babolharam _ Khalaj.mp3
6.02M
⚜🕊مدح و توسل ویژۀ 4 ربیع الثانی میلاد سیدالکریم حضرت عبدالعظیم الحسنی به نفس حاج حسن خلج⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
#قسمت_پایانی قرائتِ حدیث شریف کساء ویژۀ ایام فاطمیه و شهادتِ حضرت صدیقۀ طاهره به نفس حجت الاسلام میرزامحمدی
*یعنی الان محلِ نزولِ رحمتِ خداست .. ملائکه دارن استغفار میکنن ، از همۀ اینا بالاتر خوده صاحب روضه حضرتِ صدیقۀ طاهره داره برامون استغفار میکنه .. اسماء میگه غسل کرد ، سورۀ یس زو خواند ، به من فرمود تو بستر دراز میکشم ، ساعتی بعد صدام بزن ، اگه جواب ندادم برو مسجد علی رو خبر کن .. قبل از اینکه تو بستر دراز بکشه دیدم آخرین مناجاتشُ اینجوری شروع کرد : اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْاَلُکَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفی وَ شَوْقِهِ اِلَیَّ، وَ بِبَعْلی عَلِیِّ الْمُرْتَضی وَ حُزْنِهِ عَلَیَّ، وَ بِالْحَسَنِ الْمُجْتَبی وَ بُکائِهِ عَلَیَّ، وَ بِالْحُسَیْنِ الشَّهیدِ وَ کَآبَتِهِ عَلَیَّ، وَ بِبَناتِیَ الْفاطِمِیَّاتِ وَ تَحَسُّرِهِنَّ عَلَیَّ، اَنَّکَ تَرْحَمُ وَ تَغْفِرُ لِلْعُصاةِ مِنْ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ وَ تُدْخِلُهُمْ الْجَنَّةَ بی بی برا همه دعا کرده .. حقِ دعاش اینه خوب اقامۀ عزا کنی ..*
فَقالَ عَلِی اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَ فازَ شیعَتُنا وَرَبِّ الْکعْبَةِ فَقالَ النَّبِی ثانِیاً یا عَلِی وَالَّذی بَعَثَنی بِالْحَقِّ نَبِیاً وَاصْطَفانی بِالرِّسالَةِ نَجِیاً ما ذُکرَ خَبَرُنا هذا فی مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَمُحِبّینا وَفیهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّ وَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَکشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَةٍ اِلاّ وَقَضَی اللّهُ حاجَتَهُ فَقالَ عَلِیٌ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَکذلِک شیعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَرَبِّ الْکعْبَة .
*وقت گذشته دو سه جمله روضه و التماسِ دعا ، ساعتی گذشت ، اسماء هرچه صدا زد دید فاطمه جواب نمیده .. گریبان پاره کرد ، حَسَنین سلام الله آمدند .. تا حالا سابقه نداشته مادرِ ما این ساعت ، غروب استراحت کنه ..اسماء هرکاری کرد مخفی کنه نتونست .. آخرالامر گفت بچه ها برید باباتون علی رو خبر کنید .. یا صاحب الزمان .. علی میدونه داغِ زهرا چقدر سنگینه .. تو مسجد نشسته بود ، این خونه ای که درش به مسجد باز میشد یه وقت دید دوتا آقازاده هاش سراسیمه دارن میان .. هنوز حرفشون تموم نشده علی بلند شد .. ابن عباس میگه بلند نشده با صورت زمین خورد .. از مسجد تا خونه چند قدم بیشتر راه نبود ، بعضی ها گفتن سه مرتبه خورد زمینُ بلند شد .. هی میگفت : بِمَنِ الْعَزَاءُ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ .. (جانم ... آماده ای به وصیتِ فاطمه عمل کنی یا نه ؟..) کربلا هم دخترِ همین علی از خیمه پا برهنه ، سراسیمه دوید .. این لباسِ عربی مانع میشد .. هی زمین میخوردُ بلند میشد .. هی میگفت وا محمدا .. وا حسینا ..*
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#حدیث_کساء
بسیجی یعنی علی علیه السلام که همه وجودش وقف اسلام بود.
مقام معظم رهبری
🌹هفته بسيج بر پیروان ولایت مبارک🌹
⚜🕊مدح و توسل ویژۀ 4 ربیع الثانی میلاد سیدالکریم حضرت عبدالعظیم الحسنی به نفس حاج حسن خلج⚜
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
بِسْمِ اللهِ النُّورِ، بِسْمِ اللهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللهِ نُورٌ عَلى نُور بِسْمِ اللهِ الَّذي هُوَ مُدَبِّرُ الاُْمُورِ
بارِ دگر تجلی حی قدیر گشت
میلادِ با سعادتِ عبدالعظیم گشت
*دوباره خدا خود نمایی کرد ... دوباره خدا تجلی نمود ... آی .... موسی کجایی بیایی بر طورِ ری جلواتِ حق را بر پیشانی عبدالعظیم الحسنی ببینی ...*
آمد چه دل نواز و سبک همچو عطرِ گل
خوشبو مشامِ جانِ من از این شمیم گشت
میلادِ با سعادتِ عبدالعظیم گشت ...
