💠 گره خوردن هویت «استکبار» با «تحقیر مردم»
🔰 #کلینی در کافی به نقل از عبدالاعلی میگوید: به امام صادق(ع) گفتم:
#تکبر و #استکبار ورزیدن یعنی چه؟ حضرت در پاسخ فرمودند:
🔺«#بزرگترین_مصداق_تكبّر:
1️⃣ اولا سبک و #کوچک_شمردن_حق است
2️⃣ و ثانیا پَست، خوار و #تحقیر_کردن_مردم.»
(أَعْظَمُ الْكِبْرِ أَنْ تَسْفَهَ الْحَقَّ وَ تَغْمِصَ النَّاسَ)
🔺عبدالاعلی به حضرت میگوید: سبک شمردن حق به چیست؟ حضرت پاسخ میدهد:
«اینکه نسبت به حق، #جاهل باشی و به اهل حق #طعنه زده و تکه پرانی کنی»
(يَجْهَلُ الْحَقَّ وَ يَطْعُنُ عَلَى أَهْلِهِ)
(گزارش دیگری از «الکافی» با همین مضمون اما با کمی تفاوت)
🔰 در گزارش دیگر #کلینی میگوید: راوی به امام صادق(ع) گفت:
من خوراك خوب مىخورم و بوى خوش بكار مىبرم و بر مَركب خوب و چالاك سوار مىشوم و غلامم در پى من حركت مىكند. آیا چنین رفتاری #تکبّرآمیز است؟ حضرت مدّتى خاموش ماند و سپس فرمود:
🔺«#مستکبر، جبّار و گردن كشِ لعنت شده، كسى است كه مردم را خوار و حقیر بشمارد و نسبت به حق جاهل باشد.»
(إنّما الجَبّارُ المَلعونُ مَن غَمَصَ النّاسَ و جَهِلَ الحق)
🔺راوی به حضرت میگوید: نسبت به حق که جاهل نيستم اما معنای «غمص الناس» را نمىدانم چیست؟ حضرت پاسخ میدهد:
«یعنی هر كسی که مردم را تحقیر کند و بر آنها گردن كشى كند، چنين كسى #متكبّر است»
(مَنْ حَقَّرَ النَّاسَ وَ تَجَبَّرَ عَلَيْهِمْ، فَذٰلِكَ الْجَبَّارُ)
🔰روایات و گزارشات متعدد دیگری با همین مضمون نیز وارد شده که نشان از اهمیت این مسئله است(برخی موارد را از اینجا ببینید).
اگر بخواهیم در عصر ائمه(ع) یک مصداق کامل برای این نوع نگاه معرفی کنیم که اساسا هیچ اعتقادی به مردم و #مردم_سالاری ندارد بلکه شیوه حکومت آنها، مبتنی بر تحقیر، بردگی و خوار کردن مردم چیده شده، باید به #حکمرانی_بنی_امیه و معاویه اشاره کرد.
در ادامه به یک گزارش در این زمینه اکتفا میشود، هرچند قبلا نیز به چندین مورد از این گزارشات اشاره کردیم.
🔰 #وقعة_الصفین نقل میکند: #حضرت_امیر در نامه ای به #عمرو_بن_عاص میگوید:
«اى ابوعبداللّه! اجر خود را ضايع نکن و با #معاويه در راه باطلش همراهى نکرده و مسیر خود را از او جدا کن؛
چرا كه معاويه، #مردم را خوار و #حقیر مىشمارد و براى حق، ارزشى قائل نيست.»
(فَلا تُحبِط أجرَكَ أباعَبدِاللّه، و لاتُجارِيَنَّ مُعاوِيَةَ في باطِلِهِ، فَإِنَّ مُعاوِيَة غَمَصَ النّاسَ و سَفِهَ الحَق)
📌پ.ن: چرا استکبار به دنبال تحقیر مردم است؟
▫️اساسا اگر بتوان این احساس و نگاه را در انسانی ایجاد کرد که از دیگران حقیرتر و پستتر است، میتوان به راحتی بر او #تسلط_روانی پیدا کرد. در طول تاریخ، مستکبران پیوسته با همین شیوه پیش رفته و بر مردم حاکم شدهاند.
