eitaa logo
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
462 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
13.4هزار ویدیو
131 فایل
🌸 ظـ‌ه‍وࢪ بسیاࢪ نزدیک استــ :( @Beh_to_az_door_salam ادمین تبادلات: @ya_zah_raa مدیر اصلی @Asmahasani12 ادمین رمان @Loiaa009979
مشاهده در ایتا
دانلود
darman-ojb.mp3
2.69M
🎬درمان عُجب و خودپسندی 🎙آیت الله مجتهدی الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم📿 =صَــــدَقِه جاریِه📲 ┄┄┅┅┅❅⏰❅┅┅┅┄┄ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ╭─🌿✨🔥────• │ ╰➛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 علت عجیب ترس از مرگ... آیت الله مجتهدی طهرانی رحمت الله علیه ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ╭─🌿✨🔥────• │ ╰➛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کلیپی با موضوع فشار قبر استاد الهی قمشه ای حتما ببینید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ╭─🌿✨🔥────• │ ╰➛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡بعد از خودکشی چی میشه..؟!💡 . 💠 دکتر سید محسن میرباقری 🔷 خلاصه مطلب کلیپ : . 🔸 کسانی که خودکشی میکنند، در پیشگاه خداوند با مجرمین تفاوتی نمیکنند . 1️⃣ همانند مجرمین سخت جان میدهند. 2️⃣ چهره‌ی فرشته‌های مرگ برای این افراد خشن است. پس خود را میبازند و حالت تسلیم به خودشان میگیرند. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ╭─🌿✨🔥────• │ ╰➛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 به یاد پدران و مادران آسمانی حجت‌الاسلام والمسلمین رفیعی 🔸 اگر پدر یا مادر شما از دنیا رفتند مبادا اون ها رو فراموش کنید. 🔸 انجام کارهای خیر و هدیه ثواب به روح پدر و مادر، رو یادمون نره ... بعضی ها پس از مرگ پدر یا مادر، عاق والدین می شوند، چون در دنیا به یاد اون ها نبودند. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ╭─🌿✨🔥────• │ ╰➛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖 🎥 🔅بیشترین عامل بیماری جسمی و مرگ 🔰 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ╭─🌿✨🔥────• │ ╰➛
✍ امام على عليه السلام: شما به انجامِ درست و صحيح كارها نيازمندتريد تا درست و فصيح ادا كردن سخنان 📚 غررالحكم حدیث3828 ✨ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ╭─🌿✨🔥────• │ ╰➛
🔺حدیث روز پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله: ▫️كسى كه با معصيت خدا به دنبال كارى باشد، از مطلوب خود دورتر و به آنچه از آن مى ترسيده است نزديكتر گردد مَن حاوَلَ أمراً بِمَعصيَةِ اللّهِ كانَ أبعَدَ لَهُ مِمّا رَجا و أقرَبَ مِمّا اتَّقى 📙بحارالأنوار جلد77 صفحه178 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ╭─🌿✨🔥────• │ ╰➛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گلایه یک مادر بعد از مرگ، از فرزند 🎤 استاد عالی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ╭─🌿✨🔥────• │ ╰➛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『 🎥🪴』 کلیپِ شهید احمد مشلب✨ رُفَقا این کلیپو اگه ده بارم ببینی بازم کمه... ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽سخنرانی استادرائفی پور درموردشهدا😔🌷🌷 خدایاروزیمون کن......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من همش گریم میگیره واسه ی کربلا ... ❤️ •┈••✾🍂🥀🍂✾••┈• ╔═•══❖•ೋ° ╚═•═◇🕌⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤•ೋ•ೋ°
