eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
806 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. کور بینا شد فلج پا شد گدا حاجت گرفت سائل بی دست و پا آمد حرم دولت گرفت هر که با قلبی شکسته بر در این خانه رفت حاجتش را در حرم از شاه ، بی نوبت گرفت درد می آید در این درگاه درمان می رود مبتلا رنگ شفا از خوردن تربت گرفت روزها خورشید و شب ها ماه اینجا خادمند آسمان روزی خود را از همین ساحت گرفت بود هر کس که مجاور با حرم شد محترم خاک هم از همجواری با طلا قیمت گرفت سال ها از بوسه بر گرد و غبار صحن ها زندگی ساده ای که داشتم برکت گرفت این زیارت ها فقط عرض ارادت نیست که شیعه اصلا با زیارت کردنش عزت گرفت ✍ گروه ادبی یاقوت سرخ .
. بند اول حس می کنم توو زندگیم همیشه نگاه تو پناه دلتنگیمه تویی که دوست داشتن تو یه عمره تموم سرمایه‌ی زندگیمه مادرم بودی سایه‌ی روی سرم بودی به جون مادرم قسم قسم آخرم بودی مگه میشه از تو دور باشم آدم با عشقت آروم میشه تو کی هستی که حتی عشقم بدون تو بی مفهوم میشه بند دوم جان حسینت میشه یه نگاهی به این دل خراب و آشوب کنی دروغ چرا فقط تو میتونی که حال بد این روزامو خوب کنی مهربون تویی واسه‌ی ما آب و نون تویی اونی که تا آخر عمر می مونه واسمون تویی مگه از این بهتر هم میشه مگه از مادر بهتر داریم چه لطفی از این بهتر وقتی شبیه زهرا مادر داریم بند سوم ما همیشه توو دنیا سربلندیم زندگیمون قشنگ ترین زندگی‌ست حب علی ابن ابی‌طالبه میگن نشونه‌ی حلال زادگی ست شور و دف علی‌ پهلوونه با شرف علی قبله‌ی هر شیعه نجف کعبه‌ی توو نجف علی واسه هرکس با حیدر باشه حساب محشر هم آسونه خدا روزیِ خلق و هر روز به دور حیدر می گردونه ✏شعر و سبک : گروه ادبی یاقوت سرخ .👇
. خاتم نبی باشد که شانش هر نگینی نیست دست خدا اصلا که در هر آستینی نیست مانند زهرا که فقط هم‌کفو حیدر بود غیراز خدیجه مصطفی را هم نشینی نیست حجب و حیا اعلی، حجابش نور ، دامن پاک پس با عفتش غیر از " مُطهر " ها قرینی نیست آن خانه که روح الامینش خادم در بود جای زنانی جز زنان اینچنینی نیست هرکس که شک دارد به دختر بودن این زن حتی اگر علامه هم باشد ، " امینی " نیست از دامن زن مرد تا معراج خواهد رفت من مطمئن هستم که این بانو زمینی نیست مال خدیجه ، تیغ حیدر ، هر دو لازم بود این دو نباشد گفت پیغمبر که دینی نیست مادر به دختر رفته این فصل الخطاب ماست جز این دو بانو دیگر ام المومنینی نیست .
