eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
806 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
حلقه در گوش حبیبیم از نشان ما مپرس خانه بر دوش غریبیم از جهان ما مپرس عشق ما بیش از همه در روضه‌ها گل می‌کند آتش‌افروز جنونیم از جنان ما مپرس با دو چشم پرستاره آسمانی‌تر شویم هیأت ما را ببین از بی‌کران ما مپرس ما به لبیک «أَجيبوا دَاعِیَ الله» آمدیم میهمان روضه‌ایم از میزبان ما مپرس سوز دل در مرثیه میراث اجدادی ماست دود آه ما ببین از دودمان ما مپرس با زبان بی‌زبانی آه ما تسبیح ماست هم‌نوای نوحه‌ایم از همزبان ما مپرس روزه دَقُّ الباب، اما روضه فتح باب کرد روضه‌خوانیم از مفاتیح‌الجنان ما مپرس سید اهل قلم با جوهر خون فاش کرد کربلا را سِیر کن، از داستان ما مپرس قطره قطره جمع، جمعه جمعه دریا می شویم گریه گریه جمکرانیم از کران ما مپرس سال ما با صحبت صاحب‌زمان تحویل شد با امام عصر هستیم از زمان ما مپرس
. علیه‌السلام صاحب اسرار «سُبْحانَ الّذي أَسْرى‏» علی‌ست... بین آیات الهی، آیت کبری علی‌ست «قُلْ هُوَ اللَّهُ أحَد» تفسیری از اخلاص اوست در کمال بندگی یکتای بی‌همتا علی‌ست حافظ جان علی «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظا» حافظ قرآن به «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا» علی‌ست آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است ای مسلمانان به قرآن «عُروةُ الوُثقی» علی‌ست... سِیرْ در «ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض» کُن چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علی‌ست... «اُدْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ» در مقام قاف قرآن جنت الاعلی علی‌ست از «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ» بپرس تا بدانی در وفای عهدِ حق «اَوْفی» علی‌ست آسمان «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَه» سفره‌دار «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین» مولا علی‌ست نور علمش «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ» است «عَلَّمَ القرآن» علی و «عَلَّمَ الاَسما» علی‌ست لوح محفوظ خدا، «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» در دو عالم «يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی» علی‌ست در طریقت، رایت «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيل» رهنمای «اَلّذِينَ جاهَدُوا فينا» علی‌ست اختر تابندۀ «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‏» ماه ظلمت‌سوز «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‏» علی‌ست... نوح، ایمن ماند از طوفان به یمن نام او باء «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» علی‌ست روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نفس فجر صاحب قدر و معارج، شاهد إسری علی‌ست عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علی‌ست «یا علی و یا عظیم و یا غفور و یا رحیم» یا الهی! مظهر اسمائک الحسنی علی‌ست یاد او «تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» کند در نماز قرب ذکر الله اکبر یا علی‌ست سجده، راز سر به مُهری بود و آخر فاش شد رازدار «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَی» علی‌ست بشنو از احمد حدیث «حیثما دار» علی تا ببینی هر طرف رو آورد حق با علی‌ست تیغش «أَنْزَلْنَا الْحَديد» و ضربتش «بَأْسٌ شَديد» بهترین توصیف فتحش «لا فتی الا علی»ست ذوالفقار، اثبات حق و نفی باطل می‌کند بی‌گمان فاروق اعظم در جهان تنها علی‌ست... مدح_امیرالمؤمنین شاعر: ✍ .
