eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
806 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. نا امیدی نبود نزد گدایان حسن دست ما را برسانید به دامان حسن نشنیده است کسی خواهش روزی از ما می رسد روزی ما صبح و شب از خوان حسن حاجتم نیست در این شهر به احسان کسی عادتم داده خداوند به احسان حسن نشکند گوشه ای از نان کسی را همه عمر آنکه یک روز نمک گیر شد از نان حسن بنویسید جذامی زمین خورده نشست سر یک سفره کنار لب خندان حسن حُسن رفتار چنان داشت که از رحمت او مرد شامی شده یکباره غزل خوان حسن حرف او را نخریدند سپاهش غم نیست آمده خیل ملک گوش به فرمان حسن سفرایش همه رفتند و یکی بازنگشتت در عوض این همه نوکر همه قربان حسن و بدانند همه کوفه صفت های زمان که فروشی نبود عشق محبان حسن می رسد صبح ظهوری که بنا خواهد شد مثل ایوان نجف گنبد و ایوان حسن ✍ .
. حُسن بی انتها فقط حسن است بی نهایت عطا فقط حسن است آبشار همیشه سر‌شار از لطف و جود و سخا فقط حسن است جای دیگر نمی روم هرگز دستگیر گدا فقط حسن است در هیاهوی این جهان غریب با غمم آشنا فقط حسن است دست بی منتی که می گردد پیِ هر بی نوا فقط حسن است با جذامی گوشه گیر شهر آنکه شد هم غذا فقط حسن است حسرت زر شدن اگر داری نظر کیمیا فقط حسن است آنکه دنبال دوستان خودش هست روز جزا فقط حسن است صاحب روح و جان عاشق من از همان ابتدا فقط حسن است آنکه مانند دست های پدر شده دست خدا فقط حسن است ✍ .
. |⇦•من کی ام.... مجتبی علیه السلام اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── من کی ام ؟حجت حق،آینه ی ذوالمننم من کی ام ؟ وجه خدا ماه زمین و زمنم من کی ام ؟ شمع فروزنده ی هر انجمنم من کی ام ؟چشم و چراغ نبی معتمنم من کی ام؟ فاطمه را باغ گل یاسمنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من کی ام ؟نخل امید نبوی را ثمرم من کی ام ؟ بحر کمال علوی را گهرم من کی ام ؟ فاطمه را میوه قلبم پسرم من کی ام ؟آن که ز وصف همگان خوب ترم من کی ام ؟آنکه نبی بوسه زند بر دهنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من کی ام؟ آنکه سر دوش نبی جای من است جلوه ی حُسن و، خدا در رخ زیبای من است سرمه ی چشم ملک خاک کف پای من است دست تقدیر خدا دست توانای من است هست چون شیر خدا بازوی خیبر شکنم من کریم دوجهان یوسف زهرا حسنم مصطفی عاشق سرو قد بالای من است جاودان دین حق از همت والای من است آفرینش همه جا غرق تولای من است حج منم ،سعی منم، قبله منم، کعبه منم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم مرغ شب منتظر زمزمهٔ یا رب من آسمان و شب و مه محو نماز شب من بهترین خلق خدا مادر و جد و اب من بلکه خود سید خوبان زمین و زَمنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من کی ام ؟ آنکه ز اسرار خدا آگاهم من کی ام ؟ فاطمه اجلال و پیمبر جانم من کی ام؟ در بغل شمس ولایت ماهم من کی ام؟ زینت آغوش رسول‌الله ام من کی ام؟ آنکه بود وحی الهی سخنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم مظهر حُسن خدا ،عزّوجل کیست ؟منم معنی حی علی خیر العمل کیست ؟منم سید و سرور و مولای ملل کیست ؟منم فاتح و صف شکن جنگ جمل کیست؟منم کرده اعجاز علی ،بازوی دشمن شکنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم مهر من روز ازل واسطه ی نعمتهاست راه من راهنمای همه ی ملتهاست دست من رزق رسان همه ی امتهاست صلح من زیر بنای همه ی نهضت‌ هاست کس نشد باخبر از ساختن و سوختنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من کی ام ؟