.
#امام_زمان
به نام خدا
ای منجی خلق جهان یا مهدی صاحب زمان
رؤیت چرا باشد نهان یا مهدی صاحب زمان
ای قافله سالار ما تنها تویی غمخوار ما
در انتظارت کاروان یا مهدی صاحب زمان
بی رؤیت ای جان جهان ای سایه سرو روان
هستیم چون باغ خزان یا مهدی صاحب زمان
آشوب در دنیا ببین خونین دل ما را ببین
ای اقتدار بی کران یا مهدی صاحب زمان
گر آشیانی داشتیم از خود نشانی داشتیم
ویرانه شد آن آشیان يا مهدی صاحب زمان
خواندیم با شور و نوا اَیْنَ مُعِزُّ الْاَوْلیا
داریم بر لب اَلْاَمان یا مهدی صاحب زمان
ای حجّت پروردگار تا کی تو را در انتطار
تا کی ز هجران خون فشان یا مهدی صاحب زمان
ای نور چشم فاطمه افتاده دل در واهمه
ما را ازین محنت رهان یا مهدی صاحب زمان
دیشب علی خونین جگر بگریست تا وقت سحر
از داغ زهرای جوان یا مهدی صاحب زمان
می شُست او با زمرمه جسم نحیف فاطمه
می گشت کم کم ناتوان یا مهدی صاحب زمان
در نیمه شب با صد مِحن بگذاشت او را در کفن
افتاد از پا ناگهان یا مهدی صاحب زمان
سر در گریبان کودکان مانده بجا باغ خزان
از دست رفته باغبان یا مهدی صاحب زمان
«یاسر» اگر خونین دلی شمع عزای محفلی
کن زمزمه با ارغوان یا مهدی صاحب زمان
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
253.4K
#امیرالمؤمنین:
یا مَن بِدُنیاهُ اشتَغَل
قَد غَرَّهُ طُولُ الاَمَل
اَلمُوتُ یَأتی بَغتَةً
وَ القَبرُ صُندُوقُ العَمَل
وَ لَم تَزَل فی غَفلَةٍ
حَتّی دَنی مِنکَ الاَجَل
..........
ای آنکه به دنیا مشغول شده ای
همانا آرزوهای طولانی فریبت داده
مرگ ناگهان بسویت خواهد آمد
و قبر صندوقخانه اعمال است
و تو در غفلت و فراموشی هستی
تا هنگامی که اجل به تو نزدیک شود
.
نحن جنود بقیةالله.mp3
2.39M
#رجز_ضداستکباری
🔹نحن جنود بقیة الله🔹
اهل فرارید، از بس حقیرید
از ما بترسید، از ترس بمیرید
ما لشکریان حیدر کرار
ما منتقمان سَیّد و سردار
سیلی میزنیم به روی استکبار
ابناءالحیدر
بر پا کنیم در شب حمله محشر
ابناءالحیدر
عازم به سوی قدسیم لشکر لشکر
ابناءالحیدر
آماده برا فتح خیبر دیگر
«نَحنُ جُنُودُ بَقِيَّةِ الله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرد نبردیم، مرد جهادیم
عمری در این راه، ما سر نهادیم
از فتنۀ دشمنیم همه آگاه
ماییم و شکوه راه نصرالله
هستیم همه فدایی این راه
ابناءالزهرا
هستیم مجاهدان مسجدالاقصی
ابناءالزهرا
هستیم همیشه یار و یاور مولا
ابناءالزهرا
تاریخ ما گرفته رنگ عاشورا
«نَحنُ جُنُودُ بَقِيَّةِ الله»
شاعر و نغمهپرداز: #جمعی_از_شاعران
#رجز #مقاومت_اسلامی
.
.
