.
#روضه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام اجرا شده #شب_هفتم_رمضان به نفسِ حاج سید مهدی #میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
خانمایِ حرم بچه م نمیره
داره از تشنگی آتیش میگیره
کسی اینجا یه ذره آب نداره ؟
روی دستم داره از هوش میره
* بالام لای لای .. گُلوم لای لای .. علی م لای لای .. من هیچی نمیخونم روضه هیچی متن روضه نمیخونم دیگه اهل روضه بودی و هستی و حق روضه رو هم ادا کردی فقط زبان حال مادر میخونم*
میترسم از غم فردات مادر
بمیرم خشکِ دست و پات مادر
ندارم مرهمی تو خیمه حالا
براِ زخم روی لب هات مادر
*قرار شد با رباب آروم بریم جلو*
ما گریه کردیمُ دشمن چه شاده
چه کاری تشنگی دستِ تو داده
بمیره مادرت دارم میبینم
ترک رویِ لبات خیلی زیاده
چرا این غصه ها آخر نمیشه
روزایِ بی کسی مون سر نمیشه
بیا زینب ببین هر کاری کردم
چرا حال علی بهتر نمیشه
*شب هفتمِ به خدا دلم نمیاد بچه رو بغل کنم .. آروم تو بغل فقط میخوام تصور کنی ..
شروع کرد با بچه حرف زدن قبل از اینکه بخواد بدش به عمه گفت:*
داری میری تو میدون زود برگرد
میشه مادر پریشون زود برگرد
به دلِ من بد افتاده عزیزم
برو اما علی جون زود برگرد
میشد ای کاش موتُ می پوشوندم
زیر خورشید روتُ می پوشوندم
یه جوری کاش میشد قبل رفتن
سفیدی گلوتُ میپوشوندم
*تا بچه رو روی دست گرفت ... نانجیب تیر رو رها کرد ..*
شنیدم آه مادر تیر خوردی
یه جرعه خون به جایِ شیر خوردی
گلویی رو که من دیدم گمونم
عمیقاً ضربهی شمشیر خوردی
*آخه گلوی شش ماهه تیر نمیخواد ..*
هوا گرمه ولی دستام سرده
کمون حرمله با تو چه کرده
دعا کردم علی رو دستِ بابا
گلوت پاره نشه ، سر برنگرده
*خدایا دیگه جلوتر نرم ..*
غمت راه نفس میبنده مادر
لبت تو حالت لبخنده مادر
نمیتونم ببینم بند جونم
گلوی تو به مویی بنده مادر
*هیچ شهیدی رو خود ابی عبدالله ننشست برای هیچ شهیدی خودش قبر نکند .. تنها شهیدی که خودش دفن کرد .. (خیلی روضهی علی اصغر منحصر به فرده) تنها شهیدی که خودش دفن کرد .. تنها شهیدی که خودش خاک ریخت رو بدن .. (من دلم رفته مدینه) کجای رفته دلم ..
همه دیدن رفت پشت خیمه ها کاش مثل باباش امیرالمومنین چهل تا صورت قبر برای علی اصغر درست میکرد .. (زود میگمُ رد میشم هرکی گرفت ..) کاش مثل باباش چهل تا صورت قبر درست میکرد کسی نفهمه قبر مادرش کجاس ..
یدونه قبر درست کرد پشت خیمه وقتی لشکر حمله کرد دیدن یه عده رفتن پشت خیمه ها هی با نیزه میزنن تو زمین ..
اجازه بدید روضه م رو اینجور جلو ببرم .. مادر .. شما هم شش ماهه از دست دادید .. شما هم محسن از دست دادید .. اما محسنت به دنیا نیومده رفت (مادرا حرف منو بهتر میگیرن) مادری که بچش به دنیا نیومده سقط بشه از دنیا بره سخته ، داغ هر جوری باشه سخته . اما به دنیا نیومده بره راحت تره زود برمیگرده به زندگی زود با این غصه کنار میاد چون تصویری از بچه تو ذهنش نیست ..
اما وای به دل مادری که شش ماه بچشُ بغل کنه .. دستاشُ ببینه .. چشماشُ ببینه .. شش ماه بچه شُ شیر بده صدای گریه و خندش تو گوشش باشه .. چیکار کرد رباب ؟!! ببخشید نمیشه نگفت میتونی تصور کنی رباب تو کربلا بالا سر علی گریه نکرد؟! الله اکبر .. تو رو خدا امروز تا صبح فکر کن چرا یه مادر میتونه اینقدر محکم باشه؟! دلیلش چیه جز عشق به حسین ..! جز اینکه نمیخواست امامش اذیت بشه ..! دیدی به داغ دیده میگن گریه کنه سبک بشه آروم بشه داغ دیده گریه نکنه همه میگن نکنه یهو دق کنه ، نکنه سکته کنه .