روح ریاحین گلستان بهشت من کی ام؟ خوبترین لاله بوستان بهشت من کی ام؟ آنکه بود در نفسم جان بهشت من کی ام؟ سید و مولای جوانان بهشت من بهشتِ نبی و فاطمه و ابوالحسنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم حلم من دین خدا را به خدا احیا کرد صبر من فتنه گران را همه جا رسوا کرد آهِ من تیر شد و بر دل دشمن جا کرد صلح من مشت معاویه ی دون را وا کرد حق همین بود که خود واقف سر و عَلنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من که در دایره ی صبر امامت کردم من که در پاسخ دشنام کرامت کردم در وطن نیز غریبانه اقامت کردم همه دیدن که با صبر قیامت کردم بشنوید از لب میثم که غریب وطنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم استاد حاج غلامرضا سازگار ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•من کی ام.... مجتبی علیه السلام اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── من کی ام ؟حجت حق،آینه ی ذوالمننم من کی ام ؟ وجه خدا ماه زمین و زمنم من کی ام ؟ شمع فروزنده ی هر انجمنم من کی ام ؟چشم و چراغ نبی معتمنم من کی ام؟ فاطمه را باغ گل یاسمنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من کی ام ؟نخل امید نبوی را ثمرم من کی ام ؟ بحر کمال علوی را گهرم من کی ام ؟ فاطمه را میوه قلبم پسرم من کی ام ؟آن که ز وصف همگان خوب ترم من کی ام ؟آنکه نبی بوسه زند بر دهنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من کی ام؟ آنکه سر دوش نبی جای من است جلوه ی حُسن و، خدا در رخ زیبای من است سرمه ی چشم ملک خاک کف پای من است دست تقدیر خدا دست توانای من است هست چون شیر خدا بازوی خیبر شکنم من کریم دوجهان یوسف زهرا حسنم مصطفی عاشق سرو قد بالای من است جاودان دین حق از همت والای من است آفرینش همه جا غرق تولای من است حج منم ،سعی منم، قبله منم، کعبه منم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم مرغ شب منتظر زمزمهٔ یا رب من آسمان و شب و مه محو نماز شب من بهترین خلق خدا مادر و جد و اب من بلکه خود سید خوبان زمین و زَمنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من کی ام ؟ آنکه ز اسرار خدا آگاهم من کی ام ؟ فاطمه اجلال و پیمبر جانم من کی ام؟ در بغل شمس ولایت ماهم من کی ام؟ زینت آغوش رسول‌الله ام من کی ام؟ آنکه بود وحی الهی سخنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم مظهر حُسن خدا ،عزّوجل کیست ؟منم معنی حی علی خیر العمل کیست ؟منم سید و سرور و مولای ملل کیست ؟منم فاتح و صف شکن جنگ جمل کیست؟منم کرده اعجاز علی ،بازوی دشمن شکنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم مهر من روز ازل واسطه ی نعمتهاست راه من راهنمای همه ی ملتهاست دست من رزق رسان همه ی امتهاست صلح من زیر بنای همه ی نهضت‌ هاست کس نشد باخبر از ساختن و سوختنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من کی ام ؟روح ریاحین گلستان بهشت من کی ام؟ خوبترین لاله بوستان بهشت من کی ام؟ آنکه بود در نفسم جان بهشت من کی ام؟ سید و مولای جوانان بهشت من بهشتِ نبی و فاطمه و ابوالحسنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم حلم من دین خدا را به خدا احیا کرد صبر من فتنه گران را همه جا رسوا کرد آهِ من تیر شد و بر دل دشمن جا کرد صلح من مشت معاویه ی دون را وا کرد حق همین بود که خود واقف سر و عَلنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم من که در دایره ی صبر امامت کردم من که در پاسخ دشنام کرامت کردم در وطن نیز غریبانه اقامت کردم همه دیدن که با صبر قیامت کردم بشنوید از لب میثم که غریب وطنم من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم استاد حاج غلامرضا سازگار ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. 📋تنها حرمی که روضه خون نداره - حرم کریمه (ع) .................................................... .(بند اول). اون جا که غم از آسمونش میباره - حرم کریمه تنها حرمی که روضه خون نداره - حرم کریمه اومدم زیارتت بی‌گریه / بی زاری چرا هر چی غربته تو داری حتی توی خونتم بی‌یاری / وای سلام آقا میشه به ما بگی چشات چی دیده ای پسر مادر قد خمیده موهات چرا از بچگی سفیده .(بند دوم). اونجایی که حتی سایه بون نداره - حرم کریمه از گنبد و بارگاه نشون نداره - حرم کریمه هنوزم صحن و سرات خاکیه / ای آقا هنوزم غریبی مثل مولا توو بقیع می‌گیره غربت معنا / وای سلام آقا سلام ما به بغضای شبونت سلام به گریه های بی بهونه ت حتی غریب بودی میون خونت شاعر : ✍ .................................... حاج مسعود پیرایش 📋ذکر پر برکت او تذکره ی ما شده است (ع) (ع) (س) 🏴مراسم عزاداری (ع) .................................................... سِرِّ توحید نهان است در ایمانِ حسن معرفت رنگ گرفته‌ است از عرفانِ حسن خاکِ سلمان همه هستند مسلمان حسن پس بگوئید به ما ساکنِ ایران حسن زیر چتر حسنی پیر نخواهم گردید قدرِ یک لحظه زمین‌گیر نخواهم گردید هرگز از عشق حسن سیر نخواهم گردید تا خود حشر منم دست به دامان حسن عطر او پخش که شد باد ، وصالش را دید حُسن زیباییِ مخلوق ، مثالش را دید آن که در صبح ازل نورِ جمالش را دید از همان روزِ نخستین شده خواهان حسن روضه خواندیم که این دیده ی تر ثبت شود گریه کردیم که این هفت صفر ثبت شود نام من در دل تاریخ اگر ثبت شود بنویسید مرا بی سر و سامان حسن رنگ پیراهن سرسبزِ دیارم حسنی‌ ست پرچم یَشمیِ خوش‌ نقش و نگارم حسنی‌ ست نه فقط من..،همه ی ایل و تبارم حسنی‌ ست بوده جدَّم یکی از پیرغلامانِ حسن ذکر پر برکت او تذکره ی ما شده است با عنایات حسن رزق ، مهیا شده است این شعارِ همه‌ی ما ، حسنی‌ها ، شده است: " تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن" خاک خشکیم که لب‌تشنه‌ی جامی بودیم کوه رنجیم که سرگرم سلامی بودیم کاش..،ای کاش که ما مردِ جذامی بودیم می نشستیم سر سفره ی احسان حسن من از آن روز که در بند شدم ، خوشحالم فقط از دوری معشوق خودم مینالم پوزه بر خاک قدمگاهِ حسن میمالم بلکه سهمم بشود تکه ای از نانِ حسن عاقبت گردِ خوشی بر سرِ غم می ریزد از دل صحن حسن نوحه و دم می ریزد هنرِ فرشچیان پای حرم می ریزد حک شود شعرِ حِسان سردرِ ایوان حسن روضه‌تر از غم آقای کریمان ،غم نیست وای بر زخمیِ غربت که بر آن مرهم نیست مادری‌تر ز حسن در همه ی عالم نیست تو نگو حضرت صدّیقه..،بگو جانِ حسن! آه! اربابِ کرم خیره به مسمارِ در است از مصیبات حسن ، خونِ خدا خون‌جگر است سخت تر از غم گودال ، غم آن گذر است گریه‌کُن‌های حسین‌اند پریشان حسن کوچه‌ای تنگ برای غم او بانی بود قاتلش آنچه که میدانم و میدانی بود بدتر از زهرِ هلاهِل..