1839903.mp3
زمان:
حجم:
3.59M
#حضرت_عبدالعظیم
#مدح_مرثیه
📜صحن و سراى تو...
🎙#حاج_حيدر_خمسه
✍#قاسم_نعمتی
صحن وسرای تو دیارِ گریه کن هاست
هرگوشه از صحنت مزارِ گریه کن هاست
صحنت شبِ جمعه قرارِ گریه کن هاست
چون مادری در انتظارِ گریه کن هاست
دلداده و سرگشته ایم الحمدلله
مایارِ مادر گشته ایم الحمدلله
با یک سلام از کویِ تو پرباز کردیم
تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم
سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم
مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم
راه رسیدن تا خدا تنها حسین است
زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است
شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد
پیراهنی که جا صدها چنگ دارد
مادر شکایت ها زروز جنگ دارد
گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد
گوید مرا با روضه هایت پیر کردی
مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی
مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت
باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت
خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت
آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت
خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو
آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو
بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت
بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت
بر خیزران وتشت و قومی مست لعنت
بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت
با هر تکان خیزران زینب زمین خورد
از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد
.
.
#روضه
#حضرت_عبدالعظیم سلاماللهعلیها
ری قبله گشته با حرم سیدالکریم
عزت گرفته با قدم سیدالکریم
عقده گشای قبر خراب حسن شده
صحن و سرای محترم سیدالکریم
عیسای شهر ما نفسش مجتبایی است
اعجازها نموده دم سیدالکریم
از کودکی شفای مرا مادرم گرفت
وقت نماز با قسم سیدالکریم
در روز حشر هم همگی قد علم کنیم
در زیر بیرق و علم سیدالکریم
هر کس که پیر گریه شده از غم حسین
سیراب گشته با کرم سیدالکریم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم
با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم
دنیا و آخرت همه ی فخر ماست این
همسایه ی عزیز دل مجتبی شدیم
شکر خدا که صاحب ما با کرامت است
شکر خدا که بر سر کویش گدا شدیم
یک بار اتفاقی از این صحن رد شدیم
یک عمر چون نسیم سحر با صفا شدیم
چون ریشه های پرچم سبزش بدست باد
در هر طواف زائر کرببلا شدیم
دانی زچیست این همه شان و مقام او
دانی ز چیست ریزه خور این سرا شدیم
فرمود امام شیعه که (( انت ولینا ))
عبدالعظیم ما همه از تو رضا شدیم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
اینجا چونان ملائکه در رفت و آمدیم
مهمان خانواده ی آل محمدیم
پای ضریح حضرت طاهر مدینه ایم
پای ضریح حضرت حمزه به مشهدیم
معصوم گفته بر در دیوار این حرم
ما عطر سیب از حرم کربلا زدیم
عشاق این دیار همه گریه کن شدند
ما هم به این امید در این خاک آمدیم
مدیون مهربانی زهرا شدیم ما
ممنون این همه کرم و لطف بی حدیم
جامانده ایم از سفر کربلا ولی
در این دیار بر همه عالم سرآمدیم
شب های جمعه گریه کنان کنج این حرم
انگار صحن کرببلا رو به گنبدیم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
ای شاه سر بریده عزیز خدا حسین
این سرزمین گرفته شمیم تو را حسین
با هر سلام در حرم سیدالکریم
پر می کشیم تا حرم کربلا حسین
این خاک بوی خون گلو را گرفته است
این سرزمین برای تو شد خون بها حسین
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند
در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین
مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود
با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین
مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع
رفته تن بدون سرت تا کجا حسین
مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند
حتما" شبیه مادرتان بی هوا حسین
مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند
چون از جلو بریده نشد از قفا حسین
مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند
یک عده گرگ های بی حیا حسین
مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد
با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین
مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود
پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین
هر ضربه را برای رضای خدا زدند
شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین
#قاسم_نعمتی ✍
.👇
روضه پایانی حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام و روضه سیدالشهدا علیه… - حجة الاسلام والمسلمین استاد میرزامحمدی.mp3
زمان:
حجم:
17.08M
#حضرت_عبدالعظیم سلاماللهعلیه
ری قبله گشته با حرم سیدالکریم
عزت گرفته با قدم سیدالکریم
استاد #میرزامحمدی 🎤
#قاسم_نعمتی ✍
روضه پایانی حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام و روضه سیدالشهدا علیه… - حجة الاسلام والمسلمین استاد میرزامحمدی.mp3
زمان:
حجم:
17.08M
🚩 اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ
♻️ #مناجات
#حجةالاسلام_استاد #میرزامحمدی
🔹 #روضه_حضرت_عبدالعظیم علیه السلام و #امام_حسین علیه السلام
.
