اختیاری سینه چاکان ۴۰۲.m4a
27.52M
هیئت
#سینه_چاکان
حضرت قاسم بن الحسن قم با مداحی
#اختیاری_هشترودی
ایام#فاطمیه آذر ماه ۱۴۰۲
ابتدای مجلس با شعر زیبای جناب آقای خاکی
.
#شب_آخر_فاطمیه
رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل
تبرک میکند هر سفره را نان ابوفاضل
کسی که اربعین تا کربلا رفته است میداند
تمام زائران هستند مهمان ابوفاضل
چه جای غصه خوردن هست تا وقتی که در عالم
گره ها باز خواهد شد به دستان ابوفاضل
کمیت زندگیش لنگ میماند هر آن کس که
نمیبندد دخیلش را به دامان ابوفاضل
پس از حیدر نوشتم لا فتی الا اباالفضل و
سپس لا سیف الا تیغ بران ابوفاضل
گدا از صحن او مانند سلطان میزند بیرون
که میبارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل
امام ارمنی ها روز تاسوعا اباالفضل است
که باید گفت آن ها را مسلمان ابوفاضل
برای وصف ایثار و وفای او همین بس که
شکست ابرو ولی نشکست پیمان ابوفاضل
گره در کار مشک افتاد تا بر خاک دست افتاد
گره وا میشود تنها به دندان ابوفاضل
فقط داغ برادر را برادر مرده میداند
که زینب را در آخر کشت فقدان ابوفاضل
#سجاد_روانمرد ✍
#غزل
#حضرت_اباالفضل_علیهالسلام
.👇
رسیده رزق عالم.mp3
9.07M
◾️ دهه #فاطمیه اول ۱۴۰۳
[ رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل - شعرخوانی ]
🎤 بانوای:کــربــلایی #جواد_مقدم
📝 شاعر: #سجاد_روانمرد ✍
#شب_آخر_دهه_فاطمیه
﷽
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#واحد
#چادر
« واحد حضرت زهرا(س) »
بند1️⃣
نمیشه گذشت ، نباید گذشت
از ارثیه ی مادر
یه چادر سیاه، که میگیره نور
از صدیقه اطهر
چادر فاطمه، نوریه که تا ابد در جریانه
چادر فاطمه، قصه ی قداستش فوق بیانه
چادر فاطمه ، پرچم خیمه ی صاحب الزمانه
به ما رسیده پرچم ، بی منت
سجده ی واجب داره ، این نعمت
(فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا)
بند2️⃣
به عشق علی ، به میدون زد و
سرباز امامش شد
توی کوچه ها ، زمین خورد ولی
این اوج قیامش شد
چادر فاطمه، تار و پودش ریشه ی غیرتمونه
چادر فاطمه، سنگر شیعه ی آخر الزمونه
چادر فاطمه، خاکی شد تا علَم علی بمونه
بار امانت داره ، رو دوشش
میایسته محکم پای ، این پوشش
(فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا)
بند3️⃣
پر از معجزه است ، پر از رحمته
پر برکتِ این چادر
قیامت چقدر ، شفاعت میشن
با نور همین چادر
چادر فاطمه ، رو سر خواهرا تاج افتخاره
چادر فاطمه ، معنیِ عزته و اوج وقاره
چادر فاطمه ، سرپناه توی تمام روزگاره
مظهر عفت یعنی ، این مادر
به چادرش زد بوسه ، پیغمبر
(فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا)
🖍️#صادق_نجم
🖍️#امیرطاهری
.👇
.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#زمینه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم_به_بیت_وحی
#مسعود_اصلانی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
در میسوزه ، با هجوم هیزم
من می سوزم ، با نگاه مردم ۲ مادر
تو پشت در رفتی واست دعا کردم - مادر
بابا رو بردن من تو رو صدا کردم - مادر ۲
میون شعله ها دیدم - غمای بی اَمونِتو
بمیرم این که رو دیوار - دارم می بینم خونتو
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دل میسوزه ، مثل سینه در
میسوزم با ، ناله های مادر ۲ دیدم
وقتی می بردن از خونه بابامونو - بابا
می دید چشاش روی زمین رد خونو - بابا ۲
از بابامون جدا کردن - دستای نیمه جونِتو
بمیرم اینکه رو دیوار - دارم می بینم خونتو
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خاک کوچه ، رنگ خون گرفته
با بغض ما ، آسمون گرفته ۲ مادر
دیدم تا آتیش و عزای بابا رو - مادر
دیدم آتیش خیمه های فردا رو - مادر ۲
میون شعله ها دیدم - آتیش روی معجر رو
با چشم پرخون دیدم - رو نِی سر برادر رو
.
👇
.
|⇦•شکوه داغ تو...
