.
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
این جا کجاست ای گل زهرا به ما بگو
گر کـربلاست، بامن غم مبتلا بگو
سـرتاسـر وجـودِ مرا غم گرفته است
از این زمیـن محنت و درد و بـلابگو
داری دعـا بـه زیـرلب و آه می کشی
زیـن آه سینـه سـوز برایم بیابگو
درگوش ذوالجناح چه گفتی که شدملول
من که غریبـه نیستم ای آشنا بگو
این جا اگرکه وعـده گه توست باخدا
بامـن ز وصل دوست برای خدا بگو
با آن که گفته اند برایم زماجرا
من صبرمی کنم توازاین ماجرابگو
صف بستـه انـد دربرمـا نیـزه دارها
یحیـای اهل بیت ازاین نیـزه هابگو
یک باغ لاله این همه گلچین دگـرچـرا
ای باغبـان برای من ازلالـه هابگو
کردی اشاره ای به من ازقتلگاه خویش
دیگرنگفتـه بودمت ازایـن منابگو
تنهاامیـدو دلخوشیم درجهـان تویی
بی توچگـونـه زنـده بمانم بیابگو
بااشک وآه ونـاله «وفایی» تمام عمر
از زینب وحسیـن وغـم کـربـلابگو
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
کربلا ،کاروان گلشن نور
عطر شهرمدینه آوردند
نکهت بوستان زهرا را
با رباب و سکینه آوردند
ای زمین، همره مه وخورشید
آسمانی ستاره آمده است
کربلا حضرت رباب اکنون
همره شیرخواره آمده است
کربلا ،یاد داری آن وقتی
که علی پا دراین زمین بگذاشت
ازغم غربت حسین گریست
بذر گریه به خاک تو می کاشت
کربلا ،زینب آمده سویت
همره دوگلی که بس خوشبوست
این دودسته گلی که آورده
به حضور امام هدیه ی اوست
گرکویر تو می شود گلزار
گل یاسین و یاسمن دارد
بهر ایثار در ره توحید
دو گل از گلشن حسن دارد
عجبی نیست گرکه این وادی
غرق غم گشت ودرخروش آمد
این ابوفاضل است عباس است
که دراین جا علم به دوش آمد
هاشمعی طلعتی که آمده است
وجناتش بود چو پیغمبر
می رسد آن زمان که می گردد
ارباٌ اربا تن علی اکبر
دربیابان روشنت از دور
یک سیاهی سوار می بینی
بهر چندین گل و صنوبر و یاس
این همه نیزه دار می بینی
گرچه زینب تمام غم ها را
درمسیر اله می بیند
وای ازآن لحظه ای که دراین جا
گودی قتلگاه می بیند
چه بگویم که هجمه ی غم ها
به «وفایی» نمی دهد مهلت
تا که زینب کند عزادری
تازیانه نمی دهد فرصت
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#نوحه_سنتی
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
ای آسمان خون گریه کن/زینب رسیده کربلا
این جا تمام هستی اش
درخون شناورمی شود
این جـا تمـام بـاغ او
یکبـاره پرپرمی شود
غرق غـم ومـاتم شده/ درایـن زمیـن پـربـلا
این جا به شمشیرستم
چیده شودیاس حسین
این جا جداگرددزکین
دست علمــدارحسین
این جامکّـدر می شود / آئینــه ی ایــزد نمـا
سعی وصفـای اوبود
ازخیمـه گه تاقتلگـاه
گاهی کنـد اوهـروله
بـانـالـه های آه وآه
ای وای ازآن وقتی که اوچشمش بیفتـد برمنا
بانگ گلی گم کرده ام
این جـا نشیند برلبش
این جا صدای فاطمه
آیـد به گوش زینبش
با فـاطمـه نـالـه زنـد واویـلتـا ، واویـلتـا
رومی کنـد برقلب او
دردتمــام عـالمیـن
این جازندگلبوسه بر
رگ های خونین حسین
بـا ضـرب تـازیـانه او / گـردد زجـان خودجدا
#سیدهاشم_وفایی✍
👇
.