#حضرت_عبدالعظیم
ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی
باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی
مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی»
مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی
بوی حسن می آید از صحن وسرایت
تعظیم دارد سبزیِ گلدسته هایت
با چشم هایِ خود گره وامی کنی تو
می آیی و در عشق ، غوغا می کنی تو
با مقدمت این چشمه ، دریا می کنی تو
«ری» را حسینیة زهرا می کنی تو
ما تاقیامت خاک بوسِ این حریمیم
مدیونِ احسان ِ تو آقایِ کریمیم
عبدالعظیمی عاشقِ پروردگاری
بر آستانِ قربِ حق سر میگزاری
این جمله بس باشد ز اوصافِ تو آری
«تو مُهرِ تأیید از امامِ خویش داری»
از بسکه زیبا عهد با دلدار بستی
الحق زیارانِ امامِ هادی هستی
مارا تو از دستان غم آزاد کردی
از خاک نفرین گشتة ما یاد کردی
در خاک ِ ری کرببلا ایجاد کردی
این سرزمین را تو حسین آباد کردی
بی شک تورا زهرا فرستاده به ایران
مدیون تو هستیم وآقای خراسان
خیلی در این وادی کنارت گریه کردیم
با نوکران بی قرارت گریه کردیم
هر مسلمیه در جوارت گریه کردیم
سینه زنان دورِ مزارت گریه کردیم
شاید تسلایِ دل مادر نماییم
شاید که از شرمندگی ها در بیاییم
صحن وسرای تو دیارِ گریه کن هاست
هرگوشه از صحنت مزارِ گریه کن هاست
صحنت شبِ جمعه قرارِ گریه کن هاست
چون مادری در انتظارِ گریه کن هاست
دلداده و سرگشته ایم الحمدلله
مایارِ مادر گشته ایم الحمدلله
با یک سلام از کویِ تو پرباز کردیم
تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم
سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم
مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم
راه رسیدن تا خدا تنها حسین است
زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است
شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد
پیراهنی که جا صدها چنگ دارد
مادر شکایت ها زروز جنگ دارد
گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد
گوید مرا با روضه هایت پیر کردی
مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی
مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت
باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت
خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت
آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت
خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو
آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو
بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت
بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت
بر خیزران وتشت و قومی مست لعنت
بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت
با هر تکان خیزران زینب زمین خورد
از تشت و افتاد وسرت بالب زمین خورد
#قاسم_نعمتی ✍
.
.
