه کردند با امام رضا ـ امام رضا رو زهر دادن اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره ـ صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن ـ میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم ـ اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم ـ اما دل تو دلم نیست ـ هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم داره بخودش می پیچه ـ هی میگه (جگرم سوخت)٣ اباصلت میگه.....میگه دیدم آقا چشمش به دَره ـ این آرزوی هر پدریه دوست لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه ـ امام رضا منتظره کی جوادش میاد ⏸ اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا ـ به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ـ آقا گرفتارم ـ به جوونیّه جوادت بهر امیدی اومدم امروز نزار دست خالی برگردم ⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطِ خیلی شباهت به امام رضا داره ـ(اینجا میتونید روضه رو طولانی تر کنید) میوهٔ دل امام رضا اومد ـ وارد حجره امام رضا شد ـ امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد ـ جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد ـ سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ⏸ اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا ـ آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد..... تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم) تو ستارهٔ سحر منی /تو که پارهٔ جگر منی /ولدی علی ولدی علی / ای نور بصرم ولدی علی / آخر پدرم ولدی علی....... بقیه اش رو هر چی دوست دارد اضافه کنید ⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی ⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد ⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد ⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد ناله داری به سوز دل ابی عبدالله ناله بزن بگو یا حسین التماس دعا ⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩
گریز دوم: عرضه بداریم آقا جان... یا امام رضا... شما رو مظلومانه به شهادت رسوندند... اما لحظات آخر دیگه شما تنها نبودید... وقتی چشمان مبارک رو باز کردید... سر شما روی دامن آقا جوادالائمه بود... اما دلها بسوزه برا اون آقایی که... داخل گودال قتلگاه... با لب تشنه... سر از تنش جدا کردند... امام سجاد هر کاری کرد نتونست بیاد کنار بابا... بمیرم... داخل خیمه... از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده بود... لحظات آخر نتونست بیاد کنار بابا... اما... یک جایی دیگه اومد... کجا... اون لحظه ای که بنی اسد میخواستند بدنها رو دفن کنند اما متحیر مانده بودند... اومد صدا زد... بنی اسد.. من این بدنها رو خوب میشناسم... 🔸بنی اسد بیایید 🔸کفن با خود بیارید 🔸مگر خبر ندارید 🔸حسین کفن ندارد با دستان مبارک بدن بابا رو داخل قبر گذاشت... حالا میخواد با پدر وداع کنه... لبها رو گذاشت روی رگهای بریده حسین... 🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند 🔸کفن بر جسم صد چاک نکردند
بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن و یا رحیم 🔸ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی ای امام‌ رضا آقا جانم... 🔸خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی قربون غریبیت برم‌ امام رضا... 🔸اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند 🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی شب شهادت امام رضاست... آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید... ( بعد منزل نبود در سفر روحانی) امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید... بریم کنار پنجره فولاد امام رضا... 🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون... ساعتی بعد برمیگردم اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم دیگه با من حرف نزن... بدان کارم تمامه... یا صاحب الزمان... اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن... عبا روی سر کشیدن... حالشون منقلبه... هی روی زمین میشینه... هی بلند میشه... وارد حجره شد... صدا زد اباصلت... درها رو ببند... میخام تنها باشم... یه گوشه ای داخل حجره... این فرش ها رو کنار زد... روی زمین نشست... مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه و‌ناله میزنه... خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده... یه گوشه ای ایستاده... اباصلت میگه اومدم نزدیکتر... عرضه داشتم... من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید... فرمود اباصلت... اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده... از در های بسته هم عبور میده... میگه دیدم تا این‌ آقازاده وارد حجره امام رضا شد... حضرت خوشحال شدند... از جاشون بلند شدند ... هی صدا میزدند... پسرم خوش آمدی بابا... جوانم جواد... خوش آمدی بابا... فهمیدم میوه‌ی دل امام رضا... آقام جوادالائمه است... سر بابا رو در آغوش گرفت... دارن با هم نجوا میکنن ... عجب لحظات سختیه... امام رضا داره وصیت میکنه... اما طولی نکشید... یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند... صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد... اما خود امام رضا فرمودند... یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ همه روضه ها به کربلا ختم میشه... اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت... کربلا قضیه برعکس بود... ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت... آماده ای بگم یا نه... 🔸سپه کوفه و شام استاده 🔸به تماشای شه و شهزاده 🔸شه به روی پسرش افتاده 🔸همه گفتن حسین جان داده اومد کنار جوانش نشست... سر علی اکبرش رو به دامن گرفت... دلش طاقت نیاورد... سر جوانش رو به سینه چسباند... دید دلش طاقت نمیاره... لحظات آخره... خدایا... ابی عبدالله چکار کنه... علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده...😭 یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسباند... هی صدا میزنه... عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان... بابا... اُف بر این دنیا بعد از تو علی... تسلای دل ابی عبدالله... ناله بزن یاحسین... الا لعنت الله علی القوم الظالمین -
گریز سوم👇 آقای خوبم... جان عالم به فدای مظلومیت شما... در عالم غربت به‌ شهادت رسیدید... اما وقتی شیعیان خبردار شدن... کفن قیمتی آوردند... برای تشییع جنازه همه آمده بودند... بدن شما رو با عزت و احترام تشییع کردند... با چه عظمتی بدن مبارک دفن شد... اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله... دلها بسوزه... برا اون آقایی که بدنش سه روز روی زمین کربلا... بدون غسل و کفن... ای خدا... کاش به همین اکتفا میکردند... صدا زدند اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... ده نفر اونقدر با اسب روی بدن عزیز زهرا اسب دواندند... جلو چشمان بچه های حسین... جلو چشمان خانم زینب کبری... تمام استخوان ها شکست... 