eitaa logo
💠 دانش اجتماعی مسلمین 💠
149 دنبال‌کننده
13 عکس
1 ویدیو
4 فایل
ادمین ارسال مطلب، تبادل و تبلیغ 👇 @Admin_of_Danesh
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 دانش اجتماعی مسلمین 💠
🔻تأمّل دربارۀ کتاب «چیستی و نحوۀ وجود فرهنگ»-۲ 🖋 مهدی جمشیدی نویسندۀ فاضل این اثر در تعریف فرهنگ آو
✳️ پاسخی به یادداشت دکتر مهدی جمشیدی درباره کتاب چیستی و نحوه وجود فرهنگ ✍ عباس حیدری‌پور؛ دانش‌آموخته حوزه قم 🛎 اخیراً یادداشتی به قلم فاضل دغدغه‌مند جناب دکتر مهدی جمشیدی درباره کتاب «چیستی و نحوه وجود فرهنگ» اثر استاد سیدیدالله یزدان‌پناه در فضای مجازی منتشر گردید. تصمیم به پاسخش را حسب فهم خود و به عنوان عضوی از گروه تدوین داشتم که یادداشت دوم رسید. 🤲در ابتدا از اینکه این اثر درحال ملاحظه و بررسی است به نوبه خود خدای متعال را شاکرم. 📌تأکید می‌کنم آنچه تقدیم می‌شود، فهم این حقیر است و ادعای انتساب به استاد یزدان‌پناه و امضای ایشان نسبت به برداشت‌هایم را ندارم. 1⃣ در یادداشت نخست ادعایی مطرح می‌شود که به نظرم داوری منصفانه‌ای نیست؛ اینکه آنچه در تمامیت کتاب آمده است «زیر سایۀ» تأملات استاد مطهری به سر می‌برد و انگارۀ جدیدی را پدید نیاورده و آنچه به اجمال و اختصار توسط استاد شهید بیان شده، در این کتاب تفصیل یافته است و حتی چیزی متفاوت از «صورت‌بندیِ مطهری» از مسئله نیست. 🔅 طبعاً اثرپذیری از صاحبان فکر پیشین، عیبی نیست که این اثر بخواهد از آن بگریزد، چنان‌که خود در ص 86 ذیل عنوان «پیشینۀ اثر» به اثرپذیری از کتاب جهان‌های اجتماعی استاد پارسانیا ازحیث کمک در پدیدآوری ادبیات اندیشه اشاره کرده، درعین‌حال پدیدآیی اصل اندیشه را به سال‌های بسیار دورتر و در ملاحظه کتاب جامعه و تاریخ علامه مطهری می‌داند. 🔸 اما سؤال این است که میزان این اثرپذیری چقدر است؟ آیا کتاب جدید با همه تفصیلش در این نقطه بسط یافته است یا اینکه پرسش مرکزی کتاب جامعه و تاریخ درباره هویت جامعه و امکان انحلال آن به جمع افراد انسانی، تصویری از هویت خاص اجتماعی در ذهن استاد یزدان‌پناه شکل داده است؟ به نظر می‌رسد این کتاب بیش از این تأثیری نگذاشته است و درواقع جرقه‌ای برای فهم غیرفردی از عرصه اجتماعی بوده است اما درباره هویت فرهنگ، سخنی از آن کتاب برگرفته نشده است. البته جناب دکتر جمشیدی، اثر جدید را به واسطه ندیدن کتاب «نظریۀ فرهنگی استاد مطهری» به سخنی نرم و مؤدبانه، نواخته است و حال آنکه آن اثر دست‌کم توسط این حقیر در همان سال‌ 1393 ملاحظه و تا حدی برای برجسته‌سازی محتوا مخطوط شد و حتی در مباحثه‌ای با حضور تعدادی از دانشجویان و طلاب ارجمند، گزارش گردید. 🔹اکنون نیز پس از دیدن این یادداشت جناب جمشیدی مراجعه‌ای مجدد نمودم و دیگرباره بر همان قضاوت این دوران مبنی بر این‌که نسبت وثیقی بین محتوای دو اثر از حیث تأثر جدی دومی از اندیشه فرهنگی استاد مطهری نیست، بازگشتم. 2⃣ یکی از پایه‌های مهم کتاب مورد بحث، وجودشناسی فرهنگ است و به تعبیر جناب استاد رشاد این اثر جناب استاد یزدان‌پناه وارد این «دشوارترین» حوزه فرهنگ‌پژوهی شده است؛ کاری که به تعبیر استاد رشاد خود ایشان در ارائه‌های فلسفه فرهنگ‌شان چندان واردش نگردیده بودند. حال اگر عزیزی مدعی تأثر این اثر جدید از آثار پیشین شهید مطهری در حوزه فرهنگ است، باید نشان دهد «وجودشناسی فرهنگ» در آثار استاد شهید را کجا یافته است؟ 3⃣ یکی از عناصر اساسی که تقریر کتاب بر آن بنا شده است، بحث «معنا و معناداری» است؛ مدعی محترم هم باید بتواند نشان دهند که فهم از فرهنگ مبتنی بر مسئله معنا و معناداری در کدام آثار معلم شهیدمان بوده است؟ 4⃣ در متن کتاب ذیل رابطه فرد و جامعه در ص 253 -یعنی همان بحثی که کتاب جامعه و تاریخ استاد مطهری جرقه اندیشه را زده است- در مقام نقد آمده است: «شهید مطهری در تبیین این رابطه، از «منِ اجتماعی» استفاده می‌برد. تبیین ویژه شهیدمطهری از «منِ اجتماعی»، اثر جامعه در فرد یا به‌تعبیر دیگر حضور جامعه در فرد را شرح می‌دهد...از نظر ایشان من اجتماعی، حقیقت حلول‌کرده از جامعه در فرد است. باید دقت نمود که «منِ اجتماعی»، خود «جامعه» نیست. تبیین شهید مطهری در این بحث به‌رغم دیدگاهش بیش از آنکه تحلیل جامعه باشد، مربوط به فرد و حضور جامعه در فرد است.»