•[ #ادعیه📖 •]
.
.
✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِه و
اَحجُبني عَنِ السَّرفِ و الإزدیاد و
قَوِّمني بالبذل و الاقتصاد ......
☀️پروردگارا به محمد و آلش درود
فرست و مرا از اسراف و تبذیر برکنار
دار و خصلت اعتدال عطایم کن....
#آمین_یا_رب_العالمین
📕|• #صحیفه_سجادیه. دعا ۳۰
ترجمه جواد فاضل .ص:۲۴۲
.
.
سیم دلتو ــوصل ڪن😌👇
[•🌙•] @asheghaneh_halal
تحدیر_تندخوانی_جز_دهم_قرآن_کریم_.mp3
4.01M
••🍃🎙••
#سکینه
🌙: #ویژهبرنامهماھمبارڪرمضان
تلاوت هرروز یڪ جزء از قرآن ڪریمـ📖
بھ صورت تحدیر(تندخوانے)
[• جزء دهم •]
@asheghaneh_halal
••🍃🎙••
[• #مجردانه♡•]
زودتـر بيـا...\\✋🏻
دلم ربناےِ\\🗣
چشمان «تــو»\\🍃
را ببينـد و افـطار ڪنـد...\\☕️
#مرجان_امینے
#اسنپ_بگیـرم_براااات؟😐
مجردان ـانقلابے😌👇
[•♡•] @asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
••🍃🕊•• #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بہ نیت: ••شھید سید رضا طاهر•• ••شهید حسین مشتاقے•• #دو
••🍃🕊••
#خادمانه | #چفیه
صدای #مشتاق دربی سیم📞 بلند شد
من #مشتاقم .... تیـ💥ــرخوردم ....
دارم حسینی می شوم😭
عبدالله، عبدالله، مشتاق
محمود، محمود، مشتاق
#حسین_مشتاق ، هم دراثر شدت مجروحیت درکنار یار و دوست باوفایش #سیدرضاطاهر به شهادت رسید😔
متاسفانه بدلیل شرایط سخت منطقه، پیکرهای شهیدان⚰ سیدرضا طاهر و حسین مشتاقی در #خانه_زرد، ماند.
شهید طاهر #دو_هفته بعد پیکرشون برگشت و شهید مشتاقی #40روز بعد شهادت🕊
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد
#شهید_سیدرضا_طاهر
#شهید_حسین_مشتاقی
[🌷]ارسال صلوات ها
[🌷] @F_Delaram_313
ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇🏻
@asheghaneh_halal
••🍃🕊••
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
---
🏴
---
#ثمینه
اے خدا
چشاے فاطمہ ترهـ😢
این شبا
صاحبعزا پیمبرهـ💔
تو مادرِ مادرِ تمومِـ عالمے
دارے میرے غریبونہ😰
---
🏴 @asheghaneh_halal
---
[• #مائده🍲 •]
.
.
#فرنی
شیر 4 لیوان
آب نصف استکان
گلاب نصف استکان
شکر 4 قاشق غذاخوری
آرد برنج 4 قاشق غذاخوری سرپر
هل سائیده شده و پودر شده نصف قاشق چایخوری
#دستور_طبخ
❤️ابتدا شیر سرد را با لیوان های دسته دار که در تمامی خانه ها یافت می شود در قابلمه مورد نظر ترجیحا (تفلون ) بریزید.
💛سپس آرد برنج را به همراه آب ، شکر و هل اضافه کنید و کاملاً هم بزنید تا آرد و شکر در شیر سرد حل شوند. مواد مخلوط شده را روی حرارت ملایم گذاشته و مرتباً هم زنید اگر لحظاتی هم زدن را متوقف کنید، باعث می شود آرد برنج در شیر گلوله گلوله شود.
