#مرثیه_حضرت_زهرا
#مناجات_حضرت_زهرا
رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر
گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر
همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد
خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر
آی آقای عزیز ما بیا برگرد که…
دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر
از من این من را بگیر و چشم گریانم بده
چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر
دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای
دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر
یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن
وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر
هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی
پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر
قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی
قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر
دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها
دلخوریم این روزها از کوچه،… از در بیشتر
آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن:
عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر
#طوفان_الاقصی
#مناجات_حضرت_زهرا
#روضه_امام_حسین
سائلی هستم که زهرا مستجابم می کند
درمحرم باردیگرانتخابم می کند
باز هم حتما مرا می خواند و در نوکری
بین نوکرهای خود نوکر خطابم میکند
لطف مادر بی حساب است و بغیر از فاطمه
پیش هرکس میروم آخر جوابم می کند
او خبر دارد ز حال و روزم از روز ازل
که فراق روضه ها هردم عذابم می کند
لحظه لحظه می تپدقلبم به اذنش،بازهم
درمسیروصل روضه پُرشتابم می کند
گرچه غرق منجلابی ازگنه باشم ولی
درمحرم فارغ ازهرمنجلابم می کند
قطره هستم بازهم وصلم به دریامی کند
درمیان آب دریا دُرّ نابم میکند
درعزای بی ریای نورچشمانش اگر
روسیَه هستم ولی عالیجنابم می کند
بازهم دست مرا میگیرد ودر بین خلق
کار صدها منبر و صدها کتابم می کند
لحظه های عاشقی درکوچه ی سینه زنی
درمیان سینه زن هاهم حسابم می کند
آیه ی تطهیرنازل میکندبرچشم من
قطره ی اشکی که هرشب کامیابم میکند
آیه آیه اشک چشمانم مرابی اختیار
پاک می گرداندو غرق ثوابم می کند
نورمیگیرم زاشک چشم خوددرروضه ها
ذره هستم اشک روضه آفتابم میکند
برمشامم بوی عطرسیبی ازکرببلا
شب به شب می آیدوعطروگلابم میکند
چایی روضه شراب کوثری هست و..ازآن
جرعه ای می نوشم و مستِ شرابم میکند
آب می نوشم اگردرهرزمان وهرمکان
یادخشکیِ لب اصغرکبابم می کند
یک تنِ پامال ِشمشیروسنان وسنگ ها..ا!!!
سنگ باشم روضه ی گودال آبم می کند
✅سیداصغرحسینی