🔸به کربلا کفن مگر بغیر بوریا نبود 🔸مگر حسین فاطمه عزیز مصطفی نبود 🔸مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند 🔸مگر که پاره پیروهن به پیکرش روا نبود 🔸سرش به نوک نیزه ها تنش به خاک کربلا 🔸کفن برای او بجز شکسته نیزه ها نبود الا لعنت الله علی القوم الظالمين
حاج مهدی 🚩حسن خورشیدِ مدینه است🚩 📝 ــــــــــــــــــــــــــــــــ حسن خورشیدِ مدینه است حسن ماه آسمونه حسن با این زخمِ غربت دلامونو می‌سوزونه بمیرم، یه زائرم نداره بمیرم، آقام حرم نداره نداره جز سنگِ قبر نشونی اونی‌که بود کارش مهربونی بمیرم پیشش حتی نداره روضه خونی (واویلا، حسن غریبِ مادر) 4 من و تنهایی و غربت من و روزِ خوش ندیدن من و دردی که نداره دوایی جز پر کشیدن خدایا یه روز خوش ندیدم خدایا همش طعنه شنیدم خدایا شبا از خواب پریدم (واویلا، حسن غریبِ مادر) 4 ع. 🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤 🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔ لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝ لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
نوحه شهادت امام رضا ع زهر جفا دیگر آتش زده بر جان بار سفر بستم رفتم سوی جانان مامون دون با من عداوت کرد راهی مرا سوی شهادت کرد 2 من غریبم غریب 3 ای جوادم بیا 3 این لحظه آخر سوزم زپا تاسر ای کاش بینم من نور دو چشم تر منتظرم بر دیدن رویت تا که کشم دستی به گیسویت من غریبم غریب 3 ای جوادم بیا 3 بیا به بالینم زیبا گل بابا دیدارآخرست با تو کنم نجوا خواهم چوجدم جان دهم بر خاک اشک از دو چشمانت نمایم پاک من غریبم غریب 3 ای جوادم بیا 3 عیسی دین محمدی
Shab19Safar1398[01].mp3
13.4M
🎙سلام آقا، غریب آشنای طوس (زمزمه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی سلام آقا، غریب آشنای طوس سلام آقا، غریب آشنای طوس به لطف تو، دوباره اومدم پابوس سلام آقا، سلام آقا جواب تو، شروع گریه - زاریمه سلام تو، همین اشکای جاریمه سلام آقا، سلام آقا خبر دارم، که از کارام خبر داری به حال من، شبیه ابرا می باری ببخش آقا، ببخش آقا چقد خوبه، نگفته هامو میدونی چقد خوبه، که رو برنمیگردونی ببخش آقا، ببخش آقا منم آهوت، از اون روز که تو صیادی توو دام تو، میون صحن آزادی رضاجانم، رضا جانم گره خوردم، به عشقت تووی گوهرشاد دخیل بستم، دلو به پنجره فولاد رضاجانم، رضا جانم سلام آقا، که الان روبه روتونم من اینجامو، زیارت نامه میخونم رضا جانم، رضا جانم سلام آقا... چه شعری رو لبم اومد دلم از طوس، تا صحن کربلا پر زد رضا جانم، حسین جانم سلام آقا، که الان رو به روتونم من اینجامو، زیارت نامه میخونم حسین جانم، حسین جانم بذار سایه ات، همیشه رو سرم باشه قرار ما، شب جمعه حرم باشه حسین جانم، حسین جانم سلام آقا، کنار قتلگاتونم منم دارم، با زهرا روضه میخونم حسین جانم، حسین جانم حسین جانم، قتلوک ذبحوک حسین جانم، من الماء منعوک حسین جانم، حسین جانم شعر: سید مهدی سرخان
