eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.3هزار دنبال‌کننده
88 عکس
14 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با حقیر/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 قاطعیت و عدالت علی(ع) نسبت به خطای یاران و نزدیکانش 🔺«» یکی از یارانِ شاعر امیرالمومنین(ع) بود، در واقع حضرت. کسی که از طرفی با شعرهای خود، مردم را برای پیوستن به سپاه حضرت و مبارزه با دشمن، میکرد و از طرفی دیگر و یارانش را رسوا میساخت. کسی که عضو ارشد تیم رسانه ای سپاه حضرت بود و در صفین، در خط مقدم ، به شاعران شام، پاسخ میداد. 🔺 نقل میکند: نجاشى در روز اوّل ماه رمضان، بر گذر كرد. ابوسمّال او را دعوت به غذا میکند. نجاشی میگوید: واى بر تو، در اوّلين روز از رمضان‌ غذا بخوریم؟! ابوسمّال میگوید: ما که به روزِ اولِ رمضان بودن، يقين نداريم، پس بی خیالش! پس از غذا نیز نابی آمده است که حسابی میچسبد. 🔺خلاصه نجاشی قبول کرده و پس از غذا نیز شراب مینوشند و نعره های آنها همسایه را متوجه قضیه کرده و او نیز که از اصحاب حضرت امیر بود، به حضرت اطلاع داده و ماموران نیز به سراغ آنها می آیند اما ابوسمّال فرار میکند ولی نجاشی را میگیرند و نزد حضرت می آورند. 🔺همه منتظر واکنش حضرت بودند که با او چه میکند، یا ؟ علی(ع) در عین علم به همه خدمات او برای اسلام، اما با او مانند دیگر معصیتکاران برخورد میکند و اینگونه نیست که همه خدمات گذشته و ارزشمند او، حضرت را از اجرای حدّ الهی بازدارد. 🔺صبح كه شد، نجاشی را با همان شلوارى كه به پا داشت، هشتاد ضربه شلّاق زده و پس از آن، بيست شلّاق هم اضافه‌تر میزنند. نجاشی به حضرت میگوید: اى اميرمؤمنان! حدّ شراب را دانستم اما اين 20 شلّاق اضافه براى چه بود؟ حضرت فرمود: «براى ات بر خدا و ات در ماه رمضان.» (قالَ‌: لِجُرأَتِكَ عَلى رَبِّكَ‌، و إفطارِكَ في شَهرِ رَمَضان) 🔺سپس حضرت او را با همان شلوار در قرار داد. كودكان بر سر او فرياد مى‌كشيدند كه: نجاشى شلوار خود را كثيف كرده است! و او نیز مى‌گفت: نه به خدا، این شلوار من، فاخر و يمنى است كه‌ بندى محكم و مويين دارد و به راحتى آلوده و كثيف نمى‌شود! 🔺این کار باعث خشم های کوفه و خصوصا شد، لذا خدمت حضرت امير رسیده و گفتند: ▫️اى اميرمؤمنان! فكر نمى‌كرديم كه و تفرقه‌انگيزان با و وحدت‌طلبان، نزد حاكمان دادگر و سرچشمه‌هاى نيكى، در كيفر يكسان باشند، تا اینکه رفتار تو را با نجاشى ديدیم. آیا دوست و دشمن در نگاه شما هيچ فرقى نمیکند؟ ▫️دل‌هايمان را رنجاندى و كار ما را پريشان ساختى و ما را به راهى كشاندى كه فكر مى‌كرديم پوينده اين راه، جهنّمى است. (يا أميرَالمُؤمِنينَ‌! ما كُنّا نَرى أنَّ أهلَ المَعصِيَةِ وَ الطّاعَةِ‌، و أهلَ الفِرقَةِ وَ الجَماعَةِ‌، عِندَ وُلاةِ العَدلِ و مَعادِنِ الفَضلِ سِيّانُ فِي الجَزاءِ‌، حَتّى رَأَيتُ ما كانَ مِن صَنيعِكَ بِأخِيَ الحارِثِ‌...) 🔺حضرت امیر در پاسخ فرمودند: ▫️«بله! اين امر بزرگ است، مگر بر و ». اى برادرِ! جز اين است كه نجاشی يكى از مسلمانان است كه حرمتى از حرمت‌هاى الهى را شكسته است، ما هم حدّى بر او جارى كرديم كه كفّاره‌اش بود؟! ▫️خداوند مى‌فرمايد: «زشتى كار گروهى، شما را به وادار نكند. دادگرى پيشه كنيد كه به تقوا نزديكتر است»». (فقال: «إِنَّهٰا لَكَبِيرَةٌ إِلاّٰ عَلَى الْخٰاشِعِينَ‌»، يا أخا بَني نَهدٍ، و هَل هُوَ إلّا رَجُلٌ مِنَ المُسلِمينَ انتَهَكَ حُرمَةَ مَن حَرُمَ اللّهُ‌، فَأَقَمنا عَلَيهِ حَدّا كانَ كَفّارَتَهُ‌! إنَّ اللّهَ تَعالى يَقولُ‌: «وَ لاٰ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلىٰ أَلاّٰ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوىٰ‌») 🔺طارق درحالی از نزد حضرت بیرون آمد که انگار عذرخواه و پذيراى اجراى حدّ نجاشی بود. در مسیر به برخورد. مالک به او گفت: طارق! تو به اميرمؤمنان گفته‌اى كه: دل‌هاى ما را رنجاندى و كارهايمان را پريشان ساختى‌؟ 