💚پس مرتباً به هم زنید تا کمی غلیظ شود .بعد گلاب را اضافه کنید و هم بزنید تا قوام و غلظت لازم برای فرنی بدست آید فرنی را بایستی سریعاً در کاسه های کوچکی که از قبل آماده چیده اید، بریزید دقت داشته باشید که در هنگام سرد شدن کمی سفت تر می شود پس وقتی از روی حرارت برمی دارید نه سفت و نه شل باشد.
#نکته_آشپزی🍜
اگر اتفاقی فرنی ته گرفت سعی کنید دیگر از ته قابلمه مواد را هم نزنید و از 2 میلی متر بالاتر قابلمه بقیه مواد را هم بزنید.
#نکته_معنوی ✨
هنگام خستگی از کارهای خانه ذکر «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» را زیاد بگوییم.
.
.
تغذیه ـسالم و اقتصادے در😌👇
[•☕️•] @asheghaneh_halal
°🐝| #نےنےشو |°🐝
امسَب سَب وفات حضلت خدیجه بود!😢
منمـ هملاه آغاجون اومدمـ
حَلمـ حَضلَتِ معصومہ😍
آغاجون میگه حَضلَت خدیجه،همسَلِ پیامبَل
و مامان حَضلَتــِ فاطمہ هستن!
میگہ ایسُون اولین بانویے بودن
که بہ اسلامـ ایمان آولدن!😃
من،کلی اطلاعاتــ از ایسُون بہ دست آولدَمـ😎
آفرین به تو دختر قشنگم!😍
مجتهد آیندهـ زندگے منے شما!☺️🍃
استودیو نےنےشو؛
آبـ قنــــ🍭ـــد فراموش نشه 👶👇
°🍼° @Asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_پنجاه_وهفت -آره. سابقت رو دارم. بیچاره سعیدی، اینقدر ازش سوال کردی که آ
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_پنجاه_وهشت
وسایلش را جمع کرد و برگه کاغذی را که شعر رویش نوشته شده بود دست گرفت. به برگه خیره شده بود. با خط نستعلیق شکسته زیبایی نوشته شده بود. خوشش آمد. منگنه روی میزش را برداشت و تکه کاغذ را به دیوار روبرویش چسباند...
سر میدان انقلاب بود که سعید را دید. بوق زد. سعید جلو آمد.
-بله آقا؟ می تونم کمکی کنم؟
شروین متعجب گفت:
-مخت تاب خورده؟
سعید که خودش را مردد نشان می داد گفت:
-شروین؟ تویی؟!
-نه، بابامم، این مسخره بازیها چیه؟
سعید سوار شد.
-اولش نشناختمت. از صدات شک کردم. جون تو قیافت عوض شده! مخصوصاً موهای شونه کرده، صورت اصلاح شده. غلط نکنم رفتی حموم
-نمکدون!
سرکلاس آماده و حاضر نشسته بود. شاهرخ وارد شد و سلام کرد. یک ساعت بعد درس دادن تمام شد. شاهرخ دستکشش را در آورد و گفت:
-تمرین ها رو حل کردید؟ سخت که نبود؟
بچه ها هر کدام چیزی می گفتند.
-خب. هرکس هر سوالی داره بیاد پای تخته
یکی دو نفر پای تخته رفتند. سوالشان را نوشتند و شاهرخ همانطور که نشسته بود راهنماییشان کرد تا سوال حل شود. شروین هم دست بلند کرد و پای تخته رفت. صورت سوال را نوشت. شاهرخ نگاهی به سوال کرد. لبخندی گوشه لبش نقش بست. بلند شد و گفت:
-این سوال یه کم مشکله. من خودم حلش می کنم. نیاز به توضیح داره
و به شروین اشاره کرد:
- شما بشینید
استاد جواب مسئله را نوشت. شروین دوباره دستش را بالا کرد. شاهرخ گفت:
-صبر کنید. این جواب کلیه. نکات دیگری هم هست که باید بگم
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_پنجاه_وهشت وسایلش را جمع کرد و برگه کاغذی را که شعر رویش نوشته شده بود د
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_پنجاه_ونه
شاهرخ حل می کرد و شروین مات و مبهوت نگاهش می کرد. بعد از ده دقیقه صدای بچه ها درآمد.
