کانون اندیشه جوان
🔶از دیدگاه قرآن و حکمای اسلامی، ثابت شده که هیچ گونه منافاتی میان قضای عام الهی از یک طرف و اختیار و آزادی انسان از طرف دیگر نیست. اما امروز در دوران معاصر، برخی متفکران اروپایی مانند ژان پل سارتر در این مسئله گرفتارند و چون در فلسفه خود به انتخاب و اختیار و آزادی تکیه کرده اند، نمی خواهند خدا را قبول کنند. سارتر می گوید: چون به آزادی، ایمان و اعتقاد دارم، نمی توانم به خدا، ایمان و اعتقاد داشته باشم؛ زیرا اگر خدا را بپذیرم، ناچارم قضا و قدر را بپذیرم
🔷و اگر قضا و قدر را بپذیرم، آزادی فرد را نمی توانم بپذیرم و چون نمی خواهم آزادی را نپذیرم و به آزادی علاقه و ایمان دارم، پس به خدا ایمان ندارم. از نظر اسلام، اعتقاد و ایمان به خدا مساوی است با اینکه انسان آزاد و مختار باشد. آزادی به معنای واقعی گوهر انسان است. قرآن کریم خدا را بسیار بزرگ و اراده و مشیتش را عام معرفی می کند، ولی از آزادی نیز سخت دفاع می کند. منطق قرآن هیچ منافاتی میان قضای عام الهی و حریت و اختیار انسان نمی بیند. از نظر برهانی و فلسفی نیز در جای خود ثابت شده که میان این دو منافاتی نیست.
💢برخی فیلسوفان، تصور کرده اند که تنها اگر خدا را نپذیرند آزادند؛ آن هم بدین معنا که در این صورت می توانند رابطه اراده خود را با گذشته و حاضر، یعنی با تاریخ و محیط، قطع کنند و با چنین اراده قطع شده از تاریخ و محیط، آینده را انتخاب کنند و بسازند؛ حال آنکه مسئله جبر و اختیار به قبول و نفی خدا مربوط نیست. با قبول خدا می توان برای اراده انسان نقش فعال و آزاد قائل شد، چنانکه با نفی خدا نیز طبق قانون علیت عامه، می توان به فرضیه آزادی انسان ایراد گرفت. لذا اعتقاد به خدا سبب نمی شود منکر آزادی بشویم.
🗓کتاب #ایمان، دفتر بیست و یکم از مجموعه کتاب های چلچراغ حکمت، به قلم #سیدمحمدعلی_داعی_نژاد
#ایمان
#آزادی
#مسئله
#قضا_و_قدر
#جبر_و_اختیار
#پرسش_و_پاسخ
📌@canoon_org