،زدنِ ثانی بود داغ ناموس گرفته‌است گریبان حسن سیلی محکمِ آن پست که بر حَورا خورد من بمیرم! حسن از دیدنِ آن، بد جا خورد پیش چشمان پسر ، چادر مادر پا خورد تا ابد خشک نشد دیده ی گریان حسن شاعر : ✍ .................................... 📋غرور کودکیم هنوز دلگیر کوچه‌هاست (ع) (س) .................................................... .(بند اول). غرور کودکیم هنوز دلگیر کوچه‌هاست شب گریه‌های من پر از تصویر کوچه‌هاست موهام اگه سفید شده تقصیر کوچه‌هاست یه روزی تو کوچه‌ها ، یه مادری نشست غرور چند نفر ، سر گوشواره‌ای شکست یه سیلی بی‌حیا به مادرم زدش از اونجا تا به خونمون نشسته اومدش تو کوچه‌ها خورد اون روز ، به صورت ما سیلی یکی زد اما اومد ، صدای چند تا سیلی .(بند دوم). دلیل بغض هر شبم یه خاطر است فقط یک سیلی زد یک عمر حسن شرمنده شد ازم آتیش می‌گیره صورتم حرفش میاد وسط هیشکی بهش نگفت ، اونکه زدی زنه گوشواره با یه سیلی ساده نمی‌شکنه دنیا تو حسرته ، روزای روشنه دوران کودکیم ، شرمنده منه .................................... 👇
. 🎙 🗓 در ۱۴۰۳ 📍 "علیه‌السلام" 🏷 مجتبی (ع) ای پسر اوّل شیر خدا ای به حسین‌بن‌علی مقتدا کلّ محمّد و تمام علی! بر قدوبالات سلام علی تمام‌‌قد آینه‌ی کبریا مدال دوش خاتم‌الانبیاء تجسّم جمال سرّ و علن کریم آل‌فاطمه؛ یاحسن چشم خدا، محو تماشای تو أرض و سماء، غرق تجلّای تو طلعت زیبات، حسن در حسن بلکه سراپات حسن در حسن روی تو، تفسیر تبارک شده ماه صیام از تو مبارک شده ماه خدا عاشق شب‌های تو روزه گشوده‌ست ز لب‌های تو مدح تو شد زینت لوح و قلم بین امامان به کرامت علم مظهر حُسن ذوالجلالی، حسن! چهارده آیینه، جمالی حسن ماه سر شانه‌ی پیغمبری مصحف روی سینه‌ی حیدری مدح تو، وحی خالق سرمد است خواندن آن به عهده‌ی احمد است جود و کرم، هماره پابست توست دست کرامت خدا، دست توست دانش کل، قطره‌ای از علم تو خصم، خجالت‌زده‌ی حلم تو سلام بر دست یداللّهی‌ات به ذوالفقار اسداللّهی‌ات خلق و مرامت، همه پیغمبری بازوی خیبرشکنت، حیدری سکوت تو رمز پیام حسین صلح تو منشور قیام حسین از طرف داور جان‌آفرین بر تو و استقامتت آفرین صبر تو سنگی شد و آمد فرود بر سر خصم ای به سکوتت درود سلام بر تیغ شرربار تو جنگ جمل، شاهد پیکار تو دست تو، دست علی مرتضاست اشاره‌ی چشم تو خیبرگشاست چو ذوالفقار از کمر برآری کم از علی‌مرتضی نداری تو در شجاعت پدری، یاحسن او حسن و تو حیدری، یاحسن تو و علی، دو بازوی خدایید همدم و هم‌سنگر و هم‌صدایید علی، تو؛ زهرا، تو؛ پیمبر، تویی وارث ذوالفقار حیدر، تویی فاتح پیکار جمل کیست؟ تو حیدر کرّار جمل کیست؟ تو فتنه چو با تیغ تو شد رو‌به‌رو خورد زمین با شتر سرخ‌مو طریق فتح را تو طی کرده‌ای ناقه‌ی فتنه را تو پی کرده‌ای عجب ندارم ای علی را سلیل تیغ به دست تو دهد جبرییل روا بود به وصف تو، یاحسن ندای لافتی إلّا حسن ای که بقیع دل ما قبر توست شجاعت برتر تو، صبر توست تو پسر اَصبر صابرینی تو آسمان وحی در زمینی تو شهریار دست‌‌بسته دیدی تو گوشواره‌ی شکسته دیدی تو وارث غریبی حیدری تو شاهد شهادت مادری تو شاهد قتل برادر شدی به کودکی، عصای مادر شدی ای دل شب نهان ز چشم همه مُشیّع جنازه‌ی فاطمه! با چه گنه، حقّ تو غصب کردند؟ خصم تورا جای تو نصب کردند ای همه شب، خون جگر قوت تو تیر کجا و تن و تابوت تو ای به تو دائم شده آزارها جور زمان، کشته تورا بارها بعد نبی، دست عدو باز شد قتل تو از کودکی آغاز شد هر شب و هر روز چه شد با دلت؟ بعد همه، یار تو شد قاتلت به گریه‌ی زینب‌کبری قسم به چادر خاکی زهرا قسم بار دگر هم کرم آغاز کن در به‌روی میثم خود باز کن .👇
