1. 26.7.99.mp3
6.62M
#شهادت_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#زمینه
شده وقت جدایی
رسیده شامِ آخر
تو رفتی و سیاه است
همه ایام حیدر
#ملودی_دوم
خداحافظ ای یاسِ پنهانم
خداحافظ ای فاطمه جانم
(امان ای دل ، امان ای دل)
#بند_دوم
میان خاکِ غربت
تنت را می گذارم
رسیده بر لبم جان
دگر طاقت ندارم
#ملودی_دوم
عجب ماتمی در دلم جا شد
تو رفتی و پشت علی تا شد
خداحافظ ای یاسِ پنهانم
خداحافظ ای فاطمه جانم
(امان ای دل ، امان ای دل)
#اوج
ببین حال دلم را ، ببین موی سپیدم
تو جان دادی و من هم
از این دنیا بریدم
همه هستیم رفتی از دستم
پریشان و شرمنده ات هستم
خداحافظ ای یاسِ پنهانم
خداحافظ ای فاطمه جانم
(امان ای دل ، امان ای دل)
علی یا علی ، علی یا علی ...
۲۶ مهرماه ۱۳۹۹
تکیه آقا سیدحسن قم
به همت جواد افشانی
17. بنی فاطمه ، خدا داند.mp3
4.67M
#آواز_دشتی
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#شهادت_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاجیانی
خدا داند دلم
خون گریه می کرد
به حالم دشت وهامون
گریه می کرد
#دشتستانی
خدا داند دلم
خون گریه می کرد
به حالم دشت وهامون
گریه می کرد
ندیدم زخم پهلورا درآن شب
ولی دیدم کفن
خون گریه می کرد
#اوج
شب آمدبرسرت تنها نشستم
زپا افتاده ودرخودشکستم
#دشتستانی
برای مرگ من
بس باشداین داغ
که من با دست خود
چشم توبستم ...
2. واحد.mp3
5.01M
#حضرت_عبدالله_بن_حسن
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
قسمت دوم :
#واحد
در ابتدای فایل صوتی دوم ، جناب استاد با یک #آوای_حسین بسیار زیبا در پرده های بالا تر، زمینه را تمام نموده و وارد واحد سنگین می شوند ، اما کم کم ضرب آهنگ واحد افزایش یافته و با سبک بر مشامم میرسد به پایان مجلس و ذکر ابالفضل (ع) میرسند ...
خواستم پر بکشم
بال و پرم سوخت عمو
از غریبی تو قلبِ
پدرم سوخت عمو
از عطش دم نزدم
از غم تو داد کِشم
خواستم مثل تو باشم
جگرم سوخت عمو
#اوج :
دستی از دست ندادم
که بدست آوردم
نیک در رفعِ بلایت
سپرم سوخت عمو
مادرم فاطمه را
چونکه صدا میکردم
از رخِ نیلی او
چشم ترم سوخت عمو
چونکه شمشیر و سنان
بر تو هجوم آوردند
زیر این بار ز پا
تا به سرم سوخت عمو
تنم از تیرِ سه شعبه
به تنت دوخته شد
خیمه از همهمه ی
این خبرم سوخت عمو
(عمو عمو حسین جان ) تکرار
چه کنم گر نکنم
گریه به مظلومی تو
گریه آبیست که بر
آتش دل تسکین است
( عباس سالار زینب ) تکرار
( عباس غمخوار زینب ) تکرار
#ذکر_پایانی
ای علمدار سپاهِ
منو ای میر عرب
دیده بگشا و نظر
که چه آمد به سرم
دیده بر هم منه ای
سرو به خون غلطیده
تا نگویند حسین ،
داغ برادر دیده ...
( سقای دشت کربلا ، ابالفضل )
1. زمینه.mp3
6.62M
#نوحه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#زمینه
شده وقت جدایی
رسیده شامِ آخر
تو رفتی و سیاه است
همه ایام حیدر
#ملودی_دوم
خداحافظ ای یاسِ پنهانم
خداحافظ ای فاطمه جانم
(امان ای دل ، امان ای دل)
#بند_دوم
میان خاکِ غربت
تنت را می گذارم
رسیده بر لبم جان
دگر طاقت ندارم
#ملودی_دوم
عجب ماتمی در دلم جا شد
تو رفتی و پشت علی تا شد
خداحافظ ای یاسِ پنهانم
خداحافظ ای فاطمه جانم
(امان ای دل ، امان ای دل)
#اوج
ببین حال دلم را ، ببین موی سپیدم
تو جان دادی و من هم
از این دنیا بریدم
همه هستیم رفتی از دستم
پریشان و شرمنده ات هستم
خداحافظ ای یاسِ پنهانم
خداحافظ ای فاطمه جانم
(امان ای دل ، امان ای دل)
علی یا علی ، علی یا علی ...
۲۶ مهرماه ۱۳۹۹
#تکیه_آقا_سید_حسن_قم
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
4. دوباره باز.mp3
2.32M
#مناجات_با_خدا
سبک افتخاری ، برداشتی از قطعه « خانه بر دوش » آقای افتخاری ( آلبوم هنگامه 1377 )
#حاج_امیر_عباسی
دوباره باز،آمدم شرمنده
از خطا آکنده
کن قبول از بنده
توبه اش را ...
گنه تیرِ ، سمّیِ غفلت را
سوی دل افکنده
کن قبول از بنده
توبه اش را ...
#ملودی_دوم
به لب ذکر و آوای منی
تو خدای منی
توبه ها بشکستم
غرق خجلت هستم
بشنو سوز آهم ، روسیاهم
#اوج
وای من ای وای من ،
که چه ها کردم
تو مرا بخشیدی و
من خطا کردم ...
