🌷 مادر شهیدکه باشی
زینب (س)را درک میکنی
🌷 همسر شهید که باشی
زینب(س)را درک میکنی
💔 اما امان از روزی که دختر شهید باشی و همسنِ رقیه ۳ ساله....😓
شاید درکش برایت سخت باشد😭
نمیدانی بابایت کجاست فقط میخواهی باشد💔
#سالروز_شهادت_شهید_مهرداد_قاجاری_گرامیباد
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
@khamenei_shohada
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
بصیـــــــــرت
🌷 مادر شهیدکه باشی زینب (س)را درک میکنی 🌷 همسر شهید که باشی زینب(س)را درک میکنی
❣ #معرفی_شهید
🔰 #شهید_مهرداد_قاجاری
در بیستم مرداد ماه سال 62 در شهرستان ممسنی به دنیا آمد.🌷
بعد از اتمام تحصیلات در مقطع کاردانی رشته میکروبیولوژی در دانشگاه کازرون پذیرفته شد. 🌷
در سال 1387به عنوان سرباز معلم در آموزش و پرورش بخش دشت ارژن و مدرسه راهنمایی مهدیه شیراز به مدت 16 ماه خدمت کرد.🌷
شهید قاجاری در تاریخ 14شهریور91 بعنوان بسیجی تکاور وارد تیپ تکاور امامسجاد(علیهالسلام) کازرون شد🌷
وی در 14دی94 بعد از نماز مغرب و عشا در اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سر و سینه به فیض شهادتـــــ🕊 نائل آمد.و طی تشییع با شکوه در گلزارشهدای شهر خومه زار به خاک سپرده شد🌷
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت🌷🕊
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#روز_وحدت_حوزه_ودانشگاه_گرامیباد #معرفی_شهید #آیت_الله_دکتر_محمد_مفتح ⚫️تاریخ ولادت: ۲۸ خرداد ۱۳۰۷
#شهید_محمد_مفتح در کلام مقام معظم رهبری❣
🔰مقام معظم رهبری درباره شهید مفتح می فرماید: «مرحوم شهید مفتح، علاوه بر اینکه یک روحانی برجسته و فداکار و روشن فکر و آشنا به نیاز زمان بود، خصوصیتی داشت که در تعداد معدودی از فضلای آن زمان این خصوصیت وجود داشت و آن قدرت ارتباط گیری با نسل جوان و دانشجویان و کسانی که مایل بودند پیام دین را با زبان روز از یک روحانی و یک عالم به دین بشنوند، [بود]. ...
تصادفی هم نیست که روز اتحاد دانشجو و روحانی، یا حوزه و دانشگاه، روز شهادت ایشان قرار داده شده است؛ چون انصافاً حلقه وصلی بود متناسب با چنین خصوصیتی. خدای متعال پاداش این شهید عزیز را داد و آن شهادت بود. شهادت پاداش بزرگ و اجر عظیمی است و خدای تعالی بندگان ساحل خود را از این اجر محروم نکرد».
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت 🌷🕊
@khamenei_shohada
#معرفی_شهید
#شهيد_محمد_حدادي
🌷تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۱/۲
🌷محل تولد :اشکنان
🌷تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۹/۲۷
🌷محل شهادت : جبهه عین خوش
🔰 #فرازی_از_وصیتنامه
تنها سفارشی که به ملت عزيز ايران و بخصوص مردم شهيد پرور اشکنان دارم اين است که اسلام عزيز را ياري کنند و امام خميني را تنها نگذراند و خط سرخ شهادت را که خط امام حسين عليه السلام مي باشد ادامه دهيد . که الله پشتيبان شماست و شما پيروزيد و کافران رفتني هستند .
مورخه 25/9/1361. والسلام
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
🔰تنها کانال معرفی شهدای گمنام در ایتا🔰
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
@khamenei_shohada
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
👈 یـا حضـرت عبـاس مـددے
✍گفتم فـایده ای ندارد. این #منطقـه را بچه ها چنـد بـار گشتـه بودند اما، مجیـد ول ڪن نبود.
🍁زیر لـب" یا #حضـرت_عبـاس مـددی" گفت و راه افتـاد رفت طـرف دیگر دشت. اولین بیلی که زد #استخـوان_ها پیدا شد.