🕯سبک #زمینه ایام #فاطمیه شهادت و #شام_غریبان_حضرت_زهرا سلام الله علیها زبانحال
#زمینه_فاطمیه
#غم_گرفته
بند🕯
غم گرفته دوباره صدامو
نم زده باز هوای چشامو
از غمت تکیه دادم به دیوار دوباره
بعد تو پا میزارم تو رویام
با خیال تو هرشب همینجام
اشک چشمام تمومی نداره ، نداره
رو گونه هامه از درد تو رد بارون
غصه داره دل هر دوتامون
حرف رفتن نزن انقد آسون ،عزیزم
نرو نرو توون دوری تو من ندارم
از غمت سر به دیوار میزارم
بی تو من مثل ابر بهارم ، عزیزم
بیماری و من حالم خرابه
زینب با اشک و غصه میخوابه
دیدم که پهلوت زهرا شکسته
حیدر کنارت با غم نشسته
زهرا آروم جونم
بند🕯🕯
توی این کوچه ها سیلی خوردی
جونمو تو به این لب آوردی
کاری از دست حیدر دیگه بر نماید
من کبودی میبینم رو بازوت
سخت میخوابی تو از درد پهلوت
واسه تو اشک چشمای من سر نمیاد
بالا سر تو ام بی قرار و پریشون
روتو از چشم من برنگردون
گاهی وقتا میشی خیلی بی جون عزیزم
تموم آرزوم اینه باشی کنارم
این دقایق چقد بی قرارم
بی تو تلخ میشه این روزگارم عزیزم
این خونه بی تو ، دلگیره زهرا
بی تو نمیخوام باشم تو دنیا
رفتی و حیدر تنها شد آخر
تو زیر خاکی ای یاس پرپر
زهرا آروم جونم
بند🕯🕯🕯
پاشو بازم کنار علی باش
توی غربت تو یار علی باش
مضطرم کردی با رفتنت فاطمه جان
سخته غسلت بدم نیمه ی شب
این کفن چیه آورده زینب
کرده بیچاره من رو تنت فاطمه جان
رو صورتت چرا فاطمه رد دسته
قلبتو همسرم کی شکسته
از غمت حیدر از پا نشسته؛عزیزم
داره میریزه از پهلوهات خون تازه
روی سینت هنوز زخم بازه
داره حیدر خودش رو میبازه؛عزیزم
آغشته به خون دیدم تنِ تو
شُستم تورو از رو پیرهنِ تو
افتادم از پا با تشییع تو
خون شده چشمای حسنِ تو
زهرا نرو جوونم
#غسل_شبانه
روز #شهادت_حضرت_زهرا
۱۴۰۳/۰۹/۱۱
✍️🎵کربلایی مجید آقاجانی
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
#زمینه
#فاطمیه
#زمینه_حضرت_زهرا
[بند اول]
دلخوشی که به دل ما نمیاد
دستی که بشکنه بالا نمیاد
میخ در داغ شده بود؛خوب میدونم
محسنم دیگه به دنیا نمیاد
تموم دنیام سوخت
مادر بچه هام سوخت
من همه آرزوهام
درست جلو چشام سوخت
صدا میزد سوختم
جون تو بد سوختم
وقتی لگد به در زد
اخ زیر لگد سوختم
الهی الهی
بشکنه پای قاتل
دؤییدن تو خونم
یه لشگر از ارازل
الهی الهی
یکم بارون بباره
برا کافر حتی
ای کاش خدا نیاره
(واویلا...)
[بند دوم]
روزای روشنمون سیا میشد
روی چادرش برو بیا میشد
می دیدم مغیره تا کم می آورد
سریع با مغیره جابجا میشد
مغیره ی نامرد
به قصد کشتن اومد
دست که شکست غلاف و
دیدم به صورتت زد
اشاره کرد قنفذ
که مغیره محکم تر
کشتن فاطمم رو
مسلمونای این شهر
خدایا خدایا
هنوز برام سواله
چیه دین این شهر
که زن زدن حلاله
الهی الهی
عمر منو نگه دار
یه بخش از وجودش
مونده هنوز رو مسمار
(واویلا...)
به قلم: #علیرضا_دهقانی
.👇
.
#زمینه
#فاطمیه
#زمینه_حضرت_زهرا
[بند اول]
از وقتی تویِ بستری،بهونه میگیره حسن
چند روزه کابوس منه،که شبا دلگیره حسن
اینجوری پیش بره دیگه،به زودی میمیره حسن
آه...
دیدنت اینجوری،برام عذابه
دلای بچه ها،واست کبابه
غریبه عالمین،ابوترابه
پاشو ببین که چشمِ،من به راهه
درون سینه ی،علی پُر آهه
هم صحبتم فقط این شبا چاهه
(آه زهرا بمون زهرا بمون)
[بند دوم]
دیدم حسن توو خواب میگه،سیلی نزن مادرمو
چجوری باورم بشه،کسی زده همسرمو
همه ی دردت همینه،میبینی بی یاورمو
وای...