#قسمت_اول #روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سلحشور
●━━━━━━───────
شکوه داغ تو از یادمان نخواهد رفت
غمت ز خاطر هفت آسمان نخواهد رفت
تو مادر ملکوتی دعای هیچ کسی
بدون اذن تو تا آسمان نخواهد رفت
رسوم شهر مدینه همیشه بر عکس است
کسی به مجلس ختم جوان نخواهد رفت
*روضه رو از زبون علی بخونم..فاطمه جان!*
اگر چه شمع وجود تو گرم سوختن است
بخند خنده ی تو التیام درد من است
منم عمیق ترین زخم پایدار، علی
منم غریب ترین مرد روزگار، علی
پر است غربت من از همین تجلّی ها
چقدر بی محلی دیدم از این محلّی ها
به رغم بی رمقی عزم همکلامی کن
تو لااقل به من مرتضی سلامی کن
دلیل شادی من همنشین غم شده ای
شبیه پیرزن سالخورده خم شده ای
مرا به ماتم دستاسها دچار مکن
خودم برای تو نان می پزم تو کار مکن
تنور گرم برای پرت خطر دارد
برای سوخته هر شعله ای ضرر دارد
شکوه کاخ امیدش خراب شد حیدر
تو آب رفته ای از شرم آب شد حیدر
بیا به خواهش من گوش کن بلند مشو
به التماس حسن گوش کن بلند مشو
هنوز چشم حسن مثل ابر میبارد
هنوز تکّه ی آن گوشواره را دارد
سه ماه می شود این صحن بی رواق شده
سه ماه می شود این خانه بی چـراغ شده
ببخش فاطمه جان پشت در تک افتادی
تمام هستی خود را برای من دادی
یکی نگفت به دیوار..،بی پناهی تو
یکی نگفت به مسمار..،پا به ماهی تو
قسم به خشکی هر لحظه ی زبان حسین
نمی شود که بمانی، تو را به جان حسین
تو را به جان حسینی که بعد چندین سال
کشان کشان بدنش می رسد ته گودال
زمان غارت او احترام می میرد
یکی لباس تنش را به زور میگیرد
خدا کند که نبینی سنان چه خواهد کرد
غروب روز دهم ساربان چه خواهد کرد
*سلمان میگه مشغول نماز شب بودم
دیدم نیمه های شب یکی داره آروم آروم در میزنه. نگو در میزنه داره دل منو از جا میکنه. نماز رو با عجله تمام کردم دویدم سمت در، دیدم امام حسن شال عزا به گردن انداخته، سر به دیوار گذاشته هی میگه "وا اماه، وا أماه"سلمان بدو بابام تنهاست، میگه با عجله آمدم سمت خانه ، توقعم این بود وقتی می رسم تو خونه، ببینم این بچه های قد و نیم قد مادر از دست داده بلند بلند دارن گریه میکنن، اما وقتی وارد شدم (تعبیر از منه) دیدم این آستین هاشون رو تو دهان گذاشتن آهسته آهسته دارن گریه می کنن، مثل ابر بهار دارن اشک میریزن، سؤال کردم چرا این طور دارید گریه می کنید؟ گفتن بابامون علی گفته نکنه صدای نالتون بلند بشه. این طرف پرده سلمان و چند نفر دیگه، با بچه های فاطمه، پرده ای تو اتاق حائل شده، اون طرف پرده امیرالمومنینه، اسمائه، بدن فاطمه رو دارن غسل میدن
شهدامون اینجای روضه می رسیدن این شعر رو میخوندن...*
بریز آب روان اسما به جسم اطهر زهرا
بشویم این گل رعنا ولی آهسته آهسته
بریز آب روان رویش که شویم
دست و بازویش ولی آهسته آهسته
*اسما یه وقت دید علی ، آروم آروم داره صدا گریه ش بلند میشه ، سر به دیوار میزنه بلند بلند گریه می کنه، آقاجان خودت به بچه ها میگی آهسته گریه کنند داری بلند داد میزنی گفت اسماء دست به دلم نذار ، فاطمه درداشو به من نگفت. الان دستم رسید به بازوی ورم کرده ی خانومم، یه طوری زده بعد این همه مدت مثل یه بازوبندی اثرش رو بازوی خانومم مونده، فاطمه اش رو غسل داد، کفن کرد تا اومد بندهای کفنو ببنده دید بچه ها دارن جون میدن، یه طوری به مادر نگاه میکنن، گفت: عزیزان دلم! بیاید از مادر توشه بگیرید وداع کنید. بچه ها اومدن خودشونو انداختن رو بدن مادر، امیرالمومنین قسم یاد میکنه میگه یوقت دیدم بندهای کفن باز شد دستهای نحیف فاطمه از داخل کفن بیرون آمد بچه ها رو رو سینه چسباند حالا تصور کن مادر داره گریه میکنه بچه ها دارن گریه میکنن، علی داره گریه می کنه.*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_سلحشور
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#قسمت_پایانی #روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سلحشور
●━━━━━━───────
یه ندایی بلند شد علی جان بچه ها رو از رو سینه جدا کن. ملائکه منتظر فاطمه اند یه وجه دیگه اش اینه، این سینه آسیب دیده ، موقع جان دادن و احتضار نباید فشار رو این سینه بیاد بچه ها رو بلند کن بذار فاطمه راحت جان بده.
