🌷یاد شهدا🌷
گفتم حسین دارم از استرس میمیرم😞، گفت: یه ذکر بهت میگم هر بار گیر کردی بگو، من خیلی قبولش دارم: گرهی کار منم همین باز کرد (آخه خودشم به سختی اجازهی خروج گرفت) گفتم: باشه داداش بگو
گفت: تسبیح داری؟ گفتم: آره، گفت: بگو "الهی بالرقیه سلام الله علیها"📿
حتما سه سـاله ی ارباب نظر میکنه، منتظرتم و قطع کردم
چشممو بستم شروع کردم:
الهی بالرقیه سلاماللهعلیها✨🌹
الهی بالرقیه سلاماللهعلیها✨🌹
۱۰تا نگفتم که یهو گفتن: این پنج نفر آخرین لیسته؛ بقیهاش فردا، توجه نکردم همینجور ذکر میگفتم که یهو اسمم رو خوندن😳 بغضم ترکید با گریه رفتم سمت خونه حاضرشم، وقتی حسین رو دیدم گفتم: درست شد، اشک تو چشمش حلقه زد و گفت: "الهی بالرقیه سلام الله علیها"😭
شهید مدافع حرم حسین معزغلامی🌹
💠 #دوست_شهید_دارید؟!
◀دوست شهید
🌷در موسسه یاد گرفته بودیم که هر کداممان حداقل با یک شهید دوست❤باشیم.
🌷دوست من شهید نور محمدی بود و دوست محسن، عمویش.😊
قبر این دوشهید نزدیک هم بود و هر موقع با هم می رفتیم گلزار شهدای نجف آباد، مسابقه می گذاشتیم.😅
🌷عقیده داشتیم هر کی زودتر برسد، حاجتش روا می شود.😇
محسن همیشه زودتر می رسید. آخرش هم زودتر حاجت روا شد.😔💔
📚برشی از کتاب #سرمشق
#شهید_محسن_حججی🌷
🍃🌹🍃🌹
🔰کادر ساز
🔸در #ماموریت_آخر حسین در سوریه جانشین فوج (تیپ) هجوم بود. یکی از پارامتر های مهــ💥ـم نیروهای هجوم داشتن #اعتماد به نفس بالاست.
🔹نیروهایی که #حسین باهاشون کار کرده بود اعتماد به نفس بالایی داشتند👌 و در عملیات هم این افراد #شجاع تر بودند. طبیعت کار هم این بود که افراد شجاع💪 وقتی اعتماد به نفس [حسین] رو می دیدند، دور #حسین_آقا جمع می شدند👥
🔸افراد #ترسویی که نمی تونستند اعتماد به نفس شون رو بالا ببرند🚫 مجبور بودند یا از اون فوج بروند🚶 و یا یک #کار_ساده انجام بدهند. بعد از یک ماه همه می دونستیم فوج حسین #معزغلامی افراد بسیار قوی و شجاعی هستند✔️ که در هر کار عملیاتی تا #آخرین_لحظه میمانند و کار میکنند.
🔹موقعی که حسین در #قمحانه درگیر بود و همانجا هم #شهید شد🌷 همان افراد شجاع و با اعتماد به نفسی که حسین آقا رو می شناختند و بهش ایمان داشتند تا #آخرین_لحظه با او ماندند💕 موقعی هم که آتش دشمن🔥 سنگین شد، #شهید و مجروح دادند.
🔸و آنهایی که مجبور شدند #عقب برگردند در اقدام بعدی رفتند و کمک کردند که #پیکر حاج حسین آقا⚰ رو به عقب منتقل کنند.
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
خاورمیانه را
به تقلید #چشمانِ شرقیِ تو ساختهاند:
پُر اِلتهاب♥️
اندوهگین
#خَسته
زیبا 😍
#جاویدالاثر
#شهید_سیدکاظم_حاج_آقامیری
شهادت: ۱۳۶۳/۱/۲۲؛ عملیات والفجر یک
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
▫️ماجرای نخستین آشنایی حاج قاسم سلیمانی با شهید مصطفی صدرزاده از زبان خود ایشان:
📎من واقعا عاشقمصطفی بودم...