🎙 #روضه_حضرت_رقیه #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_سوم_رمضان ۱۴۰۳
📍 #حرم_امام_علی "علیهالسلام"
🏷 #حضرت_رقیه (س)
من از اینجور سفر رفتن، دیگه بیزار بیزارم
سر زخمی و خونیمو، شبا روو خاک میذارم
خودت گفتی که توو کوفه، علی یار یتیما بود
بهجای اونهمه خوبی، بگو این پاسخ ما بود؟
خیالت تخت جمع کردم همه هوش و حواسم رو
تووی لشکر هنوز هیشکی ندیده التماسم رو
بابا! دیشب کتک خوردم ولی روو پام وایسادم
بهش گفتم اگه بازم کتک داری ،من آمادهام
اگه خسته بشه مشتش، لگد پر میکنه جاشو
چشام تار میبینه؛ خوبه، نمیبینم اداهاشو
ولی راستش بابا! دندهم، شکسته؛ خیلی درد داره
تا میره خوب بشه بازم سنان میاد نمیذاره
در گوشی بگم بابا؛ بابا و دختریم دیگه
گمونم خوب نشه پهلوم؛ نمیدونم، دلم میگه
کجا مونده تنت؟! میخوام ببینم خوبشده زخمات
سنان میگه که با نیزه زدم توو پهلوی بابات
چوبی که روو لبت میزد از اون چوبای محکم بود
میدونم دردشو؛ آخه از اون چوبا که خوردم بود
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
.👇
حاج محمود کریمی4_5924730221726012792.mp3
زمان:
حجم:
30.74M
📌 شب سوم رمضان ۱۴۰۴ ۱۴۰۳
🎙 مدّاح: #حاج_محمود_كريمى
🕌 حرم مطهر امام علی(علیهالسّلام)
.
📋 #روضه_حضرت_رقیه
🗓 شب سوم محرم ۱۴۰۳
🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بذار روو پاهام سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
نگاه کن دخترتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
خدافظیتو ندیدم؛ بیهوش شدم یا خوابیدم
بعد علیاصغر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
منو ببین؛ همین و بس؛ افتادم از نا و نفس
با بوسهی آخر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
بوسه زدی به رووی من؛ سوختم از حرارتت
دست و لب و پیکر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
تو اومدی از علقمه؛ میگفت عمّه: دخترم!
گره بزن معجرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
غلقله، شهر شام شد؛ یهلحظه ازدحام شد
دیدم روو خاکا سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد
دنیا سرم خراب شد؛ النگوهام طناب شد
پشت سر خواهر تو، بابا! دیگه نگم چی شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏷 #شب_سوم_محرم #امام_حسین #حضرت_رقیه
👇
بخش سوم - روضه (بذار روو پاهام سرتو؛ بابا! دیگه نگم چی شد) - حاج محمود کریمی.mp3
زمان:
حجم:
11.89M
مراسم شب سوم ماه #محرم
بزار روو پاهام سرتو؛ بابا دیگه نگم چی شد
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
📍 #هیأت_رایة_العباس (علیهالسّلام)
.
#مثنوی
#حضرت_حمزه علیه السلام
باز هم دل شد به دام غم اسیر
میخورد بر سینه از غم موج تیر
باز دل در سوگ دلداری نشست
سرو رعنایی ز جور و کین شکست
زنده شد یاد احد در ذهن و جان
یاد حمزه آن شهید قهرمان
او عموی با وفای احمد است
یاور دین خدای سرمد است
حمزه ای که بود سردار سپاه
دین حق را بود او پشت و پناه
با دلی روشن ز حق آگاه بود
پشت گرمی رسول الله بود
مرد حق بود و دلیر و صف شکن
سخت می ترسید از او اهرمن
دشمن از او کینه ای دیرینه داشت
بغض او را در درون سینه داشت
عاقبت آن فانی راه خدا
کشته شد با دست قوم اشقیا
امشب این دل از غمش بی تاب شد
دیده ها از سوز دل پر آب شد
از احد آن سرزمین غم فزا
می رسد فریاد صد وا ویلتا
حمزه افتاده به خاک و خون ز کین
سرخ شد از خون پاک او زمین
غسل شد جسمش میان خاک و خون
نیزه از جسمش نمی آید برون
می چکد خون از لب و از حنجرش
مثله گردیده ز کینه پیکرش
تا به خاک و خون قرینش یافتند
سینه اش را تا جگر بشکافتند
هرکه جسم حمزه را اینگونه دید
آه جانسوز و حزینی بر کشید
گفت با خود یا رب این مجروح کیست
جای سالم در تن این کشته نیست
تا رسول اله بشنید این خبر
ناله زد جانسوز ،از عمق جگر
یک ردا انداخت روی پیکرش
تا نبیند جسم او را خواهرش
یا رسول اله وای از کربلا
وای از آن ماتم و آن ماجرا
وای از آن لحظه که با سوز و آه
خواهری آمد درون قتلگاه
زینب آمد دید یارش را به خاک
زد گریبان را ز اوج ناله چاک
سوخت از بس ناله ها زد از محن
دید یارش سر ندارد در بدن
کند گیسو زین مصیبت از سرش
بوسه باران کرد در خون حنجرش
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
#شهادت_حضرت_حمزه
.