🍁خاڪ ها را از روی #ڪارتش کنار زدیم و فامیلی اش یـادم نیست اما #اسمـش عبـاس بود. با #قمـقـمه پـر آب.
🍁 #پشـت_پیـراهنش نوشته بود " فـدای لـب تشنـه ات یا ابـالفضـل."
#جستجوگر_نور
#شهید_مجید_پازوکی
#خاطرات_شهدای_تفحص
اعضای محترم در حین ارسال داستان ایتا با مشکل مواجه شد
لذا به محض رفع مشکل تقدیم خواهد شد
بصیـــــــــرت
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_سی_وپنج
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_سی_وششم 6⃣3⃣
مادرت تا ی هفته باتو سرسنگین بود و ماهردو ترس داشتیم ازین ڪ چیزی ب پدرت بگوید.اما رفته رفته رفتـــــارش مثل قبل شد و آرامش نسبی دوباره بیـــــنتان برقرار شد..فاطمـــــه خیلی ڪنجڪاوی می ڪرد وتو بخوبی جواب های سربالا ب او میدادی. رابطـــــه بین خودمان بهترازقبل شده بود اما آنطور ڪ انتظار میرفت نبود!تو گاها جواب سوالم را میدادی و لبخـــــندهای ڪوتاه میزدی.ازابراز محبت و عاشقـــــی خبری نبود! ڪاملا مشخص بود ڪ فقط میخـــــاهی مثل قبـــــل تندی نڪنی و رفتار معقـــــول تری داشته باشی.اما هنوز چیزی ب اسم دوست داشتن در حرڪات و نگاهت لمـــــس نمیشد...☺️
سجاد هم تاچند روز سعی می ڪرد سرراه من قرارنگیرد . هردو خجـــــالت می ڪشیدیم و خودمان رامقصر میدانستیم.
💞
باشیطنت منو را برمیدارم و رو می ڪنم ب زینب
_ خب شما چی میل می ڪنید؟
وسریع نزدیڪ ش میشوم و درگوشش آهسته ادامه میدهم:
_ یا بهتره بگم ڪوشولوت چی موخـــــاد بخلم...
میخندد و خجـــــالت سرخ میشود.فاطمـــــه منو را ازدستم می ڪشد و میزند توی سرم
_ اه اه دوساعت طول می ڪشه ی بستنی انتـــــخاب ڪنه!
_ وا بی ذوق! دارم برای نی نی وقت میزارم🤒
زینب لبش را جمـــــع می ڪند و آهسته میگوید
_ هیس چرا داد میزنید زشته!!!😤
یدفعه تو ازپشت سرش می آیی،ڪف دستت راروی میز میگذاری و خـــــم میشوی سمت صورتش
_ چی زشته آبجی؟
زینب سرش را مینداز پایین.فاطمـــــه سرڪج می ڪند وجواب میدهد
_ این ڪ سلام ندی وقتی میرسی
_ خب سلام علیڪم و رحمه الله و برڪاته...الان خوشـــــگل شد؟
فاطمـــــه چپ چپ نگاهش می ڪند
_ همیشه مسخره بودی!!
خنده ام میگیرد😅
_ سلام اقاعـــــلی!اینجا چی ڪار می ڪنی؟
نگاهم می ڪنی و روی تنها صـــــندلی باقی مانده مینشینی
_ راستش فاطمـــــه گفت بیام.مام ڪ حرف گوش ڪن!آمدیم دیگر
ازین ڪ توهم هستی خیلی خوشحال میشوم و برای قدردانی دست فاطمـــــه را میگیرم و با لبخـــــند گرم فشار میدهم.اوهم چشمڪ ڪوچڪی میزند.😉
سفارش میدهیم و منتظر میمـــــانیم.دست چپت را زیرچانه گذاشته ای و ب زینب زل زده ای...
_ چ ڪم حرف شدی زینب!
_ ڪی من؟
_ اره! ی ڪمم سرخ و سفید!
زینب بااسترس دست روی صورتش می ڪشد و جواب میدهد
_ ڪجا سرخ شده؟
_ یڪمم تپل!
