🧸
⏝
֢ ֢ #پشتڪ ֢ ֢
.
جز تو به که پناه برم؟🙂✨
.
𓂃دیگهوقتشهبهگوشیترنگوروبدی𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🧸
⏝
💍
⏝
֢ ֢ #همسفرانه ֢
و تسألني کیف أنت؟ فاجیبک:
مریض بك . .
[و از من میپرسی که در چه حالی؟
پاسخ میدهم: بیمارِ توام...🌿❤️]
.
.
.
𓂃بساطعاشقےبرپاس،بفرما𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💍
⏝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧣
⏝
֢ ֢ #مجردانه ֢ ֢
.
.
🤔 بهترین سن ازدواج کِیه؟ ⁉️
بالاخره کی ازدواج کنیم؟⁉️
🔆 پاسخ استاد برمایی درباره سن مناسب ازدواج و زمان درست ازدواج‼️
.
𓂃محفلمجردهاےایـتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🧣
⏝
4_5996803737207704191.mp3
13.35M
📼
⏝
֢ ֢ #ثمینه ֢ ֢
✨ زیرکترین فرزندان حضرت زهرا "س"، شبیهترین فرزندان به ایشان هستند!
برای هر پدر و مادری، عزیزترین فرزندان؛ دغدغهمندترینشان در رفع اولویتها و نیازهای خانواده است!
برای سبقت گرفتن از بقیهی فرزندان، و نزدیکتر شدن به وجود مادر :
✦ اولین قدم، یکسان سازی دغدغهها و اولویتهای ما با ایشان است!
𓂃حرفدلترواینجابشنو𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
📼
⏝
🧃
⏝
֢ ֢ #ویتامینه ֢ ֢
.
خانوم گل🌸
هیچوقت عیب های خودتو رو بازگو نکن
مثلا نگو وای چقد چاقم❌
کاری کن همسرت فک کنه خوشگل ترین زن
دنیا رو داره😌
.
𓂃ویتامینعشقتاینجاست𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🧃
⏝
☀️
⏝
֢ ֢ #قرار_عاشقی ֢ ֢
من دوست دارم لحظهای آقا
آرام و دور از درد و غم باشم
دنیا چه دارد بهتر از اینکه
من گوشه صحن حرم باشم..
.
𓂃جایےبراےخلوتباامامرئـوف𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
☀️
⏝
عاشقانه های حلال C᭄
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_چهارصدوده چهره ی نگران مسیح را برابرم میبینم. تنها یک قد
💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_چهارصدویازده
مسیح،مضطرب قاشق را درون لیوان میچرخاند و صدای بهمخوردن حبههای قند و دیواره ی
لیوان، اعصابم را بهم میریزد.
زن آرام به مسیح میگوید :رنگشون پریده... به نظرم ضعیف شدن ...
صدایش هم برایم آشناست.
کجا دیدمش؟
مسیح میخواهد به طرفم بیاید،اما مردد رو به زن میگوید: لطفا کمک کن رو اون مبل بشینن.
زن،کمک میکند تا جسم کم توانم را روی مبل بیندازم.
مسیح برابرم زانو میزند و با نگرانی در چشمهایم خیره میشود.
:_بیا اینو بخور... بخور خان َمـ...
دهانش باز میماند، ضمیر مالکیت را از انتهای جمله اش پاک میکند و نفسش را با صدا بیرون
میدهد.
کلافه، لیوان را به دستم میدهد.
یک جرعه مینوشم.
زن راست میگوید.
ضعف کرده ام.
به نیروی قند و انرژی شیرینش نیاز دارم.
باید هرچه سریعتر سلول های خاکستری مغزم را هشیار کنم.
باید حافظهام یاری کند تا به خاطر بیاورم این زن را کجا دیدهام.
چشمانم را میبندم و باز میکنم.
مسیح شمرده شمرده بدون اینکه ثانیه ای نگاهش را از چشمانم بگیرد،میگوید
:_آرومـ بخور...
ِجرعه ای دیگر، از آب شیرین درون لیوان مینوشم
نفس عمیقی میکشم.
مسیح میپرسد
:_بهتری؟
سر تکان میدهم.
خوبم،بهترم یعنی...
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝
💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_چهارصدودوازده
از جا بلند میشوم.
سعی میکنم مقتدر به نظر برسم. مسیح نگران همراهم بلند میشود.
:_مطمئنی خوبی؟
یاد آزمایشگاه میافتم.
همان روزی که ضعف کردم..ـ
آن روز، مسیح نگران نبود، شک ندارم...
اما امروز، نگران است...
لحنش را میشناسم. برق چشمهایش را هم...
نگرانی حتی از حالت نگاهش میبارد.
این وابستگی مسخره، با من و تو چه کرده پسرعمو...