. حمد، مخصوص خداوند کریم حسن است آنکه در سفره ی رزقش، نظر پنج تن است چهارده نور، عطا کرده به مخلوق خودش سجده ی شکر، فقط در خور این ذوالمنن است از ازل بوده خدا، تا به ابد هست خدا از ازل تا به ابد، کار گدا در زدن است برنگشته نظرش از منِ آلوده هنوز همه گفتند برو، او نظرش آمدن است باغ چشمم چقدر خشک شده، اشکم کو! علف هرز گناهم، ضرر این چمن است سفره، پهن است ولی جهل، مرا بازی داد طفلِ محتاج، سرش گرمِ دو قطره لبن است بزنی یا نزنی، بنده ی تو مست علی است آن شرابی که علی داده به دستم کهن است در سرازیری قبرم که پدر پیشم هست ... مادرم را برسان، گر نظرت سوختن است بارها هر گره ای داشته ام رفتم قم بسکه غم‌های دلم در حرمش سرشکن است قسمم چیست ... الهی بجواد ابن رضا ! کفه ی جود رضا، در کف آقای من است کاظمین و حرم مشهد سلطان، یکیَ اند طور را دیدم و موسا که دمِ کفش کن است این جوان کیست کنیزان به غمش می خندند من بمیرم چقدر همسر او بد دهن است زهر دادند به او و همه بر طشت زدند فاطمه از غم او، مثل حسن سینه زن است بین خانه جگرش سوخت و سیراب نشد آنکه عطشانِ غمِ تشنه ی دور از وطن است رفت تا بام، سرش را نوک هر پله شکست چونکه گودال نرفته، به تنش پیرهن است ما مصیبت زده ی داغ حسینیم فقط سرِ آن پاره حصیری که بجای کفن است ✍ .
. حسن حسن میگم از ولادتم تا گور حسن حسن میگم با حسن می شم محشور به منکر امام حسن تا به ابد لعنت الهی چشم گریه کن های حسن پر نور شب شب بی‌قراری و شب شب سفره داریه پاشین بریم بیت حسن که صحبت از نداریه به هرکسی رو میزنی روت و زمین میندازه پس وقتی امام حسن داری رو زدنت چه کاریه گدا گدا چه سفره ای کرم کرم چه برکتی چه سفره دار مهربان و خوب و با کرامتی سائل خونه‌شو خودش آب و غذا میده بهش گدای مجتبی شدم چه عزتی چه لذتی وقتی که از محبت مولا لبالبی یعنی که تحت مرحمت و لطف زینبی سائل که دست خالی از اینجا نمی رود فرقی نمی کند به چه دین و چه مذهبی بند دوم حسن حسن میگم شاه عالمین میشم جزو غلامان امیر نشاتین میشم حسن حسن میگم فاطمه دعاگومه حسن حسن میگم نوکر حسین میشم ترانه ‌ی جنون حسین شعر و غزل امام حسن قند و رطب قاسمه و شهد و عسل امام حسن دست خدا در آستین دست علی روی زمین شاه نجف حیدره و شیر جمل امام حسن دشمن اگر هوار شد لشگر اگر هزار شد حسن سوار اسب شد معرکه چون مزار شد حسن کشید نعره و میگن که تا یه مدتی خواب پریشون دیدن سهم شترسوار شد سالی که هست حُسن ختامش حسن خوش است هرجا که هست ختم کلامش حسن خوش است بر سنگ قبر سینه زنانش نوشته اند مرگی که هست پای امامش حسن خوش است ✍ .
ذکر شیرین تر از عسل حسن.mp3
زمان: حجم: 2.73M
اللهم صل علی الحسن ذکر شیرین تر از عسل حسن 🎙 ✳️ #️⃣ مجتبی #️⃣ #️⃣ اللهم صل علی الحسن ذکر شیرین تر از عسل حسن مینازه زهرا بر شجاعتت حیدر کرار جمل حسن چه عزتی داری کریم آل الله تویی علمدار علی ولی الله تو مرد حماسه تو یک تنه لشکر بزرگ یلای خانواده حیدر حسن مولا ... راه حقه راه امام حسن عشق آل اللهه امام حسن میخوره سیلی از امام حسین اون که شد بدخواه امام حسن ما همه حساسیم رو نام این آقا شکر خدا هستیم غلام این آقا حسن شه والا حسن دل و دلبر امام اباالفضل قبله علی اکبر حسن مولا ... .
