میشنوید تو روضهها یه زمزمهست
گوش کنید شاید صدای فاطمهست
به مجلس عزای حسینم اومدی
خدا خیرت بده مادر
این همه شب برا پسرم سینه زدی
خدا خیرت بده مادر
تو مجلساتون میامو
تو روضههاتون میشینم
خیالتون باشه راحت
نوکریتونو میبینم
همه باهم دم گرفتین
که شاه بیسر حسینه
منم باهاتون میگفتم
غریب مادر حسینه
🎤حاج حسین طاهری
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
حسین طاهری_ خدا خیرت بده.mp3
9M
#زمینه
#وداع_محرم_صفر
🎤کربلایی حسین طاهری
در فراق مهدی (ع)
در آهنگ شبانگاهان
ابا صالح ای شه خوبان
جان سنه قربان هارداسان مولا
فراقونده شیعه قلبی اسور
گوزلری گریان هارداسان مولا
گیچور گونلر هفته لر ایللر
خزان اولدی باغچادا گوللر
یااباصالح هارداسان آقا
تیکوب شیعه گوز یولیوا باخور
اشگی گوزدن آخور روی رخساره
دَیور اوخ تک تعنلی سوزلر
قلبی اوشاقی ایلیوب پاره
داخی طاقت یوخ فراقه دوزک
سَندن آیری گزک ایله سن چاره
سِنی زهرایه قسم ویروک
گل طاهایه قسم ویروک
ایت ظهور آقاجان یااباصالح
نولار آقا بیر کرم قیلاسان
لطفیلن باخاسان ملک ایرانه
نجه گور سُوزِ فراقه یانور
قیل نظر بو جمعِ پریشانه
یولون گودمکدن بو شیعلرون
گوزده گوز یاشی دوندی القانه
دِیوللر حتماً بو جمعه گلیر
گیچر جمعه آیری جمعه گلیر
گوزلری یولدا یاابا صالح
اباصالح شیعه بحراندا
یوخدی کیمسلری گلسون امداده
امید شیعه فقط سنس
جان فدا ایلروک گَلسون ایمدادَه
اوزون گَل اوچ یوز اون اوچ نفر
اصحابیلن آقا جان ایندی فریاده
هامی شیعه واردی بیعته
گیچر جاندان راه عذته
امری قیلسون آقا یااباصالح
✍شعر از رمضان نقاش
نوحه_و_روضه_رقیه_س
بسیار_زیبا
سبک_شیرازی
😭😭
رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر...
این جاده گر گل میشود
اون سرزمین کربلا۲
گلهای گلدان حسین
پرپرشود درنینوا۲
ازسیلی این قوم دون ۲
روی رقیه شد کبود۲
😭😭
(رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر...)
😭روضه😭
(بمیرم اومدزیر یه خارو خاشاک
دید یه دخترسه ساله ای😭
زیر خاروخاشاک نشسته وگریه می کند
بازبون بچگی صدامیزنه بابا بابا
هی صدامیزد عمه عمه عمه
عمه من بابام ومیخوام بابام ومیخوام
اینقد ناله زد،گریه کرد😭
گفتن دخترحسین بهانه ی بابا گرفته
گفت اشکال نداره برید سر بریده ی
باباشو براش ببرید😭
بمیرم سروگذاشت روزانو
صدازد بابا،بابا توآسمونا دنبالت
می گشتم
بابا عمم می گفت :رفتی سفر
بابا،بابا بابا
بابای مهربونم
اینجای روضه دلم آتیش گرفته😭
صدازد بچه های شام بیاین
ببینید بابام اومده😭
دیگه به من نگید بچه یتیم۲
بیاید ببینید بابام اومده من
مهمون دارم😭
خوش اومدی بابا بابا
خوش اومدی توویرونم)
😭😭
😭ادامه نوحه😭
گلوی اصغرش شکافت
قنداقه اوشدغرق خون۲
درعلقمه آب آورش
گشته جدا دستش کنون۲
ازسیلی این قوم دون
روی رقیه شدکبود۲
گلوی اصغرش شکافت۲
قنداقه اوشد غرق خون۲
(رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر....)
😭😭
بابانگرحزینه ام
من دخترت سکینه ام۲
آوردی ازمدینه ام
بی توسفر چراکنم۲
بابا گلی گم کرده ام۲
کواصغرشیرین زبان۲
می گردم اندرکشته ها۲
شاید گلم پیداکنم۲
من دخترت رقیه ام
سیلی زدشمن خورده ام۲
ویران سراجایم شده
پرآبله پایم شده۲
ارثی زمادر برده ام
من تازیانه خورده ام۲
(رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر.....)