ابنُ الحسن ولیک نمایانگرِ حسین ...
*چقدر خدا شما رو دوست داره آی اهلِ ری ... خدا اما با حضورِ این آقا در این خطه خدا حسن و حسین رو یکجا هر دو رو به شما عنایت کرد عبدالعظیم الحسنی و از طرفی من زار عبدالعظیم بری کمن زار الحسین فی کربلا ....*
فرمودن هرموقع دلت برا ما تنگ شد ، دستت به کربلا نرسیدبرو ری حرمِ عبدالعظیم حسنی رو زیارت کن ، کربلاست ....
ابنُ الحسن ولیک نمایانگرِ حسین ...
ابن الکریم آمد و عبدالعظیم گشت ...
میلادِ با سعادتِ عبدالعظیم گشت ...
هر کس به شهرِ ری بنشیند کنارِ وی
گویی به کربلایِ معلی مقیم گشت
میلادِ با سعادتِ عبدالعظیم گشت ...
روضه و توسل جانسوز، حضرت زهرا سلام الله علیها
⚫️ فاطمیه
خمیده تر شده ای،بس که درد بسیار است
مرو،بمان که امامت غریب و بی یار است
(بخدا جون میدیم الان،گفت فاطمه جان)
دوباره دور و بر خانه،دیدمش امروز (بس نیست زدی؟!)
هنوز قنفذ کافر،به فکر آزار است
چیه؟!به این اسمها حساسید؟امام حسن هم حساس بود،مغیره رو می دید راهشو عوض میکرد،آقا چی شد ؟!میگفت این مادر مارو زده ... این به مادر ما جسارت کرده"
دوباره دور و بر خانه،دیدمش امروز
هنوز قنفذ کافر،به فکر آزار است
بچه سیدا،حلال کنید،نشه من فردای قیامت جواب شمارو ندم،یقه منو نگیرید ... فاطمیه هست دارم میخونم ... بیراه نمیگم ...
گفت فاطمه،یادته ...
میان کوچه تو را پیش من کتک میزد
یکی نگفت نزن ! فاطمه عزادار است
یازهرا ...
*بچه هایی که هنوز چشماشون نباریده،طوری نیست،همین که به خودت میزنی،گریه کن،برات مینویسند گریه کردی ... همین که داری به خودت میگی توروخدا،آبروم داره میره،من حاضرم اشکامو با تو عوض کنم،مال تو بیشتر می ارزه،تو داری زور میزنی اشک بیاد ... این یدونه رو میگم برا اونائی که هنوز دلشون نرمِ روضه نشده*
فاطمه جان...
سه چار مرتبه امروز بر زمین خوردی (نه یکبار،نه دوبار)
عزیزِ جانِ علی،چشم تو مگر تار است!؟
اینو میخونم برای حاجت دارا ... به خدا کمتر از سگم در خونه ی اهلبیت،من اگه آبرو دارم با شما آبرو دارم،رفقا کاش میشد بشینیم بنویسیم امضا کنیم ... قیامت همدیگرو تنها نذاریم ... من صدای گرفتمو میذارم وسط،تو هم این اومدنات رو بذار،بالاخره یه چیزی میشه ... بالاخره یه خیری به ماها میرسه،اینو بگم و روضه بخونم ...
صدا زد فاطمه جان ...
ز حال رفته حسن،در حیاط افتاده
هنوز لکه ی خونت به روی دیوار است (تند تند بگم دیگه)
دلیل لاغری ات را چه زود فهمیدم
بدون شک همه اش ، کار نیش مسمار است
یا زهرا ...
به کم روضه بگم" مثل دیروز،بچه ها اومدن دم خونه،تا وارد شدند دیدند فضه پریشونه،چیه فضه ؟! گفت هیچی . بیایید وقت غذا خوردنتونه ... فضه ! معلومه چیزی شده ! مادرم کجاست؟! یهو افتاد،دست کشید روی سرشون برید باباتونو خبر کنید ...
بچه ها بدو بدو اومدن مسجد،تا امیرالمؤمنین شنید،یه جوری از مسجد اومد بیرون ... (بگم یا نه؟!)از مسجد تا خونه راهی نیست،سه بار عبا گرفت زیر پاهاش،با صورت میخورد زمین،بلند میشد (یا الله)هی میگفت فاطمه"
میخوام گریز بزنم ...