. 🎤 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غیرِ آغوشت ندارم هیچ مأوایی حسن با دلِ بیچاره ی من راه می آیی حسن دست من یک لحظه هم از سفره ات کوتاه نیست با جذامی هم نشینی، بس که آقایی حسن حاتم طائی کجا و سفره ی شاهانه ات در کَرَم عمری ست پرچمدارِ دنیایی حسن جان گرفتم با دمِ «یا مجتبی» «یا مجتبی» هر  «نَفَس افتاده» می فهمد مسیحایی حسن حسرتِ دیرینه ی ما هم به پایان می رسد می شود صحنِ تو هم یک روز، رویایی حسن حق بده انگشت دارد بر دهانش جبرئیل ای شبیه مرتضی رزمت تماشایی حسن میمنه تا میسره در انحصارِ خشم توست می شکافی قلبِ لشکر را به تنهایی حسن ## چند خطی روضه ی مادر برای ما بخوان تو برای روضه ی مادر تسلایی حسن با غمِ کوچه خودت را پیر کردی آخرش بس که فکرِ چادرِ خاکیِ زهرایی حسن دست نحسش رفت بالا، کوچه هم بغضش شکست بعد از آن تو ماندی و یک چشم دریایی حسن 👇
. مجتبی علیه السلام ✍ ➖➖➖ قطره با لطف کریمان مثلِ دریا می‌شود هرکه مجنونِ حسن گردید ، لیلا می‌شود عزت دنیا و عقبا را کسی دارد، که او- -خاکِ پایِ اولین فرزندِ زهرا می‌شود او جذامی را در آغوش محبت می‌گرفت پس یقینا با وجودش عشق معنا می‌شود هرکه از خُلقِ کریمش اندکی فهمید،گفت: با نگاهِ لطفِ او دنیا چه زیبا می‌شود "نوکری ننگ است اما نیز دارد افتخار" هر که آقایش حسن گردید ، آقا می‌شود در میانِ خواب، هنگامِ طوافِ تربتش چشمِ بارانی شده ، غرقِ تمنا می‌شود بینِ رویا هم که باشد گنبدِ او دیدنیست آن قَدَر زیبا که دل گرمِ تماشا می‌شود بینِ موهایِ سپید و گریه‌های ممتدش- -خاطرات جانگدازِ کوچه پیدا می‌شود هر زمانی که به یاد کوچه‌ می‌افتد،هنوز در دلِ او آتشی سوزنده برپا می‌شود در میان خانه‌اش حتی غریب و بی‌کس است مثل او آخر کسی اینقدر تنها می‌شود؟ لحظه‌ی آخر به یاد کربلا افتاد و گفت: پای دشمن عاقبت در خیمه‌ها وا می‌شود ➖➖➖ .
. حسنین وقتی که غرق آه و محن می شویم ما یعنی که بی قرارِ دو تن می شویم ما بعد از چهلُمِ پسر فاطمه حسین آماده ی عزای حسن می شویم ما گاهی به یادِ کرببلا سینه می زنیم گاهی مدینه ایِ علَن می شویم ما هم گریه بَهرِ کُشته ی دور از وطن کنیم هم مونس غریبِ وطن می شویم ما یک بی حرم، وَ دیگری هم بی کفن بُوَد بر اين دوتن اُویس قرن می شویم ما جایی که شأن این دو عبای یمانی است پس طالب عبای یمن می شویم ما ارباب ما حسین و، جهاندار ما حسن در مدح این دو گرم سُخَن می شویم ما در روضه ها همیشه به دنبال نکته ایم بی تابِ سَم و تیر و کفن می شویم ما خورده کشیده پیش حسن، مادر حسین هم ناله ی نوایِ مَزَن می شویم ما می آید عاقبت کسی از نسل این دو که با دیدنش رها زِ بدن می شویم ما علیهم السلام .