eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
810 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم رخت عزا بر تن، عرش مُعَّلی شد گهواره‌ی محسن، تابوت زهرا شد مولای ما هرچند، مظلوم‌وتنها بود با رفتن زهرا، تنهای تنها شد بر تن فراوان داشت، زخم از دورویی‌ها کاری‌ترین اما، حالا هویدا شد شب شمع مآه آورد، پای بساط او هر روز تاریکش، با گریه فردا شد آن‌شب علی خود را، در خاک تدفین کرد یعنی برای او، پایان دنیا شد راز کبودی‌ها، شد برملا در غسل با گریه‌ی مولا، حل معما شد ما شمع بودیم و، در داغ او سوزان پرونده‌ی این عشق، با اشک امضا شد یک‌روز می‌آید، مردی و می‌گویند؛ زخمی که بر دل بود، حالا مداوا شد. @Asheghane_hazrat_zeynab
هدایت شده از خادم اهل بیت کمالی
‍ . استاد 🎶ویژه بالحسین الهی العفو مناجات با ای بودنت برای عبادت دلیل من کعبه پر از بت است،کجایی خلیل من؟ دست مرا بگیر که در ابتدای راه وامانده است نفس ضعیف و ذلیل من خشکانده است چشمه ی چشم مرا گناه اینگونه به ثمر نرسیده نخیل من یا ایها العزیز تصدق علی الذلیل اصلا امید نیست به بار قلیل من هرجا که می روم به در بسته می خورم این بار آمدم که تو باشی کفیل من چشم امید من به قنوت نماز توست درمانده از دعاست زبان علیل من این نامه های عجل و عجل بهانه است از اهل کوفه اند تمامی ایل من آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان دل خوش نکن به چند نفر از قبیل من ✍ گفتی که صبح و شام به تو گریه می کنم ای جد دور از وطنم ای قتیل من هر روز بی ملاحظه افزوده می شود بر وزن کوله بار گناهِ ثقیل من * من غافل از توام تو بفکر دل منی دست کرامتُ تو وُ دست بخیل من ای لیله الرغائب من زودتر بیا آخر بگوش آمده صوت رحیل من آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان دل خوش نکن به چند نفر از قبیل من گفتی که صبح و شام به تو گریه می کنم ای جد دور از وطنم ای قتیل من * روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد *** من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا بدنبال سرت باید بگردم بابی المستضعف الغریب یا ابا عبد الله .👇خادم اهل بیت کمالی
بسم الله الرحمن الرحیم سرود ولادت امام‌سجاد علیه‌السلام بند اول شب جشن و شب میلاده دل تموم شیعه‌ها شاده داره می‌خنده ارباب ما خدا بهش یه گل‌پسر داده بارون رحمت، داره می‌باره هوا امشب عطر عاشقی داره با هر لبخندش توی گهواره گل لبخندُ رو لب‌ها می‌کاره "شب میلاده، امام سجاده" ۳ بند دوم آسمون ریسه‌بندون میشه تا برسه ماه زمینی‌ها گداها تو محل صف بستن رسیده وقت خوشه‌چینی‌ها چه صاف‌وساده، به‌تو دل داده دل ویرونی که با تو آباده برای رفتن، می‌شیم آماده که امضای ما دست تو افتاده "شب میلاده، امام سجاده" ۳ بند سوم زینت منبر و سجاده تاج سر تموم عُبّاده هرکسی که اسیرش باشه همیشه از دوعالم آزاده به تو دل بسته، کسی که مسته نمیشه از دست عاشقی خسته دو ابروی تو، به هم پیوسته شده قبله‌ی هرعالم وارسته "شب میلاده، امام سجاده" ۳