- آقا خسته شدیم
-ما دفترمون تموم شد، میشه بریم دفتر بخریم؟
-شما که نمی خواید این سوال رو توی امتحان بدید؟
- وقت تموم شد استاد
شاهرخ ایستاد و نگاهی به کلاس انداخت.
-دستمون خشک شد، کلمون داره گیج میره. ما که هیچی نفهمیدیم. فقط رونویسی کردیم
-آخه شروین اینم سواله تو پیدا کردی؟ توی تمرین ها نبود
-درسته، این سوال توی تمرین ها نبود ولی به هرحال سوال یکی از دوستاتونه. برای امتحان همون قسمت اول کافیه
بعد گچ را پای تخته انداخت، دوباره دستکش را در آورد و گفت:
-تا میان ترم وقتی نمونده. شما هم عقب هستید. اگر بخوایم تمرین ها رو حل کنیم باید چند جلسه اضافه بیاید
-استاد شما جواب مسئله ها رو بنویسید ما کپی می کنیم. اینجوری نیاز به کلاس اضافه هم نیست
- آره استاد، اینجوری بهتره
-درسته ولی تضمین نمی کنم جوابها رو بفهمید. بعضی از جوابها رو باید توضیح بدم
-عیب نداره استاد. خودمون یه کاریش می کنیم. ما همین کلاس ها رو هم به زور می آیم چه برسه به کلاس فوق العاده
شاهرخ خنده ای کرد و گفت:
-باشه. هرجور مایلید. مسئله ها زیاده. از هر نمونه یکیش رو حل می کنم
کلاس موافق بود. وقت تمام شد. بچه ها از کلاس بیرون می رفتند. شروین هم وسائلش را جمع کرد. شاهرخ با دستش اشاره کرد. شروین رفت سر میز.
-سوالی که شما پرسیدید هنوز جای بحث داره ولی دیدید که سر کلاس نمیشه. اما اگه مایل بودید آخرش رو بدونید من مشکلی ندارم
شروین دستپاچه گفت:
-الان؟
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_پنجاه_ونه شاهرخ حل می کرد و شروین مات و مبهوت نگاهش می کرد. بعد از ده دق
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_شصت
-کاغذی که دستتون دیدم نشون میداد هنوز سوال دارید. اینطور که معلومه خیلی با دقت درس می خونید. مطمئنم اگر من اون نکات رو نمی گفتم خودتون می پرسیدید
شروین من من کنان جواب داد:
-بله... ولی راستش الان خسته ام. اگر اشکالی نداره باشه برای بعداً
- باشه. هرجور صلاح می دونید
شاهرخ رفت. شروین نفسش را بیرون داد. کمی به تخته خیره ماند. بعد از کلاس بیرون رفت. سعید دم راه پله منتظرش بود.
-چی شد؟
شروین نگاهی گنگ به سعید کرد. توی حیاط که رسیدند گفت:
-انگار فکر آدم رو می خونه. باورت میشه سعید؟ سوال رو کامل حل کرد. حتی یه چیزهایی گفت که من عمراً می فهمیدم
-داداش سیاه ضایع شد
-ول کن ماجرا هم نیست. بعد از کلاس گیر داده بقیش رو حل کنه. الکی بقیه جواب رو هم گذاشت گردنمون. آدم رو به غلط کردن میندازه
- می خوای چه کار کنی؟
شروین مفلوکانه جواب داد:
-اگر نرم خیلی تابلوئه. باید فکر کنه واقعاً سوال داشتم
-امروز که نمی خوای بری؟
شروین وحشت کرد:
-نـــــــه! کلم داره سوت می کشه
- بابک سراغت رو می گرفت
- حوصله ندارم. بلد هم نیستم
سعید سعی کرد مجابش کند:
-اون دفعه هم همینو می گفتی ولی دیدی که خوش گذشت. تازه اگه بخوای بلد بشی باید زیاد بازی کنی
- حوصله دودش رو ندارم
-نمی خوای نیای بهانه الکی نیار. نه که خودت لب نمی زنی
-آخه سیگار نمی کشه که. دودکش کار خونه است... همچین سیگار برگ می کشه انگار سیگار لایته !!