نوحه بسیارزیبا امام رضا ع متن ضامن آهو رضا، لاله خوش بو رضا ممنونم امام رضا که رام دادی تو حرمت حالا این دست من و این همه لطف و کرمن اومدم امام رضا تا با تو درد دل کنم دلم رو با مهر تو هر دو تا متصل کنم ضامن آهو رضا لاله خوش بو رضا اومدم امام رضا تا که تو مهمونم کنی به سرم دست بکشی یکباره مهمونم کنی امودم اینجا آق نوکریمو امضا کنی چی میشه این درو به روی ما تو وا کُنی منو ردم نکنی نگاه به بعدم نکنی ضامن آمو رضا لاله خوش بو رضا اومدم امام رضا خونه به دوش تو باشم مادرم گفته باید حلقه به گوش تو باشم کمکم کن تا منم آقا، غلام تو باشم بار عشق تو را همش به روی دوشم بکشم درو واکن اومدم به کن نگاه کن اومدم ضامن آهو رضا لاله خوش بو رضا کاش که من کبوتری توصحن با صفات بودم
4_5812403091630195471.mp3
10.38M
📋 ای شه ملک طوس یارضا مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پر میزنه دلم، مث کبوترم آرزومه بیام دوباره تاحرم مث کبوترات دونه بریز واسه‌م یاایهاالرئوف تویی همه کسم حرمت این‌ شبا خدایی محشره هرکی میاد حرم دعوت مادره با پای دل بازم به حرم اومدم دلخوشم ای آقا زائر مشهدم میدونی که چقدر تنگه دلم برات خالیه جای من میون زائرات برو بیاییه تو حرمت آقا منو یادت نره تو این شلوغیا "ای شه ملک طوس، یارضا یا انیس النفوس، یارضا" بهترین نعمته٬ تورو دارم آقا تا میگیره دلم، میرم امام رضا هرکی دلش شکست راهی مشهده مهربونیت آقا خیلی زبونزده تو دلم حرفای ناتمومه آقا نگاه به گنبدت آرزومه آقا دوست دارم این شبا تو حرمت باشم آخه تو مشهدت غرق آرامشم از تو دورم ولی‌ به تو سلام میدم هواتو کردم و خواب حرم دیدم خواب دیدم آخرش دادی مرادم‌و زائر صحنت از باب‌الجوادم‌و "ای شه ملک طوس، یارضا یا انیس النفوس، یارضا" این شال ماتم‌و از تو دارم آقا اشک محرم‌و از تو دارم آقا کردی سفارشم‌، گریه‌ی برحسین ته آرامشم گریه‌ی برحسین هرچی دارم آقا از کرم توئه سفر کربلام از حرم توئه تشنه بودم که تو آب و دونه‌م دادی برات کربلامو نشونم دادی همه‌ی دلخوشیم نگاه به پرچمه شبای عاشقی ماه محرمه تا سال بعد آقا خیلی دلواپسم یعنی باز اربعین کربلا میرسم؟ "ای شه ملک طوس، یارضا یا انیس النفوس، یارضا" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
4_346505299877692200.mp3
517.2K
"واحد شلاقی امام رضا علیه السلام" منی که عمری دخیل پنجره فولادم کبوتر پرشکسته ام بده بکن امدادم هرکسی هرجا رو دوس داره منم به عشق تو داد می زنم از اهالی رضا آبادم با دلم می یام قدم قدم ردم نکن گرچه من بدم نیت زیارت می کنم چش وا می کنم تو مشهدم ذکر دلم یا رضا یا رضا یا رضا برات بده تا بیام به کرببلا «ضامن آهو غریب الغربا» تویی علی تویی اباالحسن ثانیه حیدر به مثل فاطمه پاره ی تن پیغمبر غریب نوازی و غریبی و دل شکسته ای جا داره فاطمه به تو بگه غریب مادر تو شهید بعد گریه ای عاشق عمه رقیه ای کلید کربلا به دست توست مجلس روضه رو تو پایه ای عاشق تو به خدا که میاد پابوس به صحن تو شدم مانوس «ضامن آهو غریب الغربا» ما همه مجنون تویی که جان جانانی شکر خدا که تو ولی نعمت ایرانی سینه زنیم تشنه ی آب سقاخونت جرعه ای بده که تو مسیح دورانی اگر چه ناچیزه قیمتم قبول کن عرض ارادتم مزد عزاداریمو میخوام ببین که مشتاق تربتم یک شب جمعه بریم تو بین الحرمین هروله زمزمه دم بگیریم یا حسین «امیر دلها اباعبدالله»