دمی با آه خلوت کن، بگیر ای دل جلا اینجا بیا سبقت بگیر از خلق، با رنگ خدا اینجا به نفس خویش غالب باش تا صاحب‌نفس باشی خدایی می‌شوی با نفس خالی از هوا اینجا گواهم آیت «لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله» است به استقبالِ استغفار می‌آید، رجا اینجا من آداب زیارت را مفاتیح‌الجنان دیدم شنیدم «فَادْخُلُوها خالِدِین» را بارها اینجا ریاض الجنة است این‌جا نیازی بر ریاضت نیست رضایت‌نامه‌ای کافی‌ست با مهر رضا اینجا به اشکی باز گردان آبروی رفته را برگرد بجو از چشمۀ خیر کثیر آب بقا اینجا.. گناهانی‌ست مخفی از همه «بینی و بین الله» که مشروط است عفو آن به امضای رضا اینجا رضای او «رَضِیَ اللهُ عَنهُم وَ رَضوا عَنهُ» است اگر مشتاق رِضوانٌ مِنَ اللهی بیا اینجا خدا با دستخط او خطای خلق می‌بخشد به دست راست آید نامهٔ اعمال ما اینجا.. صدای زنگ ساعت می‌برد زنگ دل ما را که در دل می‌دمد هر ثانیه حمد و ثنا اینجا مقرب باش با یارب لبالب باش از لبیک «أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاع» است لبیک دعا اینجا کنار خود امامی مهربان‌تر از پدر داریم که حاصل می‌برند از فضل او خلق خدا اینجا به امر «رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلا» تلاوت کن بخوان وصف مقام انبیا و اولیا اینجا قرائت کن «لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْض» بیا با آیت‌الکرسی به عرش کبریا اینجا تضرع کن در این مضجع بخوان «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَع» بگیر اذن شفاعت از عزیز مرتضی اینجا عیان بین دو کوه طوس، طور زادۀ موساست به چشم دل تماشا کن تجلای خدا اینجا تجلی می‌کند دائم صفات کبریا اینجا همه اسمای او حُسناست «فَادْعُوهُ بِها» اینجا «مَن اَرجوهُ لِکُلِّ خَیر» را در این حرم دیدم که با «أینَ لِیَ الخَیر» آشنایم سال‌ها اینجا سحرهای دعا را با دعاهای سحر دریاب بیا لب بر دعا وا کن که می‌یابی بها اینجا شب و روز دلم با روضه و روزه هماهنگ است که دارد آه من آهنگ تسبیح خدا اینجا خوشا سی روزۀ ختم کتاب از باء بسم الله خوشا حمدی که باشد افتتاحش با ثنا اینجا به هر ختمی نثار روح خود رحمت فرستادیم به ذکر فاتحه وا شد گره از کار ما اینجا حریمش باب حاجات و کلید آن مناجات است دعا کن هرچه می‌خواهی که می‌بخشد خدا اینجا ملائک هر شبش را با سلامی قدر می‌دانند همه تا مطلع الفجر فرج گرم دعا اینجا یکی تسبیح‌خوانِ «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى»ست یکی با آیه‌های سجده دارد اعتلا اینجا یکی با سجدۀ «والنَّجم» در نجوای معراج است یکی گرم مناجات است با «شمس» و «ضحی» اینجا تمنا کن حقایق را، بدان قدر دقایق را به قرآن «لَیسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى‌» اینجا طواف زائر او آیتی از «سعی مشکور» است که مشهود است «أَنَّ سَعْیهُ سَوْفَ یرَى» اینجا خوش آن سائل که ذکر دائمش «اَوفِ لَنَا الکَیل» است خوش آن زائر که بیند «ثُمَّ یجْزَاهُ الْجَزَا» اینجا به هر خیری که نازل می‌شود آری فقیرم من عجب سرمایه‌ای دارم به امید خدا اینجا دو دست خالی آوردم پر از عطر دعا اینجا عجب جمع نقیضینی‌ست این فقر و غنا اینجا به «إِنَّ اللهَ تَوَّابٌ رَحِیم» امّیدوارم من که دیدم در زیارت «رحمةالموصوله» را اینجا «الهی لا تُؤَدِبنِی»، «الهی لا تُعَذِّبنِی» مرا تأدیب کن با رأفت و لطف و عطا اینجا «الهی لا تعاقبنی» اجابت شد، یقین دارم اگر لطفت نبود امشب نمی‌خواندی مرا اینجا من آن عبد گریزانم پناهم داده سلطانم وگرنه بوده جای مجرمی چون من کجا اینجا؟! از این درگاه هرگز دست خالی برنمی گردم که نگذاری بماند بنده محروم از عطا اینجا وفا آیینه‌ای دارد که می‌گیرد صفا اینجا