▫️#فرعون از جمله مستکبرانی است که از این شیوه برای حاکم شدن بر مردم استفاده کرده است:
«فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقين»(زخرف:54)
یعنی فرعون قوم خود را تحقیر و کوچک کرد و لذا مردم #اطاعتش کردند، چرا که آنها مردمی منحرف بودند.
▫️اگر دیروز مصداق کامل استکبار، فرعون و معاویه بودند، امروز مصداق اتمّ آن #امریکا و #تمدن_وحشی_غرب است که #اسرائیل میوه همین شجره خبیثه میباشد.
▫️البته شیوه آنها در ظاهر کرامت انسان و #دموکراسی است اما در واقع، با انواع و اقسام روش ها، به دنبال تحقیر و تحمیل نظر خود بر مردم اند که نتیجه اش #بردگی و سلب آزادی آنهاست.
در واقع با #شعار_آزادی، از مردم #سلب_آزادی میکنند.
▫️ «#استکبار یعنی سلطهی اقتصادی و نظامی و فرهنگی همهجانبه و #تحقیر_ملّتها. ملّت ایران را تحقیر کردند، سالها تحقیر کردند.» (۱۴۰۳/۰۸/۱۲)
(برخی از دیگر سخنان آیت الله خامنه ای دراین باره را از اینجا بخوانید)
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 ماجرای جنگ حنین و عفو تاریخی پیامبر
(بخش اول)
🔺پس از #فتح_مکه، یکی از سه دشمن اصلی پیامبر بلکه اصلی ترین آنها یعنی #قریش، شکست خورد. اما همچنان دو دشمن مهم دیگر نیز وجود داشت: 1. طایفه #هوازن 2. طایفه #ثقیف.
🔺هوازنی ها آنگاه که خبر حرکت سپاه اسلام از مدینه به سمت مکه را شنیدند، خود را آماده جنگ کرده بودند. ثقیفی ها نیز در شهر طائف مستقر بودند. پس از فتح مکه، این دو گروه بنای #سرکشی در مقابل اسلام داشتند. به همین جهت، پیامبر پیش از ترک مکه، تصمیم گرفت شورش آنها را نیز آرام کند.
🔺#واقدی نقل میکند: پس از فتح مکه توسط پیامبر، اشراف هوازن و ثقیف، هرکدام بین خودشان جلسه گذاشته و تصمیم به #طغیان گرفتند و میگفتند:
به خدا سوگند! محمد با قومی مبارز و قوی جنگ نکرده تا عیار او مشخص بشود و اکنون ما آماده شده و پیش از اینکه او به سوی ما بیاید، ما به سوی او میرویم.
(و اللّه! ما لاقى محمّد قوما يحسنون القتال، فأجمعوا أمركم فسيروا إليه قبل أن يسير إليكم)
🔺رهبری هوازنی ها در دست #مالک_بن_عوف، یک جوان سی ساله بود که شخصیتی مغرور و #متکبر داشت(كَانَ مُسْبَلا). او به قبیله اش دستور داد تا همه برای نبرد با اسلام حاضر شوند، آن هم با همه دارایی هایشان؛ لذا حتی زنان و کودکان نیز باید حاضر میشدند، به همراه همه شتران، گاوان و گوسفندانشان.
🔺دلیل مالک بن عوف این بود که تنها در این صورت است که همه تا آخرین قطره خونشان از جان، ناموس و مالشان در مقابل مسلمانان، دفاع خواهند کرد و کسی از جنگ #فرار نخواهد کرد. هرچند در میانه جنگ، کار به جایی رسید که خودش پا به فرار گذاشت.