خیلی دلم شکست،اشکتو دیدم
صدای محزونه،تورو شنیدم
توو جوونی ببین،که قد خمیدم
پاشو ببین علی،نفس بریده
کسی جواب سلام،شو نمیده
دیگه بریده بس،طعنه شنیده
(آه زهرا نرو زهرا نرو)
[بند سوم]
یه روز میاد توو کربلا،کنار گودالِ بلا
تو میرسی توو قتله گاه،تو ازدحام اشقیا
سر حسین و میبُرَن،یه عده مست بی حیا
آه...
میبینه مادرش،که سر نداره
میبینه مادرش،یاور نداره
میبینه مادرش،پیکر نداره
میشینه از قفا،به روی سینه
مادرِ قد کمون،کاشکی نبینه
که پیکر حسین،رویِ زمینه
(آه مظلوم حسین،مظلوم حسین)
به قلم: #رضوان_شیرازی ✍
.👇
زمینه قرار بوده. در و دیوار.mp3
2.56M
#زمینه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#در_و_دیوار
#در_و_دیوار
#زبانحال_مولا
بند1️⃣
قرار بوده ، شادی بیاد توو خونه مون
قرار بوده ، یه بار دیگه پدر بشم
قرار نبود ، این اتفاق بیفته و...
اینجوری بی پسر بشم
فضه کمک کن ، برسون خودتو سراسیمه
فضه کمک کن ، میبینی حالزهرا وخیمه
فضه کمک کن ، فضه کمک کن
بار اوّله ، سر و صدا تو خونه شد
واسه کشتنش ، یه میخ در بهونه شد
خون بچهم از ، کنج دیوار روونه شد
( ای وای ، ای وای )
بند2️⃣
قرار بوده ، خونه مون آسمون باشه
قرار بوده ، خونه ی امن مون باشه
قرار نبود ، این اتفاق بیفته و ...
حالا سر زبون باشه
میبینی زهرا، تو که توو محل آبرو داری
میبینی زهرا، هیچکسی نیومد واسه یاری
میبینی زهرا، میبینی زهرا
توی کوچه مون ، سر و صدا بلند شده
واسه کشتنت ، چرا بگو بخند شده
ضربه ی غلاف ، شبیه بازوبند شده
(ای وای ، ای وای)
بند3️⃣
قرار بوده ، تا آخرش با هم باشیم
قرار بوده ، جدا از درد و غم باشیم
قرارنبود ، این اتفاق بیفته ...
روزی با قدّ خم باشیم
اون روزُ میگم ، روز پر از آشوبِ گودال
اون روزُ میگم ، سر پیراهن میشه جنجال
اون روزُ میگم ، اون روزُ میگم
گریه کردی و ، پیرْهَن و دوختی فاطمه
کشتنِ حسین ، یه فرقی داره با همه
زیر خنجری ، رگای نامنظمه
(ای وای ، ای وای)
🖍️#امیرطاهری ✍
.
شور.روزحسرت.mp3
2.41M
﷽
#شور_حماسی
#فاطمیه_۱۴۰۳
(شور فاطمیه)
بند1️⃣
روز حسرت - روزیه که
گریه کردی خیلی کم برای زهرا
روز حسرت - روزیه که
دیگه جبران نمیشه کم کاریه ما
حالا هم فرصت و غنیمت بشمار
اگه باری مونده تُو هیأت بردار
نکنه آرزو به دلشی روزی
به والله این - دقیقه ها - دیگه نمیشه تکرار
نگاهِ لطفش رُو سرِ عالم مستدامه
رُو حرفش حرف نیست هرچی میگه حُسن ختامه
برامون محشر یه نگاش ترفیعِ مقامه
(امنا یا فاطمه)
بند2️⃣
مادر من - یعنی صبرو
یعنی استقامتِ تُو راهِ مولا
مادر من - افتاد از پا
ولی پرچمِ علی رو برده بالا
یه روزی منتقم میاد از راهو
میشه دست یهودیا کوتاهو
عَلَم مرتضی جهانگیر میشه
چه خوبه که - با جون و دل - میبینی نور ماهو
میاد آقا با دشمنای مولا میجنگه
با لطفش حتی تمومیِ دلها یه رنگه
طنین صوتِ انابنُ فاطمهش قشنگه
(امنا یا فاطمه)
🖍️ #امیر_طاهری
#فاطمیه
#شور_حضرت_زهرا
بسم الله الرحمن الرحیم
متن نماهنگ ( آسمون کبود )
ویژه ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🥀
به نام خدای مهربون
خالق زمین و آسمون
آسمونی که فاطمیه
میشه کبود و پر بارون
فاطمیه ها
دلا میشه پرچم سیاه
حسن به یادت تو کوچه ها
بلند میگه وا اماه
مادر بمیریم واست آخه
سپر شدی واسه شیعه ها
واسه ولایت علی تو دم زدی
امت ندیده بود ولله ازت بدی
همسایه ها جفا ، کردن به حق تو
مجلس ختم تو ، نیومد احدی
مادر بمیرم برات ۳
بند دوم