. علیه السلام بند اول بگوش بگوش خبر میدن به شیعه‌ها بگوش منادی میگه از توی عرش خدا بگوش دارن میگن خادما از توو کربلا بگوش شور قیامت اومد خوش قد و قامت اومد امام هیات اومد وفا و غیرت اومد بزرگ طائفه‌ی جرعت و شهامت اومد شیر شجاعت اومد یار امامت اومد اون که با اسمش مریضا میشن سلامت اومد گره گشا اومده تا گره گشایی کنه ماشالا ماشالا اومده تا به قلب عاشقا خدایی کنه ماشالا ماشالا باب الحوائج تموم حاجتا اومده ماشالا ماشالا می‌خواد تموم نوکراش و کربلایی کنه ماشالا ماشالا الدخیل یبو فاضل بند دوم بگوش بگوش میر و علمدار اومده بگوش وارث ذوالفقار کرار اومده بگوش علی مرتضی به تکرار اومده بگوش ماه عشیره اومد به جنگ چیره اومد پهلوونی که بی نظیره اومد اون کسی که یک تنه جنگ و دست میگیره اومد فاتح میدون اومد شیر رجزخون اومد عموجون رقیه خاتون اومد برید کنار که حیدر از خیمه‌ها بیرون اومد جگر نداره کسی حتی روبروش وایسه ماشالا ماشالا حداقل یکی برای آبروش وایسه ماشالا ماشالا رقیه ذوق می‌کنه وقتی‌که بهش میگن ماشالا ماشالا هیشکی نمی‌تونه مقابل عموش وایسه ماشالا ماشالا بند سوم بگوش بگوش واسه شنیدن خبر بگوش علی مرتضی بازم شده پدر بگوش پیدا شده توو آسمونه شب قمر بگوش عشق به هوش اومده ساقی سبوش اومده علی اصغر و بگید بیاد عموش اومده شیر نر ام بنینه به خروش اومده علم بدوش اومده باده فروش اومده صدای حیدر از توو گهواره بگوش اومده بوسه زهرا رو ببین زیر گلوش اومده اومده اونکه روی ناموس حسین حساسه ماشالا ماشالا حتی تموم زائراشو هم به اسم می شناسه ماشالا ماشالا قبله حاجات تموم ارمنی ها روز تاسوعا ماشالا ماشالا به قول پیرمردای عراقیا امام عباسه ماشالا ماشالا .👇
. حضرت اباالفضل العباس علیه السلام من قمرم ماه فقط جلوه ای از روی دل‌آرای من است آینه‌ی چهره‌ی زیبای من است صورت من ماه شب چهارده و خال لبم نقطه ‌ی پرگار دل آرایی و زیبایی و معروف شده قامت من در همه ی شهر به رعنایی و آقایی و اصل و نسبم شهره‌ی شهر است ادبم نقل زبان همه ی مردم دهر است من قمرم من پسر حیدر کرارم و سردارم و سالارم و از نسل یل بی بدل کل عرب هستم و با اصل و نسب هستم و پس مادرم من فاطمه‌ی بنت کلاویه همان ام بنین است مقامش بخدا عرش برین است ملک زیر جلال و جبروتش همه دم سایه نشین است خداوند حیا و ادب و حجب و عفاف است که خورشید به دور سر او گرم طواف است مقامات کرامات پر از برکت او قله‌ی قاف است من قمرم ماه بنی هاشمم و اسوه‌ی اخلاق و ادب هستم و جود و کرمم مثل حسن نقل زبان است همان مرد کریمی که به آقایی وبخشندگی اش شاه کریمان جهان است خوش اخلاقی او مثل رسول است همانند بتول است وَ چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است من قمرم طالع من سعد و سرشتم همه از نور نوشته است و فرشته است غلام نسبم فرّ همایونی من پاک سرشته است پدرم صاحب املاک بهشت است پدرم شیر خدا شاه عرب شاه عجم حیدر کرار اسدالله علی بن ابیطالب و بر کل یلان غالب و آن فاتح خیبر شه قنبر به جنان ساقی کوثر که در بدر و احد پوزه‌ی کفار به تیغ دودمش یکسره بر خاک رسیده است کنون وارث این شوکت و این صولت و این هیبت و این قدرت بازو و دم قدسیه هوهوش منم من که به ابروی گره خورده‌ی خود ترس به جان و دل یک لشکری از خود و زره ، نیزه و شمشیر بیانداخته ام دوش به دوش پدرم گرچه که یک بار ولی باز در آن بار چنان تاخته ام تا که یلان را که نه حتی شتر و مرکب و اسب همه را از نفس انداخته ام نعره ی من غرش صد شیر شکاری‌ست سپاه از غضبم صید فراری ست منم ذخر الحسین آنکه به صفین صف از یورش من پاره شد و با گره ابروی من مالک اشتر جگرش آب شد و معرکه بی تاب شد و چشم فلک تیره شد و صورت خورشید گرفته و همه دیدند که مهتاب شد و من اسدالحیدر اباالفضل علمدارم و من حیدر کرار به تکرار مکرر شده ام من قمرم نور دو چشمان همه اهل حرم پر جگرم شیر نرم شانه من قله‌ی آمال رقیه‌ست فقط مال رقیه است دلم دربه‌در زینب و دنبال رقیه است به این مفتخرم ساقی اهل حرمم پشت و پناه علیِ اکبرم و قاسم و کلثوم سکینه‌م و آرام و قرار دل بی تاب ربابم عموجان علی اصغرم اما به همین منصب خود فخر نمایم که فدایی حسینم همان نور دوعینم من قمرم علیه‌السلام .
