eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
809 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
@babolharam_netروضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1250.mp3
زمان: حجم: 11.68M
|⇦•بر مشامم می رسد..... سلام الله علیها ویژه اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی
. |⇦•مادرِ گریه.... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج امیر کرمانشاهی ●━━━━━━─────── مادرِ گریه مادرِ غم ها جانِ از غصه آمده بر لب! روضه دار شبانه روز حسین! السلام علیکِ یا زینب! چشم های تو از نجابت و نور چشم های تو جنس باران است گریه های زیاد آبت کرد  بس که زخم دلت فراوان است بین بستر که روضه می خوانی وسط گریه می روی از حال وسط روضه ی در و دیوار وسط روضه ی سر و گودال خاطرم مانده ای برادر من زلف هایت به چنگ گرگ افتاد گره در بین زلف تو می خورد روی سینه نشست یک صیاد حرمتت را حرامیان بردند غارت پیکر تو یادم هست دست و پا می زدی مقابل من شمر بالا سر تو یادم هست زخم بال و پَر تو یادم هست *"مَاذا لَقینا فی یوم الاثنَین قَدیماً وَ حَدیثاً" فرمود: ما هر چه مصیبت میکشیم از این روز دوشنبه هست * نیزه ای میخ را به یاد انداخت ناله ی مادر تو درآمد آن قدر سعی کرد خواهر تو نیزه از پیکر تو درآمد *خانم دو بار آتیش دیدی، یه بار وقتی مادرت بین در و دیوار بود یه بار وقتی خیمه ها را آتیش زدند..مدینه بیشتربهت سخت گذشت یا کربلا ؟ خانم میگن دوتا تشت دیدی یکی پاره های جیگر امام حسن یکی تو مجلس یزیدِ نامرد..* چشمان تو را پر آب دیدم دورِ سر تو شراب دیدم *خانم دو تا شلوغی دیدی یکی کوچه مدینه یکی تو گودال دیدی نیزه ها میره دست خالی بر میگرده شمشیر دار میره بدون شمشیر بر میگرده ، خانم هر دو جا میگن دیر رسیدیم مدینه دیدی مادرت رو زمین افتاده..کربلا یه لحظه ای رسیده ای که دیدی سر حسین تو پنجه های شمره..* به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سرِ تو دعوا بود؛ ناله کشیدم من سرِ تو رو بردند دیر رسیدم من یه گوشه ی گودال؛ مادرو دیدم من که رفته بود از حال..دیر رسیدم من… صدا زدی من رو… خودم شنیدم من صدای رگ هات بود! دیر رسیدم من *خیلی چیزا رو دو مرتبه دید با تشابهایی، ریسمان به گردن پدرش دید ...* سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•یک سال و نیم .... سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی ●━━━━━━─────── سلام علی قلب زینب صبور و لسان شکور این مدتی که میگذرد در عزای تو حسین من!روزی نبوده اشک نریزم به پای تو *یچیزی بگم شاید از زبون بی بی باشه ماهم باهاش خیلی گریه کردیم..* یه شب گریه نکنم میمیرم یه سال ونیم کارم‌همین بود یه روز سینه نزنم میمیرم این مدتی که میگذرد در عزای تو روزی نبوده اشک نریزم به پای تو داداش! با یاد آخرین شب پیش تو بودنم یک شب نبوده روضه نگیرم برای تو یک سال ونیم شمع شدم سوختم حسین یک سال و نیم آب شدم در عزای تو حسین.... ای کاش لحظه ای که رسد جان من به لب بودم کنار قبر تو در کربلای تو «منکه قراره بمیرم کاش تو کربلا...» آخ حسین جان!همون روزی که تورو ازم جدا کردن کاش میمردم،دعا کردم خدا مرگمو برسونه اما انگار قراربود بعد تو پرچمدار خواهرت باشه علمدار زینبت باشه اون دستی که شب عاشورا گذاشتی رو قلب زینب منو نگه داشته...والّا منم‌بارقیه تو خرابه دق میکردم..* ای کاش لحظه ای که رسد جان من به لب بودم کنار قبر تو درکربلای تو ای کاش لحظه ای که میایی به دیدنم از تن سرم بریده شود پیش پای تو حسین جان! جان میدهم به بستر مرگم در آفتاب *هر چی عبدالله اصرار کرد بیا بسترت رو ببرم تو اتاق گفتم عبدالله تو که نبودی ،ندیدی من دیدم چی دیدی زینب آخ او می دوید و....