دنیا داره میشه آماده
دشمن رو به روت ایستاده
ای شیعه برخیز آماده باش
حضرت مهدی فرمان داده
ما آجرک الله گویان
در به در به دنبال آن
کس که شود همدم تا
در حجمه این فتنه ها
بهش بگیم ادرکنا
برای یاریِ ، تو جونمم میدم
گنهکارم ولی ، هنوز دوست دارم
خسته شدیم دیگه از این همه بدی
زودتر بیا آقا ، به مادرت قسم
آقا مهدی بیا ۳
Final -Sorod 02.mp3
11.95M
🥀نماهنگ #آسمون_کبود🥀
به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🖤
کاری از نوجوانان مجموعه فرهنگی هنری مسجدالاقصی_مشهد
|⇦•کسی نشناخت زهرا را...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس حاج احمد واعظی•✾•
از آن روزی که سامان داد هستی،کل دنیا را
کسی نشناخت زهرا را، سلام الله علیها را
سلام الله علیها کیست این خورشید بی پایان
که روشن کرده از خاک قدومش چشم دنیا را
سلام الله علیها، از صلاة او، چه میدانی که خسته کرده تسبیحات او پشتِ مصلی را
*جانِ عالم به فدات بیبی جانم، فدای شما و به محراب ایستادن شما و نماز خوندن شما،شنیدید به وقت نماز،خداوند همه بالاییها رو صدا میزد:"یا ملائکتی! اُنظُروا اِلی اَمَتی فاطمَه " بیاید نگاه کنید چه جوری بدنش میلرزه؛ بیاید نگاه کنید نماز فاطمه ی منو...*
سلام الله علیها ازصلاة او چه میدانی
که خسته کرده تسبیحات او پشتِ مصلی را
*تسبیحاتی که امروز، عزیزانش فرمودند:
یه دو رکعت نماز با تسبیحات مادرم فاطمه سلام الله علیها از هزار رکعت پیش من عزیزتره. فرمودند: شامل حال کیه این ذکرکثیر ویژهای که خداوند در قرآن اشاره کرده؛ کیه این ذاکرش؟ یکی از مصادیقش، بارزترینش، روشن ترینش، مهمترینش، کسی که بعد از نماز تسبیحات حضرت زهرا بگه..که مثل همین روزهای گذشته با همه بیرمقی خمیده میومد احد کنار قبر حمزه سیدالشهدا مینشست گریه میکرد، زار میزد، درد دل میکرد،با عموجانش حمزه حرف می زد. معروفه که از همون خاک اولین تسبیح تربت شاید توسط بیبی ساخته شد ،از قبر عمو جانش حمزه خاک برداشت و گل درست کرد و گلوله درست کرد و به عدد تسبیحی که میخواست خانم تسبیح ساخت. کنار قبر عمو جانش حمزه درد دل میکرد.. گفت : که ای عموی راز نگهدار من،حمزه دلاور پهلوون، یادته کسی جرات نمیکرد به عزیز برادرت چپ نگاه کنه، به بابام رسول خدا ،تا تو بودی...*
ای عموی راز نگهدار من
گوش کنی اینک تو به اسرار من
عمو جان! حق مرا از نظر انداختن
اهل مدینه به سرم تاختن
*ریختن خونمون؛ عموی دلاورم کجا بودی که بین در و دیوارفضه را صدا زدم.. شام غریبان مادره امشب؛ چه گذشته نمیدونم...الهی برات بمیرم... الهی برات بمیرم...رحمت خدا به اشکاتون ؛خدا این اشکا رو ازتون نگیره ؛خدا گریه به سوز و گدازه بیبی رو از هیچ کی نگیره؛ هرکی داره براش زیاد کنه؛ به قرآن! گنجه رفقا؛ نمیدونیم این روضهها چیه؟ کمش، زیادش، کوچیکش، بزرگش،به قرآن اینا حساب کتاب ماست... روضه، روضه است. محل رفت و آمد بالاییاست... الان چشم دلت باز باشه ازدحام رفت و آمد بالاییا ،صدای شه پر بالاییا میاد..غریبانه به اسما فرمود:بیا کمکم کن.به آقا فرموده بود: راضی نیستم اونایی که اذیتم کردن...اونایی که حق تو رو گرفتن... آقا جان هیچ کی نباشه...همه چی مخفی باشه...*
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_احمد_واعظی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس حاج احمد واعظی •✾•