😭😭
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
وادی_عشق
دیدار در خرابه
کجا بودی که همراهت، نَبُردی دخترت بابا؟
چرا بگرفته خاک و خون، جمال اَنوَرَت بابا؟
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
تو را گیرم به بر ای رأس خون آلود نورانی
به قربان سَرِ گشته، جدا از پیکرت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
زِ داغ و درد هجران از، سَرِ شب تا سحر گریم
چو بینم کودکی را دست در دست پدر گریم
نشینم گوشه ی ویرانه با سوز جگر گریم
چرا دیر آمدی دیدار طفل مضطرت بابا؟
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
نمایم پاک با این دست کوچک خون زِ رخسارت
چو یاد آید مرا از آخرین هنگام دیدارت
کِشَم فریاد و ریزم اشک بر لعل گهر بارت
که دادی وعده در ویرانه بینی گوهرت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
نبودی تا عیالت را، اسیر کوفیان بینی
زِ ضرب تازیانه، تیره جسم کودکان بینی
کبود از ضرب سیلی، چهره ی این خسته جان بینی
همه طفلان چو پروانه، به گِردِ خواهرت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
برای حفظ گلها عمه ام خود را سِپَر می کرد
زِ اطفال برادر دائماً رفع خطر می کرد
صبورانه پرستاری زِ ما در این سفر می کرد
کمان گردیده قَدِّ خواهر مه منظرت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
زِ کعب نیزه بنگر گشته نیلی پشت و پهلویم
پُر از خار است پاهایم، سیه گردیده بازویم
هنوز آثار سیلی ها، بجا مانده است بر رویم
نخواهم گشت دیگر لحظه ای دور از بَرَت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
مُنَور کرده این ویرانه را روی دل آرایت
کشیدم انتظار دیدنت بوسه زنم پایت
کنون بوسه زنم از سوز دل خشکیده لبهایت
مرا با خود بِبَر گَردَم کنیز اصغرت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
چه سنگین دل، به من در کودکی اینسان جفا کرده؟
چه بی رحمی، سرت را تشنه لب از تن جدا کرده؟
چه بی شرمی، چنین ظلمی به ختم الانبیا کرده؟
که جرأت کرده با خنجر بریده حنجرت بابا؟
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
در این ویرانه بابا دیدن رویت صفا دارد
جمال پُر فروغت جلوه ی نور خدا دارد
مُعَلِّم عاشقانه آرزوی کربلا دارد
روا کن حاجت او را، به جان مادرت بابا
به قربان سَرَت بابا، شَوَد این دخترت بابا
حاج_حبیبالله_معلمی
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید

شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
ساز با نالۀ ذرّیۀ زهرا نزنید
سر مردان خدا را به سر نیزه زدید
مرد باشید دگر سنگ به زنها نزنید
به زنان بر سر بازار اگر سنگ زدید
دختران را به کنار سر بابا نزنید
علی و فاطمه در جمع شما اِستادند
پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید
به اسیری که بود در غل و زنجیر زدید
به یتیمی که دویده است به صحرا نزنید
رقص شادی جلو محمل زینب نکنید
پای سر بریده به زمین پا نزنید
بگذارید برای شهدا گریه کنیم
خنده بر داغ دل سوختۀ ما نزنید
کشتن فاطمه بین در ودیوار بس است
تازیانه به تن زینب کبری نزنید
به تماشای سر پاک حسین آمدهاید
اینقدر دست به هنگام تماشا نزنید
سخن «میثم» دل سوخته را گوش کنید
دوستان غیر در خانۀ مولا نزنید
منبع: نخل میثم
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
🌷السلام علیک یا اباعبدالله
🌾اربعین منتظرماست بیاتابرویم
دعوت حضرت زهراست بیاتابرویم
🌴ازعلی(ع) اذن بگیریم ورویم کرببلا
ازنجف پای پیاده بیاتابرویم
🌾بهریاری غزالان وعزیزان حسین(ع)
گرچه دیرامده ایم لیک بیاتابرویم
🌴جاده عشق عجب شورونوایی دارد
همره مهدی زهرا بیاتابرویم
🌾گرچه درطی مسیرخسته وبیتاب شدی
بهربیتابی اصغر بیاتا برویم
🌴دست وپایت شده گرخسته راه
دست وپامیزنداکبر بیاتابرویم