اینبار خودش راجمـــــع و جور می ڪند
_ ااا داداش.اذیت نڪن ڪجام تپل شده؟
باچشم اشاره می ڪنی ب شكمش و لبخند پررنگی تحویل خـــــاهر خجالتی ات میدهی!😓
فاطمـــــه باچشمهای گرد و دهانی باز میپرسد
_ تواز ڪجا فهمیدی؟
میخندی
_ بابا مثلا یمدت غابله بودما!
همه میخنـــــدیم ولی زینب باشرم منو را ازروی میز برمیداردوجلوی صورتش میگیرد.
توهم بسرعت منو رااز دستش می ڪشی و صورتش رامیبوسی
_ قربون آبجی باحیام
باخنده نگاهت می ڪنم ڪ ی لحظه تمـــــام بدنم سرد میشود با ترس ی دستمـــــال ڪاغذی ازجعبه اش بیرون می ڪشم،بلند میشوم،خـــــم میشوم طرفت و دستمال راروی بینی ات میگذارم...
همه یدفعه ساڪت میشوند.
_ علـــــی...دوباره داره خون میاد!
دستمال رامیگیری و میگویی
_ چیزی نیست زیرآفتاب بودم ....طبیعیه.🙂
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
✫┄┅═══════════┅┄✫
🔮ڪانال بصیرتی شهدایی امام خامنه ای شهدا
@khamenei_shohada
❁﷽❁
❉ شـهادتـــــ
ماییم و حڪایتــ پریشانیماݩ
ما و تبــ حیرتــ
تبــ سرگردانے
داغے ڪه نـهاݩ شد به غزل خوانیماݩ ؛
خورده استــ غم شهادتـــــ به پیشانیماݩ ...
#شبتون_شهدایی
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
@khamenei_shohada
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
ای يوسف زهـرا (س)
سفرت کی به سر آيد!!!
با دست تـو کی
نخل عدالت به سرآيد!!
از پيک صبا ،
کی شنوم آمدنت را!!
کی بانگ
انأ المهديت از کعبه برآيد!!
#سلام_مولای_مــهربانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮
@khamenei_shohada
╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
#پنجشنبه ها دلهای بچه های #شهدا هوایی است🍁🍁
ناله هایشان فقط بابا بابایی است 🍁🍁🍁🍁🍁
شادی حضرت زینب ڪبری و شهدای مدافع حرم #صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#باز_پنجشنبه_و_یاد_شهدا_با_صلوات
╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮
@khamenei_shohada
╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
˙·•°❁ #معرفی_شهدا ❁°•·˙
#شهید_محمدرضا_فخیمی_هریس
🌷تاریخ تولد: 1370/10/05
🌷محل تولد: آذربایجان شرقی - هريس 🌷تاریخ شهادت: 1394/09/29
🌷محل شهادت: حلب
🌷مزار شهید: گلزارشهدای -تبریز-آذربایجان شرقی
🔰 #شهادت
در منطقه حلب سوریه به شدت مجروح و پس از دو روز ماندن در کما، در روز 28 آذرماه به فیض شهادتــــــ نائل شد. 😓این شهید مدافع حرم 24 ساله نخستین شهید شهرستان هریس محسوب میشود.🕊🌷
#سالروز_شهادت
بصیـــــــــرت
˙·•°❁ #معرفی_شهدا ❁°•·˙ #شهید_محمدرضا_فخیمی_هریس 🌷تاریخ تولد: 1370/10/05 🌷محل تولد: آذربایجان شرقی
#وصیتنامه
#شهید_محمدرضا_فخیمی_هریس
✍بسمه تعالی
اینجانب بنده گناهکار درگاه خداوند😓 از شما امت شهید پرور تقاضا دارم ک مطیع محض ولایت حضرت امام خامنه ای (مدظله ) نه در حرف بلکه در عمل، اینگونه نباشید که به خاطر حرف این و ان و عده ای منحرف حرف ولی در روی زمین بماند یا اگر حرف ولی را مخالف با میل شخصی دیدیم به آن عمل نکنیم.👌
حال که دست بنده از دنیا کوتاه است و زمان ظهور حضرت ولیعصر (عج) را ندیدم، اگر ایشان را دیدید و زمان ظهور را درک کردید سلام بنده را به ایشان اعلان فرمایید در پایان از همه بستگان ، دوستان ، همسفران و کسانی که با آنها معاشرت داشتم طلب حلالیت دارم.
