#مناظره
مجلس مناظره ای راه انداختند .
بزرگترین دانشمندشان را دعوت كردند.
امام جواد علیه السلام را هم همینطور.
همه كه جمع شدند یحی بن اكثم بلند شد.
مجلس ساكت شد.
پرسید :"اگر كسی برای مراسم حج محرم شده باشد و شكاری را بكشد تكلیفش چیست؟"
امام جواب داد:" این شخص زن است یا مرد؟
بزرگ است یا بچه؟
آزاد است یا بنده؟
كارش عمدی بوده یا نه؟
حالا چی؟ پشیمان شده؟
حجش عمره بوده است یا واجب؟
شكار پرنده بوده یا نه؟
***
همه شان ساكت شده بودند
از شنیدن حالت های مساله رنگ صورتهای شان مثل گچ سفید شده بود.
فهمیدند كه شكست خورده اند.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#سالروز_شهادت_امام_جوادالائمه
▪️
❤️نماز یکشنبه ماه ذیقعده را از دست ندهیم و دوستان خود را نیز در آن شریک کنیم.🍃
🌹یکی از اعمالی که بسیار در سیره بزرگان به آن تأکید شده است، #نماز_توبه یکشنبه های ماه ذیقعده میباشد
البته در مابقی ایام سال نیز به نیت رجاء وارد شده است ولی در یکشنبه های این ماه بسیار مورد توجه میباشد
این نماز یکی از دستوراتی است که تمام علمای اخلاق به آن اهتمام ویژه داشتند و تمام برنامه ها و چله های عبادی خود را با آن آغاز میکردند.
🌹نحوه انجام نماز:
✾در روز یکشنبه ماه ذیقعده غسل (با نیت توبه) انجام میشود.
✾سپس 4 رکعت نماز (دو تا دورکعت) با نیت نماز توبه یکشنبه ماه ذیقعده خوانده میشود.
✾در هر رکعت بعد از حمد، سه مرتبه توحید و یک مرتبه معوذتین (ناس و فلق) خوانده میشود.
✾بعد از سلام نماز دوم، هفتاد مرتبه استغفار گفته میشود
✾در انتها ذکر "لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" خوانده میشود. (در دستور بعضی از بزرگان تعداد هفت بار برای ذکر "لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم" نقل شده است که به نظر صحیح تر می آید)
✾ و بعد از آن گفته میشود:
✨يا عَزِيزُ يَا غَفَّار اِغفِرلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ المُؤمِنيِنَ وَ المُؤمِنَات، فَاِنَّهُ لاَ يَغفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنت
👈نکته جالب در خصوص این نماز بحث حق الناس میباشد که در توضیح نماز آمده است در روز قیامت خصماء از او راضی میشوند.
انسان باید در جهت برآورده کردن حق الناس تلاش خود را انجام دهد و اگر فرد را پیدا نکرد یا احتمال مفسده ای داد، از طرف آن شخص صدقه دهد یا استغفار کند یا...
ولی گاهی ممکن است حق الناسی نادانسته بر گردن انسان باشد که این نماز کمک میکند در روز قیامت آن فرد از انسان بگذرد.)
•✾📚 @Dastan 📚✾•
.
🚩 «ذى الحجّه»
آخرين ماه «سال هجرى قمرى» است و ماهى است بسيار پربركت.
بزرگان دين هنگامى كه اين ماه وارد مى شد، اهمّيّت ويژه اى به عبادت در آن مى دادند. مخصوصاً در دهه اوّل اين ماه .در بعضى از روايات آمده است، شب هاى دهگانه اى كه قرآن در سوره «والفجر و ليال عشر» به آن سوگند ياد كرده است، شب هاى دهه اوّل اين ماه شريف است،و اين سوگند به خاطر عظمت آن است.