بسم الله الرحمن الرحیم قصیده‌واره مدح قمربنی‌هاشم پیدا جهان دیده‌ست نور آسمان را در زمین پیدا که امشب ماه شد از خانه‌ی ام‌البنین پیدا حسن انگشتر خلقت، حسین آن را نگین، اما اباالفضل آمد و حالا شده نقش نگین پیدا علی آیینه‌ی رب، این پسر آیینه‌دار اوست برای بهترین باید که می‌شد بهترین پیدا به معنایی که او بخشید بر مردانگی سوگند نشد دیگر زنی چون مادرش مردآفرین پیدا همین که سر به خاک آورد و تسبیح خدا را گفت سر پیشانی‌اش شد نقش فردوس برین پیدا خدا را خواند واحد، شرم کرد از گفتن ثانی که شد علم‌الیقین، عین‌الیقین، حق‌الیقین پیدا چنان آسان به پرسش‌های مشکل می‌دهد پاسخ که بر لب‌های مولا نیست غیر از آفرین پیدا برای رتبه باید خوب را با خوب‌ها سنجید اگر در زیردستان می‌شود بالانشین پیدا اباالقاسم، ابوالقربه، قمر، باب‌الحوائج اوست ولی از بین این‌ها شد ابوفاضل‌ترین پیدا اگرچه واقفم بر "لایُقاس" اما ابایی نیست برای این که در اوصاف باشد هم‌نشین پیدا برای مصطفی در دین، برای مرتضی در زهد برای مجتبی در حلم با او شد قرین پیدا به لطف آیینه‌ای از "رحمة‌للعالمین" دارد به رزمش شیوه‌ی رزم امیرالمومنین پیدا به سائل بهترین را داده و مانند بابایش نشد در سفره‌اش جز اندکی نان جوین پیدا چه جای عیب اگر دور‌وبرش امثال من باشند که در هر خرمنی هستند چندین خوشه‌چین پیدا "سقاهم ربهم" را گر نمی‌خواندند در گوشش برای امر سقایی نمی‌شد جانشین پیدا ابوطالب‌تبار حمزه‌‌وار جعفرآیینی که از اعجاز او شد حافظ و حامی دین پیدا تمام لشکر دشمن اسیر هیبتش هستند همین که می‌شود با رزم‌جامه روی زین پیدا علی آنقدر بازوهای او را می‌زند بوسه که انگاری یدالله است از این آستین پیدا دودستی با دوشمشیر از دوسو مردانه می‌جنگد چنان که می‌شود در دیده‌های ریزبین پیدا به‌غیر از لحظه‌ای که اخم او را دیده در صفین ندیده مالک اشتر هراسی در جبین پیدا به تیغ خشم او شد محو از آیینه‌ی تاریخ اگر شد ناکثین و قاسطین و مارقین پیدا زمین از زخم‌های تازه پر می‌شد اگر هربار نمی‌شد زیر تیغش شهپر روح‌الامین پیدا به هرجا پرچم "هل من مبارز؟" را علم می‌کرد هم‌آوردی نمی‌شد در تمام سرزمین پیدا به قصد رزم تا می‌تاخت می‌دیدند که می‌شد سر و دست و جنازه از یسار و از یمین پیدا "اشداء علی الکفار" دشمن بود و با این حال نمی‌شد در دلش از دوستان یک‌ذره کین پیدا خجالت می‌کشید از زینب کبری از آن وقتی که با ننگ امان‌نامه شده شمر لعین پیدا زد آتش بر دلش آوای "این عمّی العباس؟" از آن ساعت که شد از خیمه با صوت حزین پیدا امان از لحظه‌ای که شیرمردی خسته و زخمی زمین افتاده بود و گرگ‌ها شد از کمین پیدا عمود خیمه را بابا کشید آن‌جا که دیگر شد حکیم بن طفیلی با عمود آهنین پیدا تمام کربلا از عطر یاس پیکری پر شد به هرسو قطعه‌ای از عین‌‌ و با و آ و سین پیدا حسین از خاک دستش را چنان با بوسه برمی‌داشت که گویی در زمین گردیده قرآن مبین پیدا تمام پیکرش بر خاک می‌لرزید آن دم که شد از گودی صدای ناله‌ی "هل من معین؟" پیدا کنار حضرت صاحب‌زمان در روضه‌اش هستند پیمبرها - سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین - پیدا دوایش گفتن یک جمله‌ی "یا کاشف الکرب" است اگر هرجای عالم شد دل اندوهگین پیدا برای حضرت عباس طوری گریه کردم که شده لبخند در روی کرام‌الکاتبین پیدا گرفتم در دوعالم دست‌هایش را، یقین دارم که در محشر برایم می‌شود حصن‌حصین پیدا دلم تنگ عمود آخر است، آن‌دم که خواهد شد به چشمم گنبد زرد تو روز اربعین پیدا
. از خوب و بد هرعملت باخبرم من چون از رگ‌گردن به‌تو نزدیک‌ترم من صدبار اگر توبه شکستی و گذشتم صدبار دگر توبه کنی می‌گذرم من درخواب فرومی‌روی و غافل ازاین‌که مشتاق به دیدار تو در هرسحرم من تو ثانیه‌ای حال‌خوش خویش بیاور تا با همه‌ی جاه و جلالم بخرم من وقت‌خوشی‌و‌خنده به‌من نیست‌حواست در وقت گرفتاری‌ات اول نفرم من ترسی‌به‌دلت راه‌نده، چون‌که برایت در واهمه‌ی روز قیامت سپرم من از رحمت و بخشندگی‌ام باخبری تو از خوب و بد هرعملت باخبرم من ✍ .