هی زینب میگفت رباب گریه کن .. خیره خیره نگاه میکرد .. رباب گریه کن ..
بعضیا میگن شام غریبان گریه کرد . اینی که میگن شام غریبان رباب آب خورد شیر امد تو سینه ش من میگم آب نخورد بعیده از این مادر تا آب آزاد شد آب بخوره .. آخه کسی که تو سایه نرفت بعد حسین .. (چرا ؟!!) چون دیده بود بدن حسینش زیر آفتابه ، آب بخوره ؟! عاشورا گریه نکرد شام غریبان گریه نکرد گلوی پاره دید گریه نکرد هی ریخت تو خودش کجا گریه کرد؟ واسه کی گریه کرد؟
نگاه کرد دید یه سر بریده رو تو تشت .. عبیدالله چوب برداشت ، دیدن از تو جمعیت یه زنی خودشُ انداخت رو سر بریده .. هی سر حسینُ بغل کرد .. حالا گریه کن رباب ..*
ــــــــــــــــــ
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_رباب_علیه_السلا
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
👇
.
|⇦•معصومه اگر بر سرم آید..
#روضهوتوسل به حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه اجراشده#شب_هفتم_رمضان سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری
●━━━━━━───────
معصومه اگر بر سرم آید نشناسد
از جانِ بر لب آمده، بر جان گله دارد
*طبق وصیت موسی بن جعفر که فرمود: من و با همین غل و زنجیرها دفن کنید قیامت با همین غل و زنجیرها محشور بشم. ولی شیعیان اینقدر گل روی این بدن ریخته بودن، ادب کردن به بدن موسی بن جعفر...
ولی این بدن کجا و اون بدنی که عمه سادات اومد توی گودال، نگاه کرد دید گودال پره نیزه و شمشیره، هرکاری کرد حسین رو پیدا نکرد. دست آخر از گلوی بریده صدا بلند شد..أُخیَّ اِلَیَّ.....
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#امام_کاظم
#ماه_مبارک_رمضان
#کربلایی_حنیف_طاهری
#روضه_موسی_بن_جعفر علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#شب_هفتم_رمضان
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم
#برضیع_الحسین_الهی_العفو
...
تشنه به جز کرانه ی دریا کجا رود
بنده به غیر خانه ی مولا کجا رود
رانده شده است از همه جا! بینوا شده
یا رب بگو که عبد تو حالا کجا رود
در را به روی این دل غمدیده باز کن
باید صدای ناله ی من تا کجا رود؟
جز درگه تو پای ارادت کجا نهم
جز دامن تو دست تمنا کجا رود
باید قدم گرفت پیِ ردّ پای دوست
مجنون سوال کرد که لیلا کجا رود...
خلوت نشین دردم و شب زنده دار اشک
دل جز حرم به نیّت احیا کجا رود
آقای طوس گفته فقط گریه بر حسین
جز کربلا بگو که دل ما کجا رود
...
“ای خفته خوش به بستر خون دیده باز کن”
بی تو بگو که زینب تنها کجا رود؟
جا مانده است کودک او پشت خیمه ها
حالا رباب با غم لالا... کجا رود
#محمدحسین_مهدی_پناه
.
4_5827810595314863629.mp3
9.25M
📋 به دعای پر خیر مادرم
#شور #امام_کاظم
حاج سید رضا نریمانی
#شب_هفتم_رمضان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به دعای پُر خِیر مادرم
سر سفرهی موسی بن جعفرم
مدیون خودش و پسرشم
تا خون توو رگمه نوکرشم
« هُوَ بابُ النَجاةِ ماسِوَی الله
روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء
هُوَ بابُ الحَوائِج إِلَى اللهِ
روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء»
گوشهی حرمش آشیونمه
گنبد آقا سقف خونمه
ممنون خودش و کَرَمشم
جاروکش دَمِ حَرَمشم
« با آقامون کسی نمیشه گمراه
روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء
هُوَ بابُ الحَوائِج إِلَى اللهِ
روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء»
دره خونهی موسی بن جعفریم
مگه میشه که دست خالی بریم
داره رضایت فاطمه رو
پس کربلا میبره همه رو
از آقا دست ما نمیشه کوتاه
روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء
هُوَ بابُ الحَوائِج إِلَى اللهِ
روحی بفداء، روحی بفداء، روحی بفداء»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#سفره_موسی_بن_جعفر