🔺طارق گفت: آرى، من گفته‌ام. مالك گفت: به خدا سوگند، آن چنان نيست كه گفته‌اى. همانا دل‌هاى ما شنوا و (ع) و كارهايمان براى او هماهنگ و يك‌پارچه است. (قالَ لَهُ الأَشتَرُ: وَاللّهِ ما ذاكَ كَما قُلتَ‌، و إنَّ صُدورَنا لَهُ لَسامِعَةٌ‌، و إنَّ امورَنا لَهُ لَجامِعَةٌ‌) طارق خشمگين شد و گفت: اى مالك! به زودى خواهى فهميد كه اینگونه نیست كه میگویی. 🔺نجاشى و طارق، وقتی سرسختى، و قاطعيتِ حضرت را در اجراى ديدند و اينكه نزد حضرت، هیچ چيز مانع از اجراى حدّ الهی نيست، درحالیکه اصلا فكر نمیكردند حضرت تا اين اندازه سخت‌گير باشد لذا از ايشان كناره گرفته و به معاويه پیوسته و حضرت را کردند. ➕مطالعه کامل این گزارش 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 قاطعیت و عدالت علی(ع) نسبت به خطای یاران و نزدیکانش 🔺«#نجاشى» یکی از یارانِ شاعر امیرالمومنین(ع)
📌پ.ن: 1️⃣ تنها وسيله يا مهم‌ترين وسيله‌ى آن عصر، شعر بود كه دلها را متوجه مى‌كرد. در آن زمان، يك شاعر در جامعه بسیار ارزش داشت، چرا که مى‌توانست فضا و را تغییر دهد. شاعر در آن روز، تقريباً نقش امروز را ايفا مى‌كرد؛ چرا که مردم شعر را سریع حفظ کرده و دهان به دهان نقل مى‌كردند. دقت کنیم که حضرت در چنین فضا و بستری می آید و با چنین نیروی کارآمد و ارزشمندی، اینچنین برخورد میکند. 2️⃣ بعد از نیز عده ای همین مشی را دنبال کردند و میگفتند: اين‌گونه كه با ما رفتار كرد يا دستگاه با ما رفتار مى‌كند، مجبور مى‌شويم برويم و مثلاً به فلان دشمن پناهنده شويم! كأنه پناهنده شدن به دشمن، براى دستگاه بدتر است تا براى خود آنان! همين تهديد را به امير المؤمنين نیز مى‌كردند كه «شما با اين كارتان ما را وادار كرديد كه برويم به جاهايى كه تاكنون نمى‌خواستيم برويم!» 3️⃣ حضرت در جواب آنان، بيان عجيبى دارد. آن حضرت با خونسردى و درعين‌حال، روشنگرانه با قضيه برخورد مى‌كند و میگویند: مگر چه اتفاقى افتاده است‌؟ مگر آسمان به زمين آمده است‌؟ فردى است از مسلمانان كه مرتكب خلافى شده است و ما هم را بر او جارى كرديم. اين براى خودش هم بهتر است. «زكاة له و تطهيراً»؛ حدى كه بر او جارى كرديم، او را پاك مى‌كند، مى‌دهد؛ جان او را پاك مى‌كند. 4️⃣ در نظر امير المؤمنين، كارى كه انجام گرفته، صددرصد طبق است؛ در حالى كه ديگر قدرتمندان عالم اين‌گونه نيستند. حتى كسانى كه اندكى از قدرت برخوردارند،(نه قدرتهاى مطلق و زياد) در اجراى احكام و قوانين و حدود الهى بين دوستان و دشمنان خود فرق مى‌گذارند؛ اما حضرت، فرقى نمى‌گذارد. اين، براى ما است. 5️⃣ و ، امری شایع در فضای سیاسی است. امیرالمومنین در این ماجرا، عملا این سیاست را رد کرده و نشان دادند حتی اگر هم حزبی شما نیز دچار خطا و اشتباهی شد، نباید آن را توجیح کرد بلکه همیشه ملاک و شاخص باید حق و باشد. 6️⃣ معناى آن است كه قانون، مقرّرات و رفتارها نسبت به همه‌ى افراد جامعه يكسان باشد و كسى امتياز ويژه‌اى بدون دليل نداشته باشد. اين معناى عدل