؛ از این حیث نیز خوب است معلوم شود، تا چه میزان این نقد را قبول دارند؟ یعنی از نظر استاد یزدان‌پناه با اینکه شهید مطهری قائل به نوعی هویت مستقل از جمع جبری افراد است ولی نتوانسته‌اند این هویت جمعی را در هنگام توضیح رابطه فرد و جامعه به خوبی پدیدار کنند و حال آنکه اثر استاد یزدان‌پناه به نظر می‌رسد بخشی از تلاشش از عهده برآمدن چگونگی ساخت این هویت متمایز از افراد دست‌کم در ناحیۀ توضیح هویت فرهنگ، باشد. 5⃣ درباره همان کتاب جامعه و تاریخ خوب است به یاد آوریم: این کتاب هم اساس اندیشه‌اش را از مباحث علامه طباطبایی در تفسیرش می‌گیرد. در آنجا نیز شیوه بحث البته متکی به نقل و قدری با تحلیل عقلی است. اما تحلیل مستقل عقلی به میان نیامده است. ◀️ ادامه دارد....ان‌شاءالله. 💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید 🆔 @DaneshMoslemin
💢چکیده نظرات ده جامعه‌شناس در تحلیل ناآرامی‌های اخیر که امروز در روزنامه دولت منتشر شده است. 💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید 🆔 @DaneshMoslemin
⚽️ جام جهانی و اسلام زیبای قطری! 🔺زمانی یکی از دوستانم میگفت من در سفرم به ترکیه، حجاب زیبای پذیرفته شده توسط بسیاری از دختران را دیدم، نمازهای جماعت منظم و فوق العاده ای را هم. این وضعیت دینی بهتری نیست تا آنچه در ایران محقق میشود؟ 🔺این روزها بروزات اسلامی و دینی در قطر در حین جام جهانی مرا به یاد همان سخن دوستم انداخت. تبلیغ قرآن، تبلیغ نماز، تبلیغ حجاب، تقابل با نمادهای فرهنگی و تمدنی غرب مثل هم جنس گرایی. دیگر چه میخواهیم؟ اسلامی بهتر از این سراغ داریم؟ آنهم این میزان توسعه و رشد اقتصادی و ثروت که در این کشورها میبینیم. از این سادگی خنده ام میگیرد. چرا؟ 🔺قطر، بزرگترین حامی بخش غربگرای جریان اخوان المسلمین است. جریان وسطیین یا میانه روها یا همان که در ایران به عنوان جریان اعتدال میشناسیم. شاخصه مهم آنها اولویت «مصلحت» بر «هویت» است. سبک ترکیه ای آن همین حزب عدالت و توسعه اردوغان است. مدل مصری آن نیز مرسی شکست خورده بود. 🔺قرضاوی از مهمترین رهبران فکری این جریان که برای پیشبرد اندیشه خود سبک دعوت(یعنی عقیده خالی از قدرت) را جانشین تشکیلات(یعنی قدرت ناشی از ایمان) در کار اخوان کرده بود و خود نیز از عربستان سعودی تا کشورهای غربی با همه حاضر بود همراه شود و اعتماد کند تا کار خود را پیش ببرد. 🔺تقابل این جریان با اراده غرب جدی نیست. البته هویت ایمانی و اسلامی را هم حاضر نیست کنار بگذارد یا به نحو رسمی در خدمت دشمن قرار دهد. اگر چه عملا کارش به اینجا میکشد. شکل ایرانی اش را در مرحوم هاشمی و جناب روحانی و امثالهم میتوان دید. 🔺این مدل اسلام وسطی به قول خودشان یا میانه رو، با ظواهر دینی، خلاهای ذاتی خود را میپوشانند. خلا ذاتی ناشی از زیر پا گذاشتن عزت و استقلالش به دلیل مصلحت. خلا نشتر زدن گاه و بیگاه به هویتش به پای منفعت. 🔺غرب برای عبور از اسلام گرایان هویتی و استقلال طلب، به این جریان بیشتر توجه میکند. برای به محاق بردن آن سبک از اسلام گرایی عزت محور، این مدل اسلام گرایی منفعت محور برایش ارزشمند تر است. چون به محض آنکه اراده کند میتواند سر این جریان را به زیر آب کند یا مجبورش کند به تبعیت محض. اینکه امروز بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه در قطر است و روابط جدی پشت پرده و گه گاه روی پرده حاکمان قطر با دستگاه امنیت اسراییل وجود دارد، همه نشانه است. این که برای حل اختلافات این کشور با عربستان و متحدانش، آمریکا پا در میانی میکند نیز یک نشانه دیگری است. 🔺به آن دوستم گفتم کلا بی خیال قدرت مستقل شو، با کل اسلامت کسی مشکلی ندارد. هر چقدر از این استقلال و آزادی مقابل قدرتهای دنیا کوتاه بیایی و عزت را و هویت را نفله کنی، دشمن مجال بیشتری به تو خواهد داد تا ظواهر را پیاده کنی. نفت بفروش و توسعه پیدا کن، زد و بند کن و رشد کن. اما به یک لحظه اراده غرب فروخواهی پاشید. اسلام بادکنکی و حبابی که به محض آنکه بخواهد باج ندهد و بر یکی از اصول بایستد، نفله اش میکنند. 💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید 🆔 @DaneshMoslemin