خداوند در سوره حج (آيه 28) ضمن بيان فريضه بزرگ «حج» سخن از «أيّام مَعْلُومات» گفته است كه مؤمنان بايد در آن به ياد خدا باشند.
يكى از تفسيرهاى معروفِ «أيّام مَعْلُومات» كه در روايات نيز آمده است، ده روز اوّل ماه ذى الحجّه است. بنابراين، هم شب هاى آن عزيز است و هم روزهاى آن.
در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه عبادت و كار نيك در هيچ ايّامى به اندازه اين ايّام (ده روز اوّل ماه ذى الحجّه) فضيلت ندارد.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#اهمیت_عبادت_دهه_اول_ذی_الححه
🌸
🚩اعمال دهه اول ماه ذى الحجه :
بدان كه اين ماه از ماههاى شريفه است و چون اين ماه داخل مىشد صلحاى #صحابه و تابعين اهتمام عظيم در عبادت مىكردند
و دهه اول آن ايامش #ايام_معلومات است كه در قرآن مجيد ذكر آن شده است
و در نهايت #فضيلت و بركت است
و از رسول خدا صلى الله عليه و آله مروى است كه : عمل خير و عبادت در هيچ ايامى نزد حق تعالى محبوبتر نيست از اين #دهه.
🌙و از براى اين دهه اعمالى است :
🔻اول : روزه گرفتن نه روز اول
اين دهه كه ثواب روزۀ تمام عمر دارد
🔺دوم : خواندن دو ركعت نماز ما بين مغرب و عشا در تمام شبهاى اين دهه :
در هر ركعت بعد از حمد بخواند : يك مرتبه توحيد و آيه :
وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِين
تا با ثواب حاجيان شريك شود
🔻سوم : دعاى اللَّهُمَّ هَذِهِ الْأَيَّامُ الَّتِي فَضَّلْتَهَا عَلَى الْأَيَّامِ....
را از روز اول تا عصر #روز_عرفه در عقب نماز صبح و پيش از #مغرب بخواند.
🔻چهارم: در هر روز از دهه بخواند پنج دعايى را كه #حضرت_جبرئيل براى حضرت عيسى عليه السلام از جانب حق تعالى هديه آورده كه در ايام اين دهه بخواند.
🔻 پنجم : در هر روز اين دهه اين تهليلات را كه از امير المؤمنين عليه السلام منقول است با #ثواب بسيار و اگر روزى ده مرتبه بخواند بهتر است :
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ اللَّيَالِي وَ الدُّهُورِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ فِي اَللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ وَ [فِي] اَلصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ الرِّيَاحِ فِي الْبَرَارِي وَ الصُّخُورِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ مِنَ الْيَوْمِ إِلَى يَوْمِ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ.
🔹مفاتیحالجنان
#اعمال_دهه_اول_ذی_الحجه
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌸
وصال حیدر و یارش مبارک
وصال یاس و دلدارش مبارک
از الطاف و عنایات الهی
رسیده حق به حقدارش مبارک
سالروز پاکترین،
زلالترین،
شادترین و
مقدس ترین پیوند هستی مبارکباد . .
حاجتروا باشید.
التماس دعا.
یا زهرا
@Dastan
📚 داستان های آموزنده 📚
#برات_میمیرم 5 از یک بچه بسیجی دائم الوضو بعید بود از این کارها بلد باشه.... یک میز رمانتیک خاطره
#برات_میمیرم 6
.... شما قرار بود داماد بشید ؛ چی شد؟
_ قراری در کار نبود ...
مادرم یک نفرو معرفی کرد که به دلم ننشست....
از قضا همایون خبردار شد و تو دانشگاه شلوغش کرد ...
همین...
به قول مادرم که همیشه میگه :
تو ازدواج از عقل و احساست برابر کمک بگیر...
اگه عقلت تایید کرد ولی طرف تو دلت نرفت راضی به وصلت نشو... اگرم دلت رفت ولی عقلت تایید نکرد بازم راضی نشو...