اینجا بابا عبا زیر پاهاش گرفت،راه صاف
کربلا ...
کجا ؟! تل زینبیه" سرازیری بود" از بالای بلندی"میدونی چی گفت ؟!
مادرم آمده گودال،نچرخانیدش ...
اومدم،چادرشو بست،هی میگرفت زیر پاهاش،با صورت میخورد زمین ... پامیشد،هی میگفت حسین ...
نزن ظالم،حسین مادر نداره
حسین ...
قبل از این که خانوم از دنیا بره،دید اینا ساکت بشو نیستند،تا زینب ناله داره، گفت باید اینو آروم کنم تابقیه آروم بشن،لذا زینب رو صدا زد:
دخترم ارثیه ی غربت مادر مال تو
پرکشیدن مال من،این دو سه تاپر مال تو
دخترم ...
خطبه خوندن توی مسجد مدینه،مال من
خطبه خوندن توی کوفه مثل حیدر،مال تو
تیر خلاصمو بزنم،هرجا میخوای بری برو،هر جا بردی جلسه رو ببر"
دخترم...
خنده ی همسایه ها تو راه کوچه،مال من(بگم؟ آماده ای؟)
صدای هلهله ها ، خنده ی لشکر،مال تو
میخوای بازش کنم ؟!
خیز و از جا،آبرویم را بخر(چی شده!؟)
عمه را از بین نامحرم ببر
گفت پاشو،عمت داره میاد،مگه نمیبینی،کوفیان دارند کِل میکشن،دارن هلهله میکنن ...
حسین ...
گفت دخترم ...
بوسه ی بی رمقِ این دم آخر،مال من
بوسه های دم گودال و برادر،مال تو
زخم بستر مال من(زخم بستر مال آدم شصت هفتاد ساله س ... یه مریضی که بستر بیفته،کسی رو نداره بهش برسه بعد چند روز بدنش زخم میشه،نه یه زن هجده ساله)
زخم بستر مال من،اشکهای حیدر مال من
هزار و سیصدو پنجاه زخم برادر مال تو
قصه ی میخ در و(آروم میگم،نمیخوام خانوما بشنوند،فقط شماها بشنوید)
قصه ی میخ در وکشتن محسن مال من (یا الله)
غصه ی سه شعبه وحنجر اصغر مال تو
قتل و غارت مال تو،رخت اسارت مال تو
دیدن بزم شراب و مِی وساغر مال تو
حسیــــــن
روضه_حضرت_زهرا
🍁🍂روضۀ جانسوز _ ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرتِ زهرا سلام الله علیها فاطمیه دوم 95_ حاج محمد طاهری🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
____
دیشب تو خواب،بابامو دیدم
که تو نگاهش یه دنیا غم بود
*امیرالمومنین علیه السلام فرمود:فاطمه جان رحمی به حال بچه هات بکن ... فرمود:من دیگه باید برم*
دیشب تو خواب بابامو دیدم
که تو نگاهش یه دنیا غم بود
از وقتی که چشامو دیدش
همش حواسش،به صورتم بود ...
گریه م گرفت،وقتی دیدم
خبر داره (از غربت من۳)
میگفت چرا،خون افتاده
به چشمایِ (امانتِ من۳)
حالا وقتِ رفتنه اما
خاطره هامون،راهمو بسته
میخوام پاشم،جلوت بشینم
دردِسره این دستِ شکسته
دلم میخواد،پاشم بازم
دخترمو (بغل بگیرم۳)
حالا که اون منو میخواد
جلو چشاش،دارم می میرم
حالا وقتِ وصیتامه
بلند شو رخت عزا به تن کن
نیمۀ شب،تنهایِ تنها
با اشکِ چشمات،منو کفن کن
چن تا کفن برایِ من برایِ تو
(برا حسن هست۳)
مادر بمیره که فقط برا حسین
(یه پیرُهن هست۳)
حسین ... وا .....
*نمیدونم کنار گودال اون لحظه مادر بود یا نه! وقتی که اون نانجیب پیراهنُ داشت از تنش بیرون می آورد ... (برا حضرت زهرا هر چقدر داد بزنی کمه ...) برا این مادری که فرمود : یا رسول الله مهریه منم مثل دخترای دیگه باشه ؟ فرمودند :چی میخوای دخترم ؟ گفت : مهریۀ من میخوام از طرف خدا یه امان نامه باشه برا امت تو روز قیامت بتونم شفاعتشون کنم ... جبرییل نازل شد ، آورد ... امضا شده از طرف پروردگار .