#بازگشت
لیکن امشب آمدم ،
تا بگویم با غم
در گذر از جرمم
ای تو روح و جانم ،
مهربانم ...
#بند_دوم
اگرچه از ،
معصیت رُسوایم
غرق این دریایم
من گدای عشقِ ،کربلایم
خداوندا ،
ای علیّ اعلا
بشنو این آوایم
من گدای عشقِ ،کربلایم
غمینِ شاه بی کفنم ،
من به سینه زنم
با دو چشمان تر،
یاد داغ دلبر،
آن صفای دلها ، سبط طاها
آنکه دور از خانه و،
از وطن مانده
بین مقتل غرق خون ،
بی کفن مانده
ناله دارد مادرش ،
یوسف پیغمبر ،
یادگار حیدر،
ای غریب مادر،
شاه بی سر ...
شاعر :
#حاج_امیر_عباسی
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
*#واحـــــــــد*
خواستم پر بکشم
بال و پرم سوخت عمو
از غریبی تو قلبِ
پدرم سوخت عمو
از عطش دم نزدم
از غم تو داد کِشم
خواستم مثل تو باشم
جگرم سوخت عمو
#اوج :
دستی از دست ندادم
که بدست آوردم
نیک در رفعِ بلایت
سپرم سوخت عمو
مادرم فاطمه را
چونکه صدا میکردم
از رخِ نیلی او
چشم ترم سوخت عمو
چونکه شمشیر و سنان
بر تو هجوم آوردند
زیر این بار ز پا
تا به سرم سوخت عمو
تنم از تیرِ سه شعبه
به تنت دوخته شد
خیمه از همهمه ی
این خبرم سوخت عمو
(عمو عمو حسین جان ) تکرار
چه کنم گر نکنم
گریه به مظلومی تو
گریه آبیست که بر
آتش دل تسکین است
( عباس سالار زینب ) تکرار
( عباس غمخوار زینب ) تکرار
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Asheghane_hazrat_zeynab
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
❁﷽❁
#متن_روضه
#مناجات_با_امام_زمان
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا
(سلام الله علیها )
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#ماهور #خاوران
بیا یابن الحسن دل بی قراریم
پر از بغضیم و هر دم ناله داریم
امام زمان
به یاد مادر پهلو شکسته
روی زانوی غم سر می گذاریم
آقاجان، صاحب عزا شمایید شما باید برای ما روضه بخوانید
بیا یابن الحسن فصل عزا شد
عزای حضرت خیرالنسا شد
بیا با ما بگو با اشک و ناله
چه غوغایی میان کوچه ها شد
من از امام زمان معذرت می خوام آقای من ، ما هر موقع میایم تو روضه ها، مخصوصا روضه های فاطمیه، دلمون پر می زنه برا مدینه، همون مدینه ای که مادر شما فاطمه ی زهرا یه روزی اونجا غریب بود اونجا نفس می کشید اونجا گریه می کرد
یابن الحسن
🔻#ماهور #اوج
دلم می خواد یه شب مدینه باشم
زائر اون شکسته سینه باشم
دلم می خواد پشت بقیع بشینم
قبر غریب مادر و ببینم
اوناییکه مدینه رفتن، میگن آنقدر قبرستان بقیع مظلومه، حتی اجازه نداری اونجا گریه کنی ، آقاجان یابن الحسن، برا چی میخام مدینه رو ببینم؟
دلم می خواد تو کوچه ها بمیرم
انتقام مادرمو بگیرم
من از سیدا عذر می خوام
تو اون کوچه که فاطمه زمین خورد
همونجا که یاس علی چو پژمرد
آه ، حالا میخای گریه کنی روضه بشنو
میگن تو کوچه مجتبی باهاش بود
از اون کوچه تا به خونه عصاش بود
میگن تو کوچه چادرش خاکی شد
رو صورتش یه لاله حکاکی شد
فقط اشاره میکنم سادات منو ببخشید
میگن بی بی فاطمه ی زهرا یه طوری چادر سر می کرد یه طوری راه می رفت مثل همه ی زنها، کسی نمیدونست این فاطمه ی زهرا یا خانم دیگه ایه، وقتی چادر سر می کرد اصلا شناخته نمی شد
اما ، اون روزی که از مسجد قباله ی فدک و به دست گرفت داشت میومد خونه ، فاطمه ی زهرا یه نشونه ای داشت نامرد تا از دور دید شناخت، فهمید این خانوم کیه، (بگم چی بود نشانه؟) نگاه کرد دید یه آقازاده ی پنج شیش ساله ، دستش تو دست این خانومه، تا نگاه کرد امام حسن و شناخت، فهمید این مادر ساداته، فهمید این دختر پیغمبره، فهمید این همسر امیرالمومنینه، اومد جلوی مادرو گرفت
🔻#آواز_دشتی
تا صدا زد فاطمه، قباله رو به من بده، بی بی فرمود نمیدم ، آنچنان بی هوا دستشو بالا برد، امام مجتبی نگاه کرد دید یه ضربه از دست یه ضربه از دیوار ، مادر سادات رو زمین افتاد
آی... هر جا نشستی ناله بزن یا زهرا....
سرمایه ی محبت زهراست دین من
من دین خویش را به دو دنیا نمیدهم
✍#مهدی_شریفی
━━━━━━───────
#روضه_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا
(سلام الله علیها )
#دستگاه_ماهور و #آواز_دشتی
#استادحاج_اسماعیلی