محمد رضا فخیمی
۹۴/۹/۱۸
#روحمان_بایادش_شاد
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
🌷 #معرفی_شهید
#شهید_عباسعلی_بلوچ_زاده 🌷
▫️تاریخ تولد : 1031/30/03 تربت حیدریه
▫️تاریخ شهادت : 1031 سومار
▫️آرامگاه : بهشت زهرای تهران
👈بهدنبال هجوم ارتش بعثی به مرزهای جمهوری اسلامی ایران از ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ش، این تجاوز ناجوانمردانه را تاب نیاورد و راهی عرصههای پیکار حق با باطل گردید.💐 وی در گردان مسلم ابن عقیل لشگر ۲۷ محمد رسولالله (ص) تحت عنوان رزمنده حضور یافت🥀 تا اینکه سرانجام در تاریخ بیست و هشتم آذرماه سال ۱۳۶۱ هجری شمسی بهدنبال حمله شیمیایی رژیم بعثی عراق در منطقه سومار به فیض عظمای شهادت رسید و عاشورائی گشت.🕊🌷
#سالروز_شهادت
🔰تنها کانال معرفی شهدای گمنام در ایتا 🔰
@khamenei_shohada
هدایت شده از حرم
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃
📖🕋📖🕋📖
🌟🎀اگر حال خوشی پیدا شد
جز برای فرج یار دعایی نکنیم 🌟🎀
🕋📖🕋📖
💠همراهان گرامی کانال
🌷ختم دسته جمعی دعاهای ( دو دعا ) ⬅️ فرج و سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ➡️ در کانال برگزار میشود
✅ تعداد ثبت مجموعه یا ضامن آهو میشود و توسط متصدی آمار در حرم مطهر
🍃🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂🍃
از طرف شما عزیزان ثبت میشود و نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود
❇️فرصت خواندن دعاها تا دوشنبه شب ، ۲/ ۱۰/ ۱۳۹۹
❇️به نیت پایان یلدای هجران به یمن ظهور مهدی ( عج )
و برآورده شدن حاجت افراد شرکت کننده
📣لطفا دعای فرج و دعای سلامتی امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف را که میخوانید تعداد هر کدام از دعاها را به صورت جداگانه ،به آیدی زیر بفرمایید تا آمار در حرم مطهر ثبت شود
تشکر و عاقبت بخیری از حضور پر رنگتون 🌹
⬅️آیدی جهت پیام دادن برای شرکت در ختم دسته جمعی دعای فرج و دعای سلامتی امام زمان ( عج ) 👇👇
🆔 @ZZ3362
متن دعای فرج و دعای سلامتی ( دو دعا ) امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در زیر 👇👇👇👇
💖✨متن دعای فرج امام زمان ( عج )✨💖
🍃❣بسْمِاَلّلهاَلرَحْمنَاَلرَحیمْ❣🍃
💜الهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ
💛 انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ
💚و ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَت السَّمآءُ
❤️و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی
💙و عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآء
🌹 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد
🌻 اولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ
🌸و عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُم
🌺 ففَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً
🌷کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
☀️یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّد
🌟اکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ
🌙یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ
🙏الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
🙏ادْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
🙏السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
🙏 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
🙏یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.
🍃❣اللّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجْ ❣🍃
💖✨متن دعای سلامتی امام زمان (عج)✨💖
❤️بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ❤️
✨به نام خداوند بخشنده مهربان
💚اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن💚
✨خدایا، ولىّ ات حضرت حجّة بن الحسن
💙صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ 💙
✨كه درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد
💛فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ💛
✨در این لحظه و در تمام لحظات
💜وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً 💜✨
سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر✨
💖وَدَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ
✨و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى
💌طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"💌
✨كه خوشایند اوست ساكن زمین گردانیده،و مدّت زمان طولانى در آن بهرهمند سازى.
بصیـــــــــرت
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_سی_وشش
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_سی_و_هفت 7⃣3⃣
زینب هل می ڪند و مچ دستت رامیگیرد.