🌾زسفرخسته شدی وکمرت دردگرفت
یادآن دردکمردربرسقابیاتابرویم
🌴رنج باری که دراین ره بکشی
به تسلی دل زینب کبری بیاتابرویم
🌾تاول پاوعطش گرچه تراخسته نمود
پس بیادغل وزنجیر بیاتابرویم
🌴خسته امانه زره بلکه زجوراعدا
بهریاری یتیمان ورقیه بیاتابرویم
🌾گرچه درره نبودخارمغیلان اما
مابیاداسراتشنه وگریان بیاتابرویم
🌴ماکه جامانده زان قافله عشق شدیم
شادی روح شهیدان بیاتابرویم
🌾غصه قصه سرهای به نی پیرم کرد
تاکه سردربدن ماست بیاتابرویم
🌴شاکرحضرت حق درسفرکرببلایم همه
تواگرذاکراین صحن وسرایی بیاتابرویم
از همه زائران اربعین حسینی
التماس دعای فرج
🌴🌴🌴🌴
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
❁﷽❁
#اوخشاما
#پنجم_صفر
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاسلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
قارداشیمیـن شیرین دیلی رقیه
قــالدی ائلینـدن آیریلــــی رقیه
سارالدی صُولدی کنج ویرانه ده
اولــدی خــــرابه منــــزلی رقیه
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
سیلی دَیَن صورتیــوه آغلارام
ئورگیمی بو دردینـن داغلارام
گؤل بدنون قبر ائوینه قویاندا
قانه دولان گؤزلریمی باغلارام
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
سن کیمی محنت لی باشی بلالی اولماز
آچیلمامیش غنچه چمن ده بِئلَه صولماز
کم اولدی عمرون ولی نیسگیلون چوخ اولدی
هیچ بالانون شیشهٔ عمری بئله دولماز
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
نوحه_امام_حسین_علیه_السلام
زنجیرزنی
سینه_زنی
کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
😭😭😭
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
در لحظه ی جان دادنم
بالا سرم باش بالا سرم باش بالا سرم باش
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
مانند حر و عابس و جون و بریرت
ارباب خوبم
در لحظه ی آخر کنار پیکرم باش
بالا سرم باش بالا سرم باش
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
وقتی که دارم بار سفر را می بندم آقا
آن لحظه ای که پر می کشم از دار دنیا
دیده به راهت می شود تا که بیایی
آقا انیس لحظه های آخرم باش
بالا سرم باش بالا سرم باش
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
با بی قراری دل خوش به اینم آقا تو هستی
در لحظه های تاریکی قبر پیشم نشستی
می ترسم از تاریکی قبرم حسین
دلشوره دارم دلشوره دارم
در اوج تنهایی بیا و یاورم باش
بالا سرم باش بالا سرم باش
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
روز قیامت باشد دو دستم بر دامن تو
آن لحظه ای که زهرا رسد با پیراهن تو
در روز محشر فکر ما هستی حسین جان
گویی به مادر
در این شلوغی ها به فکر نوکرم باش
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
ای جان جانان یا حسین
بال و پرم باش بال و پرم باش بال و پرم باش
هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_زمان علیهالسلام
#طوفان_الاقصی
#واحد
🔹بدم المظلوم🔹
منجی جهان حضرت موعود
با تو میشود هر ستم محکوم
از ره میرسی وارث حیدر
اَینَ الطّالِبُ بِدَمِ المظلوم؟
بِدَمِ المظلوم قیام میکنی
شب ظلمت را تمام میکنی
تو به چشم ظلم
خواب راحت را حرام میکنی
فریاد استغاثه رسیده به هر کران
«عَجّل عَلَی ظُهُورِکَ یا صاحبَ الزّمان»
«اَلغوث و اَلأمان یا صاحبَ الزّمان»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میسوزد هنوز خیمه در آتش
مانده بیپناه کودکی معصوم
غزّه یکصدا میزند فریاد
اَینَ الطّالِبُ بِدَمِ المظلوم؟
بِدَمِ المظلوم بیا تکسوار
که دل عالم ندارد قرار
به شب ظالم
میدهد پایان فقط ذوالفقار
تو میرسی و جلوۀ حق میشود عیان
«عَجّل عَلَی ظُهُورِکَ یا صاحبَ الزّمان»
«اَلغوث و اَلأمان یا صاحبَ الزّمان»
شاعر و نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
.