عطا گنجینه‌ای دارد که می‌یابد بها اینجا هجوم سائلان دور ضریح او مجابم کرد همه دیدند ازاو خیر و کسی نشنیده لا اینجا عنایاتش عیان باشد، چه حاجت بر بیان باشد کراماتش نمی‌گنجد به ظرف لفظ ما اینجا حرم هرگاه مهمانم، امین الله می‌خوانم نمی‌بینم کسی غیر از علیّ مرتضی اینجا به «اللهم فَاجعَل نَفسی» آری مطمئن هستم که صادر می‌شود امر قَدَر، حکم قضا اینجا «وَ اِلْحِقْنی بِنُورِ عِزِّکَ الْاَبْهَج» دلیل ماست به بهجت می‌رسد قلب محبان رضا اینجا زیارت، جامه‌ای خواهد که از تقواست تشریفش شهادت، نامه‌ای خواهد به تصدیق وفا اینجا «فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ» فدای آن‌که در این ره سر تسلیم دارد پای پیمان رضا اینجا گروهی منتظر عمری دعای عهد می‌خوانند گروهی ندبه‌ها دارند هر صبح و مسا اینجا.. بخوان با آدم و نوح از مقام آل ابراهیم ببین در آل عمران، آیتی از مصطفی اینجا حسین این آیه را وقت وداع اکبرش خوانده‌ست بخوان تا کربلایی‌تر شود دل‌های ما اینجا به رسم دعبل ای دل دم بزن از آه اهل‌البیت مصیبت‌خوان شده «قبرٌ بطوس یالها» اینجا
. فرازی از یک گسترده شد در این ولایت خوان هفتم روزیِ ایران می‌رسد از مشهد و قم «حُبُّ الوطن» ثبت است در قاموس ایران لبریز ایمان است اقیانوس ایران باید در این دوران، "جهانی" گام برداشت در هر زمینه، "آسمانی" گام برداشت در این ولایت آسمان‌ها خاک‌بوس است این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است اکنون که گام دوم این انقلاب است ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است.. ما در مسیر قله‌های اقتداریم در گردباد فتنه، کوهی استواریم کوهیم و هم‌دوش دماوندیم آری رودیم و در آغوش اروندیم آری در راه حق، از معبر دنیا گذشتیم با اذن موسی از دل دریا گذشتیم ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم یک گام از خط مقدم برنگشتیم ما با شهادت «افضل الاعمال» داریم تا مطلع الفجرِ فرج، چشم انتظاریم «در خاطرم شد زنده ياد فاطميون» جاى شهيدانِ حرم خالی‌ست اكنون.. ما پاسداران حریم اهل‌بیتیم در رجم شیطان ما رَمیتَ اِذ رَمَیتیم ما اربعینی‌ها سپاه قدس داریم از کربلا، آهنگ راهِ قدس داریم آن قبلۀ دل، مسجد ذوقبلتین است تکبیرة الاحرام، لبیکَ حسین است ما رهرو راه شهیدانیم آری ما بر سر این عهد می‌مانیم آری ما هم‌قسم با حاج قاسم ایستادیم مثل ابومهدی، مقاوم ایستادیم قاریِ قالوا رَبُّنَا اللّهیم امروز ثُمَ استَقامُوا... مردِ این راهیم امروز امروز مرز کفر با اسلام، شام است یعنی که دیگر مهلت صهیون تمام است ما وارثانِ فتح خیبر، بی‌قراریم امروز عزم محو اسرائیل داریم از «جاءَ نَصرُاللهِ وَ الفَتح» است پیدا «جاءَ الحَق... اِنّ الباطِلَ کانَ زَهُوقا».. وقت است تا اشعار پرشوری بخوانم جا دارد از «اقبال لاهوری» بخوانم تا چند در خوابی در این ملک جوان؟ خیز! ای دوست «از خواب گران، خواب گران خیز» :: هم لیلة القدر نظام است انتخابات هم مطلع الفجر قیام است انتخابات هر رأی ما امضای فرداهاست امروز این قطره‌ها را شور دریاهاست امروز هر رأی ما در حکم موجی بی‌کران است یک مشت محکم بر دهان دشمنان است.. ما شیعیان حیدر کرار هستیم آری «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هستیم هر رأی ما در حکم یک برگ بَرَنده‌ست بر گردن گردن‌کشان، تیغی بُرَنده‌ست دنیا نگاهش بر حضور ماست آری هر رأی در ایران جهان‌آراست آری ما فتح خرمشهرها در پیش داریم تا سجده در بیت‌المقدس بی‌قراریم روح شهیدان ناظر آراست امروز چشم انتظارِ انتخاب ماست امروز هر شعبۀ آراء، میدان جهاد است هر رأی، نفی فتنه و فقر و فساد است مرد و زن ما مردِ میدانند امروز «حُبُّ الوَطن» را قدر می‌دانند امروز.. ✍ .