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
این جا کجاست ای گل زهرا به ما بگو
گر کـربلاست، بامن غم مبتلا بگو
سـرتاسـر وجـودِ مرا غم گرفته است
از این زمیـن محنت و درد و بـلابگو
داری دعـا بـه زیـرلب و آه می کشی
زیـن آه سینـه سـوز برایم بیابگو
درگوش ذوالجناح چه گفتی که شدملول
من که غریبـه نیستم ای آشنا بگو
این جا اگرکه وعـده گه توست باخدا
بامـن ز وصل دوست برای خدا بگو
با آن که گفته اند برایم زماجرا
من صبرمی کنم توازاین ماجرابگو
صف بستـه انـد دربرمـا نیـزه دارها
یحیـای اهل بیت ازاین نیـزه هابگو
یک باغ لاله این همه گلچین دگـرچـرا
ای باغبـان برای من ازلالـه هابگو
کردی اشاره ای به من ازقتلگاه خویش
دیگرنگفتـه بودمت ازایـن منابگو
تنهاامیـدو دلخوشیم درجهـان تویی
بی توچگـونـه زنـده بمانم بیابگو
بااشک وآه ونـاله «وفایی» تمام عمر
از زینب وحسیـن وغـم کـربـلابگو
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
کربلا ،کاروان گلشن نور
عطر شهرمدینه آوردند
نکهت بوستان زهرا را
با رباب و سکینه آوردند
ای زمین، همره مه وخورشید
آسمانی ستاره آمده است
کربلا حضرت رباب اکنون
همره شیرخواره آمده است
کربلا ،یاد داری آن وقتی
که علی پا دراین زمین بگذاشت
ازغم غربت حسین گریست
بذر گریه به خاک تو می کاشت
کربلا ،زینب آمده سویت
همره دوگلی که بس خوشبوست
این دودسته گلی که آورده
به حضور امام هدیه ی اوست
گرکویر تو می شود گلزار
گل یاسین و یاسمن دارد
بهر ایثار در ره توحید
دو گل از گلشن حسن دارد
عجبی نیست گرکه این وادی
غرق غم گشت ودرخروش آمد
این ابوفاضل است عباس است
که دراین جا علم به دوش آمد
هاشمعی طلعتی که آمده است
وجناتش بود چو پیغمبر
می رسد آن زمان که می گردد
ارباٌ اربا تن علی اکبر
دربیابان روشنت از دور
یک سیاهی سوار می بینی
بهر چندین گل و صنوبر و یاس
این همه نیزه دار می بینی
گرچه زینب تمام غم ها را
درمسیر اله می بیند
وای ازآن لحظه ای که دراین جا
گودی قتلگاه می بیند
چه بگویم که هجمه ی غم ها
به «وفایی» نمی دهد مهلت
تا که زینب کند عزادری
تازیانه نمی دهد فرصت
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
بیا بشنو پدرجان صحبتم را
غم تو بُرده از کف طاقتم را
دوچشم خویش را یک لحظه وا کن
ببین سیلی چه کرده صورتم را
#سیدهاشم_وفایی ✍
........
گفت وشنود
مرا باتو سرگفت وشنود است
یتیمی من مظلومه زود است
بگو با دخترت دراین دل شب
چرا لب های توبابا کبود است
#سیدهاشم_وفایی
.
.
#شب_چهارم_محرم
#اصحاب #زهیر
زهیربن قین
_____________
پیک نورآمده از راه که حاشا نکنی
نکند امرگل فاطمه اجرا نکنی
دعوتت کرده پی یاری دین خون خدا
زود برخیز دگر شاید و اما نکنی
باید آماده شوی بهرسفر،دریادل
قطره ای ، تاکه سفر جانب دریا نکنی
بال پرواز نداری به سوی عالم قدس
بند تردید گراز پای دلت وا نکنی
راه فردوس گشوده ست به روی توحسین
نکند روی به فردوس زدنیا نکنی
باخبرباش زهیرا که ضرر خواهی کرد
تاکه جان را به ره عشق تو سودا نکنی
آن چنان دل زتو برده ست حسین بن علی
که به غیر از رخ او هیچ تماشا نکنی
پشت پابرهمه ی دولت دنیا زده ای
تاکه یک لحظه دگر پشت به مولا نکنی
ازکلامی که تو گفتی به امامت پیداست
جزشهادت زخداوند تمنا نکنی
ای گوارای وجود تو شهادت،نکند
روزمحشرتو نگاهی به سوی ما نکنی
چون «وفایی»نتوان گفت زاصحاب حسین
تاکه روجانب گلزار تولا نکنی
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#شب_چهارم_محرم
#اصحاب
اصحاب با وفای سیدالشهدا
از آن زمان که شما راهی بلا شده اید
سوار کشتی طوفان کربلا شده اید
زفیض بال زدن درهوای عشق حسین
کبوترانه دراین آسمان رها شده اید
چه حاجت است شما رابه آب شط فرات
که راهیان سرچشمه ی بقا شده اید
فرشتگان خدا شاهدند درشب وصل
به پاس عرض ارادت چه بی ریا شده اید
بهشت کرب وبلا پُرشد از شمیم شما
گل امید شدید و چه باصفا شده اید