Fadaeian_Shab11Moharam1403_10.mp3
14.36M
بایعت الحسین بایعت الامام
آقامه حسین و السلام
خدا خاطرمو میخواست
امام حسینو به من داد
امام حسین دنیامو آباد میکنه
از قید نفسم منو آزاد میکنه
امام حسین قلبمو میکنه زیر و رو
امام حسینه که به من میده آبرو
وال من والا عاد من عادا
بابی انت و امی ابی عبدالله
پرچمت بالاست اسم تو زیباست
هرکسی جدا بشه از تو میشه گمراه
مع الحسینی ابدا
هو الحسین و لیس غیره احدا
یا اباعبدالله
****
خادم الحسین محبوب خداست
قبله ی دلم کربلاست
خدا شاهده رو حرفام
بهشتو بی حسین نمیخواد
امام حسین دینم رو تضمین میکنه
حساب قبل محشرمو تأمین میکنه
امام قبولم بکنه اوج سعادته
راه امام حسینم راه شهادته
مرد و مردونه توی میدونه
هرکسی که از امام حسین میخونه
یار مظلومه یار محرومه
زیر بیعت یزیدیا نمیمونه
مع الحسینی ابدا
هو الحسین و لیس غیره احدا
یا اباعبدالله
_______________
🎤سید رضا نریمانی
📝بایعت الحسین بایعت الامام
#شور
#حاج_رضا_نریمانی
#عاشقی_با_امام_حسین_ع
#محرم۱۴۰۳
⬛️شب یازدهم محرم۱۴۰۳
#سلام_به_کاروان_دل_شکسته
#حضرت_زینب_س
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
سلام به کاروان دل شکسته
کبوتران پر شکسته ، خسته
سلام به اشک و نالهٔ زینب و
سری کـه بر منبر نی نشسته
سلام به رگ های بریده ی او
که نا مرتب و ز هم گسسته
سلام به زخم روی پیشانی اش
که از جفای سنگ پینه بسته
سلام به فرق خون چکان زینب
بـه نیزه رأس پسران زینب
سلام به باقر و امـام به سجاد
ز دست شان بیرق دین نیفتاد
سلام به خون دیده ی اباالفضل
دست ز تـن بریده ی اباالفضل
سلام به دسته گل های مدینه
بـه نـاله ی رقیـه و سکـینه
سلام به قاسم و علی اکبر
شش ماهه روزه دار علیِ اصغر
سلام به کاروان دیده آزار
کبوتران در قفس گـرفتار
دختر زهراست به موج بلا
زینب واین همه مصیبت چرا؟
عمه ی مظلومه ی صاحب زمان
نداشت از رنج و مصیبت اَمان
بهر یتیمان حسین پدر بود
برای نازدانه ها سپر بود
ز شامیان هلهله را تا شنید
دخت علی خیلی خجالت کشید
اگرچه بوده دست وپایش به بند
صدای مرتضایی اش شد بلند
خطابه خواند و شهر غوغا شده
ز نطق او یزید رسوا شده
به ناله گفت اگر چه در نواییم
ما همگی ز آل مصطفی اییم
گرچه دلش بوده ز غم لبالب
رو به سر بریده کرده زینب
حسین ای برادر غریبم
دریغ و درد از تو بی نصیبم
راهـی بـازار شدم بـرادر
کعبه ی آزار شـدم برادر
دختر ناز پرورت را زدند
چشم تو روشن خواهرت را زدند
برادرم طاقت من کم شده
قامتم از فراق تو خم شده
بیا برای من تو قرآن بخوان
عزیز مادرم حسین جان بخوان
بخوان توقرآن که دلم تنگ توست
دلم اسیر صوت و آهنگ توست
نیزه اگـر لبت دریـده حسین
بخوان ز رگهای بریده حسین
قاری خوش لحن من ای نورعین
چرا صدای تو عوض شد حسین
الهی خواهرت به قربان تو
مگر شکسته اند دندان تو
بس است«مداح»که شدم دل کباب
مگـو ز خیزران و بـزم شراب
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@Asheghane_hazrat_zeynab
#مناجات_ورود_به_شهر_شام2
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
دلم گرفته پدرجان بیا دگر مهدی(آقا)
ببین شکستن ِ دل ها شده هنر مهدی
پُر است مدّعی و معرفت شده نایاب
شده دعای همین قوم بی اثر مهدی
به ظاهر از تو بخوانند و باطناً یک عمر
زدند بر دل هر نوکرت شرر مهدی
تو را چگونه بخواهد دلی که جای تو