به کرم‌خانه‌ی مشهد برو تا جان یابی اذن ره یافتن درگه سلطان یابی برو ای مور مگر ملک سلیمان یابی هرچه مد نظر توست خراسان یابی هرچه میخواهی از این درگه شاهانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر سالی یکبار بدک نیست کبوتر بشوی برو تا عاشق پرواز مکرر بشوی دست خالی برو دستِ پر از زر بشوی پادشاهی بکنی سائل این در بشوی روزیِ خود فقط از صاحب این خانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر مثل درمانده ولی با دو صد امید برو به حرم طبق روایات به تاکید برو سوی سلطان برو با مرجع تقلید برو عوض روز و شبی جانب خورشید برو درطواف حرمش درس ز پروانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر عاشقی سر کن و یکدفعه از این جاده برو رفتی این بار حرم، از در شهزاده برو از جگر هو بکش و در طلب باده برو خویش را بشکن‌و بی قل‌و غش‌و ساده برو حاجت خاص خود نیز عوامانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر ضامن آقاست اگر آهوی دشتی بشوی میلت این است اگر وارد کشتی بشوی مثل نوحی که ز طوفان بگذشتی بشوی یا اگر آرزویت هست بهشتی بشوی راه را دور نکن دور حرم خانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر ای گدا خواهی اگر شاه حبیبت باشد وقت بیمار شدن نیز طبیبت باشد پر از پول دوتا کیسه‌ی جیبت باشد خوب قیچی بزن و خوب به کف شانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر درِ این خانه بمان برگه امانت با او اَشهَدُ انّیِ پایان و اذانت با او سهل و آسان شدنِ دادن جانت با او قطره ای اشک ز تو قول ضمانت با او توفقط گریه کن و روضه‌ی ماهانه بگیر سالی یکبار برو روزی سالانه بگیر فایل صوتی 👇👇👇
یابن الشبیب گریه کن از غربت حسین در کربلا شکسته شده حرمت حسین شد زخم از مصیبت او پلک چشم ما خنده رود ز لب چو شود صحبت حسین بر تن نداشت جد غریبم توان و تاب یابن الشبیب ذکر لبش بود آب آب ٭٭٭ یابن الشبیب نیزه به حلقوم دیده شد چون گوسفند سر زِ تن او بریده شد یابن الشبیب پیکر جد غریب ما در زیر نعل اسب به هر سو کشیده شد یابن الشبیب چکمه به پهلوی او زدند در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند ٭٭٭ یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند یک جای سالمی به تمام بدن نداشت یابن الشبیب تَر َک روی آئینه دیدهای؟ جای سم ستور به یک سینه دیدهای؟ ٭٭٭ یابن الشبیب گریه به جز داغ او مکن این حرف را به پیش کسی بازگو مکن ناموس جد ما روی تل با اشاره گفت ای بی حیا حسین مرا زیر و رو مکن یابن الشبیب تیغ به حنجر کشید شمر رگها وگوشتهای گلو را برید شمر ٭٭٭ یابن الشبیب آتش قلبم زبانه زد نامحرمی به عمه ی ما تازیانه زد هر دختری بهانه ی بابا گرفته بود دشمن حیا نکرده و باهر بهانه زد یابن الشبیب لاله ی پژمرده دیده ای یابن الشبیب طفل کتک خورده دیده ای
من کیستم؟ گدای تو یا ثامن الحجج‏ شرمنده‏ی عطای تو یا ثامن الحجج‏ بالله نمی‏روم بر بیگانگان به عجز تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج‏ از کار من گره نگشاید کسی مگر دست گره گشای تو یا ثامن الحجج‏ تا آخرین نفس نکشم دست التجا از دامن ولای تو یا ثامن الحجج‏ خواهم ز بخت همت و از حق سعادتی‏ تا سر نهم به پای تو یا ثامن الحجج‏ دارالشفاست کوی تو و خود تویی طبیب‏ درد من و دوای تو یا ثامن الحجج‏ هستی چو پاره‏ ی تن پیغمبر خدا جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج‏ چون می‏شود که دیده‏ ی من هم برد نصیب‏ از دیدن لقای تو یا ثامن الحجج‏ سوزد همیشه لاله صفت قلب دوستان‏ از داغ ابتلای تو یا ثامن الحجج‏ هم ناله با جوان دل افسرده‏ ات جواد گردیم در عزای تو یا ثامن الحجج‏
4_5992238792562443407.mp3
6.29M