. کبوتریم و پی دانه‌ی امام‌حسن رسیده‌ایم درِ خانه‌ی امام‌حسن تمام مردم این شهر، شهرت ما را شناختند به دیوانه‌ی امام‌حسن عجیب نیست اگر می‌شوند دشمن و دوست اسیر لطف کریمانه‌ی امام حسن اگر تمام جهان میهمان او باشند هنوز جا دارد خانه‌ی امام حسن نمی‌رویم سراغ کسی به غیر از او که رزق ماست به پیمانه‌ی امام حسن دل شکسته‌ی ما آن‌قدر طوافش کرد لقب گرفت به پروانه‌ی امام حسن فقیر بوده ولی پادشاه می‌گردد به هرکه می‌رسد عیدانه‌ی امام حسن به نام قاسمیون مفتخر شدیم و شدیم اسیر قاسم دردانه‌ی امام حسن 👇
بسم الله الرحمن الرحیم رسم اهل کرم صبا که عطر به نام بهار می‌بخشد صفا به آینه‌ی روزگار می‌بخشد بهار می‌رسد و نشئه‌ی هوای خوشی به جان خسته‌ی باغ خمار می‌بخشد به دانه‌دانه‌ی بی‌آب، آب می‌ریزد به شاخه‌شاخه‌ی بی‌بار، بار می‌بخشد عبای خون به تن دشت لاله پوشانده قبای سبز به قد چنار می‌بخشد طرواتی به لب غنچه‌ها می‌افشاند حلاوتی به صدای هَزار می‌بخشد به خشک‌سالی لب‌ها شکوفه‌ی لبخند به بی‌قراری دل‌ها قرار می‌بخشد اگر‌چه باد صبا هر بهار را به زمین هزار صورت و نقش و نگار می‌بخشد ولی بهار و صبایش فدای مردی که تمام زندگی‌اش را سه‌بار می‌بخشد همان که با ادب و با‌وقار می‌بخشد فقط به خاطر پرودگار می‌بخشد کریم فکر حساب‌و‌کتاب بخشش نیست به رسم اهل کرم بی‌شمار می‌بخشد به اسم و رسم توجه نمی‌کند هرگز به آشنا و غریب دیار می‌بخشد برای اینکه شود حفظ آبروی گدا بدون منت و بی‌ننگ و عار می‌بخشد مقابل بدی و طعنه پاسخش خنده است سکوت کرده و آیینه‌وار می‌بخشد برای گفتن یک‌بیت ساده یک ممدوح کجا به دشمن خود سی‌هزار می.بخشد؟ به این دلیل غلام حسن خودش آقاست که گل همیشه به خار اعتبار می‌بخشد ازآن که عادتش احسان، سجیّه‌اش کرم است عجیب نیست که بی‌اختیار می‌بخشد چرا که او پسر ارشد همان مردی‌ست که در مدینه به سائل انار می‌بخشد چرا که او پسر ارشد همان مردی‌ست که بین معرکه‌ی کارزار می‌بخشد که بین معرکه‌ی کارزار از سر لطف به دشمن سر خود ذوالفقار می‌بخشد بجز علی که به هنگام جنگ بخشیده‌ست کدام شیر به وقت شکار می‌بخشد؟ همیشه موقع بخشش که می‌شود این مرد به رسم فاطمه اول به "جار" می‌بخشد برادرش هم از او ارث برده بخشش را اگر به راه خدا شیرخوار می‌بخشد # نمی‌دهم به دوعالم غلامی او را گرفتم اینکه به من اختیار می‌بخشد
صبا که عطر به نام بهار می‌بخشد صفا به آینه‌ی روزگار می‌بخشد بهار می‌رسد و نشئه‌ی هوای خوشی به جان خسته‌ی باغ خمار می‌بخشد به دانه‌دانه‌ی بی‌آب، آب می‌ریزد به شاخه‌شاخه‌ی بی‌بار، بار می‌بخشد عبای خون به تن دشت لاله پوشانده قبای سبز به قد چنار می‌بخشد طرواتی به لب غنچه‌ها می‌افشاند حلاوتی به صدای هَزار می‌بخشد به خشک‌سالی لب‌ها شکوفه‌ی لبخند به بی‌قراری دل‌ها قرار می‌بخشد اگر‌چه باد صبا هر بهار را به زمین هزار صورت و نقش و نگار می‌بخشد ولی بهار و صبایش فدای مردی که تمام زندگی‌اش را سه‌بار می‌بخشد همان که با ادب و با‌وقار می‌بخشد فقط به خاطر پرودگار می‌بخشد کریم فکر حساب‌و‌کتاب بخشش نیست به رسم اهل کرم بی‌شمار می‌بخشد به اسم و رسم توجه نمی‌کند هرگز به آشنا و غریب دیار می‌بخشد برای اینکه شود حفظ آبروی گدا بدون منت و بی‌ننگ و عار می‌بخشد مقابل بدی و طعنه پاسخش خنده است سکوت کرده و آیینه‌وار می‌بخشد برای گفتن یک‌بیت ساده یک ممدوح کجا به دشمن خود سی‌هزار می.