کسی رو هم که مادرم معرفی کرده بود مشکلی برای وصلت نبود ولی طرف تو دلم نرفت😐
جوابش را که شنیدم کاملا قانع شدم که درست میگوید....
چون خیلی قبولش داشتم...
اما سوال های متعددی ذهنم را مشغول کرد:
چطور شد که یکباره عاشق من شد
💞 و عقلش 😍هم تایید کرد !!؟؟
هر چند من همین را می خواستم...
و با شنیدن حرفهایش عاشق تر میشدم ...
ولی از طرفی تردید هم رهایم نمی کرد...
پرسیدم:
یعنی شما منو هم تایید میکنید هم دوستم دارید☺️؟؟!!
یه جورایی برام معما شده!!
آخه چطوری!!؟؟
البته این خیلی ارزشمنده برام ...
به نظر من خوشبختی یک زن وقتی کامل میشه که شریک زندگیش هم قبولش داشته باشه و هم عاشقش باشه...
_ من شما رو هم قبول دارم ٬هم باور دارم و هم عاشقتون هستم...
معمای پیچیده ای نیست ...
شما ارزش باور و عشق پاک رو دارید!!
خودتون رو دست کم نگیرید ...
قبلا هم گفتم....
شما لایق بهترین ها هستید!!
با شنیدن حرفهایش جان تازهای در وجودم متولد می شد...
به قدری حس خوبی داشتم که دلم نمیخواست دیگر نه کلامی بگویم نه بشنوم...
فقط در سکوت این حس خوب را تا ابد تجربه کنم...
شاکر بودم که جمله _ عاشقتم و باورت دارم _ را از زبان کسی می شنیدم که خودم را به پایش انداخته بودم وبرایش میمردم...
سینا نگاهی به ساعتش کرد و گفت: بریم چادر بگیریم...
........
وارد مغازه که شدیم سینا رفت سمت چادر نمازها...
گفتم: چادر مشکی می خوام....
_ نه ! من قول دادم چادر بخرم و میخرم...
ولی چادر مشکی نمیخرم...
قبلا هم گفتم بهتون اونو باید با اختیار و باور خودتون سر کنید...
_ خب منم خودم می خوام کسی مجبورم نکرده
_ اگر راضی بشید اجازه بدید من براتون همون چادر نماز بخرم...
منم قبول کردم...
هر چند زمان زیادی باهم نبودیم ...
ولی گذر هر ثانیه جذابیت سینا را برایم بیشتر میکرد...
باورم نمی شد که یک مرد تا این انداز به نظر یک زن و تصمیم شخصی او ارزش قائل باشد...
همیشه تصورم این بود که اولین خواسته و شرطش چادر پوشیدنم باشه...
انسان تا با کسی تعامل نداشته باشد نمی تواند درباره او و تفکرش نظریه قطعی بدهد ...
من هم با اینکه سینا را قبول داشتم و باورهایش برایم ارزشمند بود...
اما هر لحظه ابعاد شخصیت او برایم بازتر میشد...
پیش خودم می گفتم:
مگه من برای خدا چکار کردم که چنین مردی سر راهم گذاشته!!؟؟
من خوشبخت ترین زن روزگار میشم با همچین همسری..😊😊😊
سینا و خانوادهاش از تحقیق سربلند بیرون آمدند...
داشتیم آماده میشدیم که به آزمایشگاه برویم...
من چادر دوخته بودم....
با خوشحالی سرم کردم تا سینا سورپرایز بشه...
اما پدرم چادرم را گرفت....
#داستان_شب
#برات_میمیرم قسمت ششم
ادامه دارد..