4_5987574561158203013.mp3
4.56M
⁽﷽⁾ °•|🌱『🎼🎶』🌱|•° ◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ آقا بزار بمونم همیشه مبتلاتون میشه منم بمیرم به عشق کربلاتون 🎙سید مجید بنی فاطمه 🚩السَّلام‌علےالحسین(ع) 🚩وعلےعلےبن‌الحسیـن(ع) 🚩وعـــــلےاولادالحسیـن(ع) 🚩وعلےاصحاب‌الحسیـن(ع) ─━━━⊱✨✿✨⊰━━━─ ╔═•══❖•ೋ° ╚═•═◇🕌⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤•ೋ•ೋ°
یه‌بلیط‌به‌کربلا " ترجیحاً‌بدون‌‌برگشت:) ! ❤️ •┈••✾🍂🥀🍂✾••┈• ╔═•══❖•ೋ° ╚═•═◇🕌⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال دلم بده صبرم سر اومده..؛ تو هم منو نخای بگو کجا برم❤️‍🩹 ❤️ •┈••✾🍂🥀🍂✾••┈• ╔═•══❖•ೋ° ╚═•═◇🕌⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤•ೋ•ೋ°
زهرایِ حیدر ؛ بعد تو دنیا نمیسازه به ما، دنیایِ حیدر (:💔 🖤 ⃟ ⃟🏴¦↭ 🏴 ⃟ ⃟🖤¦↭ •┈••✾🍂🥀🍂✾••┈• ╔═•══❖•ೋ° ╚═•═◇🕌⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ «دلیل غیبت امام مهدی» 👤 کلیپ مهدوی استاد رائفی پور 🔹 دلیل غیبت امام زمان چیست؟! 🔹 ما برای ظهور چکار باید کنیم؟! 🔺 شبکه سازی و کادر سازی برای امام 🔹 می‌نویسم که شب تار، سحر میگردد 🔸 یک‌نفر مانده از این‌قوم که برمیگردد ❤️ امام زمان علیه‌السلام: در تعجيل فرج بسیار دعا كنيد كه تعجيل در فرج، گشايش كار خود شماست. ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ⛥ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
میگفت: گاهی‌درهیئت‌ها‌یک‌قطره‌اشک برای‌ارباب‌را‌به‌من‌هدیه‌کنید،ازهمه‌چیز برایم‌بالاتراست آن‌را‌به‌تمام‌بهشت‌نمیفروشم... :)♥️
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
که حتی بایکی ازاین شاهدهاهم که خود محمدرضابودوحالایکی ازسربازهای خودش ازنزدیک آشنابشن قمست داستانها
🌸بسم رب الشهداوصدیقین🌸 ✍🏻داستان: حقایق پنهان📖 - پنجاه ویکم 1⃣5⃣ وامشب داستان آقا دامادی که به خاطرتزئین ماشین عروسش باعکس شهدا ازدست شهدای عزیزمون دو عددهدیه گرفت 26شهریورماه:سال1396 عروسی برادرم بود ومابدون اینکه باخبرباشیم ازتصمیم برادرم برای تزئین ماشین عروس باعکس شهدا درست همان روز26شهریورماه قبل نمازصبح توخواب دیدم که عروسی تموم شده وداشتیم به سمت درخروجی تالارمیرفتیم وقتی نزدیک شدیم دیدم که شهیدمحمدرضاشفیعی وشهیدمحسن حججی زیریک نورمهتابی خیلی خیلی نورانی ایستاده بودن وکنارشون هم یک ماشین پارک بودوداخل ماشین پشت فرمان یکی نشسته بود وقتی آقادامادازدرخروجی تالاررفت بیرون شهیدشفیعی وشهیدحججی نزدیک شدن و اشاره به دامادکردن تانگه داره ووقتی نگه داشت بادامادسلام واحوال پرسی کردن وتبریک گفتن او رابردن پای عکسهای خودشون که روماشین عروس بودوهرکدوم یک مُهری را ازجیب خودشان درآوردن وپای عکس خودشان یک مهری زدن ووقتی من به مهرهای خورده روی عکسهانگاه کردم دیدم که نقش اون مهرها نقش بین الحرمین وگنبدهای امام حسین هست ویک نوشته که نوشته شده بود هدیه کربلا دامادهم بادیدن این مهرهای کربلاکلی خوشحال شد وبعدهم این دوشهیدعزیز داماد را راهی وسوارماشین عروس کردن وخودشان هم سوارماشین خودشون شدن وهمراه ماشین عروس ازپشت سرحرکت کردن مسیرخونه پدرم که به سمت جاده مشهدبودتافلکه قوچان وازاون فلکه مسیرروستاومشهدازهم جدامیشد که شهیدمجیدقربانخانی ماشین رانزدیک ماشین عروس کرد ازسمت دامادکه شهیدحججی سرش راازپنجره ماشین بیرون آوردوبه دامادگفت که مسیرماازاینجابه