eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.1هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
📚 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_پانصدوشصت‌وهشت عمق فاجعه.... یعنی تمام مدت را باید درگی
📚 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . اصلا گوشش به این حرفا بدهکار نیست.مانی رم برد پیش خودش دانیال پوزخندی می زند و با نگاهی تحقیرآمیز رو به من می گوید: اخالق هیچ وقت عوض نمی شه..مسیح خان هم از اول اینجوری بود:کله شق،مغرور و خودخواه... می خواه چیزی بگویم،اما قبل از من نیکی با آرامش و شمرده شمرده می گوید:استقلال طلبی،یه خصوصیت مثبت به شمار میآد، و هیچ ربطی به مغرور و خودخواه بودن نداره... متعجب به نیکی زل می زم. اصلا انتظار نداشتم در حمایت از من چیزی بگوید. هنوز شوکه ام. در حیرت از رفتار های گاها ضد و نقیض نیکی... عمومسعود می گوید:من واقعا از این اخلاق مسیح خوشم می آد و به این خصوصیتش افتخار می کنم. با قدردانی نگاهش می کنم و لبخند می زنم. این بار نوبت مامان است. رو به دانیال می کند و می پرسد:تو چی دانیال جون؟یادمه زمان دبیرستان و دانشگاه یه رقیب جدی برا مسیح بودی... الآن چی؟ دانیال در حالی که با غذایش بازی می کند می گوید:من پیش بابا هستم،نقشه کشی نمی کنم. مانی پوزخندی می زند و با لحن خنده می گوید:عه...معماری رو چه به نساجی،مهندس؟ "مهندس" را آشکارا با تحقیر میگوید. دانیال با اخم به طرف مانی برمی گردد:ولی من به این شغل علاقه دارم.. نگاهم می کند و ادامه می دهد:هرچی نباشه یه کارخونه زیر دستمه و صبح تا شب تو شهرداری التماس این و اون رو نمی کنم و تو یه شرکت خاک خورده،واسه دو تا هزار تومنی اتود دستم نمی گیرم و نقشه بکشم واسه... خون به مغزم نمی رسد. تا به حال اینقدر زیر بار توهین نبوده ام. میان کلامش می دوم و بی اعتنا به او رو به مانی می گویم:مانی جان..همه مثل من و تو خودساخته نیستن... 🔖لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ¤📄به قلم: 𐚁 سِپُردن‌ِاِحساسات‌به‌ڪاغَذِسِپید ╰─ @Asheghaneh_Halal . 📚 ⏝