شده ست طالب یک مشت سیم و زر مهدی
چقدر طعنه شنیدیم از همین مردم
شدیم در وسط کینه بی سپر مهدی
بیا و عزّت ما باش بین این مردم
شب فراق رخت را نما سحر مهدی
بیا دگر که شوی با جمال زهراییت
در آسمان دل شیعیان قمر مهدی
غروب جمعه ی بی تو چقدر دلگیر است
گذشت جمعه و از تو نشد خبر مهدی
نیامدی که شوی مرهم دل زینب
که شد ز داغ، روی داغ خون جگر مهدی
بیا و باش تو در کوچه های شهر شام
امان عمّه ز خاکستر ِ گذر مهدی
بیا سری به خرابه بزن که یک دختر
کنار رأس پدر گشته محتضر مهدی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@Asheghane_hazrat_zeynab
#مناجات_ورود_به_شهر_شام3
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
التماست می کنم بابای مظلومم بیا
شیعه غرق غم شده ،ای منجی عالم بیا
کار ما خورده گره با دردهای بی کسی
کی به داد نوکران بی کس خود می رسی
عیدها یک یک گذشت و خنده بر ما شد حرام
حق بده عیدی ندارد شیعه، بی تو ای امام
کی به پایان می رسد دوری تو صاحب زمان
جان زهرا مادرت از دیده ها پنهان نمان
یا معزّالمؤمنین ای آخرین صاحب لوا
ای مه زهرا ز پشت ابرها بیرون بیا
منتقم، بنگر میان غربت ِ شام بلا
بین بازار است عمّه بین مشتی بی حیا
منتقم ،بنگر میان محنت ِ بزم شراب
خون لبهای حسین و اشک چشمان رباب
روبه روی دیدگان زینب ِ قامت کمان
می خورد لعل ِنخورده آب، چوب خیزران
ای برای شیعیان تنها امیر و مقتدا
الامان و الامان یابن الحسن آقا بیا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_ورود_به_شهر_شام1
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
کی می رسد زمان غمت انتها شود
شیعه ز درد غیبت رویت رها شود
بنگر میان قلب مُحِبّین ِ آل تو
هر جمعه از فراق تو برپا عزا شود
بر درد دوری تو طبیبی نخواستیم
این درد ِلاعلاج به دیدن دوا شود
کی می شودکه کوری آل سعود ِپست
بر تو نماز جمعه ی ما اقتدا شود
آباد کی کنی تو بقیع و به امر تو
صحنی برای مادرت اول بنا شود
از خاک در بیاوری آن دو پلید را
پرونده ی جنایت آن کوچه وا شود
آتش زنی جنازه ی آن دونفر که این
تسکین آه و ناله ی (مهدی بیا) شود
آقا بیا بگو به چه جرمی کنار آب
رأس امام تشنه ای از تن جدا شود
کهنه لباس او برود غارت و تنش
در زیر نعل تازه ی دشمن رها شود
ناموس او رود به اسیری و رأس او
تا شام همدم سر سرنیزه ها شود
آقا ببین که جدّ تو مهمان شام شد
دردی که بدتر از غم کرب وبلا شود
وای از دمی که عمه ی قامت کمان تو
با اشک و ناله وارد شام بلا شود
با رقص و تار و هلهله آیند در رهش
بر مرگ خود ز شدت غُصّه رضا شود
وای از گذر ز کوی یهودیّ شهر شام
رأس همه شکسته ی سنگ جفا شود
(بزم شراب وچوب یزید و لب حسین)
قدّش به زیر بار غم و درد تا شود
اذنی بده که نوکر تو روز اربعین
پای پیاده راهی کرب وبلا شود
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#ورود_به_شام
وقتی که ما ذرّیه ی شاه انامیم
از چه اسیر ظالمان شهر شامیم
در پشت دروازه سه شب ماندیم با درد
در بند ظلم و کینه های شمر نامرد
بوی طعام شامیان پیچیده امّا
خوابیده هر کودک ،گرسنه بین صحرا
خاک بیابان بالش زیر سر ماست
اینجا فقط مأنوس مان چشم تر ماست
بر ناقه ی عریان اگر بردید ما را
دیگر چرا بستید دست عمّه ها را
ای ظالمان خیلی شما بی شرم هستید
بر گردن صاحب عزا زنجیر بستید
ما را میان ازدحام شام بردید