⚽️ بازی، بازی و خربزه آب است! 🔅 گرچه بُرد در "بازیِ"فوتبال -بخصوص در این جنگ چند وجهی- میتوانست کام ملت ایران را شیرین و شمیم یکپارچگی ملی را ساعاتی به مشام آنها برساند؛ لکن این مُسَکن های موقت جای درمان اساسی و شیرینی پایدار را نمی گیرد! ✅ تحقق عدالت اجتماعی هم "تنسیق قلوب"۱ (همترازی و پیوستگی دلها و بالتبع وحدت ملی) را موجب می شود و هم به فرمایش امام صادق(ع): از شهد و عسل شیرین تر و از کره، نرم تر و از مُشک خوشبوتر است.۲ 🌐 فوتبال برای عده زیادی یک چیز بالاصاله و ذاتا مطبوع است که از آن لذت می برند. در پیوند خوردنش با هویت ملی یا تعصب های باشگاهی، موجب غم و شادی شان هم می شود و... اما برای گروهی -که فاش و روشن به آن نگاه ابزاری و بالعرض دارند- فقط در شرایط و نتایج خاصی، خوب و دیدنی و شادی اش ارزشمند می شود! 💯 باخت -آن هم در مقابل آمریکا- به دسته دوم یادآور میشود که: بازی، بازی است؛ به فکر نان باش که خربزه آب است! دشمن هم نه ۱۱بازیکن آبی پوش بلکه سیاستهای استکباریِ آمریکاست! نقیصه اصلی هم نه در ملی پوشان که در عدم جبران عقب ماندگی عدالت توسط دولتهاست! 🔰 دولتمردان و مجلسیان علی القاعده از دسته دوم اند. اگر می خواستند با بُرد فوتبال جشن پیروزی بگیرند، به ماموریت اصلی خود جدی تر برگردند و "احلی من الشهد" -یعنی عدالت- را برای ملت ایران بسازند. ............................ ۱. صدیقه طاهره(س): جعل الله... العدل تنسیقاً للقلوب.(بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۵۸) ۲.الکافی ج۲ص۱۴۷ 💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید 🆔 @DaneshMoslemin
📔 کتاب «جامعه اسلامی در اندیشه و آثار شهید آیت الله سید محمدباقر صدر(ره)» منتشر شد. 📖 این کتاب، ترجمه‌ای از کتاب «مجتمعنا فی فکر و تراث الشهید السید محمد باقر الصدر» است که در سال ۱۳۸۸ از سوی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و دیگر بار، از سوی انتشارات دار التعارف بیروت به چاپ رسیده است. 🖊 نویسنده محترم در این کتاب تلاش نموده با اقتباس از آثار شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر، نظریه اجتماعی آن دانشمند کم‌نظیر را جمع‌آوری نموده و هدفی را که شهید صدر، به دلیل به شهادت رسیدن، بدان دست نیافته یعنی تألیف کتاب «مجتمعنا»، محقق نماید. 📝 کتاب «جامعه اسلامی در اندیشه و آثار شهید آیت الله سید محمدباقر صدر (ره)» تألیف استاد و محقق محترم حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید منذر حکیم، عضو هیأت علمی جامعه المصطفی العالمیه و از شاگردان آیات عظام امام خمینی، سید ابوالقاسم خویی، شهید صدر و سید علی سیستانی، با ترجمه حجت‌الاسلام محمد مروارید از اساتید و پژوهشگران حوزه علمیه مشهد، در ۴۴۸ صفحه با قطع وزیری از سوی انتشارات نسیم رضوان مشهد در آذرماه ۱۴۰۱ منتشر شده است. 💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید 🆔 @DaneshMoslemin
🇵🇸 وقتی احساس امت واحده بودن نداریم! با شگفتی سازی تیم در جام جهانی که به حق به جام تبدیل شده، بیشتر دلم به حال جامعه ایرانی می سوزد... چرا؟ چون همه چیزش دولتی بوده و حتی امشب از احساس خوشحالی مشترکی که سراسر جهان عرب و اسلامگرایان غیرعرب را فرا گرفته نیز محروم است. احساس بودن با ایجاد روابط اجتماعی و مردمی با سایر مسلمانان و رفع موانع مذهبی و فکری در ما رخ می دهد. چیزی که در آن می لنگیم! باید فکری اساسی کنیم به حال دولتی کردن همه چیز! به حال سیره مسلمانانی که آنقدر شیعی شده اند که نقاط اشتراک شان با پیکره امت را کمرنگ کرده اند! به حال ملی گرایی و غرب گرایی مان که مانع دیدن نقاط قوت امتی بزرگ و توانمند است و حالا با رفتن مراکش به بالا، تازه از خود می پرسد اصلا کجا هست این کشور اسلامی! یعنی اینقدر رشد کرده؟! چند سال قبل که مهمانی از تونس داشتم با هم در مشهد به خانه یکی از نخبگان حوزه که گفته می شد استاد جریانات فکری غرب است رفتیم. مهمان ما آنقدر اندیشمند از نام برد و استاد ما نشناخت‌ که خسته شد و گفت پس شما چه کسی را می شناسید بجز الجابري؟! وقتی بيرون مي آمدیم به من گفت مترجم فارسی داری بدهم برخی کتب را ترجمه کنند؟! * پ ن: راستی چرا ترجمان و رصد فکری جهان اسلام برای ایرانی ها نداریم؟! 📍 @komeilialireza
