eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄🇮🇷
13.3هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
87 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄🇮🇷
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_چهارصدوپنجاه‌وهشت گر گرفته‌ام از این همه نزدیکی.. صدایش
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . :_سلام بر خانواده،من برگشتم.. زنعمو با اخمی ساختگی بلند میشود و با دلخوری میگوید +:خوشم باشه...آقامانی سفر بخیر...ما تو خونوادمون از این سفرای بیخبر و یهویی نداشتیما... مانی لبخندی به پهنای صورت میزند و زنعمو را بغل میکند. :_دورت بگردم خوشگل خودم... از آشپزخانه بیرون میروم و کنار مسیح میایستم. زنعمو سعی دارد از حصار دستان مانی بیرون بیاید : عه ولم کن مردِ گنده... مسیح میخندد،مانی با سماجت میگوید :_نه،تا حالا دختری به زیبایی شما ندیدم،باید باهام برقصین... و برابر زنعمو زانو میزند. زنعمو با لبخند میگوید : دلم برات تنگ شده بود،دیگه از این کارا نکن.. مانی دست مادرش را میبوسد:چشم به رابطه‌ی صمیمیشان غبطه میخورم.بیشتر از برخی مذهبیها به مادرشان محبت میکنند. مانی جلو میآید ومسیح را بغل میکند. از او که جدا میشود میگویم :سلام آقامانی... مانی لبخند گرمی میزند :سلام سرجایم کنار مسیح مینشینم. مانی به طرف آشپزخانه میرود:کجا رفتی عشقم؟هنوز باهام نرقصیدی... صدای مسیح کنار گوشم میآید :_مامان من،از این مادرشوهر بدجنسا میشد،چه وردی خوندی که اینجوری اسیرت شده ؟؟ با دلخوری میگویم:عه پسرعمو... بلند میشوم و قصد آشپزخانه میکنم که مسیح با شیطنت میگوید :_به نظرت اگه مامانم بشنوه اینجوری صدام میکنی چی کار میکنه ؟ و بعد در حالی که به سرش حرکت پاندولی داده،ادای من را درمیآورد : عه پسرعمو... پرتقالی از ظرف برمیدارم و به طرفش پرتاب میکنم. با خنده حالت تدافعی میگیرد و دستهایش را بالا میآورد و میوه را در هوا میقاپد. برمیگردم و با خنده به طرف آشپرخانه میروم. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