بین عزای ما شراب تازه خوردید
از چه لباس نو به تن دارید مردم
از آه ما دارید روی لب تبسّم
ما را میان سبّ ِ حیدر از چه بردید
بین شرار ِ بغض خیبر از چه بردید
سنگ یهودی جای گُل باریده بر ما
زخم زبان و طعنه شد جای تسلی'
افتاد سرهای بریده بین کوچه
هم لاله های قد خمیده بین کوچه
خاکستر داغ و سر ِ سجّاد ای وای
رأس حسین از نیزه ها افتاد ای وای
ما را میان کینه و آزار بردید
از چه شبیه برده تا بازار بردید
بزم می دشمن دل ما را شکسته
حق می دهم زینب دگر از پا نشسته
در مجلس نامحرمان شام رفتیم
پیش سر ببریده با ایتام رفتیم
طشت طلا بود و سر و یک غرق ِکینه
شد خیزرانی لعل ِ بابای سکینه
هم خیزران هم دست ما می رفت بالا
می خورد آن روی لب و این بر سر ما
روضه همین بس که میان بزم باده
زینب گریبان خودش را چاک داده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#ورود_به_شام
وقتی که ما ذرّیه ی شاه انامیم
از چه اسیر ظالمان شهر شامیم
در پشت دروازه سه شب ماندیم با درد
در بند ظلم و کینه های شمر نامرد
بوی طعام شامیان پیچیده امّا
خوابیده هر کودک ،گرسنه بین صحرا
خاک بیابان بالش زیر سر ماست
اینجا فقط مأنوس مان چشم تر ماست
بر ناقه ی عریان اگر بردید ما را
دیگر چرا بستید دست عمّه ها را
ای ظالمان خیلی شما بی شرم هستید
بر گردن صاحب عزا زنجیر بستید
ما را میان ازدحام شام بردید
بین عزای ما شراب تازه خوردید
از چه لباس نو به تن دارید مردم
از آه ما دارید روی لب تبسّم
ما را میان سبّ ِ حیدر از چه بردید
بین شرار ِ بغض خیبر از چه بردید
سنگ یهودی جای گُل باریده بر ما
زخم زبان و طعنه شد جای تسلی'
افتاد سرهای بریده بین کوچه
هم لاله های قد خمیده بین کوچه
خاکستر داغ و سر ِ سجّاد ای وای
رأس حسین از نیزه ها افتاد ای وای
ما را میان کینه و آزار بردید
از چه شبیه برده تا بازار بردید
بزم می دشمن دل ما را شکسته
حق می دهم زینب دگر از پا نشسته
در مجلس نامحرمان شام رفتیم
پیش سر ببریده با ایتام رفتیم
طشت طلا بود و سر و یک غرق ِکینه
شد خیزرانی لعل ِ بابای سکینه
هم خیزران هم دست ما می رفت بالا
می خورد آن روی لب و این بر سر ما
روضه همین بس که میان بزم باده
زینب گریبان خودش را چاک داده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#هلهله_چرا
#کاروان_اسرا_در_شام
ما گریه می کنیم و شما هلهله چرا
دف می زنید در جلوی قافله چرا
پیغمبر است حاضر و خون گریه می کند
پایان نمی دهید به این غائله چرا
در کربلاست جسم حسین و سرش به شام
افتاده بین رأس و تنش فاصله چرا
بر زخم قلب مادر اصغر نمک زدید
با خنده های دم به دم حرمله چرا
بوسه زده به پای رقیه لب حسین
حالا نشسته است به آن آبله چرا
بستید در میانه ی رقاصه های شام
بر گردن ولیّ خدا سلسله چرا
بردید دختران علی را به بغض او
در مجلس می ِ پسر آکِلِه چرا
هم پای خیزران به لبم لطمه می زنم
سر برده اید از دل ما حوصله چرا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#سنگ_می_زنند
#محله_ی_یهودیان
از بام، سمت آل عبا سنگ می زنند
با هلهله و شور و نوا سنگ می زنند
رأس حسین،کرب وبلا سنگ خورده است
بر جای زخم ِ سنگ چرا سنگ می زنند
جاری شده ست اشک اباالفضل روی نی
وقتی به سمت عمه ی ما سنگ می زنند
وقتی امید هر دو جهان ِ خلایقیم
دیگر چرا به قصد رجا سنگ می زنند
درمان درد لاعلاج یک نگاه ماست