.
شهادت #حضرت_حمزه علیه السلام
با حمزه سَرو و سایهء سر داشت احمد
در غزوه ها صد شیر لشگر داشت احمد
گرچه یتیم مکّه بود او با وجودش
مثل پدر یک سایه بر سر داشت احمد
وقتی علی و فاطمه با حمزه بودند
سرو روان ، کوثر ، صنوبر داشت احمد
بهتر بگویم این سه تن وقتی که بودند
بابا، برادر ، مِهر مادر داشت احمد
عشق عمو و این برادر زاده ناب است
این عشق را از لطف داور داشت احمد
وقتی می آمد قلب او آرام میشد
او را شبیه کوه باور داشت احمد
وقتی علی با حمزه می آمد به میدان
در معرکه طوفان محشر داشت احمد
صد حیف شد پشت و پناهش را گرفتند
نامردها جان سپاهش را گرفتند
یک نیزهء نامرد سوی او رها شد
قلب پیمبر سوخت و دارُالعزا شد
میخواستند قلب پیمبر گُر بگیرد
یک خنجر آمد سینه اش بدجور واشد
میخواستند رویش شناسایی نگردد
دیگر نمیگویم سر و رویش چها شد
پیغمبر از غم دست و پای خویش گُم کرد
وقتی صفیّه باخبر زین ماجرا شد
تا چشم خواهر جسم پُر خون را نبیند
آقا متوسّل به سِتر یک عبا شد
آقا کجا بودی که زینب لطمه میزد
وقتی حسین بی سرتو زیر پا شد
قحطی زده ها پیکرش را لخت کردند
ته ماندهء سهمش فقط یک بوریا شد
انگشت را با حرص انگشتر بریدند
قانع نبودند و ز سر معجر کشیدند
...........
زهرا پس از حمزه شکایت داشت از غم
مانند شمعی آب شد آرام و کم کم
میرفت بالا قبر حمزه گریه میکرد
آهش پُرآتش بود و چشمش مثل زمزم
میگفت با صد آه و ناله ای عموجان
بعد از تو و بابا شدم مجروح ماتم
دیدند تنهائیم سوزاندند مارا
بستند دستان علی را پیش چشمم
مانند تو برسینه ام زخمی عمیق است
میخ درِآتش گرفته خورده مُحکم
سردرد دارم ای عمو از ضرب سیلی
دور سرم گردید از آن ضربه عالم
زیر در افتادم لگد باران شدم من
از آن زمان دیگر عمو شد قامتم خم
در بیت الاحزان مینشینم بر مزارت
ایکاش زهرا زودتر آید کنارت
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
#شهادت_حضرت_حمزه
.
.
#حضرت_حمزه_زمینه
#زمینه_حضرت_حمزه
شد دشت احد کرببلا یارسول الله
کشتند عموجان تو را یارسول الله
کردند جسارت --بر پیکر حمزه
شد غرق جراحت--پا تا سر حمزه
آه و واویلا آه و واویلا
&&&&&&
افتاده روی خاک علمدار پیمبر
خون میچکد از چشم گهر بار پیمبر
نه طاقت دوری--نه تاب نظاره
مانده چه کند با--این پیکر پاره
آه و واویلا آه و واویلا
&&&&&
بر سینه زنان در بر او خواهرش آمد
ای کاش نبیند چه بلایی سرش آمد
بر سینه و پهلوش--جای نیزه ها بود
صد شکر که جسمش -- در زیر عبا بود
آه و واویلا آه و واویلا
&&&&
سوزد همه دلها چو دل زار صفیه
بر حالت زینب روی تل زینبیه
میکرد نظاره--می رفت از حال
ده نفر سواره--می روند به گودال
مظلوم حسینم مظلوم حسینم
#عبدالحسین ✍
#حضرت_حمزه
👇