. ای شده محوِ روی تو، شمس جدا، قمر جدا روی کند به سوی تو، ملک جدا، بشر جدا آدم و نوح هر یکی، دست زده به دامنت منتظر ظهور تو، پدر جدا، پسر جدا ای تو گلِ بهار ما، بیا به لاله‌زار ما تا که نهیم بر رهت، دیده جدا و سر جدا با نمکین بیان خود، از شکرین دهان خود بریز در وجود ما، نمک جدا، شکر جدا بیا که از اشارتت، شود فزوده خلق را عشق جدا، خرد جدا، ادب جدا، هنر جدا در انتظارِ مقدمت، به اشتیاق دیدنت گریه کنند عاشقان، شام جدا، سحر جدا مهدی منتظَر تویی، امام منتقِم تویی که خیزد از قیام تو، عدل جدا، ظفر جدا عنایتی که شام غم، سر آید و سحر شود ای که رَوَد به حکم تو، قضا جدا، قَدَر جدا ز فتنه‌ی ستمگران، ز کینه‌ی مخالفان رسد به جان دوستان، بلا جدا، خطر جدا بسته "موید" آرزو، بر علی و حسین او تا که شوند، شافعش، پسر جدا، پدر جدا مرحوم ✍ ........ . فرازی از یک گسترده شد در این ولایت خوان هفتم روزیِ ایران می‌رسد از مشهد و قم «حُبُّ الوطن» ثبت است در قاموس ایران لبریز ایمان است اقیانوس ایران باید در این دوران، "جهانی" گام برداشت در هر زمینه، "آسمانی" گام برداشت در این ولایت آسمان‌ها خاک‌بوس است این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است اکنون که گام دوم این انقلاب است ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است.. ما در مسیر قله‌های اقتداریم در گردباد فتنه، کوهی استواریم کوهیم و هم‌دوش دماوندیم آری رودیم و در آغوش اروندیم آری در راه حق، از معبر دنیا گذشتیم با اذن موسی از دل دریا گذشتیم ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم یک گام از خط مقدم برنگشتیم ما با شهادت «افضل الاعمال» داریم تا مطلع الفجرِ فرج، چشم انتظاریم «در خاطرم شد زنده ياد فاطميون» جاى شهيدانِ حرم خالی‌ست اكنون.. ما پاسداران حریم اهل‌بیتیم در رجم شیطان ما رَمیتَ اِذ رَمَیتیم ما اربعینی‌ها سپاه قدس داریم از کربلا، آهنگ راهِ قدس داریم آن قبلۀ دل، مسجد ذوقبلتین است تکبیرة الاحرام، لبیکَ حسین است ما رهرو راه شهیدانیم آری ما بر سر این عهد می‌مانیم آری ما هم‌قسم با حاج قاسم ایستادیم مثل ابومهدی، مقاوم ایستادیم قاریِ قالوا رَبُّنَا اللّهیم امروز ثُمَ استَقامُوا... مردِ این راهیم امروز امروز مرز کفر با اسلام، شام است یعنی که دیگر مهلت صهیون تمام است ما وارثانِ فتح خیبر، بی‌قراریم امروز عزم محو اسرائیل داریم از «جاءَ نَصرُاللهِ وَ الفَتح» است پیدا «جاءَ الحَق... اِنّ الباطِلَ کانَ زَهُوقا».. وقت است تا اشعار پرشوری بخوانم جا دارد از «اقبال لاهوری» بخوانم تا چند در خوابی در این ملک جوان؟ خیز! ای دوست «از خواب گران، خواب گران خیز» :: هم لیلة القدر نظام است انتخابات هم مطلع الفجر قیام است انتخابات هر رأی ما امضای فرداهاست امروز این قطره‌ها را شور دریاهاست امروز هر رأی ما در حکم موجی بی‌کران است یک مشت محکم بر دهان دشمنان است.. ما شیعیان حیدر کرار هستیم آری «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هستیم هر رأی ما در حکم یک برگ بَرَنده‌ست بر گردن گردن‌کشان، تیغی بُرَنده‌ست دنیا نگاهش بر حضور ماست آری هر رأی در ایران جهان‌آراست آری ما فتح خرمشهرها در پیش داریم تا سجده در بیت‌المقدس بی‌قراریم روح شهیدان ناظر آراست امروز چشم انتظارِ انتخاب ماست امروز هر شعبۀ آراء، میدان جهاد است هر رأی، نفی فتنه و فقر و فساد است مرد و زن ما مردِ میدانند امروز «حُبُّ الوَطن» را قدر می‌دانند امروز.. ✍ . .👇
حلقه در گوش حبیبیم از نشان ما مپرس خانه بر دوش غریبیم از جهان ما مپرس عشق ما بیش از همه در روضه‌ها گل می‌کند آتش‌افروز جنونیم از جنان ما مپرس با دو چشم پُرستاره آسمانی‌تر شویم هیأت ما را ببین از بی‌کران ما مپرس ما به لبیک «أَجيبوا دَاعِیَ الله» آمدیم میهمان روضه‌ایم از میزبان ما مپرس سوز دل در مرثیه، میراث اجدادی ماست دود آه ما ببین از دودمان ما مپرس با زبان بی‌زبانی آه ما تسبیح ماست هم‌نوای نوحه‌ایم از همزبان ما مپرس روزه دَقُّ الباب، اما روضه فتح باب کرد روضه‌خوانیم از مفاتیح‌الجنان ما مپرس سید اهل قلم با جوهر خون فاش کرد کربلا را سِیر کن، از داستان ما مپرس قطره قطره جمع، جمعه جمعه دریا می‌شویم گریه گریه جمکرانیم از کران ما مپرس.. ✍
. حرم دارد مقامی برتر از بیت‌الحرام اینجا که ابراهیم‌ها یابند ترفیع مقام اینجا «فَمِنهُم مَن قَضیٰ نَحبَه»، فدای آن‌که در این ره سر تسلیم دارد پای پیمان امام اینجا اجابت شد دعای تو سلام ای سیدابراهیم! مجابت خواند مولای تو در دارالسلام اینجا سفر استان به استان یافت در این آستان پایان به پایین‌پای سلطان یافتی حسن ختام اینجا همه عمرت پی حاجات مردم عمره و حج بود که حجّت شد به طوف قبلۀ هفتم تمام اینجا تو دست از خدمت مولا و ملت برنمی‌داری به جنت هم دعا داری برای خاص و عام اینجا «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّه» را در این حرم دیدی بگو با خصم «وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَام» اینجا تو مشهد را پسندیدی، که نزد دوست می‌دیدی شهیدی از نژاد هاشمی دارد مقام اینجا زیارتنامۀ آخر مفاتیح‌الجنانت شد شهادتنامۀ خود را گرفتی از امام اینجا ✍ .
