eitaa logo
°•♡‌کافه‌عشق♡•°
6.6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
359 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 رفتم بيرون و گفتم: _٢٤آخه سني نيست پدر من اوله جوونيمه چرا انقد عجله دارين شما؟ بابا يه اخم ساختگي كرد : _اولا خانواده خوبين از همه نظر..دوما خيلي انسان خوب و سرشناسيه تو رودر وايسي موندم و نميتونم نه بگم! مامان با غر غر اومد كنارم و نگاه بابا كرد: _ بالاخره پاي رفيق و همكار چندين سالت وسطه منم يكي دوبار كه ديدمشون واقعا به دلم نشستن...بذار بيان يلدا نفسم رو عميق بيرون فرستادم: _خيلي خب،بگين بيان.. بابا فقط بخاطر خودتا..فقط بيان و برن من جوابم از همين الان منفيه! بابا لبخند قشنگي به روم پاشيد: _حالا شدي دختر خوبِ بابا لبخندي زدم و همزمان با رفتن به سمت اتاق گفتم: _ من با پونه شام خوردم،ميرم استراحت كنم.. از روزهاي قشنگِ زندگيم سه روز گذشته بود و امشب وقت اون خواستگاري كذايي بود! با بي حوصلگي از جام بلند شدم و به ساعت نگاه كردم.. ٧:٠٠ صبح... باز با اون جاويد نچسب كلاس داشتم از حرص خودم و به عقب پرت كردم كه سرم خورد به پشتيه تخت و مغزم ريخت بيرون! 🌸 🌼🌼 🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
منو به دنیای خودت ببر😍🌎 تو هوایی که عطرتُ نداره ....😞 نمیشه نفس کشید..... 💋♥️👫 ┄•●❥ @Cafe_Lave
این فقـط مال تو نیست! این عشـق مالِ مـا دوتاست... ┄•●❥ @Cafe_Lave
یڪ ڪلمه است ……… ! اما یه دنیا حـــــــرفه واسه ڪسایے ڪه میفهمن……! ‴دلتنڪَـــــــــے‴ ┄•●❥ @Cafe_Lave ❣ ‌  ‌‌‌‌ ‌  ‌‌‌‌ ‌  ‌‌‌‌ ‌  ‌‌‌‌ ‌  ‌‌‌‌ ‌
زندگی مثل دیکته نوشتنه مهم نیست چندتا درست نوشتی با تعداد اشتباهاتت قضاوت میشی... ‍┄•●❥ @Cafe_Lave
دلم به تو خوشه😍 دلبر جان ...🍃🌸💞❤️💞 ┄•●❥ @Cafe_Lave
°•♡‌کافه‌عشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #استاد_مغرور_من #پارت_40 رفتم بيرون و گفتم: _٢٤آخه سني نيست پدر من اوله
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 با نثار چن تا فحش به اون جاويد كه حتي فكرشم نحس بود شروع به لباس پوشيدن كردم و بعد از زدنِ يه تيپ معمولي يه لقمه صبحونه خوردم و سوييچ رو برداشتم و از خونه زدم بيرون... ديروز بابا ماشينم و برده بود تعميرگاه و در كمال تعجب عين عروسك كار ميكرد ! ساعت٨:٠٠كلاس شروع ميشد و فكر كنم اين بار به موقع ميرسيدم... به محض رسيدن به دانشگاه ، ماشين و پارك كردم و رفتم سمت كلاس.. بر خلاف انتظارم كلاس كاملا جدي برگزار شد و انگار يه جورايي همه متوجه اخلاق تند و بي حوصلگي جاويد شده بودن كه فقط به درس گوش ميدادن! بالاخره درس مزخرفش با يه خسته نباشيد به اتمام رسيد و جاويد با عجله كلاس رو ترك كرد... بقيه هم مثل من از تعجب برگاشون ريخته بود! چون يه جورايي رفتار كرد كه حتي اون استاد پيرِ غر غروهم رفتار نميكرد! بيخيالِ جاويد برگشتم سمت پونه تا حرفي بزنم كه ديدم دستش و زير چونش گذاشته و با چشماي ريز شده به جاي خالي جاويد نگاه ميكنه! من همچنان محو نگاهش بودم كه يهو عين اين برق گرفته ها به سمتم برگشت و با صداي تقريبا بلندي گفت : _اين چرا اينجوري كرد امروز؟! با كف دست سه بار متوالي زدم روي لباش: _لال شو..لال شو..لال شو چشماش گشاد شد و يه پس گردني زد بهم داد زدم: _پونه كه متوجه چشماي متعجب و منتظر بچه هاي كلاس شدم! 🌸 🌼🌼 🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
ماهم تویی ❣ محبوب دلخواهم تویی ❣ از بین آدما ❣ فقط او را که میخواهم تویی😍😘💕❣💕 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ┄•●❥ @Cafe_Lave
عاشق شده این آدم باز ❣ عشقم تو فقط با من باش ....💞❣💞 ┄•●❥ @Cafe_Lave
میخوامت ❣ حتی بیش‌تر از نفس کشیدن...💞❣💞 ┄•●❥ @Cafe_Lave