بچهها نشستن... توی عالم مادری تر از بچههای بیبی مگه هست؟! اول و آخر عاطفه و احساسن. بچهها نشستن... بدنی که ازش هیچی نمونده، که آب شده؛ بابا قراره غسل بده.بیبی فرموده بود:علی جان! از زیر پیرهن غسلم بده... اسما آب میریخت، مولا غسل میداد...اشکای مبارکش میریخت... یک دفعه بین غسل دادن حالش عوض شد ...خودشو کنار کشید؛هی سرشو به دیوار میزنه علی، فریاد میزنه، مظهر صبر خدا به هم ریخته؛ بلند بلند گریه میکنه... وای زهرااااااام واااااای... آقاجان چی شد؟! چه اتفاقی افتاد؟! حق با شماست...فقدان فاطمه حق باشماست.. اما ندیده بودم اینجوری... چی شد آقام؟! فرمود:اسما رها کن علی رو... اسما بیا نگاه کن هنوز بازوش ورم داره... اسما بیا ببین چکار کردن با فاطمه...اسما بیا ببین چه جوری زدنش ... هرجوری بود کارو تمامکرد*
بریز آب روان اسما
به جسم اطهر زهرا
ولی آهسته آهسته
همه خواب و علی بیدار
نهاده سر روی دیوار
کشد آه از دل خونبار
ولی آهسته آهسته...
*شده تا حالا مجبور باشی آروم گریه کنی؟! نه! نه ! همچین شرایطی برای ما به وجود نیومده؛ تمام حواس علی، به اطرافه کسی متوجه نشه؛ گاهی شاید،دست می گیره به دهن، اسماء...!*
ببین بشکسته پهلویم
سیه گردیده بازویم
خودش همه کار رو باید انجام بده؛ برای همه هستیش ،برای همه زندگیش... هرجوری بود تموم شد.بندای کفن رو بست ؛چشمش به بچههاش افتاد، دارن دق میکنن...حسن جان! حسین جان! دخترم! بچهها ! پاشین قربونتون برم ؛ بیاید یکبار دیگه مادر رو ببینید؛ بچهها پریدن از جا؛خودشون رو انداختن از دو طرف؛ آقاجون ابی عبدالله، امام حسن ،از دو طرف اومدن خودشون رو سینه مادر قرار دادن، امیرالمومنین داره با اشک نگاه میکنه منظره رو ؛ خودِ مولا میگه :یه دفعه دیدم بنده ها خود به خود باز شد، گرههای بند کفن وا شد، دستای مادر اومد بیرون، یکی گردن حسنش یکی گردن حسینش... مولا فرمود: صدایی از بالا شنیدم: آقا! بچهها رو جدا کن... بالا به هم ریخته بالاییا تاب نیاوردن ،بیتاب شده خلقت بردار بچهها رو...امروز من تعریف میکنم همه به هم میریزن؛ یه روز دق کنیم جا داره؛ اما بالاییا! اتفاق خاصی اینجا برای بچهها نمیافته، باباشون اسدالله ،مثل شیر هست ،تازه تو خونه هست، دشمنی نیست ،هتاکی نیست، حرامی نیست ،جمع خانوادگی ان ،با مادر دارن وداع میکنن،شما میگید ما به هم ریختیم... آی بالاییا ! من بچههایی رو میشناسم رو بدن بی سر باباشون افتاده بودن... اونجا چه دلی داشتید وقتی یه عده با تازیانه ریختن.....*
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_احمد_واعظی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یتیمان جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند
#ایام_فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
😭😭😭😭😭
ضمن عرض سلام و آرزوی سلامتی و طول عمر خدمت کاربران وذاکرین محترم🙏🌺
❤️ از شما به واسطه ی قلب مهربان و دستان پر مهرتان درخواست کمک برای بیماران مستمند را داریم🙏🌺
🔰بیماران سرطانی، بیماران ریوی، بیماران زخم بستر، جهیزیه عروس، به خانوادهای بی سرپرست مستمندکه نیازمند کمک های شما هستند
ومریضان نیاز به درمان وکمک مالی دارند و این درمان نیاز به هزینه دارد.✅
🔰《موارد نیاز فوری برای این عزیزان 》👇
👈 یک عدد کپسول اکسیژن ساز برقی
🙏🌺خواهش میکنم درهزینه دارو و درمان کمک بفرمایید واقعا دیگه برا این عزیزان خیلی سخت شده هزینه هامون خیلی سنگینه
🙏🌺از شما خیرین محترم خواستاریم تا در صورت امکان ما را از کمک خود محروم نکنید.
