12.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥|وقتي تير به پهلو ميخورد، نفس كشيدن سخت مي شد . .
#روایت_تصویری
#حاج_حسين_يكتا
#فاطمیه
بصیـــــــــرت
🌹بسم رب الشهداءو الصدیقین🌹 «پرسیدی پس از شما چه كردیم؟ جوابت دادم: هیچ! از حرمت #لاله ها نوشتیم د
اسمی از عمه سادات نیاور به دهان
اسم زینب که بیاید همه حساس شویم
تاحرم هست ونفس هست محال است که ما
بیخیال حرم خواهر عباس شویم
#مدافع_حرم
#شهید_علی_اکبر_شهریاری
#سالروز_شهادت
هدایت شده از استودیو ولایت
2.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
فیلم قدیمی و دیده نشده از #شعرخوانی #سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
#برای_اولین_بار
http://eitaa.com/joinchat/1206059038C45fa2857d4
1.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ شهید #جهاد_مغنیه همانند پدرش داخل ماشین توسط بالگردها #شهید شد چون دشمن توانه رویارویی درمیدان جنگ باآنهارا نداشت.
جهاد سوخت چیز زیادی ازپیکرش برنگشت دعا کنید من هم همینطوری شهید شوم/
سخنان #سپهبد_شهید_قاسم_سليمانی
بصیـــــــــرت
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_پنجاه_نه
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_شصت 0⃣6⃣
.
_ علی؟
_ جـــــون علی؟
_ برمیگردی اره؟...
مڪث میڪنی.ڪفری میشوم و باحرص دوباره میگویم
_ برمیـــــگردی میدونم
_ اره! برمیگردم...
_ اوهوم! میدونم!...تومنو تنـــــها نمیزاری...
_ نَ خانوممم چراتنها؟...همیشه پیشتـــــم...همیشه!
_ علی؟
_ جانم لوس آقایی
_ دوستـــــت دارم....
وبازهم مڪث...اینبارمتفاوت ...
بازوهایت رادورم محڪم تنگ میڪنی...
صدایت میلرزد
_ من خیلی بیشتـــــر!
ڪاش زمان می ایستاد...ڪاش میشد ماندومانددرمیان دستانت...ڪاش میشد!
سرم رامیبوسی ومراازخودت جدا میڪنی
_خانوم نشد پامونو بلـــــرزونیا!
بایدبرم...
نمیدانم...ڪسی ازوجودم جواب میدهد
_ بـــــرو!....خدابه همرات.....
توهم خم میشوی.ساڪت را برمیداری،درراباز میڪنی،برای باراخر نگاهم میڪنی و میروی...
مثل ابـــــربهار بی صدا اشڪ میریزم😭.ب ڪوچه میدوم وب قدمهای آهسته ات نگاه میڪنم.ي دفعه صدا میزنم
_ علـــــی؟
برمیگردی و نگاهم میڪنی.داری گریه میڪنی؟...خدایـــــا مرد من داره باگریه میره...
حرفم رامیخورم وفقط میگویم
_ منتظـــــرم....✋
سرت راتڪان میدهی وباز ب راه می افتی.همانطور ڪ پشتت من است بلند میگویی
_ منتظر ي خبر خـــــوب باش...ي خبر!
پوتین ولباس رزم ومیدان نبرد....
خدایا همسرم را به قتـــــلگاه میفرستم!
خبر...فقط میتواند خبرِ...
میخواهم تااخرین لحظه تورا ببینم.ب خانه میدوم بدون آنڪ درراببندم .میخواهم ب پشت بام بروم تا تـــــورا ببینم...هرلحظه ڪ دورمیشوی... نفس نفس زنان خودم راب پشت بام میرسانم ومیدوم سمت لبه ای ڪ رو ب خیابان اصلی است.بـــــادمی وزد و چادرسفیدم راب بازی میگیرد. ي تاڪسی زردرنگ🚕 مقابلت می ایستد.قبل ازسوار شدن ب پشت سرت نگاه میڪنی..ب داخل ڪوچه..." اون هنوز فڪرمیڪنه جلوی درم...."
وقتی میبیـــــنی نیستم سوارمیشوی و ماشین حرڪت میڪند...ڪـــــاش این بالانمی آمدم...ي دفعه یڪ چیز یادم می افتد
زانوهایم سست میشود وروی زمین مینشینم...😰
" نڪنه اتفـــــاقی برات بیفته..."
مـــــن
" پشت ســـــرت
آب نـــــریختم!!
😭😔😭
من خود ب چشـــــم خویشتن دیدم ڪه
#جـــــانم میرود
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
@khamenei_shohada
❣سلام امام زمانم ❣
🌼عالم بہ عشق روے تو بیدار میشود
هر روز عاشقان تو بسیار میشود
🌼وقتے سلام می دهمت در نگاہ من
تصویر مهربانی تو تڪرار میشود
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
جهت تعجیل در ظهور مولا پنج #صلوات
🔴 #فوری
فرمانده بسیج دارخوین شادگان ترور شد
فرمانده حوزه بسیج دارخوین شادگان در جنوب استان خوزستان توسط افراد ناشناس ترور شد.
به گزارش عصرجنوب، عبدالحسین مجدمی فرمانده حوزه بسیج شهر دارخوین از توابع شهرستان شادگان استان خوزستان بامداد چهارشنبه توسط افراد ناشناس و نقابدار مورد ضرب مستقیم گلوله اسلحه قرار گرفته است
#ترور
شهدا زنده اند (شهید زنگی آبادی )+#داستانی_عجیب در مورد شهدا
با ما همراه باشید 🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88
بصیـــــــــرت
شهدا زنده اند (شهید زنگی آبادی )+#داستانی_عجیب در مورد شهدا با ما همراه باشید 🔰🔰 http://eitaa.com/
شهدا زنده اند ( #شهید_یونس_زنگی_آبادی )
👈این داستان به نقل ازآقای انجوی نژاد که در رهپویان وصال شیراز سخنرانی می کنند در وبلاگ نوشته ام.
♻️داستان از این قرار است که روستایی واقع در کرمان به نام زنگی آباد وجود دارد که شهدای زیادی تقدیم انقلاب کرده است .یکی از شهدای معروف این روستا شهیدی است به نام حاج یونس زنگی آبادی.
در کرمان از آقایی به نام آقای سعیدی می خواهند که خاطرات این شهیدرا به صورت کتاب در آورد .وآن موقع در حدود ۹۰۰۰۰ تومان💰 به او بدهند .
آقای سعیدی به خانه که می آید شروع می کند به خواندن خاطرات شهید اما هر چه فکر می کند به این نتیجه می رسد که خاطرات شهید را برگرداند زیرا همه ی خاطرات شهید از عالم روحانی ومعنوی بوده وبرای نویسنده سخت بوده است که شاید کسی باور نکند.
🔻 لذا خاطرات شهید را در جعبه ای می گذارد تا آن را پس بدهد.🥀
ادامه 🔰🔰