. 🔹شهادت‌نامه🔹 ای با خلائق روز و شب هم‌درد سیّد آخر خدا هم انتخابت کرد سیّد داغت عیان در اشک دانه‌دانۀ ماست هجران تو باری گران بر شانۀ ماست تلفیق کردی خادمی را با ریاست یعنی دیانت داشتی عین سیاست استان به استان رفته‌ای با سخت‌کوشی دیگر به پایان آمده خانه‌به‌دوشی ای سیّدابراهیم، همت داشتی تو با سعی خود در هر قدم گل کاشتی تو دیگر پس از این، خواب راحت کن رئیسی راحت شدی، خوب استراحت کن رئیسی اما تو مردم‌داری‌ و بیداری امروز چون اشک، جا در چشم مردم داری امروز.. گفتی که زیر سایۀ شمس‌الشموسم گفتی به عالم خادم سلطان طوسم این هشت گل، دسته‌گلی از مردم ما با عشق تقدیم امام هشتم ما اینان که هم‌تعداد درهای بهشتند با خون شهادت‌نامۀ خود را نوشتند این هشت تن از نور تقوا جامه دارند مهر رضا را در شهادت‌نامه دارند وقت سفر دیدند امامان را یکایک «قِیلَ ادخُلِ الجَنَّة» شنیدند از ملایک این هشت گل دلدادگان هشت و چارند نیمی از اینان سیّد والاتبارند اینان که درس از مکتب‌الزهرا گرفتند سرمشق از منشور عاشورا گرفتند وقتی حساب کار با «رب الکریم» است فیض شهادت «ذلک الفوز العظیم» است یک‌سو قلوب مردم از دنبال آمد یک‌سو امام هشتم استقبال آمد راز «فَاِنَ العِزّةَ لِلّه» اینجاست هم اول و هم آخر این راه اینجاست این افتخار این عزت دائم مبارک فیض شهادت بر تو ای خادم مبارک دیدی که ملت، ملتی دردآشنایند گفتی که این مردم عزیزان خدایند در عین مردم‌داری‌ات، دشمن‌ستیزی در چشم آقایت، رئیسی عزیزی در راه خدمت خستگی نشناختی تو با مردمت دل بردی و دل باختی تو با مؤمنین عمری برادروار بودی اما «اشداء علی الکفار» بودی کشتی‌ات از طوفان کنار ساحل آمد در جنت اوقات فراغت حاصل آمد اجرت به قرآن «نِعمَ اَجرُ العامِلین» است اجر جهاد فی سبیل الله این است تو رنج‌ها از جور نااهلان کشیدی زخم زبان و طعنه و بهتان شنیدی این غربت و مظلومی‌ات در راه دین بود اشکت ولی وقف امیرالمؤمنین بود با شادی ملت فقط مسرور بودی تو در حقیقت خادم جمهور بودی عمر گرانقدر تو شد وقف فقیران بی‌وقفه کوشیدی به آبادی ایران گفتی امید اهل‌بیت این سرزمین است ایران ما ملک امیرالمؤمنین است در «سیّدابراهیم» صد حرف نگفته‌ست در ابجد این نام، اسراری نهفته‌ست نهج‌البلاغه این زمان لب باز کرده از سیصد و سی و سه، کشف راز کرده این حکمت از نور امیرالمؤمنین است اینجا سخن از مؤمنان راستین است هم «بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ» تعریف آن‌هاست هم «حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ» توصیف آن‌هاست صادق، مقاوم، مقتدر، صابر، مجاهد مخلص، امین، مشغول، شاکر، عبد، زاهد بر گفتۀ مولای خود مصداق بودی الگوی تقوا، اسوۀ اخلاق بودی باز آمدی در سایۀ خورشید هشتم در روز سوم، ماه سوم، سال سوم ما فتح خرمشهرها در پیش داریم تا سجده بر بیت‌المقدس بی‌قراریم دنیا نگاهش بر حضور ماست امروز هر انتخاب ما جهان‌آراست امروز وقتی تبر در دست ابراهیم باقی‌ست یعنی به قلب بت‌پرستان، بیم باقی‌ست اکنون که اشک ما روانه از دو عین است در سینۀ ما سوز «فَابکِ لِلحُسین» است هرچند یک شب بر زمین ماندند پرپر اجساد این گل‌ها شناسایی شد آخر باید به جای اشک، خون دل فشانیم قدری به مقتل از دل زینب بخوانیم یارب «گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را» یارب «به هر گل می‌رسم می‌بویم او را» 📝 .👇