. حسن حسن میگم از ولادتم تا گور حسن حسن میگم با حسن می شم محشور به منکر امام حسن تا به ابد لعنت الهی چشم گریه کن های حسن پر نور شب شب بی‌قراری و شب شب سفره داریه پاشین بریم بیت حسن که صحبت از نداریه به هرکسی رو میزنی روت و زمین میندازه پس وقتی امام حسن داری رو زدنت چه کاریه گدا گدا چه سفره ای کرم کرم چه برکتی چه سفره دار مهربان و خوب و با کرامتی سائل خونه‌شو خودش آب و غذا میده بهش گدای مجتبی شدم چه عزتی چه لذتی وقتی که از محبت مولا لبالبی یعنی که تحت مرحمت و لطف زینبی سائل که دست خالی از اینجا نمی رود فرقی نمی کند به چه دین و چه مذهبی بند دوم حسن حسن میگم شاه عالمین میشم جزو غلامان امیر نشاتین میشم حسن حسن میگم فاطمه دعاگومه حسن حسن میگم نوکر حسین میشم ترانه ‌ی جنون حسین شعر و غزل امام حسن قند و رطب قاسمه و شهد و عسل امام حسن دست خدا در آستین دست علی روی زمین شاه نجف حیدره و شیر جمل امام حسن دشمن اگر هوار شد لشگر اگر هزار شد حسن سوار اسب شد معرکه چون مزار شد حسن کشید نعره و میگن که تا یه مدتی خواب پریشون دیدن سهم شترسوار شد سالی که هست حُسن ختامش حسن خوش است هرجا که هست ختم کلامش حسن خوش است بر سنگ قبر سینه زنانش نوشته اند مرگی که هست پای امامش حسن خوش است ✍ .
. برای وصف غمش کوه غم بدهکار است نه غم که در غم او غصه هم بدهکار است به‌غیر مرقد ام‌البنین زمین قطعا چهار صحن به ما دست‌کم بدهکار است بقیع گنبد و صحن و رواق می‌خواهد در این مقوله عرب با عجم بدهکار است چقدر شاعر و‌مداح و روضه‌خوان که چقدر نوا و نوحه و شور و دودم بدهکار است چه روضه ها که طلب دارد از دلم بقیع چقدر گریه که چشم ترم بدهکار است بگو به فرشچیان یک ضریح مثل حسین برای مرقد شاه کرم بدهکار است یکی خبر برساند کریم خانی را که باز قطعه‌ی شاه آمدم بدهکار است اگرچه خرج حرم ها شده النگوهاش هنوز هم به حرم مادرم بدهکار است اگرچه گفته برای حسین چندین بند ولی برای حسن محتشم بدهکار است به ذره ذره‌ی خاک بقیع حک بکنید جهان به آل علی یک حرم بدهکار است .