eitaa logo
کانون اندیشه جوان
302 دنبال‌کننده
882 عکس
498 ویدیو
1 فایل
کانون اندیشه جوان پنجره‌ای به دنیای اندیشه www.canoon.org صفحه اینستاگرام: Http://Instagram.com/canoon_org ارتباط با ما: @canoonandishehjavan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 مفهومی است که تا چند دهه اخیر به عنوان مؤلفه ای جدا از مؤلفه های دینی مطرح نبود در حوزۀ عرفان و دین عرفان ، و مطرح می شد و از آن جدای از این ادیان سخنی به میان نمی آمد. با آمدن مدرنیته و جایگزینی علم و تکنولوژی به جای ادیان و مذاهب به سرعت خلائی عمیق در انسان غربی به وجود آمد که برای پرکردن این خلا مفهومی مستقل به نام معنویت به کار گرفته شد. 🔷 این مفهوم در حوزه ای شخصی به کار رفت و برای هر فرد، در قالب تاریخ، فرهنگ و مذهب خود معنا یافت؛ معنایی که خصلت جهان شمولی نداشت. این معنویت که هرکس تعریف خاص و مختلفی از آن داشت به مرور در هنر جای خود را پیدا کرد و موضوعاتی را به این تزریق نمود؛ موضوعاتی مانند جاودانگی، بدون هوس های اغراق آمیز و تعالی و تحول شخصیت ها در مسیر داستان فیلم از مهم ترین عواملی بود که امر قدسی و معنا را در اثر متجلی می کرد. 📖 کتاب به کوشش و از انتشارات در پنج فصل به موضوع سینمای غرب و می پردازد: 🔸فصل اول: از کدام معنویت حرف می زنیم؟ 🔹فصل دوم: سیمای پیامبران الهی در سینمای غرب 🔸فصل سوم: ؛ غول بی شاخ و دم؟! 🔹فصل چهارم: الگو های دینی و سینمای غرب 🔸فصل پنجم: روایت ایمان 📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🔶 آنها یک گروه زیرزمینی «مثال» در سیاتل بودند؛ چیزی که آنها را گرد هم جمع کرده بود علاقه شان به یک موضوع مشترک بود: اینکه هیچ کدام شان زندگی بدون چرم را دوست نداشتند. همه شان با متال زندگی می کردند و اعتقاد داشتند که ، نه فقط یک سبک موسیقی، کـه یـک فرهنگ زندگی است. موسیقی آنان، «» بود. جایی که در رگ های شب، نوای زخم دار متال جاری می شود و روشنایی را بـه کـام خــود فرو می برد. 🔷 تا اینکه یک شب ایده ای به ذهن یکی از آنها رسید. اینکه در یک شب، به صحرا و بیابانی بروند و آنقدر بنوازند تا شیطان خودش را به آنها نشان بدهد، آنگاه خونشان را نزد شیطان بریزند و با او بنوازند. این بود که وسایلشان را جمع کردند و به یکی از بیابان های دورافتاده رفتند. اما فکر می کنید چه اتفاقی افتاد؟ حتی فکرش را هم نمیتوانید بکنید. از گروه چهار نفره آنان دو نفر در بیمارستان روانی بستری شدند. ⭕️ هیچ کدام شان نمی توانستند چیزی بگویند. فقط در حالی که از شدت ترس و وحشت می لرزیدند، یکصدا نام شیطان را صدا می زدند. جنازه تکه تکه شده نفر سوم در صحرا پیدا شد که البته اعضای داخلی بدنش را برداشته بودند. اما نفر چهارم هیچ وقت پیدا نشد. همه جست وجوها برای یافتن او، نافرجام باقی ماند. 💢 هیچ کس نمی داند سازی که شیطان برایشان نواخت، با آنها چه کرد. امـا این رؤیای همه «هدینگرها» ست که بتوانند حتی برای یک بار این فضا را تجربه کنند؛ بنابراین گروه های زیرزمینی، متال هر چند سال به همان بیابان می روند و تا صبح می نوازند؛ عده ای از آنها ادعا میکنند که صدای سازی از دوردست ها شنیده می شود که آنها را وسوسه می.کند. اما احتمالاً این چیزی است که برای جلب توجه دیگران می گویند. واقعیت این است که دیگر کسی آن صدا را نشنیده است و نمی شنود؛ مگر در دوزخ که با شعله های آتش به رقص درخواهند آمد. 📖 کتاب به کوشش 📌@canoon_org