eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.3هزار دنبال‌کننده
88 عکس
14 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با حقیر/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 گره خوردن هویت «استکبار» با «تحقیر مردم» 🔰 در کافی به نقل از عبدالاعلی میگوید: به امام صادق(ع) گفتم: و ورزیدن یعنی چه؟ حضرت در پاسخ فرمودند: 🔺«: 1️⃣ اولا سبک و است 2️⃣ و ثانیا پَست، خوار و (أَعْظَمُ الْكِبْرِ أَنْ تَسْفَهَ الْحَقَّ وَ تَغْمِصَ النَّاسَ) 🔺عبدالاعلی به حضرت میگوید: سبک شمردن حق به چیست؟ حضرت پاسخ میدهد: «اینکه نسبت به حق، باشی و به اهل حق زده و تکه پرانی کنی» (يَجْهَلُ الْحَقَّ وَ يَطْعُنُ عَلَى أَهْلِهِ) (گزارش دیگری از «الکافی» با همین مضمون اما با کمی تفاوت) 🔰 در گزارش دیگر میگوید: راوی به امام صادق(ع) گفت: من خوراك خوب مى‌خورم و بوى خوش بكار مى‌برم و بر مَركب خوب و چالاك سوار مى‌شوم و غلامم در پى من حركت مى‌كند. آیا چنین رفتاری است؟ حضرت مدّتى خاموش ماند و سپس فرمود: 🔺«، جبّار و گردن كشِ لعنت شده، كسى است كه مردم را خوار و حقیر بشمارد و نسبت به حق جاهل باشد.» (إنّما الجَبّارُ المَلعونُ مَن غَمَصَ النّاسَ و جَهِلَ الحق) 🔺راوی به حضرت میگوید: نسبت به حق که جاهل نيستم اما معنای «غمص الناس» را نمى‌دانم چیست؟ حضرت پاسخ میدهد: «یعنی هر كسی که مردم را تحقیر کند و بر آنها گردن كشى كند، چنين كسى است» (مَنْ حَقَّرَ النَّاسَ وَ تَجَبَّرَ عَلَيْهِمْ‌، فَذٰلِكَ الْجَبَّارُ) 🔰روایات و گزارشات متعدد دیگری با همین مضمون نیز وارد شده که نشان از اهمیت این مسئله است(برخی موارد را از اینجا ببینید). اگر بخواهیم در عصر ائمه(ع) یک مصداق کامل برای این نوع نگاه معرفی کنیم که اساسا هیچ اعتقادی به مردم و ندارد بلکه شیوه حکومت آنها، مبتنی بر تحقیر، بردگی و خوار کردن مردم چیده شده، باید به و معاویه اشاره کرد. در ادامه به یک گزارش در این زمینه اکتفا میشود، هرچند قبلا نیز به چندین مورد از این گزارشات اشاره کردیم. 🔰 نقل میکند: در نامه ای به میگوید: «اى ابوعبداللّه! اجر خود را ضايع نکن و با در راه باطلش همراهى نکرده و مسیر خود را از او جدا کن؛ چرا كه معاويه، را خوار و مى‌شمارد و براى حق، ارزشى قائل نيست.» (فَلا تُحبِط أجرَكَ أباعَبدِاللّه، و لاتُجارِيَنَّ مُعاوِيَةَ في باطِلِهِ‌، فَإِنَّ مُعاوِيَة غَمَصَ‌ النّاسَ و سَفِهَ الحَق) 📌پ.ن: چرا استکبار به دنبال تحقیر مردم است؟ ▫️اساسا اگر بتوان این احساس و نگاه را در انسانی ایجاد کرد که از دیگران حقیرتر و پست‌تر است، می‌توان به راحتی بر او پیدا کرد. در طول تاریخ، مستکبران پیوسته با همین شیوه پیش رفته و بر مردم حاکم شده‌اند. ▫️ از جمله مستکبرانی است که از این شیوه برای حاکم شدن بر مردم استفاده کرده است: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقين‏»(زخرف:54) یعنی فرعون قوم خود را تحقیر و کوچک کرد و لذا مردم کردند، چرا که آن‌ها مردمی منحرف بودند. ▫️اگر دیروز مصداق کامل استکبار، فرعون و معاویه بودند، امروز مصداق اتمّ آن و است که میوه همین شجره خبیثه میباشد. ▫️البته شیوه آنها در ظاهر کرامت انسان و است اما در واقع، با انواع و اقسام روش ها، به دنبال تحقیر و تحمیل نظر خود بر مردم اند که نتیجه اش و سلب آزادی آنهاست. در واقع با ، از مردم میکنند. ▫️ « یعنی سلطه‌ی اقتصادی و نظامی و فرهنگی همه‌جانبه و . ملّت ایران را تحقیر کردند، سالها تحقیر کردند.» (۱۴۰۳/۰۸/۱۲) (برخی از دیگر سخنان آیت الله خامنه ای دراین باره را از اینجا بخوانید) 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 ماجرای جنگ حنین و عفو تاریخی پیامبر (بخش اول) 🔺پس از ، یکی از سه دشمن اصلی پیامبر بلکه اصلی ترین آنها یعنی ، شکست خورد. اما همچنان دو دشمن مهم دیگر نیز وجود داشت: 1. طایفه 2. طایفه . 