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
بسم الله القاصم الجبارین
6⃣6⃣1⃣ به یاد #شهید_محمد_سلیمانی 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹
4⃣4⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔰عاشق #شهادت بود و خود را شرمنده شهدا می دانست. زمان جنگ بچه بود اما هر دفعه که حرف جبهه می شد می گفت #یادش_بخیر جبهه, یادش بخیر شبهای🌙 عملیات, یادش بخیر صدای تیر و خمپاره💥 و … . گفتم محمد جان تو که جبهه نبودی، تو که با #شهدا نبودی چرا این حرف ها را می زنی؟
🔰می گفت: مادرجان من عاشـ♥️ـق شهادت و #شهدا هستم, عاشق جبهه و سنگر و خاکریزم برای همین اینطور حرف می زنم؛ می گفتم: پسرم در این زمانه شهید شدن خیلی #سخته ولی او می گفت: اگر خدا بخواهد می توان به شهادت نائل آمد✅ گوئی که او می دانست و ندایی شنیده بود اما من غافل بودم.
🔰یک/ دی ماه،/ هزارو سیصدو هشتاد وهشت خدمت سربازی را به پایان رسانید و دوباره عزم #خادم_الشهدائی و رفتن به خوزستان را کرد هر چه تلاش کردم منصرفش کنم نتوانستم❌ هنگام رفتن اصرار عجیبی داشت که از من #حلالیت بطلبد و بارها میگفت حاجتی دارم, از خدا و جدت بخواه که حاجتم روا شود. من هم رو به آسمان کردم و گفتم خدایا منو شرمنده #محمدم نکن حاجتش را روا کن.
🔰دهم/ بهمن ماه/ ۱۳۸۸ بود که به پادگان #میشداغ اعزام شد؛ پنجاه و چهار روز به زائران کربلای ایران🇮🇷 خدمت کرد و شش روز قبل از این که #مأموریتش به اتمام برسد خود را به آقا امام زمان(عج) معرفی کرد و دعوت حق را لبیک گفت🕊 و خود را در میان جمع #شهدا قرار داد.
🔰ساعت نُه صبح⏰ روز چهارشنبه چهار فروردین زنگ دروازه به صدا در آمد؛ به من گفتند که با #آقامحمد کار داریم؛ گفتم آقا محمد به راهیان نور رفته, از من پرسیدند آقا محمد چکاره هستند⁉️ گفتنم یک #بسیجی مخلص چطور مگه؟ گفتند با داداش بزرگتر محمد کار داریم, به خدای احد و واحد فهمیدم #محمد به مراد دلش رسیده😭
🔰قرآن به سر گرفتم از خدا خواستم خدایا #دست محمدم قطع بشه یا قطع نخاع بشه یک عمر کنیزی این عزیزم را می کنم فقط آن چهره معصومش💖 برایم بماند ولی نه✘ این طور نبود خداوند رحمان بیشتر از من محمد را دوست داشت, او #عاشق_خدا بود و خدا هم عاشق او. از خدا خواستم شهادت محمدم را قسمتم کرده, #شفاعتش را هم نصیبم بگرداند.
🔰روز تولدم خداوند پیکر پاک محمد⚰ را به من هدیه داد و #شب_تولدش به خاک سپرده شد, آنقدر تشییع جنازه عظیم و با شکوه بود و مردم بر سر و سینه می زدند به گمانم آنروز آقا امام زمان (عج) صاحب عزا بود🖤 محمد ارادت خاصی به آقا #امام_زمان(عج) داشت گونه ای که در دفترچه ای که همیشه در کنارش داشت اینطور با امام خویش در "آخرین جمعه" از دفترچه اش به گفتگو پرداخت:
🔸همیشه نذر دلم این بود که همسفر باشیم
🔹کنون که وقت سفرشد #نیامدی مولا
اینطور از برگ آخر این دفترچه وصیت نامه ای ذکر شده که:
🔸آمده ام سفـری سمت دیار شهدا🌷
🔹که طوافی بکنم دور #مـزار شهدا
🔸که دل خسته♥️ هوایی بخورد
🔹و #تبرک شود از گرد و غبار شـهدا
#شهید_محمد_سلیمانی
#خادم_الشهدا🌷
🌹🍃🌹🍃
- چند سالته؟
+ بیست و چهار!
- تو این بیست و چهـار سال چندبار رفتۍ دیدن مولات؟
+ مولام؟ امام زمان؟
- آره، امامِ دوازدهم!
+ یه بارم نشده ببینمش!