بعدجدامیشه ازشما. وبراش کلی آرزوی خوشبختی کردوبعدهم گفت مامیریم به سمت مشهد وزیارت دلم واسه آقاامام رضاخیلی تنگ شده وبعدهم حرکت کردن سمت مشهدوماهم سمت روستاحرکت کردیم گفتم شهیدقربانخانی بله کسی که پشت فرمان ماشین شهدانشسته بودخودش هم شهیدبودواونم شهیدقربانخانی که من هنوزعکس شهیدقربانخانی راندیده بودم وآشنانبودم که بعددیدن عکسش دربیداری به آقادامادگفتم همین شهیدبود خلاصه زمانی که توخواب شهیدحججی خداحافظی کردورفتن سمت مشهد من یهویی تازه توخواب متوجه شدم که دارم خواب میبینم واون شهیدحججی هست که به تازگی هاشهیدشده وباشهادتش غوغایی بپاکرده بود تایادم اومدخواب میبینم واونم شهیدحججی بودتپش قلب عجیبی گرفتم وبه گریه افتادم که باصدای گریه های بلندخودم ازخواب بیدارشدم ودستم هم روی قلبم بودکه احساس میکردم هرلحظه قلبم میخوادازقفسه سینه ام بزنه بیرون وحالم خیلی خیلی بدبودوهنوزگریه میکردم که برادرم وارداتاق شدومتوجه حال من اومدبه سمتم وروبه روم تقریبا رودوتاپانشست وپرسیدچی شده چراگریه میکنی نکنه بازخواب شهید محمدرضارادیدی تااین راگفت گریه هام شدیدشدوپشت سرهم ازش پرسیدم عکسهای شهدارامیخواستی چیکارکه چندوقت پیش بهم میگفتی هرچی عکس ازشهید محمدرضاوشهیدحججی دارم رابرات بفرستم راستشوبگومیخواستی چیکار تااین راگفتم برادرم نشست روزمین وبابغض وچشمان پرازاشک گفت میخواستم واسه تزئین ماشین عروس نکنه راضی نیستن آره گفتن این کاررانکنم تااین راشنیدم ودیدم خوابم واقعی بودوتزئین ماشین باعکس شهدابود گریه هام بیشترازقبل شد وگفتم نه برعکس خیلی خوشحال بودن وراضی که حتی بهت دوتاکربلاهدیه دادن واگرواقعی بشه خوابهام مثل همیشه ان شاءالله کربلاقسمتت میشه واگرهم کربلاقسمتت نشه ثواب کربلارابردی به خاطراین کارت برادرم تااین راشنیداونم ازخوشحالی زدزیرگریه وبعدکه کمی آروم شدگریه هامون برادرم گفت اگه بهت نگفتم فقط میخواستم یهویی ببینی وخوشحال بشی ویک دلیلش هم این بودکه بقیه متوجه نشن باحرفهاشون یه وقتی منصرفم کنن یامامان وبابا سرسوزنی ناراضی باشن ازاین کارم..بعدمن گفتم بابقیه کاری ندارم ولی بایدمامان باباازالان متوجه بشن تاشب بعدمتوجه شدن یهویی ناراحت نشن درحضورمهمان ها البته میدونستم که ناراحت نمیشدن درکل جامیخوردن وهمه متوجه میشدن مامان وباباخبرندارن به همین دلیل گفتم بامن ومن بهشون میگم توخیالت راحت وبعدرفتم ازاتاق بیرون مامان آشپزخونه بودتانگاهم کردگفت گریه کردی نکنه بازخواب دیدی بازبغضم ترکیدوگفتم بله چه خوابی هم
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
🌸بسم رب الشهداوصدیقین🌸 ✍🏻داستان: حقایق پنهان📖 #قسمت- پنجاه ویکم 1⃣5⃣ وامشب داستان آقا دامادی که
. نگران شدپرسید چی شده؟؟ گفتم مامان یه چیزی میگم اول قشنگ گوش بده بعدجواب بده وجریان خواب وکاربرادرم به خاطرماشین عروس رابراش گفتم،،مامان بعدشنیدن حرفهام هم خوشحال شدوهم کمی ناراحت وفقط گفت من باکارشهدایی وباشهداخودت میدونی که مخالف نیستم ولی خب نمیشدحالابرادرت این کاررانکنه همین امشب وببین چقدرحرف بشه توعروسی تااین رامامان گفت گفتم همین دیگه همش میگیم مردم مردم آدم شهدایی اونیکه به حرف مردم گوش نکنه وقتی میدونه کارش درسته ومامان شماهم بایدافتخارکنی وحتی اگرکسی هم چیزی گفت در آرامش کامل جواب بدی وحتی بگی افتخارمیکنم به کارپسرم به مامان کمی حق میدادم دلهره داشته باشه چون برادرم اولین دامادقوچانی بودکه ماشین عروسش راباعکس شهداتزئین میکرد.. ❤️ ...