مسیح سرش را پایین میاندازد.
چشمهایش را میبندد و باز میکند.
کلافه برمیگردد و دستش را درون موهای لخت مشکیاش حرکت میدهد
این بار نوبت اوست که نگاه بدزدد.
نمیدانم چقدر اما
متوجه میشوم مدت زیادی است بیآنکه چیزی بگویم، در چشمهایش خیره شدهام.
چرا من اینطور میکنم ؟
به طرف زن برمیگردم.
در چهرهاش هیچ خصومتی نسبت به من نیست برعکس، نگاهش مهربان و دلسوز به نظر
میرسد.
میخواهم از کنارش بگذرم که مسیح صدایم میزند.
سرمای لحنش،قلبم را در قطبِ جنوِب بیاحساسی زنده به گور میکند .
:_نیکی...
به طرفش برمیگردم اما او همچنان پشت به من ایستاده.
:_طلا خانم از امروز زحمت میکشن میان اینجا نهار و شام رو آماده میکنن.
زن را نگاه میکنم،طلا...
خدمتکار خانه ی زنعموشراره..
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝
💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_چهارصدوسیزده
دارد برایم خط قرمز مشخص میکند .
میخواهد ثابت کند که اینجا، خانهی اوست و من حتی حق تصرف در آشپزخانهاش را ندارم.
صدای شکستن دلم، و کمی بعد غرورم میآید.
لبخند بی جانی به صورت طلا میپاشم.
بیهیچ حرفی به طرف اتاقم میروم.
در را میکوبم و پشت در، روی زمین میافتم.
او حق ندارد با من اینطور رفتار کند.
حق ندارد غرورم را بشکند.
حق ندارد احساساتم را به بازی بگیرد...
حق ندارد...
احساسات؟؟
مگر...
مگر من نسبت به او، حسی دارم؟؟
*مسیح*
کانالهای تلویزیون را بیهدف عوض ميکنم.
جز مستندی از مهاجرت پروانهها و برنامهی آموزش بیف استراگانف، چیز دندانگیری نصیبم
نمیشود.
تلویزیون را خاموش میکنم و کنترلش را روی مبل پرت.
از جیب شلوارم، موبایل مانی را بیرون میآورم.
شمارهی همراه خودم از دیروز خاموش است.
از دیروز که موبایل را به دیوار کوبیدم.
برخلاف صفحهی خلوت گوشی من،موبایل مانی پر از اسمهای مختلف و بازیهای گوناگون و
برنامههاي عجیب و غریب است.
گوشی را کنار کنترل میاندازم. ناخودآگاه نگاهم کشیده میشود سمت در اتاق نیکی...
صبح حالش بد بود، رنگ صورتش سفیدتر از همیشه بود و لبهایش میلرزید.
سر تکان میدهم تا فکر او دست از سرم بردارد.
نیکی ممنوعه است،حق ندارم به او فکر کنم.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝
💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_چهارصدوچهارده
صدای طلا، ناجیام میشود و مرا از خیال .
:_آقا نهار آماده است، برم خانم رو هم صدا کنم؟
از جا بلند میشوم
+:خودم صداشون میکنم..قدم اول، را کامل برنداشتهام که طلا میگوید
:_آقا، ببخشید.
به طرفش برمیگردم
+:بله طلاخانم؟
سرش را پایین میاندازد.
+:چیزی شده طلا خانم؟؟
:_نه آقا... مهم نیست فراموشش کنین
+:اگه کاری داشتی به من یا مانی بگو.
سر تکان میدهد..
حوصله ی پیگری ندارم، اگر بخواهد خودش میگوید.
به طرف اتاق نیکی، گامهایم را تند میکنم.
پشت در اتاقش میرسم، مرددم.
هنوز با خودم و دلم تعارف دارم.
نمیدانم از این زندگی چه میخواهم.
دستم را بالا میبرم اما به سرم میزند بیاجازه وارد شوم.
چند نفس عمیق میکشم و بر شیطان وجودم غالب میشوم.
دستم روی در فرود میآید و صدای چند تقه فضای خالی را پر میکند.
چند لحظه میگذرد و هیچ جوابی از اتاق نمیرسد.
دوباره و این بار کمی محکمتر روی در ميکوبم.
منتظرم صدایی از داخل بیاید، اما انگار خبری نیست.
نگران میشوم، نکند مثل صبح، حالش بد شده باشد ؟
دستم را بالا میبرم تا بار سوم هم روی در بکوبم، که صدای چرخیدن کلید درون قفل میآید و بعد
نیمه
هلال راست چهره ی نیکی، از بین در باز و دیوار رویت میشود.
چادر رنگی گلدارش را سر کرده و با دستش، رو گرفته است.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙
⏝
֢ ֢ #آقامونه ֢ ֢
.
