آیات و روایات اجتماعی
💠 جنگ تبوک و جریان سست کننده اراده مردم! (بخش اول) 🔺ابن هشام نقل میکند: وقتی پیامبر دستور داد تا م
💠 جنگ تبوک و جریان سست کننده اراده مردم!
(بخش دوم)
🔺مهمتر از نرفتن عده ای به جنگ، حرکت عده ای از منافقین بود که علاوه بر عدم همراهی با پیامبر در این جنگ، در عرصه اجتماعی نیز به شدت فعالیت کرده و مردم را از پیوستن به لشکریان اسلام باز میداشتند.
🔺آنها از #ترس جهاد و #تردیدی که نسبت به حق داشتند، به یکدیگر میگفتند:
در اين #گرما به جهاد نروید. به اصطلاح مگر #دیوانه شده اید که در چنین شرایطی خود را به خطر بیندازید!
(لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ، زَهَادَةٌ فِي الْجِهَادِ، وَ شَكًّا فِي الْحَقِّ)
🔺خدای متعال نیز درباره آنها آیه 81 و 82 توبه را نازل فرمود:
▪️«فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَالُوا لَا تَنفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ * فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَ لْيَبْكُوا كَثِيرًا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ»
▪️یعنی: تخلف كنندگان از جنگ #تبوك، از مخالفت با پيامبر خدا و كنارهگيرى از جهاد، خوشحال شدند؛ و خوش نداشتند كه با مال و جان خود، در راه خدا جهاد كنند؛ و گفتند: «در اين گرما، به سوى ميدان حركت نكنيد.» به آنان بگو: «#آتش_دوزخ از اين سوزانتر است!» اگر مىفهميدند.
🔺لذا آنها بايد كمتر بخندند و بسيار بگريند؛ چرا كه آتش جهنم در انتظارشان است اين، جزاى كارهايى است كه انجام مىدادند.
🔺در اين ميان، به رسول خدا(ص) اطلاع دادند كه گروهى از #منافقين در خانۀ #سويلم_يهودى اجتماع كرده و در حال طراحی برای بازداشتن مردم در رفتن به جنگ هستند.
🔺وقتی این خبر به پیامبر رسید، حضرت #طلحة_بن_عبيداللّه را با چند نفر مأمور كرد تا به آنجا رفته و آن خانه را به #آتش بکشند.
🔺#ضحاك_بن_خليفة از كسانى بود كه در آن اجتماع شركت داشت و چون شعله آتش بلند شد، مانند ديگر منافقين از پشت بام خانه فرار كرد و خود را از بالا به زمين انداخت، به طورى كه پايش شكست و در اين باره چندین شعر نیز سرود.
🔺پس از اين جريان، پیامبر آماده حركت شد و مسلمان را بسيج كرد و #ثروتمندان را وادار كرد تا كمك بيشترى در تهيه تجهيزات جنگى و پشتیبانی کنند. آنان نيز اطاعت كرده و هر يك به سهم خود كمك زيادى در اين باره كردند.
📚 السیرة النبویة، ابن هشام، ج2، ص517
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 جنگ تبوک و جریان سست کننده اراده مردم! (بخش دوم) 🔺مهمتر از نرفتن عده ای به جنگ، حرکت عده ای از من
📌پ.ن: جالب اینکه در مقابل این دسته افرادی که نه خود اهل جنگ و جهاد بودند و نه دیگران را ترغیب به جنگ میکردند بلکه حتی به شیوه های مختلف، مانع همراهی مردم با پیامبر میشدند،
افرادی نيز بودند كه علاقه شدیدی برای حضور در جنگ داشتند. در همین ماجرای جنگ #تبوک، عده ای نزد پیامبر آمده و گفتند ما برای حضور در جنگ، مرکب و تجهیزات لازم را نداریم لذا شما به ما کمک کنید تا بتوانیم توشه و مرکبی تهیه کرده و در جنگ شرکت کنیم.
پیامبر نیز نتوانست مرکب و وسیله سواری برای آنها تهیه کند لذا به آنها فرمود:
مركبى ندارم كه به شما بدهم. آنها نیز با اندوه بسيار، گريه كنان از نزد حضرت بازگشتند.
(فَقَالَ: لَا أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ، فَتَوَلَّوْا وَ أَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنْ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلَّا يَجِدُوا مَا يُنْفِقُونَ)
دو نفر از آنها که گریان به سوی خانه خود بازمیگشتند، در مسیر به #ابن_يامين_بن_عمير برخورد كردند. ابن يامين علت ناراحتی و گریه آنها را پرسید. آنها نیز ماجرا را تعریف کردند.
ابن يامين كه متوجه ماجرا شد، #شتر_آبكش خود را با مقدارى خرما به عنوان آذوقه راه به آنها داد و آن دو نیز توانستند به همراه پیامبر به سمت تبوک حرکت کنند.