💳بانک ملی شعبان پور
6037998105409568
خواهشمندم کمک های نقدی تان را به این کارت واریز کنید تا هم دردی از دردمندان کم شود و هم توشه ای برای آخرت شما🙏🌺🌺
جزاکم اللّٰه خیرا کثیرا
خادم شما شعبان پور
.
#زمزمه، #زمینه، #شور
#شهادت_حضرت_زهرا سلام الله علیها
سادات ببخشن، شد فاطمه نقش زمین
سادات ببخشن، پیش امیر المومنین...
سادات ببخشن، خورد تازیانه بر جبین
آتیش به در زَد، اون که به مادر سیلی زَد
آتیش به در زَد، میزد به مادر با لگد...
آتیش به در زَد، تو خونه با قنفذ اومَد
در رو شکستن، مادر تو آتیش زَد صدا
در رو شکستن، میزد مغیره بی هوا..
در رو شکستن، زَد تازیونه بی حیا..
جای غلافه، رو بازوی یاس کبود...
جای غلافه، میزد تو رو در بین دود
جای غلافه، یا جای سیلیِ حسود
ردِ طنابه، رو دستای شیر خدا
ردِ طنابه، دستاش شده بسته چرا؟!
ردِ طنابه، شد فاطمه غرقِ نوا...
مادر رو کُشته، اون که میخندید به علی
مادر رو کُشته، اون غاصبِ حق ولی...
مادر رو کُشته، دشمن به امر اوَلی...
وای مادر من، وای مادرم وای مادرم.....
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#زمزمه_حضرت_زهرا
#زمینه_حضرت_زهرا
#شور_حضرت_زهرا
#فاطمیه
.👇
.
#نوحه، #زمینه
#شهادت
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
یاعلی، آجرک الله..
فاطمه، رفته زِ دنیا با دلی، غرقِ غم و آه
یاعلی، آجرک الله.. یاعلی، آجرک الله..
یاعلی، آجرک الله..
شد علی، بی کَس و تنها
چاه شده، همدم مولا
میزند، بر سر و سینه
تار شده، ماهِ مدینه
یاعلی، آجرک الله..
رفته با، صورت نیلی
خسته از، ضربت سیلی
قامتش، خم شده از غم
مرتضی، گرفته ماتم..
یاعلی، آجرک الله..
زینبش، زار و غمین است
مجتبی، گوشه نشین است
وعدهی، حسین و مادر
کربلا، لحظه ی آخر..
یاعلی، آجرک الله..
فاطمه، شبای جمعه
داره بر، حسین روضه
میخونه، غریب مادر
ای گلِ، بریده حنجر
یاحسین، یا ثارالله یاحسین، ابیعبدالله
یاحسین، غریب مادر..یاحسین، غریب مادر..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_شهادت_حضرت_زهرا
#زمینه_شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
.👇
.
#زمینه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
یازهرا یازهرا...
ای قدر و، ای کوثر ای جانِ، پیغمبر
رفتی با، قدی خم از خونه،یِ حیدر
بعد از تو حیدرت تنها وُ بی کِسه
بر هر سلامشم.. پاسخ نمیرِسه
ای یاسِ نیلیِ... باغِ علی مرو...
ای تنها حامیِ... جانِ ولی مرو...
یافاطمه مرو...
پاشو ای، دلبندم بانویِ، خوشخندم
تو رفتی، از خونه بی تابه، فرزندم..