امروز وقتی که داشت وصیت میکرد به امیرالمومنین اون نامه رو آورد ، فرمود : این نامه رو بذار زیر کفنم ...
این روایتم توی بحارِ : امیرالمومنین میفرمایند : دیدم فاطمه داره گریه میکنه ... تو گریه هاشم میگه : خدا ! شیعیان ما ... شیعیان ما ... دوستان حسینم ... دوستانِ علی ... همه دل نگرانی این مادر نه برای زینب نه برای ابی عبدالله ... برا من و تو بوده ...
همه وصیتاشو کرد، صدازد : علی جان! "غَسِّلنی بِاللَّیل ... کَفِّنّی بِاللَّیل ... دفِّنّی بِاللَّیل ..." نکنه کسی باخبر بشه .. اما مثل امروز مولا وقتی برگشت خانه دید انگار وضع فرق کرده ... دیشب وصیت میکرد اما امروز بلند شده داره خونه رو جارو میزنه . الهی قربون این مادر مهربون برم ... با این بهونه همه رو از خونه بیرون کرد ... کسی نباشه جون دادنش رو ببینه ... علی جان برو مسجد قربونت برم، میخوام نان درست کنم برا بچه هام ... حسنم،حسینم شما هم برید مسجد ... فقط وقتی تنها شد با اسماء ،خیالش راحت شد همه رفتند ... فرمود : اسماء! ساعتی بعد وقتی آمدی تو حجره م اول وارد نشو . اگر دیدی روبه قبله خوابیدم ، پارچه ای روم انداختم بدون مهمانِ بابام رسول خداشدم ... بگو برن علی رو صدا کنند .. اسماء میگه دل تو دلم نیست، خدا نکنه بلایی سر دختر پیغمبر بیاد .. اما امر فاطمه ست...
گذاشتم ساعتی گذشت،وارد حجره شدم،دیدم دختر رسول الله رو به قبله خوابیده،یه پارچه رو صورتش انداخته،آمدم صداشون زدم ... بی بی جان! :کلِّمینی! جوابمو بده ... داشتم با فاطمه حرف میزدم یه وقت دیدم درِ خونه باز شد آقازاده ها وارد خونه شدند ، یه نگاه به من کردند اسماء مادرمون کجاست؟ الان داشت برامون نون درست میکرد ، حالش بهتر شده بود ، دیدند آقازاده ها مادرشون خوابیده.با تعجب گفتند این موقع روز هیچ وقت مادرمون نمیخوابید ....
دویدند وارد حجره شدند ... دیدند مادر رو به قبله خوابیده ... وقتی رو صورت مادرُ کنار زدند ،دیدند مادر از دنیا رفته .. سریع دیدند امام حسن خودشُ رو سینۀ مادر انداخت ... هی صدا میزنه مادر جواب حسنُ بده دارم دق میکنم ...
جوونا اربابتون یه کاری کرد تا قیامت بهتون درس داده ... یه وقت دیدن آمد پایین پای مادر ... رو پاهایِ مادرُ کنار زد ... صورت گذاشت کف پایِ مادر ...
قدیمیا اینطوری روضه رو میخوندن ... میگفتن هر دیدی یه بازدیدی داره ... اینجا حسین پایین پای مادر اومد ... تو گودال مادر اومد پایین پا نشست ... اما مدینه کجا ؟! کربلا کجا؟! جلو چشم مادر ..."والشِّمرُ جالسُُ عَلی صَدرِه ..."
هر چی میگفت آه جگرم ... کسی صداشو نمیشنید ... مادر تو سینه میکوبید براش ... بمیرم برات ... غریبِ مادر ...
"بُنَیَّ قَتَلوکَ عطشانا..."
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
بسم الله الرحمن الرحیم
❌سبک جديد❌
شور_حضرت_امیرالمؤمنین
#علی_علیه_السلام
🌹--------------------------بند اول
فاتح خیبر مددی مولا..
رهرو داور مددی مولا..
یه تنه لشگر مددی مولا..
یل نام آور مددی مولا..
حیدر کراری.....
چون پیاپی بسوی دشمن دین تازی
حیدر کراری.....
پُشته ها ز کشته های دشمنان سازی
حیدر کراری.....
نسل کفاری چو مرهب و بر اندازی
یل یل های عرب/بکند تا او غضب
بکُشد با ضربتی/یلی همچون عبدود
(اسدالله یا علی مولا)
(ولی الله یا علی مولا)
🌹🌹--------------------بند دوم
حاکم بر حق مددی مولا..
صاحب بیرق مددی مولا..
شیعیانت را کن نظر شاها..
رهبر مطلق مددی مولا..
بندهٔ یزدانی.....