اما زینب آمد بالا تل زینبیه دید "و الشمر جالس علی صدره" یکی رو سینه ی حسین
هی فریاد میزد حسین....اما زینب آمد بالا تل زینبیه دید "و الشمر جالس علی صدره" یکی رو سینه ی حسینه..هی فریاد میزد حسین....*
(به والله، دیر یا زود انقده حسرت می خوریم میگیم یعنی دیگه نمیتونم برا فاطمه گریه کنم؟! انقده شبای شهادت خانم بیاد ما زیر خاک باشیم نتونیم گریه کنیم) فرمود: محبت مادر ما فاطمه، صد جا به کارتون میاد. راحت ترینش موقع جون دادنه..خانم خودت کمکمون کن، خودت دستمونو بگیر، ما به محبت مادرانت نیاز داریم خانم... بریم کربلا ..
آه الشّام!
تو همین جمله خلاصه شد دردام
روضه ی بازه منِ نگاه از بام
دم دروازه رسیدیم حسین
جرعه جرعه غم چشیدیم حسین
ما که خانواده ی عصمتیم
حرفای بدی شنیدیم حسین
ورودی شهر شامات، حسین
افتادیم توی مکافات، حسین
دورمون غلام و رقاصه بود
دم دروازه ی ساعات، حسین
ای کشته ی گندم ری
من کجا و مجلس می
قلبم داره کنده میشه
آرومم کن از روی نی....
آه الشّام!
غیرتُ الله نبند چشماتو تنهام
نگران سر تو از این سنگام
چی بگم من از محله ی یهود
جای دخترات که اینجا نبود
سیلی کاری کرده با صورتا
که همه یا سرخن یا کبود
بی تو من راهی بازار شدم
بین نامردا گرفتار شدم
وسط شلوغی و ازدحام
خیلی دلتنگ علمدار شدم
از زندگی سیرم کردن
پای نیزه پیرم کردن
حرف از کنیزی که اومد
از غصه دلگیرم کردن
«ای قاری قرآن من..»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_سلحشور
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
روضه - شکوه داغ تو از یادمان نخواهد رفت .mp3
25.59M
|⇦شکوه داغ تو......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی سلحشور
🏴
#فاطمیه ۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم_به_بیت_وحی #شهادت
#علی_اکبر_نازک_کار
ضربه سنگین بود؛ آثارش نمیدانم چه شد
غنچه رفت از دست؛ گلزارش نمیدانم چه شد
در میان شعله قطعاً میخ، سوزان میشود
در، در آتش سوخت؛ مسمارش نمیدانم چه شد
حرف آتش شد، میان شعله مادر گیر کرد
دست و بازو سوخت؛ رخسارش نمیدانم چه شد
شاخه وقتی خم شود یعنی که وقت چیدن است
قد او خم شد ولی بارش نمیدانم چه شد
تا نفس برگشت، پیراهن پر از خونابه شد
رفت علی از حال؛ بیمارش نمیدانم چه شد
در دم و در بازدم، خس خس علی را پیر کرد
وضع او در غسلِ دلدارش نمیدانم چه شد
.
.
🏴 #فاطمیه ۱۴۰۳
#زمزمه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#شام_غریبان
#حجت_الاسلام_شیخ_حامد_فاطمی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دستم رسید به پهلوی مجروح تو انگار
تازه میفهمم چی کشیدی از در و دیوار
زهرای من جان علی منو ببخش این بار
همه با هم - میزدنت - با هر چیزی که داشتن
خواستم کمک - کنم ولی - چل نفری نذاشتن
حلالم کن ای دوست / خداحافظ ای یار
حلالم کن ای عشق / به امید دیدار
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خونه دیگه بدون تو زندون شده زهرا
با بچهها بدون تو چی کار کنم تنها
من موندم و این غمکده ...؛ آبو بریز اسما
غسلت میدم - با اشک چشمای تر یتیمات
میسپارمت - به خاک قبر - روی دو دست بابات
حلالم کن ای دوست / خداحافظ ای یار
حلالم کن ای عشق / به امید دیدار
.
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
.👇