بخشد؟ به این دلیل غلام حسن خودش آقاست که گل همیشه به خار اعتبار می‌بخشد ازآن که عادتش احسان، سجیّه‌اش کرم است عجیب نیست که بی‌اختیار می‌بخشد چرا که او پسر ارشد همان مردی‌ست که در مدینه به سائل انار می‌بخشد چرا که او پسر ارشد همان مردی‌ست که بین معرکه‌ی کارزار می‌بخشد که بین معرکه‌ی کارزار از سر لطف به دشمن سر خود ذوالفقار می‌بخشد بجز علی که به هنگام جنگ بخشیده‌ست کدام شیر به وقت شکار می‌بخشد؟ همیشه موقع بخشش که می‌شود این مرد به رسم فاطمه اول به "جار" می‌بخشد برادرش هم از او ارث برده بخشش را اگر به راه خدا شیرخوار می‌بخشد نمی‌دهم به دوعالم غلامی او را گرفتم اینکه به من اختیار می‌بخشد
شعرحضرت ابوالفضل(علیه السلام) همیشه روی لبم ذکر یا ابالفضل است چرا که حضرت مشکل گشا ابالفضل است دودست داده به راه خدا و پس چه عجب اگر که معنی دست خدا ابالفضل است به جمله جمله یا کاشف الکروب قسم که استجابت صدها دعا ابالفضل است نمونه است ابالفضل و در مسیر حسین کسی که شدهمه چیزش فدا ابالفضل است از ابتدا به من آموخت مادرم تنها دوای درد گرفتارها ابالفضل است چه ترس دارد از آتش چه ترس از دوزخ اگر شفاعت هر شیعه با ابالفضل است خود امام زمان گفته است می آید به مجلسی که در آن ذکر یا ابالفضل است بگیر ذکر ابالفضل با امام زمان ببین که بر لب صاحب عزا ابالفضل است   ✍ •◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇•◇
. علیه‌السلام بند اول غم غربت بی‌حسابه، دلم از غصه کبابه دوری از تو برام عذابه حسین وقتی از حرمت دورم، انگاری که دم گورم می‌بینی‌که حالم خرابه حسین می‌بینی، ناله زدن شده کارم خاطره‌هایی‌که دارم، مونده روی سینه‌م حالا که، بار فراقِ رو شونه‌م کاری بکن که بتونم، باز حرمُ ببینم ماهی بدون آب، از غصه می‌میره من بی‌حرم دلم، آروم نمی‌گیره ۲ " حسین، حسین؛ کَیفَ أَصبِرُ عَلی فِراقِک؟ " ۳ بند دوم هرکسی‌رو دیدم میگه، یه‌کاری کن آقا دیگه که دلم واسه‌ی حرم نگیره غرق ناله و غم هستم، انگاری تو حرم هستم خدا روضه‌هاتو ازم نگیره تو روضه، حس زیارتُ دارم حس‌می‌کنم که می‌ذارم، سر روی شیش‌گوشه همین‌که، هرکجا یاد تو بودم یعنی تو عمق وجودم، عشق تو می‌جوشه دنیای بی‌حرم، مرگه برام حسین من یه حرم فقط، از تو می‌خوام حسین ۲ " حسین، حسین؛ کَیفَ أَصبِرُ عَلی فِراقِک؟ " ۳ بند سوم حالا که راهی ندارم، به صبوری رو میارم داره بغض‌غم ازصدام می‌باره گرچه در ظاهر می‌خندم، دخیل گریه می‌بندم به ضریح امام رضا دوباره... اگرچه، بسته شده همه درها اما امید دل ما، مرقد سلطانه اگرچه، فاصله راه‌هارو بسته جای دلی که شکسته، مشهد سلطانه آقا نذار ازت، راه ما کج بشه کاشکی که اشکامون، نذر فرج بشه ۲ " حسین، حسین؛ کَیفَ أَصبِرُ عَلی فِراقِک؟ " ۳ ✍ 👇