بهترین بنده ی حق بعد نبی هستی
بندۂ یزدانی.....
تو فرستاده ی حق بسوی ما هستی
بندۂ یزدانی.....
وجه او بوده و نوری از خدا هستی
ساقی کوثر علی/شافع محشر علی
وصی پیغمبری/ اول و آخر علی
(باب الله یا علی مولا)
(وجه الله یا علی مولا)
بر حضرت مرتضی علی صلوات
----------------------------------------
#شعروسبک📝🎵
#عباس_اسماعیلی
----------------------------------------
✅✅✅✅✅✅✅
سرود ولادت حضرت عبدالعظیم علیه السلام
سائل لطف کریمم،از گداهای قدیمم
ریزه خوارِ خوانِ لطفِ،حضرت عبدالعظیمم
بندهٔ حیّ سرمدی سَیّدُ الکریم
عشاق را کن مددی سَیّدُ الکریم
خوش آمدی خوش آمدی سَیّدُ الکریم
یا حضرتِ عبدالعظیم...
کعبهٔ جود و سَخایی،معدن لطف و عطایی
سَیّدُالکریمی و از،نسل پاک مجتبایی
ای جان و هم جانان من سَیّدُ الکریم
از تو رسد به جان و تن سَیّدُ الکریم
عطر خوشِ امام حسن سَیّدُ الکریم
یا حضرتِ عبدالعظیم...
ای گل گلشن حیدر،ای اُمیدِ روز محشر
کن دعا تا که بمانم،سائلَت تا روز آخر
جهل من و هدایتت سَیّدُ الکریم
فقرِ من و عناییتت سَیّدُ الکریم
جرم من و شفاعتت سَیّدُ الکریم
یا حضرتِ عبدالعظیم...
R2_98_04.mp3
35.97M
روضه حضرت ابا عبدالله علیه السلام شب دوم ماه مبارک رمضان98 با نوای حاج سید مهدی #میرداماد هیئت مکتب الصادق علیه السلام-تهران.
من بندگی نکردم، تا بنده ام بخوانی
تو کی بدین کرامت، از خود مرا بِرانی!
بار گنه به دوشم، لاتقنطوا بگوشم
عفوت نمی گذارد، در آتشم کشانی
العفو یااللهی ۴
این نامهء سیاهم این اشکِ صبحگاهم
من حالِ خویش گفتم، تو کارِ خویش دانی
عفو از کرامت توست، ...
* اگه بنو ببخشی اوجِ کرامتت رو نشونم دادی...
عفو از کرامت توست، قهر از عدالت توست
هم عفو از تو آید هم قهر میتوانی
* اما خدا با من قهر نکن منو عذابم نکن..
اومدم توی دایره ی رحمتِ تو ....
از بس کریم هستی ، با من قرار بستی
من اشکِ خود فشانم، تو خشمِ خود نشانی
* اللهی العفو ...
* دو تا اشک رو خدا خیلی دوست داره
اول اشکی که از خوف خدا می ریزید
دوم اشکی که در غربت جدغریب ما می ریزید
صل الله علیک یا اباعبدالله
صل الله علی سیدناالغریب
ای حسین ....
حالا امام زمان ببین چطور سلام میده:
السلام علی الشیب الخضیب
سلام بر محاسنی که غرقِ خون شد...
کجا... اون لحظه ای که صورت رو صورت علی اکبر گذاشت ...
سر رو روی زانوش گذاشت.. ولی دلش آروم نشد... سرِ علی رو به سینه چسباند آروم نشد... این بدنِ ارباً اربا رو جمع کرد ، خودش رو انداخت روی علی اکبرش و صدا میزد : ولدی علی گریه میکرد و میکرد و میگفت ولدی علی ... اما یه عده از دشمنا کف میزدن و هلهله میکردند... بلند بگو یا حسین ..
|⇦• ذکر توسل و روضه ویژۀ ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر مقدس قم و شهادتِ حضرت ، به نفسِ حاج سید محمد جوادی •✾•
┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅
محملت با وقار می آمد (بی بی جانم ..)