* جان میدهم‌ به بستر مرگم در آفتاب مثل تنِ به بیابان رهای تو حسین جان! بر روی، سینه پیروهنت را گرفته ام تا اینکه باز زنده شود ماجرای تو *چه ماجرایی که زینب وبیچاره کرده لَقَدْ عَظُمَ مُصَابِی بِکَ فَأَسْأَلُ اللَّهَ چه مصیبتی؟ مصبتةً ما اعظمها..کدوم ماجرا؟ زینب یه ذره حرف بزن همه رو تو سینه ات نگه ندار..دم آخره. یذره خودت رو سبک کن قول میدیم ما با گریه ی توگریه کنیم قول میدیم ما با روضه ی تو ضجه بزنیم..کدوم ماجرا؟..* گودال بود و ولوله ی نیزه دارها گم بود بین هله هله هاشان صدای تو *اینقدر دور گودال هلهله کردن کسی صدات رو نشنوه ..چندجا اگه میزاشتن صدای حسین آدما رو عوض میکرد کافی بود بشنون حسین داره استغاثه میکنه برمیگشتن به سیدالشهدا قسم نذاشتن گریه ی حسین رو نذاشتن کسی بشنوه کجاها نذاشتن صدای حسین روکسی بشنوه..یبار بالاسر علی اکبرنذاشتن...گفتن الان صدای گریه ی حسین رو دشمن بشنوه زیرو رو میشه.یبارم داشت خطبه میخوند سوار شتر بود با لباس پیغمبر دیدن کلام حسین داره دلا رو زیرو رو میکنه نذاشتن ...یبار داشت خودش رو معرفی میکرد نذاشتن.. یبار بالاسر علی اکبر نذاشتن صدا حسین به لشگر برسه، یبار داشت خطبه میخوند نذاشتن ،یبار داشت خودش معرفی میکرد نذاشتن.یبار هم اون لحظه های آخر داشت مناجات میکرد صورتش رو خاک بود داشت با خدای خودش حرف میزد نذاشتن ..اما این یدونه با بقیه فرق داشت.. دفعه های قبل اگه نذاشتن صدای حسین رو کسی بشنوه یا هلهله کردن یا سنگ زدن یا کف زدن اما این دفعه ی آخری چجوری،صداش رو قطع کردن..داشت میگفت یا غیاث المستغیثین ی مرتبه دید محاسنش تو دست قاتلشه دید سینه اش سنگینه یه نگاه کرد والشمر جالس ...ای حسین..... آخ برات بمیره مادرت حسین غریب گیر آوردنت حسین برات بمیره مادرت غریب گیر آوردنت *خدا به زینب و به غصه های دل زینب فرج امام زمان ما برسان.خدا شام غریبان عمه امام زمان توفیق زیارتش رو در همین ماه رجب به همه ی ما عطا بفرما..خدا به اشک های حسین تو آخرین لحاظ و تو آخرین مناجاتش قلم عفوت رو برجرایم و گناهان ما بکشان* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. هدیه به روح مطهره و منوره بی بی دوعالم، عقیله العرب، بانوی صبر و استقامت، بلاکش دوران، خانم زینب کبری سلام الله علیها و تسلای دل داغدار آقامون حجت بن الحسن ارواحنا له الفداء به مناسبت رحلت جانگداز عمه جانشون زینب سلام الله علیها عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.  بسم الله الرحمن الرحيم... یارحمن و یارحیم... 🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا یا بن الحسن... ایام عزای عمه جانتون زینب کبری سلام الله علیهاست... کجایی پسر فاطمه... 🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا 🔸امید آخر دلهای داغدیده بیا امام زمان... آقا 🔸به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت 🔸که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا ای... آقای مهربان... بابای مهربان... کجایی... کجایی... آقا...اگه شما بیای... دل یتیمان شهدا آرام ميشه... بیا به داد دل خانواده ی شهدا برس... آقا... بیا که دل شیعه خونه... یا بن الحسن... ای... مرهم زخم شیعه کجایی... یا بن الحسن... آقا... امشب چطوری قسمت بدم... 🔸عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون 🔸تو را صدا زند از حنجر بریده بیا 🔸به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت 🔸به خواهری که گریبان خود دریده بیا آقا جانم... خودتون فرمودید... هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید... خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید... یا صاحب الزمان... امشب اومدم بگیم... خدا به ناله های زینب کبری... دیگه فرج آقامون رو برسان... حالا امام زمانت رو صدا بزن... یا صاحب الزمان... ایام . سلام_الله_علیها میون خیمه هرشب روضه داره نداره خوابُ برلب روضه داره اگه چشمای مهدی غرق خونه به یاد عمه زینب روضه داره ✍ .