🔺هوازنی ها آنگاه که خبر حرکت سپاه اسلام از مدینه به سمت مکه را شنیدند، خود را آماده جنگ کرده بودند. ثقیفی ها نیز در شهر طائف مستقر بودند. پس از فتح مکه، این دو گروه بنای در مقابل اسلام داشتند. به همین جهت، پیامبر پیش از ترک مکه، تصمیم گرفت شورش آنها را نیز آرام کند. 🔺 نقل میکند: پس از فتح مکه توسط پیامبر، اشراف هوازن و ثقیف، هرکدام بین خودشان جلسه گذاشته و تصمیم به گرفتند و میگفتند: به خدا سوگند! محمد با قومی مبارز و قوی جنگ نکرده تا عیار او مشخص بشود و اکنون ما آماده شده و پیش از اینکه او به سوی ما بیاید، ما به سوی او میرویم. (و اللّه! ما لاقى محمّد قوما يحسنون القتال، فأجمعوا أمركم فسيروا إليه قبل أن يسير إليكم) 🔺رهبری هوازنی ها در دست ، یک جوان سی ساله بود که شخصیتی مغرور و داشت(كَانَ مُسْبَلا). او به قبیله اش دستور داد تا همه برای نبرد با اسلام حاضر شوند، آن هم با همه دارایی هایشان؛ لذا حتی زنان و کودکان نیز باید حاضر میشدند، به همراه همه شتران، گاوان و گوسفندانشان. 🔺دلیل مالک بن عوف این بود که تنها در این صورت است که همه تا آخرین قطره خونشان از جان، ناموس و مالشان در مقابل مسلمانان، دفاع خواهند کرد و کسی از جنگ نخواهد کرد. هرچند در میانه جنگ، کار به جایی رسید که خودش پا به فرار گذاشت. 🔺در بین هوازنی ها، پیرمرد دانا و باتجربه ای بود به نام «». او وقتی استراتژی جنگی مالک را دید، تمام تلاشش را کرد تا او را از جنگ به همراه زنان و بچه ها و در این شرایط، باز دارد اما تلاش او بی فایده بود. مالک به او گفت: دانش جنگی تو دیگر کهنه شده و امروز افرادی به مراتب قوی تر و داناتر از تو داریم. (إنك قد كبرت و كبر علمك، و حدث بعدك من هو أبصر بالحرب منك!) 🔺پیامبر نیز با سپاهی 12 هزار نفره به سمت هوازن حرکت کرد. (10 هزار از مدینه و 2 هزار از مکه) نخستین چیزی که جلب توجه میکرد، اسلام بود. و برخی دیگر گفتند: امروز از ناحیه قِلت و کمی جمعیت شکست نخواهیم خورد. (لا نغلب اليوم من قلّة) 🔺این جمله بر رسول خدا گران و سخت آمد، چرا که هیچگاه نگاه حضرت بر مادیات نبود، بلکه ایشان ها را همیشه میدانست، نه تعداد افراد یا تجهیزات و... . 🔺کثرت سپاهیان اسلام به دلیل حضور بود که عمده پس از ، مسلمان شده بودند. کسانی که تازه مسلمان شده و شناخت درستی از اسلام نداشتند و از حیث روحی نیز دارای آمادگی کافی برای انجام رسالت های اجتماعی نبودند. 🔺در این نبرد، نیز سپاه اسلام را همراهی میکردند اما چندان علاقه مند به پیروزی پیامبر نبودند بلکه بیشتر به دلیل دیدن نتیجه جنگ و احتمالا شکست سپاه اسلام و در صورت پیروزی، استفاده از ، سپاه را همراهی میکردند. 🔺این نکته خود مشکلی جدی بود چرا که فقط کافی بود تعدادی از این افراد در میانه جنگ از صحنه فرار کنند تا سپاه اسلام از هم بپاشد که اتفاقا چنین هم شد. هوازنی ها در تنگه ها مخفی شده و هنگام عبور سپاه اسلام، به صورت به آنها حمله کردند. طایفه به فرماندهی بن ولید که پیشران سپاه بود، پا به فرار گذاشت. به دنبال آنها، مابقی نیز فرار کردند. 🔺 میگوید: در آن لحظه تنها کسی را که من در کنار رسول خدا دیدم، بود که افسار اسب حضرت را در دست داشت. پیامبر وقتی میبیند همه در حال فرارند، دستور داد اینگونه صدا بزنند: «ای اصحاب شجره، ای گروه انصار، بازگردید، من اینجا هستم.» 🔺پیامبر میخواست ماجرای را به آنها یادآوری کند، چرا که امیدش به و بود، نه نومسلمانان. بعد از این، عده ای باز میگردند و در نهایت نیز با مهاجرین و انصار و با ، سپاه اسلام پیروز میشود. 🔺پس از پیروزی، برخی مسلمانان به دست میزنند. پیامبر به شدت ناراحت شده و مانع این اتفاق میشود. برخی میگویند: مگر اینها فرزندان مشرکین نیستند؟ حضرت پاسخ میدهد: حتی بهترین شما نیز هستید و الان مسلمان شده اید. این کودکان بر پاک به دنیا می آیند و بعدا به تدریج بواسطه پدر و مادرهایشان مسیحی یا یهودی و... میشوند. (أ و ليس خياركم أولاد المشركين‌؟ كلّ نسمة تولد على الفطرة حتى يعرب عنها لسانها، فأبواها يهوّدانها أو ينصّرانها) 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9