فرازی از یک صد بار اگر شویم فدای تو یا حسین کاری نکرده‌ایم برای تو یا حسین.. چشمان ماست در عطش نینوا، فرات در جان ماست شور و نوای تو یا حسین امسال اربعین تو به دیدار ما بیا میقات ماست بزم عزای تو یا حسین.. شکر خدا که سجده به خاک تو می‌بریم در هر نماز رو به خدای تو یا حسین صد لعن و صد سلامِ زیارت، شهود ماست تسبیح ماست اشک عزای تو یا حسین.. تا شاهراه «سیر الی الله» کربلاست در قلب ماست شوق لقای تو یا حسین  از کوچه‌ها به کرب‌وبلا کوچ می‌کنیم همراه دسته‌های عزای تو یا حسین این روضه‌ها مسیر رسیدن به کربلاست قربان ذکر راه‌گشای تو یا حسین :: میثاق ماست با شهدای تو یا حسین آن وارثان صدق و وفای تو یا حسین ای کربلا مقام شهیدان راه حق ای کربلا حریم خدای تو یا حسین ای اربعین روایت فتح قریب تو قربان منطق شهدای تو یا حسین ای اربعین رسانۀ خط قیام تو ای اربعین پیام عزای تو یا حسین ای اربعین قیامت «هل من معین» تو ای اربعین صدای رسای تو یا حسین باید که لب به نغمۀ لبیک باز کرد باید که داد دل به ندای تو یا حسین ما ملت امام حسین و شهادتیم اسلام ناب ماست ولای تو یا حسین یک ملتیم تابع هفتاد و دو شهید یک اُمّتیم تحت لوای تو یا حسین حُسن ختام آن به شهیدان رسیدن است عمری که سر شود به هوای تو یا حسین.. تا انتقام خون تو آرام نیستیم عمری گریستیم برای تو یا حسین تا خیمه‌گاه سبز فرج می‌توان رسید از خیمۀ سیاه عزای تو یا حسین.. تو وارث رسولی و ما وارث توایم میراث ماست مرثیه‌های تو یا حسین از جد خود عمامه به سر داشتی چه شد؟ کو پیرهن؟ کجاست ردای تو یا حسین؟.. تیر سه‌شعبه بود و دل داغدار تو تیری که خون گریست برای تو یا حسین پنجاه سال سینۀ تو تیر می‌کشید تیر سقیفه بود بلای تو یا حسین.. با خون محاسنت دم آخر خضاب شد  این‌گونه بود رنگ حنای تو یا حسین ای روی لاله‌گون تو هردم شکفته‌تر مشهود بود شوق لقای تو یا حسین فریاد استغاثۀ تو تا بلند شد لرزید پیکر شهدای تو یا حسین دیدی حرامیان به حریم تو تاختند طاقت نمانده بود برای تو یا حسین تابی نبود تا بتوانی بایستی نیزه شکسته بود عصای تو یا حسین.. از فرط تیر، جای جراحات محو شد اثبات شد، مقام فنای تو یا حسین ای ذکر تو «رضاً بقضائک» به قتلگاه ای «ارجعی» جواب دعای تو یا حسین ذکر خدا به لعل لب تشنۀ تو بود جوهر ولی نداشت صدای تو یا حسین.. فریاد از آن دمی که صدایت نمی‌رسید دردا به نی دمید نوای تو یا حسین تن در نشیب مقتل و سر بر فراز نی طی شد چگونه سعی و صفای تو یا حسین؟  آن خیمه‌های سوخته، غم‌خانۀ تو شد آن شب چه گرم بود عزای تو یا حسین زینب به هر نماز شبش بر تو می‌گریست با یاد التماس دعای تو یا حسین ای وای دخترت که به دستان بسته دید در دست باد، زلف رهای تو یا حسین پیچیده بود از سر گلدسته‌های نی عطر اذان کرب‌وبلای تو یا حسین.. ✍ 🖤🖤🖤🖤🖤🦋🦋🦋
. 🎤 ای اشک طوفان کن به موج استغاثه ای سینه محکم باش در اوج حماسه گرچه جگرها پاره، دل‌ها غرق خون است تسکین ما «انا الیه راجعون» است دادیم اگرچه در منای عشق، قربان اما دمی پایان نگیرد رجم شیطان این سرفرازانی که قربان غدیرند با شور عاشورا شهیدان غدیرند باید تقاص خون آنها را بگیریم ذکر علی در مسجدالاقصی بگیریم باید از آنان درس هم‌عهدی بگیریم درس وفا با نائب‌المهدی بگیریم ما پاسداران حریم اهل‌بیتیم در رجم شیطان ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتیم اکنون که گام دوم این انقلاب است ایران پس از یک چله، تیری پرشتاب است ایران اسلامی حریم اهل‌بیت است چشمش به دستان کریم اهل‌بیت است ما هم‌قسم با حاج قاسم ایستادیم مثل ابومهدی مقاوم ایستادیم مرد و زن ما مرد میدانند امروز «حب‌الوطن» را قدر می‌دانند امروز «حب‌الوطن» ثبت است در قاموس ایران لبریز ایمان است اقیانوس ایران باید در این دوران، جهانی گام برداشت در هر زمینه، آسمانی گام برداشت در این ولایت آسمان‌ هم خاک‌بوس است این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است ایران‌زمین آیینۀ هفت‌آسمان است هر طایفه یک طیف از این رنگین‌کمان است کرد و بلوچ و ترک و لر همراه با هم یکپارچه با پرچم «الله» با هم مرد و زن و پیر و جوان گویند از جان قربان جمهوری اسلامی ایران این ملت از شور حسینی برنگردد یک گام از راه خمینی برنگردد ما فتح خرمشهرها در پیش داریم تا سجده بر بیت‌المقدس بی‌قراریم وقتی بیاید لشکر خیبرشکن‌ها کاری نیاید دیگر از سنگرشکن‌ها سه وعده‌ی صادق شروع انتقام است کار عدو در وعده‌ی بعدی تمام است ای قدس ما بر غاصبان غالب می‌آییم با "یا علی ابن ابی‌طالب" می‌آییم امروز امید اهل بیت این سرزمین است ایران ما ملک امیرالمؤمنین است شیعه به عزم و اقتدارش سربلند است از هر دمش لبیک یا حیدر بلند است لبیک یعنی پیروی از امر مولا للظالم خصما و للمظلوم عونا لبیک یعنی از شیاطین دست شستن در جنگ با دشمن، رضای دوست جستن لبیک یعنی اقتدا بر کاشِف‌َالکَرب الله اکبر گفتن از محراب تا حرب لبیک یعنی ذکر "قالوا رَبُّنا الله ثُمّ استَقاموا" گفتن و ماندن در این راه لبیک گاهی اشک جاری از دو عین است لبیک آهی با نوای یاحسین است لبیک یعنی قلبی از قرآن لبالب لبیک یعنی اقتدا بر صبر زینب لبیک یعنی عهد محکم با رقیه یعنی توسل با نوای یا رقیه عرش الهی شرحی از صدر رقیه‌ست شام خرابه، لیلة القدر رقیه‌ست او در اسارت شام را هم کربلا کرد سر شهادت را به گریه برملا کرد او آیتی از رحمت خاص حسین است او سوره‌ی توحید و اخلاص حسین است با چلچراغ گریه‌اش روشن‌گری داشت با سه امام عصر خود همسنگری داشت آهن از آه آتشینش آب می‌شد زنجیر پیش عزم او بیتاب می‌شد بر ناقه‌های بی‌جهاز از کوفه تا شام افتاد در سوز و گداز از کوفه تا شام در چشم او ریگ بیابان گریه می‌کرد بر پای او خار مغیلان گریه می‌کرد دستان او بر گردنش زنجیر می‌شد منزل به منزل آه او تکثیر می‌شد دشنام از دشمن شنید از کوفه تا شام منزل به منزل زجر دید از کوفه تا شام از دست دشمن روز روشن تار می‌دید خورشید را بر نیزه‌ها خونبار می‌دید آیا سنان رحمی به حنجر داشت؟ هرگز دست از سر بابای او برداشت؟ هرگز گاهی که از بالای نیزه سر می‌افتاد در پای نیزه بی‌امان دختر می‌افتاد با دست بسته باز بود آغوش عمه از اشکهایش خیس می‌شد دوش عمه از چشم‌های بی‌قرارش ژاله می‌ریخت بی‌پرده می‌گویم ز گوشش لاله می‌ریخت در پرده با ید گفت با رویش چه‌ها شد سربسته می‌گویم که با مویش چه‌ها شد در آفتاب داغ رویش باز می‌سوخت از کینه‌های شام مویش باز می‌سوخت در مجلس نامحرمان کشتند اورا با ضربه‌های خیزران کشتند اورا در شام، غم می‌خورد و از جان سیر می‌شد ساعت به ساعت در خرابه‌ پیر می‌شد هرجا نثار صورت او خاک کردند گرد یتیمی را به سیلی پاک کردند هرجا زمین افتاد بابا را صدا زد هربار سیلی خورد زهرا را صدا زد ✍ .👇