📌حوزه های علمیه نباید از فلسفه غفلت کنند بلکه باید بسط فلسفه اسلامی دهند 🔰رهبر معظم انقلاب من عامل دیگری هم سراغ دارم و آن، رقیب سازی برای فلسفه‌ی ما در دوره‌ی اخیر است. به اعتقاد بنده، قرائن و شواهد نشان میدهد فلسفه‌هایی که در ایران رایج شد - و الان هم اوج آن است - عادّی نبود. خواستند برای فلسفه‌ی اسلامی رقیب درست کنند؛ لذا فلسفه‌های غربی را آوردند و ترجمه و ترویج کردند. با غفلت ما تدریجاً کار به جایی رسید که هر وقت در محیطهای دانشگاهی اسم فلسفه برده میشد - الان هم تقریباً همین‌طور است - ذهن به سمت «کانت» و «هگل» و امثال اینها میرفت و تصوّر میشد اصلاً فلسفه محصول تفکّر اینهاست. زمانی که تفکّرات مارکسیستی در ایران خیلی رواج داشت، یکی از قلمهای عمده‌ی تبلیغاتىِ کمونیستها کوبیدن منطق ارسطویی و منطق شکلی بود که در مقابلِ منطق دیالکتیک فحش محسوب میشد؛ میگفتند اینها طرفدار منطق ارسطوییاند! تا این حد فلسفه‌ی اسلامی و مبانی فلسفه‌ی اسلامی و از جمله منطق را ضدّارزش کرده بودند. این کار، حساب شده صورت گرفته است. البته نمیگوییم هر دانشجو یا استادی وارد فلسفه‌ی جدید شد، لابد با «سی. آی. ای» ارتباط دارد؛ نه، اما این یک فکرِ اساسی شد. کسانی که پیشروان این کار بودند - امثال فروغی و دیگران - ارتباطات سیاسی و خارجی و تلاشهایشان مشخص است. امروز هم آدم قرائن و شواهدی را مشاهده میکند که کسانی میخواهند درست نقطه‌ی مقابل ما - که فلسفه را یک امر کاملاً خواصی قرار داده‌ایم - حجمهای قوىِ فلسفی را بیاورند. برخلاف یک فقیه که مثلاً مینشیند مسأله میگوید، اصلاً بروز و ترشّح فلسفه از درون انسان به بیرون است؛ این تربیتِ حوزه‌های علمیه‌ی ما بوده؛ اما آنها بعکس، فلسفه را در سطوح مختلف ترویج کردند. یکی از رشته‌های تألیف و کار فلسفی، نوشتن فلسفه برای کودکان است. کتابهای فلسفىِ متعدّدی برای کودکان نوشته‌اند و ذهن آنان را از اوّل با مبانی فلسفیای که امروز مورد پسند لیبرال دمکراسی است، آشنا میکنند. یقیناً در نظام شوروی سابق و دیگر نظامهای مارکسیستی اگر دستگاه فلسفه برای کودکان و جوانان بود، چیزی بود که مثلاً به فلسفه‌ی علمی «مارکس» منتهی شود. ما از این کار داریم. من به دوستانی که در بنیاد ملاّ صدرا مشغول کار هستند، سفارش کردم، گفتم بنشینید برای جوانان و کودکان کتاب بنویسید. این کاری است که میتواند بر آن همّت بگمارد. بنابراین از جمله کارهای بسیار لازم، است؛ البته با مبانی مستحکم و ادبیات خوب و جذّاب. 📚بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی ۱۳۸۲/۱۰/۲۹ 💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید 🆔 @DaneshMoslemin
📖 انتشار کتاب علم دینی؛ اثر آیت‌الله جوادی آملی ✍️ این اثر که به همت حجت‌الاسلام و المسلمین پارسانیا تنظیم و تدوین شده و انتشارات دانشگاه تهران آن را منتشر کرده است، به صورت اجمالی معرفی می‌شود.🔻 ▪️نسبت،دین شریعت و نقل با علم عقل و علوم عقلی تجربی و تجریدی از دیرباز در تاریخ اسلام مورد توجه بوده است. هم آیات و روایات متعرض این مسأله شده اند و هم متفکرین و اندیشمندان مسلمان نظیر غزالی ابن ،رشد ابن تیمیه آثار مختلفی را در این باب به نگارش درآورده اند. ▪️پدید آمدن علم مدرن نیز پرسش از نسبت علم و دین را به عنوان یکی از مسائل و مباحث مهم فلسفه دین درآورده است و علم دینی و علم سکولار از جمله مفاهیمی است که در بین اندیشمندان مسلمان در نیم قرن اخیر برای صورت‌بندی این مسأله با تعاریف مختلف مطرح شده است. ▪️حضرت آیت الله جوادی در سه دهه اخیر این دو مفهوم را از موضع حکمت اسلامی تشریح و تبیین کرده اند و این اثر متاخرترین کار ایشان است که حاصل بیش از ده جلسه نشست ایشان با برخی از شاگردان‌شان در سال‌های 8-1397 است. ▪️ ایشان علم دینی را از سه دهه قبل مختص به علوم انسانی و اجتماعی ندانسته و این مفهوم را درباره مطلق علوم و از جمله علوم طبیعی و علوم پایه به کار برده اند در این نوشتار با نظر به تعاریف علم و دین از اعتبارات مختلفی یاد میشود که وصف دینی و یا غیر دینی بودن را برای علم پدید می آورند. 💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید 🆔 @DaneshMoslemin