_ داداش چی شد؟
_ چیزی نیست عه! آفتاب زده پس ڪلم همین خـــــواهرم!تو نگران نشو برات خوب نیست..
و بلند میشوی و ازمیز فاصـــــله میگیری.
فاطمـــــه ب من اشاره می ڪند
_ برو دنبالش
ومن هم ازخدا خـــــواسته بدنبالت میدوم.متوجه میشوی و میگویی
_ چرااومدی؟...چیزی نیست ڪه!چرااینقد گُندش می ڪنید!؟
_ این دومین باره!
_ خب باشه!طبیعیه عزیزم
می ایستم #عزیزم؟ این اولیـــــن باری است ڪ این ڪلمه رامیگویی.☺️
_ ڪجاش طبیعیه!
_ خب وقتی تو آفتاب زیاد باشی خون دماغ میشی..
مسیر نگاهت رادنبال می ڪنم.سمت سرویس بهداشتی!...
_ دیگه دستمــال نمیخـــــوای؟
_ ن همرام دارم.
و قدمهایت رابلند ترمی ڪنی...
پدرم فنجـ☕️ــــان چایش راروی میز میگذارد و روزنامه ای ڪ دردستش است را ورق میزند.من هم باحرص شیرینی هایی ڪ مادرم عصـــــر پخته را یڪی یڪی میبلـــــعم!مادرم نگاهم می ڪند و میگوید
_ بیچاره ی گشنه!نخورده ای مگه دختر! آرووووم تر...
_ قربون دست پخت مامان شم ڪه نمیشه آروم خوردش...
پدرم اززیر عینڪ نگاهی ب مادرم می ڪند
_ مریم؟ نظرت راجب ی مسافرت چیه؟
_ مسافرت؟ الان؟
_ آره! ی چندوقته دلم میخـــــواد بریم مشهد...
دلموووون وامیشه!
مادرم درلحظه بغض می ڪند
_ مشهد؟....آره! ی ساله نرفتیم
_ ازطرف شرڪت جا میـــــدن ب خانواده ها. گفتم ماهم بریم!
و بعد نگاهش را سمت من میچرخـــــاند
_ ها بابا!؟
پیشنهاد خوبی بود ولی اگرمیرفتیم من چندروزم رااز دست میدادم...ڪلن حدود پنجاه روز دیگر وقت دارم!
سرم راتڪان میدهم و شیرینی ڪه دردست دارم را نگاه می ڪنم...
_ هرچی شما بگی بابا😌
_ خب میخـــــوام نظر توروهم بدونم دختر. چون میخـــــواستم اگر موافق باشی ب خانواده آقادومادم بگیم بیان
برق ازسرم میپرد
_ واقعاً..؟
_ آره! جا میدن...گفتم ڪ...
بین حرفش میپرم
_ وای من حسابی موافقم
مادرم صـــــورتش راچنگ میزند
_ زشته دختراینقد ذوق نڪن!
پدرم لبخند ڪمرنگی میزند...
_ پس ڪم ڪم آماده باشید. خودم ب پدرشون زنگ میزنم و میگم....
شیرینی رادردهانم میچـــــپانم و ب اتاقم میروم.دررامیبندم و شروع می ڪنم ب ادا درآوردن و بالا پایین پریدن.مسافرت فرصـــــت خوبی ست برای عاشـــــق ڪردن.خصوصن الان ڪ شیر نر ڪمی آرام شده.
مادرم لیـــــوان شیرڪاڪائو بدست دررا باز می ڪند.نگاهش ب من ڪه می افتد میگوید
_ وا دخترخل شدی؟چرا میرقصی؟
روی تختم میپرم و میخندم
_ آخه خوشاااالم مامان جووونی.
لیـــــوان راروی میزتحریرم میگذارد
_ بیا یادت رفت بقیشو بخوری..
پشتش رامی ڪند ڪ برود و موقـــــع بستن در دستش را ب نشانه خاڪ برسرت بالا می آورد
_ یعنی ...تواون سرت! شوهر ذلیـــــل!
میرود و من تنها میمانم بای عالـــــم تووووو!
مدتی هست ڪ درگیر سوالی شده ام
توچ داری ڪ من اینگونه هوایی شده ام❤❤
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
@khamenei_shohada