اینان چرا به قصد شفا سنگ می زنند
دل هایشان به کینه ی خیبر گرفته خو
با ناسزا به اهل کسا سنگ می زنند
بغض علی سبب شده بیشتر از همه
این سه علیّ ِ قافله را سنگ می زنند
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#دودمه
#اول_صفر
#ورود_به_شام
#مجلس_شراب
وارد شام بلا شد دختر خیرالنّساء/
یا اباصالح بیا
بین رقص و هلهله ها مانده ناموس خدا/
یا اباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
زینب کبراست بین ازدحام شامیان/
العجل صاحب زمان
شامیان مست می رقصند دور کاروان/
العجل صاحب زمان
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مجلس باده کجا و عمه ی صاحب زمان/
العجل صاحب زمان
لعل قاری پاره شد با ضرب چوب خیزران/
العجل صاحب زمان
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_حسین
#مدح_امام_حسین
مدیح گفتنت از هر دهان بزرگتر است
و نامت از همهی آسمان بزرگتر است
پیالهایم و به دریا نمیرسد این درک
که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است
مساحتیست کران تا کران شش گوشه
بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است
تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی
حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است
چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن
چه شور عشق تو از شوق جان بزرگتر است
نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین
خدای توست که در هر اذان بزرگتر است
و قائلیم به الله اکبر ، اما باز
علی اصغر تو از جهان بزرگتر است
تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند
که راه شیری این کهکشان بزرگتر است
نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا
غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است
برای هرکه چشیده ست چای موکب را
همیشه تشنگی از استکان بزرگتر است
اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست
وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است
ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا
همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است
#سعیده_کرمانی
.
◾ مجلس یزید ملعون
◾خطبهی دختر کبریعلی(س)
گوئیا زینب دوباره فتح خیبر کرده است
خطبهخوان گردیده یاریبرادر کردهاست
شام را ویران نمود و دین و قرآن حفظ شد
اقتدا درخطبهخوانیچونبهمادر کرده است
آسمان دیدهاش ابری شده بهر حجاب
عصمتشزهرائیستوحفظمعجرکردهاست
مجلس نامحرمان حال یتیمان را چو دید
باسر ببریده در طشت طلا سرکرده است
خار شد آل امیه با کلام زینبی
زان خطاب نافذش کار پیمبر کرده است
پیش چشمان همه فتحالفتوح تازه کرد
فاتحانه کار را با نام حیدر کرده است
#مرتضی_محمودپور
#راه_شام
درد دل عاشقانه با راس برادر
تا شد دلم به شور تولایت آشنا
در نای نی، به نغمه ی تو گشتم همنوا
از محنت و جفا و ستم ناله کی کنم
وقتی که بر صفای دلم کرده ای دعا
چون سایه با تو می روم هر جا که می روی
یک لحظه سایه ات نشود از سرم جدا
چون شمع سوزم از غم و دم بر نیاورم
کُشتند پیش چشم من ای با وفا ترا
این راه شام و کوفه به پایان نمی رسد
هر لحظه داغ می زند به دلم قوم اشقیا
با لطف حق عدوی ترا خوار می کنم
هر چند گشته قامتم از بار غم دوتا
مرغ دلم هوای زیارت گرفته است
از قید ظلم می شود اخر دلم رها
..