📈 آخرین آمارهای مصرف بازی‌های رایانه‌ای در ایران براساس پیمایش سال ۱۴۰۰ 💢 پیمایش بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای در سال ۱۴۰۰، نشان می‌دهد که ۳۴ میلیون بازیکن در ایران وجود دارد که از این میزان ۴۱ درصد آن را زنان و ۵۹ درصد را مردان تشکیل می‌دهند. براساس یافته‌های حاصل از پیمایش‌های بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای در مجموع از سال ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۰ تعداد کل بازیکنان ایرانی با نرخ رشد ترکیبی سالیانه برابر با ۷ درصد افزایش داشته است. این رشد در سال‌های اول دهه ۱۳۹۰ بیشتر بوده که دلیل اصلی آن در این سال‌ها رشد بازی‌های موبایل و افزایش ضریب نفوذ اینترنت و دسترسی گسترده به موبایل و اینترنت اعلام شده است.  💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید 🆔 @DaneshMoslemin
🔘 حلقه وین و فلسفه ✍🏻 🔻 در نگاه کانت، فلسفه با علم جمع می‌شد، اما سخنی از فلسفه‌های مضاف نبود؛ یعنی علم بدون فلسفه و بدون تحمیل ذهنیت بر او شکل نمی‌گرفت، و فلسفه مضاف می‌خواست ذهنیت دخیل در این علم را تبیین کند و نقش قوه فاهمه را در تکوین این علم داشت. 🔸 اما در نگاه کنت، یا علم وجود دارد و یا فلسفه و جمع این دو درست نیست. در حلقه وین، این مسئله جدی‌تر می‌شود؛ زیرا در دیدگاه کنت معانی ذهنی، نظامی داشتند اما علمی نبودند، ولی در حلقه وین می‌گویند معنای غیرحسی وجود ندارد و آنچه به عنوان فلسفه گفته می شود در واقع نوعی بازی زبانی است. 🔹 لذا در این دیدگاه نیز فلسفه مضاف به علم نمی‌توانیم داشته باشیم. البته در دیدگاه کنت، می‌توانستیم فلسفه طبیعت و فلسفه‌های ناظر به غیر علم داشته باشیم، اما نمی‌توانستیم فلسفه علم داشته باشیم. 🔸 اما در دیدگاه حلقه وین، حتی ما فلسفه ناظر به غیر علم هم نداریم؛ چون فلسفه مهمل‌گویی است، یعنی خطای زبانی است. نقش فلسفه خدمت به علم است و زوائد بی‌معنایی را که نتیجه فهم غلط است، به دور می‌ریزد. 🔹 بنابراین، در نیمه اول قرن بیستم و هنگام شکل‌گیری حلقه وین، فلسفه مضاف به علم و غیر علم نمی‌تواند شکل بگیرد؛ اما بعد از زمان حلقه وین، یعنی ویتکنشتاین دوم و با بازگشتی که به کانت صورت می‌گیرد دوباره فلسفه مضاف به علم معنادار می‌شود. 🔺 معلوم می‌شود اولاً معنا محدود به معنای حسی نیست و ثانیاً اینکه این معانی برخلاف آنچه ویتکشتاین می‌گفت، بازی‌های جدا نیستند و با یکدیگر نوعی تعامل دارند و طبق دیدگاه پوپر، نوعی تعامل کنترل شده، محدود و مقید بین این معانی وجود دارد. 🔖 شفاهی به سیر تاریخی شکل گیری فلسفه های مضاف در غرب 💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید 🆔 @DaneshMoslemin
18758.pdf
1.53M
🔻جزئیاتی راهگشا از وضعیت بودجه دین و مذهب در بودجه ۱۴۰۲ دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی با عنوان بررسی لایحه بودجه سال 1402 کل کشور در بخش دین و مذهب؛ بازنمایی رسانه ای بودجه نهادهای دینی - تبلیغی: ▫️«واقعیت بودجه» نهادهای دین و مذهب و دستگاه های مرتبط این است که در لایحه بودجه سال 1402 مجموع اعتباری که برای «فصل دین و مذهب» لحاظ شده تنها 0/8 درصد نسبت به بودجه مصوب سال 1401، افزایش یافته است. 🔹با این حال اعتباری که می تواند به فعالان و کارکنان مرتبط با «فصل دین و مذهب» کمک کند و ذیل اعتبارات هزینه ای تعیین میشود، کاهش 0/3 درصدی را نشان می دهد. 🔸افزایش اعتبار بالای 100 درصد برخی از دستگاه‌های این بخش می‌تواند به معنای کاهش اعتبار برخی از دستگاه‌های دیگر در همین بخش باشد؛ چراکه بررسی ها نشان داد سهم 16 درصدی اعتبارات «فصل دین و مذهب» ذیل امور فرهنگ، تربیت بدنی و گردشگری در بودجه مصوب سال 1401 به 14 درصد در لایحه بودجه سال 1402 کاهش یافته است. ▫️یکی از مشکلاتی که برای اجرای برنامه های «فصل دین و مذهب» در سال پیشرو می توان انتظار داشت این است که به دلیل عملکرد پایین این اعتبارات اکثر این برنامه ها شاید نتوانند نتایج مطلوبی را به بار آورند. 🔹برنامه های بخش دین و تبلیغ با چند مشکل مواجه اند؛ کلی بودن برنامه ها، شفاف نبودن برخی از برنامه ها، ضعف برخی از سنجه ها یا شاخصها، عدم توجه جدّی تدوین کنندگان لایحه به بودجه ریزی عملیاتی و نظارت پذیری و شفافیت آن. 💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید 🆔 @DaneshMoslemin