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌷هر شب ساعت 10:30 با #داستان_شب منتظرتونم
#فرار_از_آتش
#بیت_المال
در عصر خلافت امام علی علیه السلام که اموال بسیار به عنوان بیت المال به کوفه می آمد
قنبر، غلام حضرت، چند ظرف طلا و نقره از بیت المال را به حضور امام علی علیه السلام آورد و عرض کرد:
«تو آنچه بود، همه را تقسیم کردی و برای خود چیزی نگه نداشتی. من این ظرف ها را برای تو ذخیره کرده ام.»
امام علی (ع) شمشیر خود را کشید و به قنبر فرمود:
«وای بر تو، دوست داری که به خانه ام آتش بیاوری.»
سپس آن ظرف ها را قطعه قطعه کرد و سرپرست های امور شهری را طلبید.
آنها را به آنان داد، تا عادلانه بین مردم تقسیم کنند
📘 بحارالانوار، ج 34، ص 312
•✾📚 @Dastan 📚✾•
امام علی علیه السلام:
« یَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِیع ؛
بعضی از افراد مثل شتری كه به علف تازهی بهاری رسیده است ، مال خدا و بیت المال را میخورند.»
📙 نهجالبلاغه ، خطبه 3
•✾📚 @Dastan 📚✾•
داستان ازدواج حضرت علی(ع) با فاطمه(س)
حضرت علی – علیه السلام، بنابر امر الهی و سنت حسنه اسلامی، بر آن میشود که در بحران جوانی به کشتی زندگانی خود سکونت و آرامش بخشد.
اما شخصیتی چون حضرت علی – علیه السلام هرگز در همسرگزینی به یک آرامش نسبی و موقت اکتفا نمیکند و آفاق دیگر زندگانی را از نظر دور نمیدارد. از این رو خواستار همسری میشود که از نظر ایمان و تقوی و دانش و بینش و نجابت و اصالت، «کفو» وهمشان او باشد.
چنین همسری جز دختر رسول خدا حضرت فاطمه زهرا – علیها السلام – که به همه خصوصیات او از هنگام تولد تا آن زمان کاملا آشنایی داشت، کسی دیگر نبود.
ادامه دارد
📚 @Dastan📚
🌺خواستگاران حضرت زهرا – علیها السلام
🌺پیش از حضرت علی – علیه السلام افرادی مانند ابوبکر و عمر آمادگی خود را برای ازدواج با دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اعلام کرده بودند و هر دو از پیامبر یک پاسخ شنیده بودند وآن اینکه در باره ازدواج زهرا منتظر وحی الهی است.🌺
آن دو که از ازدواج با حضرت زهرا نومید شده بودند با سعد معاذ رئیس قبیله اوس به گفتگو پرداختند و آگاهانه دریافتند که جز حضرت علی – علیه السلام کسی شایستگی ازدواج با حضرت زهرا – علیها السلام – را ندارد و نظر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز به غیر او نیست.
❤️از این رو دسته جمعی در پی حضرت علی – علیه السلام رفتند وسرانجام او را در باغ یکی از انصار یافتند که با شتر خود مشغول آبیاری نخلها بود.
❤️آنان روی به علی کردند و گفتند: اشراف قریش از دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواستگاری کردهاند و پیامبر در پاسخ آنان گفته است که کار زهرا منوط به اذن خداست و ما امیدواریم که اگر تو (با سوابق درخشان وفضایلی که داری) 💝از فاطمه خواستگاری کنی پاسخ موافق بشنوی و اگر دارایی تو اندک باشد ما حاضریم تو را یاری کنیم.
با شنیدن این سخنان دیدگان حضرت علی – علیه السلام را اشک شوق فرا گرفت و گفت: دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مورد میل وعلاقه من است.
این را گفت و دست از کار کشید و راه خانه پیامبر را، که در آن وقت نزد ام سلمه بسر میبرد، در پیش گرفت. هنگامی که در خانه رسول اکرم را کوبید پیامبر فورا به ام سلمه فرمود:
برخیز و در را باز کن که این کسی است که خدا ورسولش او را دوست میدارند
📚@Dastan📚