بابک خیلی گرم تحویل گرفت.
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
😊✋دوباره سلام به همه
😊☝️امشب میخام براتون بگم برنامه پویش حجاب فاطمی چیه؟
🔍قبل از اجرای پویش یه تحقیقی انجام شد درباره اینکه الان چطور میشه یک اقدام عملی موثر توی فضای حقیقی جامعه انجام داد
📊 از نظر مهندسی اجتماعی، فضای جامعه بصورت کارشناسی شده آسیب شناسی و بررسی شد.
بعد از مدتها تحقیق و بررسی، یه طرح ویژه اجرا شد.
📮این طرح در قالب یه سری برچسب های خاص با پیامهای مهندسی شده اجرایی شد.
برچسبهایی که مخصوص نصب پشت خودرو هستند و حاوی پیامهای خاصی اند.
👌بعد از اجرا شدن هم بسیار مورد استقبال واقع شد و درخواست های زیادی از سراسر ایران اومد و تا الان، چندین هزارتا برچسب برای افراد مختلف در سراسر کشور ارسال شده
‼️اما گفتم مهندسی اجتماعی و شاید براتون سوال پیش اومد که مهندسی اجتماعی یعنی چه و این برچسب ها چه ویژگی دارند؟!
🔻فردا شب درباره مهندسی اجتماعی براتون توضیح میدم
✋شب همگی خوش
#پویش_حجاب_فاطمے ۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرکی ۱۰ دقیقه وقت داره و میخاد همه ی توضیحات را یه جا بخونه به این آی دی مراجعه کنه
@hemayat_puyesh
[• #سکینه🎙 •]
.
.
#دعاے_روز_یازدهم_ماه_رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.
خدایا دوست گردان بمن در این روز نیکى را و نـاپسند بدار در این روز فسق ونافرمانى را وحرام کن بر من در آن خشم وسوزندگى را به یاریت اى دادرس داد خواهان.
.
.
چند ڪلمه ــمناجات😌👇
[•💐•] @asheghaneh_halal
•[ #ادعیه📖 •]
.
.
✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آله و
هَب لَنا یقیناً صادقاً تَکفینا من مَؤُنَةِ
الطَّلَبِ و اَلهِمنا ثِقةً خالصةً.....
💫 پروردگار من! به روان محمد و
آل محمد درود فرست و ایمان ما را
با یقین و اخلاص بیارای. آن چنان
که از بلای آز و حرص نجات یابیم.
#آمین_یا_رب_العالمین
📕|• #صحیفه_سجادیه. دعای ۲۹
ترجمه جواد فاضل. ص: ۲۳۹
.
.
سیم دلتو ــوصل ڪن😌👇
[•🌙•] @asheghaneh_halal
°|🌙|°
#همسفرانه
🌤•• صبــح شده بود
🙂•• بیــــــــدار شــــدم
💕•• و چــارهای جز دوست داشتنت نبود...
•• هرکسی کـاری دارد
•• حتــی آدمهای بیکــــار
💼•• این شغل من است: دوستت دارم...
#محمد_علی_بهمنی
#صبحتــون_با_دلبــر 😍
ڪلیڪ نڪن عــاشق میشے😉👇
{🌺} @asheghaneh_halal
4_5857330605619937453.mp3
4.06M
••🍃🎙••
#سکینه
🌙: #ویژهبرنامهماھمبارڪرمضان
تلاوت هرروز یڪ جزء از قرآن ڪریمـ📖
بھ صورت تحدیر(تندخوانے)
[• جزء یازدهم •]
@asheghaneh_halal
••🍃🎙••