سبز تر از بهار می آمد
وه! عجب خوش خرام می آمد
با شکوهِ تمام می آمد
محملت بود و … خیلِ استقبال
کم محلی نشد زبانم لال
*بعضیا انگاری هنوز خودشونو به جلسه نرسوندن ، برا اونا آروم آروم میخونم .. فقط بدونید ما ایرانیا جلو فاطمه سربلندیم .. چه تشییع امام رضا .. چه استقبالِ بی بی معصومه کم نزاشتیم .. بگم ناله بزنی ؟ ..*
دم قم گرم! سربلند شدیم
ازدعایِ تو بهره مند شدیم
*هرجا نشستی زمزمه کن .. نفس بزن .. امام رضا به مهمونایِ خواهرش خوش آمد میگه انقده جمعیت اومد .. هیچ کسی دست خالی نیومد .. انقدر گل به قدمایِ خانم ریختن ..*
دم قم گرم ! احترام گذاشت
هرچه گل داشت ، رویِ بام گذاشت
*رفقا ، خوش به حالتون برا این بی بی بلند گریه می کنید ..*
با مَحارم به قم رسیدی ، شکر
دمِ دروازه ای ندیدی ، شکر
*بهترینِ جایِ قم بردن اسکانش دادن .. بردنش بیتُ النور .. میگن اون محلُ از همه طرف قُرُق کردن .. گفتن مردا اینجا حق ندارن تردد کنن .. (خودشو که نه نه) ، نکنه از دور سایه شُ ببینن .. ای روزگار ..*
قم کجا کوفۀ خراب کجا
تو کجا زینب و رباب کجا
ساربان محملت عجول نراند
چادرت زیرپایِ شمر نماند ..
شاعر : #وحید_قاسمی
شام بلا تیره تر از شام بود
شام فقط سنگِ لبِ بام بود
شام فقط طعنه و دشنام بود
آل رسول و ملاءِ عام بود ..
*زینبی که کسی سایه شم ندیده بود حالا همه دارن تماشاش میکنن .. حالا داره میگه :*
حسین ..
خبر داری مرا بازار بردن
میانِ مجلسِ اغیار بردن
*از دمِ دروازه تا دمِ قصرِ اون ملعون راهی نبوده ، اما طول کشید .. اونجا هم که رفتن زینب چی گفت .. :*
نزن ..
ببین که دندوناش شکسته ..
*سادات معذرت میخوام ، دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِزِيادٍ وَ عليها اَرْذَلُ ثِيابِها وَ هِيَ مُتَنَکِّرَةٌ ..*
زینب کجا و مجلسِ نامحرمان کجا
مِضمار و چنگ و نای ، حضور رباب خواست
کلثوم چاک داد ، گریبانِ صبر را
پس دفع ظلم ، از پدرش بوتراب خواست
کای «شحْنهُ النَّجف»! نظری سویِ بیکسان
بنْگر یزید ، خانۀ ایمان ، خراب خواست
شاعر: #محزون_گیلانی
تو بی كسم شدی و منم بی كست شدم
از تل تو را نديدم و دلواپست شدم
پنجاه سال خواهری ام را چه ميكنی؟
احساس هایِ مادری ام را چه ميكنی؟
مانندِ دخترانِ تو طاقت نداشتم
گفتی نيا به جان تو طاقت نداشتم
وقتي كه پيكر تو زمين گيرِ نيزه هاست
زينب تمام زندگی اش زيرِ نيزه هاست
خواهر بميرد آه دگر دست و پا نزن
تنگ است جات مادرمان را صدا نزن
شاعر : #علی_اکبر_لطیفیان
#سید_محمد_جوادی
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
•┄┅══○◉↭◉○══┅┄•
|⇦• ذکر توسل ویژۀ ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر مقدس قم و شهادتِ حضرت ، به نفسِ استاد حاج منصورِ ارضی •✾•
┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅
در این روزگاری که دل بیقرارست
گدایِ کریمه شدن افتخارست
ثوابِ زیارت برایم نوشتند
خودم نه دلم سویِ تو ره سپارست
دوباره حرم قسمتم نه نشد آه
چقدر این دلِ بی نوا بدبیارست
چنان گنبدت جلوه دارد در عالم
که صحنِ تو در آسمان ها مدارست
کسی که قدم میزند در حیاطت
رویِ فرشِ بالِ ملائک سوارست
نگاهت مرا از غریبی درآورد
ببین خنده رویِ لبم آشکارست
همین هم نشان از کرم خانه دارد
گدا زاده ای با شما هم جوارست
کریمه کرم کن گدایِ خودت را
گدایی که در ماتمت سوگوارست
چکید اشک تو بر زمین بعد از آن بود
که از ساوه تا قم درختِ انارست
دلم خون شد از این غم و ماجرایت
دلت تنگ بوده برایِ رضایت