هدایت شده از حمید پارسانیا
1_232336206.pdf
364.1K
📜 دین، فرهنگ و فناوری ✍️ استاد حمید پارسانیا 🔹دین، فرهنگ و فناوری چه نسبتی با یکدیگر دارند؟در این پرسش هر یک از نسبتهای دوگانۀ زیر، محل سؤال قرار میگیرند. اوّل؛ دین و فرهنگ. دوّم؛ فرهنگ و فناوری. سوّم؛ دین و فناوری. حضور دین در سطح حیات و زندگی انسانها، منحصر به زیست فردی و انسانها نمیشود. هر کس در قلمرو حیات فردی و اجتماعی تود، روش، مسیر و شیوهای دارد و این روش، مسیر و شیوه، دین اوست. 💠 @parsania_net
هدایت شده از حمید پارسانیا
💠 رشد فزآینده دین‌داری در جامعه ایران/ عدم تحلیل و برنامه‌ریزی نهادهای علمی نسبت‌ به این مسئله ✴️ مسئله این است که ما در سنجش دین و دین‌داری ایرانیان باید ناظر به معنایی از دین که در ایران وجود دارد یعنی اسلام، تشیع و مانند آن پژوهش کرده و از این زاویه، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و تاریخی دین را هم بررسی کنیم. انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در دین‌داری ایرانیان بود که به‌نوعی منشأ تغییرات و تحولات در جهان اسلام، بلکه فراتر از جهان اسلام، در سطح کشورهای غیراسلامی هم شد. ❇️ ما با سطحی از دین و دین‌داری مواجه هستیم که باید در تعاملات و ساختارهای قدرت اجتماعی، منطقه‌ای و جهانی به آن پرداخت و آن را مدنظر قرار داد. این مسئله ابتدا چندان به چشم مخاطبان این جریان دینی اجتماعی و سیاسی نمی‌آمد. اصلاً فکر نمی‌کردند که این یک واقعیت زنده و قابل تداوم است. 🔸این جریان چیزی در حاشیه رقابت‌های شرق و غرب بود اما ناباورانه دیدند تداوم پیدا کرد، موج ساخت، نوع رفتار و مواجهات سیاسی منطقه‌ای قدرت‌های جهانی را به‌گونه‌ای تحت‌تأثیر قرار داد و جهان سکولاری که به هیچ وجه هویت اجتماعی و سیاسی دین را به رسمیت نمی‌شناخت، ناگزیر شد در رقابت با این جریان دینی ایران و جهان اسلام بدل‌های دینی درست کند. این موضوع اصلاً سابقه نداشت. براین اساس گروه‌های سلفی تندرو و بعد داعش به وجود آمد. این‌ها پدیده‌های جدیدی بودند که درتقابل با دین در عرصه سیاسی و با مفاهیم دینی شکل گرفتند. 🔷 در برابر برخی ادعاها باید پرسید کدام روز در این چهل سال گذشته این عنصر ضعیف شده است؟ ما در حوزه مناسکی شاخص‌ها یا نمادهایی را نمی‌بینیم و نداریم که نشان دهد قلمرو مناسک دینی تضعیف شده، شاهدش مثلاً پدیده اربعین، عزاداری‌ امام‌حسین علیه‌السلام یا جشن‌های مهدویت و مانند اینهاست. امروز ما در عرصه اجتماعی و سیاسی غیبت دین را نمی‌بینیم، بلکه رقابت‌هایی را می‌بینیم که مفاهیم مربوط به خودش را می‌طلبد. ما به شناخت پیچیدگی‌های این روابط و تقسیم‌بندی انواع دین‌داری‌هایی که مطرح می‌شوند نیاز داریم. در این زمینه هم ادبیات و تحقیقات مرتبط با دین‌داری را در دوران معاصر شاهدیم و این خود نشانه‌ای از حضور دین در عرصه‌های مختلف است. 🔶 اگر نهادهای علمی‌تان در حاشیه مرجعیت علم مدرن باشد توقع اینکه برنامه‌ریزی نخبگانی مناسبی از این ناحیه در جامعه اسلامی داشته باشید، نابجاست. در آن جهات بقیه نهادهای اجتماعی و فعالیت‌های دینی هنوز وضعیت مناسبی نسبت‌به بخش‌های دیگر را شاید پیدا نکرده باشد. 🔻 همچنین القای اینکه دین‌داری قوت و قدرتی را پیدا نکرده یا گرفتار آسیب شده از سوی کسانی که مباحث نظری می‌کنند، نتیجه نبود تحلیل همه‌جانبه‌‌ای نسبت‌به مسئله است و این افراد در چارچوب نظریاتی به مباحث می‌پردازند که ساختار معرفتی و علمی آن متناظر با این فرهنگ نیست و از منبع دیگری تغذیه می‌شود. 📌 متن تفصیلی گفت‌وگو در سایت استاد پارسانیا 🎙 💠 @parsania_net