به وعده گاه شهادت به پاس امرامام
ذبیح عشق حسینی دراین منا شده اید
اگرچه پرپرتان کرده اند گلچینان
گل همیشه بهارید و باز وا شده اید
برای وصل شدن برخدا چه زیبا بود
شهید عشق شدید وجداجدا شده اید
چراغ راه هدایت شدیدو درره دوست
مسافران سرنیزه تا خدا شده اید
زبان وطبع «وفایی» است قاصرازاین وصف
همین بس است که اصحاب با وفا شده اید
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
#اصحاب
تارسیدم محضرت برمن نگاه انداختی
در شب غم ها مرا تو یاد ماه انداختی
آبرویم را خریدی،روسفیدم کرده ای
لحظه ای بر روسیاهی تا نگاه انداختی
ای کمان ابرو تو با تیرنگاهت ناگهان
لرزه ای برجان سردار سپاه انداختی
خانه ات آباد ،آباد وخرابم کرده ای
با نگاهت در دل آشوبی به راه انداختی
بامن نامهربان تا مهربانی کرده ای
با رسول الله مرا در اشتباه انداختی
درکنارت جای دادی بنده ی شرمنده را
سایبانی برسراین بی پناه انداختی
دستمال خویش را بستی به روی زخم من
طوق گل برگردن این روسیاه انداختی
از زبان حر «وفایی» می نویسد ای حسین
آتشی برخرمن هستی ز آه انداختی
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#نوحه
#شب_ششم_محرم
چـرانشسته خون به روي انور تو
چـراچنين بخون نشسته پيكر تو
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2)
صداي توعقده زجان من گشايد
چـرا ز سينـه ات صـدا دگر نيايد
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2)
فداي ديدگان بسته ات شوم من
فداي سينة شكسته ات شوم من
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2)
دلم زداغ توشـده زغصـه لبـريـز
به خيمه نجمه منتظرنشسته برخيز
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2)
زيـادمـن نرفتـه ذكـر يـارب تو
همره خون عسل چكيده ازلب تو
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2)
به زيرسمّ اسب ها چه ديده اي تو
چقدر روي خاك پـاكشيـده اي تو
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2)
بخاك وخون كشيده شداگرچه بالت
همسفـر بهشتيـم جنـان حـلالت
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
#سیدهاشم_وفایی✍
👇
.
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#عطش
مزن توناله ، که درعذابی
چه میشود تو ،کمی بخوابی
دلم زبی تابیت ،تاب ندارد علی
حرم ازامشب دگر، آب ندارد علی
طفل صغیرم برایت بمیرم
سوزد دلم از، تبت علی جان
ترک ترک شد، لبت علی جان
شرر زدی ازغمت، به جان وقلب همه
بخواب آهسته تا، عمو رود علقمه
طفل صغیرم برایت بمیرم
کنار مهدت ، چسان نشینم
الهی مادر، داغت نبینم
رقیه ازحال تو ، حالش خراب است
سکینه درماتمت، دلش کباب است
طفل صغیرم برایت بمیرم
نالیدی ازبس، خاموش گشتی
از تشنه کامی، بیهوش گشتی
اشکی بروی لبت، مادر چکیده
گاهی تلظی کنی، ای نور دیده
طفل صغیرم برایت بمیرم
#سیدهاشم_وفایی✍
👇
.
#نوحه
چـرانشسته خون به روي انور تو
چـراچنين بخون نشسته پيكر تو
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2)
صداي توعقده زجان من گشايد
چـرا ز سينـه ات صـدا دگر نيايد
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2)
فداي ديدگان بسته ات شوم من
فداي سينة شكسته ات شوم من
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2)
دلم زداغ توشـده زغصـه لبـريـز
به خيمه نجمه منتظرنشسته برخيز
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2)
زيـادمـن نرفتـه ذكـر يـارب تو
همره خون عسل چكيده ازلب تو
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2)
به زيرسمّ اسب ها چه ديده اي تو
چقدر روي خاك پـاكشيـده اي تو
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
عزيز برادرمن ببين ديدة ترمن (2)
بخاك وخون كشيده شداگرچه بالت
همسفـر بهشتيـم جنـان حـلالت
ببين شكسته دلم عموجان
بخون نشسته دلم عموجان
#سیدهاشم_وفایی✍
👇