*وارد شد در این شهرِ مقدس .. تمام مردم به استقبالش اومده بودن .. همه گل دستشون بوده .. آخه برا اولین بارِ دخترِ امام داره میاد .. مرد و زن احترام گذاشتن .. بارها شنیدید .. ولی چون در ساوه به بی بی زهر داده بودن ، مریض احوال بود و خانه ای براش آماده کردن .. هفده روز در آن خانه زندگی کرد و مهمان بود .. مردم قم حتی نزاشتن مردی واردِ محله بشه .. بمیرم برات خانم .. من از نیمۀ شعر میخونم صدا ناله ت بلند بشه ..*
تفسیر کن دوریِ خواهر از برادر را
تعبیر کن خوابِ حرم بوسیِ مادر را
جاری بکن در قم کمی از حوضِ کوثر را
ماتمکده کن کشورِ موسی ابن جعفر را
ای زینبی که از حسینِ خود جدا ماندی
با ما بگو آیا به زیرِ نیزه ها ماندی؟
آیا زِ تو کس هتک حرمت کرد نه هرگز
در قم دلِ تو حسِ غربت کرد نه هرگز
کس خنده در اوجِ مصیبت کرد نه هرگز
کس غارتِ خلخالُ و زینت کرد نه هرگز
اینها که گفتم یک به یک آمد سرِ زینب
ای وای سوغاتِ سفر شد معجرِ زینب
قم با سلام و تهنیت دنبالِ تو آمد
با سر به طوفِ کعبۀ آمالِ تو آمد
با شاخه هایِ گل به استقبالِ تو آمد
دستِ محارم زود زیرِ بالِ تو آمد
زینب ولی با خیل نامحرم کجاها رفت
پیشِ دو چشمش خیزران پایین و بالا رفت
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
•┄┅══○◉↭◉○══┅┄•
Babolharam Arzi.mp3
3.92M
|⇦• ذکر توسل ویژۀ ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر مقدس قم و شهادتِ حضرت ، به نفسِ استاد حاج منصورِ ارضی •✾•
┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅
Babolharam Javadi.mp3
28.86M
|⇦• ذکر توسل و روضه ویژۀ ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر مقدس قم و شهادتِ حضرت ، به نفسِ حاج سید محمد جوادی •✾•
┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅
طبيب دردمندان
عرض ارادت به محضر حضرت مهدي (عج)
طبيبيم دردمندم طالب درمانيوام گل گل
مريض درد عشقم ، خسته هجرانيوام گل گل
كرم قيل التفاتون كسمه اي شه ، بينوالردن
گدايم بينوايم ، سائل احسانيوام گل گل
خمار باده عشقم منه رحم ايله اي ساقي
وفا بزمنده محتاج مي عرفانيوام گل گل
مسلم نيلورم ، وئرديم حياتون چشمه سين خضره
بقاسرچشمه سي سن سن سنون عطشانيوام گل گل
گئجه گوندوز ايشيم آه و فغان دور، درد هجروندن
ترحم قيل خيال وصليله حيرانيوام گل گل
اوركده لاله تك هجرون چكوبدور داغي ، داغ اوسته
الا اي باغبان رحم ائت يانان ريحانيوام گل گل
بهشتيم گلشنيم باغيم گلستانيم گليم ، سن سن
خوشام بلبل لرون جمعنده مدحت خوانيوام گل گل
اميديم عزتيم عشقيم جلاليم شوكتيم، شانيم
حبيبيم، دلبريم ، جانيم ، بلا گردانيوام گل گل
تولا ملكونون سلطاني سن سن ايندي احسان ائت
بو مسكين وگدايه ريزه خوار خوانيوام گل گل
جهاندا اهل عالم لطفيوه محتاج دور اي شاه
نه تك من مستمند دولت غفرانيوام گل گل
اگرچه قابليت يوخ اولام درباريوه دربان
ولي لطف ايله اي شه خادم دربانيوام گل گل
اوزومده گورمورم اقبال اولام درگاهيوه خادم
تفضل ايله سن جارو كش ايوانيوام گل گل
تعال الله تعال الله عجب لطف ائتموسن احسان
كه بنده سويلوراوز مولاسينه قربانيوام گل گل
باش ايسته اي باشيم تاجي سنه جانيم فدا اولسون
ندور باش مين جان اولساتابع فرمانيوام گل گل
سن اقليم ولايتده شهنشاه فلك شوكت
قبول ائدسن غلام بي سر و سامانيوام گل گل
تيكيبدور گوز يولا بير عمر دور شب خيز يول گوزلر
گوزون قرباني اي گوزلر گوزي قربانيوام گل گل. 🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