‼️ «خوارج نو» در ایران امروز ✍ دکتر حبیب الله بابایی 🔰 پیش از این در مقالۀ «تفکر اجتماعی خوارج» بر اصل «گسست میانِ من و دیگری» به مثابه نخستین اصل در اندیشه خوارج پرداخته‌ام، اینکه هرکسی از من نیست در دارالکفر هست. این اصل، پایه‌ای موثر در اخلاق دینداری خوارج و خودشیفتگی و خودارضاییِ دینی و سیاسی آنها در برخوردهای اجتماعی¬ با دیگران بوده و همین نیز موجب انسداد گفتگوی خوارج با اغیار بوده است. 🔅 آنگاه که این مقاله را می‌نوشتم فکر می‌کردم مصادیق مهم از این جریان را می‌توان در برخی از خطبا و گاه روحانیان لج‌باز در ایران مشاهده کرد، لیکن تجربه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی در ایران نشان داد که روحیۀ خوارجی صرفا یک روحیۀ دینی و مذهبی نبوده، بلکه قالب‌های روشنفکری و گاه ریشه‌های دانشگاهی عمیقی دارد، قالب‌هایی که دارالکفرش را از خودی‌ها شروع می‌کند، «دیگری»هایش را از خودی‌ها و «خودی»هایش را از بیگانگان برمی‌گزیند، و به رغم ادعای گفتگوی تمدن‌ها، نمی‌تواند همین گفتگو را در وطن بوجود آورد و بلکه در دام تئوری های جدید خشونت می‌افتد. ⚜ اصل دیگر در عقاید اجتماعی خوارج، اصل «عدم تبعیض ایمان» است، اینکه ایمان یک امر به هم پیوسته است و قابل تجزیه (بعض بعض کردن) نیست. از این رو کسی یا ایمان دارد و یا ندارد و کافر است. کسانی که گناهکاراند، نمی¬توانند ایمان داشته باشند و کسی هم که ایمان ندارد کافر و مهدور الدم است. دوباره زمانی که این مقاله را می‌نوشتم تصورم این بود که مصادیق این اصل را باید در میان برخی از روحانیون انحصارطلب جستجو کرد، لیکن بعدها دیدم این سخت‌گیری و گاه ساده‌لوحی را می‌توان در میان برخی جریان‌های روشنفکری در ایران نیز پی گرفت. 💠 بر اساس چنین اصلی همه باید نابِ ناب باشند و جامعه نیز باید مبرای از خطا باشد (برای همین، این طیف یا سفید سفید می بینند و یا سیاه سیاه). دشوارتر اینکه، نه تنها افراد جامعه باید مصون از خطا باشند، بلکه دولت اسلامی نیز باید خالی از ضعف و اشتباه باشد. از این نظر، اگر دولت جایی مرتکب خطا شود گناه کبیره کرده و «کافر» و «مرتد» می¬شود و در این صورت نه تنها باید از آن سرپیچی کرد بلکه باید با ایشان «جهاد» نمود. (اصل «استعراض» یا «اعدام مرتدان»). ✳️ قاعدۀ دیگر در رفتار اجتماعی خوارج تقدم «شور» بر «عقلانیت» است. شور و هیجانات نفسانی (passion) همواره یکی از محوری¬ترین پرسش¬ها در اندیشه سیاسی بوده و هست. اندیشمندان بسیاری مانند اسمیت و پاسکال و دیگران در مورد امکان مهار (harnessing) و یا سرکوب (repressing) هیجانات نفسانی و غریزی سخن گفته¬اند و کسانی نیز با عنوان کردن "کنترل آتش با آتش"، شورهای نفسانیِ خطرناک را قابل کنترل با شورهای و هیجانات دیگر تلقی کرده اند. در این باره برخی نیز تأکید کرده‌اند که تا زمانی که شورهای نفسانی از رهگذر عقل و اندیشه تعدیل نشود (تبدیل به interest نشود) نظم اجتماعی بوجود نمی‌آید. آنگاه که این مقاله را می‌نوشتم دوباره مصادیق آن را در میان برخی از جریانات مذهبی و گروه‌های به اصطلاح فشار انقلابی می‌دیدم، لیکن الان که تحولات پیرامونی‌ام را می‌بینم تقدم هیجانات و شورهای کور نفسانی بر عقل و اندیشه، و تقدمِ تعصب‌های کور بر قانون و اخلاق را در جریان‌های مدعی مدرنیته درایران بوضوح می‌بینم. 🌀 به نظرم آنچه در دو سویۀ به اصطلاح نخبگانی ایران می‌توان مشاهده کرد، دو گونه از خوارج‌بودگی است که مسیرهای گفتگو را از هر دو سویۀ عرفی و مذهبی در ایران به انسداد می‌برد و تراکمی از نفرت و خشونت را در جامعه بوجود می‌آورد. جنس این خوارج‌بودگی در ایران، جنس اخلاقی است و نه اندیشه‌ای، و باید آن را در نظام پر از عیب آموزش و پرورش‌مان چاره کنیم. لیکن عجالتا امروزه لازم است دلسوزان نظام از هر دو طرف برای شنیدن از یکدیگر (حسن الاستماع به مثابه اساس در صورتبندی گفتگوهای سازنده) اندیشه کنند و زمینه‌های لازم را برای ایجاد ارتباطی موثر با یکدیگر و گفتگو با نسل منتقد و گاه معترض (که بسیاری از آنها در خانه هستند و نه در خیابان) فراهم آورند. یکی از نقطه‌های مهم گفتگو که باید در مورد آن فکر کرد و به توافقی در سطح ملی رسید، «فرایند مسالمت‌آمیز نقد و مکانیسم‌های قانونی آن» است تا بتوان انتقادات دلسوزان انقلاب و نخبگان جامعه برای اصلاح رویه‌ها و اقدامات به موقع را شنید. 💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید 🆔 @DaneshMoslemin