اجتماعى است. اميرالمؤمنين اين كار را كرد. اساس على(ع) اين بود. نسبت به نجاشی هم خیلی ها آمدند و گفتند: آقا! ايشان اينقدر براى شما شعر گفته، اينقدر به شما محبّت كرده است؛ اينقدر دشمنهاى شما دنبالش آمدند، سراغ دشمنهاى شما نرفت؛ او را يك طور نگه داريد. حضرت کوتاه نیامد. علتش هم عدالت حضرت بود. گفته شده: «قتل فى محراب عبادته لشدّة عدله» ؛ عدالت اميرالمؤمنين موجب شد كسانى كه صاحب نفوذ بودند، نتوانند او را تحمّل كنند. 7️⃣ البته همين امير المؤمنين، وقتى كسى کرده بود و نزد حضرت آمد؛ حضرت فرمود: چقدر قرآن بلدى‌؟ آيه‌ى قرآن خواند. حضرت گفت: «وهبت يدك بسورة البقرة». دست تو را كه بايد قطع مى‌كردم، به سوره‌ى بقره ؛ برو. اين تمايز بيجا نيست. (مطالعه کامل روایت) اين امتياز، به خاطر سوره‌ى بقره و به خاطر قرآن است. امير المؤمنين در ملاحظه‌ى اصول و ارزشها و معيارها، هيچ ملاحظه از كسى نمى‌كرد. آنجا آن آدم را كه فسق و فجور ورزيده است، به خاطر فسق و فجورش حدّ شرعى مى‌زند و ملاحظه‌ى اين را كه او به حال من خيرى دارد، نمى‌كند. اما اينجا به خاطر قرآن، از حدّ دزدى صرف نظر مى‌كند. 📚 آیت الله خامنه ای، با کمی تلخیص. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 ماجرای عبرت انگیز عبیدالله بن جحش 🔺، پسر عمه و برادر زن رسول خدا(ص) بود که پیوسته در میزیست. پس از ظهور اسلام، بت پرستی را رها کرده و مسلمان شد و با همسر مسلمان خویش، «» دختر ، به حبشه هجرت کرد. عبدالله بن جحش برادر او نیز در جنگ احد شهید شده بود. 🔺عجیب اینکه عبیدالله در تحت تاثیر فرهنگ و آیین قرار گرفته و از اسلام برگشته و شد. (فرأى النصارى هناك فأعجبته النصرانية) 🔺او هنگامی که از کنار مسلمانان میگذشت، آنها را به سخره و گرفته و میگفت: «فَقَّحْنا و صَأْصَأْتُم‏» یعنی ما که بصیرت به خرج داده و شدیم اما شما چشم هایتان را باز نکردید و همچنان در ماندید! 🔺عبیدالله بر همان آیین مسیحیت در حبشه از دنیا رفت و گفته شده در حالی که مست بود، در دریا غرق شد یا بر اثر افراط در نوشیدن ، به هلاکت رسید. 🔺البته همسر او، «»، همچنان بر اسلام پایدار مانده و کرد، درحالی که همسرش، اینگونه وضعی داشت و پدرش ابوسفیان نیز درحال جنگ با پیامبر بود. 🔺جالب اینکه پس از مرگ عبیدالله، پیامبر «ام حبیبه» را به همسری خویش در آورد و او را از بی پناهی و بی سرپرستی نجات داد. 🔺جالب اینکه پیامبر پس از صلح حدیبیه، سفیرانی نزد پادشاهان فرستاد و آنها را به اسلام دعوت کرد. نخستین سفیری که حضرت اعزام کرد، نزد ، پادشاه حبشه بود. 🔺حضرت در نامه ای او را به اسلام دعوت كرده و برايش آياتى از قرآن نوشته بود. نامه پیامبر را گرفت و بر ديدگان خویش نهاده و براى ابراز تواضع، از تخت فرود آمد و روى زمين نشست و اسلام آورد و بر زبان جاری کرد و گفت: ➕اگر مى‌توانستم به حضورش بيايم، حتماً مى‌آمدم. (قال: لو كنتُ أستَطيعُ أن آتِيَهُ لَأتَيتُه) 🔺آنگاه نامه‌اى حاكى از اجابت حق و تصديق و اسلام آوردن خود به دست داد تا به پیامبر برساند. 🔺این همان و چرخش روزگار است که نجاشی مسیحی، مسلمان میشود اما در مقابل عبیدالله بن جحش مسلمان نیز مسیحی میشود. البته نجاشی به خاطر ترس از جانش، اسلام خود را علنی نمیکرد. (لم يظهر للحبشة إسلامه و خافهم علىٰ نفسه) 📚منابع: 1. طبقات الکبری، ج1، ص258. 2. تفسیر قمی، ج1، ص176. 3. المحبر، ص194. 4. السیرة النبویه و... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9