💐🍃🍂🌺🍁🌻🥀🌸
🍃🍂🌺🍁🌻🥀🌸
🍂🌺🍁🌻🥀🌸
تک ولادت امام حسن عسکری علیه سلام
پیچیده تو آسمونا نغمه ی حضرت داود
گرفته کل فضارو بوی مشک و عنبر و عود
آروم باش دل زارم اومد باغ و بهارم
شب میلاد امام عسکریه
شب عشق و عاشقی و دلبریه
یه نگاه کن سامرا تا که ببینی
کوری چشم حسود چه محشریه
اباالمهدی حسن جان
وعده دادم به دلم تا این دفعه برم زیارت
جون مهدیت یابن هادی به دلم بکن عنایت
دلتنگ سامرایم بر درگهت گدایم
عاشقی دردیکه درمون نداره
خوش به حال هرکیکه شمارو داره
تا به محشرم میگم دنیا و عقبا
به خدا قسم آقام همتا نداره
اباالمهدی حسن جان
شادی دل آقامون صاحب الزمان بخونید
گل بگیدو گل بریزید قدر امشب و بدونید
اومد بابای مهدی درمون همه دردی
گل بریزید به سرو پای آقامون
اومده یازدهمین نور دلامون
حسن بن علی و بابای حجت
اومده امام و روشنگر رامون
اباالمهدی حسن جان
تعجیل در امر ظهور مهدی فاطمه عج صلوات
شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها حسن رضا
🍂🌺🍁🌻🥀🌸
🍃🍂🌺🍁🌻🥀🌸
💐🍃🍂🌺🍁🌻🥀🌸
4_5913231572072399727.mp3
3.28M
میلاد امام حسن عسکری علیه السلام
🌷🌷🌷🌷
شب میلاد امامی مهربونه
بانی امشب خود صاحب زمونه
بیا و یه جوری نوکری کن آقا
اسمت تو لیست زائراش بخونه
شب مجنون شب لیلا شده
سور ساتی تو دلا برپاشده
یه علی بازم صاحب حسن شد
دوباره انگار،علی بابا شده
💥انت مولای یا حسن عسکری
فخرم اینه برات میکنم نوکری💥
عشق توقلب من بی حدومرزه
عشق توبه کل این دنیامی ارزه
حسنی صورت وسیرتی آقاجون
پس باین حساب روشونت شال سبزه
حرمت مثل حرم کربلاست
ضریح شش گوش توی عالم دوتاست
یکدونش ماله حرم حسین و
یدونش صحن حرم سامراست
💥انت مولای یاحسن عسکری
فخرم اینه برات میکنم نوکری💥
فدای گنبدی که طلایی رنگه
خیلی این دلم براصحن توتنگه
ثواب امشب تقدیم کسی که
براآزادی صحن تومی جنگه
بخدادنیامیبینه اون روزی
میرسه اخرشیعه برپیروزی
حرمت میشه پراززائرو
خالیه جای مهدی نوروزی
💥انت مولای یاحسن عسکری
فخرم اینه برات میکنم نوکری💥
التماس دعا🙏
📋 تو این شبای بی قراری هوای نوکراتو داری
🖊 #سیب_سرخی
تو این شبای بیقراری هوای نوکراتو داری
ازت بجر خوبی ندیدم نوکرتم بزرگواری
این همه بی وفایی کردم
نشد یه بار به روم بیاری
نگاه تو رحمت محضه
ازم نگاتو بر نداری
محبتت ، کرامتت ، عنایتت می ارزه
همین که نوکرت شدم به عالمی می ارزه
حسین حسین حسین ثاراله
دلخوشیام برا زیارت حتی یه لحظه کم نمیشه
هیچ جای این دنیا برا من قشنگتر از حرم نمیشه
دیدن بین الحرمینت
نگو که قسمتم نمیشه
دل بی خیال عشقت آقا
هم نمیتونه هم نمیشه
وقتی میگم حسین حسین ته دلم می لرزه
همین که نوکرت به عالمی می ارزه
حسین حسین حسین ثاراله
درسته بعضی وقتا آقا دلم میگیره بی قرارم
ولی همیشه مطمئنم تا که تو باشی غم ندارم
دلم میخواد حرم بیامو
سر رو ضریح تو بزارم
خودت میدونی آرزومه
مادرمو حرم بیارم
اگه محبت شما به این دلم افتاده
دلیلش اینه مادرم تو روضه شیرم داده
حسین حسین حسین ثاراله
تا که نفس تو سینه دارم میخوام رأیت تو باشم
چه خوبه همیشه زیر دین محبت تو باشم
خودش یه دنیا افتخاره
نوکر هیات تو باشم
آرزوی همیشگیمه
تحت عنایت تو باشم
ذکر قشنگ یا حسین محول الاحوالم
گدای خونه زادمو به نوکری می بالم
حسین حسین حسین حسین ثاراله
🔻🔻🔻
YEKNET.IR - monajat - 98.08.30 - narimani.mp3
5.85M
⏯ #مناجات با #امام_زمان(عج)
🍃از دلم زنجیر عشق این و آن را باز کن
🍃من به پایان آمده کارم خودت آغاز کن
🎤 #سید_رضا_نریمانی
👌بسیار دلنشین