- جداً؟؟؟
+ خب آره... نمیدونم ڪه ڪجاست...
- آره تو نمیدونی،باید کجا بری...
+ تو چی؟ چند بار رفتی دیدن مولات؟
- زیاد... نمیدونم چند بار!
+ واقعاً؟!
- آره... اصلاً به دنیا ڪه اومدم پدرم منو برد گذاشت میون دستای پیغمبرص، خود رسولالله تو گوشم اذان خوند!
+ ولی من از بچگی مولامو ندیدم...
- بزرگتر که شدم با پدرم هر روز مسجد میرفتم و مولامو زیارت میکردم. امیرالمومنین رو! سلام میکردم و آقا هم جواب سلاممو میداد
+ من حتی صداۍ مولامم نشنیدم...💔
- چند دفعه خونه مولام هم رفتم! با بچههاۍ آقا، امامحسنع و امامحسینع سر یه سفره غذا خوردم!
+ خوش به حالت...
- راستی، گفتی یڪبار هم مولاتو ندیدیش؟
+ یڪبار هم ندیدم...
- تو این بیست و چندسال یکبار هم چشمت به چشماش نیفتاده؟!
+ نه....
- وای... چه میکنی با این #غم رفیق؟!
+ ڪدوم غم...!؟
- ندیدن مولا اونم این همه سال باید خیلی درد داشته باشه!!
+ دردشو حس نمیکنم...
- مگه میشه؟!
+ تو تو روزمرگی غرق نشدیڪه بفهمی میشه این درد رو هم فراموش ڪرد...
- یعنی شماها از اینکه آقاتون رو این همه ساله ندیدید و جونیتون داره تو این سالهای غیبتش سپرۍ میشه، غصه نمیخورید؟
+ (بغض گلوشو فشار میده) نه...
- حیف شد...
+ جوونیمون؟
- آره... #جوونیتون میره و #آقاتونو نمیبینید...
+ شایدم دیدیم!
- آقایی که من میشناسم و ازش شنیدم، تا همین شما شیعهها نخواینش، ظهور نمیکنه!
+ ما که میخوایم!
- غرق دنیا شده را جامِ «زیارتِ مَهدی» ندهند!
+ هوم...
- گفتی چندسالته؟
+ بیست و چهار!
- (تو دلش) طفلی... بیست و چهار سالش بدون گل روۍ #آقاش گذشته و #حواسشنیست...
#مکالمه یڪ جوان در زمان #اماماول شیعیان با جوانی در عصرِ #امامدوازدهم!
× راستی #تو چندسالته رفیق؟!
#اللهمعجللولیڪالفرج
#بهچهبیانیصدایتکنیممولاجانم
#یامهدۍادرڪني
سلام داداشی گلم
اگه امروز بودی دوروزه دیگه 🕯️ های تولدت رو فوت میکردی
خیلی دوست داشتم ببینم داداشیم
تو ۲۵ سالگی چه رشیدی شده
مرد بودی حتما مرد تر میشدی
دلم میخواست امسال کنارت 🍰 رو بیارم با بقیه کنارت باشیم
این کرونا امسال منو از این هم محروم کرد
راستی بودی الان بالاخره طلبه بودی
یا🤔 دانشجو بهترین دانشگاه تهران
اون موقع دوجانبه فعال بودی
دلم خیلی برات تنگ شده
موندم این نوشتن و نگاه تو نبود
چیکار میکردم
دلتنگی نامرد
مرز ناشناس
داغونم کرده
نزار منم مثل تو زیاد تو این دنیا بمونم
نمیخوام گیر کنم
نمیخوام دنیا دست و پای دلمو بلنده
دلتنگم بهترین استاد شهیدم
یادت نره دعام کنی
به قول خودت رفیق شهید شهیدت میکنه
تو ام مثل رسول منو شهید کن
یاعلی✋❣😭
#دلتڹڴے❣🍃
قرار ِ مآن یڪ مانور ڪوچڪ بود !
قرار بود تیر هاے نگاهت مشقے باشـد !
اما ...
ببین یڪ جاے سالم هم بر دلم نمآنده !
حآلا ... آرامش ِ مَـنּ ایـن شده ;
بے تاب ِ تو باشم اے شهیـد...
+۲ روز مونـده تا زمینےشدنـتون😍💛
🦋🎈