√ حقا که تو از سلاله فاطمه ای💔
•لحظاتی از حضور حضرت آقا(حفظه الله)
در مراسم عزاداری فاطمیه 🖤
.
⊰🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_اے
⊰❤️ #سلامتےامامخامنهاےصلوات
⊰#⃣ #وعده_صادق | #فاطمیه
⊰📲 بازنشر: #صدقهٔجاریه
⊰🔖 #نگارهٔ 𓈒 1542 𓈒
.
𐚁 شبنشینےبامقاممعظمدلبرے
╰─ @asheghaneh_halal
.
🌙
⏝
.
.
یک مــــرد را اینگـــونه عاشــق کــُن♥️👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/1279459605C014e62b590
#ویـــژه_متاهلین
🦋دیگه تکراری نگو دوست دارم 🥺😅
بیا اینجا چندمدل قربون صدقه یاد بگیر تو دلش قند آب بشه :👇🤭
https://eitaa.com/joinchat/467141020C7990acaee6
بیا اینجا و عشقت رو سورپرایز کن😍
کانالی که هر زن و شوهری باید داشته باشه🥰👇
https://eitaa.com/joinchat/1279459605C014e62b590
#صبحونه
سـلام بر ڪلماتم♥️
آنگاه ڪہ بـراے
«تو» مـےنـویسـم ...✍🏻🙂
🍃🌸| @asheghaneh_halal
🧣
⏝
֢ ֢ #مجردانه ֢ ֢
.
مژهها و چشم شوخش به نظر چنان نماید
که میان سنبلستان چرد آهوی خطایی🤍
.
𓂃محفلمجردهاےایـتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🧣
⏝
💍
⏝
•• #همسفرانه ••
علے ڪہ دید😔
ولـے ڪاش بعد از این دیگر
میان ِ شـعــ🔥ــله نبیند
ڪسـے نگـارش را 💔🍂
#ممـنونـم_اگر_نـروے
#میمیرم_اگر_بروے
#زهرا_مرو_مرو
#یا_زهرا 🖤
.
.
𓂃بساطعاشقےبرپاس،بفرما𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💍
⏝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌽
⏝
֢ ֢ #چه_جالب ֢ ֢
.
این ۶ تا تـرفند رو
از من داشـتہ باش✋🏻
و دعـام ڪن😁💖
.
𓂃فوتوفنهاےسهسوته𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🌽
⏝
🕯
⏝
֢ ֢ #خادمانه ֢ ֢
.
گریه میکنم😭
و از این میترسم..
که بیتو زیاد زنده بمانم.. 💔
•- حضرت حیدر
‹ 🖤 ›↝ #فاطمه_مادرمه
.
𐚁 بفرماییدتودمدربده
╰─ @asheghaneh_halal
🕯
⏝
🛵
⏝
֢ ֢ #درِگوشی ֢ ֢
.
♕ اسم دلبر و همدمت رو
اینجوری سیو کن🥹🤭
╟🤍 - بَچـم!🍼👼🏻
╟❤️ - بِهتریـن اتفـٰاقم!✨
╟🤍 - یـٰارِ سر تا پـٰا قَشنـگ!🌸🌈
°کپے!؟
_ تنهاباذکرآیدےمنبع،موردرضایته☺️
.
⧉💌 #بفرستبراش
⧉🤫 #متاهلهابخونند
.
𐚁 بفرماییدتودمدربده
╰─ @asheghaneh_halal
🛵
⏝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧸
⏝
֢ ֢ #پشتڪ ֢ ֢
.
همسر امیرالمومنین رو میشناختن💔...
.
𓂃دیگهوقتشهبهگوشیترنگوروبدی𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🧸
⏝
دکتر عزیزی.mp3
42.37M
📼
⏝
֢ ֢ #ثمینه ֢ ֢
📍با موضوع تربیت
نسل متفاوت
و فرزند آوری.
𓂃حرفدلترواینجابشنو𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
📼
⏝
🧃
⏝
֢ ֢ #ویتامینه ֢ ֢
.
خـوشـگلای آقـاتـون بـدانیـد و آگـاه بـاشیـد😁👇
وقتی مـرد شوخی میکند شما را میخنداند😂
خوراکی مورد علاقه شمارا میخرد🍊🍕
تاسیسات منزل را تعمیر میکند 🔧
نان داغ میخرد🥖🍞
ظرف میشوید 🍽🥣
و یا غیره...
در واقع عملا میگوید دوستت دارم خوشگلم😍
شمام زرنگ باشین👌😜
هی ازش #تعریف کنید #تشکر کنید
#تشویقش کنید اصن کیلو کیلو هندونه بذارین
زیر بغلش ک بیـشتـرررر انجام بده😁🤣🙈
.
𓂃ویتامینعشقتاینجاست𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
🧃
⏝