. 📋به نیزه‌دار بگو نیزه را تکان ندهد 🏴 شب یازدهم محرم الحرام 1445 ..................................................... حسین جان ای آبروی دو عالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم خداحافظ ای برادر زینب به خون غلتان در برابر زینب برادر جان بی تو در دل صحرا شده تنها خواهرت گل زهرا ز زخم تنت روی ریگ بیابان به اشک دل و سوز آه یتیمان خدایا از این غم چه چاره کنم ....... به نیزه‌دار بگو نیزه را تکان ندهد به کودکی که به خوابِ خوش است جان ندهد رُباب بندِ طناب و خدا کند امشب به این بُریده نفَس بچه را نشان ندهد برای بردن یک سر چقدر خورجین است بگو سنان که تو را دستِ این و آن ندهد حرامی آمده سمت حرم دعایی کن که دخترانِ تو را دست خیزران ندهد بگو چکار کنم زیر آتشِ خیمه... که خیمه‌ای که میاُفتد به کس امان ندهد بگو چکار کنم تا نسوزد این دختر... که شعله فرصتِ ماندن به گیسوان ندهد خدا کند که یتیمی که راه گم کرده به زیر بوته‌ی آتش‌گرفته جان ندهد خدا کند که در آید زِ دست انگشتر که شمر خنجر خود را به ساربان ندهد رُباب آب ننوشیده تا نیاید شیر به نیزه‌دار بگو بچه را نشان ندهد شاعر : ✍ .................................... 📋ازت توقع دارم ، که دستم و بگیری 🏴  ..................................................... .(بند اول). ازت توقع دارم ، که دستم و بگیری بلند شو غیرت الله ، دارم میرم اسیری ببین که بی تو ، بی کس و تنهام دیگه کنارم حتی یه مَحرم ندارم چجوری باید ، این بچه‌ها رو یکی یکی بالای ناقه ها بذارم سالار زینب .(بند دوم). با یه دلِ شکسته ، دارم ازینجا میرم نمی‌ذارن که حتّی ، روضه برات بگیرم جونم در اومد ، وقتی که دیدم رو خاک صحرا بی سر و عریان تنت رو اگه می‌ذاشتن ، این نانجیبا حداقل کفن می‌کردم بدنت رو سالار زینب .(بند سوم). دارم میرم ولیکن ، فکر توأم حسین جون می‌سپارمت به صحرا ، به دست باد و بارون ای جونِ زینب ، خدانگهدار دیگه نمی‌بینم تو رو تا به قیامت حتی تو خوابم ، نمی‌دیدم که همراه شمر و حرمله میرم اسارت سالار زینب .................................... حاج مسعود پیرایش 🎤 👇
( سلام الله علیها ) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَباعَبْدِاللَّه گفت زینب ای که برعالَم توآقایی « حسین » سربه صحرا بُرده ای گَشتی تماشایی « حسین » ( چند روزه ، زینب ، برادرش حسین را ندیده ، زینبی که حتی یک روز فراق برادرش حسین را ندیده ، حالا چی داره میگه زینب ؟ ) ای که روزی زینتِ دوش پیمبر بوده ای پس چرا این روزها بر نیزه پیدایی « حسین » گَه تنورِ خولی و گاهی سرِ بازارها زیرِضربِ چوب ها بس سرخ سیمایی « حسین » کوفه با آوای قرآنِ تو زیرورو شده نِی فقط همراه ما هم صحبتِ مایی « حسین » صوتِ قرآن تو دل آرام بنمود ، ای اَخا نغمه هایت میدهد دل را شکیبایی « حسین » همین که خبر رسید به مردم کوفه ، دارند اُسرای کربلا رو میآرند ، مردم همه جمع شدند توو کوچه و بازار ، خیلی ها بالا پشت بوم ها ... ، همه اومدند به استقبالِ زینب ... ، کدوم مردم کوفه ؟ همون هایی که نامه نوشتند برای حسین ، بیا آقا ... حالا منتظرند بچه های پیغمبر(ص) را بیارند ، اینها نوامیسِ فاطمه اند ، همین که وارد شهر شدند ، یه مرتبه بی بی عقیله ی بنی هاشم ، نعره ی حیدری کِشید : « اُسْکُتُوا » همه بی اختیار ساکت شدند ،حتی زنگ شترها از حرکت ایستاد ، شروع کرد به خطبه خواندن : آی نامردهای کوفی ، آی زن های کوفی ، خبر ندارید مردهای شما توو کربلا چه کردند ؟ خبر ندارید چه جگری از پیغمبر(ص) سوزاندند ؟ صدای گریه و شیون بلند شد ، اِبْنِ زیادِ معلون داره می بینه ، دید الانه که مردم به هم بریزند ، هر لحظه ممکنه این مردم قیام کنند ، گفت کی بلده زینب را آرام کُنه ؟ یه ملعونی بلند شد گفت من زینب را می شناسم ، زینب خیلی به حسینش علاقه داره ، چند روزه حسین را ندیده ، چه کنیم ؟ گفت سرِ حسین کجاست ؟ بیارید به نیزه بزنید ، بیارید مقابل زینب ، یه مرتبه دیدند لحن کلام زینب عوض شد : سری به نیزه بلند است در مقابل زینب خدا کُند که نباشد سرِ برادر زینب ... صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یَا مَوْلای یَا اَباعَبْدِاللَّه 10/5/1402