شاید به اربعین نرسم بسکه در دلم
گل کرده زخم طعنه و شمشیر و نیزه ها
هر لحظه داغ محنت من تازه می شود
از یاد کی رود غم و اندوه کربلا
دیدم بچشم خویش ترا من به بروی خاک
صد پاره بود پیکر و سر از بدن جدا
دیدم چگونه گلشن زهرا گلاب شد
تا روز حشر نالم از این ظلم اشقیا
بر من کسی نگفت گناه حسین چیست
کاو بود نور چشم فاطمه و جان مصطفی
دیدم تمام حادثه ها را بچشم خویش
دیدم خلیل من که به قران شدی فدا
قدم اگر چه از غم و محنت کمان شده
سر خم نمی کنم به عدو جان تو اخا
با سعی خویش نام ترا زنده می کنم
تا بر تو اهل عشق نمایند اقتدا
دل را صفای عشق تو مدهوش می کند
مستم ز جام چشم تو روحی لک الفدا
#محمدهوشمند
#مدهوش
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#ماه_صفر
#ورود_کاروان_به_شام
#مصیبات_شام
#شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
آجَـــرَکَ اللــه امـــام زمـــان
قافلـــه شد وارد شــام الامـــان
سنگ به دامـن همه در انتظــار
تا که به دروازه رســد کــاروان
سلــسلهٔ آل عبـــا مـــانده انـد
در وســـط حلقــهٔ نامحـــرمان
عمـــهٔ ســــادات ، دل آزرده از
خیـــلِ جفــاپیــشهٔ نا مهـــربان
جای عــزا ، هلهــله سر داده اند
طعنــه و دشنام زِ هر سـو روان
سنــگ به رأسِ گـل زهــرا زدند
بر جگــــر فاطمــه نیـــش زبان
آه از آن کـــوی یهـودی نشیــن
قلعــهٔ خیبــر شده بغـض نهـان
یادِ درِ خیبــر و حیــدر ، زدند
سنگ جفــا بر سـرِ شــاه جهان
آتش و خاکستـر و دشنــام بود
رســمِ پذیرایــیِ این میــزبان
خون به دل عمه ی سادات شد
شیــــر زنِ هاشــمیِ قهـــرمــان
کــاش بدانند که او زینـب است
فــاطمـــهٔ دومِ این خــانـــدان
دختر حیـــدر ، یلِ خیبــر شکن
عالمــهٔ مکتــبِ زهـــرا نشــــان
عاقـلـــه ، در بیــن زنان عـــرب
دانـشِ دریــاییِ او ، بیکــــران
گشته زمین از وَجَنـاتش ، خجل
خَم شده در هر قدمش ، آسمــان
در مَــلَأ عــــام نبــود آشـــکار
رویِ مَهَـــش بوده همیــشه نهــان
وارث عِلــم و عَلَــم فـاطمـــه ست
بانوی صبـــری که شــده قهـــرمان
گرچــه لقب ، اُمّ مصائب گــرفت
لیـــک نشــد نزدِ عـــدو ، ناتــوان
آنچه که در شـــام بلا دیده است
تیـــرِ بلا بر لبـــش آورده جــــان
بزم شراب و سر خونین به تشت
دید که شد لب ، هدف خیـــزران
صبــر ، دگر بر دل زینـــب نمــاند
داد ، زمین را و زمـــان را تکـــان
دوختــه شـــد کــام یــزید پلیـــد
با دَم شمـــشیرِ بُـرنـــده بیـــان
خطبــهٔ دنـدان شکـــن آغــاز کرد
عالمـــهٔ فاضلــــهٔ نکتـــه دان
در عجب از این نفــسِ حیدری
آمــده انگــشتِ همـه بر دهـــان
بر رُخشــان گَردِ حقارت نشست
تا که شد اســرار حقیقت ، عیان
داد پیـــام عَلَــــم ســـرخ را
نایبـــهٔ پاک امـــام زمــان
خطبـــهٔ دیگر ، خود زیـن العبـــاد
خواند و شرر زد به دل شامیـــان
گر چه میــان غـُـل و زنجیـــر بود
رزمِ سخـــن کــرد به تیـــغ زبــان
نیش به جانهـا زده شد جای نوش
جام شــراب همه شــد شـــوکَران
مرثیـــه و روضـــهٔ مقتـــل سرود
ناله کشیـــدند همـــه عرشیــــان
گفت چه رسمی است دراین روزگار
بر سرِ نیـــزه ست ، سـرِ میهمـــــان
این سرِ بر نیــزه ، گل فاطمه است
سیـــدِ آزادهٔ اهـــل جنــان
این سرِ خونیــن ، پسر مرتضاست
زادهٔ آن پادشَــــه اِنـس و جـــان
خطبـــهٔ سجـــاد ، به آتش کشیــد
قلب سیـــاه همـــه را بی امــــان
شکـــر خدا پرچـــم ســرخ حسین
جلـوه گــری می کند از هـر کــران
هـــر کــه به زیر عَلَمــــش مــی رود
می شـــود از ســـیل بلا در اَمــــان
باز هــــم افتــاده هــوای حـــــرم
بر ســرِ هر کــودک و پیـــر و جوان
در صــفِ زُوّارِ خـــودت یا حسیـــن
نام مــنِ دلشـــــده را هــم بخـــوان
تــا برســـم کرب و بلا ، اربعیــــن
همـقـــدمِ قـــافلـــهٔ عمــه جـــان
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
✍🏻رقیه سعیدی(کیمیا)