⭕️ سه دوره اندیشه سیاسی داوود فیرحی به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت حجت‌الاسلام داوود فیرحی ✍️رضا تاران به نظر می‌رسد سه دهه فعالیت علمی داود فیرحی را می‌توان در پاسخ به سه پرسش اصلی خلاصه کرد؛ دولت اسلامی و نظریه‌ حکمرانی در جهان اسلام چگونه شکل گرفته است؟ فقه دموکراتیک بر پایه چه مفاهیمی استوار است؟ و در نهایت چگونه می‌توان الهیات جدید برای فقه سیاسی دموکراتیک بنا کرد؟ به نظر می‌رسد آثار فیرحی در سه دوره و در پاسخ به این سه پرسش بوده است؛ او در دوره اول تبارشناسی فقه اقتدارگرا و بررسی زمینه‌های شکل‌گیری آن در صدر اسلام و دوره میانه را دنبال می‌کند. کار او در دوره دوم نقد فقه اقتدارگرا و تدارک فقه دموکراتیک است. در دوره سوم با طرح چالش‌های فقه سیاسی به بازخوانی مفروضات فقه و طرح الهیات سیاسی تجدد می‌رسد. ۱. دوره اول: بررسی زمینه‌های شکل‌گیری اندیشه‌های سیاسی اقتدارگرا: فیرحی در کتاب «دانش، قدرت و مشروعیت در اسلام« این پرسش را مطرح کرد که دولت اسلامی و نظریه‌ی حکمرانی در جهان اسلام چگونه شکل گرفته و دچار چه دگرگونی‌‌هایی شده است؟ پاسخش این بود که در نصوص اسلامی هم جنبه‌های اقتدارگرا دارد و هم جنبه‌های دموکراتیک، و سنت موجود در دوره صدر اسلام و دوره میانه جنبه‌های اقتدارگرای نص را برجسته کرده است. در کتاب «تاریخ تحول دولت در اسلام» دو ایده اساسی دارد: دو سنت زندگی سیاسی زمان پیامبر مطرح بود: یکی سنت اقتدارگرایانه که در مکه وجود داشت و دیگری یک نوع الگوی زندگی شورایی است که در مدینه شکل می‌گیرد. دولت پیامبر دولتی دموکراتیک مبتنی بر نوعی از قرارداد و درک خاصی از شوراست اما خلافت که بعد از پیامبر شکل می‌گیرد، نتیجه هژمونی مهاجران و نگرشی اقتدارگرا دارد. در کتاب «نظام سیاسی و دولت در اسلام» توضیح می‌دهد که نظریه‌های نظام سیاسی در اسلام یک‌دست نیستند. یعنی نظریه‌های جدید درحال دموکراتیک شدن است. همچنین چگونه برخی از نظریه‌هایی که درعین‌حال دینی هستند، ایدئولوژیک می‌شوند. ۲.دوره دوم: تفسیر دموکراتیک از فقه سیاسی: فیرحی در دوره دوم فکری خود که از اوایل دهه نود آغاز می‌شود تلاش می‌کند رویکردی ایجابی در پیش گیرد و نمونه‌هایی از فقه دموکراتیک را برجسته کند. او در کتاب «فقه و سیاست در ایران معاصر» توضیح می‌دهد که چگونه فقه شیعه درگیر دولت مدرن می‌شود و تحولی در دستگاه‌های فقهی پیدا می‌شود که هرچند فراگیر نمی‌شود، اما یک شروع نسبتاً مهمی است. در فقه مشروطه یک «امکانی» به نام نوگرایی ویژه‌ی شیعه مستتر است که با اهل سنت متفاوت است. در جلد دوم کتاب « فقه و سیاست در ایران معاصر» مدعی است که شکست مشروطه و شکل‌گیری دولت رانت در دوره‌ی پهلوی دوم فقه حکومت اسلامی گرایش اقتدارگرا را شکل داد و یا حتی اقتدارگرایی تاریخی و مکنون آن مجال ظهور یافت.در کتاب «آستانه تجدد» سؤال من این بود نایینی چگونه توانسته مفردات یک فقه دموکراتیک را فراهم کند. در کتاب «فقه و حکمرانی حزبی» به دنبال آن است تا بر پایه «سبق و رمایه» در فقه چارچوبی شرعی برای رقابت‌های حزبی فراهم کند. ۳. دوره سوم: بررسی چالش‌های فقه دموکراتیک و طرح الهیات سیاسی جدید: این دوره با نقدهای برخی از روشنفکران دینی از جمله محمد مجتهد شبستری بر حکمرانی فقهی آغاز می‌شود. شبستری در نقد اعتبار فقه سیاسی بر این باور بود «اگر فردی آن دلایل و حجت‌های کلامی را در عصر حاضر غیرقابل دفاع و ناصالح برای احتجاج بیابد نمی‌تواند دانش فقه را بیان‌کننده احکام الهی بداند». مساله فیرحی در این دوره گذر از فقه سیاسی نیست بلکه او به تکمیل و بازسازی الهیات و مفروضات فقه نظر دارد. فیرحی در دو کتاب «مفهوم قانون در ایران معاصر» و »دولت مدرن و بحران قانون» چالش‌های فقه در مواجهه با مفهوم «قانون» و «ملت» را نشان می‌دهد. از سال ۱۳۹۶ با تدریس روش‌شناسی اندیشه سیاسی کتاب «خدا و برابری» نوشته جرمی والدرون، استدلالهای الهیاتی رابرت فیلمر و جان لاک را به بررسی می‌گذارد و در تلاش است تا با الهام از الهیات جان لاک، نوآوری‌هایی را در الهیات شیعه از جمله مساله «برابری الهیاتی» فراهم آورد. کتاب «پیامبری و قرارداد» که بعد از درگذشت او منتشر شد نسخه تکمیل شده یکی از ایده‌های او در کتاب «تاریخ تحول دولت در اسلام» است و فیرحی بر پایه پیمان‌های پیامبر شکلی از دولت قراردادی در مدینه را مفهوم‌سازی می‌کند. به نظر می‌رسد دوره سوم اندیشه فیرحی با درگذشت او نیمه‌کاره ماند اما می‌توان سه دوره فکری او را در پیوست و تکمیل هم دانست. 💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید 🆔 @DaneshMoslemin