آرامشِ دلم... اون خنده ی تو بود
حالا تو رفتی با یک صورت کبود
حتی فرشته ها گریونتن همه
شد نوحهی دلم مظلومه فاطمه
مظلومه فاطمه...
وای از اون، حرفایی که گفتی، تنهایی
آخر وا،سه محسن.. نَخوندی، لالایی
وای از وصیتات... که قلبمو شکست
تا گفتی از حسین غم رو دلم نشست
هی خوندی روضهشو..با ترس و اضطراب
گفتی میره سرش... تا مجلس شراب...
ای بی کفن حسین... عریان بدن حسین
ای رأس غرق خون.. خونین دهن حسین
مظلوم حسینِ من...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#زمینه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
.👇
.
#زمینه
#شهادت_حضرت_زهرا سلام الله علیها
می باره ابر آسمون
گلم شدی دیگه نیمه جون
نداری به بازو هات توون... آه ای دل..
خانومم حیدر و ببین
بلند شو کنار من بشین
میدونم اینو شدی غمین...آه ای دل..
من بی تو بی قرارمو...
بیا تو بمون کنارمو...
ببین کسی رو ندارمو.... آه ای دل..
ای سپاهِ حیدر
شکستی ولی، بمون فاطمه
ای پناهِ حیدر
وصیّت برام، نخون فاطمه
مرو فاطمه
مرو فاطمه مرو فاطمه...
کاشکی چشمامو بسته بود
همون که در و با پا گُشود..
ندیده بودم شدی کبود.... ای یاسم..
کاشکی دستام رها میشد
دَر از چادرت جدا میشد
قنفذ کمی با حیا میشد... ای یاسم..
اما دیدم تو رو زدن...
یه عده تو خونم اومدن...
تو رو میزدن جلو حسن... ای یاسم..
قلبم و شکستن...
بمون و بهم، بده التیام...
دستامو که بستن...
حالا هم بهم، نمیدن سلام...
مرو فاطمه
مرو فاطمه مرو فاطمه...
باشه از این جهان برو
خمیده و قد کمان برو..
برو ولی بی نشان برو... خانومم
باشه غُسلت به گردنم
خودم مزارت رو میکنَم
سیاهپوشه غربتت منم... خانومم
باشه میری ولی ببین..
که زینب تو شده حزین..
حسن شده گوشه ای غمین... خانومم
حرف آخرم رو..
میگم فاطمه، بهجون حسین..
میشَود بمانی؟..
قسم بَر رگ و.. ، بهخون حسین..
مرو فاطمه
مرو فاطمه مرو فاطمه...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#زمینه_شهادت_حضرت_زهرا
#زمینه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه #زمینه
#شهادت_حضرت_زهرا سلام الله علیها
آتیش می گیرم، وقتی مقتل رو، میخونم..
با بعضی از این، حرفای روضه، محزونم..
بِنعلِ السیف.. ، زدن تو رو میون کوچه ها
بِنعلِ السیف.. ، زدن تو رو یه عده بی حیا
بِنعلِ السیف.. ، زدن به پهلوی تو بی هوا
جلو چِشِ علی زدن.. با تازیوونه مادر و..
کشتن علی رو وقتیکه.. کشتن یاس پرپر و..
وا اماه وا اماه...
پیشِ چشمای، حیدر سیلی زد، اون کافر
نامرد هی میزد، با دوتا دستاش، بر مادر
مضروبةٌ.. ، ضربه ی مُحکم به تو میزدن
مضروبةٌ.. ، سیلی زدن تو رو جلو حسن
مضروبةٌ.. ، چل نفری تو خونه اومدن..
یکی لگد به سینه زد.. یکی لگد به پهلو زد..
مغیره شلاق میزد و.. قنفذ غلاف به بازو زد..
وا اماه وا اماه...
هیزم آوردن، آتیش آوردن، نامردا
درو..سوزوندن، افتاده حالا، رو زهرا
بِرِجْلِهِ.. در اُفتاده به رویِ تو چرا؟!..
بِرِجْلِهِ.. ناله زدی که ای فضه بیا..
بِرِجْلِهِ.. کشتن محسن و زیرِ دست و پا
محسن و کشته میخِ در.. مادر و کشته یک لگد..
اما علی رو کشته این.. که دومی خنده میزَد..
وا اماه وا اماه...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#زمزمه_حضرت_زهرا
#زمینه_شهادت_حضرت_زهرا
#زمینه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
.👇