زمان: حجم: 1.22M
بانوای: نماز عشق شکسته نخوانده بودم وخواندم قنوت ؛ بازوی بسته نخوانده بودم وخواندم زنی زهاشمیان تاکنون اسیر نبودست دعا به ناقه نشسته نخوانده بودم وخواندم به دوش؛ جسم دودختر؛ نبرده بودم وبردم زکینه سنگ زشامی ؛ نخورده بودم وخوردم به قتلگه به من ودخترت چه شد؛ دیدی که زنده زنده کنارت؛نمرده بودم ومردم به شب ؛ میان بیابان؛نرفته بودم ورفتم به جستجوی یتیمان؛ نرفته بودم ورفتم نخقته بودم وخفتم؛به روی خشته خرابه به کوفه گوشه ی زندان ؛نرفته بودم ورفتم هزاررنگ پریده ؛ ندیده بودم ودیدم شفق به ماه چکیده؛ندیده بودم ودیدم ندیده بودم ودیدم محاسنت در خون به داس؛ یاس بریده؛ندیده بودم ودیدم به کوفه جای به زندان نکرده بودم وکردم به شام؛ خانه به ویران نکرده بودم وکردم نگفته بودی وگفتی اذان زمأذنه ی نی به نیزه گوش به قرآن نکرده بودم وکردم https://eitaa.com/joinchat/3716547721C5e6f097231
. 📋 نافع بن هلال اسب بی سوار هم حنا بسته به یال (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نافع بن هلال/ اسب بی سوار هم/ حنا بسته به یال نافع بن هلال/ می کشن حسین و / پیش چشم اهل و عیال تشنه ولی شریعه در خروشه چشم همه به گُودیه گلوشه حاضرن آب و رو زمین بریزن یه قطره هم ندن حسین بنوشه ریان بن شبیب/ جد ما رو غریب/ گیر آوردند ریان بن شبیب/ آب و واسه حبیب/ دیر آوردند تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد، حسین پیر شد ته گودال زمین‌گیر شد حسین پیر شد، حسین پیر شد بی‌آبرو شه/ پیرهن کهنه‌ت و میخواد/ کجا بپوشه؟! حیا نداره/ که لااقل چیزی رو/ تنت بزاره ........ 📋 بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود همانجا که تَنِ تو نامرتب شد همینجا بود تنت پامال سُم چند مرکب شد همینجا بود اسیر مردمان نامؤدب شد همینجا بود همینجا بود افتادی و من هم با تو افتادم تو در گودال جان دادی و من صدبار جان دادم صدایت قطع شد بین حَرَم واویلتاه افتاد نگاهت قطع شد از ما به سمت ما نگاه افتاد سرت را می‌بُرید و سمت ما لشکر به راه افتاد سرت با شمر بیرون رفت تن در قتلگاه افتاد تنور و دامن شمر و درخت و بر سنان رفتی مگر خواهر نداری روی دست این و آن رفتی به دنبال سرت، غم بی‌قرین خوردم چهل منزل چه طعنه‌ها که از شمر لعین خوردم چهل منزل به پایت سنگها از آن و این خوردم چهل منزل تو از نیزه زمین خوردی زمین خوردم چهل منزل چهل منزل به هر سنگی که خوردی سنگ هی خوردم سرت را که بغل کردم ببوسم کَعب نِی خوردم الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها شترها بی‌جهاز آمد فراوان گشت مشکلها بگویم دختران رفتند بی‌مَحرم به محملها چه.ها بر ما گذشت آه ای برادر بین محفلها عزیزم روضه‌ها باز است دل را آب و آتش کرد فقط سربسته می‌گویم سکینه چند جا غش کرد تو را از من گرفتند و عزا کردند عیدم را بگویم چه کشیده ها که خوردم چه کشیدم را نمیدیدند اگر نامحرمان شمع چکیده‌م را نشان میدادمت یک لاخه از موی سفیدم را جوانی‌هام قربان سر تو که مقدس بود همان بزم شراب شام بهر پیری‌ام بس بود ✍ ...... 📋 تو از بلندیِ نیزه کجا نیوفتادی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو از بلندیِ نیزه کجا نیوفتادی به روی دامنِ زینب چرا نیوفتادی چه داشت صندوق اَخنس در آن مکان کردی چه داشت خانه‌ی خولی که آشیان کردی بیا دعایی بخوان غم شود فراموشم به‌ جای خانه‌ی خولی بیا در آغوشم .......