متن: یکی با رویای حج آمد، حاجت گرفت و برگشت یکی با پای فلج آمد، حاجت گرفت و برگشت یکی دیگر از تو میخواهد، لیاقت شهادت یکی میگوید شفاعت کن، آقا مرا قیامت یکی که من باشم و عمریست، نیامده زیارت ‌ وای دلم تنگ ایوان طلای توست، نه تنها سرم خاک پای توست که من هرچه دارم برای توست ‌ وای مرا زائرت کن خدایی کن کبوتر کن آقا هوایی کن اگر شد مرا کربلایی کن ‌ رضا جانم ای رضا جانم ‌ دلم از باب الجواد آمد،تا آبرو بگیرد کنار حوض گوهرشادت، آمد وضو بگیرد چه میشد چون کودکی هایم، دوباره میشدم گم پدر من را تا ضریح تو، بروی دست مردم میاورد و میشدم مست، تو ای امام هشتم ‌ وای همه ما گدایان سلطانیم گدایان شاه خراسانیم که عمری در این خانه مهمانیم ‌ وای الا ای ولی نعمت ایران تویی باعث برکت ایران فدایی تو ملت ایران ‌غریب آقا ای غریب آقا 
تشییع جنازه امام حسن مجتبی علیه السلام عوض لاله و گل بر بدنت                                                             چوبه ی تیر نشسته به تنت پیش چشمان حسین و عباس                                                        خون بریزد ز حجاب کفنت بدن امام مجتبی را به طرف حرم پیغمبر حرکت دادند زینب منتظر بود . مدینه چطور بدن برادر را تشییع کنند . هی از حجره بیرون میاد هی برمی گردد ، خواهر علاقه خاصی به برادر دارد . خدایا کی حسینم بر می گردد ، کی عباسم بر می گردد از تشییع جنازه حسن ، یک وقت نگاه کند ببیند عباس دارد میاد ، همین که زینب را دید صدای گریه عباس بلند شد ، گفت عباسم حق داری گریه کنی ، آخر داغ برادر دیدی . صدا زد ، زینبم درسته ، اما نبودی ببینی بدن برادر را تیر باران کردند . امام حسین چوبه های تیر را در می آورد ناله می کرد ، صدا می زد : غارت زده به کسی نمی گویند که مالش را بردند ، غارت زده منم که داغ برادری مثل تو را دیدم ، برادر دیگر بعد تو محاسنم را خضاب نمی کنم ، همه حرفها را اینجا زد اما یک حرف را گذاشت برای علقمه ، آنجا دید فرق عباس شکافته صدا زد : حالا دیگر کمرم شکست . **************** حسین چوبه های تیر را کنار زد به یاد آن ساعتی که امام حسین چوبه های تیر را کنار زد وقتی بدن برادر را میان خاک گذاشت فرمود : غارت زده به کسی نمی گویند که مالش را برده باشند غار زده به من می گویند که بدن برادرم را با دست خودم میان خاک بگذارم . آی دلهای آماده اینجا خم شد تیراز تابوت وبدن برادرش امام حسن بیرون آورد کربلا هم روی خاکها نشست تیر از چشم عباس بیرون آورد همه صدا بزنید حسین ....                                                
ــــــــــ یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم ارزقنا مدینه چه حرمی داره حسین(ع) ، ولی حسن(ع) ، آقام حرم نداره چه گنبدی داره حسین(ع) ، ولی بقیع ، همش گرد و غباره ای آسمون ببار ، آقام حرم نداره ای دل نگیر قرار ، آقام حرم نداره خونه می خوام چیکار؟ آقام حرم نداره ارباب دل نوازم ایشالله اگه بدی اجازم ایشالله انقد زنده بمونم ایشالله برات حرم بسازم ایشالله یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم ارزقنا مدینه یه کربلا داره حسین(ع) ، ولی حسن(ع) ، بقیع تاریک و تاره چه ضریحی داره حسین(ع) ، ولی حسن(ع) ، سنگ قبر هم نداره میگم به عالمین ، آقام حرم نداره تو بین الحرمین ، آقام حرم نداره به این امام حسین(ع) ، آقام حرم نداره بقیع قدم بذاریم ایشالله پا تو حرم بذاریم ایشالله رو قبر ام عباس(س) ایشالله بریم علم بذاریم ایشالله یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم ارزقنا مدینه چه شلوغه باب الحسین(ع) ، ولی بقیع ، امشب زائر نداره ولی داره میاد حسین(ع) ، تا مادرش ، فاطمه(س) رو بیاره خاک عالم سرم ، آقام حرم نداره شبیه مادرم ، آقام حرم نداره همه دارن حرم ، آقام حرم نداره هر طپش دلم شی ایشالله یه روز بی درد و غم شی ایشالله با دعای تو مهدی(عج) بیاد و تو هم صاحب حرم شی ایشالله یه آرزو مونده تو سینه ، اللهم ارزقنا مدینه ـــــــــ