🔺در بین هوازنی ها، پیرمرد دانا و باتجربه ای بود به نام «#درید». او وقتی استراتژی جنگی مالک را دید، تمام تلاشش را کرد تا او را از جنگ به همراه زنان و بچه ها و در این شرایط، باز دارد اما تلاش او بی فایده بود. مالک به او گفت: دانش جنگی تو دیگر کهنه شده و امروز افرادی به مراتب قوی تر و داناتر از تو داریم.
(إنك قد كبرت و كبر علمك، و حدث بعدك من هو أبصر بالحرب منك!)
🔺پیامبر نیز با سپاهی 12 هزار نفره به سمت هوازن حرکت کرد. (10 هزار از مدینه و 2 هزار از مکه) نخستین چیزی که جلب توجه میکرد، #کثرت_سپاهیان اسلام بود. #ابوبکر و برخی دیگر گفتند:
امروز از ناحیه قِلت و کمی جمعیت شکست نخواهیم خورد.
(لا نغلب اليوم من قلّة)
🔺این جمله بر رسول خدا گران و سخت آمد، چرا که هیچگاه نگاه حضرت بر مادیات نبود، بلکه ایشان #عامل_اصلی_پیروزی ها را همیشه #نصرت_الهی میدانست، نه تعداد افراد یا تجهیزات و... .
🔺کثرت سپاهیان اسلام به دلیل حضور #نومسلمانان بود که عمده پس از #صلح_حدیبیه، مسلمان شده بودند. کسانی که تازه مسلمان شده و شناخت درستی از اسلام نداشتند و از حیث روحی نیز دارای آمادگی کافی برای انجام رسالت های اجتماعی نبودند.
🔺در این نبرد، #مردم_مکه نیز سپاه اسلام را همراهی میکردند اما چندان علاقه مند به پیروزی پیامبر نبودند بلکه بیشتر به دلیل دیدن نتیجه جنگ و احتمالا شکست سپاه اسلام و در صورت پیروزی، استفاده از #غنائم_جنگی، سپاه را همراهی میکردند.
🔺این نکته خود مشکلی جدی بود چرا که فقط کافی بود تعدادی از این افراد در میانه جنگ از صحنه فرار کنند تا سپاه اسلام از هم بپاشد که اتفاقا چنین هم شد.
هوازنی ها در تنگه ها مخفی شده و هنگام عبور سپاه اسلام، به صورت #ناگهانی به آنها حمله کردند. طایفه #بنی_سلیم به فرماندهی #خالد بن ولید که پیشران سپاه بود، پا به فرار گذاشت. به دنبال آنها، مابقی نیز فرار کردند.
🔺#عباس_بن_عبدالمطلب میگوید:
در آن لحظه تنها کسی را که من در کنار رسول خدا دیدم، #ابوسفیان_بن_حارث بود که افسار اسب حضرت را در دست داشت. پیامبر وقتی میبیند همه در حال فرارند، دستور داد اینگونه صدا بزنند: «ای اصحاب شجره، ای گروه انصار، بازگردید، من اینجا هستم.»
🔺پیامبر میخواست ماجرای #بیعت_رضوان را به آنها یادآوری کند، چرا که امیدش به #انصار و #مهاجرین بود، نه نومسلمانان. بعد از این، عده ای باز میگردند و در نهایت نیز با #مقاومت مهاجرین و انصار و با #نصرت_الهی، سپاه اسلام پیروز میشود.
🔺پس از پیروزی، برخی مسلمانان به #قتل_کودکان دست میزنند. پیامبر به شدت ناراحت شده و مانع این اتفاق میشود. برخی میگویند: مگر اینها فرزندان مشرکین نیستند؟ حضرت پاسخ میدهد:
➕ حتی بهترین شما نیز #اولاد_مشرکین هستید و الان مسلمان شده اید. این کودکان بر #فطرت پاک به دنیا می آیند و بعدا به تدریج بواسطه پدر و مادرهایشان مسیحی یا یهودی و... میشوند.
(أ و ليس خياركم أولاد المشركين؟ كلّ نسمة تولد على الفطرة حتى يعرب عنها لسانها، فأبواها يهوّدانها أو ينصّرانها)
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9