⇦🕊دودمه های ویژۀ آخر ماه صفر به قلم حاج مرتضی محمودپور ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ┄┅═══••↭••═══┅┄ پیش چشمان حسین شد تیرباران پیکرم زادۀ پیغمرم(۲) تا قیامت داغدار غصه‌های مادرم زادۀ پیغمبرم(۲) _____ من کریم بن کریمم سفره دار عالمم سینه سوزد در غمم(۲) در بقیع با خاک یکسان قبرِ من در ماتمم سینه سوزد از غمم(۲) _____ در کنار بستر بابا نشسته فاطمه میکند این زمزمه(۲) ای پدر جان فاطمه از بعد تو در ماتمه گشته تنها فاطمه(۲) _____ در غریبی بین حجره تا زپا افتاده بود تشنه لب جان داده بود(۲) بهر دیدار جوانش رویِ پا استاده بود تشنه لب جان داده بود(۲)
☑️ تشییع پیکر پاک امام حسن علیه السلام در ارشاد مفید در بیان وصیت آن ‌حضرت آمده است: «هر گاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان، مرا غسل ده، کفن نما و بر تختخه‌ای (تابوتی) گذارده، کنار مزار جدم رسول خدا(ص) ببر، تا تجدید عهدى کنم. سپس مرا به سوی قبر جده‏‌ام فاطمه بنت اسد(مادر امیرالمؤمنین) منتقل کن و در آن‌جا به خاک بسپار.» سپس آن‌حضرت فرمود: به زودى خواهى دید جمعى به این گمان که مى‌‏خواهى مرا در کنار قبر جدم به خاک بسپاری، براى جلوگیرى گرد هم مى‌‏آیند و مقابلتان می‌ایستند. اکنون به تو سفارش مى‏‌کنم برای خدا سعى کن در پاى جنازه من، خونی ریخته نشود. ... مروان و سایر بنی امیه که جزو دار و دسته او بودند یقین کردند که مردم مشایعت کننده قصد دارند بدن مطهر را در کنار رسول خدا به خاک بسپارند؛ از این‌رو خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود راه را بر کاروان عزادار بستند. همین‌که امام حسین(ع) بدن مبارک را به سوی مزار شریف پیامبر(ص) حرکت دادند تا تجدید عهدی با جدش رسول خدا کرده باشد؛ طرف مقابل (پیروان سقیفه) در قالب جماعتی در مقابلشان صف آرایی کردند و مانع آنها شدند. عایشه هم سوار بر قاطری به جمع آنها ملحق شد؛ در حالی‌که می‌گفت: ما را با شما چه کار؟! می‌خواهید کسی را وارد خانه من کنید که من محبت و ارادتی نسبت به او ندارم؟ مروان نوکر معاویه که زمینه را برای عقده گشایی مناسب دید دهان باز کرد و گفت: عثمان در دورترین نقطه مدینه دفن شود و حسن در کنار پیامبر؟! چنین چیزی نشدنی است و بعد با جمله «وَ أَنَا أَحْمِلُ السَّیْفَ» تشیع کنندگان را تهدید به جنگ و برخورد شدید کرد. نزدیک بود فتنه‌ای به پا شود که ابن عباس جلو رفت و خطاب به مروان گفت:« ارْجِعْ یَا مَرْوَانُ مِنْ حَیْثُ جِئْتَ » برگرد به همان جایی که بودی؛ ما قصد نداریم این بدن مطهر را در کنار رسول خدا به خاک بسپاریم؛ تنها قصدمان این است که با زیارت دادن این بدن مبارک، تجدید عهدی با رسول خدا(ص) شده باشد و بعد از آن به سمت بقیع رفته و او را بنابر وصیت حضرتش در کنار قبر مادربزرگش فاطمه [بنت اسد] به خاک می‌سپاریم. مطمئن باش اگر وصیت کرده بود که بدن مطهرش را کنار رسول خدا دفن کنیم تو کوچک‌تر از آن بودی که بتوانی مانع ما شوی، و لکن آن‌حضرت به خدا و رسولش و نیز حرمت قبر شریفش بیش از دیگران عالم است و می‌دانست که نباید خرابى در آن پدید آید، چنانچه این کار را دیگران کردند و بدون اذن آن‌حضرت(ص) به خانه‌اش وارد شدند. و باز در ارشاد آمده است: ابن عباس پیش آمد و خطاب به عایشه گفت: این چه رسوائى است؟ عایشه! روزى بر استر و روزى بر شتر! (اشاره به جنگ جمل) می‌خواهى نور خدا را خاموش کنى و با دوستان خدا بجنگى؟ بازگرد! و از آنچه می‌ترسیدى خیالت راحت باشد که ما طبق وصیت، بدن مطهر را این‌جا دفن نمی‌کنیم خوشحال باش که تو به هدفت رسیدى ولی خدا هر گاه که باشد انتقام اهل بیت عصمت را از دشمنان‌شان خواهد گرفت. «وَ قَالَ الْحُسَیْنُ وَ اللَّهِ لَوْ لَا عَهْدُ الْحَسَنِ إِلَیَّ بِحَقْنِ الدِّمَاءِ وَ أَنْ لَا أُهَرِیقَ فِی أَمْرِهِ مِحْجَمَةَ دَمٍ لَعَلِمْتُمْ کَیْفَ تَأْخُذُ سُیُوفُ اللَّهِ مِنْکُمْ مَأْخَذَهَا وَ قَدْ نَقَضْتُمُ الْعَهْدَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ وَ أَبْطَلْتُمْ مَا اشْتَرَطْنَا عَلَیْکُمْ لِأَنْفُسِنَا»؛ و امام حسین(ع) فرمود به خدا سوگند! اگر برادرم با من پیمان نبسته بود که خونی ریخته نشود، می دیدید که چگونه شمشیرها جان شما را می ستاند، شما همان روسیاهانی هستید که عهد میان ما و خودتان را شکستید و شرایط آن‌را باطل ساختید. آن‌گاه جنازه امام حسن مظلوم (ع) را به طرف بقیع برده و در کنار قبر جده‌‏اش فاطمه بنت اسد به خاک سپردند. 📚منبع: شیخ مفید؛ الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ ج ۲؛ ص ۱۶
☑️ فضیلت گریه بر امام حسن (ع) از ابن عباس روایت شده که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: که چون فرزندم حسن را به زهر شهید کنند ملائکه آسمانهای هفتگانه بر او گریه کنند و همه چیز بر او بگرید حتی مرغان هوا و ماهیان دریا و هر که بر او بگرید دیده اش کور نشود روزی که دیده ها کور می شود و هر که بر مصیبت او اندوهناک شود، اندوهناک نشود دل او در روزی که دلها اندوهناک شوند و هرکه در بقیع او را زیارت کند قدمش بر صراط ثابت گردد در روزی که قدمها بر آن لرزان است. 📚منبع: منتهی الامال؛ جلد ۱؛ صفحه ۲۸۳
☑️ گریه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در مصائب یکدیگر در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که روزی حسین بن علی (علیهما السلام) به منزل برادرش حسن (علیه السلام) وارد شد و چون نگاهش به برادر افتاد، اشک از دیدگانش جاری شد. امام حسن (علیه السلام) پرسید: چرا گریه می‌کنید؟ امام حسین (علیه السلام) فرمود: گریه‌ام از ظلم و ستم‌هایی است که بر شما وارد می‌شود. امام حسن (علیه السلام) فرمود: ظلمی که بر من وارد می‌شود، زهری است که در خفا و پنهانی به من می‌نوشانند و این‌گونه من را به شهادت می‌رسانند. ولی «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» هیچ روزی در عالم مانند روز شهادت تو نیست، زیرا سی‌هزار نفر که همه آنان ادعای اسلام و پیروی از امت جد ما محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را دارند دور تو را می‌گیرند و برای کشتن و ریختن خون تو و هتک حرمت و اسیر کردن زن و فرزندان و غارت کردن متاع تو آماده می‌شوند. در این موقع است که خداوند لعنت و نفرین خود را به بنی‌امیه متوجه می‌گرداند و آسمان خون می‌بارد و حتی حیوانات وحشی و ماهیان دریا در مصیبت تو خواهند گریست. 📚منبع: صدوق؛ الامالی؛ ص ۱۷۷